فروع دين از ديدگاه قرآن و سنت

محمد تقي صرفي

- ۱ -



مقدمه


«والمؤمنون‌ و المؤمنات‌ بعضهم‌ اولياء بعض‌ يأمرون‌ بالمعروف‌ و ينهون‌ عن‌المنكر و يقيمون‌ الصلوة‌ و يؤتون‌ الزكوة‌ و يطيعون‌ الله و رسولَه‌ اولئك‌سيرحمهم‌ الله ان‌ّ الله عزيزٌ حكيم‌ٌ»
در آيه فوق4اصل ازفروع دين بيان شده است همچنين امام‌ باقر(ع‌)فرمود:«اسلام‌ بر پنج‌ چيز بنا شده‌ است‌:نماز،زكات‌،حج‌، روزه‌ وولايت‌.
زراره‌ پرسيد:كداميك‌ مهمتر است‌؟
فرمود:ولايت‌ بالاتر است‌ زيرا ولايت‌ كليد بقيه‌ است‌ وراهنماي‌ واجبات‌است‌.»
در اين کتاب نگاهي کوتاه به فروع دين مي نمائيم.
بهار83-حوزه علميه صحنه

بخش اول :

نماز


«حافظوا علي‌ الصلوات‌ والصلوة‌ الوسطي‌ و قوموا للّه‌ قانتين‌»
يعني‌ بر نمازها مواظبت‌ كنيد و بر نماز وسطي‌ بيشتر وبراي‌ خدا قنوت‌بگيريد.
يکي از مهمترين واجبات در دين اسلام نماز است.نماز از اعمالي است که آثار بيشمار مادي و معنوي براي نمازگذار به ارمغان مي آورد.نماز پايه دين اسلام است واسلام بدون نماز معنا ندارد.همانطور که عده اي از کفار به پيامبر گفتند ما مسلمان مي شويم بشرط اينکه نماز نخوانيم!حضرت جواب داد که دين بدون نماز دين نيست
در اين قسمت به بعضي از آثار نماز اشاره مي شود.

1 - نماز ودوري‌ از تكبر
يكي‌ از آثار فردي‌ نماز ،دور كردن‌ انسان‌ از تكبر در مقابل‌ پروردگارخويش‌ است‌.همانطور كه‌ حضرت‌ فاطمه‌(س‌)در خطبة‌ خويش‌ وبزرگان‌دين‌ در كلمات‌ خويش‌ به‌ اين‌ اثر اشاره‌ نموده‌اند.واگر اثر نماز فقط‌ در همين‌يك‌ اثر خلاصه‌ شود براي‌ ارزش‌ واهميت‌ نماز كافي‌ است‌.زيرا تكبر مرض‌خطرناكي‌ است‌ كه‌ متأسفانه‌ بسياري‌ از افراد را مبتلا نموده‌ است‌ كه‌ اكثر آنهااز طبقات‌ روشنفكر ومرفه‌ جامعه‌ هستند .بسياري‌ ازاينان‌ همانند عده‌اي‌ ازهنرپيشه‌ گان‌ مشهور سينما،عده‌اي‌ از اساتيد دانشگاههاودانشمندان‌،عده‌اي‌ از ورزشكاران‌ نامي‌ وعده‌اي‌ از سياستمداران‌ هستندكه‌ سالهاي‌ زيادي‌ از عمر آنها گذشته‌ است‌ ولي‌ متأسفانه‌ هنوز پيشاني‌ درمقابل‌ خداوند خويش‌ بر زمين‌ نسائيده‌اند!
