گواهینامۀ دوچرخه در نجف آباد

از وقتی سر و کلۀ دوچرخه در نجف‌آباد پیدا شد تا اوایل دهه50، دوچرخه‌سواری قوانین خاص خود را داشت. هر دوچرخه باید دارای سند مالکیت و پلاک بوده و مشخصات سند، روی تنۀ دوچرخه نیز حک شود.

گواهینامۀ دوچرخه در نجف آباد

از وقتی سر و کلۀ دوچرخه در نجف‌آباد پیدا شد تا اوایل دهه۵۰، دوچرخه‌سواری قوانین خاص خود را داشت. هر دوچرخه باید دارای سند مالکیت و پلاک بوده و مشخصات سند، روی تنۀ دوچرخه نیز حک شود.

اولین کاری که باید بعد از خرید دوچرخه انجام می‌شد، کوبیدن شمارۀ تنه‌اش بود. این‌کار را «رضا سیروس» در راستۀ گیوه‌دوز‌های بازار نجف‌آباد انجام می‌داد. بعد باید می‌رفتی شهرداری و عوارضش را پرداخت می‌کردی تا یک برچسب تسویه تحویل گرفته و روی تنه نصب کنی. شرط دیگر دوچرخه‌سواری، داشتن گواهینامه بود که شهربانی بعد از یک امتحان تئوری و آزمون عملی آن‌را صادر می‌کرد.

استوار «بهادری» تنها پاسبان شهر که پاتوق اصلی‌اش میدان (چهارراه) شهرداری بود، علاوه بر تمامی این نکات، گاهی به نحوۀ دوچرخه‌سواری هم گیر می‌داد. درست وسط جایی که الآن چهارراه شده، ستونی سنگینی به ارتفاع یک و قطر یک و نیم متر وجود داشت که بهادری مثل عقابی تیزچشم از بالای آن مراقب تردد انواع وسایل نقلیه به ویژه دوچرخه‌ها بود و هر بار سوتی می‌زد.

به عنوان مثال اگر کسی را ترکِ دوچرخه سوار کرده بودی، جلویت را گرفته و اعمال قانون‌ات می‌کرد. می‌پرسید چه شکلی!؟ بدترین جریمۀ ممکن این بود که در انظار عمومی پیاده‌ات کرده و «والف» دوچرخه‌ات را به جاری نزدیک‌ترین جوی آب بسپارند. حالا تو می‌ماندی و سنگینی بدنۀ دوچرخه‌ای که تا خانه باید تحمل می‌کردی.

دیگر ناظر دوچرخه‌سوارها، «ابوالاحمدی» کارمند اخذ عوارض شهرداری بود که سوار بر وانت چرخ می‌زد و دوچرخه‌هایی که برچسب عوارض نداشتند را بارِ ماشین می‌کرد.

* بخشی از کتاب ناگفته ها، خاطرات محمد رضا پزشکی خبرنگار روزنامه اطلاعات در دهه های ۴۰ و ۵۰ نجف آباد، کاری از انتشارات مهر زهرا (س)

کتاب ناگفته ها اثر محمد رضا پزشکی

کتاب ناگفته ها اثر محمد رضا پزشکی

محمد رضا پزشکی راوی کتاب ناگفته ها

محمد رضا پزشکی راوی کتاب ناگفته ها

گواهینامۀ دوچرخه در نجف آباد