شهابُ الحكمة

شيخ شرف الدين يحيى المفتى البحرانى

- ۵ -


قال ابو عن الله (عليه السلام ):... القضاة اءربعة ، ثلثة فى النار، و واحدة فى الجنة : رجل قضى بجور، و هو يعلم ، فهو فى النار، و رجل قضى بجور، و هو لايعلم ، فهو فى النار، و رجل قضى بحق و هو لايعلم ، فهو فى النار و رجل قضى بحق و هو يعلم ، فهو فى الجنة .(149)
قاضى ها چهار گروه هستند. سه گروه آنان در آتش جهنم اند و يك گروه در بهشت . كسى كه آگاهانه بر ظلم و ناحق حكم مى كند، در حاليكه مى داند ظلم است ، پس او در آتش است و كسى كه ندانسته و بدون آگاهى حكم به ناحق مى دهد، و خودش نمى داند كه ظلم است ، او هم اهل آتش است ، و كسى كه ندانسته و نفهميده به حق حكم مى دهد، و نمى داند كه بحق حكم داده او نيز در آتش است . و كسى كه حكم بحق داده و آگاه است كه بحق حكم داده ، او اهل بهشت است .
100 - اءلعامل بغير بصيرة كالسائر على غير الطريق .
- كسى كه بدون دانش و آگاهى كار مى كند مانند كسى است كه بيراهه مى رود.
تعليق :
و قال الصادق (عليه السلام ): اءلعامل على غير بصيرة كالسائر على غير طريق ، فلا تزيد سرعة السير الا بعدا.(150)
امام ششم (عليه السلام ) فرمود: كسى كه بدون شناخت و بينش كار مى كند، مانند كسى است كه در غير راه مقصد پيش مى رود، سرعت سير براى او نمى افزايد، مگر اينكه او را از مقصد خود دور مى سازد.
قال (صلى الله عليه و آله ): من عمل على غير علم ، كان ما يفسد اءكثر مما يصلح .(151)
هر كس بدون علم و دانايى كارى انجام دهد، فساد و تبه كارى او از اصلاحش بيشتر است .
قال اميرالمومنين (عليه السلام ):... فان العامل بغير علم كالسائر على غير طريق ، فلا يزيده بعده عن الطريق الواضح الا بعدا من حاجته ، و العامل بالعلم ، كالسائر على طريق الواضح ، فلينظر ناظر، اءسائر هو، اءم راجع .(152)
اميرالمومنين (عليه السلام ) فرمود: كسى كه بدون علم و آگاهى كار مى كند، مانند كسى است كه به بيراهه مى رود، دور شدن از راه صحيح و روشن ، او را از حاجت و خواسته اش دور مى كند، و كسى كه از روى دانايى كار مى كند، مانند كسى است كه در راه شناخته شده و روشن راه مى رود.
بايد ببيند (و مراقب باشد) كه آيا به پيش مى رود، يا بازپس ‍ مى گردد.
101 - النظر الى وجه العالم عبادة .
- نگاه كردن به سيماى عالم و دانشمند عبادت است .
تعليق :
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): النظر فى وجوه العلماء عبادة .
سئل جعفربن محمد الصادق (عليهما السلام ) عنه ، فقال : هو العالم الذى اذا نظرت اليه ذكرك الاخرة ، و من كان خلاف ذلك ، فالنظر اليه فتنة .(153)

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) فرمود: نگاه كردن به صورت دانشمندان عبادت است .
از امام ششم (عليه السلام ) در اين باره پرسيدند، فرمود: آن عالم و دانشمندى است كه اگر به او نگاه كنى آخرت را به ياد تو مى آورد. و هر كس ‍ خلاف آن باشد نگاه كردن به او موجب گمراهى و اختلاف است .
قال اميرالمومنين (عليه السلام ): اذا جلست الى العالم ، فكن على اءن تسمع اءحرص منك على اءن تقول ، و تعلم حسن الاستماع كما تعلم حسن القول ، لا تقطع على حديثه .(154)
فرمود: اگر در محضر عالم نشستى ، به گوش فرا داشتن حريص تر باش از سخن گفتن خودت . خوب گوش كردن را ياد بگير، همانگونه كه خوب سخن گفتن را ياد مى گيرى ، و در هنگام سخن گفتن او حرف او را قطع مكن .