ومنشأ اين‌ جز تكبر چيز ديگري‌ نمي‌باشد اگرچه‌ در باطن‌ خويش‌ به‌ وجودپروردگار جهانيان‌ وحقانيت‌ نبي‌ّ اكرم‌ حضرت‌ محمّد(ص‌)و حقانيت‌ قرآن‌كريم‌ اعتراف‌ دارند.ولي‌ بخاطر غرور حاضر نيستند كه‌ مانند بعضي‌ ازهمكاران‌ خود ،در هنگام‌ نماز،وضو گرفته‌ وبه‌ نماز بپردازند.اينان‌ بايد بفكردرمان‌ اين‌ مرض‌ خطرناك‌ باشند والاّ تمامي‌ زحماتي‌ كه‌ در عمر خود براي‌اين‌ كشور ومردمش‌ مي‌كشند بر اثر بي‌ نمازي‌ برباد رفته‌ وهرگز مقبول‌ درگاه‌احديت‌ واقع‌ نمي‌شود زيرا كه‌ بزرگان‌ دين‌ فرموده‌اند: در روز قيامت‌ از اولين‌چيزي‌ كه‌ سؤال‌ مي‌شود،نماز است‌ كه‌ اگر قبول‌ شد ،اعمال‌ ديگر هم‌ مقبول‌شده‌ واگر نماز رد شد،اعمال‌ ديگر هم‌ رد مي‌شوند.واين‌ ضرر وخسران‌بزرگي‌ اي‌ براي‌ آدمي‌ است‌.
آن‌ استاد دانشگاه‌ ومحقق‌ وپژوهشگري‌ كه‌ ساليان‌ متمادي‌ عمر خود رادر راه‌ تحقيق‌ وبالا بردن‌ فرهنگ‌ اين‌ كشور ودر نتيجه‌ عزت‌ بخشيدن‌ به‌مردم‌ اين‌ ديار صرف‌ كرده‌ است‌،دهها كتاب‌ نوشته‌ است‌.صدها مقاله‌ بچاپ‌رسانده‌ است‌.صدها سخنراني‌ در جاهاي‌ مختلف‌ ايراد نموده‌ است‌.براي‌ اومجلس‌ تقدير وتشكر برپا نموده‌اند.مدالهاي‌ مختلفي‌ به‌ او اهدا نموده‌اند.درهر شهري‌ كه‌ وارد شد،مردم‌ به‌ استقبال‌ او آمده‌اند.دهها نوجوان‌ وجوان‌امضاي‌ اورا در دفترچه‌هاي‌ خود با افتخار ثبت‌ كرده‌اند.امّا همين‌ فرد اگر بي‌نماز باشد در نزد خداوند جهانيان‌ ذره‌اي‌ ارزش‌ ندارد وبايد در قيامت‌ فريادبزند:ياليتني‌ كنت‌ُ تراباً!اي‌ كاش‌ خاك‌ بودن‌ وانسان‌ آفريده‌ نمي‌شدم‌ كه‌اكنون‌ در مقابل‌ خدايم‌ روسياه‌ وشرمنده‌ باشم‌ وعاقبتم‌ به‌ آتش‌ بكشد!
همچنين‌ آن‌ ورزشكار نامي‌ كه‌ در ميادين‌ مختلف‌ ورزشي‌ براي‌ كشورش‌مدال‌ افتخار كسب‌ نموده‌ است‌.ودر هنگام‌ بازگشت‌ از اين‌ ميادين‌ عده‌اي‌در فرودگاه‌ حاضر شده‌ واورا بر روي‌ دست‌ بلند نموده‌ وبراي‌ او كف‌ زده‌وابراز احساسات‌ مي‌كنند،براي‌ او دهها پلاكارد نوشته‌ وعكس‌ رنگي‌ او برجلد مجلات‌ ورزشي‌ وغير ورزشي‌ با لبخندهاي‌ كذايي‌ جلوه‌ گر است‌،اگرنماز خوان‌ نباشد در نزد ذات‌ مقدّس‌ احديت‌ ذره‌اي‌ ارزش‌ نداشته‌ ويك‌پشة‌ ضعيف‌ از اين‌ آدم‌ نيرومند ولي‌ بي‌ نماز بالاتراست‌!
وآن‌ هنرپيشه‌اي‌ كه‌ ساليان‌ سال‌ زحمت‌ كشيده‌ ودر فيلمهاي‌ مذهبي‌وغير مذهبي‌ بازي‌ نموده‌ است‌.گاهي‌ نقش‌ زكرياي‌ پيامبر را وگاهي‌ نقش‌مالك‌ اشتر را وگاهي‌ نقش‌ شيخ‌ مفيد را وگاهي‌ نقش‌ مريم‌ مقدس‌ وديگرچهره‌هاي‌ مقدس‌ را بازي‌ نموده‌ است‌ وساعتي‌ مردم‌ را خوشحال‌ كرده‌است‌،اگر بي‌ نماز باشد ودر مقابل‌ خداي‌ خويش‌ تكبر كند،در پيشگاه‌ اوارزشي‌ وجايي‌ نخواهد داشت‌ اگر چه‌ همه‌ براي‌ او هورا بكشند!عكس‌ اوكوچه‌ وبازار را پركرده‌ باشد!فيلمهاي‌ او را با قيمتهاي‌ سرسام‌ آوربفروشند!همه‌ از او تعريف‌ كنند!عالم‌ وجاهل‌ ساعتهاي‌ زيادي‌ را وقت‌تماشاي‌ فيلمهاي‌ او بكنند.
