انتخاب:شهید محمد منتظری (۱۳۲۳-۱۳۶۰) نماینده مجلس اول از نجفآباد، فرزند آیت الله منتظری و یکی از مبارزین مشهور انقلاب بود. او پس از پیروزی انقلاب با توجه به تجربه کار نظامی و انقلابی در لبنان، فلسطین، لیبی و عراق اقدام به تشکیل یک گروه نظامی به نام پاسا کرد. بخش زیادی از این نیروهای نیز در کمیتههای انقلاب و سپاه ادغام شدند.
یکی دیگر از کارهایی که در موضوع چاپ انجام دادیم، مربوط میشد به قضیۀ اعتصاب غذا در کلیسای «سَنتمِری» پاریس. روز اول مهر56 رژیم بعث عراق در ادامۀ تشدید فشارها به حضرتامام، محل سکونت ایشان در نجف را محاصره و محدودیتهای زیادی برای ترددها و ارتباطات ایجاد کرد.
محمد منتظری البته معتقد بود چریک بودن، کاری نداره، هر کسی می تونه ماشه اسلحه رو بکشه ولی مومن بودنِ که مساله است؛ مومن به هدفی که لزوما راه رسیدن بهش از اسلحه و تیر و تفنگ نمی گذره.
دیگر نمونۀ اعمال نفوذ بیت، بر میگردد به قضیۀ شهیدان بهشتی و محمد منتظری. جو سنگین و مسمومی که علیه دکتربهشتی راه انداخته بودند، روی محمد هم تاثیر گذاشته بود. محمد در سخنرانیها و موضعگیریهایش به شدت بهشتی را میکوبید.
من اما طبق دستور، رویهای کاملاً متفاوت در پیش گرفتم. از هر انقلابی دو آتشهای انقلابیتر شدم، ریش پرپشتی گذاشتم و اورکت نظامی قدیمی به تن کردم. بالاخره توانستم نمایندۀ یک شهر کوچک در اولین دورۀ مجلس شوم. محمد منتظری هم از نجفآباد به مجلس راه یافت.
توی یکی از ماموریتهایی که برگشته بود ایران، بستهای رو میبره دمِ خونۀ یکی از همشهریهاش و طرف که از دیدن محمد کلی ذوق کرده، میگه: «محمد! مادرت با مادر من رفته روضه و تا نیمساعت دیگه بر میگردن».
مجموعه فرهنگی خادم الشهدا نجف آباد مصاحبه ای با حیدر (حیدرعلی) قوقه ای از مبارزان شاخص انقلاب و راننده شخصی مرحوم آیت الله منتظری در اوایل انقلاب انجام داده. قوقه ای در این گفت و گو به تشریح ابعادی از شخصیت شهید محمد منتظری و نقش بیت مرحوم پدرش در ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر می پردازد.
در این مجموعه نزدیک به 130 تصویر از شهید حجت الاسلام محمد منتظری یکی از چهره های کمتر شناخته شده ایران که در فاجعه هفتم تیر همراه با شهید بهشتی به شهادت رسید، قابل مشاهده است.
صدای هِرهِره خنده تمسخرآلودشان توی فضا پیچید. جوانی زنجیرنقره ایی بیست سی سانتی دور مچ دستش تاب داد تا دور مچش پیچ خورد و با خاشاکی که کنار دهانش آویزان بود گفت:«حجی، خونه هامون رو آب نبره؟!» پیرمرد رنجیده خاطر از طعنه آنها سکوت کرد.
معتقد بود اگر در مرزهای فلسطین اشغالی در جنگ با اسرائیل پیشدستی نکنیم، آن ها در مرزهای ما وارد جنگ خواهند شد. یقیناً برخورد منفی و تند شیخ محمد در یک مقطع با شهید بهشتی از اشتباهات او بود.
من اما طبق دستور، رویهای کاملاً متفاوت در پیش گرفتم. از هر انقلابی دو آتشهای انقلابیتر شدم، ریش پرپشتی گذاشتم و اورکت نظامی قدیمی به تن کردم. رابطهام را با نهضت آزادی کم کردم و بعد هم از آنها تبری جستم و بالاخره توانستم نمایندۀ یک شهر کوچک در اولین دورۀ مجلس شوم. محمد منتظری […]
گرچه خیلی از انقلابیون به محض به قدرت رسیدن، شروع به جبران مافات کرده بودند و مال و منال جمع میکردند، او هنوز در روز یک نان خالی میخورد. سعی داشتم آن قدر اعتماد او را جلب کنم که فردا قبل از بازگشت به ایران و بعد از تمام شدن کنفرانس، پیشنهاد مرا برای حضور […]