مخالفت ها با مدارس جدید در نجف آباد
مخالفت ها با مدارس جدید در نجف آباد
عمده مخالفت ها با تحصیل فرزندان در مدارس و آموزش و پرورش نوین ناشی از تعصب بعضی از مذهبیون بود که بعضاً آن را حرام می دانستند. عده ای آن را موافقت و آب به آسیای حکومت پهلوی ریختن (که قصد دین زدایی دارد) قلمداد و برخی هم مدرسه را مسیری برای هدایت دانش آموزان به سمت و سوی مسیحیت و تبعیت از میسیونرهای مسیحیی تلقی و دلائلی نیز برای آن ارائه می کردند. زنگ مدرسه در حقیقت زنگ کلیسا و معلم نیز در صدر محراب کلیسا، نقش کشیش را دارد.
نهایتاً این طور القاء می کردند که آقای قاهری و همکارانش با ایجاد مدارس جدید، بچه ها را به سمت بی دینی، لاابالی گری و بعضاً مسیحیت راهبری می کنند. شیطنت ملایان مکتب دار که نان آنها آجر شده بود نیز در ایجاد این غائله غیر قابل انکار است. مردم ساده دل و کم اطلاع نیز بر این عقیده بودند که بچه ای که در این مدارس درس بخواند آخر الامر یا امنیه می شد، یا سناقدار و به مردم ظلم و ستم می کند. در نتیجه این تحریکات، نظام را وادار کردند که برای بازدید روحانیون، سرشناسان و نخبگان شهر، میز و نیمکت های مدرسه را بیرون ببرند. زنگ مدرسه را از جا کنده و در باغی پشت مدرسه پنهان کنند.
تبلیغات مسموم مغرضین و ساده لوحی مردم در خراب کردن چهره مدرسه، نظام و همکارانش را به تصمیم فوق وا داشت. در این گیر و دار بود که روشنفکران و مردم بیدار نیز به کمک نظام آمده و شایع کردند که رضا شاه قصد دارد نجف آباد را به توپ ببندد؛ برای جلوگیری از آن باید واعظ بزرگ از اصفهان به نجف آباد آمده و مانع کار شود. وقتی مردم چنین مطالبی را شنیدند، از تخریب و نابودی مدرسه دست برداشتند.
«مقدمه ای بر تاریخ و فرهنگ مردم نجف آباد» به قلم «فضل الله خلیلی». کاری از انتشارات مهر زهرا (س)
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