وآن‌ سرمايه‌ داري‌ كه‌ شايد كارهاي‌ خيري‌ انجام‌ داده‌ ومدارسي‌ ساخته‌ودر بناي‌ بيمارستاني‌ نقش‌ داشته‌ ودر مسائل‌ مختلف‌ به‌ كشور خود كمك‌كرده‌ است‌ ومورد تقدير دولتمردان‌ قرار رفته‌ ،اگر بي‌ نماز باشد ودر مقابل‌خداي‌ خويش‌ متكبر!هيچ‌ عملي‌ از او قبول‌ نخواهد شد كه‌ انّما يتقبّل‌ اللهمِن‌ المتّقين‌.همانا فقط‌ اعمال‌ باتقوايان‌ قبول‌ مي‌شود.
بنابراين‌ مرض‌ تكبر انسان‌ را از مقام‌ انسانيت‌ به‌ ذره‌اي‌ تبديل‌ مي‌كند كه‌در قيامت‌ در زير پاي‌ انسانهاي‌ محشور شده‌ له‌ مي‌گردد!وشايد خود هم‌باورش‌ نشود كه‌ مني‌ كه‌ همه‌ برايم‌ دست‌ مي‌زدند واز من‌ تعريف‌ مي‌كردندبه‌ كجا رسيده‌ام‌ كه‌ در قيامت‌ هيچ‌ ارزشي‌ برايم‌ وجود ندارد؟آري‌ آن‌ انساني‌كه‌ نتواند خالق‌ خود را بشناسد وحاضر نشود در مقابل‌ خدايي‌ كه‌ همة‌نعمتهاي‌ اين‌ انسان‌ از اوست‌،سر به‌ سجده‌ بگذارد،شايستة‌ ذلت‌ ابدي‌است‌!او بايد همچون‌ ابليس‌ بعنوان‌ اولين‌ متكبر،مطرود ورانده‌ شده‌ ازرحمت‌ الهي‌ قرار بگيرد وبه‌ عذاب‌ ابدي‌ دچار نشود وهمه‌ زحماتش‌ هباءًمنثوراًبرباد رفته‌ وبي‌ ارزش‌ شود.
خداوند در قرآن‌ خطاب‌ به‌ انسان‌ مي‌فرمايد،يا ايّها الانسان‌!ماغرّك‌بربّك‌ الكريم‌؟چرا در مقابل‌ خدايت‌ تكبر كمي‌ كني‌؟
آيا از ياد برده‌اي‌ كه‌ نطفه‌اي‌ غير قابل‌ مشاهده‌ با چشم‌ عادي‌بودي‌؟سپس‌ در رحم‌ مادرت‌ جا گرفتي‌ وخدا تورا رشد وتربيت‌ نمود تاعلقه‌ وخون‌ بسته‌ شدي‌.سپس‌ مضغه‌ وگوشت‌ جويده‌ شده‌ گرديدي‌.بعداستخوان‌ وگوشت‌ وپوست‌ وخون‌ ورگ‌ واعضا جوارحت‌ كامل‌ شد وازشكم‌ مادرت‌ بيرون‌ آمدي‌ ومتولد گشتي‌ در حالي‌ كه‌ هيچ‌نمي‌دانستي‌؟وبر هيچ‌ كاري‌ قادر نبودي‌؟پس‌ چرا تكبر مي‌كني‌؟تو هم‌همانند سجده‌ كنندگان‌ بيا ودر مقابل‌ خدايت‌ سر به‌ سجده‌ بگذاروبگو:سبحان‌ ربّي‌ الاعلي‌' وبحمده‌.منزّه‌ است‌ خداوند بالامرتبه‌ ومن‌مشغول‌ حمد او هستم‌.آنوقت‌ كم‌ كم‌ لذت‌ بندگي‌ را خواهي‌ چشيدورحمت‌ الهي‌ بسويت‌ سرازير مي‌شود وگاه‌ چنان‌ لذت‌ معنوي‌ احساس‌مي‌كني‌ كه‌ همانند امام‌ صادق‌(ع‌)كه‌ فرمود:دور كعت‌ نماز در دل‌ شب‌ درنظر من‌ بهتر از دنيا آنچه‌ در دنياست‌،مي‌باشد.
