سيماى خوشبختى

حميد رسائى

- ۲ -


انتظار فرج  
53- الامام الصادق عليه السلام : يا اءبا بصير، طوبى لشيعة قائمنا المنتظرين لظهوره فى غيبته ، و المطيعين له فى ظهوره ، اءولئك اءولياء الله الذين لا خوف عليهم و لا هم يحزنون . (96)
ابو بصير! خوشا به حال شيعيان قائم آل محمد، آنان كه در زمان غيبت او، ظهورش را انتظار مى كشند و هنگامى كه او ظهور كند، گوش به فرمان او هستند، آنان دوستان و ياران خدايند، كسانى كه ترس و اندوهى به دل ندارند.
54- فى زيارة الحجة بن الحسن عليهم السلام : طوبى لمن سعد بولايتك ، و ويل لمن شقى بجحودك . (97)
در زيارتنامه امام زمان عليه السلام آمده است : خوشا به حال آنان كه با قبول ولايت تو (در زمان غيبت و پس از آن ) به سعادت برسند و بدا بر آنان كه با انكار آن به تيره روزى برسند.
صبر بر سختيهاى غيبت امام عصر عليه السلام  
55- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : - لجندب بن جنادة اليهودى عندما اءسلم -: يا جندب ، فى زمن كل واحد منهم سلطان يعتريه و يؤ ذيه ، فاذا عجل الله خروج قائمنا يملاء الاءرض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما. ثم قال صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للصابرين فى غيبته ، طوبى للمقيمين على محبتهم اولئك وصفهم الله فى كتابه و قال : (الذين يؤ منون بالغيب ) (98) و قال (اولئك حزب الله اءلا ان حزب الله هم المفلحون ) (99). (100)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم - خطاب به جندب بن جناده يهودى ، هنگامى كه مسلمان شد - فرمود: جندب ! در زمان هر يك از جانشينان معصوم من ، سلطان ستمگرى مسلط مى شود و آنان را مى آزارد، و هنگامى كه خداوند در فرج قائم آل محمد تعجيل كند و (و او ظهور نمايد) زمين را عدل و داد فرا مى گيرد، چنانكه ظلم و ستم آن را فرا گرفته بود. آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خوشا روزگار آنان كه در زمان غيبت (بر دشواريها) صبر نمايند و خوشا به حال آنان كه بر دوستى ائمه اطهار در غيبت (امام زمان عليه السلام ) پايدار نمانند، آنان كسانى اند كه خداوند در قرآن اينگونه توصيفشان نموده است و فرموده است : (آنان كه به غيب ايمان مى آورند.) و فرموده : (آنان حزب خدا هستند، آگاه باشيد حزب خداست كه رستگارانند.)
56- الامام على عليه السلام - فى اءوصاف اءصحاب المهدى عليه السلام -: اللهم و انى لاءعلم اءن العلم لا ياءزر كله و لاينقطع مواده ، و اءنك لا تخلى اءرضك من حجة لك على خلقك ، ظاهر ليس بالمطاع اءو خائف مغمور، كى تبطل حجتك ، و لا يضل اءولياؤ ك بعد اذ هديتهم ، بل اءين هم و كم ؟ اولئك الاءقلون عددا، و الاءعظمون عند الله جل ذكره قدرا، المتبعون لقادة الدين ، الاءيمة الهادين ، الذين يتاءدبون بآدابهم ، و ينهجون نهجهم ، فعند ذلك يهجم بهم العلم على حقيقة الايمان ، فتستجيب اءرواحهم لقادة العلم و يستلينون من حديثهم ما استوعر على غيرهم ، و ياءنسون بما استوحش منه المكذبون و اءباه المسرفون ، اولئك اءتباع العلماء، صحبوا اءهل الدنيا بطاعة الله تبارك و تعالى و اءوليائه ، و دانوا بالتقية عن دينهم و الخوف من عدوهم فاءرواحهم معلقة بالمحل الاءعلى ، فعلماؤ هم و اءتباهم خرس صمت فى دولة الباطل . ها، ها، طوبى لهم على صبرهم على دينهم فى حال هدنتهم ، و يا شوقاه الى رؤ يتهم فى حال ظهور دولتهم ، و سيجمعنا الله و اياهم فى جنات عدن و من صلح من آبائهم و اءزواجهم و ذرياتهم . (101)
امام على عليه السلام - در وصف ياران حضرت مهدى عليه السلام - فرمود: بار خدايا من مى دانم كه بساط علم و دانش برچيده نمى شود و مايه هايش از ميان نمى رود (يعنى هيچگاه روى زمين را كفر و ضلالت محض فرا نمى گيرد و هميشه كم و بيش آثارى از توحيد و هدايت يافت مى شود) مى دانم كه تو روى زمين را از حجت خود بر خلق خالى نمى سازى كه او يا آشكار است و فرمانش نبرند (مانند امير المؤ منين و امام حسن عليه السلام در دوران خلافت خود) و يا ترسان و پنهان (مانند امام زمان عليه السلام ) تا حجت خود باطل نگردد (و مردم بهانه اى نداشته باشند) و دوستان تو بعد از آن كه هدايتشان فرمودى گمراه نشوند، ولى آنان كجايند و چقدر؟ تعدادشان بسيار اندك است و نزد خداى جل ذكره ارزشى بسيار بزرگ و گمراهى دارند، آنان پيرو پيشوايان دين و امامان هدايتگرند. همان كسانى كه به آداب ائمه پرورش يافته و به راه ايشان رفته اند.
و در اينجاست كه دانش ، حقيقت ايمان آنان را در بر مى گيرد و روحشان ، نداى پيشوايان دانش را لبيك مى گويد و همان سخنانى كه بر ديگران مشكل آيد براى آنان دلنشين باشد و به آنچه تكذيب كنندگان ، از آن وحشت دارند و متجاوزان سرباز مى زنند انس و الفت دارند. آنان پيرو علما هستند، براى اطاعت خداى تبارك و تعالى و اولياى او، با اهل دنيا معاشرت كنند، نسبت به دين خود از ترس دشمن ، تقيه را آئين خود سازند، روح ايشان با جايگاهى رفيع گره خورده است ، و دانشمندان و پيروانشان در زمان دولت باطل ، زبان در كام و خاموش اند و هميشه در انتظار دولت حق چشم به راه و آماده اند، و نزديك است كه خدا هم با كلمات خود (كلمات ائمه يا آيات قرآن و يا با تقدير خود) حق را استوار سازد و باطل را از ميان بر دارد.
هاى ، هاى ، خوشا به حالشان كه در زمان صلح و آرامش ، بر دينشان شكيبايى ورزيدند، و چه شوقى به ديدار آنان به هنگام برپايى دولتشان دارم ، خدا ما و ايشان و پدران و همسران و فرزندان نيكوكارشان را در بهشت برين گرد هم خواهد آورد.
يارى امام عصر عليه السلام  
57- الامام الباقر عليه السلام - فى اءمر ظهور المهدى عليه السلام -: يا طوبى لمن اءدركه و كان من اءنصاره ، و الويل كل الويل لمن ناواه و خالفه ، و خالف اءمره و كان من اءعدائه . (102)
امام باقر عليه السلام - درباره ظهور مهدى عليه السلام - فرمود: خوشا زندگى آنان كه او را ببينند و از ياوران او باشند و واى و هزاران واى بر آنان كه با او و برنامه او دشمنى و ستيزه كنند و در زمره دشمنان او باشند.
58- الامام باقر عليه السلام - فيما ساءلته ام هانى عن آية (فلا اقسم بالخنس الجوار الكنس ) (103) -: نعم المساءلة ساءلتنى يا ام هانى ، هذا مولود فى آخر الزمان هو المهدى من هذه العترة ، تكون له حيرة و غيبة يضل فيها اءقوام و يهتدى فيها اءقوام ، فيا طوبى لك ان اءدركتيه ، و يا طوبى لمن اءدركه . (104)
امام باقر عليه السلام - در پاسخ به ام هانى كه از آيه (نه ! سوگند به اختران گردان نهان شوند و از نو آيند) پرسيد، فرمود: ام هانى ! خوب مسئله اى پرسيدى ، اين مولودى در آخر الزمان است . او مهدى اين خاندان است ، او را سرگردانى و غيبتى است كه در آن كسانى گمراه و مردمانى هدايت مى شوند، پس خوشا به حال تو اگر او را ببينى و دريابى و خوشا به حال آن كه او را درك كند و دريابد.
59- الام الصادق عليه السلام - فى وصف المهدى عليه السلام -: هو المفرج للمكرب عن شيعته ، بعد ضنك شديد و بلاء طويل و جور، فطوبى لمن اءدرك ذلك الزمان . (105)
امام صادق عليه السلام در توصيف امام مهدى عليه السلام : اوست كه پس ‍ از سختيهاى شديد و مصيبتها و ستمهاى طولانى پيروانش را از غم مى رهاند، پس خوشا به حال كسانى كه آن زمان را دريابند.
سوگوارى ائمه اطهار عليهم السلام  
60- الامام الصادق عليه السلام - لاءصحابه و هم جلوس حوله -: انكم لتذكرون مصيبتنا اءهل البيت ، و ما منعنا من حقوقنا، فاءيدينا من حقوقنا صفرات ؟ فقالوا: بلى يابن رسول الله ، و انا لنبكى عليه .
فقال عليه السلام : طوبى لريحكم و اءرواحكم ، ضمنت لكم الضمان ، بضمان الله و ضمان رسوله ، و ضمان على بن اءبى طالب ، فاءعينونا على تلك بالورع
. (106)
امام صادق عليه السلام - خطاب به يارانش در حالى كه پيروانش گرد ايشان حلقه زده بودند - فرمود: آيا شما از مصيبتها و حقوقى كه از ما دريغ كرده اند - دست ما از حقمان خالى است - ياد مى كنيد؟ اصحاب گفتند: آرى اى فرزند رسول خدا و ما بر آن مصائب اشك مى ريزيم و گريه مى كنيم . حضرت فرمود: خوشا به عطر و بوى شما و به روح و روانتان ، من براى شما ضمانت مى كنم كه خداوند ضامن شما شود و رسول خدا ضامن شما شود و على بن ابى طالب ضامن شما شود، ولى شما نيز در برابر اين ضمانت با دورى از گناه ما را يارى كنيد.
