معلم نجف آبادی که ماجرای «دانش آموز ویدئوی شیب، بام!» را تلافی کرد

گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، «بیژن درست روبروی تخته و جلوی کلاس ایستاده است، معلم پشت دوربین است و فقط صدایش شنیده می‌شود، سوالات خود را می‌پرسد و بیژن سراپا استرس و ترس، فقط وقت می‌کند چند بار سوال معلم را تکرار کند…»

ا

ین متن کوتاه بخشی از همان ویدئویی است که خیلی وقت پیش دست به دست چرخید و بیژن به عنوان بازیگر نقش اول ویدئویی با عنوان «شیب، بام!؟» معروف شد، شهرتی که مسیر زندگی‌اش را تغییر داد. تا جایی که گزارشگر سیما به سراغش می‌رود و از ترک تحصیلش خبر می‌‌دهد… از بیژن دلجویی می‌شود، در یک برنامه زنده از سوی محسن تنابنده به بازی در یک سریال پرطرفدار دعوت می‌شود و ماجرا به خیر و خوشی تمام!

*از خانم معلم «کلاس اول الف» تا آقا معلم مدرسه بیژن!

بعد از فروکشیدن تب و تاب ماجرای بیژن و موضوعی که در فضای مجازی ختم به خیر شد! خانم معلم کلاس اول الف با اقدام خود توانست ماجرای «دانش آموز ویدئوی شیب، بام!» را تلافی کند،‌ وی طی یادداشتی که در وبلاگ شخصی‌اش منتشر کرد تصمیم گرفت تا تمام دانش‌آموزان کلاس خود را در یک جمله شرح دهد و اما جملاتی که این خانم معلم در توصیف دانش‌آموزان خود به کار برده گوشزدی به آقا معلم مدرسه بیژن شد.

نکته قابل تأمل در جملاتی که این خانم معلم در خصوص دانش‌آموزان خود نوشته بود مورد توجه قراردادن نکات مثبت شخصیت کودکان در تصمیم‌گیری برای انتخاب نوع تعامل با آنهاست.

نکته‌ای که در نظر گرفتن آن موجب تشویق فرد به تکرار رفتارهای مثبت می‌شود؛ اینکه در یک کلاس ۲۸ نفری تمام دانش‌آموزان حرف گوش کن، مؤدب و درس‌خوان باشند اندکی غیرممکن به نظر می‌رسد، اما این خانم معلم با نوع شرحی که از شخصیت دانش‌‌آموزان کلاس خود داشته است، به صورت غیر مستقیم نکته مهم تربیتی را به اولیاء و معلمان دانش‌آموزان گوشزد کرده است.

به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم به سراغ این خانم معلم رفتیم تا بیشتر با وی و دانش‌آموزان کلاسش آشنا شویم،‌ دانش‌آموزانی که شاید گاهی مثل بیژن در پاسخ به سوالات معلم هول شوند اما مسخره هرگز!

– مرضیه معین نام خانم معلم کلاس اول الف دبستانی است در شهر نجف‌آباد، وی ۷ سال سابقه تدریس در پایه اول دبستان را دارد و با علاقه می‌نویسد، می‌گوید وبلاگش نیز در چند مسابقه رتبه آورده است؛‌ وی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس این طور علاقه‌اش به نوشتن درباره دانش‌آموزانش را بیان می‌کند: من عادت کردم به اینکه هر روز در وبلاگم مطلبی بنویسم، از دانش‌آموزانم که الان کلاس پنجم هستند تا دانش‌آموزان همین امسال در وبلاگم مطلب دارم؛ چون مطالب به صورت عمومی منتشر می‌شود برای اینکه برای کسی مشکلی پیش نیاید گاهی اسامی و موقعیت‌ها را تغییر می‌دهم، دانش‌آموزان و خانواده‌ها استقبال خیلی خوبی از وبلاگم دارند.

وی در خصوص رفتار معلم بیژن اظهار داشت:‌ معلمی که ویدئو شیب، بام؟! را می‌گیرد، ایراد و مشکل خودش را با صدای بلند فریاد می‌زند. در خصوص اینکه برخی از خانه‌ها را شیب دار می‌سازند دلیل نمی‌شود که آن دانش‌آموز حتماً شیب را دیده باشد. خب ممکن است دانش‌آموزی که در اصفهان زندگی می‌کند هرگز دریا را ندیده باشد یا دانش‌آموزی که در جنگل زندگی می‌کند هرگز کویر را ندیده است، همچنین این موضوع نیز دلیل نمی‌شود تا این مباحث از کتاب درسی حذف شود بلکه وظیفه آموزش صحیح معلم در اینجا مطرح می‌شود.