خواندن‌ نماز اولين‌ نشانه‌ از بين‌ رفتن‌ تكبر انسان‌ در مقابل‌ خداونداست‌.مخصوصا در نماز جماعتها ودر حضور ديگران‌ دريك‌ صف‌ايستادن‌.استاد در كنار شاگرد.فرمانده‌ در كنار سرباز.رئيس‌ در كنارمرئوس‌.عالم‌ در كنار جاهل‌.وزير در كنار آبدارچي‌!پولدار در كنار فقير!زيبا دركنار زشت‌!قوي‌ در كنار ضعيف‌.اين‌ حالتي‌ است‌ كه‌ باعث‌ عصبانيت‌ ابليس‌مي‌شود زيرا او تكبر كرد واز رحمت‌ الهي‌ دور شد امّا نماز خوان‌ اطاعت‌نموده‌ ومشمول‌ رحمت‌ خداوند شده‌ است‌.

2 - نماز ونشاط‌ وشادابي‌
يكي‌ از اثرات‌ فردي‌ نماز بر روي‌ انسان‌،نشاطي‌ است‌ كه‌ در نمازخوان‌هاوجود دارد واين‌ نشاط‌ در افراد بي‌ نماز وجود ندارد.مخصوصا اين‌ نشاط‌بعد از خواند نماز در انسان‌ بيشتر جلوه‌ مي‌كند.ويك‌ آرامش‌ ورضايت‌خاطري‌ به‌ آدمي‌ دست‌ مي‌دهد.البته‌ در محيطها وحالتهاي‌ مختلف‌ اين‌نشاط‌ واحساس‌ رضايت‌ كم‌ وزياد مي‌شود.وقتي‌ انسان‌ با حضور قلب‌ نمازمي‌كند ودر نماز اشكي‌ مي‌ريزد ومناجاتش‌ با حال‌ است‌.بعد از نماز آرامش‌خاصي‌ در خود احساس‌ مي‌نمايد.اما اگر نماز را با كسالت‌ وعجله‌ بخوانداين‌ نشاط‌ به‌ پايين‌ترين‌ حد خود مي‌رسد كه‌ در بحث‌ مراتب‌ نماز به‌ گوشه‌اين‌ حالات‌ اشاره‌ مي‌شود.امّا همة‌ نمازخوانهاتصديق‌ مي‌كنند كه‌ بعد ازاداي‌ نماز دچار نشاطي‌ مي‌شوند.واين‌ نشاط‌ در سلامت‌ جسم‌ روان‌ آدمي‌نقش‌ مهمي‌ ايفا مي‌نمايد ونبود اين‌ نشاط‌ است‌ كه‌ باعث‌ افسردگي‌واضطراب‌ ونآرامي‌ مي‌شود كه‌ اين‌ حالتها در جوامع‌ بي‌ دين‌ وبي‌ نماز بيشتربه‌ چشم‌ مي‌خورد:
در مجله‌ دانستني‌ها ،5/7/62 آمده‌ است‌ كه‌:
آمريكايي‌ها هرشب‌ بالغ‌ بر سي‌ ميليون‌ قرص‌ خواب‌ آور مصرف‌مي‌كنند،كه‌ اگر طي‌ يك‌ سال‌ اين‌ تعداد قرص‌ را روي‌ هم‌ انباشته‌ كنيم‌ حدود600000كيلوگرم‌ وزن‌ خواهد داشت‌.
واين‌ 600تن‌ قرص‌ براي‌ به‌ خواب‌ بردن‌ تمام‌ مردم‌ جهان‌ به‌ مدت‌ هشت‌شبانه‌ روز كافي‌ مي‌باشد.!