قال الصادق (عليه السلام ): من اكرم فقيها مسلما، لقى الله يوم القيامة و هو عنه راض . و من اءهان فقيها مسلما لقى الله يوم القيمة و هو عليه غضبان .(155)
امام ششم فرمود: هر كس دانشمند فقيه و مسلمانى را گرامى بدارد، روز قيامت خدايتعالى را در حالى ملاقات مى كند كه از وى راضى است ، و هر كس چنين فقيهى را اهانت كند و كوچك شمارد، در روز قيامت خدايتعالى را در حالى كه بر او خشمگين است ملاقات مى كند.
102 - الدعاء مخ العبادة .
- دعا مغز عبادت است .
تعليق :
و قال النبى (صلى الله عليه و آله ): الدعاء مخ العبادة ، و لا يهلك مع الدعاء اءحد...(156)
فرمود: دعا مغز عبادت است ، و هيچ كس در حال دعا كردن به هلاكت نمى افتد.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): ان الحذر لاينجى من القدر، ولكن ينجى من القدر الدعاء، فتقدموا فى الدعاء قبل اءن ينزل بكم البلاء، ان الله يدفع بالدعاء ما نزل من البلاء و ما لم ينزل .(157)
فرمود: حذر كردن (ترس و پرهيز و هوشيارى و مراقبت ) انسان را از تقدير (الهى ) نجات نمى دهد، ولكن دعا انسان را از تقديرات نجات مى دهد، پس ‍ در دعا كردن پيشى گيريد قبل از آنكه بلا به شما نازل شود، زيرا خداوند متعال با دعا بلايى را كه نازل شده ، و بلايى را كه هنوز نازل نشده از انسان دور مى كند.
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): اءفضل عبادة اءمتى بعد قرائة القرآن ، الدعاء.(158)
فرمود: بهترين عبادت امت من بعد از قرائت قرآن دعا كردن است .
و قال (صلى الله عليه و آله ): لا تعجزوا عن الدعاء فانه لم يهلك مع الدعاء اءحد، و ليساءل اءحدكم ربه ، حتى يساءل شسع نعله اذا انقطع .(159)
و فرمود: از دعا كردن عاجز نباشيد (و كوتاهى نكنيد) زيرا كسى در حال دعا كردن به هلاكت نمى افتد، هر يك يك شما (همه چيز را) از پروردگارش ‍ بخواهد و طلب كند. حتى بند كفش خود را وقتيكه پاره شود.
103 - البنون نعمة و البنات حسنة .
- پسران نعمت هاند و دختران حسنه .
تعليق :
عن ابى عبدالله (عليه السلام ) قال : اءلبنات حسنات و البنون نعمة و الحسنات يثاب عليها، والنعمة يساءل عنها.(160)
يعنى : فرزندان دختر حسنه و فرزندان پسر نعمت اند، حسنه آن است كه به آن اجر و پاداش مى دهند، و نعمت آن است كه از آن بازخواست مى كنند و حساب مى كشند.
104 - الفقيه لا يعيد صلوته .
- فقيه (عالم به مساءله در صورت شك ) نمازش را اعاده نمى كند.
105 - الرشوة هى الشرك بالل .(161)
- رشوه ، شريك قرار دادن به خدايتعالى است .
تعليق :
و قال (صلى الله عليه و آله ): اياكم و الرشوة ، فانها محض الكفر، و لايشم صاحب الرشوة ريح الجنة .(162)
و فرمود: مبادا به رشوت آلوده شويد، زيرا آن كفر محض است ، صاحب رشوت بوى بهشت را استشمام نمى كند. (رشوه به معناى پول يا چيزى است كه به كسى داده شود تا حقى را ناحق و يا ناحقى را حق كند.)
106 - اءللاعب بالشطرنج كعابد الوثن .
- شطرنج باز، مانند بت پرست است .
تعليق :
درباره شطرنج ، با شرايط زمان حاضر به توضيح المسائل مراجع تقليد و يا به خود مرجع مراجعه شود.
