توضیحات
داره کم کم رو تموم شهر، غبار غم میشینه
داره کم کم رو تموم شهر، غبار غم میشینه
نداره لطف و صفا دیگه، بدون تو مدینه
نداره لطف و صفا دیگه، بدون تو مدینه
نگاه زهرا پر از اشکه، تو لحظه های آخر
چه غربتی سهم ما میشه، تو شهر بی پیمبر
تویی تنها دلخوشی ما، پشت و پناه حیدر
آه
به فکر دل دخترت هم باش
تمومی نداره غم و اشکاش
می بُردی منو با خودت ای کاش
آه
خدا میدونه بعد تو بابا
چه غمهایی میشه نصیب ما
می مونه علی یکه و تنها
(خداحافظ ای پدر جانم)
تو بارون گریه های من، بار سفر رو بستی
میون اشک و دعای من، بار سفر رو بستی
چقد بابا سخت و سنگینه، ماتم بی تو بودن
مصیبتی که اگه میشد، نصیب روز روشن
شبیه شب میشد از غصه، ای صبح روشن من
آه
من و غربت و داغ تنهایی
من و حسرت و ناشکیبایی
رسیده به این دل چه غمهایی
آه
بهار دل من خداحافظ
قرار دل من خداحافظ
نگار دل من خداحافظ
(خداحافظ ای پدر جانم)
شاعر: محمد مهدی سیار
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.