احمد همه ایران

سردار شهید حاج احمد کاظمی، احمد همه ایران

سردار حاج احمد کاظمی را می‌خواستم فاتح خرمشهر بنامم، دیدم کم است، می‌خواستم بنیانگذار صنعت موشکی بنامم، باز هم حق مطلب ادا نمی‌شد.

سردار حاج احمد کاظمی را می‌خواستم فاتح خرمشهر بنامم، دیدم کم است، می‌خواستم بنیانگذار صنعت موشکی بنامم، باز هم حق مطلب ادا نمی‌شد.

می‌خواستم فاتح خرمشهر بنامش، دیدم کم است، می‌خواستم بنیانگذار صنعت موشکی بنامش، حق مطلب ادا نمی‌شد، گفتم بگویم ژنرالی که سه مدال از فرمانده اش ”فرمانده کل قوا“ گرفته است، بازهم تمام احمد نبود، نوشتم کسی که کردستان را از نیرو‌های ضدانقلاب پاکسازی کرد و امنیت را به ارمغان آورده، برایش کوچک بود، بهتر دیدم او را به زبان همسنگر شهیدش سردار سلیمانی احمد بنامم:
” احمد ما و من، احمد همه ایران و همه اسلام و تشیع“
سردار احمد کاظمی در یک کلام سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود و پس از حدود نیم قرن زندگی پرثمر در ۱۹ دیماه سال ۱۳۸۴ و همزمان با روز عرفه در اثر سانحه هوایی به شهادت رسید. نیم قرنی که به اندازه تلاش چند نفر در چند قرن به مردم ایران بلکه مردم مظلوم و ستمدیده جهان خدمت کرد.
دوران جوانی ایشان هم‌زمان با اوج مبارزات ملت ایران علیه رژیم پهلوی بود.. مدتی ساواک او را به زندان انداخت. پس از پیروزی انقلاب، برای فراگیری آموزش‌های چریکی و مقابله با اشغالگران قدس به لبنان رفت و پس از بازگشت در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران در آمد. سال ۱۳۵۹ در بیست و سومین بهار زندگی خود، حدود هفت ماه با جدیت در عملیات‌های پاکسازی کرمانشاه و کردستان از دشمنان داخلی شرکت کرد و در یکی از این عملیات‌ها در دیواندره از ناحیه پا مجروح شد.
شهید احمد کاظمی نقش سرنوشت سازی در دوران دفاع مقدس داشت. او فاتح خرمشهر بود، یکی از بهترین طراحان عملیات و ناجی عملیات‌های جنگ بود. نقش سازنده اش در فرماندهی کربلای ۴، کربلای ۵، فتح المبین، بیت المقدس، بدر، والفجر ۴، رمضان و شکست حصر آبادان فراموش نشدنی است. او یکی از فرماندهان محبوب رزمندگان در جنگ بود که حاج قاسم او را ناجی عملیات‌های دفاع مقدس معرفی می‌کند، زیرا حضور غافلگیرانه او در بزنگاه‌های عملیات گاهی سرنوشت آن مقطع را تغییر می‌داد.
دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان،
شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف،
یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع)،
هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) و قرارگاه رمضان
و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت
از فرماندهان شجاع، پر انرژی، مدیر و خلاق بود و به همین علت حکم مسوولیت‌های زیادی را از دست مبارک مقام معظم رهبری دریافت کرد. ‬مقام معظم رهبری ۳ مدال فتح بر سینه او نصب کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در مورد لشکر ۸ نجف و نقش شهید احمد کاظمی در تکشیل این لشکر می‌فرماید:

این لشکر هشت نجف که آقایان اسم آوردند، یکی از لشکر‌های قَدَر در میدان‌های دفاع هشت ساله بود و خود مرحوم شهید کاظمی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) واقعا یکی از آن فرماندهان برجسته بود.
بنده در همان دوران جنگ رفتم خوزستان به مرکز لشکر نجف، [از]آن‌جا بازدید کردم؛ چیز‌هایی در آن‌جا دیدم که در کمتر لشکری آدم می‌توانست آن‌ها را مشاهده کند: آمادگی‌ها از یک‌سو، روحیه
خیلی بالا از یک‌سو و نظم و ترتیب؛ نظم و ترتیبی که من در آن لشکر دیدم، در کمتر جایی انسان آن را مشاهده می‌کرد.

وی در شکل‌گیری نیروی زمینی سپاه به عنوان معاون عملیاتی نیروی زمینی سپاه خدمات شایانی داشت. سردار کاظمی همچنین در سال ‪ ۱۳۷۲‬ با حضور در منطقه شمال غرب کشور به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب حکم فرماندهی را از دست مقام معظم رهبری دریافت کرد. مقام معظم رهبری در همان دوران مسوولیت سردار کاظمی در استان اذربایجان غربی و کردستان حضور پیدا کردند و از برقراری امنیت منطقه از سوی سردار کاظمی تقدیر به عمل آورد. در سال ‪ ۱۳۷۹‬حکم فرماندهی نیروی هوایی سپاه را از رهبر معظم انقلاب دریافت کرد و نیروی هوایی را از نظر سازمان، ساختار و سازماندهی و سازمان موشکی ارتقا داده تا جایی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران از توانمندی موشکی کشور حیرت زده بودند. ‬‬‬‬
وی پس از ‪ ۵‬سال خدمت ارزنده در نیروی هوایی سپاه، در سال ‪ ۱۳۸۴‬حکم فرماندهی نیروی زمینی سپاه را از مقام معظم کل قوا دریافت کرد. سردار شهید کاظمی محور عمده فعالیت‌های نیروی زمینی را تقویت و ارتقای یگان‌های صفی نیروی زمینی سپاه اعلام کرد و در این زمینه، خدمات ارزنده‌ای را ارایه داد.
از رهبر انقلاب اسلامی درخواست دعای شهادت کرده بود و احمد ما بی قرار ملحق شدن به همسنگرانش شهیدش باکری، خرازی و همت بود، دیری نپایید که دعای رهبر انقلاب مستجاب شد و احمد ما در ۱۷ دی آسمانی شد.

