نجات یک جانباز پس از ۱۵روز گرسنگی
تخریب چی لشکر۸ نجف اشرف که به واحد اطلاعات عملیات مامور شده پس از رفتن روی مین، نزدیک به ۱۵شبانه روز با بدنی مجروح و تنها با خوردن آب بین مرگ و زندگی تردد می کند تا معجزه وار در اولین صبح عملیات والفجر۴ موقتا از خطر مرگ نجات داده شود. البته این پایان ماجرا […]
تخریب چی لشکر۸ نجف اشرف که به واحد اطلاعات عملیات مامور شده پس از رفتن روی مین، نزدیک به ۱۵شبانه روز با بدنی مجروح و تنها با خوردن آب بین مرگ و زندگی تردد می کند تا معجزه وار در اولین صبح عملیات والفجر۴ موقتا از خطر مرگ نجات داده شود.
البته این پایان ماجرا نیست و «اکبر کاظمی» که سال ها بعد بابک حمیدیان در فیلم منتسب به او بازی می کند، دوبار دیگر تا آستانه کشته شدن توسط ایرانی ها پیش می رود. پانزده روز گرسنگی و شرایط آب و هوایی «دشت شیلر» عراق در نزدیکی شهر بانه، به گونه ای ظاهر او را تغییر داده که تا ۳روز پس از خروج از مهلکه، همچنان یک عراقی محسوب شده و کسی آب و غذای درست و حسابی به این رزمنده نجف آبادی نمی دهد.
در این اتفاق که اواخر مهر سال ۶۲ روی داده، کاظمی به همراه دو نفر دیگر به صورت یک تیم عازم آخرین شناسایی ها قبل از عملیات می شوند ولی با برخورد به گشتی های دشمن مجبور به فرار از مسیری تقریبا ناشناخته شده و در همین حین ۲نفر از آن ها با فاصله زمانی کمی روی مین می روند. تنها نیروی سالم این تیم، یک جوان یزدی است که حوالی صبح نیروهای کمکی را به محل حادثه می آورد ولی در این میان به دلیل جابه جایی کاظمی از محل اولیه، کسی او را پیدا نمی کند.
این رزمنده با وجود داشتن چنین سرگذشت شگفت انگیزی تاکنون حتی برای مردم شهرش نیز ناشناخته مانده و اوقات خود را در مغازه ساده آهنگری اش، همان شغل قبل از جبهه سپری می کند.
اخیرا خاطرات اکبر کاظمی از زمان کودکی تا جانبازی و مقطع پس از جنگ در قالب کتاب «معجزه شیلر» توسط انتشارات مهر زهرا (س) منتشر شده است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