سرزمین اسلام

غلامرضا گلی زواره

- ۸ -


جمهورى اسلامى ایران

امت ایران از گذشته مورد توجه رسول خدا(ص) و خاندان عصمت و طهارت بوده است، چنانچه در حدیثى از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که آن سرور جهانیان فرمود:

«اعظم الناس نصیبا فى الاسلام اهل فارس‏» (1)

یعنى «بهره ایرانیان در اسلام از همه ملت‏ها دیگر بزرگتر است.»

در روایت دیگر به نقل از آن حضرت آمده که:

«سعادتمندترین عجم‏ها به اسلام ایرانیان هستند.» (2)

و نیز حضرت محمد(ص) در خصوص علاقه ایرانیان به ایمان فرموده‏اند:

«اگر میوه‏دین به ستاره ثریا آویخته باشد، حتما مردمى از فرزندان ایران زمین، آنرا مى‏چینند. » (3)

همچنین پیامبر اسلام(ص) بر اثر وحى الهى مى‏دانستند که پس از ظهور این آئین در جزیزة العرب، ملت ایران با اشتیاق و آغوش باز، اسلام را خواهند پذیرفت، و این پذیرش چون بر اساس رغبت است در وجود آنان نفوذ خواهد کرد. حضرت على(ع) امام اول شیعیان و جانشین بحق رسول خدا(ص) نقل مى‏کنند که از رسول گرامى اسلام(ص) شنیدم که خطاب به اعراب مى‏فرمود:

«والله لیضربنکم على الدین عودا کما ضربتموهم علیه بدءا».

ترجمه: بخدا قسم همچنانکه در آغاز، شما رژیم حاکم بر ایران را ساقط خواهید کرد در آینده تاریخ ایرانیان نیز رژیم حاکم بر شما را ساقط خواهند نمود. (4)

و از اما صادق(ع) روایت‏شده که رسول خدا(ص) فرموده‏اند:

شما [خطاب به اعراب] با ایرانیان بر اساس تنزیل وحى و قرآن مى‏جنگید و جهان به پایان نمى‏رسد تا روزى که آنان با شما بر اساس تاویل وحى مى‏جنگند.» (5)

در برخى مضامین روایى آمده که ایرانیان زمینه‏ساز حکومت‏حضرت مهدى(عج) خواهند بود و حسام الدین هندى دانشمند اهل سنت به نقل از پیامبر اسلام(ص) مى‏گوید:

«مردمى از شرق قیام مى‏کنند و زمینه را براى انقلاب جهانى مهدى (علیه السلام) فراهم مى‏نمایند.» (6)

در روایتى از حضرت امام کاظم(ع) آمده که:

خورشید انقلاب اسلامى ایران از قم طلوع مى‏کند و این نهضت از سوى مردمى که از قم برخاسته هدایت و رهبرى مى‏شود:

«رجل من اهل قم یدع الناس الى الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید لا تزلهم الریاح العواصف و لا یملون من الحرب، و لا یجبنون، و على الله یتوکلون و العاقبة للمتقین‏»:

«مردى از اهل قم قیام مى‏کند و مردم را به سوى حق دعوت مى‏نماید، بر محور او مردمى همچون پاره‏هاى آهن جمع مى‏شوند، تندبادهاى حوادث آنها را حرکت نمى‏دهند، و از جنگ خسته نمى‏شوند و خوفى از آن ندارند. در کارها بر خدا توکل مى‏کنند و سرانجام و عاقبت امور براى پرهیزگاران است. (7)

