سفر فرح دیبا به نجف آباد

بهار سال56، فرح دیبا سفری یکی‌دو هفته‌ای به اصفهان و برخی استان‌های اطراف داشت. در اصفهان یک‌سری جشن‌های به اصطلاح مردمی گرفته بودند و همسر شاه علاوه بر چند افتتاح، از برخی نقاط هم بازدید داشت. یکی از آن‌ها «اردوکار» نجف‌آباد در جادۀ اصفهان و نزدیک تقاطع قهدریجان بود.

سفر فرح دیبا به نجف آباد

بهار سال۵۶، فرح دیبا سفری یکی‌دو هفته‌ای به اصفهان و برخی استان‌های اطراف داشت. در اصفهان یک‌سری جشن‌های به اصطلاح مردمی گرفته بودند و همسر شاه علاوه بر چند افتتاح، از برخی نقاط هم بازدید داشت. یکی از آن‌ها «اردوکار» نجف‌آباد در جادۀ اصفهان و نزدیک تقاطع قهدریجان بود.

مثل بیشتر مراسم استقبال از دولتی‌ها، دانش‌آموزان توفیق اجباری نصیب‌شان شده بود برای خوش‌آمدگویی به شهر‌بانو. از ابتدای کهریزسنگ تا ورودی اردوکار، دو طرف مسیر را با دانش‌آموز و کارمند پُر کرده بودند. پروژۀ نخست‌وزیر به دهنم مزه کرده بود و طرحی مشابه برای مادر ولیعهد ریختم.

آن زمان درسم تمام شده بود ولی قیافه و هیکلم هم‌چنان به محصل‌ها می‌خورد و خودم را بین‌شان استتار کردم. موقع عبور خودروی روباز فرح از مقابل‌مان که اتفاقاً محافظ و اسکورت چندانی نداشت، برای اولین و آخرین‌بار او را از چند‌متری دیدم.

وقتی فرح به جایگاه نزدیک شد و همه شروع کردند به شعار دادن و شلوغ کردن، طوری که اطرافیانم متوجه نشوند، اعلامیه‌ها را پاشیدم بین جمعیت و سریع خودم را گُم و گور کردم.

? اردوکار: مجموعه‌ای با فعالیت‌های متنوع مانند حرفه‌آموزی و نگهداری از بیماران اعصاب و روان که هم‌چنان پا برجاست.

? به روایت یکی از مبارزان دوران انقلاب در نجف آباد

فرح دیبا

فرح دیبا

سفر فرح دیبا به نجف آباد