قطع نخاع در نجف آباد با پنبه یکروز عصر در مطب نجفآباد، روبروی شهرداری فعلی مشغول بودم که ناگهان مرحوم حاج غلامحسین معینی با اضطراب به مطب آمد و گفت: ممکن است از بیماری در اتوموبیل جلوی مطب عیادت نمائی، من فوراً این کار را انجام دادم دیدم جوانی در حدود ۲۰ ساله در عقب
کورتاژ روی کُرسی باز در همان ایام شبی یک نفر از جوزدان که در حدود ۱۰ کیلومتری نجفآباد میباشد مراجعه و اظهار داشت که زنش وضع حمل نموده و جفت نیامده و بد حال است. با دوچرخه که در آنزمان بین نجفآباد و جوزدان بیابان برهوت و جاده خاکی ناهموار و پر پیچ و خم
خوابهای تابستانی در نجفآباد یکی از خاطرات فراموش نشدنی من که هنوز نیز از یادآوری آن لذت میبرم. شبهای تابستان مخصوصاً شبهای مهتاب و خوابیدن روی پشت بام بود. همان طور که قبلاً تذکر داده شد خانههای نجفآباد تماماً یک طبقه و با خشت خام و گل و طاق اتاقها از نوع طاق و چشمه
اولین مدرسه دولتی نجفآباد اولین مدرسه دولتی و اداره فرهنگ آنروز نجفآباد در (سال ۱۳۱۵ش) عبارت بود از یک دفتر کار که توسط مرحوم نظام اداره میشد و شش کلاس ابتدایی و سه کلاس دبیرستان و به قول آنروز تا سیکل داشت. معلم کلاس اول به مرحوم حاجی معلم معروف بود. شخصی با ریش بلند