107 - اءلكفؤ ، اءن يكون عفيفا و عنده يسار.
- همسر همتا، كسى است كه با عفت و پاكدامن باشد، و توانايى مالى داشته باشد.
تعليق :
در المستدرك الوسايل بابى است در اينكه مستحب است بر زن و خانواده او كه شوهرى را برگزينند كه خلق و خوى او و دين او، و امانت دارى او، رضايت بخش بوده و با عفت و داراى توان مالى باشد.
و اينكه رد كردن چنين خواستگارى جايز نيست .(163)
108 - الاءذان جزم .(164)
- اذان (بهتر است ) با سكون خوانده شود (و بين كلمات آن توقف نموده و فاصله داده شود.)
109 - اءلعزل ، هو الواءد الخفى .
- عزل كردن (از همسر براى جلوگيرى از بچه دارى )، دختر زنده به گور كردن است .
تعليق :
عن محمد بن مسلم : ساءلت ابا عبدالله (عليه السلام ) عن العزل فقال : ذاك الى الرجل يصرفه حيث شاء.(165)
راوى مى گويد: از ابا عبدالله (عليه السلام ) درباره عزل پرسيدم ، فرمود: آن به اختيار مرد است هر طور كه بخواهد.
110 - اليتيم اذا، بكى اهتزله عرش الرحمن .
- هرگاه كودك يتيم گريه كند، عرش خداى رحمن بخاطر آن مى لرزد.
111 - الارض يشهد بما عمل على وجهها.
- زمين به كارى كه روى آن انجام شده گواهى مى دهد.
112 - اءلليل اءخفى الويل .(166)
- شب ، شر و بدى را پنهان مى كند (زيرا شب گناه را مى پوشاند.)
113 - اءلعالم من صدق قوله فعله .
- عالم كسى است كه كردارش گفتارش را تصديق كند.
114 - الكيس من دان نفسه ، و عمل لما بعد الموت .
- زيرك و خردمند كسى است كه هواى نفس خود را حقير شمارد، و براى پس از مرگ (آخرت ) كار كند.
115 - اءلاءحمق من اتبع نفسه (و) هواها، و تمنى على الله .
- نادان و بى مغز كسى است كه پيروى هواى نفس خود كند و همچنان اميدوار به خدا باشد.
116 - اءلنكاح سنتى ، فمن رغب عنها، فليس منى .
- ازدواج ، روش و سنت من است ، كسى كه از آن روگردان باشد از من نيست .
117 - اءلمعدة بيت الاءوداء.(167)
- معده خانه دردها و بيماريهاست .
118 - المومن من اءمن جاره بوائقه .
- مومن كسى است كه همسايه اش از بدى و خصومت او در امان باشد.
119 - اءلنجاه غدا، اءن لايخادعون .
- نجات در فرداى (قيامت ) در آن است كه (با خدا) خدعه و نيرنگ نكنند.
تعليق :
قال : ان رسول الله (صلى الله عليه و آله ): سئل فيما النجاة غدا، فقال : انما النجاة فى اءلا تخادعون الله فيخدعكم ... الخ .(168)
از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) سوال شد: فرداى قيامت نجات در چيست ؟
فرمود: مسلما نجات در اين است كه خدا را نفريبى تا او نيز تو را به مكر و فريب خود دچار و گرفتار نكند، چون هر كس در صدد مكر و فريب خدا برآيد، خدايتعالى به او مكرى رساند، و رشته ايمان را از او جدا كند و نفسش او را مى فريبد، اگر بفهمد!
به آن حضرت عرض شد: چگونه خداوند را فريب مى دهد؟
فرمود: فرمان خدا را انجام مى دهد و با آن عمل ، ديگرى را جز خدا در نظر دارد، بنابراين از رياكارى و جلب توجه ديگران بپرهيزيد، زيرا آن شرك به خداى عزوجل مى باشد، همانا روز قيامت شخص رياكار (ظاهرساز) به چهار نام خوانده مى شود: اى كافر، اى فريبنده ، اى بى وفاى عهدشكن ، اى زيانكار! كردارت باطل و هدر رفت و مزدت فاسد و ناچيز شد، امروز نصيبى از خير براى تو نيست ، پس از همان كس كه عملت را براى خوش آيند او انجام دادى مزدت را بخواه .