زيارت مرقد امام حسين عليه السلام  
61- الامام الصادق عليه السلام : فاذا انقلبت من عند قبر الحسين عليه السلام ناداك مناد، لو سمعت مقالته لاءقمت عمرك عند قبر الحسين عليه السلام ، و هو يقول : طوبى لك اءيها العبد قد غنمت و سلمت ، قد غفر لك ما سلف ، فاستاءنف العمل . (107)
وقتى كه از زيارت مرقد حسين عليه السلام باز مى گردى ، ندا دهنده اى تو را خطاب مى كند كه اگر گفته او را مى شنيدى ، تمام عمرت را در كنار مرقد حسين عليه السلام مى گذراندى ، آن منادى مى گويد: خوشا به حالت اى بنده (خدا)، همانا غنيمت ارزشمندى بدست آوردى و در مان شدى ، گناهان گذشته ات بخشوده شد، پس عمر از سر گير.
62- الامام السجاد عليه السلام : من اءحب اءن يصافحه مائة الف نبى و اءربعة و عشرون اءلف نبى فليزر الحسين عليه السلام ليلة النصف من شعبان ، فان الملائكة و اءرواح النبيين يستاءذنون الله فى زيارته ، فياءذن لهم ، فطوبى لمن صافحهم و صافحوه . (108)
هر كس دوست دارد كه صد و بيست و چهار هزار پيامبر با او مصاحفه كنند، بايد مرقد امام حسين عليه السلام را در شب نيمه شعبان زيارت كند، زيرا فرشتگان و روح پيامبران (در آن شب ) براى زيارت مرقد حسين عليه السلام از خداوند اجازه مى گيرند و خداوند به آنان اجازه مى دهد، پس ‍ خوشا به حال آنان كه با ايشان مصافحه كنند.
د) معاد 
عمل براى آخرت  
63- الامام الصادق عليه السلام - فى وصيته لعبدالله بن جندب -: طوبى لعبد طلب الاخرة و سعى لها . (109)
امام صادق عليه السلام - در وصيتش به عبدالله بن جندب - فرمود: خوشا به حال بنده اى كه آخرت را بجويد و براى آن بكوشد.
64- على بن اءسباط عنهم عليهم السلام - فى بيان ما وعظ الله تبارك و تعالى به عيسى عليه السلام -: طوبى لك يابن مريم ان كنت لها (الآخرة
من العاملين مع آبائك آدم و ابراهيم فى جنات و نعيم ، لا تيتغى بها بدلا و لا تحويلا كذلك اءفعل بالمتقين
. (110)
على بن اسباط از (يكى از) معصومان : - در كلامى كه خداوند تبارك و تعالى عيسى عليه السلام را موعظه مى نمود - نقل مى كند: خوشا به حال تو اى فرزند مريم ، اگر از كسانى باشى كه براى آخرت كار مى كنند، (كه در اين صورت ) با پدرانت آدم و ابراهيم در ميان بهشت و نعمتهاى خدا خواهى بود (مكانى كه ) به جاى آن ، چيز ديگرى را جايگزين نمى خواهى ، (بدان كه ) من با تقوا پيشگان اين چنين خواهم كرد.
65- الامام على عليه السلام طوبى لمن كذب مناه (111) و اءخرب دنياه لعمارة اخراه . (112)
خوشا به حال آن كه آرزوهايش را تكذيب كند (و فريب آنان را نخورد) و دنياى خود را براى آبادانى آن جهان ويران سازد (آخرت را بر دنيا ترجيح دهد).
66- على بن عيسى رفعه - فيما ناجاه الله به موسى عليه السلام فقال الله له -: يا موسى ، اءبناء الدنيا و اءهلها فتن بعضهم لبعض ، فكل مزين له ما هو فيه ، و المؤ من من زينت له الآخرة ، فهو ينظر اليها ما يفتر، قد حالت شهو تهابينه و بين لذة العيش فاءدلجته (113) بالاءسحار كفعل الراكب السائق الى غايته ، يظل كئيبا و يسمى حزينا، و طوبى له لو قد كشف الغطاء ماذا يعابن من السرور . (114)
على بن عيسى در حديث مرفوعى روايت مى كند - در آن كلماتى كه موسى عليه السلام با خداوند مناجات كرد - خداوند به او فرمود: موسى ! برخى فرزندان دنيا و اهل دنيا در كار يكديگر فتنه مى كنند و (بدان كه ) هر كس در هر چه هست همان برايش آرايش و زينت است ، پس مؤ من كسى است كه آخرت در نظرش زيبايى و زينت دارد، و از اين رو يكسره ، و بدون فتور و سستى به آن مى نگرد. عشق به آن جهان ميان او و لذتهاى زندگى دنيا فاصله انداخته و همان عشق است كه او را در سحرگاهان از جا مى كند و همانند رفتار سوارى كه مركب را به سوى منزل و مقصد مى راند، روزش را به اندوه رسيدن به مقصد) و شبش را به غم (رسيدن به منزل حقيقت ) مى گذراند. خوشا به حال او وقتى كه پرده اين جهان از برابر ديدگانش به كنار رود، چه شادى و سرورى را به چشم خواهد ديد.
67- الامام على عليه السلام : طوبى لمن خاف العقاب ، و عمل للحساب . (115)
خوشا به حال آن كه از كيفر و جزاى (اعمالش ) در هراس است و براى روز حساب در تلاش .
68- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ذكر المعاد، و قنع بالكفاف ، و اءعد للحساب . (116)
خوشا به حال آن كه به ياد آخرت باشد و (در زندگى ) به كفاف (117) قانع باشد و خود را براى (جواب در) روز حساب آماده سازد.
69- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءحسن الى العباد و تزود للمعاد . (118)
خوشا به حال آن كه با بندگان خدا نيكى كند و براى آخرت خود زاد و توشه برگيرد.
70- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءراد المعاد، و عمل الحساب ، و قنع بالكفاف ، و رضى عن الله عزوجل . (119)
خوشا به حال آن كه آهنگ آخرت كند و براى (جواب در) روز حساب بكوشد و به كفاف در زندگى قانع و از خداوند عزوجل خشنود باشد.
71- الامام على عليه السلام : طوبى لمن بادر الاءجل ، و اغتنم المهل (120)، و تزود من العمل . (121)
خوشا به حال آن كه بر اءجل پيشى گيرد و فرصتها (ى زندگى ) را غنيمت شمرد و با كار (هاى نيكو) براى آخرت زاد و توشه فراهم سازد.
72- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... اءحرز اءمر آخرته . (122)
خوشا به حال آن كه ... كار آخرتش را فراهم آورده باشد.
عفو الهى در آخرت  
73- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم :... الموت اءول منزل من المنازل الآخرة ، و آخر منزل من منازل الدنيا، فطوبى لمن اءكرم عند النزول باءولها، و طوبى لمن اءحسن مشايعته فى آخرها . (123)
مرگ اولين منزل از منازل آخرت و آخرين منزل از منزلهاى دنياست ، پس ‍ خوشا به حال آن كه ، وى را هنگام ورود در نخستين منزل (آخرت ) گرامى بدارند و خوشا به حال آن كه در آخرين منزل (دنيا) از او مشايعت و همراهى شايسته اى به جا آورند.
74- الله تبارك و تعالى فى الصحيفة الثالثة و العشرين من صحف ادريس النبى عليه السلام : سيعود كل شى ء الى عنصره (124)... و تقوم القيامة ، و طوبى للناجين و ويل للهالكين . (125)
خداوند تبارك و تعالى در بيست و سومين صحيفه ادريس پيامبر عليه السلام فرموده است : بزودى هر چيز به اصل خويش باز مى گردد... و قيامت بر پا مى شود، پس خوشا به حال آنان كه (از شدت حساب در قيامت ) نجات يابند و بدا بر آنان كه هلاك شدگان باشند.
75- الامام السجاد عليه السلام - فى مناجاته لله عزوجل : طوبى لمن رضيت عنه ، و ويل لمن سخطت عليه . (126)
خوشا به حال آن كه تو از او خشنود باشى و واى بر آن كه تو بر او غضبناك گردى .
76- الامام على عليه السلام - فى قوله تعالى (عسى اءن ينبعثك ربك مقاما (127) محمودا) (128) -: فطوبى لمن كان له فى ذلك المقام حظ و نصيب و ويل لمن لم يكن له فى ذلك المقام حظ و نصيب . (129)
امام على عليه السلام در مورد آيه (اميد است كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند) مى فرمايد: خوشا به حال كسى كه از آن جايگاه سهمى داشته باشد و واى بر كسى كه از آن جايگاه بهره و سودى نداشته باشد.
ورود به بهشت  
77- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : لما خلق الله جنة عدن ... اءمرها فاهتزت و نطقت فقالت : اءن لا اله الا اءنت ، الحى القيوم ، فطوبى لمن قدر له دخولى قال الله سبحانه : و عزتى و جلالى و ارتفاع مكانى ، لا يدخلك مدمن خمر، و لا مصر على ربا، و لا فتان - و هو المنام - . (130)
وقتى كه خداوند بهشت جاويدان را آفريد، به آن امر كرد، پس تكانى خورد و به سخن آمد و گفت : تو خداوندى هستى كه خداى ديگرى جز تو نيست ، حى و قيومى ، پس خوشا به حال آن كه براى او تقدير شد كه در من داخل شود. آنگاه خداوند سبحان فرمود: به عزت و جلال و بلند مرتبگى ام سوگند، كه شرابخوار و رباخوار و فتنه گر - كه همان سخن چين باشد - را درون تو راه نمى دهم .
78- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم - فى تفسير قوله عزوجل (فيى جنات عذن ) (131) -: عدن ، دار الله التى لم ترها عين و لم تخطر على قلب بشر، لا يسكنها غير ثلاثه : النبيين و الصدقين و الشهداء. يقول الله عزوجل : طوبى لمن دخلك . (132)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم - در تفسير آيه (در بهشت جاويدان )- فرمود: عدن خانه خداست ، خانه اى كه هيچ چشمى آن را نديده و (تصورش ) بر قلب كسى خطور نكرده است و هيچ كس در آن ساكن نشده مگر سه دسته : پيامبران ، صديقان و شهدا. خداوند عزوجل مى فرمايد: خوشا به حال آن كه در تو جاى گيرد.
79- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان فى الجنة لمجتمعا للحور العين يرفعن باءصوات لم يسمع الخلائق مثلها... طوبى لمن كان لنا و كنا له . (133)
حوريان در بهشت همايشى ويژه دارند كه صداى خود را بطورى كه مردمان مانند آن را نشنيده اند بلند مى كنند و مى گويند:... خوشا به حال آنان كه براى ما باشند و ما براى آنان باشيم .
80- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان الله خلق جنة عدن و بناها بيده ، لبنة (134) من ذهب و لبنة من فضة ، و جعل ملاطها المسك و ترابها الزعفران و حصباءها (135) اللؤ لؤ ، ثم قال لها تكلمى فقالت : قد اءفلح المؤ منون . فقالت الملائكة : طوبى لك منزل الملوك . (136)
خداوند تبارك و تعالى بهشت جاويدان را آفريد و آن را به دست قدرت خود بنا نمود، خشتى از طلا و خشتى از نقره بر هم نهاد و ملاط آن از مشك ، و خاكش را از زعفران ، شن و ريگش را از مرواريد قرار داد، سپس به بهشت فرمود: سخن بگو. بهشت به سخن آمد و گفت : بيقين مؤ منان رستگار شدند. آنگاه فرشتگان گفتند: خوشا به حالت اى بهشت كه جايگاه بزرگان شدى .
عوامل عبادى 
عبادت خداوند سبحان 
81- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للعباد، ويل لاءهل الاءسواق . (137)
خوشا به حال عبادت پيشگان ، بدا بر اهل بازار.
82- الله تبارك و تعالى فيى الصحيفة العشرين من صحف ادريس النبى عليه السلام : طوبى لقوم عبدونيى حبا، و اتخذونى الها و ربا، سهروا الليل و داءبوا النهار طلبا لوجهى ، من غير رهبة و رغبة ، و لا لنار و لا جنة ، بل للمحبة الصحيحة ، و الارادة الصريحة ، و الانقطاع عن الكل الى ، و الاتكال من بين الجميع على . (138)
خداوند تبارك و تعالى در بيستمين صحيفه ادريس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد: خوشا به حال آنان كه مرا از روى محبت و عشق مى پرستند و مرا خدا و پروردگار خويش بر مى گزينند، شب را به عبادت مى گذرانند و روز به سعى و تلاش مى پردازند، (و تمام اين كارها) به خاطر خشنودى من است ، نه از روى ترس و نه از روى ميل ، نه براى بهشت و نه براى دوزخ ، بلكه به خاطر عشق و محبتى واقعى و ارادتى صريح و آشكار، و به خاطر گسستن از همه و روى آوردن به سوى من و به خاطر توكل بر من در ميان ديگران .
ذكر و ياد خداوند سبحان 
83- الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله اءلا بذكر الله تطمئن القلوب # ... طوبى لهم و حسن مآب . (139)
(كسانى كه ايمان آورده اند و دلهايشان به ياد خدا آرام گيرد؛ بدانيد كه با ياد خداست كه دلها آرام مى گيرد #... خوشا به حالشان و نيكو باد فرجامشان ).
84- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن مات و لسانه رطب من ذكر الله
. (140)
خوشا به حال كسى كه بميرد، در حالى كه زبانش از ياد و ذكر خداتر و تازه باشد.
85- الامام على عليه السلام : طوبى لمن شغل قلبه بالفكر، و لسانه بالذكر . (141)
خوشا به حال كسى كه قلبش به انديشيدن (در مخلوقات و قدرت الهى ) و زبانش به ذكر و ياد (خداى تبارك و تعالى ) مشغول باشد.
86- الامام على عليه السلام : جمع الخير كله فى ثلاث خصال ؛ النظر و السكوت ، و الكلام ، فكل نظر ليس فيه اعتبار فهو سهو، و كل كلام ليس فيه ذكر فهو لغو، و كل سكوت ليس فيه فكرة فهو غفلة . فطوبى لمن كان نظره عبرا، و سكوته فكرة ، و كلامه ذكرا . (142)
تمام نيكيها در سه ويژگى جمع شده است ؛ نگاه ، سكوت ، سخن . پس هر نگاهى كه در آن عبرتى نباشد، خطاست و هر سخنى كه يادآور خداوند نباشد بيهوده است و هر سكوتى كه همراه انديشه و فكر نباشد، غفلت است . پس خوشا آنان كه نگاهشان عبرت ، سكوتشان انديشه و سخنشان ذكر و ياد خداست .
87- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان الله عزوجل سيارة من الملائكة بيتغون حلق الذكر، فاذا مروا بحلق الذكر قال بعضهم لبعض : اقعدوا، فاذا دعا القوم اءمنوا على دعائهم ، فاذا صلوا على النبى صلى الله عليه و آله و سلم صلوا معهم حتى يفرغوا، ثم يقول بعضهم لبعض ، طوبى لهم لا يرجعون الا مغفورا لهم . (143)
خداوند عزوجل كاروان سيارى از فرشتگان دارد كه در پى محافل ذكر (و ياد خدا) مى روند، آنگاه كه (به جمعى از مردم ) بر مى خورند كه به دور هم محفل ذكر تشكيل داده اند، گروهى از آنان به گروه ديگر مى گويد: فرود آييد و هر گاه كه اين جمع دعا مى كنند، شما آمين بگوييد و وقتى بر پيامبر درود و صلوات مى فرستيد، شما نيز با آنان صلوات و درود بفرستيد تا اينكه آنان دست كشند، سپس فرشتگان به يكديگر مى گويند: خوشا به حال اينان ، (از مجلس ذكر) بر نمى گردند مگر اينكه آمرزيده شده اند.
88- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... لم يشغل قلبه لما ترى عيناه ، و لم ينس ذكر الله بما تسمع اذناه . (144)
امام على عليه السلام مى فرمود: خوشا به حال آنان كه با هر چه كه چشمانشان مى بيند، قلب خود را مشغول نسازند و با آنچه گوشهايشان مى شنود، ذكر و ياد خدا را فراموش نكنند.
89- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم - فى فضل شهر رجب -: ان الله تعالى نصب فى السماء السابعة ملكا يقال له الداعى ، فاذا دخل شهر رجب ينادى ذلك الملك كل ليلة منه الى الصباح ؛ طوبى للذاكرين . (145)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم - در بيان فضيلت ماه رجب - فرمود: خداوند تبارك و تعالى در آسمان هفتم ، فرشته اى را ماءمور كرده است كه او را داعى (دعوت كننده ) مى نامند؛ پس هنگامى كه ماه رجب حلول مى كند، آن فرشته همه شب را تا به صبح ندا سر مى دهد؛ خوشا به حال ذكر گويان .
90- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اءكثر فى الجهاد فى سبيل الله من ذكر الله تعالى ، فان له بكل كلمة سبعين اءلف حسنة ، كل حسنة منها عشرة اءضعاف مع الذى له عند الله من المزيد . (146)
خوشا آن كه در صحنه كارزار و جهاد، بيشتر به ياد خدا باشد، كه در مقابل هر كلمه ، هفتاد هزار حسنه براى او نوشته شود، كه هر حسنه آن دهها برابر گردد، به همراه ثواب زيادى كه در نزد خدا دارد.
91- الله تبارك و تعالى فى الصحيفة الرابعة من صحف ادريس النبى عليه السلام : سبحانى و طوبى لمن سبحنى ، قدوس اءنا و طوبى لمن قدسنى ، جلت عظمتى فلا تحد، و كثرت نعمتى فلا تعد، و اءنا القوى العزيز . (147)
خداوند تبارك و تعالى در چهارمين صحيفه ادريس پيامبر عليه السلام مى فرمايد: من پاك و منزه ام ، پاك و منزه ام و خوشا به حال آنان كه مرا تسبيح و تنزيه كنند و حال آن كه من از عيب و نقص منزه ام و خوشا به حال كسى كه مرا از عيب و نقص پاك شمارد، عظمتم برتر است و حد و نهايتى ندارد، نعمتهايم بسيار است و قابل شماره نيست و من قوى و عزيز هستم .
92- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : اءتانى جبرئيل عليه السلام بين الصفا و المروة ، فقال : يا محمد، طوبى لمن قال من امتك لا اله الا الله مخلصا . (148)
بين صفا و مروه جبرئيل بر من وارد شد و گفت : محمد، خوشا به حال كسى از امت تو كه ذكر لا اله الا الله را با اخلاص بگويد.
93- الامام على عليه السلام - فى دعاء تعلمه من جبرئيل عليه السلام -: يا من عفا عن السيئات فلم يجاز بها، ارحم عبدك يا الله ، نفسى نفسى ارحم عبدك ... الهى تعلم هذا كله فكيف اءنت صانع بى ، ليت شعرى و لا اءشعر كيف تقول لدعائى ، اءتقول نعم اءو تقول لا، فان قلت لا فيا ويلى يا ويلى يا ويلى ... و ان قلت نعم كما اءظن فطوبى لى ، اءنا السعيد. طوبى لى ، اءنا التقى . طوبى لى . (149)
امام على عليه السلام - در مناجاتى كه آن را از جبرئيل آموخته بود - مى گويد: اى (خداوندى ) كه از گناهان مى گذرى و به خاطر آنان كيفر نمى دهى ، بر بنده ات رحم كن ، خدايا بر من ، بر من ، بر بنده ات رحم كن ... خدايا تو كه همه چيز را مى دانى ، چگونه با من رفتار مى كنى ؟ اى كاش ‍ مى دانستم ، اما نمى دانم در برابر دعايى من چه مى گويى ؟ آيا مى گويى : آرى ، يا اينكه مى گويى : نه ، اگر بگويى نه ، واى بر من ، واى بر من ... و اگر بگويى آرى ، چنانكه من چنين گمان مى كنم ، خوشا به حالم ، ديگر سعادتمند شدم ، خوشا به حالم پرهيزگار شدم ، خوشا به حالم .
قرائت قرآن 
94- كليب : سمع على بن اءبى طالب عليه السلام ضجة فى المسجد، يقرؤ ون القرآن و يقرؤ ون ، فقال : طوبى لهؤ لاء، هؤ لاء كانوا اءحب الناس الى رسول الله . (150)
كليب مى گويد: على بن ابى طالب عليه السلام صداى همهمه گروهى را در مسجد شنيد كه قرآن مى خواندند، سپس فرمود: خوشا زندگيشان ، اينان محبوبترين مردم نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم هستند.
95- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن يبعث يوم القيامة و جوفه محشو بالقرآدن و الفرائض و العلم (151) و العلم . (152)
خوشا به حال آنكه روز قيامت برانگيخته شود در حالى كه دل و جانش از قرآن و احكام الهى و دانش لبريز باشد.
96- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان اءكرم العباد الى الله بعد الاءنبياء العلماء، ثم حملة القرآن ، يخرجون من الدنيا كما يخرج الاءنبياء، و يحشرون من القبور مع الاءنبياء، و يمرون على الصراط مع الاءنبياء، و يثابون ثواب الاءنبياء. فطوبى لطالب العلم و حامل القرآن مما لهم عندالله من الكرامة و الشرف . (153)
پس از انبيا گراميترين بندگان نزد خدا، علما و پس از ايشان ، حاملان قرآن (154) هستند، اينان همچون پيامبران از دنيا مى روند و به همراه انبيا از قبرهايشان برانگيخته مى شوند و از صراط مى گذرند و پاداش انبيا براى آنان نوشته مى شود، پس خوشا به حال جوينده علم و حامل قرآن ، از آن كرامت و شرفى كه نزد خداوند دارند.
97- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : كنت اءخشى العذاب بالليل و النهار حتى جاءنى جبرئيل بسورة قل هو الله احد فعلمت اءن الله لا يعذب امتى بعد نزولها... فطوبى لقارئها، فانه ما من اءحد يقراءها الا و كل الله عزوجل به مائة اءلف ملك يحفظونه من بين يديه و من خلفه ... طوبى لمن اءحب قراءتها . (155)
شب و روز ترس آن را داشتم كه عذاب الهى بر امتم فرو ريزد تا اينكه جبرئيل سوره قل هو الله احد را نزد من آورد و دانستم كه خداوند پس ‍ از اين سوره امتم را عذاب نخواهد كرد... پس خوشا به حال آنان كه اين سوره را مى خوانند، زيرا كسى نيست كه اين سوره را بخواند مگر آن كه خداوند عزوجل حفاظت او را به صد هزار فرشته كه در اطراف او هستند مى سپارد... خوشا به حال كسى كه خواندن اين سوره را دوست بدارد.
98- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان الله تبارك و تعالى قراء طه و يس قبل اءن يخلق السماوات و الاءرض باءلف عام ، فلما سمعت الملائكة القرآن قالوا: طوبى لامة ينزل هذا عليها و طوبى لاءجواف تحمل هذا، و طوبى لاءلسن تتكلم بهذا . (156)
خداوند تبارك و تعالى سوره هاى طه و يس را هزار سال پيش از آفريدن آسمانها و زمين خواند، و آن هنگام كه فرشتگان آن را شنيدند، گفتند: خوشا به حال امتى كه اين آيات بر آنان نازل شود و خوشا به حال سينه هايى كه اين آيات را در خود جاى دهد و خوشا به حال زبانهايى كه به اين آيات تكلم نمايد.
99- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى لمن قراء كتاب الله ثم عمل بما فيه . (157)
خوشا زندگى آنان كه كتاب خدا را بخوانند و به آنچه در آن است عمل كنند.
نماز در مسجد 
100- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : اجابة المؤ ذن رحمة و ثوابه الجنة ، و من لم يجب خاصمته يوم القيامة ، فطوبى لمن اءجاب داعى الله و مشى الى المسجد، و لا ييجبيه و لا يمشى الى المسجد الا المؤ من من اءهل الجنة . (158)
اجابت مؤ ذن (و رفتن به مسجد پس از شنيدن صداى اذان ) رحمت ، و ثواب آن بهشت است . هر كس (صداى اذان را بشنود و) اجابت نكند، روز قيامت او را دشمن خود مى شمارم ، پس خوشا بر آنان كه دعوت كننده خدا را پاسخ گويد و به سوى مسجد برود. و جز مؤ من بهشتى ، كسى (مؤ ذن را پاسخ نمى دهد و) به سوى مسجد گام بر نمى دارد.
101- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : قال الله تبارك و تعالى : اءلا طوبى لمن كانت المساجد بيوته ، اءلا طوبى لعبد توضاء فى بيته ثم زارنى فى بيتى . (159)
خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: آگاه باشيد! خوشا به حال آنان كه مساجدها را خانه خويش بدانند (پيوسته به مسجد بروند). بدانيد! خوشا به حال بنده اى كه در خانه اش وضو ساخته ، و پس از آن مرا در خانه ام (مسجد) زيارت كند.
102- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم - فيما اءوصى به اءبا ذر - يا اءباذر، طوبى لاءصحاب الاءلوية (160) يوم القيامة ، يحملونها فيسبقون الناس ‍ الى الجنة ، اءلا و هم السابقون الى المساجد بالاءسحار و غيرها . (161)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم - در وصيت خود به ابوذر - فرمود: ابوذر! خوشا به حال پرچمداران روز قيامت كه پرچمها را بر دوش دارند و در راه بهشت ، از ديگر مردم سبقت مى گيرند، بدانيد! آنان كسانى هستند كه در سحر گاهان و اوقات ديگر، پيش از ديگران به سوى مسجدها مى شتافتند.
103- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان فى التوراة مكتوبا: ان بيوتى فى الاءرض المساجد، فطوبى لعبد تطهر فى بيته ثم زارنى فى بيتى ، اءلا ان على المزور كرامة الزائر، اءلا بشر المشائين فى الظلمات الى المساجد بالنور الساطع يوم القيامة . (162)
در تورات نوشته شده است كه (خداوند فرمود) خانه هاى من در زمين مسجدها هستند، پس خوشا زندگى بنده اى كه در خانه اش خود را با طهارت سازد سپس مرا در خانه ام (مسجد) زيارت كند. بدانيد! كه بزرگداشت مهمان بر عهده ميزبان است ، آرى ! كسانى را كه در تاريكى شب به سوى مسجدها مى روند، به نورى درخشنده و تابان در روز قيامت بشارت ده .
تهجد و شب زنده دارى 
104- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : اذ كان اءول ليلة من شهر رمضان اءمر الله تبارك و تعالى سبعة من الملائكة ... مع كل ملك منهم لواء من نور... مع جبرئيل لواء من نور يضرب فى السماء السابعة ، مكتوب على ذلك اللواء؛ لا اله الا الله محمد رسول الله ، طوبى لامة محمد ينادون بالاءسحار بالبكاء و التضرع ، اولئك هم الآمنون يوم القيامة ... و فى يد كوكيائيل لواء من نور يضرب فى السماء الرابعة ، مكتوب عليه ؛ لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، طوبى لامة محمد يتصدقون بالنهار، و يقومون فى الليل بالدعاء و الاستغفار، ينظر الله اليهم و يرضى عنهم . (163)
هنگامى كه شب اول ماه رمضان فرا مى رسد، خداوند تبارك و تعالى به هفت فرشته (164) دستور مى دهد... با هر يك از فرشتگان پرچمى از نور همراه است ... جبرئيل نيز پرچمى از نور در اختيار دارد و آن را در آسمان هفتم بر افراشته مى سازد، بر آن پرچم نوشته شده است : لا اله الا الله محمد رسول الله ، خوشا به حال امت محمد كه سحرگاهان با گريه و زارى ، راز و نياز مى كنند، آنان روز قيامت در امان هستند... و در دست كوكائيل نيز پرچمى از نور قرار دارد كه در آسمان چهارم به اهتزاز در مى آورد، بر آن نوشته شده است : لا اله الا الله رسول الله ، خوشا به حال امت محمد، كه در روز صدقه مى دهند و شب را به دعا و آمرزش مى گذرانند، خداوند به آنان توجه دارد و از ايشان راضى است .
105- الامام على عليه السلام : طوبى لنفس ... هجرت فى الليل غمضها، حتى اذا غلب الكرى . (165)
خوشا به حال آنان كه ... خواب شبانه را كنار گذارد تا آنگاه كه خستگى بر او چيره شود.
106- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى للذين يتهجدون من الليل ، اولئك الذين يرثون النور الدائم من اءجل اءنهم قاموا فى ظلمة الليل على اءرجلهم ، فى مساجدهم يتضرعون الى ربهم رجاء ينجيهم فى الشدة غدا . (166)
خوشا زندگى آنان كه پاسى از شب را به راز و نياز و شب زنده دارى مى گذرانند، آنان كسانى هستند كه هميشه نورانى اند، چرا كه در تاريكى شب بر پا خواسته ، در جايگاه عبادتشان به درگاه پروردگار خويش گريه و زارى كرده اند، به اميد آن كه خداوند ايشان را از شدايد و سختيهاى فردا (ى قيامت ) نجات دهد.
107- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى للذين يتهجدون من الليل ، اولئك يؤ تون النور الدائم من اءجل اءنهم قاموا فى ظلم الليل ، فمشوا على اءرجلهم و التمسوا باءيديهم ، مساجدهم فى بيوتهم يتضرعون فى سواد الليل الى ربهم عزوجل ، زرعوا فى مساجدهم و كان سقى زرعهم ماء اءعينهم عند ربهم عزوجل معلقة ، و اءجسادهم فى الدنيا مكتئبة ، قد غلبهم النوم فخروا على وجوههم لا رهبوا منه ، يرجون رحمته و يخافون عذابه . (167)
خوشا زندگى آنان كه پاسى از شب را به تهجد و شب زنده دارى مى گذرانند، آنان كسانى هستند كه پيوسته نورانى اند، چرا كه در تاريكى شب بر پا خواسته و (براى مقدمات عبادت ) براه افتاده و با دستهاى خويش ‍ (در درگاه خداوند) به التماس و خواهش پرداخته اند. سجده گاه آنان در خانه هايشان است ، در دل شب به درگاه پروردگارشان زارى و تضرع مى كنند، كشتزار سجده گاهشان را با اشك چشمان خويش آبيارى مى كنند و ثمر آن (عبادت ) را براى روز بيچارگى (در قيامت ) پرورش مى بينند و بدنهايشان از شدت غم در دنيا افسرده و اندوهگين است . از (عبادت بسيار) خواب بر آنان چيره مى شود، به خاطر ترسى كه از خداوند دارند با صورت بر زمين مى افتند، به رحمتش اميدوار و از عذابش بيمناك مى گردند.
108- الله تبارك و تعالى فى الصحيفة العشرين من صحف ادريس ‍ النبى عليه السلام : طوبى لقوم عبدونى حبا، و اتخذونى الها و ربا، سهروا الليل و داءبوا النهار طلبا لوجهى ، من غير رهبة و رغبة لا لنار و لا جنة ، بل للمحبة الصحيحة ، و الارادة الصريحة ، و الانقطاع عن الكل الى ، و الاتكال من بين الجميع على . (168)
خداوند تبارك و تعالى در بيستمين صحيفه ادريس پيامبر عليه السلام مى فرمايد:
خوشا به حال آنان كه مرا از روى محبت و عشق مى پرستند و مرا خدا و پروردگار خويش بر مى گزينند، شب را به عبادت مى گذرانند و روز به سعيى و تلاش مى پردازند، (و تمام اين كارها) به خاطر خشنودى من است ، نه از روى ترس و نه از روى ميل ، نه براى بهشت و نه براى دوزخ ، بلكه به خاطر عشق و محبتى واقعى و ارادتى صريح و آشكار، و به خاطر گسستن از همه به سوى من و به خاطر توكل بر من از ميان ديگران است .
