بلوچ انقلابی در نجف آباد

امام‌بخش، گاهی با پیکان‌اش برای بردن اعلامیه می‌آمد خانه‌مان. یک‌بار مادرم از شیوۀ وضو گرفتنش در کنار حوض فهمید که اهل تسنن است و خیلی غُر و نُق کرد که چرا این را آوردی خانه‌مان! گفتم دوست بچه‌ها است و خیلی نمی‌شناسم‌اش، چند شب مهمانه و بر می‌گرده شهرشان.

این‌ها خانوادگی شجاع بودند، برادرانش دو‌ روز قبل از پیروزی انقلاب، مجسمۀ شاه در میدان مرکزی زاهدان را روزِ روشن با وانت سیمرغ کشیده بودند پایین و توی خیابان‌ها چرخانده بودند؛ کاری که حتی انقلابی‌های پُر ادعا هم جرات انجامش را نداشتند.

بعد انقلاب، وقتی رفتم دنبال کلت‌هایی که از قبل انقلاب پیش‌اش مانده بود، همه را خیلی ماهرانه داخل درب پیکان کمیته جاساز کرد. در مسیر بازگشت، عمداً حکم کمیته را نشان ندادم تا ببینم کسی جای اسلحه‌ها را پیدا می‌کنه یا نه. همه جای ماشین را زیر و رو کردند ولی کار امام‌بخش به قدری تمیز بود که حتی شک هم نکردند.

روایتی از تاریخ شفاهی نجف آباد

تصاویر انقلاب در نجف آباد

بلوچ انقلابی در نجف آباد