120 - المنان بما يعطى ، لا يكلمه الله و لا ينظر (اى : يوم القيامة ) اليه ، و لا يزكيه ، و له عذاب اءليم .
- اگر كسى به آنچه به ديگرى بخشيده منت گذارد (و به رخ او بكشد) خدايتعالى (در روز قيامت ) با او سخن نگويد، و به او نگاه نكند و پاكش ‍ نسازد و او گرفتار عذاب دردناكى شود.
تعليق :
عن ابى ذر عن النبى (صلى الله عليه و آله )، فقال : ثلاثة لا يكلمهم الله عزوجل : المنان الذى لا يعطى شيئا الا بمنة ...(169)
سه كس را خداى عزوجل با آن ها سخن نگويد، (يكى از آنها): منت گذارى است كه چيزى عطا نمى كند مگر اينكه منت مى گذارد...
قال الله تبارك و تعالى : الذين ينفقون اءموالهم فى سبيل الله ثم لا يتبعون ما اءنفقوا منا و لا اءذ لهم اءجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون .(170)
كسانى كه مال خود را در راه خدا انفاق مى كنند و به دنبال آن منتى نمى گذارند و آزارى نمى دهند، اجر آنها پيش پروردگارشان است ، و براى آنان ترسى نيست و اندوهناك نمى شوند.
121 - اءلجنة مائة درجة ، ما بين كل درجتين كما بين السماء والاءرض .
بهشت صد درجه دارد، و فاصله ميان هر دو درجه ، مانند مسافت بين زمين و آسمان است .
122 - اءلصعيد طهور المسلم .
- خاك و روى زمين ، پاك كننده مسلمانان (از نجاست ) است .
123 - اءلراكب يسير خلف الجنازة .
- سواره پشت جنازه رفتن جايز است .
124 - اءلجالب مرزوق (من الله ) والمحتكر ملعون .
- كاسب روزى خوار خداست و محتكر از رحمت الهى دور است .
125 - اءلعلم فى الصغر، كالنقش فى الحجر.
- دانش آموزى در سنين اول زندگى (در كوچكى ) مانند نقشى است كه روى سنگ كنده كارى شده باشد.
126 - اءلندم توبة .
- پشيمانى و ندامت از گناه (بمنزله ) توبه كردن است .
127 - اءلجنة تحت اءقدام الاءمهات .
- بهشت زير قدمهاى مادران است .
128 - اءلصلوة ميزان ، من وفى استوفى .
- نماز ميزان و ترازويى است ، هر كه كامل كند به همان ميزان ثواب و اجر كامل يابد.
129 - اءللحد لنا، والشق لغيرنا.(171)
- لحد براى ما و شق براى ديگران است .
130 - اءلاءنبياء لايقتلون بالاشارة .
- پيامبران با اشاره نمى كُشند.
تعليق :
عبدالله بن سعد بن ابى سرح برادر رضائى عثمان بود، او بعد از مسلمان شدن ، كافر و مرتد شد و به مكه برگشت .
درباره او آيه : و من اظلم ممن افترى ... الخ نازل شد.
هنگامى كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) پس از فتح مكه به قتل او فرمان داد، عثمان دست او را گرفته در مسجد به محضر پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) آورد و گفت : يا رسول الله او را عفو كن ، رسول خدا ساكت شدند، بار دوم گفت باز هم ساكت شد، بار سوم گفت ، حضرت فرمود: (هو لك ) يعنى : او را به عثمان واگذار كرد. وقتى كه رفتند، رسول خدا به اصحابش فرمود: نگر امر به قتل او نكرده بودم ؟ يكى گفت : يا رسول الله ، من به شما چشم دوخته بودم كه با اشاره شما او را بكشم . حضرت فرمود: (انبياء با اشاره (كسى را) نمى كشند) فلذا او از آزاد شدگان گرديد.(172)
131 - اءلغيبة ، اءن يذكر الرجل بما يكره اءن يسمع .