109- الامام الصادق عليه السلام : ان ليلة الثالث و العشرين من شهر رمضان هى ليلة الجهنى ، فيها يفرق كل امر حكيم ، و فيها تثبت البلايا و المنايا و الآجال و الاءرزاق و القضايا، و جميع ما يحدث الله عزوجل فيها الى مثلها من الحول ، فطوبى لعبد اءحياها راكعا و ساجدا، و مثل خطاياه بين عينيه و يبكى عليها، فاذا فعل ذلك رجوت اءن لا يخيب ان شاء الله . (169)
شب بيست و سوم ماه همان شب قدرست . در آن شب كارهاى مهم مقدر مى شود و در آن شب بلاها و آرزوها و مرگها، رزق و روزيها، وقايع و تمام اتفاقاتى كه خداوند عزوجل در مثل اين شب حادث مى كند، تاءييد مى گردد، پس خوشا به حال بنده اى كه آن شب را با ركوع و سجود احياء بدارد و گناهانش را در برابر چشمانش تصور كند و بر آنان اشك بريزد، پس ‍ هنگامى كه چنين كند، اميدوارم كه نااميد نشود، ان شاء الله .
روزه 
110- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن اءدرك رمضان ، ثم طوبى له . (170)
خوشا به حال كيس كه ماه رمضان را درك كند، و خوشا به حالش .
111- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : اذا كان اءول ليلة من شهر رمضان ، اءمر الله تبارك و تعالى سبعة من الملائكة ... مع كل ملك منهم لواء من نور... و فى يد شمشائيل لواء من نور يضرب فى السماء الثالثة ، مكتوب عليه لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، طوبى لاءمة محمد، صيامهم جنة (171) من النار (172)
هنگامى كه شب اول ماه رمضان فرا مى رسد، خداوند تبارك و تعالى به هفت فرشته دستورى مى دهد... با هر يك از فرشتگان پرچمى از نور همراه است ... و در دست شمشائيل پرچمى از نور است كه آن را در آسمان سوم برافراشته مى سازد، كه بر آن نوشته شده : لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، خوشا به حال امت محمد، روزه آنان سپرى از آتش (جهنم ) است .
112- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : من صام من رجب خمسة عشر يوما وقف يوم القيامة موقف الآمنين ، فلا يمر به ملك مقرب و لا نبى مرسل و لا رسول الا قال : طوباك ، اءنت آمن مقرب مشرف ، مغبوط، ساكن للجنان ... من صام من رجب ثلاثة و عشرين يوما نودى من السماء: طوبى لك يا عبدالله ، نصبت (173) قليلا و نعمت طويلا، طوبى لك اذا كشف الغطاء عنك ، و اءفضيت الى جسيم ثواب ربك الكريم ، و جاورت الخليل فى دارالسلام . (174)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم - در بيان فضيلت ماه رجب - فرمود: هر كس پانزده روز از ماه رجب را روزه بگيرد، روز قيامت در جايگاه كسانى قرار مى گيرد كه در امان هستند، و هيچ فرشته مقرب و پيامبر و رسولى نيست مگر اينكه به او مى گويد: خوشا به حالت ، تو در امان و نزديك (به لطف الهى ) و گرامى و مورد غبطه و از ساكنان بهشتى هستى ... و هر كس بيست و سه روز از ماه رجب را روزه بدارد، از آسمان ندا مى دهند، خوشا به حال تو اى بنده خدا، كمى رنج بردى و از نعمتهاى بسيارى بهره مند شدى ، خوشا به حالت هنگامى كه پرده (دنيا) از ديدگان تو بر گرفته مى شود و به سوى نعمتها و ثوابهاى پروردگار كريمت روانه مى شوى و با (ابراهيم ) خليل در بهشت برين همسايه مى گردى .
113- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم - فى فضل شهر شعبان -: من صام عشرين يوما فبخ بخ ، طوبى له و حسن مآب ، و يعطيه الله عزوجل من الكرامة و الثواب ما يعجز عن صفته الخلائق . (175)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم - در بيان فضيلت ماه شعبان - فرمود: هر كس بيست روز از ماه شعبان را روزه دارد، به به و خوشا به حالش ‍ و نيكو باد فرجامش ، خداوند عزوجل آنقدر كرامت و ثواب به او ارزانى مى دارد كه مردم از توصيف آن عاجز و درمانده شوند.
عوامل خانوادگى 
مادر عفيف  
114- الامام الصادق عليه السلام : طوبى لمن كانت امه عفيفة . (176)
خوشا به حال آن كه مادرش پاك دامن و عفيف باشد.
نيكى به والدين 
115- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : من بر والديه طوبى له ، زاد الله فى عمره . (177)
كسى كه به پدر و مادرش نيكى كند، خوشا به حالش ، خداوند به او طول عمر طولانى عطا كند.
همسر صالح 
116- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : - لفاطمة عليها السلام بعد اءن ذكر اءصناف الخلق فى المحشر -: ويل لامراءة غضبت زوجها، و طوبى لامراءة رضى عنها زوجها . (178)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم - پس از آنكه دسته هاى گوناگون مردم در روز قيامت را براى حضرت فاطمه عليها السلام نام برد - فرمود: واى بر آن زن كه همسرش را به خشم آورد و خوشا به حال آن زن كه همسرش از او راضى و خشنود باشد.
117- رسول الله صلى الله عليه و آله : طوبى لمن بات حاجا و اءصبح غازيا، رجل مستو ذو عيال متعفف ، قانع بايسير من الدنيا، يدخل عليهم ضاحكا و يخرج عنهم ضاحكا، فوالذى نفسى بيده ! انهم هم الحاجو الغازون فى سبيل الله عزوجل . (179)
خوشا زندگى آن كه شبانگاهان از حاجيان به حساب آيد و صبحگاهان از رزمندگان ، او مرد با حيا و عيالمند و خود نگهدارى است كه به مقدار ناچيزى از دنيا قانع است ، بر خانواده اش شاداب و خندان وارد مى شود و با خوشرويى از خانه بيرون مى رود، قسم به كسى كه جانم در دست اوست ، چنين كسانى از حاجيان و رزمندگان راه خدا هستند.
118- لقمان عليه السلام : يا بنى النساء اءربعه : ثنتان صالحتان ، و ثنتان ملعونتان فاءما احدى الصالحتين ، فهى الشريفه فى قومها، الذليله فى نفسها، التى ان اعطيت شكرت ، و ان ابليت صبرت ، القليل فى يديها كثير، الصالحه فى بيتها، الثانيه ؛ الودود، الولود، تعود به ، خير على خيرها، هى كالالم الرحيم تعطف على كبيرهم ، و ترحم صغيرهم ، و تحب ولد زوجها و ان كانوا من غيرها، جامعه اغلشمل ، مرضيه البعل ، مصلحه فى النفس و لاهل و المال ، و الولد، فهى كالذهب الاءحمر، طوبيى لمن رزوقها، ان شهد زوجها اءعانته ، و ان غاب عنها حفطته . (180)
پسرم ! زنان چهار گروه اند، دو گروه صالحند و دو گروه ملعون اما يكى از زنان صالح زنى است كه در پيش خانواده اش شرافتمند ولى در نفس خويش ‍ خوار و حقير است ، زنى كه اگر به او عطايى ببخشند شكر مى كند و اگر به بلايى گرفتار آيد، صبر و شكيبايى ورزد. خرد و ناچيز، در نظرش كلان و بسيار شمرده مى شود، در خانه اش درستكار است . و اما دسته دوم از زنان صالح زنى است كه بسيار شوهر دوست بوده و بسيار بچه مى آورد. با خير و خوشى به سوى شوهرش مى رود، چنين زين مانند مادرى مهربان است كه بر فرزندان بزرگتر عطوفت دارد و بر اطفال كوچك ترحم مى كند، فرزندان شوهرش را دوست دارد، گرچه آنان از همسر (زن ) ديگرى باشند، مايه صفا و صميميت و شمع جمع خانواده و مورد رضايت شوهر است ، اصلاح كننده خود، خانواده ، مال و فرزندانش است . چنين زنى به مانند طلاى سرخ (ارزشمند) است ، خوشا زندگى مردى كه چنين همسرى نصيبش شده است ، اگر در كنار شوهرش باشد به او يارى رساند و اگر شوهرش كنار او نباشد، خود را براى او حفظ مى كند.
عوامل اجتماعى 
هم نشينى با نيكان 
119- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن خالط اءهل الفقه و الحكمة ، و رحم اءهل المسكنة . (181)
خوشا به حال آن كه با فقيهان و حكيمان رفت و آمد دارد (و از علم و كمالشان بهره مى برد) و بر مسكينان ترحم مى كند.
120- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ... خالط اءهل العفة و الحكمة . (182)
خوشا به حال آن كه ... با اهل عفت و پاكدامنى و حكمت و دانايى در رفت و آمد است .
121- الامام على عليه السلام : طوبى لنفس اءدت الى ربها فرضها، و عركت (183) بجنبها بؤ سها (184) و هجرت فى الليل غمضها، (185) حتى اذا غلب الكرى (186) عليها افترشت اءرضها و توسدت كفها، فى معشر اءسهر عيونهم خوف معادهم ، و تجافت عن مضاجعهم جنوبهم و همهمت بذكر ربهم شفاههم ، و تقشعت (187) بطول استغفار هم ذنوبهم (اولئك حزب الله اءلا ان حزب الله هم المفلحون ) (188) . (189)
خوشا به حال كسى كه وظيفه واجبش را نسبت به پروردگارش ادا كرده ، سختى و مشكلات آن را تحمل نمايد، و در شب ديده بر هم ننهاده و چون خواب بر او غالب شود، روى زمين استراحت كند و دست زير سر بگذارد و بخوابد، در ميان گروهى باشد كه از خوف معاد، چشمهايش خواب ندارد، پهلوهايش براى استراحت در خوابگاهشان قرار نگرفته ، همواره لبهايشان به ذكر پروردگار در حركت است ، گناهانشان بر اثر استغفار از بين رفته (آنان حزب خدا هستند، آگاه باشيد حزب خدا رستگار است ).
122- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ... جانب اءهل الشك و البدعة . (190)
خوشا به حال كسى كه ... از شكاكان و بدعت گذاران (در دين ) دورى گزيند.
123- رسول الله صلى الله عليه و آله : طوبى لمن ... جانب اهل الخيل اهل الخيلاء و التفاخر و الرغبه فى الدنيا، المبتدعين خلاف سنتى ، العالمين بغير سيرتى . (191)
خوشا به حال آنان كه از متكبران و فخر فروشان و دنيا پرستان دورى گزينند، همان كسانى كه بر خلاف سنت و شيوه من بدعت مى گذارند و به غير از سيره و روش من عمل مى كنند.