اولین فرد مسلمان ایرانى سلمان فارسى است که تقوا و ایمان او بحدى رسید که به شرف «سلمان منا اهل البیت‏» از سوى پیامبر(ص) نایل گردید. بعد از آن ایرانیان مقیم یمن به سوى اسلام روى آوردند و آن را پذیرفتند و اولین ارتباط رسمى ایرانیان با حضرت رسول اکرم(ص) موقعى بود که باذان بن ساسان حاکم یمن دو نفر ایرانیبا به نامهاى بابویه و خسروبه مدین فرستاد و پیام خسروپرویز را به آن جناب از طریق ایو دو نفر رسانید. زیرا به محض رسیدن نامه حضرت محمد(ص) به خسروپرویز مبنى بر پذیرش دین اسلام توسط وى، نامه آن حضرت را پاره کرده و از باذان خواسته بود که نویسنده نامه را نزد وى اعزام کند، اما خسرو پرویز توسط شیرویه کشته و باذان هم اسلام آورد. (8) در هنگامه بعثت رسول الله(ص) ایرانیان گرفتار رژیم فاسدى بودند که با استبداد و خودکامگى اختناق شدیدى بر ایران آنروز که 140 میلیون نفر سکنه داشت و وسعت آن بیش از ایران فعلى بود، حاکم نموده بود. آئین زرتشت هم آمیخته با خرافات و تحریف گشته و از جانب چنین رژیم منحوسى حمایت مى‏شد. نظام نامعقولى که بر مردم حکومت مى‏کرد مانع رشد شخصیت افراد بود و بر اثر سنت‏هاى ناپسند و برنامه‏هاى غلط مردمان را به اسارت فکرى واداشته بود تا آنکه اسلام این آئین جهانى و جاودانى که خورشید آن هرگز غروب کردنى نخواهد بود، به داد انسانهاى مظلوم رسید و فطرت‏هاى تشنه را از آب گواراى چشمه توحید سیراب نمود. ظلم و ستم زمامداران بیدادگر آن چنان نارضائى‏ها را تشدید نموده بود که ارتش ایران با وجود تجهیزات نظامى و بسیج 120000 نیرو که به فیل‏هاى جنگى مجهز بودند موفق نشدند در برابر سى هزار رزمنده مسلمان که حتى تسلیحات کافى هم نداشتند، مقاومت کنند و سرانجام سپاه به ظاهر قوى ایران در دو جنگ اصلى قادسیه (در سال 15 هجرى) و نهاوند (در سال 21 هجرى) کست‏خورده و از آن پس اسلام در ایران نفوذ نمود و گسترش یافت . (9) ایرانیان آئین اسلام را از جان و دل پذیرفته و با عشق وافرى به دفاع ترویج تبلیغ و نشر آن پرداختند.

اسلام موجب آن گشت تا ایرانى خود را کشف نموده و به جاى تکیه بر خرافات، به درست اندیشى روى آورد و از ثنویت به توحید بگراید. ایمان جدید، دیوارهاى تسخیر ناپذیر طبقاتى را فرو ریخت، تعلیم و تربیت را براى عموم آزاد نمود، و مردم را از استبداد نجات داد. و نیروى معنوى توام با شور و شوقى را پدید آورد، که پس از چندى، ایران را به سرزمین درخشش اسلام تبدیل نمود. ولى با روى کار آمدن خلافت اموى این رژیم، در صدد آن گردید تا بجاى آنکه به مذهب اهتمام ورزد با سلطه نژادى و حالت عرب زدگى و به گونه‏اى که با تحرف توام بود به تحقیر ایرانیان مسلمان و مؤمن بپردازد، این حرکت که از اسلام فاصله گرفته بود نه تنها آفتش دامن ایران را گرفت بلکه بر اسلام تاثیر سوء گذاشت. لذا ایرانیان در مقابل آن، مقاومت‏سرسختانه‏اى نمودند. از جمله آن نهضت‏شعوبیه را مى‏توان نام برد که در مقابل سیاسیت تحریف گونه دستگاه خلافت اموى صورت گرفت. استاد شهید مرتضى مطهرى(ره) مى‏فرماید:

«بعدها که در اثر تسلط امویان و سیاست ضد اسلامى آنها، عده‏اى از اعراب عنصرعربیت را پیش کشیدند و آتش تعصبات قومى و نژادى را برافروختند، سایر اقوام مسلمان بالخصوص بعضى از ایرانیان به مبارزه با آنها برخاستند...» (10)