- غيبت كردن آن است كه درباره كسى سخنى گفته شود كه اگر او بشنود ناراحت شود.
132 - اءلمهدى من عترتى من ولد فاطمة (عليهما السلام ).
- مهدى (عجل الله تعالى فرجه ) از عترت و خاندان من از فرزندان فاطمه است .
133 - اءلايمان نصفان ، نصف صبر و نصف شكر.
- ايمان دو نيمه است نيمى صبر و نيمى شكر.
تعليق :
لطيفه ظريفه ، يا مليحه :
زنى زيباروى ، از صحرانشينان كه شوهرش زشت روى بود، روزى به آيينه نگاه مى كرد، در حالى كه آيينه را در دست داشت ، بشوهرش گفت : من اميدوارم كه هر دو نفر ما داخل بهشت شويم . شوهرش گفت : از كجا معلوم ؟ گفت : اما من به تو گرفتار شدم و صبر كردم ، و اما تو، خدايتعالى مرا براى تو نعمت قرار داده و تو نيز قدردانى كردى و شكر خدا نمودى و الشاكر والصابر فى الجنة شكرگذار و بردبار هر دو در بهشت اند.(173)
134 - اءلصلح جائز بين المسلمين الا ما اءحل حراما اءو حرم حلالا.
- اصلاح دادن بين مسلمانان جايز است ، به جز جاييكه با اين صلح حرامى حلال و يا حلالى حرام گردد.
135 - اءلدنيا متاع و خير متاعها الزوجة الصالحة .
- دنيا متاع (اندك و كوتاه ) است و بهترين آن همسر صالح است .
136 - اءلمراءة الصالحة فى النساء كالغراب الاءعصم .
- زن صالحه در بين زنان مانند كلاغ اعصم (كمياب ) است .
تعليق :
و عنه (صلى الله عليه و آله )، قال : اءلمراة الصالحة مثل الغراب الاعصم ، ولن يوجد الا قليلا. والغراب الاءعصم هو اءبيض احدى الرجلين .(174)
فرمود: زن صالحه مانند كلاغ اعصم است ، پيدا نمى شود مگر خيلى كم . كلاغ اعصم آن است كه يك پاى او سفيد باشد.(175)
سمعت اءبا عبدالله (عليه السلام ) يقول :... و ليس لامراءة خطر، لا لصالحتهن و لا لطالحتهن ، فاما صالحتهن ليس خطرها الذهب والفضة ، هى خير من الذهب و الفضة و اءما طالحتهن ، ليس خطرها التراب ، التراب خير منها.(176)
مى فرمود: براى زن ارزش و منزلتى نمى شود تعيين كرد، نه به صالح و نيك آنها و نه به ناصالح و بد آنها. اما صالحشان با طلا و نقره نمى شود ارزش او را تعيين كرد، او برتر و بهتر از طلا و نقره است . و اما ناصالحشان را با خاك هم نمى شود مقايسه كرد، زيرا خاك برتر و بهتر از آنها است .
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): اءلمراءة الصالحة خير من اءلف رجل غير صالح ، و اءيما امراة خدمت زوجها سبعة اءيام غلق الله عنها سبعة اءبواب النار، و فتح لها ثمانية اءبواب الجنة تدخل من اءينما شاءت .(177)
فرمود: يك زن صالحه بهتر است از هزار مرد ناصالح ، و هر زنى كه هفت روز براى شوهر خود خدمت كند، خداى تعالى (هر) هفت در جهنم را به روى او مى بندد. و هشت در بهشت را به روى او باز مى كند كه از هر كدام خواست وارد بهشت مى شود.
137 - اءلمسلم اءحق بماله اءينما وجده .
- مسلمان به مال خود سزاوارتر است ، در هر كجا كه آن را پيدا كند (حق و مال اوست .)
138 - اءلمتلاعنان لا يجتمعان اءبدا.
- زن و شوهرى كه ملاعنه كردند (يعنى : بر يكديگر لعن كردند و قاضى بر لعن بين آن دو حكم كرد) براى همديگر حرام ابدى مى شوند.
139 - اءلنجوم اءمان لاءهل السماء، و اءهل بيتى اءمان لاءمتى .
