انتقاد از کیفیت پایین اولین فیلم جدی دفاع مقدس نجف آباد
فیلم سینمایی “۵۰ قدم آخر” آخرین ساخته کیومرث پور احمد که بیشتر هزینه ساخت آن را کنگره سرداران و ۲۵۰۰ شهید و لشگر زرهی ۸ نجف اشرف تامین کرده اند در اکران فجر خود با انتقادات جدی مواجه شده است. در این فیلم قرار بود زندگی یکی از نیروهای اطلاعات عملیات لشگر ۸ که در […]
فیلم سینمایی “۵۰ قدم آخر” آخرین ساخته کیومرث پور احمد که بیشتر هزینه ساخت آن را کنگره سرداران و ۲۵۰۰ شهید و لشگر زرهی ۸ نجف اشرف تامین کرده اند در اکران فجر خود با انتقادات جدی مواجه شده است.
در این فیلم قرار بود زندگی یکی از نیروهای اطلاعات عملیات لشگر ۸ که در جریان عملیات والفجر ۴ پس از زخمی شدن نزدیک به ۱۷ روز بدون غذا در منطقه نیروهای عراقی زنده ماند بازسازی شود ولی در عمل کمترین نشانه ای از رزمندگان این لشگر همیشه پیروز می توان در این فیلم دید.
به نظر میرسد مسئولان کنگره شهدای نجف آباد که کلید این کار را زدند باید در قبال کیفیت این فیلم و هزینه هایی که در این خصوص صورت گرفته به مردم،خانواده شهدا و رزمندگان گمنام این شهرستان پاسخ گو باشند.
در ادامه نقد روزنامه همشهری در مورد این فیلم را می توانید مطالعه کنید:
شکست بزرگان و حیرت عشاق سینما
روزهای نهچندان دلانگیز
جشنواره به روزهای پایانی نزدیک میشود و البته در این شمارش معکوس لحظههای نگرانکننده هم هر لحظه بیش از پیش درنظر میآید؛ نگرانیهایی از جنس قطع امید از فیلمسازانی که امید تماشاچیان سینما به فیلمهای تازه آنها سنجاق شده بود و حالا فقط ناامید شدهاند، نگرانیهایی از جنس اینکه سال جدید سینمایی ۵فیلم خوب هم برای رو کردن ندارد.
قدمهایی به سوی پرتگاه
وقتی کیومرث پوراحمد پس از سالها سر صحنه فیلمی رفت و در مقام کارگردان فریاد زد حرکت، خیلیها منتظر خلق یک اثر با مضمونی اجتماعی و جنگی بودند. او با «اتوبوس شب» توقعها را بسیار بالا برده بود و گواه این ادعا هم سالن لبریز از جمعیتی بود که عصر پنجشنبه در کاخ جشنواره برای تماشای «۵۰قدم آخر» در انتظار بودند. فیلم تقدیم شده بود به احمد کاظمی، نجفآباد و سربازان شناسایی روزهای جنگ و کاش به همینخاطر هم که شده پوراحمد فیلمی نمیساخت که باید برای بد بودنش به تأسف سر تکان داد. ضعفهای ۵۰قدم آخر آنقدر جدی و عجیب است که اگر نام کارگردانش معلوم نبود، میشد بهعنوان یک فیلم درجه۲ فرستادش روی آنتن تلویزیون. فیلمنامه چندپاره و بازی بیشتر خندهدار بابک حمیدیان را بگذارید کنار پلانی که یک سگ ولگرد و گرسنه با بو کردن شیشه گلاب به خط مقدم میرود و رزمندهای را – که قبل از شروع عملیات شناسایی رویش گلاب ریخته بودند – پیدا میکند تا جان رفیق مهندسش را نجات دهد.
نشریه شبانه
ساعت ۱۰صبح پنجشنبه است و فیلم محمدمهدی عسگرپور در کاخ جشنواره به نمایش درآمده است. ساعت ۱۶فیلم کیومرث پوراحمد تا لحظاتی دیگر به نمایش درمیآید. ساعت حدود ۱۸است و فیلم به پایان رسیده و البته زحمت اهالی بولتن جشنواره به ثمر نشسته است. نشریه روزانه گفتوگویی مفصل انجام داده است با کارگردان فیلمی که ۱۰صبح به نمایش درآمد و کمتر از ۳ساعت بعد نشست آن به پایان رسید؛ یک پرونده ویژه برای فیلمی که پروندهاش در گذر پرسرعت جشنواره ساعتها پیش بسته شده و در خوانش مطالب مشخص میشود مصاحبهکننده احتمالا بدون دیدن فیلم زحمت مصاحبه را کشیده است. این روال تعجبانگیز و هر روز نشریه جشنواره فیلم فجر است. نکته مهم اینکه اگر بولتن قرار است پوششدهنده وقایع روزانه باشد، گردانندگانش نباید مصاحبههایی قدیمی را به خورد جماعت بدهند و اگر قرار است بهاصطلاح در سنگر پیشخبر و استقبال از نمایش فیلمها باشد، نشریه را اول وقت بهدست تماشاچیان برسانند.
[…] آباد نیوز: امیدواریم سرنوشت این سریال همچون «پنجاه قدم آخر» نشود که به جای روایت ماجرای بی نظیر یکی از رزمندگان […]