شهید کاظمی اسطورهای ماندگار در دل ملت ایران
امروز دوازدهمین سالگرد شهادت مردی است که بسیاری از نوجوانان و جوانان سرزمینم تصاویرش را به اتاق خود نصب کردهاند تا مبادا از یاد ببرند که الگویشان کیست. مبادا فراموش کنند که حاج احمد کاظمی نه تنها فرمانده میدان جنگ و مبارزه که فرمانده دل ها و جانها بود. هنوز هم هست و این را […]
امروز دوازدهمین سالگرد شهادت مردی است که بسیاری از نوجوانان و جوانان سرزمینم تصاویرش را به اتاق خود نصب کردهاند تا مبادا از یاد ببرند که الگویشان کیست. مبادا فراموش کنند که حاج احمد کاظمی نه تنها فرمانده میدان جنگ و مبارزه که فرمانده دل ها و جانها بود. هنوز هم هست و این را میتوان از چشم و نگاه همه این جوانها دید.
دلاوریها و شجاعت شهید کاظمی، مبارزات و حضور مستمر در جبهه حق علیه باطل و تمام دستاوردهای ایشان در از اوان جوانی تا روز شهادت بر کسی پوشیده نیست. هنوز هم پس از سال ها همه شهید پر آوازه ایران، سردار شهید حاج احمد کاظمی را میشناسند و از مهر و عاطفه و اقتدارش آگاهند.
سجاد از جوانان بسیجی است، وقتی نام شهید کاظمی را میشنود بی اختیار اشک در چشمانش حلقه میزند، میگوید: اشک شوق است. امکان ندارد نام ایشان را بشنوم و اشک نریزم. شهید کاظمی فرمانده بزرگی بود و هست. ما با وجودی که ایشان را ندیدیم اما درسهای بسیاری از بزرگی، منش و اقتدارشان یاد گرفتیم.
ابوالفضل به عکسهای گوشی همراهش اشاره میکند و میگوید: میبینید؟ عکسهای شهید کاظمی همیشه همراهم هست. من عاشق شهدا هستم. همه شهدا را خیلی دوست دارم اما شهید کاظمی را به خاطر اقتدار و صلابتی که داشتند ،بیشتر دوست دارم هر چه باشد یک ایران است و یک شهید کاظمی.
الگوی شهید محسن حججی
اشکان از جوانانی است که به گفته خودش تا زمان شهادت شهید حججی نه عضو بسیج بوده و نه هیچ فعالیتی در این زمینه انجام داده است، اما پس از شهادت شهید حججی و وقتی متوجه میشود که برای چه و در راهی به شهادت رسیده و الگویش چه کسی بوده از این رو به آن رو میشود. اشکان در توضیح چرایی علاقهاش به شهید حججی و شهید کاظمی میگوید: خدا میداند که من از زمانی که آقا محسن به شهادت رسیده چقدر به ایشان و شهید کاظمی که الگوی شهید حججی بودند علاقمند شدم. حالا من هم این ۲ شهید را الگوی خودم قرار دادهام و چقدر کار بزرگی است اگر حتی یک نفر را به راه شهادت نزدیک کنند.
رفاقت حاج احمد و محسن حججی با شهادت
پدر شهید محسن حججی در مورد علاقه پسر شهیدش به شهید کاظمی میگوید: علاقه محسن به شهید کاظمی از دوران دبیرستان شکل گرفت، آن زمان که من به جبهه میرفتم و عکسهای ایشان را به همراه داشتم اما علاقه اصلیاش به این شهید بزرگوار از راهیان نور آغاز شد. آقا محسن به وصیت شهید کاظمی عمل میکرد. هفتهای دو بار سر مزارش میرفت و ارتباط بسیار عمیقی با شهید کاظمی برقرار کرده بود و این را همه ما متوجه شده بودیم.
محمدرضا حججی افزود: این خواست خدا بود که یک شهید دهه ۶۰ با یک شهید دهه ۷۰ با هم رفاقت داشته باشند. لطف خداوند بود که شهید کاظمی و شهید حججی از طریق شهادت با هم دوست باشند تا نقطه عطفی بین شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم باشد.
افتخار نجفآباد
اکبر رضایی از شهروندان نجفآبادی میگوید: افتخار میکنم که در شهر نجفآباد به دنیا آمده و رشد کردهام. شهری که زادگاه مردان بزرگی مانند شهید کاظمی است. نجفآباد شهدای بسیاری تقدیم این انقلاب کرده است و نمونه اش شهید بزرگ کاظمی و شهید حججی است. مردم این شهرستان به خود میبالند که چنین مردانی در این شهر رشد کردهاند و نام این شهرستان و مردم آن را گرامی و عزیز داشتهاند. شهید حاج احمد کاظمی بزرگترین افتخار ما نجفآبادیهاست.
دوازدهمین سال نبودنت
سردار شهیدم؛ از تو گفتن کار سادهای نیست. من تو را فقط از شنیدههایم میشناسم. از کتابهایی که خواندهام. از اشک پدر وقتی از شما میگوید. باور دارم آن اقتدار و صلابت، آن عاطفه و بزرگمنشی که میگویند در تو بیداد میکرد؛ این را حتی از تصویر چشمانت و لبخند مهربانت که به دیوار اتاق پدر آویزان است میتوان دید و خواند.
سردار شهیدم؛ من تو را با دل و جان خواندهام. با چشم سر ندیدهام. اما با چشم دل هزارها بار دیدهام، شنیدهام و فرا گرفتهام آنچه راهت بود و هدفت. جوانان سرزمین من هم بسیاری تو را ندیدهاند اما اسطورهای تکرار نشدنی برایشان هستی. لبخندت به راستی معنایش همین بود.
دوازده سال بعد از تو هنوز هم عاشقان بیقرار هستند و یکی یکی راهت را ادامه میدهند. این سالها تنها تکرار نامت را قوی تر میسازد. دستان ما را نیز بگیر؛ یاریمان کن که مانند تو دل به این دنیای فانی نبندیم و تنها خدا را برای تمام لحظههایمان داشته باشیم و هرگز برای رضای کسی جز خدا گامی برنداریم.
۱۹ دی؛ آخرین پرواز
فرمانده قهرمان، شهید حاج احمد کاظمی در آخرین دیدار خود با فرمانده خویش مقام معظم رهبری، تقاضای دعا برای شهادت خویش کرد، زیرا مرغ جانش بیش از این تحمل ماندن بر این کره خاکی را نداشت و سرانجام در پروازی دنیوی به پرواز اخروی شتافت و اوج گرفت و به ملکوت اعلی پیوست. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