در خراسان بیش از ششصد هزار مسلمان با شعار الرضا من آل الرسول به طرفدارى از خاندان پیامبر اسلام(ص) براى نابودى خلافت اموى برخاسته و مرکز قدرت امپراطورى را درهم کوبیدند و حکومت امویان را سرنگون و قدرت را به بنى عباس انتقال دادند. البته نهضت‏خراسان در صدد آن بود که شخصیتى از خاندان پیامبر را بجاى بنى امیه روى کار آورد و چون امام صادق(ع) بر حسب مصالح و حکمت‏هایى دعوت ناه آنان را قبول نکرده و آن را بر روى چراغ گذاشتند. ناگزیر شدند به بنى عباس روى آورند اما بنى عباس هم که دست کمى از امویان نداشتند و در اولین فرصت از طریق خدعه و نیرنگ، ابومسلم را کشته و سپس به سرکوبى نهضت‏هاى شیعیان و علویان پرداخته و امامان عصر خود را به شهادت رسانیدند.

ایران در تمدن اسلامى که در سطح جهان مطرح بود و در طول قرون وسطاى اروپا، درخشانترین و عظیم‏ترین تمدن بشرى بود با شکوفائى شگفت‏انگیز خود که اسلام به آن عطا کرده بود کانون اصلى اندیشه، علم و عرفان شد و قرنها آسیا و افریقا و اروپا را تغذیه معنوى مى‏نمود. ایرانى در دستگاه رهبرى نفوذ یافت، مقامات قضایى را تصاحب نمود، مراکز علمى و حوزه‏هاى اسلامى را تاسیس کرد و بجاى دفاع از قومیت و نژادپرستى عربى، بر امامت، ولایت و اهلبیت تکیه نمود و در نقش داعى، محقق و مبلغ حقجو و حق پرست و راستین و آگاه به پاخواست و به عنوان استاد زبان و ادبیات عرب و آشناى واقعى و راستین نسبت به اسلام و قرآن به عرب فاتح، اسلام را دوباره آموخت و بدین گونه فرمایش رسول گرامى اسلام(ص) تحقق یافت. اوه‏لین ملتى که بر ترجمه قرآن همت گماشتند ایرانى‏ها بودند و از سلمان فارسى خواستند تا سوره الحمد را به فارسى ترجمه کند. (11) و بیش از هر ملتى نیروهاى خود را در اختیار اسلام قرار دادند و در این راه صمیمیت و اخلاص نشان دادند.

اسلام، حصار اسارت آورى که بدور ایران کشیده شده بود و مانع آن بود که ایرانى، تواتائى‏هاى فکرى و نبوغ علمى خویش را بروز دهد، در هم شکست و دروازه ایران را بر روى فرهنگ و تمدن اسلامى گشود که این حرکت موجب آن شد تا ایرانیان، از یک سوى لیاقت و استعداد خویش را نشان داده و از دیگر سوى سهم مهمى در توسعه و گسترش تمدن اسلامى داشته باشد. به عنوان نمونه بارى اولین بار در تاریخ ملت ایران، ایرانى، پیشوا و مرجع دینى غیر ایرانى مى‏شود، لیث بن سعد ایرانى رهبر فقهى مردم مصر معرفى مى‏گردد. ابوحنیفه ایرانى به صورت پیشواى بى‏رقیب درآمده و مذهب حنفیه را بنیان مى‏نهد. ابوعبیده معمر بن المثنى و واصل بن عطا و امثال آنان پیشواى کلامى مى‏شوند، سیبویه و کسائى امام صرف و نحو مى‏گردند. (12)