*کاری که معلم بیژن نکرد!

خانم معین ادامه داد: می‌توان با چند تکه چوب یک خانه شیب‌دار ساخت و سپس به دانش‌آموز شیب و دلیل ساخت‌ خانه‌های شیب‌دار را توضیح داد. به عقیده بنده در این کلیپ معروف معلم مشکل و ایراد خودش را با صدای بلند فریاد می‌زند. چراکه رسالت معلم چیزی به جز آموزش نیست؛ این اشکال و ایراد دانش‌آموز نیست که نمی‌داند شیب، سقف و بام چیست این ایراد به معلم وارد است.

*خانم معین چه‌طور دانش‌آموزانش را می‌بیند؟!

وی در پاسخ به این پرسش که چطور توانسته فقط نکات مثبت دانش‌آموزان کلاس خود را در نظر داشته باشد،‌ بیان کرد:‌ اینکه ما انتظار داشته باشیم تمام بچه‌های کلاسمان فوق‌العاده خوب و زیبا بخوانند، بنویسند، محاسبه کنند و در ساخت کاردستی خلاقیت داشته باشند ممکن نیست. به اذعان تمام همکارانم امسال یکی از سخت‌ترین سال‌های تدریس من‌ است، اما این موضوع را در هیچ یک از مطالب وبلاگ بنده نمی‌توانید مشاهده کنید.

این خانم معلم گفت: اگر دانش‌آموزی دارم که بیش از حد بازیگوش است ولی در مقابل خط و نقاشی خوبی دارد و از عهده یکسری‌ کارها بر‌می‌آید. من بیشتر وقتم را می‌گذارم و بچه‌ها را خوب نگاه می‌کنم، اگر دارد ناراحتم می‌کند با خودم می‌گویم چقدر قشنگ می‌تونه از عهده من بربیاید و من رو دور بزند و حالا که دارد من را ناراحت می‌کند من چه کاری می‌توانم انجام دهم که این وضعیت تغییر کند. سعی می‌کنم در اکثر مواقع با ایجاد فضای شاد برای کودک و جملاتی طنز که موجب تلنگر در دانش‌آموز بشود، به صورت غیرمستقیم هم اشتباه دانش‌آموز را به وی گوشزد کرده باشم و هم از ایجاد فضای استرس و ترس برای فرد جلوگیری کنم.

خانم معلم کلاس اول الف نحوه تعامل با دانش‌آموزانش را بیشتر توضیح می‌دهد: بعضی موقع وقتی بچه‌‌ها باهم دعوایشان می‌شود برخی از همکارانم فقط نظاره‌گر هستند و عده‌ای هم دو طرف دعوا را با شدت از هم جدا می‌کنند، اما من سعی می‌کنم خیلی آرام بروم بالای سرشان و به آن کسی که عصبانی‌تر است می‌گویم بیا باهم صحبت کنیم،‌ فقط در همین حد، این امر موجب می‌شود که فرد آرام بشود و شروع کند با بیان علت عصبانیت‌اش خودش را خالی کند و بیرون بریزد.

وی می‌افزاید:‌ وقتی بچه‌ها را برای پاسخ به سوالات به جلوی تخته صدا می‌زنم، اگر درس هم بلد نباشند سعی می‌کنم به دور از تحقیر اشتباهاتشان را با خنده متذکر شوم تا دانش‌آموز اگر هم درس نخوانده است از آمدن به پای تخته نترسد؛‌ چیزی جز عشق بین من و دانش‌آموزانم وجود ندارد و هیچ چیز به اندازه عشق نمی‌تواند معلم را کمک کند.

خانم معین در خصوص احساس دانش‌آموزان از خواندن و انتشار خاطراتشان در وبلاگ شخصی‌اش این طور می‌گوید: بچه‌ها به وبلاگم می‌روند و خاطرات خودشان را می‌خوانند و نظر می‌گذارند حتی برخی دفترچه خاطرات خود را می‌آوردند و می‌گویند آن مطلبی را که در وبلاگتون برای من بود را با خط خودتان برایم بنویسید.