• تاریخ انتشار : پنجشنبه 7 تیر 1397 - 6:53
  • کد خبر : 39431
  • مشاهده :  -
  • چاپ خبر
1358، شهید دکتر سید حسن آیت در کنار شهید محمد منتظری و ابراهیم اسرافیلیان

محمد منتظری؛ شهید مظلوم ۷تیر+تصاویر

محمد منتظری؛ شهید مظلوم ۷تیر+تصاویر معتقد بود اگر در مرزهای فلسطین اشغالی در جنگ با اسرائیل پیشدستی نکنیم، آن ها در مرزهای ما وارد جنگ خواهند شد. یقیناً برخورد منفی و تند شیخ محمد در یک مقطع با شهید بهشتی از اشتباهات او بود. پایگاه خبری مشرق در مصاحبه ای با حجت الاسلام محمد حسن

محمد منتظری؛ شهید مظلوم ۷تیر+تصاویر

معتقد بود اگر در مرزهای فلسطین اشغالی در جنگ با اسرائیل پیشدستی نکنیم، آن ها در مرزهای ما وارد جنگ خواهند شد. یقیناً برخورد منفی و تند شیخ محمد در یک مقطع با شهید بهشتی از اشتباهات او بود.

پایگاه خبری مشرق در مصاحبه ای با حجت الاسلام محمد حسن رحیمیان، از دوستان صمیمی و قدیمی شهید محمد منتظری، به بررسی شخصیت این شهید پرداخته است. خلاصه ای از این گفت و گو را در ادامه مطالعه کنید:

*او از وقتی که وارد طلبگی و حوزه شد، با برخورداری از همین ویژگی‌ها و استعداد و ذکاوت سرشاری که داشت خیلی سریع پیشرفت کرد و پیشرفت درسی او فراتر از سن او بود. شهید نشده بود، یقیناً امروز یکی از درخشان‌ترین چهره‌های علمی کشور بود.

*گاهی خودش زمینه را فراهم می‌کرد و می‌گفت مرا کتک بزنید و مثلاً در مورد نوشتن فلان اعلامیه از من اعتراف بگیرید ولی هرگز تسلیم نمی‌شد!

*آن شب سوژه محاکمه او جای استراحت را گرفت. به پیشنهاد او جلسه دادگاهی تشکیل شد و به این ترتیب نمایشی از دادگاه و محاکمه و دفاع را شکل داد و همه را با یک تمرین مفید سرگرم کرد!

*داشتن رادیو در خانه یک روحانی بی شباهت به وجود مشروبات الکلی نبود، اما شیخ محمد یکی از برنامه‌هایش این بود که رادیو و گوش‌کردن اخبار را به هر طریقی که شده در دسترس روحانیون قرار دهد.

*بسیاری اوقات لقمه نانــی در جیــب می‌گذاشت و لابه لای کارهایش به عنوان یک وعده غذایی می‌خورد.

*توصیه می‌کرد هر کس می‌تواند باید در خانه‌اش چند مرغ داشته باشد که هم خرده نان و خوردنی‌های غیرقابل مصرف دور ریخته نشود و هم تخم مرغ خانگی تولید ‌شود. متاسفانــه آن زمان از اروپا تخم مرغ وارد می کردیم.

*بعد از پیروزی انقلاب، شیخ محمد تشکیلاتی را به نام «ساتجا» که اختصار سازمان انقلابی توده‌های جمهوری اسلامی بود، در تهران پایه‌گذاری کرد.

*خرداد ۵۸، لیبی به مناسبت سالگرد اخراج آمریکایی ها از محمد دعوت کرده بود. محمد هم جمعیت چند صد نفری را به فرودگاه آورد. دولت بازرگان شایع کرد که این افراد فرودگاه را اشغال مسلحانه کرده اند.

*می‌گفت: «ما راهی طولانی را برای پیشبرد نهضت در پیش داریم. آنهائی که در این راه به ما سنگ‌پرانی می‌کنند، می‌خواهند ما را از پیمودن این راه بازدارند و همین که ما به جای ادامه دادن راه با سرعت، برای پاسخ‌گوئی به آنها توقف کنیم، آنها موفق شده‌اند.»

*یکی از طرفداران شیخ محمد ‌کلت را روی شقیقه یکی از ماموران امنیتی گذاشت و وادارش کرد نشانی محل توقیف شیخ محمد را بدهد.

*گفت: «هر چه زودتر محمد را خودت از اینجا بیرون ببر که اگر امام متوجه حضور او در اینجا بشود، اعصابش خرد می‌شود!»

*معتقد بود جاسوس‌ها برای تاسیس حزب فراگیر، سرمایه‌گذاری و هزینه نمی‌کنند، اما تلاش می‌کنند در احزاب موجود و هر حزبی که اعضاء و هواداران بیشتری دارد، به هر وسیله‌ای که شده نفوذ کنند.

*آیت الله منتظری: محمد، دچار نوعی بیماری عصبی و کوفتگی شدید اعصاب شده و تصور می‌کند که با دست زدن به کارهای بی‌رویه و جنجال‌آفرین، به قصد و هدف خود دست خواهد یافت.

*برخورد آقای بهشتی با کسی که تیتر اول نشریه‌اش علیه او بوده چه خواهد بود؟ شهید بهشتی با صوت پرطنین و در عین حال دلپذیر و محبت آمیز خود گفت: «سلام علیکم آشیخ محمد عزیز ما»و در میان پله‌ها به هم رسیدند و  محمد را در آغوش گرفت.

شهید محمد منتظری

شهید محمد منتظری

متن کامل مصاحبه

محمد منتظری؛ شهید مظلوم ۷تیر+تصاویر

شهید محمد منتظری
شهید محمد منتظری
شهید محمد منتظری
شهید محمد منتظری

لینک کوتاه

برچسب ها

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

علی پنجشنبه , ۱۴ تیر ۱۳۹۷ - ۶:۰۰

این هم خاطره ای از من از شهید محمد منتظری
نه ماه بعد از انقلاب شهید محمد منتظری با عدهای در فرودگاه مهرآباد جهت مسافرت به لبلان و کمک به حزب الله با اسلحه جمع شدند و از دولت درخواست یک هواپیما و مقداری دولار کردند و دولت مجبور شد خواسته آنها را عمل کند . دو روز بعد من از ایتالیا به ایران آمدم و چون فامیل من نجف آبادی بود پلیس مهر آباد قکر کرد که من ار همکاران محمد منتظری هستم و مرا دستگیر کرد و روانه زندان کرد.