کتب سته، شش کتابى است که بنام «صحاح شش گانه‏» تا امروز مرجع اصلى حدیث و استنباط احکام و عقاید و تمام مکاتب فقهى اهل سنت مى‏باشد که توسط دانشمندان ایرانى همچون ترمذى و بخارى و ... تالیف شده‏اند. از 4 کتاب اصلى شیعه که به کتب اربعه موسومند و از منابع و اسناد اولیه این مذهبند، دو کتاب توسط شیخ طوسى (13) و یک کتاب یعنى کافى (14) توسط کلینى و کتاب من لایحضره الفقیه توسط ابن بابویه قمى تالیف و تدوین گشته است که این سه دانشمند و محقق شیعى ایرانى‏اند. بنیان گذار عرفان اسلامى حلاج است و بزرگترین سیماى علمى این مکتب در سطح جهان غزالى است که این دو نیز ایرانى‏اند.

خدمات اسلام به ایران به قرون اولیه اسلامى منحصر نیست بلکه از زمانى که خورشید منور اسلام بر این سرزمین فروغ افکند و روشنائى بخشید هر خطرى و آفتى که براى این مملکت پیش آمده توسط آئین جاودانى اسلام دفع شد و باعث افتخار، عزت و شرف و استقلال این مردم گردید. اسلام از قوم خونخوار مغول و آدمکشان وحشى، انسانهایى ساخت که تشنه دانش بودند و به تالیف و تحقیق اقبال نشان دادند و از نسل چنگیز، سلطان محمد خدابنده را تحویل داد و شخصى چون بایسنقر میرزا از نسل تیمور متجاوز پدید آمد. به برکت معنویت اسلام دانشمندانى چون ابوعلى سینا، فارابى، زکریاى رازى،ملاصدراى شیرازى و هزاران متفکر و محقق دیگر با تالیفات گران سنگ و ارزشمند فرهنگ ایران زمین را زینت دادند و شکوه و اقتدار فرهنگى را باعث‏شدند. نفوذ اسلام در هند و آسیاى جنوبى، آسیاى جنوب شرقى، چین، شمال افریقا تا حد زیادى مدیون ایرانیان مى‏باشد. با گسترش دین اسلام در قلمرو حکومت‏ساسانى، مسلمانان تازه وارد زبان فارسى درى را براى تفاهم با تازه مسلمان ایران در کنار زبان عربى برگزیدند و این اعتبار دینى به زبان فارسى موقع ممتازى بخشید و بتدریج این زبان چنان موقعیتى در جهان اسلام یافت که حک.مت‏سلاجقه در غرب آسیا و غزنویان در مشرق رود سند این زبان را وسیله ارتباط رسمى خود با مردم آسیاى صفیر و شبه قاره هند قرار دادند. طى قرون چهارم تا نهم، ترجمه قرآن و چندین متون تفسیر به زبان فارسى صورت گرفت که به لحاظ افاده معنى و کیفیت، ارزش خاصى دارند تفسیر طبرى که براى شناختن معانى قرآن تدوین شده ارتباط زبان فارسى را با دین اسلام ثابت مى‏کند. حتى اکثر خطوط اسلامى به جز خط مغربى در شمال غربى افریقا از روى نمونه‏هاى خط ایرانى تحول یافته است.

زبان فارسى در قلمرو وسیع امپراطورى عثمانى پیش از آنکه عثمانیان، لهجه ترکى را به موازات آن مورد اعتنا و استعمال در شعر و نثر قرار دهند نسخه دوم فارسى عهد سلجوقى به شمار مى‏آمد و ارتباط خاورشناسان اروپا با زبان و ادبیات فارسى از راه عثمانى و هند آغاز گردید. (15)

در هند این زبان به اندازه‏اى نفوذ کرده بود، که در دوران اسلامى اغلب به فارسى تکلم مى‏نمودند و آثار فرهنگى و ادبى زیادى در این سرزمین به زبان فارسى تالیف گشت و از شاعران پارسى زبان استقبال مى‏شد به نحوى که در عصر صفوى کاروانى از شعرا و عرفا به دربار هند رفتند و مورد تشویق و حمایت آن قرار گرفتند. (16) حتى پیمانهایى که انگلیسى‏ها در دوران سلطه بر هند با نواب هندى بسته‏اند همه بزبان فارسى است و پایه زبان اردو که از قرن یازدهم گذاشته شد بر زبان و ادبیات فارسى استوار یافته چنانچه 60% آن فارسى مى‏باشد. (17) آرى،این آئین اسلام بود که باعث نفوذ و گسترش زبانى فارسى گشت و فرهنگ ایرانى را صادر نمود.