ترحم بر مردم 
124- الامام الكاظم عليه السلام -فى وصيه لهشام بن الحكم -: يا هشام ، مكتوب فى الانجيل ؛ طوبى للمتراحمين ، اولئك هم المرحومون يوم القيامه . (192)
امام كاظم عليه السلام - در سفارش خود به هشام - مى فرمايد: هشام ! در انجيل نوشته شده است ؛ خوشا زندگى آنان كه به ديگران ترحم مى كنند، آنان كسانى اند كه در روز قيامت ، به ايشان ترحم مى شود.
125- رسول صلى الله عليه و آله : طوبى لمن ... رحم اهل الضعف و المسكنه . (193)
خوشا به حال آنان كه ... بر ضعيفان و بيچارگان ترحم كنند.
126- الله تبارك و تعالى فى الصحيفة الخامسة والعشرين من صحف ادريس النبى عليه السلام : طوبى لمن طعم الضريك (194)، و كسى الصعلوك (195)، و اكتنف الاءرملة و اليتيم ، و جاد على ابن السبيل ، و اعان اءخاه فى النوائب ، و واساه من نعم الله عنده و مواهبه ، فان ذلك حق على الله اءن يضاعف له مافعل و يميزه فى المعاد ممن بخل ، و يجازيه على احسانه الجزاء الاءفضل ، و ينوله (196) من رضوانه العطاء الاءكمل الاءجزل و الله لا يخلف الميعاد . (197)
خداوند تبارك و تعالى در بيست و پنجمين صحيفه ادريس پيامبر عليه السلام مى فرمايد: خوشا به حال آن كه فقير بيچاره اى را طعام دهد و مسكين مستمندى را بپوشاند، بيوه زنان و يتيمان را سرپرستى كند، بر مسافران بى پناه جود و بخشش نمايد، در ناراحتى و سختيهاى روزگار، برادرانش را يارى رساند و از نعمتها و مواهب الهى كه در اختيار دارد به آنان نيز بخشد. كه در اين حال بر خداوند است كه ثواب اعمال او را مضاعف گرداند و در قيامت وى را از بخل ورزان جدا كند و به خاطر احسان و نيكوكاريش ، پاداش برترى به او عطا كند و از رضوان خويش او را عطاى كافى و وافى بخشد و خداوند خلف وعده نمى كند.
127- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ضم يتيما فوفر له ماله و اءحسن صحبته . (198)
خوشا به حال كسى كه يتيمى را سرپرستى كند و مالش را به فراوانى براى او خرج كند و با او خوش رفتار و خوش برخورد باشد.
128- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءحسن الى العباد و تزود للمعاد . (199)
خوشا به حال آن كه بر بندگان خدا احسان كند و براى آخرت خود زاد و توشه بر دارد.
129- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ظماء اءو جاع للبر، اولئك الذين يسبعون يوم القيامة . (200)
خوشا به حال آنان كه نيكى كردن (به ديگران ) تشنگى و گرسنگى را به جان مى خرند، آنان كسانى اند كه روز قيامت سير شوند.
130- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ... عفا و صفح . (201)
خوشا به حال آن كه ... (كارهاى بد ديگران را) ببخشد و (آن را) نديده گيرد.
مصلح گمنام 
131- فى الاءثر: انه ياءتى على الناس زمان لا يبقى فيهم من الاسلام الا اسمه ، و من القرآن الا رسمه ، قال النبى صلى الله عليه و آله و سلم ؛ ان الاسلام بداء غريبا و سيعود غريبا (202)، فطوبى للغرباء . (203)
در حديث آمده : زمانى بر مردم كه از اسلام (و مسلمانى ) جز نامى و از قرآن جز خط و نوشته اى ، چيز ديگرى باقى نمى ماند، (همانطور كه ) پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: همانا اسلام غريبانه آغاز شد و بزودى غريب خواهد شد و خوشا به حال غريبان .
132- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى للغرباء، اناس ‍ صالحون فى اناس سوء كثير، من يعصيهم اءكثر ممن يطيعهم . (204)
خوشا به حال گمنامان ، انسانهايى صالح و درستكار در ميان بدكارانى بى شمار، كسانى كه نافرمانيشان مى كنند بيش از كسانى هستند كه اطاعت و پيرويشان مى كنند.
133- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان الاسلام بداء غريبا و سيعود غريبا، فطوبى للغرباء، قالوا: يا رسول الله . و ما الغرباء؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الذين يصلحون اذا فسد الناس ، و لا يمارون (205) فى دين الله ، و لا يكفرون اءحدا من اءهل التوحيد بالذنب . (206)
اسلام غريبانه آغاز شد و بزودى غريب خواهد شد، پس خوشا به حال غريبان . اصحاب گفتند: اى رسول خدا، غريبان چه كسانى هستند؟ حضرت فرمود: كسانى كه وقتى مردم فساد مى كنند، آنان به اصلاح كار مى انديشند و در دين خداوند مجادله و ستيز نمى كنند و موحدان و يكتا پرستان را به خاطر گناهى ، تكفير نمى كنند.
134- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان الدين بداء غريبا و يرجع غريبا، فطوبى للغرباء الذين يصلحون ما اءفسد الناس من بعدى من سنتى . (207)
دين خدا غريبانه آغاز شد و غريب خواهد شد، پس خوشا به حال غريبان ، همان كسانى كه سنتهاى الهى مرا كه مردم از بين برده اند، اصلاح مى سازند.
135- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : ان الاسلام بداء غريبا و سيعود غريبا كما بداء، طوبى للغرباء. قيل : و ما الغرباء؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم : النزاع (208) من القبائل . (209)
همانا اسلام غريبانه آغاز شد و بزودى دچار غربت مى شود، چنانچه كه در آغاز غريب شده بود، خوشا به حال غريبان . گفته شد: غريبها چه كسانى اند؟ حضرت فرمود: كسانى كه از (آداب و رسوم ناپسند) قوم و قبيله دورى مى كنند.
136- الامام الباقر عليه السلام :- فى قوله تعالى (قد افلح المؤ منون ) (210) لكامل التمار -: اءتدرى من هم ؟ قال : اءنت اءعلم : قال عليه السلام : قد اءفلح المؤ منون ، المسلمون ، ان المسلمين هم النجباء و المؤ من غريب . ثم قال عليه السلام : طوبى للغرباء . (211)
امام باقر عليه السلام - در مورد آيه (براستى كه مؤ منان رستگارند) به كامل التمار - فرمود: آيا مى دانى آنان چه كسانى هستند؟ كامل التمار گفت : شما كه داناتريد. حضرت فرمود: براستى كه مؤ منان رستگار شده تسليم شدگان اند، كه تسليم شدگان همان نجيبانند و مؤ من غريب و تنهاست ، (چرا كه مؤ من تسليم شده كمياب است )، سپس حضرت فرمود: خوشا به حال گمنامان .
مردم شناسى 
137- الامام على عليه السلام : طوبى لمن عرف الناس و لم يعرفوه ، تعجلت له منيته ، و قل تراثه ، و فقد باكياته . (212)
خوشا به حال كسى كه مردم را مى شناسند ولى مردم او را نمى شناسند (او چنين صفاتى دارد)، مرگ زود به سراغش مى آيد و ارث كمى باقى مى گذارد و گريه كنندگان (بر مرگ ) او حضور ندارند.
138- الامام الصادق عليه السلام : طوبى لعبد نؤ مة (213) عرف الناس ‍ قبل معرفتهم به . (214)
خوشا به حال انسان گمنامى كه مردم را مى شناسد، پيش از آنكه مردم او را بشناسند.
139- الامام الصادق عليه السلام : طوبى لعبد نومة عرف الناس ‍ فصاحبهم ببدنه ، و لم يصاحبهم فى اءعمالهم بقلبه ، فعرفوه فى الظاهر و عرفهم فى الباطن . (215)
خوشا زندگى بنده گمنامى كه مردم را بشناسد و (در ظاهر) با آنان همراهى كند ولى قلبا از اعمال آنان راضى نيست ، مردم ظاهر او را مى شناسند ولى او باطن آنان را مى شناسد.
140- الامام على عليه السلام : طوبى لكل عبد نومة لا يؤ به (216) له ، يعرف الناس و لا يعرفه الناس ، يعرفه الله منه برضوان ، اولئك مصابيح الهدى ينجلى عنهم كل فتنة مظلمة ، و يفتح لهم باب كل رحمة ، ليسوا بالبذر (217) المذاييع (218) و لا الجفاة المرائين . (219)
خوشا به حال بنده گمنامى كه به او اعتنا نكنند، (در حالى كه او) مردم را مى شناسد ولى مردم او را نمى شناسند، خداوند او را به اينكه هميشه از وى رضايتمند بوده مى شناسد، اينان چراغهاى هدايت اند كه هر فتنه تاريك و سختى ، از بركت وجود آنان زايل مى شود و همه درهاى رحمت ، براى آنان باز مى شود، پر حرف و افشا كننده و خشن و ريا كار نيستند.
141- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى لمن ... لا يغبط امرا فى قوله حتى يستبين له فعله . (220)
خوشا به حال آن كه ... به سخنان كسى غبطه نمى خورد تا اينكه عمل او را ببيند (كه آيا اهل عمل است يا نه ).
مردم دارى 
142- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ياءلف الناس و ياءلفونه على طاعة الله . (221)
خوشا به حال آنان كه به خاطر اطاعت خداوند عزوجل با مردم انس و الفت گيرند و مردم نيز با او ماءنوس شوند.
143- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ... عزل عن الناس شره . (222)
خوشا زندگى آن كه ... بدى و شرش را از مردم دور نگه دارد.
144- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... اءمن الناس شره . (223)
خوشا به حال كسى كه ... مردم از شر او در امان باشند.
145- الامام الكاظم عليه السلام - فى وصيته لهشام بن الحكم -: يا هشام ، مكتوب فى الانجيل ؛ طوبى للمصلحين بين الناس ، اولئك هم المقربون يوم القيامة . (224)
امام كاظم عليه السلام - در سفارش خود به هشام - مى فرمايد: اى هشام ! در انجيل نوشته شده است ؛ خوشا به حال آنان كه ميان مردم صلح و صفا مى دهند، آنان كسانى اند كه در روز قيامت از مقربان (خداى تبارك و تعالى ) مى باشند.
146- عيسى بن مريم عليه السلام :... طوبى لمن سلم الناس من يده و لسانه . (225)
خوشا به حال آن كه مردم از دست و زبانش در امان اند.