اميرالمؤمنين‌(ع‌)مي‌گويد:هروقت‌ كه‌ جنگ‌ مغلوبه‌ مي‌شد و اسلام‌ درمخاطره‌ مي‌افتاد،پيغمبر مي‌فرمود:واستعينوا بالصبر والصلوة‌.امّتي‌الصلوة‌ الصلوة‌.
در همان‌ وسط‌ جنگ‌ و در همان‌ خط‌ مقدّم‌ جبهه‌،پيغمبر پياده‌ مي‌شدند واصحاب‌ هم‌ پياده‌ مي‌شدند و دوركعت‌ نماز مي‌خواندند.آنها پناه‌ به‌ نمازمي‌بردند و بعد سوار مي‌شدند ومي‌ جنگيدند و پيروز هم‌ مي‌شدند.

3 - نماز وكاستن‌ غم‌ واندوه‌
نماز در كاهش‌ غم‌ وانده‌ها وناراحتي‌هاي‌ روحي‌ نيز نقش‌ درماني‌دارد.همانطور كه‌ در زندگي‌ اولياء خدا آمده‌ است‌ كه‌ در مواقعي‌ كه‌ غم‌واندوه‌ به‌ آنهاهجوم‌ مي‌آورد،همانند جنگهايي‌ كه‌ دشمن‌ به‌ آنهاهجوم‌گسترده‌ مي‌نمود،به‌ نماز پناه‌ مي‌بردند.
«روايت‌ شده‌ چون‌ مشكلي‌ براي‌ خانواده‌ رسول‌ خدا(ص‌)پيش‌مي‌آمد،مي‌فرمود:برخيزيد نماز بخوانيد.بعد فرمود:خدا اين‌ گونه‌ به‌ من‌دستورداده‌ است‌»
دربارة‌ اميرالمؤمنين‌(ع‌)داريم‌ كه‌ در شهادت‌ زهراتا غم‌ هجوم‌ به‌ اومي‌آورد،دوركعت‌ نماز مي‌خواند.لذا قبل‌ از غسل‌ دادن‌،دوركعت‌ نمازخواند.قبل‌ از اينكه‌ زهرايش‌ را در قبر بگذارد هم‌ نماز خواند.وقتي‌ كه‌ زهرارا در قبر قرار داد و خاك‌ روي‌ قبر ريخت‌،غم‌ به‌ اميرالمؤمنين‌(ع‌) هجوم‌ آورد و دوركعت‌ ديگر نماز خواند.
«امام‌ صادق‌(ع‌):هرگاه‌ براي‌ اميرالمؤمنين‌(ع‌)مشكلي‌ پيش‌ مي‌آمد،به‌نماز پناه‌ مي‌برد»
«رسول‌ خدا(ص‌):پيامبران‌ خدا چنان‌ بودند كه‌ چون‌ دچارنگراني‌مي‌شدند،به‌ نماز پناه‌ مي‌بردند.»
راوي‌ مي‌گويد خدمت‌ امام‌ صادق‌(ع‌)آمدم‌ .امام‌ مشاهده‌ كردند كه‌ من‌غمگينم‌.علت‌ را پرسيدند.گفتم‌:يك‌ زني‌ در كوچه‌ راه‌ مي‌رفت‌ كه‌ ناگاه‌ به‌زمين‌ خورد.در اين‌ حال‌ گفت‌:خدا لعنت‌ كند قاتلين‌ تو را اي‌ فاطمة‌زهراء .
تا اين‌ حرف‌ را زد،،مأمورين‌ اورا گرفتند وبا كتك‌ بردند.امام‌ فرمودند بلندشو دوركعت‌ نماز بخوانيم‌.به‌ مسجد رفتيم‌ ودوركعت‌ نماز خوانديم‌.امام‌ ازخدا خواستند كه‌ اين‌ زن‌ نجات‌ پيدا كند.طولي‌ نكشيد كه‌ خبر آوردند اين‌زن‌ را با احترام‌ رها نموده‌اند.

4 - نماز وبرطرف‌ شدن‌ خطر
در هنگامي‌ كه‌ خطري‌ متوجه‌ انسان‌ مي‌شود،بايد علاوه‌ بر عكس‌العمل‌مناسب‌،به‌ نماز روي‌ بياورد.وگاهي‌ هيچ‌ راهي‌ جز روي‌ آوردن‌ به‌ نمازبراي‌ انسان‌ وجود ندارد.
