۵اسفند و مصاحبه بغض آلود شهید کاظمی+فیلم
۵اسفند و مصاحبه بغض آلود شهید کاظمی+فیلم
شهید احمد کاظمی، در اواخر خرداد۶۳ و در شرایطی که هنوز پانسمان انگشت قطعشدهاش در عملیات خیبر دیده میشود، در گوشهای از هور در مقابل دوربین نشسته و صحبتهایی متفاوت در رابطه با این عملیات بیان میکند. نکتۀ قابل توجه این مصاحبۀ شش دقیقهای، بغض سنگین فرمانده است که او را چندینبار تا آستانۀ گریستن پیش میبرد.
در این فیلم، تردد خودروها بر روی جاده ۱۴ کیلومتری سید الشهدا نیز دیده می شود که به همت جهاد سازندگی استان های مختلف کشور به ویژه جهاد نجف آباد، طی بیش از سه ماه احداث و در خرداد ۶۳ مورد بهره برداری قرار گرفت.
طی عملیات خیبر، بیش از سیصد نفر از نیروهای نجف آبادی لشکر۸ به شهادت می رسند که اوج آن در روز ۵ اسفند با شهادت نزدیک به ۲۰۰ رزمنده این شهر، رقم می خورد. به همین مناسبت، پنجم اسفند به عنوان «روز حماسه و ایثار مردم نجف آباد» نام گذاری شده است.
از عملیات خیبر، که اولین حرکت آبی و خاکی ایران در دوران دفاع مقدس محسوب می شد، به عنوان یکی از سخت ترین مقاطع جنگ نام برده می شود.
در ادامه میتوانید متن کامل این مصاحبه را با مختصری ویرایش در کلمات و جملات، مطالعه کنید:
در این فرصتی که پیش آمده و صحبتها ضبط میشود و میماند، چند کلمهای در رابطه با عملیات خیبر صحبت کنیم. روزهایی که صحبت میشد از عملیات و خودمان را آماده میکردیم برای عملیات، پیشآمدهایی که قبل از عملیات بود و حال و هوایی که قبل از عملیات بود، شاید ما نمیتوانستیم به راحتی درک کنیم و بفهمیم که در آینده، چه در پیش داریم. حال و هوا و وضعیت قبل از عملیات، جوری بود که صحبت میکردند از یک روزهای خیلی خوب و شاهد یکی از عظیمترین صحنههای جنگمان باشیم؛ روزهایی که در تاریخ اسلام و در تاریخ انقلابمون به نام روزهای فداکاری و ایثار ضبط میشه ولی خوب ما نمیفهمیدیم.
عملیات شروع شد و نام عملیات به نام «خیبر» نامگذاری شد. نامِ خیلی زیبا و قشنگی دارد. خیبر، نام جنگی است در صدر اسلام که پیامبر در آن حضور داشتند و بر ضد کفار مبارزه کردند و با تمام سختیها، پیروزیهای ظاهری دنیا را به دست آوردند. در عملیاتی که ما داشتیم، شاهد عجیبترین صحنههای فداکاری، ایثار و از خودگذشتگی بودیم که اگر الآن فکرش را بکنیم و بخواهیم آن صحنهها را در نظرمان بیاوریم، واقعاً برای خودمان غیر قابل تصور است که ما چنین صحنههایی داشتیم. اگر قبل از عملیات سوال میکردند یا برای ما تعریف میکردند، برایمان غیرقابل قبول و غیرقابل باور بود که ما میتوانیم چنین فداکاری و ایثاری را شاهدش باشیم. ولی خداوند در این عملیات به ما نشان داد که میشود با توکل بر خودش، صحنههای عظیم و بزرگی را به وجود بیاوریم. ما دیدیم که در مدت چند روزی که جنگ در این جزایر مجنون بود و سنگینترین سلاحمان آرپیجی بود و نتوانستیم از سلاحهای اجتماعیمان استفاده کنیم، رزمندگان اسلام با این سلاحهای انفرادی چگونه مقاومت کردند و به جایِ آتشِ توپخانه، به جای تانک و به جای سلاحهای اجتماعی، از جان خودشان و از خون خودشان مایه گذاشتند و از اسلام عزیز، در این صحنه و در این منطقۀ خیلی محدود، دفاع کردند. واقعاً با فداکاری و ایثار خونشان اجازه ندادند که دشمنان اسلام بتوانند هدفهایی که تصرف کرده بودیم را پس بگیرند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