نانی که از عذابِ دندان میخورند
نانی که از عذابِ دندان میخورند
آنقدر نوبت داده بودند که فضای محدود اتاق انتظار کلینیک فرسودهشان، جای نشستن نداشت و کرونا همهجا میدوید. برای یک معاینه ساده دندان کودکان که به زور ۲دقیقه طول میکشد، ۴۰ هزار تومان میگیرند؛ حتی اگر بخواهی فقط یک قیمت تقریبی دستت بیاید و بدانی چقدر باید از شکم زن و بچهات بزنی. کارتخوان کلینیک هم جالب است؛ به اسم یک شخص است و احتمالا برخوردار از معافیتهای مالیاتی.
خانم دکتر جوان که نگران جریمۀ تردد شبانهاش است و نفهمیدم چرا میگویند دست و پنجهاش خوب است، تند و تند نگاه مختصری به دندانهای بچهها میاندازد و بالای ۹۰درصدشان را میفرستد به مرکزی خصوصی برای گرفتن عکس. خیلی تابلو، نان قرض میدهد.
بگذریم، داشتم از پلهها میآمدم پایین که چشمم به داروخانۀ کلینیک افتاد که فقط تابلوی شبانهروزی دارد و توجیه شدم که چرا یک کلینیک دولتی، نباید یک عکاسی ساده دندان داشته باشد.
در تجارتخانه عکاسی دندان، هم مجبوری حدود ۸۰هزار تومان پول بدهی و هم مثل نانوایی، داخل راهرو بایستی. کارتخوان اینجا، خیلی جالبتره و به نام یک دفتر مهندسی است!
غصۀ بزرگتر مراجعان، این است که بیشترشان کارگرند و با اینکه ماهیانه حدود ۱میلیون تومان (معادل حداقل یکسوم حقوق ماهیانه) حق بیمه میدهند ولی بیمه، چیز خاصی از این هزینهها را تقبل نمیکند؛ فقط حدود یکپنجم هزینه عکاسی را گردن میگیرد.
پدری میگفت: «دنداندرد خودم را آنقدر تحمل میکنم که بپوسه و تمام بشه ولی این بچه را چهکنم؟! اینا، نان از دردِ مردم میخورند!»
حقِ این ملت صبور، این نیست که حتی در مراکز دولتی، اینگونه چزیده و گزیده شوند. روا نیست اصلاً سراغ دندانپزشکی نیایند یا اگر آمدند، بیخیال سلامت و زیبایی خودشان و فرزندانشان شوند و همه را از دم بکشند تا حداقل درد نکشند.
متن از حسین موحدی
نانی که از عذابِ دندان میخورند
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