راوي‌ مي‌گويد كه‌ منصور دوانقي‌ در وقتي‌ غضبناك‌ شد وتصميم‌ به‌ قتل‌امام‌ صادق‌(ع‌)گرفت‌.لذا امام‌ را احضار نمود.هنگامي‌ كه‌ امام‌ به‌ در قصر اورسيدند،امام‌ به‌ من‌ (راوي‌)فرمود :صبركن‌ تا دوركعت‌ نماز بخوانم‌.وقتي‌امام‌ نماز خواندندونزد منصور رفتند.منصور اول‌ عصباني‌ بود ولي‌ بعدبصورت‌ يك‌ آدم‌ متملق‌ درآمد وامام‌ را با احترام‌ به‌ منزلش‌ برگرداند.
در زندگي‌ علماء زياد شنيده‌ شده‌ كه‌ در مواقع‌ بحراني‌ وخطر به‌ نمازروي‌ مي‌آوردند.از جمله‌ وقتي‌ حكم‌ كشتن‌ ملاطاهر قمي‌ از سوي‌ شاه‌طهماسب‌ صفوي‌ صادرشد ومأمور جلاد با دست‌ خط‌ شاه‌ نزد ملاطاهررفت‌.قبل‌ از اجراي‌ حكم‌ شاه‌،ملاطاهر مشغول‌ نماز شد،ويك‌ نماز طولاني‌را شروع‌ كرد.ناگاه‌ حكم‌ ديگر شاه‌ مبني‌ بر دستگيري‌ ايشان‌ ورفتن‌ نزد شاه‌باطلاع‌ ملاطاهر رسيد.وهنگامي‌ كه‌ اورا نزد شاه‌ بردند،سخناني‌ بينشان‌ ردوبدل‌ شد وعاقبت‌ با صحت‌ وسلامت‌ از كاخ‌ شاه‌ بيرون‌ آمد.

5 - نماز ورفع‌ مشكلات‌ خانوادگي‌
بسياري‌ از طلاقها وجدايي‌ها ومشكلات‌ خانوادگي‌ با بي‌ نمازي‌ ارتباط‌دارد.مثلا خانمي‌ در مجلس‌ زنانه‌ گريه‌ مي‌كردند ومي‌ گفتند بعد از دوماه‌ كه‌به‌ خانة‌ شوهر رفتم‌ بيوه‌ شدم‌.زيرا فهميده‌ام‌ كه‌ شوهرم‌ معتاد است‌!
اگر اين‌ مورد را ريشه‌ يابي‌ نمائيم‌ مي‌بينيم‌ كه‌ در هنگام‌خواستگاري‌شوهر از اين‌ زن‌،خود زن‌ وخانواده‌اش‌ به‌ مسئله‌ نماز مرد توجهي‌ نداشتندبلكه‌ بيشتر به‌ خصوصيات‌ مادي‌ ومسائل‌ رفاهي‌ ودرآمد او دقت‌ نمودندوچون‌ از اين‌ جهت‌ خيالشان‌ راحت‌ شد به‌ او جواب‌ مثبت‌ دادند.اما بعد ازدوماه‌ اين‌ خوشيها تمام‌ شد وحال‌ بايد سالهاي‌ طولاني‌ را با اين‌ مشكل‌دست‌ به‌ گريبان‌ بشوند.در حالي‌ كه‌ وقتي‌ شخصي‌ خدمت‌ باقر(ع‌)رفت‌وگفت‌ براي‌ دخترم‌ خواستگار آمده‌ است‌.آيا دختر به‌ او بدهم‌؟امام‌ فرموداگر از دين‌ واخلاق‌ او راضي‌ هستي‌ بده‌.وديگر نفرمود وضع‌ ماليش‌ چطوراست‌؟؟
«امام‌ رضا(ع‌):اگر مؤمني‌ به‌ خواستگاري‌ دختري‌ برود وپانصد درهم‌جهت‌ مهر پيشنهاد كند ولي‌ آنان‌ بيشتر بخواهند واين‌ مقدار را نپذيرفته‌ به‌ اودختر ندهند،بر او ستم‌ كرده‌ وخداوند پدرآن‌ خانواده‌ را از حورالعين‌ محروم‌مي‌كند»
«وامر اهلك‌ بالصلوة‌ واصطبر عليها»طه‌132
يعني‌ خانواده‌ ات‌ را امر به‌ نماز نما وبر اين‌ مسئله‌ مداومت‌ كن‌.