اولین سلسله ایرانى که پس از اسلام ایران تشکیل شده طاهریان بودند، که دوران حک.مت آنان از سال 205 قمرى تا 259 قمرى طول کشید و در این سال توسط یعقوب لیث صفارى برچیده شد.سلسله صفارى که در سال 247 قمرى توسط یعقوب لیث صفارى تاسیس شد، اولین سلسله ایرانى است که از طریق مخالفت با خلیفه عباسى و تمرد از او، روى کار آمد. بین سالهاى 250 تا 316 قمرى سلسله علویان طبرستان به عنوان اولین حکومت‏شیعى توسط حسن بن زید (از اولاد امام حسن مجتبى(ع)) که در شمال ایران تاسیس شد، حکومت مى‏نمود. حکومت‏سامانیان در ماوراء النهر در حدود 128 سال طول کشید و در دوران اقتدار آنان، خراسان، طبرستان و گرگان، سیستان، رى، کرمان و بلخ تحت نفوذشان بود. آل بویه از سال 320 تا 447 قمرى بر بخش‏هایى از ایران آن روز حکمرانى مى‏نمودند و در این مدت بر گسترش و نشر مذهب تشیع اهتمام مى‏ورزیدند. آل بویه پس از مدتى به چند شاخه تقسیم شدند و رفته رفته تجزیه و منقرض گردیدند. غزنویان تا سال 582 قمرى حکومت مى‏کردند و در اواخر حکمرانى خود صرفا قلمرو آنها به پنجاب محدود گردید. غزنویان که محل کومت‏خود را غزنه قرار داده بودند با تشیع میانه‏اى نداشته و بخصوص سلطان محمود غزنوى با این مذهب راستین خصومت‏شدیدى داشت و دیالمه رى توسط او منقرض شد، فتح معروف او تصرف هند است.

بعد از غزنویان، سلاجقه روى کار آمدند که بر اثر اختلاف به شعب مختلف تقسیم شدند در این دوران، اسماعیلیه (که فرقه‏اى از شیعیان و اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) را امام هفتن و آخرین امام مى‏دانستند) در ایران گسترش یافته و در برخى از نقاط ایران طرفداران زیادى یافتند. مهمترین پایگاه، آنها قلعه الموت در شمال شرقى قزوین بود و از شخصیت‏هاى معروف و رهبر این فرقه حسن صباح و پس از او ابوعلى دهدار زواره‏اى (18) شهرت دارند. حکومت‏سلجوقیان توسط خوارزمشاهیان از میان رفت، مغولها در اواخر حکومت این سلسله روى کار آمده و به خرابى،قتل و غارت پرداخته و رعب و وحشتى سخت بر ایران حاکم نمودند. حکومت مغول‏ها یا ایلخانان و تیموریان تا 916 قمرى ادامه یافت و در اواخر این دوره دو گروه از آنان بنامهاى آق قویونلو و قره قویونلو قسمت غرب و مرکز ایران را در تصرف داشتند، سلسه صفویه که با پادشاهى شاه اسماعیل صفوى آغاز مى‏شد، تشیع را مذهب رسمى ایران قرار داد و در توسعه این فرهنگ کوشید و در این عصر دانشمندان شیعه به تالیف آثار گرانبهائى پرداختند که از جمله آنان مرحوم مجلسى است که دائرة المعارف حدیث‏شیعه یعنى بحار الانوار را تالیف نمود. هنر اسلامى در این عصر نیز راه ترقى و کمال را پیمود و اکنون اغلب آثار پرارزش آن بخصوص در شهر اصفهان قابل مشاهده است. سلسله صفویه در سال 1135 قمرى با تسخیر اصفهان توسط محمود افغانى منقرض شد. افشاریه، زندیه و قاجاریه سه سلسله‏اى بودند که از سال 1148 (سال تاجگذارى نادر در دشت مغان) تا 1304، بر سرزمین ایران فرمانروایى داشتند. در سال 1326 قمرى مقارن با 1287ش فرمان مشروطیت توسط مظفر الدین شاه صادر شد. سال 1299ش مقارن با کودتاى رضاخان است. در سال 1304 نمایندگان فرمایشى مجلس، احمد شاه قاجار را از سلطنت‏خلع و رضاخان خبیث را به سلطنت برگزیدند.

