فراخوان برای راننده تانک در نجف آباد

عصر 31شهریور که عراق حملۀ سراسری‌ به ایران را شروع کرد، همان شب به دعوت شیخ غلامحسین ‌نادی، جمع شدیم در شبستان حوزۀ علمیۀ آیت‌الله ریاضی نجف آباد در خیابان امام. هر چی جوان انقلابی و فعال می‌شناختم، آن شب جمع بودند.

فراخوان برای راننده تانک در نجف آباد

عصر ۳۱شهریور که عراق حملۀ سراسری‌ به ایران را شروع کرد، همان شب به دعوت شیخ غلامحسین ‌نادی، جمع شدیم در شبستان حوزۀ علمیۀ آیت‌الله ریاضی نجف آباد در خیابان امام. هر چی جوان انقلابی و فعال می‌شناختم، آن شب جمع بودند.

نادی گفت: «همه باید به فکر دفاع باشیم، برید دوباره کوکتل‌مولوتف درست کنید!» خبری از سازماندهی و تشکیلات نبود و هر کس واسۀ خودش حرفی می‌زد و پیشنهادی می‌داد. یکی پیشنهاد می‌داد واسۀ جنگ‌شهری آماده بشیم و دیگری از برگزاری دوره‌های آموزشی می‌گفت. قرار شد هر کس بر اساس تخصص‌اش، خودش را آماده کند تا شب بعد برای جزئیات اعزام و تصمیم‌های دیگر برنامه‌ریزی کنیم.

وسط آن همه اضطراب و نگرانی، شوخی مهدی طالب هم گل کرده بود. ادعا کرد با رانندگی تانک آشناست و شروع کرد به ثبت‌نام متقاضیان. گفت هر کس علاقه داره، فردا اول صبح بیاد فلان‌جا تا آموزش‌اش را شروع کنیم. از نشانی‌اش فهمیدم پاتوق تانکر‌های فاضلاب را میگه. با چشم و ابرو حالیش کردم که قضیه را فهمیدم ولی خواست قضیه را لو ندهم. حتی خودم ثبت‌نام کردم و بقیه را تشویق کردم برای آموزش کار با تانک. شب بعد که دوباره جمع شدیم، اون‌هایی که سرکار رفته بودند، حسابی شاکی شدند. این موضوع تا مدت‌ها بهانه‌ای شد برای خندیدن بچه‌ها.

دومین شب تجمع جوان‌های شهر که با اولین شام مهر‌ماه۵۹ همراه بود، یک تفاوت مهم داشت؛ غیبت احمد حجتی مسئول وقت جهاد و تعدادی از دوستانش. احمد همان شب اول با حسین پارسا، احمد‌رضا کاظمی، محمود حجتی، اسماعیلی، عبدالحسین جلالی، عبدالحسین رجایی، لطفعلی اسماعیلی، بهادران، کازرونی و مشتاقیان با چند ماشین از جهاد راهی خرمشهر شده بودند.

شهید مهدی طالب، شانزدهم اردیبهشت ۶۱ در سن ۲۶سالگی طی عملیات الی بیت المقدس در جاده اهواز به خرمشهر، با مسئولیت جانشین فرماندهی گردان به شهادت رسید.

  • بخشی از خاطرات یکی از مبارزان انقلابی نجف آباد که در دست چاپ است.
شهید مهدی طالب

شهید مهدی طالب

شهید مهدی طالب

شهید مهدی طالب

فراخوان برای راننده تانک در نجف آباد