147- الامام على عليه السلام : اءيها الناس ، طوبى لمن شغله عيبه عن عيوب الناس ... فكان من نفسه فى شغل و الناس منه فى الراحة . (226)
خوشا به حال آن كه پرداختن به عيب خودش ، وى را از پرداختن به عيب ديگران باز دارد... پس سرگرم كار خويش باشد و مردم از گزند او آسوده خاطر باشند.
148- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن منعه عيبه عن عيوب المؤ منين من اخوانه . (227)
خوشا به حال آن كه عيب خودش ، او را از عيب جويى دوستان مؤ منش باز دارد.
149- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : الموت اءول منزل من منازل الآخرة ، و آخر منزل من منازل دنيا، فطوبى لمن اءكرم عند النزول باءولها، و طوبى لمن اءحسن مشايعته فى آخرها . (228)
مرگ اولين منزل از منازل آخرت و آخرين منزل از منزلهاى دنياست ، پس ‍ خوشا به حال كسى كه وى را هنگام ورود در نخستين منزل (آخرت ) گرامى دارند و خوشا به حال آن كه در آخرين منزل (دنيا و به هنگام تشييع ) از او مشايعت و همراهى شايسته اى به جا آورند.
150- على بن عيسى رفعه : فيما ناجاه الله به موسى عليه السلام فقال الله له : طوبى لك يا موسى ، كهف الخاطئين ، و جليس المضطرين ، و مستغفر للمذنبين . (229)
على بن عيسى در حديث مرفوعى روايت مى كند: موسى عليه السلام در مناجاتى كه با خداوند داشت ، خداوند به او فرمود: خوشا به حال تو اى موسى ، كه پناه دهنده خطا كاران ، و همنشين پريشان خاطران ، و آمرزش ‍ خواه گنهكارانى .
عدالت  
151- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ... عمل بالعدل . (230)
خوشا بر كسى كه ... به عدالت رفتار نمايد.
152- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : السابقون الى ظل العرش ، طوبى لهم . قيل : يا رسول الله و من هم ؟ قال صلى الله عليه و آله و سلم : الذين يقبلون الحق اذا سمعوه ، و يبذلونه اذا سئلوه ، و يحكمون للناس ‍ كحكمهم لاءنفسهم ، هم السابقون الى ظل العرش . (231)
خوشا به حال آنان كه به سوى سايه عرش الهى پيشى مى گيرند. گفته شد: اى رسول خدا، آنان چه كسانى هستند؟ حضرت فرمود: آنان كسانى هستند كه وقتى حق را بشنوند، قبول مى كنند، و هنگامى كه از آنان حق مى طلبند، (بدون چشم داشتى ) انجام مى دهند و براى مردم آنچنان حكم مى كنند كه براى خود مى پسندند، (آرى ) آنان پيش تازان به سوى عرش الهى هستند.
153- موسى عليه السلام : يا رب ، من يسكن غدا فى حظيرة القدس و يستظل بظل عرشك يوم لا ظل الا ظلك ؟ فقال : يا موسى ، اولئك الذين لا تنظر اءعينهم فى الزنا، و لا يبتغون فى اءموالهم الربا، و لا ياءخذون على اءحكامهم الرشا، طوبى لهم و حسن مآب . (232)
پروردگارا! چه كسى فردا (ى قيامت )، در آن روزى كه هيچ پناهى جز تو نيست ، در محضر قدس تو ساكن مى شود و در زير سايه بان عرش تو، پناه مى گيرد؟ خداوند فرمود: موسى ! آنان كسانى اند كه چشمانشان به زنا (و فحشاء) نمى نگرد و با اموالشان به دنبال ربا نمى روند و در قضاوتهايشان رشوه نمى گيرند، خوشا به حالشان و نيك باد سرانجامشان .
154- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن ... اءنصف الناس من نفسه . (233)
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمود: خوشا به حال آنانكه ... ميان خود و مردم به انصاف رفتار كند.
عزلت (234) 
155- الامام الصادق عليه السلام : صاحب العزلة متحصن بحصن الله و متحرس بحراسته فيا طوبى لمن تفرد به سرا و علانية . (235)
انسان گوشه گير به پناهگاه الهى پناه جويد و با حفاظت خداوندى محافظت مى شود، پس اى خوشا به حال آنانكه با خداى خويش در پنهان و آشكار تنها باشند.
156- الامام على عليه السلام : طوبى لمن لزم بيته . (236)
خوشا به حال آن كه ملازم خانه خود گردد.
عوامل اخلاقى 
قلب پاك  
157- الامام الكاظم عليه السلام - فى وصيته لهشام بن الحكم -: يا هشام ، مكتوب فى الانجيل ... طوبى للمطهرة قلوبهم ، اولئك هم المتقون يوم القيامة . (237)
امام كاظم عليه السلام - در سفارش خود به هشام - فرمود: هشام ! در انجيل نوشته شده ... خوشا به حال آنانكه قلبهايى پاك دارند، ايشان همان پرهيزگاران روز قيامت هستند.
158- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى للمطهرة قلوبهم ، اولئك يزورون الله يوم القيامة . (238)
خوشا به حال آنانكه قلبهايى پاك دارند، آنان در روز قيامت (ساحت قدس ) خداوند را زيارت مى كنند.
159- الامام على عليه السلام : طوبى لمن خلا من الغل (239) صدره و سلم من الغش قلبه . (240)
خوشا به حال آن كه سينه اش را از كينه خالى سازد و قلبش را از خدعه و خيانت سالم نگه دارد.
160- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى للمسبوبين من اءجل الطهارة ، فان لهم ملكوت السماء . (241)
خوشا به حال آنانكه به خاطر پاكى (دلشان ) دشنام مى شنوند، پس همانا ملكوت آسمانها براى آنان است .
غلبه بر هواى نفس  
161- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لمن سلم من مصارع الهوى . (242)
خوشا به حال كسى كه از قربانگاه هوى و هوس در امان باشد.
162- الامام على عليه السلام : طوبى لمن غلب نفسه و لم تغلبه ، و ملك هواه و لم يملكه . (243)
خوشا به حال كسى كه بر نفس خود چيره شود و نفسش بر او غالب نگردد و هواى نفس خود را در اختيار گيرد، اما هواى نفس بر او مسلط نشود.
163- الامام على عليه السلام : طوبى لمن ... عصى اءمر نفسه فلم يهلكه . (244)
خوشا به حال آن كه ... از فرمان نفسش سرپيچى كند، تا به هلاكت در نيفتد.
164- الامام على عليه السلام : طوبى لمن سعى فى فكاك نفسه قبل ضيق الاءنفاس و شدة الابلاس . (245)
خوشا به حال آن كه بكوشد تا از دلبستگى هاى نفس خويش رهايى جويد، پيش از آن كه تنگى نفس و سختيهاى سرگردانى (مرگ ) به او روى آورد.
165- الامام على عليه السلام : طوبى لمن كابد هواه ، و كذب مناه ... (246)
خوشا به حال آن كه درد و رنج خواهشهاى نفس خود را تحمل كند و آرزوهاى خود را تكذيب نمايد.
166- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءطاع محمود تقواه ، و عصى مذموم هواه . (247)
خوشا بر كسى كه از صفات پسنديده تقواى خود پيروى كند و از صفات ناپسند نفسش سرپيچى كند.
167- الامام الصادق عليه السلام : طوبى لمن جاهد فى الله نفسه و هواه ، و من هزم جند هواه ظفر برضى الله تعالى . (248)
خوشا بر آن كه در راه خدا با نفس و هواى نفسش پيكار كند و هر كس لشكر هواى نفس را شكست دهد به خشنودى و رضايت الهى رسيده است .
168- عيسى بن مريم عليه السلام : طوبى لعين نامت و لم تحدث نفسها بالمعصية ، و انتبهت الى غير اثم . (249)
خوشا به حال آن چشمى كه به خواب رود در حالى كه با خود از گناه سخن نگويد و بيدار شود در حالى كه به دنبال گناه نرود.
169- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : تشعب من العقل الحلم و من الحلم العلم و من العلم الرشد و من الرشد العفاف و من العفاف الصيانة ... و اءما الصيانة فيتشعب منها: الصلاة و التواضع و الورع و الانابة و الفهم و الاءدب و الاحسان و التحبب و الخير و اجتناء (250) البشر فهذا ما اءصاب العاقل بالصيانة ، فطوبى لمن اءكرمه مولاه بالصيانة . (251)
از عقل ، بردبارى و از بردبارى ، علم و از علم ، رشد و از رشد، پارسائى و از پارسائى ، پاكدامنى و از پاكدامنى ، خود نگهدارى منشعب مى شود... و از اما از خود نگهدارى (ده صفت ديگر منشعب مى شود كه عبارت اند از:) صلاح و فروتنى و پرهيزكارى و توبه و فهم و ادب و نيكى و دوست داشتن و خير و خوش رويى و اينهاست آنچه به واسطه خود نگهدارى به عاقل مى رسد، پس تقوا به حال آن كه مولايش او را با خود نگهدارى گرامى بدارد.
تقوا 
170- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءشعر التقوى قلبه . (252)
خوشا به حال آن كه قلبش تقوى و پرهيزگارى را چشيده باشد.
171- الامام على عليه السلام : طوبى لمن اءطاع محمود تقواه ، و عصى مذموم هواه . (253)
خوشا به حال آن كه از صفات پسنديده تقواى خود پيروى كند و از صفات ناپسند هواى نفس خود سرپيچى نمايد.
172- الامام على عليه السلام ان لاءهل التقوى علامات يعرفون بها: صدق الحديث ، و اءداء الاءمانة ، و الوفاء بالعهد، و قلة الفخر و البخل ، و صلة الاءرحام ، و رحمة الضعفاء، و قلة المواتاه للنساء، و بذل المعروف ، و حسن الخلق ، و سعة الحلم ، و اتباع العلم فيما يقرب الى الله عزوجل ، طوبى لهم و حسن مآب . (254)
امام على عليه السلام مى فرمود: اهل تقوى نشانه هايى دارند كه با آنان شناخته مى شوند (از جمله :) راستگويى ، امانت دارى ، وفاى به عهد و پيمان ، اهل فخر فروشى و بخل نبودن ، صله رحم بجا آوردن ، ترحم بر بيچارگان ، فرمانبردارى كم از زنان ، گسترش كار خير، خوش اخلاقى ، بردبارى بسيار، پيروى از دانش در آنچه كه موجب تقرب به درگاه خداست ، خوشا به حالشان و نيكو باد فرجامشان .
173- رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : طوبى لعبد اتقى فيها (الدنيا) ربه و قدم توبته و غلب شهوته من قبل اءن تلقيه الدنيا الى الآخرة فيصبح فى بطن موحشة غبراء دلهمة ظلماء لا يستطيع اءن يزيد فى حسنة و لا ينقص من سيئة ، ثم ينشر، فيحشر اما الى جنة يدوم نعيمها اءو الى نار لا ينفذ عذابها . (255)
خوشا به حال بنده اى كه در دنيا از پروردگارش پروا داشته باشد (و گناه نكند) و توبه كردن خود را پيش بيندازد (امروز و فردا نكند) و بر شهوتش ‍ چيره شود، پيش از آن كه دنيا او را به ملاقات آخرت ببرد، سپس در شكم وحشتناك زمين خشك تاريك در آيد كه نه مى تواند بر كار نيكش بيفزايد و نه مى تواند از كارهاى ناپسندش بكاهد و هنگامى كه برانگيخته مى شود، يا به سوى بهشت ، كه نعمتهايى هميشگى دارد هدايت مى شود و يا به سوى جهنم ، كه عذابش تمام شدنى نيست ، در انداخته مى شود.
174- الامام على عليه السلام : طوبى لمن جعل الصبر مطية نجاته ، و التقوى عدة وفاته . (256)
خوشا به حال آن كه صبر، مركب نجاتش باشد و پرهيزگارى ، آماده ساز او براى مرگ باشد.
175- الامام الصادق عليه السلام : و الذى نفسى بيده ، ان فى الارض ‍ فى اءطرافها مؤ منين ، ما قدر الدنيا كلها عندهم تعدل جناح بعوضة ، و لو اءن الدنيا بجميع ما فيها و عليها ذهبة حمراء على عنق اءحدهم ثم سقط من عنقة ما شعر بها اءى شى ء كان على عنقه ، و لا اءى شى ء سقط منه لهوانها عليهم . فهم الحفى (الخفى - خ ل ) عيشهم ، المنتقلة ديارهم من اءرض الى اءرض ، لخميصة بطونهم من الصيام ، الذبلة شفاههم من التسبيح ، العمش ‍ (257) العيون من البكاء، الصفر الوجوه من السهر، فذلك سيماهم مثلا ضربه الله مثلا فى الانجيل لهم و فى التوراة و الفرقان و الزبور و الصحف الاولى ، وصفهم فقال : (سيماهم فى وجوههم من اءثر السجود ذلك مثلهم فى التوراة و مثلهم فى الانجيل ) (258) عنى بذلك صفرة وجوههم من سهر الليل ، هم البررة بالاخوان فى الحال اليسر، و العسر، الؤ ثرون على اءنفسهم فى حال العسر. كذلك وصفهم الله فقال : (و يؤ ثرون على اءنفسهم و لو كان بهم خصاصة و من يوق شح نفسه فاءولئك هم المفلحون ) (259) فازوا والله و اءفلحوا، ان راءوا مؤ منا اءكرموه ، و ان راءوا منافقا هجروه ، اذا جهنم الليل اتخذوا اءرض الله فراشا و التراب وسادا و استقبلوا بجباههم الاءرض ، يتضرعون الى ربهم فى فكاك رقابهم من النار، فاذا اءصبحوا اختلطوا بالناس ، لم يشر اليهم بالاءصابع ، تنكبوا الطرق و اتخذوا الماء طيبا و طهورا، اءنفسهم متعوبة ، و اءبدانهم مكدورة (260)، و الناس منهم فى الراحة ، فهم عند الناس شرار الخلق و عند الله خيار الخلق ، ان حدثوا لم يصدقوا و ان خطبوا لم يزوجوا و ان شهدوا لم يعرفوا و ان غابوا لم يفقدوا، قلوبهم خائفة و جلة من الله ، اءلسنتهم مسجونة ، و صدورهم و عاء لسر الله (سر الله - خ ل ) ان وجدوا له اءهلا نبذوه اليه نبذا (261) و ان لم يجدوا له اءهلا اءلقوا على اءلسنتهم اءقفالا غيبوا مفاتيحها، و جعلوا على اءفواههم اءوكية (262)، صلب صلب صلب من الجبال ، لا ينحت منهم شى ء، خزان العلم و معدن الحلم و الحلم ، و تباع النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين . اءكياس يحسبهم المنافق خرسا و عميا و بلها، و ما بالقوم من خرس و لا عمى و لا بله ، انهم لاءكياس فصحاء حلماء حكماء اءتقياء بررة صفوة الله ، اءسكنتهم الخشية لله ، و اءعينهم اءلسنتهم خوفا من الله و كتمانا لسره ، فوا شوقاه الى مجالستهم و محادثتهم ، ياكرباه لفقدهم ، و يا كشف كرباه لمجالستهم ، اطلبوا هم فان وجدتموهم و اقتبستم من نورهم اهتديتم و فزتهم (فزتم - خ ل ) بهم فى الدنيا و الآخرة ، هم اءعز فى الناس من الكبريت الاءحمر. حليتهم طول السكوت بكتمان السر و الصلاة و الزكاة و الحج و الصوم و المواساة للاخوان فى حال اليسر و العسر، فذلك حليتهم و محبتهم ، يا طوبى لهم و حسن مآب هم وراث الفردوس خالدين فيها . (263)
سوگند به كسى كه جانم در دست قدرت اوست ، كه در گوشه و كنار زمين مؤ منانى زندگى مى كنند كه همه دنيا در نظرشان معادل بال پشه اى نيست ، و اگر دنيا با تمام چيزهايى كه در آن است همچون طلاى سرخى بر گردن يكى از آنان آويخته شود، پس از گردنش بر زمين بيفتد، براى او اهميتى ندارد كه چه چيزى از گردنش به زمين افتاد، چرا كه دنيا در نظرشان پست و بى مقدار است . زندگيشان كم خرج و ساده است (و بدين جهت ) خانه به دوش اند، شكمهايشان به خاطر روزه دارى به كمرشان چسبيده ، لباسهايشان از ذكر و تسبيح خداوند خشكيده ، چشمانشان به خاطر گريه و زارى بسيار، (به درگاه خداوند) كم سو شده و چهره هايشان از شب زنده دارى رنجور و زرد گشته است . و اين صفات سيماى آنان است كه خداوند در انجيل و تورات و قرآن و زبور و صحف اولى به ايشان مثل زده است ، آنان را چنين وصف نموده است : علامت آنان بر اثر سجود در چهره هايشان است . اين مثل ايشان است در تورات و انجيل ) كه مراد از آن رنگ و روى زرد آنان است كه بر اثر شب زنده دارى پديد آمده است ، آنان كسانى اند كه در حال خوشى و گرفتارى به برادران (دينى ) شان نيكى مى كنند. كسانى كه در حال گرفتارى نيز ايثار مى كنند، خداوند آنان را اينچنين وصف نموده است : (هر چند در خودشان احتياجى (مبرم ) باشد، ديگران را بر خود مقدم مى دارند. و هر كس از خشت نفس خود مصون ماند، همانان رستگارانند) به خدا سوگند كه آنان پيروز و رستگارند، اگر مؤ منى را ببينند، گراميش مى دارند و اگر منافقى را ببينند تركش مى كنند، وقتى شب آنان را فرا گيرد زمين را بستر و خاك را بالش خود قرار مى دهند و پهلوهاى خود را بر خاك مى نهند، در آن تاريكى براى آزادى و رهايى از آتش ، به درگاه پروردگارشان تضرع و زارى مى كنند و صبحگاهان بين مردم مى روند در حالى كه انگشت نماى خلق نيستند. (از تواضع و فروتنى ) از كناره راه مى گذرند (نه مغرورانه از وسط راه )، خود را با آب معطر و مطهر مى كنند، خويش را به زحمت مى اندازند (و بدين جهت ) بدنهايشان لاغر و رنجور است ولى مردم از آنان در امان و راحت بسر مى برند، مردم آنان را بدترين انسانها مى پندارند در حالى كه نزد خداوند بهترين مردمان هستند، اگر جايى سخن بگويند از آنان قبول نمى كنند و اگر به خواستگارى بروند به ايشان همسر نمى دهند، اگر در جايى حاضر شوند، شناخته نمى شوند و اگر در جايى باشند، نبودشان احساس نمى شود، قلبهايشان از عظمت خداوند ترسان و هراسان است ، زبانهايشان در دهان زندانى و سينه هايشان صندوقچه اسرار الهى است ، اگر كسى را بيابند كه صلاحيت داشته باشد، سر خدا را براى او بيان مى كنند و اگر براى گفتن اسرار، كسى را نيابند بر زبانهايشان قفلهايى زده و كليدهاى آن را پنهان ساخته و دهانشان را مهر و موم مى كنند، سخت و محكم اند، استوارتر از كوه ها، چيزى در آنان اثر نمى گذارد، گنجينه هاى علم و معدن بردبارى و حكمت اند، پيروان پيامبران و راستگويان و شهدا و صالحان هستند. زيركانى هستند كه منافقان آنان را گنگ و كور و ابله مى پندارند، در حالى كه ايشان گنگ و كور و ابله نيستند بلكه زيركانى سخندان ، بردبار، حكيم ، پرهيزگار، نيكوكار و خالص براى خدا هستند. ترس از خداى آرامش مى كند و زبانهايشان از ترس خدا و نگهدارى اسرار خسته است . آه ، چقدر به همنشينى و گفتگوى با آنان شوق و اشتياق دارم و چه سخت است نبودشان و چه شادى بخش است همنشينى شان ، آنان را بجوييد، و به دنبال چنين كسانى باشيد و اگر آنان را يافتيد و از نور معرفتشان استفاده كرديد، در دنيا و آخرت هدايت و پيروز مى شويد، آنان از كيميا در پيش ‍ مردم عزيزترند، زينت آنان سكوت طولانى در نگهدارى اسرار است و نماز گزاردن و زكات دادن و حج رفتن و روزه گرفتن و برابر دانستن خود با برادران دينى در راحتى و سختى است . اينها صفات پسنديده و محبت ايشان است ، اى خوشا زندگيشان و فرجامى خوش برايشان ، آنان وارثان فردوس اند و در آنجا جاويدان اند.
176- الامام الرضا عليه السلام : كان خاتم عيسى حرفين ، اشتقهما من الانجيل ؛ طوبى لعبد ذكر الله من اءجله ، و ويل لعبد نسى الله من اءجله .(264)
نقش نگين انگشترى حضرت عيسى ، دو كلمه بر گرفته از انجيل بود؛ خوشا به حال بنده اى كه به خاطر (ديدن ) او، خدا ياد شود و بدا به حال بنده اى كه به خاطر (ديدن ) او خدا فراموش شود.

next page

fehrest page

back page