متن:
پیامبر اکرم که نجنگید که کسی را به زور مسلمان کند! جنگ توسط قدرتها راه میافتد. وقتی توسط قدرتها راه میافتد یعنی یک معادلۀ سیاسی. و الّا اگر این را مردم بهش نرسند، پیامبر را متهم میکنند به خونریزی!
سیاسی یعنی کی؟ یعنی کسی که قدرت دارد، پایگاه اجتماعی دارد، میخواهد قدرت و پایگاه اجتماعی خودش را از دست ندهد. حالا سیاسی که میگوییم معنایش این نیست که یک دولت مستقری است و دولت به معنای امروزین کلمه. مثلاً طرف جزو احبار و رهبان است؛ یک مقدسی است برای خودش دکّانی باز کرده افراد را دور خودش جمع کرده موقعیت اجتماعی دارد، پول دارد از مردم به نام دین میگیرد. خب یک پیامبر زمان او ظهور کند هر کسی باشد، خب این موقعیت اجتماعیاش به خطر میافتد دیگر.
حالا اگر کسی مخالفت میکرد با پیامبر و جنبۀ سیاسی نداشت. خب این پیامبر باهاش کاری نداشت، جنگی رخ نمیداد. مثال بارز و برجسته، یهودیهای مدینه و چندتا قوم برجسته که اصلاً قرارداد خاص باهاشون بست. همان اول حکومتشان. آقا بیایید قبلۀتان را عوض کنید، بیایید کتابتان را درست کنم، بیایید این کتاب تحریفشده است، عبادتتان را تغییر بدهید. اصلاً کاری ندارد با آنها!
– مجری برنامه: کار خودتان را انجام بدهید.
بله کار خودتان را انجام بدهید. ببینید، خیلی این حرف مهمی است. وقتی خیلیها مخالفت میکنند با این جنبۀ سیاسی درگیریهای بعثت، در واقع دارند القاء میکنند که پیغمبر به خاطر عقیده جنگید. این حرف دو گروه دشمن درست میکند؛ یکی سکولارها، که میگویند اِ! برای عقیده جنگید؟ آقا عقیده آزاد است! آقا فکر آزاد است ما این پیغمبر را قبول نداریم! یکی دیگر چی درست میکند؟ داعشیمسلک درست میکند که آقا برویم پس برای عقیده بجنگیم!
وقتی خیلیها مخالفت میکنند با این جنبۀ سیاسی درگیریهای بعثت، این حرف دو گروه دشمن درست میکند. رسول خدا به توحید دعوت کرد، ولی هیچکس با کسی نجنگید وقتی که طرف نیامده بود از نظر سیاسی مسلمانان را ناامن کند. قصۀ دعوتشان هم اگر در مسیر دعوت نبردی داشتند به خاطر این بود که باز موانع را بردارد. پیامبر اکرم که نجنگید که کسی را به زور مسلمان کند! جنگ توسط قدرتها راه میافتد. وقتی توسط قدرتها راه میافتد یعنی یک معادلۀ سیاسی. و الّا اگر این را مردم بهش نرسند، پیامبر را متهم میکنند به خونریزی! یعنی موازنۀ قدرت میخواهد بههم بخورد. و الّا اگر این را مردم بهش نرسند، پیامبر را متّهم میکنند به خونریزی! پیامبر را متّهم میکنند به آوردن یک دین پر از اختلاف و جنگ! همانجوری که مستشرقین این کار را میکنند.
مستشرقین دو تا کار میکنند؛ غربیها وقتی که اسلام را میآیند تحلیل بکنند، یکی اینکه میگویند آنها خیلی بد بودند ایشان آمد نجات داد، خب هر کی دیگر بود باید این کار را میکرد دیگر، تحلیلشان نتیجهاش این است. دوم اینکه چرا ایشان اینقدر آدم کشت؟ خب راست میگویند. اگر آنها اینقدر بد بودند اینقدر پرت بودند، آقا چرا میکشی؟ بدبخت خب حالیش نمیشود صبر کن! چرا جنگ میکنی؟! «إنّما المشرکونَ نجسٌ» یعنی چی؟ نجس چیست؟! بابا بدبخت حالا بگذار چهار تا معجزه ببیند تا ایمان بیاورد!
وقتی که اسلام غیر سیاسی معرفی میکنی میگویی جنگها سرِ عقیده بوده صرفاً بُعد سیاسیاش را نمیگوییم به جوانهایمان، داریم در واقع یا داعشی درست میکنیم یا سکولار. طرف خوشاش بیاید میشود مسلک داعشی، پس سرِ عقیده میشود آدم کشت؟
– سر برید؟
آره. خوشاش نیاید میشود سکولار. خب الآن این دو تا دَم قیچی هستند که دارند اسلام ناب را میزنند. اتفاقاً همین الآن هم جفتشان مورد حمایت آمریکا هستند. همین الآن توی منطقه در جامعۀ ما نگاه کنی هر دویشان را آمریکا خرج میدهد، ساپورت میکند، بیبیسی حمایت میکند و پژواک پیامهایشان است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