- ستارگان پناهگاه اهل آسمانند، و اهل بيت من پناهگاه امت من هستند.
140 - انك يا على تسمع ما اءسمع و ترى ما اءرى ، الا انك لست بنبى .
- يا على آنچه من مى شنوم ، تو نيز مى شنوى ، و آنچه من مى بينم تو هم مى بينى جز اينكه تو پيامبر نيستى .
141 - انا كالشمس و على كالقمر، و اءهل بيتى كالنجوم ، باءيهم اقتديتم اهتديتم .
- من همانند خورشيدم و على مانند ماه است و اهل بيت من چون ستارگانند، از هر كدام پيروى كنيد هدايت يافته ايد.
تعليق :
قال النبى (صلى الله عليه و آله ): على فى السماء السابعة كالشمس فى النهار فى الارض و فى السماء الدنيا كالقمر بالليل فى الارض .(178)
و قال النبى (صلى الله عليه و آله ): مثله كمثل بيت الله الحرام ، يزار و لازور، و مثله كمثل القمر، اذا طلع اءضاء الظلمة ، و مثله كمثل الشمس اذا طلعت انارت .(179)

فرمود: على در آسمان هفتم مانند خورشيد روز است در زمين ، و در آسمان دنيا، مانند ماه شب است در زمين .
و فرمود: مَثَل او مانند خانه خدا (كعبه ) است كه او را زيارت مى كنند، و او كسى را زيارت نمى كند، و مثل او مثل ماه است ، هرگاه طلوع كند، تاريكى را روشن مى نمايد. و مثل او مانند آفتاب است هرگاه درآيد، درخشان مى كند.
قال (صلى الله عليه و آله ): معاشر الناس ، من افتقد الشمس ، فليتمسك بالقمر، و من افتقد القمر فليتمسك بالزهرة و من افتقد الزهرة فليتمسك بالفرقدين .
فرمود: اى گروه مردم ، كسى كه خورشيد از او ناپديد شد آنگاه بايد به ماه متمسك شود، و كسى كه ماه از او غايب شود به ستاره درخشان زهره (ناهيد) متمسك شود، و هر كس زهره از او ناپديد شد بايد به فرقدين (كه دو ستاره نزديك قطب اند كه بدان راه را بشناسند) تمسك جويد.
ثم قال : انا الشمس ، و على القمر، و فاطمة الزهرة و الحسن و الحسين الفرقدان .(180)
سپس فرمود: من خورشيد و على ماه است و فاطمة ستاره درخشان زهره (ناهيد) است و حسن و حسين ، دو ستاره قطب شمال اند.
142 - ان الدين لقوى ، لن يشاق الدين احدا الا غلبه ، فسددوا و قاربوا.(181)
- بدرستى كه دين نيرومند است ، كسى با آن مخالفت و دشمنى نمى كند، مگر اينكه (دين ) بر او غالب آيد، پس محكم و استوار باشيد و به همديگر نزديك شويد.
143 - اءكثر اءهل النار المتكبرون .
- بيشترين اهل دوزخ ، متكبران و گردن كشانند.
144 - ادرؤ ا الحدود للشبهات .(182)
- هنگام شك و ترديد از اجراى مجازات حدّ باز داريد.
تعليق :
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): ادرؤ ا الحدود بالشبهات و اءقيلوا الكرام عثراتهم ، الا فى حد من حدود الله .(183)
وقتى ترديد پيش آمد، مجازاتها را باز داريد، و لغزشهاى بزرگان را ببخشيد، مگر در كار حد و مجازاتى كه خداوند تعيين فرموده است .
قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): ادرؤ ا الحدود بالشبهات و لا شفاعة و لا كفالة ، و لا يمين فى حد.(184)
در صورت ترديد از اجراى حد و مجازات دست نگهداريد، (ولى ) شفاعت و ضمانت و سوگند در مجازات حد پذيرفته نيست .