مسئله‌ نماز از مهمترين‌ نشانه‌هاي‌ تربيت‌ صحيح‌ است‌.درخانه‌اي‌ كه‌ والدين‌ نماز خوانده‌ وتا كودك‌ به‌ سن‌ بالا برسد مرتب‌ اورا به‌خواندن‌ نماز امر مي‌نمايند،اميد به‌ هدايت‌ وسعادت‌ فرزند هزاران‌ بار بيشتراست‌ تا خانه‌اي‌ كه‌ اگر چه‌ پدر ومادر خود اهل‌ نمازند ولي‌ فرزندان‌ خود رارها كرده‌اند وباصطلاح‌ آنان‌ را آزاد گذاشته‌اند تا خود مسير درست‌ راانتخاب‌ نمايند واين‌ بزرگترين‌ اشتباه‌ سرپرست‌ خانواده‌ است‌ كه‌ نوجواني‌ راكه‌ اصلا نمي‌تواند خير وصلاح‌ خود را تشحيص‌ دهد واز طرفي‌ نماززحمتي‌ براي‌ اوست‌،آزاد بگذارند به‌ اين‌ اميد كه‌ روزي‌ برسد كه‌ خودنوجوان‌ به‌ نماز گرايش‌ پيدا كند!
خداوند در قرآن‌ كريم‌ به‌ پدران‌ دستور مي‌دهد كه‌ خود وخانواده‌ خود رااز جهنم‌ نجات‌ دهيد:
«يا ايها الذين‌ آمنوا قوا انفسكم‌ واهليكم‌ نارا وقودها الناس‌والحجارة‌»تحريم‌ 6
اي‌ مؤمنين‌!خود وخانواده‌ تان‌ را از آتش‌ جهنم‌ دور نگه‌ داريد.
«رسولخدا(ص‌):در هفت‌ سالگي‌ فرزند را به‌ خواندن‌ نماز تمرين‌دهيد ودر ده‌ سالگي‌ درصورت‌ نماز نخواندن‌،برآنان‌ سخت‌ گرفته‌شود وحتي‌' آنان‌ را با زدن‌ هم‌ شده‌ به‌ نماز وادار كنيد.»

6 - اهميت‌ شركت‌ در نماز جمعه‌ وجماعت‌ ومراسمات‌ ديني‌بهمراه‌ فرزندان‌
پدراني‌ كه‌ خود در مجالس‌ معنوي‌ شركت‌ مي‌كند وفرزندان‌ خودرا نيزبهمراه‌ مي‌برد،مي‌تواند اميدوار باشد كه‌ آينده‌ فرزندان‌،از نظر دوري‌ ازانحرافات‌ اخلاقي‌،آينده‌ سالمي‌ خواهد بود.ولي‌ پدرانيكه‌ خود هيچگاه‌پا به‌ مسجد وعبادتگاه‌ الهي‌ نگذاشته‌اند وغرورشان‌ اجازه‌نمي‌دهد كه‌ در مقابل‌ پروردگارشان‌ سجده‌ نمايند، چگونه‌ اميددارند كه‌ فرزندان‌ خوبي‌ وسالمي‌ تربيت‌ كنند؟مسجد محلي‌ است‌ كه‌ در آن‌انسانهاي‌ والا تربيت‌ مي‌شود.
مسجد سنگر اسلام‌ است‌.مسجد محل‌ ملاقات‌ مؤمنين‌ ووحدت‌وصميميت‌ آنان‌ است‌.اگرچه‌ گاهي‌ افراد منافق‌ هم‌ در مسجد پيدا مي‌شونديا افرادي‌ كه‌ از شركت‌ در مسجد مقاصد شومي‌ را در ذهن‌ دارند ولي‌ اكثرنمازگزاران‌ كساني‌ هستند كه‌ بدون‌ قصد دنيايي‌ وفقط‌ براي‌ اطاعت‌ ازخدايشان‌ در مسجد ومراسمات‌ مذهبي‌ حضور پيدا مي‌كنند وخداوند هم‌طبق‌ وعده‌ هايي‌ كه‌ داده‌ است‌ در دنيا وآخرت‌ از آنان‌ حمايت‌ مي‌كند:
«ان‌ الله يدافع‌ عن‌ الذين‌ آمنوا»حج‌39
خداوند از مؤمنين‌ دفاع‌ خواهد كرد.

