افتتاحیه قبرستان نجف آباد
افتتاحیه قبرستان نجف آباد
چند سال مانده به پیروزی انقلاب، قبرستان جدید نجفآباد آماده شد و همه منتظر یک جنازۀ خاص بودند تا با آن، قبرستان را افتتاح کنند. متنفذین و مسئولان، نظرشان روی یک شخصیت روحانی بود ولی کشته شدن یک دانشجوی نجفآبادی ورق را برگرداند.
«رمضان ابراهیمی» دانشجوی سال سوم علومپزشکی تهران بود که با همکلاسیهایش میروند اردوی تفریحی در ارتفاعات کرمان. وقتی چند تا از دخترها در خطر سقوط قرار میگیرند، ابراهیمی نجاتشان میدهد ولی خودش سقوط کرده و در دم کشته میشود. پدرش، نعلبند و از طبقۀ ضعیف بود و برایش قبری در قبرستان پنججوبه آماده کرده بود ولی تعدادی از چهرههای سرشناس و چپ شهر، خواب دیگری دیده بودند.
حسین رحیمی آمد سراغم و گفت: «با شهردار و فرماندار صحبت کن تا رمضان را در قبرستان جدید دفن کنیم». سراغ نجاتپور (شهردار) و فروزش (فرماندار) را که گرفتم، فهمیدم هر دو نفرشان رفتهاند عیادت «حاج فتحالله سبحانی» رییس انجمن شهر. موقعیت خوبی بود. با رحیمی در گوشهای نشستیم و در موقعیتی مناسب، موضوع را من مطرح و رحیمی با چاشنی کردن یک سخنرانی هیجانی، پیشنهاد را قبولاند.
مرحلۀ بعد، راضی کردن پدر متوفی بود که موافق نبود و در نهایت با وجود مخالفت او، جنازه را با ترفندهای خاص در قبرستان جدید خاکسپاری کردند. قبرستان جدید به «ابراهیمیه» معروف شد و مدتی بعد بچهخواهر متوفی که قصاب و در و پنجرهساز بود، تابلوی فلزی بزرگی هم برایش ساخت. یکی، دو سال که گذشت، یکی از منبریهای سرشناش شهر در سخنرانیاش گفت: «باید اسم قبرستون رو عوض کنیم. ابراهیمی جوون بوده و مرگ افتاده بین جوونها». با همین پیشنهاد، تابلو را حذف کردند و اسم قبرستان را گذاشتند «جنتیه».
(حسین رحیمی؛ بسیار باهوش بود و الآن به عنوان یک شهروند ثروتمند، در آمریکا زندگی میکند. برادرش، از صنعتگران شاخص نجفآباد و استان محسوب میشود.)
* بخشی از کتاب ناگفته ها، خاطرات محمد رضا پزشکی خبرنگار روزنامه اطلاعات در دهه های ۴۰ و ۵۰ نجف آباد، جدیدترین اثر انتشارات مهر زهرا در موضوع تاریخ شفاهی
افتتاحیه قبرستان نجف آباد
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