على (عليه السلام ) در ضمن فرمان خود به مالك اشتر: ... واقبل العذر وادرء الحدود بالشبهات ، و تغاب عن كل ما لا يضح لك ، و لا تعجلن الى تصديق ساع فان الساعى غاش و ان تشبه بالناصحين .(185)
و عذر را بپذير، و در هنگام شك و ترديد از اجراى حد و مجازات خود را بازدار. درباره هر آنچه براى تو روشن و واضح نشده تامل كن ، و در تصديق كردن سخن چين عجله و شتاب مكن ، زيرا سخن چين و بدگو خائن است و اگرچه به نصيحت گويان شباهت دارد.
ادرءوا الحدود عن المسلمين ما استطعتم ، فان الامام لاءن يخطى فى العفو خير من اءن يخطى فى العقوبه .(186)
تا آنجا كه مى توانيد مجازات ها را از مسلمانان باز داريد، زيرا اگر پيشوايى در بخشش خطا كند، بهتر از آن است كه در مجازات خطا كند.
145 - اءربى الربوا، اءلكذب .(187)
- افزايش عذاب دروغ ، بيشتر از عقوبت ساير گناهان است .
146 - اءعجل الشر عقوبة ، اءلبغى .
- مجازات و عقوبت ستمكارى زودتر (از عقوبت ساير گناهان ) دامنگير انسان مى شود.
147 - اءسرع الخير ثوابا، البر.
- ثواب و پاداش احسان و نيكى كردن ، زودتر (از ساير پاداشها) به انسان مى رسد.
148 - اتخذوا الاهل ، فانه اءرزق لكم .
- همسر انتخاب كنيد كه روزى شما را زياد مى كند.
149 - اءعجز الناس ، من عجز عن الدعاء.
- ناتوان و عاجزترين مردم كسى است كه از دعا كردن عاجز باشد.
150 - اءبخل الناس من بخل بالسلام .
- بخيل ترين مردم كسى است كه از سلام دادن بخل ورزد.
151 - ان من حق الضيف اءن يعد له الخلال .
- يكى از حق مهمان آنست كه براى او (چوب دندان ) خلال تهيه شود.
152 - ان الغيرة من الايمان .
- بدرستى كه غيرت از ايمان است .
تعليق :
قال النبى (صلى الله عليه و آله ): كان ابراهيم اءبى غيورا، و انا اءغير منه ، و ارغم الله اءنف من ، لايغار من المومنين .(188)
فرمود: پدرم ابراهيم غيرتمند بود، و من از او غيرتمندترم ، و خداوند بينى كسى را كه غيرت مومنين را نه كشد، بخاك بمالد و خوار كند.
عن اميرالمومنين (عليه السلام ):... و اياك والتغاير فى غير موضع غيرة ، فان ذلك يدعوا الصحيحة الى السقم ، والبريئة الى الريب .(189 )
از اميرالمومنين (عليه السلام ) روايت است كه : مبادا بى جهت و در غير محل آن (تغاير) كنى ، زيرا اين كار زن سالم و پارسا را به ناسلامتى مى كشد، و زن پاكدامن و بى گناه را در معرض تهمت و بدگمانى قرار مى دهد.
153 - ان من اءصحابى ، من لايرانى بعد خروجى من الدنيا.
- پس از آنكه من از دنيا رفتم ، كسانى (در دنيا خواهند بود) كه مرا نديده و نمى بينند (ولى ) از جمله اصحاب من هستند.
154 - افضل الجهاد كلمة حق بين يدى سلطان الجائر.
- بهترين جهاد (گفتن ) سخن حق در پيش سلطان ستمگر است .
155 - اكرام الكتاب ختمه .
- ارزش نامه با مهر كردن پايان آن است .
156 - اكرم الخبز فانه عمل فيه ما بين العرش الى الارض .(190)
- نان را گرامى بداريد، زيرا، بين عرش تا زمين در آن كار كرده اند.
تعليق :
عن النبى (صلى الله عليه و آله ): اكرموا الخبز، فان الله اكرمه و سخر له بركات السماوات والارض .(191)
نان را گرامى بداريد، زيرا خدايتعالى آن را گرامى داشته و بركات آسمانها و زمين را بر او رام و مسخر گردانيده است .
قال النبى (صلى الله عليه و آله ): اكرموا الخبز تفانه قد عمل فيه ما بين العرش الى الارض ، و ما فيها من كثير من خلقه .(192)