تحلیل روزنامه گاردین از چهار شهید مدافع حرم نجف آباد

روزنامه بین المللی گاردین در شماره اخیر خود طی مقاله ای ضمن بررسی نقش شهر نجف آباد در پیروزی انقلاب و سالهای دفاع مقدس، ضمن نام بردن از چهار شهید مدافع حرم لشگر زرهی ۸ نجف اشرف به همراه زمان و مکان شهادت آنها علاوه بر توهین به مقام این شهیدان و مردم شهید پرور […]

روزنامه بین المللی گاردین در شماره اخیر خود طی مقاله ای ضمن بررسی نقش شهر نجف آباد در پیروزی انقلاب و سالهای دفاع مقدس، ضمن نام بردن از چهار شهید مدافع حرم لشگر زرهی ۸ نجف اشرف به همراه زمان و مکان شهادت آنها علاوه بر توهین به مقام این شهیدان و مردم شهید پرور شهر، به نوعی تلاش می کند نقش فعالیت های سپاه قدس را در تحولات منطقه به چالش بکشد.

گاردین در این مقاله که آن را حاصل قلم برخی دوستان و همکاران ایران و اطلاعات کسب شده از رسانه های محلی ایران می داند از نجف آباد به عنوان شهری نام می برد که پیش از این به دلیل داشتن باغات میوه شهرتی جهانی داشته ولی امروز به خاطر پشتیبانی ها و حمایت هایی که از بسیج،سپاه و نیروی قدس می کند به معروفیت خاصی در سطح رسانه های گروهی دست پیدا کرده است.

در ادامه مقاله از نجف آباد به عنوان یک شهر کوچک بسیار مذهبی در مرکز ایران نام برده می شود که نقش مهمی در پیروزی انقلاب داشته نام برده می شود و ضمن اشاره به آمار بسیار زیاد کشته شدگان (شهیدان) این شهر در جنگ ۸ ساله با عراق به نقش آیت اله منتظری در حمایت از نهضت امام خمینی نیز اشاراتی می شود.

گاردین همچنین می افزاید: این شهر همانقدر که به داشتن ویلاهای زیبای خود شناخته شده، به داشتن مراکز مذهبی و حسینیه های متعددی نیز معروف است.

اشاره بی ادبانه به تشییع کنندگان شهید علیرضا نوری با استناد به تصاویر منتشر شده از این مراسم به همراه نام و نام خانوادگی سه شهید مدافع حرم دیگر این شهر در کنار سابقه حضور آنها در سوریه،رسته رزمی و تاریخ شهادت هر کدام بخش های دیگر این مقاله را تشکیل می دهد.

نویسنده مقاله را با نام بردن از لشگر زرهی ۸ نجف به عنوان یکی از مشهور ترین نیروهای نظامی ایران در جنگ هشت ساله با عراق ادامه داده و مدعی می شود نزدیک به ۸ هزار نفر از نیروهای این مجموعه جان خود را در صحنه نبرد تحت فرماندهی احمد کاظمی از فرماندهان شاخص ایرانی که سال ۲۰۰۶ بر اثر سقوط هواپیمایش در نزدیکی دریاچه ارومیه کشته شد، از دست داده اند.

این روزنامه در ادامه به نوعی وجود چنین شهدایی را ناقض ادعای ایران در خصوص داشتن نقش صرفا مشاوره ای در عراق و سوریه می داند و با اشاره به تصاویر ثبت شده از حضور قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس در صحنه های مختلف جنگ در این کشورها، بر موضع خود تاکیدی مجدد می کند.

مقاله تلاش می کند برگزاری مراسم یادبود برای چنین شهدایی را محدود به خانواده های این افراد کرده و از محدود بودن اطلاع رسانی رسانه های گروهی در این زمینه به عنوان گواه این مدعا نام می برد.البته در ادامه به این نکته اشاره می کند که برخی فیلم سازان تلاش دارند برای چنین سوژه هایی کارهایی را تولید کنند ولی این موارد را محدود قلمداد کرده و پیدایش آنها در مجموعه های دانشگاهی و مذهبی را امری طبیعی می داند.

اشاره به نقش نیروهای افغانی و پاکستانی در جنگهای کشورهای عراق و سوریه به عنوان نیروهای مدافع حرم و حمایت های ایران از آنها دیگر بخش مقاله است که در ادامه نویسنده باز هم ادعای کمک مشاوره ای ایران در چنین نبردهایی را با توجه به شهادت نیروهای سپاه قدس و بسیجیان به چالش کشیده و بر نقش آفرینی مهم ایران در این صحنه ها تاکیدی مجدد می کند.