رسومِ نوروزی نجف آبادِ قدیم
یکی از رسوم قدیمی شبهای نوروز، میوه بردن کارگرها برای استادکارشان بود. با زحمت زیاد یک نارنج خریده و به عنوان تحفه میبردند تا به جایش پنج ریال عیدی بگیرند.
استفاده شربِ نجف آبای ها از پساب
آبخوری آنروز عبارت بود از یک ظرف فلزی به نام سقاخانه و چند کاسه فلزی که به وسیله زنجیری به آن بسته بودند و هر روز توسط مرحوم مشهدی عباس که آن روز بنام فراش مدرسه خوانده میشد، صبح زود قبل از طلوع آفتاب از جوی آب جاری که جلوی مدرسه بود پر می شد.
باند آپاچی نجف آباد
گروهی ده، دوازده نفره از اراذل در نجف آباد داشتیم که اسم خودشان را گذاشته بودند «باند آپاچی». با موتور «ایژ» گوشه و کنار شهر میچرخیدند و هر فسادی که حدس بزنید، انجام میدادند. از عرقخوری و چاقوکشی گرفته تا سرقت و اعمال منافی عفت.
خونین ترین روز انقلاب در نجف آباد
به فاصلۀ چند روز آشوب و ناامنی، نزدیک به بیست نفر شهید و دهها نفر مجروح شدند. حتی به مجروحها رحم نکردند و تعدادی را روی تخت بیمارستان به شهادت رساندند.
دیدار نجف آبادی ها با تبعیدیهای انقلاب
رژیم پهلوی از سال1342 شروع کرد به تبعید علمای شناختهشده و مبارز و این روند تا آستانۀ پیروزی انقلاب، کم و زیاد ادامه داشت. قبل از انقلاب هر موقع فرصت و ماشینی پیدا میکردیم، راه میافتادیم گوشه و کنار ایران برای دیدن تبعیدیها.
ساخت مزرعه در نجف آباد با هدایای هندی
قادر بیگ به امر نادر به همراه عده اي از لشگريان براي گرفتن خراج از محمدشاه گوركاني عازم هندوستان می گردد ولی وقتی همراه با خراج و هدايا از هند وارد ايران میشوند، با شنیدن خبر کشته شدن نادر، راه خود را از مشهد به سمت نجف آباد برگردانده و ضمن تقسيم هدايا، با کمک همرزمانش مزرعه و قلعه ای را در جنوب نجف آباد به نام «جون آباد» احداث کرده و شغل کشاورزی و دامداری را ادامه می دهد.
دستگیری و اعدام پاسبان های فراری نجف آباد
روزی که رسیدم نجفآباد، انقلاب پیروز شده بود و بیشتر دستگاههای دولتی صاحبِ درست و حسابی نداشتند. با تجربیات و شناختی که از تواناییهایم داشتم، شهربانی را به دست گرفتم.
دانشآموز سفارشی در نجف آباد
از خاطرات سال ششم اینکه یک نفر از همکلاسیهای ما که از هوش چندانی برخوردار نبود و با سفارش پدربزرگش که یکی از سرشناسان نجفآباد بود تا سال ششم بالا آمده بود.
اولین تجربه شکستن شیشه های بانک در نجف آباد
عید غدیر سال56 قرار شد به مناسبت عید غدیر، جشنی با سخنرانی شخصی مشهور به «سیاهپوش» در مسجد جامع نجف آباد برگزار کنند. ما جوانترها پشت پرده تصمیم گرفتیم در مقابل واکنش احتمالی ساواک و شهربانی، برنامهای داشته باشیم.
میزبانی اصفهان از اردوهای مختلط دانشجویی
از اوایل دهۀ50، رژیم پهلوی برنامۀ جدیدی برای سرگرم کردن دانشجویان و جلوگیری از ورودشان به عرصههای سیاسی و اعتراضی تدارک دید؛ اردوهای شبانهروزی با ویژه برنامههای متنوع و جوانپسند در سه ماه تابستان. دانشجویان اجازه داشتند محل اردوگاه را انتخاب کنند.
کیسه چی های نجف آباد در جبهه
در طول دوران جنگ، مردم در نمازجمعه یا مراسمهای مشابه به صورت اهدای پول نقد یا جواهرات به جبهه کمک میکردند. تعدادی صندوق مخصوص برای اینکار وجود داشت و گاهی نیز بین صفوف کیسه میچرخاندند.
قاضی شدن اراذل نجف آباد
کسانی که با محوریت چهرههای بدنام و بعضاً فاسد شهر و بسیاری از اعضای باند آپاچی به شهرک حمله کردند، تعدادی را دستگیر کرده و در باغی در انتهای خیابان منتظری شمالی نجفآباد زندانی کرده بودند.