در 15 خرداد 1342، قیام مردم ایران به رهبرى امام خمینى(ره) اتفاق افتاد که رژیم سفاک شه به سرکوب شدید آن و به شهادت رسانیدن عده زیادى از مردم پرداخت و در سنگر مقدس روحانیت (قم) کشتار خونین براه انداخت و براى جلوگیرى از این نهضت، حضرت امام خمینى(قدس سره) و جمعى از روحانیون مبارز را دستگیر نمود تا اینکه در 22 بهمن 1357 شمسى پس از مبارزات خونین امت ایران به رهبرى حضرت امام خمینى، رژیم شاهنشاهى سرنگون و در پایان شب سیاه استبداد و در حالتى که ابر اندوه بر همه جا سایه افکنده و اختناق روزنه‏ها را مسدود نموده بود، انقلاب اسلامى ایران همچون اعجازى بزرگ به پیروزى رسید. با طلوع سپیده صبح، سپاه شب روى به هزیمت نهاد و رشته ستم‏شاهى گسست و بانگ حق طلبى و غریو تکبیرى که از حلقوم خداباوران ایران برخاسته بود در فضاى گیتى پیچید و اشعه‏هاى انقلاب بر جهان تابیدن گرفت و مسلمانان جهان را از خواب غفلت بیدار نمود. این اثر بخشى انقلاب اسلامى بر استکبار جهانى ناگوار آمد و چون تجدید حیات اسلام ناب محمدى(ص) با قدرت طلبى آنان در تزاحم بود لذا با توطئه‏اى حساب شده جنگى تحمیلى را بر علیه ایران ترتیب دادند و قرعه این دسیسه را به نام صدام حسین زدند ولى استقامت و استوارى امت ایران در مقابل متجاوزین عراقى که با ایثار و فداکارى رزمندگان اسلام توام بود این توطئه را خنثى نمود و بدون آنکه عراق به پیروزى برسد جنگ پایان یافت و سازمان ملل بر اساس یکى از بندهاى قطعنامه 598 رسما به متجاوز بودن قواى بعثى که در راس آن صدام حسین قرار دارد، اعتراف نمود. استکبار جهانى حال که از طریق فشار سیاسى و تنگناهاى اقتصادى و نظامى موفق نشده به انقلاب اسلامى زخمى وارد کند در تلاش است تا با تهاجم فرهنگى و جدا سازى مردم از ارزشهاى اسلامى و معنویت انقلاب، نیش زهرآگین خود را به آن فرو کند که این حرکت زذیلانه هم محکوم به شکست است چرا که فروغ معنوى اسلامى نه تنها در ایران که در جهان در حال گسترش و نور پاشیدن است و نهضت‏هاى اسلامى در کشورهاى اسلامى و نواحى مسلمان نشین با الهام از این انقلاب ابرقدرتها و عوامل و اذناب آنان را به درماندگى واداشته است. و هر روز بر نگرانى و آشفتگى دشمنان اسلامى افزوده مى‏شود و این قدرت‏هاى پوشالى کوچکتر از آنند که بتوانند نور اسلامى را خاموش کنند و عاقبت امور از آن پروا پیشگان و صالحان و محرومین معتقد خواهد بود. (19)

