1- موارد خمس
مهريه زن وهديه و ارث خمس ندارد وسرمايه و زمين كشاورزي
ووسيلهنقليهاي كه منبع درآمد است و مغازه و پولي كه بر آن يكسال
گذشتهو...خمس دارد.
2- مصرف خمس
خمس بر شش قسمت ميشود كه سه قسمت آن در زمان غيبت كبري بهمجتهد
مرجع تقليد داده ميشود وسه قسمت هم سهم سادات فقير استكه اكثر مراجع
اجازه نميدهند خود شخص به سيد فقير بدهد وبايد باهماهنگي مرجع تقليد باشد
وبعضي مثل اية الله سيستاني اجازه دادهاند كهسهم سادات را خود شخص خمس
دهنده به سيد فقير بدهد.
چنانچه با مالي كه خمس به آن تعلق گرفته شده لباس بخرد نماز در
آناشكال دارد وهمچنين اگر فرش يا خانه و...بخرد تصرف در آنها تا حلالكردن
مال اشكال دارد.
بخش چهارم :
زكات
«انّما الصدقات للفقراء و المساكين و العاملين عليها و المؤلفةقلوبُهم و في
الرقاب و الغارمين و في سبيل الله و ابن السبيل فريضةًمن الله والله عليمٌ
حكيمٌ.»
يعني زكات براي فقرا،مساكين،كارگزان جمع آوري زكات ،مخارج
هدايتكافران،آزاد كردن غلامان،اداي قرض قرضداران ودر راه خدا است و
واجببوده و خداوند آگاه و حكيم ميباشد.
زكات سهمي از درآمد كساني است كه گندم وجو و انگور وخرماوگوسفند وشتر
وگاور وطلا ونقره با شرايطي كه در رسالهها نوشته شدهداشته باشند .
پرداخت زكات از نظر خداوند،يكي از علامتهاي دينداري و شرطضروري ايمان
شمرده شده است.
«قد افلح المؤمنون.الذين هم في صلاتهم خاشعون.والذين همعن اللغو
معرضون.والذين هم للزكات فاعلون»
يعني حقيقتا مؤمنين رستگارشدند آنانكه در نماز خاشع،از لغو دور واهل
زكات دادن هستند.
ندادن زكات نشانة شرك است:
«و ويلٌ للمشركين.الذين لايؤتون الزكات و هم بالاخرة همكافرون»
يعني واي بر مشزكين كه زكات نميدهند وقيامت را قبول ندارند.
پرداخت زكات باعث جلب رحمت الهي است:
«و اقيموا الصلاة و آتوا الزكاة و اطيعوا الرسول لعلكمتُرحمون»
نماز گذاشته و زكات داده واز پيامبر اطاعت كنيد شايد خدا بشما رحمنمايد.
دادن زكات يكي از وظايف حاكمان مؤمن است:
«الذين ان مكنّاهم في الارض اقاموا الصلاة و آتوا الزكاةو
امروابالمعروف و نهوا عن المنكر»
يعني آنان كه اگر به آنها حكومت بدهيم نماز اقامه كرده وزكات داده
وامر بمعروف ونهي از منكر مينمايند.
زكات در شريعت همة پيامبران الهي بوده است:
«واذكر في الكتاب اسماعيل اذ كان صادق الوعد و كان رسولانبيا و كان
اهله يأمر اهله بالصلاة و الزكاة و كان عند ربّه مرضيا»
ياد كن در كتاب از اسماعيل كه به وعدهاش عمل ميكرد و پيامبر
ورسولبود و خانوادهاش را به نماز وزكات امر مينمود وخدا از او راضي بود.
«و وهبنا له اسحاق و يعقوب نافلة و كلاً جعلنا صالحينوجعلناهم ائمة
بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوةو ايتاء الزكاة و كانوا لنا
عابدين»
يعني به ابراهيم،عطا كرديم اسحاق و يعقوب را و همه را صالح
قرارداديم و پيوايان از طرف خود كرديم و به آنها وحي نموديم كه كارهاي
خيرونماز و زكات انجام دهند وآنها مارا عبادت ميكنند.
زكات يكي از راههاي امتحان مؤمنين است:
«انّما اموالكم و اولادكم فتنه والله عنده اجر عظيم»
يعني مال وفرزندان اسباب آزمايش هستند ودر نزد خدا پاداش عظيمياست.
