خبرگزاری صدا و سیما:ساخت این پاسگاه درزمینی به وسعت 160 مترمربع در دو طبقه با کمک 50 میلیون تومانی خیران، 60 درصد پیشرفت داشته و برای تکمیل ساختمان و تجهیز آن، دویست میلیون تومان دیگر نیاز است.
ایمنا:طی روزهای اخیر سه ورزشکار نجف آبادی در رشته های مختلف به اردوهای آماده سازی تیم ملی دعوت شده اند تا خود را برای رقابت های جهانی و آسیایی آماده کنند.
آنا:بسیاری از کارها برای ربات «دانا» از قبل تعریف شده تا بتواند جواب سوالات را بدهد. با اتصالی که به اینترنت دارد، پاسخ سوالات تعریف نشده را جست و جو خواهد کرد.
به دنبال پخش اخباری در خصوص مواجهه دو شهروند با گرگ در کوه های شمال نجف آباد، سید محمد طباطبایی رییس اداره ورزش و جوانان، علاقه مندان به کوهپیمایی را به هماهنگی با باشگاه ها و گروه های کوهنوردی مجوز دار شهر توصیه کرد.
بعد از چهار دهه از پیروزی انقلاب، شاهد دستاوردهای بزرگی بوده ایم و در عین حال با مشکلاتی نیز دست و پنجه نرم می کنیم که مهمترین شرط رفع آن ها، یک انقلاب دیگر است و این بار در سطح مدیریت کشور.
خبرگزاری صدا و سیما: کتاب «کلاه قرمزی ها» خاطرات بدون اغراق و صادقانه «عبدالکریم کریم پور» آزاده روحانی نجف آبادی است که در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه خواهد شد.
آنا:رئیس دانشگاه آزاد واحد نجفآباد گفت: این دانشگاه در ایام نوروز نزدیک به شش هزار نفر از اعضای خانواده پرسنل و اساتید دانشگاه های آزاد سراسر کشور را در قالب 1286 خانوار اسکان داده است.
خبرگزاری صدا و سیما: کارشناسان شبکه بهداشت طی بازرسی های خود از مراکز عرضه لبنیات، پانصد کیلو پنیر فاسد را کشف و معدوم کردند. پرونده این متخلف حوزه غذایی نیز تحویل مراجع قضایی شده.
طی ویژه برنامه های نوروز امسال که از بیست و هفتم اسفند سال گذشته تا چهاردهمین روز فروردین امسال ادامه داشت، در مجموع بیش از ۲۰۳ هزار بازدید از جاذبه های شهر و شرکت در ویژه برنامه های نوروزی به ثبت رسیده است.
نماینده مردم در مجلس گفت: مهمترین خدمت ما مسئولان به تولید کنندگان این است که کاری به آن ها نداشته باشیم و دست و پای آن ها را با بوروکراسی پیچیده حاکم بر کشور نبندیم.
رضا قلیچ خانی عکاس خبرگزاری ایمنا، بارش باران در نجف آباد طی هجدهمین روز فروردین ماه را به تصویر کشیده است.
تا خودِ صبح دندانها مثل صدای یک کارخانه، «تِق تِق» به هم میخورد. آنقدر شدید که هر لحظه منتظر شکستن یا «دَررفتن» استخوانهای فک و صورت بودم. مغزم از شدت درد تا مرز انفجار پیش میرفت و با دستانی که روز به روز ضعیفتر میشد، سرم را محکم میگرفتم.