در 14 خرداد 1368 ش، حضرت امام خمینى(ره) به سوى معبود خویش شتافت و در جوار حق آرام گرفت. حادثه ارتحال بنیان گذار جمهورى اسلامى و رهبر انقلاب، موجى از تاثر و ماتم در جهان اسلام پدید آورد، دشمنان فکر مى‏کردند که با رحلت امام به انقلاب اسلامى ایران لطمه‏اى وارد خواهد شد اما گرچه فقدان امام ثلمه‏اى بزرگ براى مسلمانان بود ولى درختى را که او نشانده بود آن چنان مقاوم و با صلابت گردید که تند بادهاى حوادث بر آن هیچ لطمه‏اى نمى‏تواند وارد کند خصوص آنکه حضرت آیة الله خامنه‏اى، به عنوان جانشین بر حق امام، رهبرى این نهضت‏شکوهمند را به عهده گرفتند.

جمهورى اسلامى ایران به عنوان ام القراى جهان اسلام با 1648195 کیلومتر مربع وسعت در جنوب غربى آسیا و در بخش غربى فلات ایران واقع شده است. افغانستان و پاکستان همسایگان شرقى و ترکیه و عراق همسایگان غربى ایران هستند. ایران در شمال با جمهوریهاى مسلمان نشین آسیاى میانه و قفقاز 2013 کیلومتر مرز مشترک دارد، طول سواحل ایران در امتداد دریاى خزر از رورخانه آستارا تا خلیج‏حسینقلى 657 کیلومتر، در دریاى عمان از گواتر تا بندر عباس 784 کیلومتر و در خلیج فارس از بندر عباس تا دهانه اروندرود 1259 کیلومتر مى‏باشد. موقع جغرافیائى، دسترسى به آبهاى آزاد، وقوع انقلاب اسلامى، پیوند فرهنگى ایران با تعدادى از کشورهاى آسیاى جنوب غربى و جنوبى به این کشور اهمیت‏خاصى بخشیده است.

ایران کشورى کوهستانى محسوب مى‏شود زیرا از نیمى از وسعت آن را کوهها و ارتفاعات تشکیل مى‏دهد و تنها 25% آن حالت بیابانى و صحرائى دارد. اکثر رودهاى ایران با کم آبى مواجه‏اند و تنها رود قابل کشتیرانى در ایران، کارون نام دارد. خلیج فارس که در جنوب ایران واقع شده و ارتباط دریائى این سرزمین را از طریق تنگه هرمز و دریاى عمان با سایر نقاط جهان تامین مى‏کند در حدود 240000 کیلومتر مربع وسعت دارد، دریاى خزر با 424200 کیلومتر مربع وسعت به عنوان بزرگترین دریاچه جهان ارتباط دریائى ایران را با کشورهاى اروپائى از طریق آبراهه‏هاى روسیه برقرار مى‏کند. دریاچه ارومیه با 4868 کیلومتر مربع از خاک ایران زیر پوشش جنگل مى‏باشد. کشور ایران آب و هواى متنوعى دارد ولى بر حسب شرایط کوهستانى - خزرى و صحرایى در کل 3 نوع آب و هوا کوهستانى، معتدل خزرى، گرم و خشک صحرایى بر ایران حاکم است.

در سال 1370ش ایران 58110227 نفر سکنه داشت که تراکم آن 26/35 نفر در کیلومتر مربع بود، این تراکم در سال 1355ش برابر با 4/20 بود. از این میزان جمعیت 57% در شهرها و 43% در روستاها اقامت داشته‏اند. 8/17% جمعیت کشور در شهر تهران - مرکز حکومت - ساکنند.

6/45% مردم ایران از نژاد آریایى، 8/16% ترک، 1/9% کرد، 2/2% عرب و 3/26% بقیه نژادها مى‏باشند. دین رسمى مردم ایران اسلام و - 98% مردم مسلمانند که 91% آن پیرو مذهب تشیع‏اند. زبان رسمى و خط رایج در ایران فارسى است و زبانهاى ترکى (آذرى) کردى، عربى و بلوچى نیز در نقاط مختلف کشور تکلم مى‏شود.