روايات:
امام صادق(ع):«دزدها سه دستهاند.اول كسيكه زكات نميدهد.دومكسيكه مهر
زنش را نميپردازد.سوم كسيكه قرض كرده ولي قرضش رانميپردازد.»
رسول خدا فرمود: اي حولاء!حق زن بر مرد اين است كه شكم زن را سير كند
ولباس برايشفراهم كند وبه او نماز وروزه وزكات را بياموزد.
خداوند زكات وحقوق مالي الهي را پاك كردن ناميده است:خذ من اموالهمصدقة
تطهرهم وتزكيهم
با گرفتن صدقات آنهارا پاك وتصفيه نما.
رسول خدا(ص) فرمود ندا كنند كهاي مسلمين!زكات اموالتان را بدهيدتا
نمازتان قبول شود.
امام باقر(ع):خدا در قرآن زكات را با نماز آورده پس هركه نماز بخواند
وليزكات ندهد مثل اين است كه نماز نخوانده است.
امام صادق(ع):قسم به خدائي كه مخلوقات را خلق كرد وبه آنها رزق دادهيچ
مالي در خشكي ودر دريا از بين نميرود مگر بواسطه ندادن زكات.
1- موارد زكات:
چنانچه
«گندم،جو،خرما،انگور» به مقدار تقريبي870كيلوگرمبرداشت كند بايد در آنجايي
كه از آب باران ورودخانه استفادهكرده يك دهم ودر آنجا كه از آب چاه
استفاده نموده،يك بيستم را زكاتبدهد.
و چنانچه «گوسفند،گاو،شتر» داردو دوازده ماه از علف صحرااستفاده ميكنند
وقتي به حد نصاب رسيدند بايد زكات آنها را بدهد.
و چنانچه «طلا،نقره» دارد اگر به حد نصاب رسيد بايد زكات آن را كهدر
بيست مثقال طلا تقريبا نيم مثقال ميشود را بدهد.
2- مصارف زكات:
زكات را ميتوان در هشت مورد مصرف نمود ونيازي به اجازه از
مجتهدنيست:1-فقير2-مسكين 3-كارگزاران جمع آوري زكات 4-براي مسلمانكردن
كفار5-قرضداران 6-براي آزاد كردن غلام 7-در راه ماندگان8-در راهخيرمثل مسجد
وبيمارستان وروضه خواني وكتابخانه وازدواج وغيره
«ثعلبه مردي فقير بود.او از پيامبر خواست كه دعا كند تا ثروتمندشود!پيامبر به
او هشدار دادكه ثروت براي تو خطرناك است.امّا ثعلبه اصراركرد وپيامبر برايش
دعا نمود.طولي نكشيد كه ثعلبه ثروتمند شد وجزءدامداران گرديد.كم كم از نظرجا
براي دامهاي او در مدينه مشكل پيدا شدلذا از پيامبر اجازه گرفت تا به خارج
از مدينه برود.
او در خارج از مدينه به زياد كردن ثروت خود مشغول
بود.وقتيپيامبر(ص)نماينده اي نزد او فرستاد تا زكات گوسفندان اورا بگيرد،
ثعلبهامتناع كرد وگفت:چرا پيامبر (ص)سراغ افراد ديگر نمي رود وسراغ
منفرستاده است؟
نمايندة پيامبر بادست خالي برگشت.ناگاه آيه اي در بارة اين امتناع
ثعلبهوافرادي مانند اونازل شد..كه تقريباً از ارتداد ثعلبه خبر مي داد.وقتي
اينحبر به ثعلبه رسيد،گوسفندان خودرا برداشت وبه مدينه آمد وخدمتپيامبر
رفت وگفت:زكات آورده ام!پيامبر فرمود:من نمي توانم از تو زكاتقبول
كنم!ثعلبه با شنيدن اين مطلب شروع به عجز ولابه كرد ولي حضرتزكات اورا
قبول ننمود.بعد از رحلت پيامبر،ثعلبه سراغ ابوبكر رفتوگفت:من زكات آورده
ام.ابوبكر گفت:چون پيامبر زكات تورا قبولنكرد،منهم نمي توانم قبول
نمايم.ثعلبه بعدداز مدتي باحسرت دادن زكاتاز دنيا رفت!»