سردار کاظمی می‌گوید:‌
اول خودتان را آماده کنید. خودتان را آماده بکنید یعنی چی؟ یعنی یک شهید همت باشید. یعنی یک شهید خرازی باشید. دلتان را گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید. این پیچ و خم دنیا انسان را به باتلاق
می‌برد و گرفتار می‌کند. از آن هم نمی‌شود نجات پیدا کرد. دلتان را شاد کنید به رحمت الهی. دلتان را باز کنید و امیدوار کنید به رحمت خدا…
اوایل دهه هشتاد در سفر به روسیه با شهید طهرانی مقدم مورد بی توجهی روس‌ها قرار می‌گیرند و شهید کاظمی به شهید مقدم می‌گوید ما باید (موشکی) را بسازیم، در نیروی هوایی سپاه
هم باید بسازیم و ساختند و اردیبهشت ۸۴ هم تست کردند. شهید حسن طهرانی مقدم پدر موشکی می‌گوید شهید احمد کاظمی بنیانگذار موشکی سپاه بود، ولی با شهادت وی کار به پایان نرسید و بعد از شهادتش انتظار شهید کاظمی به سر آمد و ما هیچ مرزی برای بُرد موشک نداریم…

شهید طهرانی مقدم درباره اش می‌گوید:
شهید احمد هم استراتژیکی بود هم تاکتیکی، امکان ندارد شما کسی را پیدا کنید تا جامع هر دو باشد، هم تئوریسین بودو نظریه پرداز و هم کاربردی چیزی که در مدیرنمان سراغ نداریم.

سردار شکارچی سخنگوی ارشد نیرو‌های مسلح می‌گوید:
شهید کاظمی فردی شاخص و مؤثر در دروان دفاع مقدس بود. فتح خرمشهر با صدای گرم او از بیسیم‌ها شنیده شد. زمانی که فرماندهان ارشد بعث عراق صدای او را می‌شنیدند، از مقابله با
رزمنده‌ها ناامید می‌شدند و وحشت تمام وجود آن‌ها را فرامی‌گرفت. احمد کاظمی فتح‌آفرین و فجرآفرین بود. او دوران مبارزات خود را پیش از انقلاب آغاز کرده بود؛ و نامه سردار سلیمانی برای احمد کاظمی

بسمه تعالی
دوستی در حماء از من خواست که در مورد لشکر نجف که امروز در نبرد سوریه مشغول فداکاری است چیزی بنویسم. خواستم خواسته این برادر مجاهد را با کلامی ناقص و غیرکافی در حق این لشکر فداکار اداء کرده باشم.
وقتی نام لشکر نجف را می‌شنوم قامتی بسیار زیبا و رعنای عرشی که بوی بهشت از آن همیشه استشمام می‌شد، که قامت مردانه اش همچون کوهی پناهگاه سختی‌ها و دشواری‌ها بود، مردی که نجف آباد با همه بزرگانش مفتخر به نام و یاد اوست.
احمد عزیز، احمدی که وقتی در جلسه‌ای بود اطمینان در آن حاکم و غیابش نقصی بزرگ در قرار داشت. مردی که مشارکتش در نبردی موجب استحکام عمل و تضمین پیروزی بود، مجاهد بزرگی که فاتح خرمشهر بود. مردی که رقابیه را درنوردید. مردی که بار‌ها با حکمت و شجاعتش دشمن را به تحقیر انداخت.
ردپای او در بیست هزار کیلومتر مناطق اشغالی توسط دشمن بعثی مشهور است. نور بجامانده، تابش مستمری که امروز میلیون‌ها نفر راهی آن می‌شوند و این دلیل آنرا قافله راهیان نور نامیده اند.
احمدی که شادی و خنده اش، غم و غصه اش، اندوه و فرحش زیبا و دوست داشتنی بود. مجاهدی که ایران در نقص عدم وجود و حضورش در غم است.
احمد ما و من، احمد همه ایران و همه اسلام و تشیع. آری نجف را چنین موسسی بود که پیوسته در هر بیانی خدارا، خدارا، خدارا متذکر می‌شد. برادران در نجف، نجفی باشید. آنچنان که موسس و پایه گذار این بنای ارزشمند بود و در درون آن هزاران هزار جوان متدین و مجاهد را پرورش داد. لشکری که دشمن را به وحشت می‌انداخت و لرزه بر اندامش حاکم می‌کرد. لشکری که همه بن بست‌های جنگ با وجود فرمانده لایقش پیوسته برطرف می‌شد. لشکری که دیگر سازمان‌های رزم آرزوی همراهی او را داشتند.
نجفی که حوزه علمیه متحرکی بود و هزاران مدافع دین را در خود جای داده بود.
یاد آن نجف و یاد فرمانده بزرگوار شهیدش بخیر و امیدوارم این یادگار برادر شهیدم حاج احمد، احمد آشنای همه مجاهدان، پیوسته روح احمدی بر آن حاکم باشد.

سوریه، شهر حماء
مورخه ۱۳۹۶/۱/۶
شاگرد و هم رزم احمد-قاسم