مرکز ایران تهران است و از شهرهاى مذهبى آن مى‏توان مشهد (مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) در این شهر واقع مى‏باشد) قم (مدفن حضرت فاطمه معصومه(س) و مرکز علوم دینى کشور در این شهر قرار دارد) رى (مدفن حضرت عبدالعظیم حسنى از احفاد حضرت امام حسن مجتبى(ع) را نام برد.

ایران از 24 استان، 227 شهرستان و 604 بخش تشکیل شده و روز ملى آن دوازدهم فروردین (سالروز استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران) مى‏باشد.

میزان تولید ناخالص ملى ایران در سال 1368ش در حدود 39254 میلیارد ریال بوده که 8/13% به بخش کشاورزى، 4/6% به نفت، 7/4% به صنایع و معادن و 75% به خدمات اختصاص داشته است.

جمعیت فعال ایران در سال 1356ش، 12800000 نفر بوده که 1/29% در بخش کشاورزى، 5/13% در صنایع و معادن و 4/57% در بخش خدمات مشغول به کار بوده‏اند. غیر از انواع محصولات کشاورزى و ماهى - حدود 1000 معدن و بویژه ذخائر نفت و گاز از ثروتهاى مهم کشورند. ایران در طریق توسعه صنعتى بخصوص صنایع فولاد و سایر صنایع سنگین گامهاى بزرگى برداشته است. (20)

پى‏نوشتها:‌


1- کنز العمال تالیف حسام الدین هندى (متوفاى در تاریخ 975 قمرى) جلد 12 ص 90 حدیث 34126.

2- کنز العمال جلد 12 حدیث 14125.

3- کنز العمال جلد 12 حدیث 34129، این حدیث به مظامین دیگر هم نقل شده منجمله سفینة البحار.

4- نهج السعاده جلد دوم ص 703 و نیز کنز العمال حدیث 11772.

5- بحار الانوار جلد 67 ص 174.

6- تداوم انقلاب اسلامى ایران تا انقلاب جهانى مهدى ص 37.

7- بحار الانوار جلد 60 ص 216.

8- خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مرتضى مطهرى صفحات 83 و 84.

9- کامل بن اثیر جلد دوم صفحات 311 تا 317.

10- خدمات متقابل اسلام و ایران ص 73.

11- دائرة المعارف قرآن کریم (حسن سعید).

12- ماخوذ و اقتباط از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران ص 356.

13- کتب تهذیب و استبصار از تالیفات محمد بن حسن بن على طوسى مى‏باشد.

14- کتاب گرانقدر و ارزشمند کافى شامل 3 بخش اصول کافى، فروع کافى و روضه کافى مى‏باشد.

15- اقتباس از مقاله زبان فارسى و لغات جعلى مرحوم استاد سید محمد محیط طباطبائى - محله راهنماى کتاب سال نوزدهم ش 10 - 7 مهر و دى 1355.

16- به کتاب کاروان هند نوشته احمد گلچین معانى مراجعه فرمائید.

17- نفوذ فرهنگ و تمدن ایران و اسلام در سرزمین هند و پاکستان - مجید یکتائى - تهران - اقبال 1353.

18- وى منسوب به شهرزواره، واقع در 15 کیلومترى شمال اردستان و 132 کیلومترى شمال شرقى اصفهان، مى‏باشد و قلعه‏اى است‏سنگبست از او در این شهر باقى است و از علل عمده حمله مغولان به زواره، وجود طرفداران فرقه اسماعیلیه در زواره به سرپرستى ابوعلى دهدار بود.

19- و العاقبة للمتقین (قرآن کریم).

20- آشنایى اجمالى با کشورهاى جهان - ایران - سعید بختیارى - مجله رشد جغرافیا بهار71 ش م 29.