امروز سالروز درگذشت استاد ابولقاسم پاینده، نویسنده و مترجم معاصر است که ترجمه فارسی روان او از قرآن کریم جزو بهترین ترجمه ها از این مصحف شریف است.
ابوالقاسم پاینده روزنامه نگار، داستان نویس، مترجم برجسته ایرانی در سال ۱۲۹۲ شمسی در نجفآباد اصفهان چشم به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی را در نجف آباد،و صرف و نحو عربی و فقه اسلامی و فلسفه را در اصفهان آموخت. او دارای هوش و حافظه خوبی بود. زیاد میخواند، هرچه را هم که میخواند به خاطر میسپرد و به موقع از آن استفاده میکرد. پاینده کار مطبوعاتی را از سال ۱۳۰۸ در روزنامهٔ «عرفان» اصفهان آغاز کرد که یکی از بهترین روزنامههای شهرستان ایران در زمان خودش بود.
پاینده در ۱۳۱۱ به تهران رفت و در روزنامههای «شفق سرخ» علی دشتی و «ایران» زین العابدین رهنما به کار پرداخت و در همان زمان در وزارت پست و تلگراف و تلفن هم استخدام شد، اما چون این کار به مذاق او نمیآمد، خود را به وزارت (معارف و اوقاف و صنایع مستنظره) که وزارت آموزش و پرورش امروزی است منتقل کرد. پاینده چندی هم به عنوان سردبیر مجله «تعلیم و تربیت» به کار پرداخت. وی مدیریت مجله «صبا» را که در سال ۱۳۲۱ تأسیس کرده بود عهدهدار شد و آن را در زمره یکی از موفقترین نشریات در تاریخ مطبوعات ایران ثبت کرد. پاینده در دوره دوم مجلس موسسان و دورههای بیست و یکم و بیست و دوم مجلس شورای ملی، نماینده مردم نجفآباد، و در سال ۱۳۴۴، نماینده ایران در کنفرانس اسلامی مکه بود.
ترجمه قرآن کریم
پاینده مترجم و نویسنده ای پرکار بود. تسلط او بر زبان و ادب فارسی و عربی و آشنایی با انگلیسی و فرانسه و تجربه ممتدش در روزنامه نگاری، نثری روان و بی غلط به او بخشیده بود که ویژگی برجسته آثارش بود. از این میان، اهمیت کار او بیشتر در ترجمه های فصیح و جذابی است که از عربی به فارسی انجام داده و نثر آنها، در عین امروزین بودن، یادآور فخامت متون کهن فارسی است.
دروس مقدماتی که در نجف آباد خوانده بود به همراه دانش عربی و تجربه های دیگرش موجب شد که او روی ترجمه قرآن کریم به فارسی کار کند. ابوالقاسم پاینده، در سال ۱۳۳۶ قرآن را به فارسی روان ترجمه کرد. این ترجمه که نقطه عطفی در ترجمه های معاصر قرآن است، همچنان موفق و ممتاز به شمار میآید و میتوان آن را مهمترین اثر پاینده نامید.
مقدمه مفصل او بر این ترجمه نیز تحسین همگان را برانگیخت و صاحب نظران، آن را اثری ماندنی در تاریخ نثر فصیح فارسی می دانند. پاینده در این مقدمه، پس از بیان نحوه آشنایی خود با قرآن و آرزوی سی سالهاش در ترجمه آن، به اجمال سرگذشت اسلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را مرور میکند و سپس بخش عمده مقدمه را به مباحث قرآنی اختصاص میدهد.
وی در مقدمه عالمانه خویش ضمن انتقاد به ترجمههای موجود مبنای کار خود بر این قرار داده که از معانی قرآن آنچه را مردم عادی عرب عادی می توانند دریافت تواند کنند، به فارسی بیان کند. گر چه وی ترجمه خود را، ترجمهای تحت اللفظی نامیده است. اما این ترجمه را باید در ردیف ترجمههای محتوائی قرارداد که از سبک و سیاق امروزی و همه فهم برخوردار است.
مرحوم پاینده، در ابتدای ترجمه قرآن خویش، طی مناجاتی با خدای متعال نوشته است: «خدایا! من این کوشش خاص تو کردم و این رنج به وفای آن نذر که با تو داشتم، بردم و از همه کسان رو به تو آوردم و دل بر تو نهادم و امید به تو افکندم و از آن لطفهای بی کران و نظرهای نهان که تو را با بندگان هست، امید قوی دارم که این پیشکش ناچیز، در پیشگاه عزیز تو به معرض قبول افتد که احراز رضای تو ای خدای لایزال! مرتبتی مافوق مرتبت هاست…. خدایا! جان ما به نور هدایت خویش روشن کن و ما را از ظلمات آرزوها و هوسها، به آن عالم صفا و وارستگی که خاص بندگان مطیع خویش کردهای، راهبر باش که هر که با تو پیوست، از همگان رَست و موهبت جاویدان، این است».
با این همه، نقدهایی هم بر ترجمه او وارد شده که سلسله نقدهای استاد محمد فرزان از آن شمار است و پاینده آنها را در چاپهای بعدی ترجمه خود اعمال کرد؛ البته اولین نقد منتشر شده بر این ترجمه، به قلم شهید مرتضی مطهری در مجله یغما منتشر شد.
ترجمه و گردآوری نهج الفصاحه
ابوالقاسم پاینده، همچنین کتاب دو جلدی نهج الفصاحه را گردآوری و ترجمه کرده است. او در این کتاب، به گردآوری و ترجمه احادیث و کلمات قصار بازمانده از پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله همت گماشت. پاینده در مقدمه صد و هفتاد صفحه ای خود بر این کتاب، تاریخ اسلام و شیوه سخن گفتن رسول خدا صلی الله علیه و آله را به خوبی بررسی می کند و در جایی از این مقدمه می نگارد: «گفتار محمد صلی الله علیه و آله شیوه ای دارد که خاص اوست. این جان منور که ثبات کوه و مناعت آسمان و شکوه صحرا داشت، به هنگام کلام، از ضمیر دریاوش خویش، مرواریدها می پراکند که نقاد خبیر از محک آن به حیرت می شود که گفتار وی از آن اوج و حضیض ها که در سخن ها هست و از آن ضعف و قوت بیانی که بلای متکلمان گشته، مصون مانده است.»
سخنان بزرگان درباره ترجمه قرآن پاینده
*ابوالقاسم پاینده علاوه بر ترجمه زیبای قرآن یک نثر زیبایی در ابتدای آن با عبارات زیبا و شیرین و شیوهای مخصوص خود نگاشته است که مورد توجه آیت الله بروجردی نیز قرار گرفت و آن را تحسین کرد. شهید مطهری نیز درباره این مقدمه گفته است: «کسی که این مقدمات را نوشته به حق باید فرد با اطلاع و صاحب سبکی باشد.»
*علامه امینی نویسنده کتاب الغدیر، در نامهای به مرحوم پاینده، در مورد قرآن ترجمه شده ایشان نوشت: «آن چه سرمایه خیر دنیا و آخرت شماست، این صحایف است و بس. زحمتی که باید برای آن ارزشی فوقالعاده قائل شد و تقدیر و ستایش کرد و افتخار نمود، این قدم برجستهای است که در راه ترجمه قرآن عظیم برداشتهاید و الحق خوب از عهده برآمدهاید. آفرین بر آن خامه شیوا و بیان رسا و شیرین.»
*عبدالحسین زرین کوب درباره این تر جمه نوشته است: «مترجم، بی آنکه برای توضیح بیشتر، جز در موارد بسیار نادر، چیزی بر متن بیفزاید، معانی را به فارسی درست و روان بیان می کند، و این کاری است که بسیاری از مترجمان سلف بر آن دست نیافته اند.»
ابوالقاسم نجف آبادی، معروف به پاینده، در سال های آخر حیات پربار خویش، انزوا گزیده بود و تمام وقتش را به تحقیق، تالیف و ترجمه می گذراند. او سرانجام پس از گذراندن عمری زندگی پرنشیب و فراز، در روز هجدهم مردادماه ۱۳۶۳، با این جهان بدرود گفت و در قبرستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.
روانش شاد باد.