7 - نماز ودوري‌ از مفاسد اجتماعي‌
از جمله‌ آثار فردي‌ نماز،دور كردن‌ آدمي‌ از مفاسد اخلاقي‌ است‌.
افراد نماز خوان‌ معمولا از اعتياد ومجالس‌ فساد ودوستان‌ ناباب‌ومسائل‌ انحرافي‌ ديگر دور هستند ودچار آسيبهاي‌ آنهانمي‌شوند.زيراانساني‌ كه‌ بوسيله‌ نماز با خداوند ارتباط‌ برقرار مي‌كند.گاه‌ درنماز خود را در مقابل‌ سلطاني‌ مقتدر و دانا مي‌بيند كه‌ بر همه‌ چيز او مطلع‌است‌.و از همة‌ كارهاي‌ او خبر دارد.خدايي‌ كه‌ به‌ او نعمتهاي‌ فراواني‌ داده‌است‌ ودر مقابل‌ گناهان‌ احتمالي‌ او حلم‌ ورزيده‌ واورا عذاب‌ ننموده‌است‌،در مقابل‌ اين‌ چنين‌ خدايي‌ ،آدمي‌ احساس‌ شرمندگي‌ نموده‌ وازانجام‌ دوباره‌ گناهان‌ خود داري‌ مي‌كند.زيرا تكرار حداقل‌ سه‌ بارِ اين‌ حالت‌شرمندگي‌،باعث‌ تقويت‌ پاكي‌ شده‌ وبه‌ ضعف‌ قواي‌ نفساني‌ كمك‌مي‌كند.گاهي‌ اين‌ شرمندگي‌ وطلب‌ پاكي‌ از گناهان‌ قبل‌،آن‌ چنان‌ در انسان‌قوي‌ مي‌شود كه‌ حاضر است‌ عذاب‌ دنيوي‌ را تحمل‌ كند تا اسمش‌ درليست‌ پاكان‌ ثبت‌ شود وگناهي‌ كه‌ كرده‌ محو گردد.واين‌ فرايند در دوري‌انسان‌ از گناهان‌ نقش‌ مهمي‌ دارد.به‌ داستان‌ زير توجه‌ نمائيد:«مردي‌ نزداميرمؤمنان‌(ع‌ )آمد وگفت‌:اي‌ اميرمؤمنان‌! من‌ لواط‌ كرده‌ام‌!مراپاك‌ نما!
امام‌ فرمود:برو شايد در حال‌ طبيعي‌ نباشي‌!
مرد رفت‌ وفردا آمد وگفت‌::اي‌ اميرمؤمنان‌!من‌ لواط‌ كرده‌ام‌!مراپاك‌ نما!
امام‌ مجدداًفرمود:برو شايد در حال‌ طبيعي‌ نباشي‌!
روز سوم‌ آمد وگفت‌:اي‌ اميرمؤمنان‌!من‌ لواط‌ كرده‌ام‌!مراپاك‌ نما!
امام‌ فرمود:برو شايد در حال‌ طبيعي‌ نباشي‌!
روز چهارم‌ آمد وگفت‌:اي‌ اميرمؤمنان‌!من‌ لواط‌ كرده‌ام‌!مراپاك‌ نما!
امام‌ فرمود:اي‌ مرد!رسول‌ خدا(ص‌)درباره‌ امثال‌ تو يكي‌ از سه‌ حكم‌ راصادر كرده‌ است‌.هركدام‌ را مي‌خواهي‌ انتخاب‌ كن‌!واردكردن‌ ضربه‌ شمشيربرگردنت‌.يا پرت‌ كردن‌ از كوه‌ با دست‌ وپاي‌ بسته‌.يا سوختن‌ بوسيله‌ آتش‌.
مرد گفت‌:كدام‌ سخت‌تر است‌؟فرمود:سوختن‌ با آتش‌.گفت‌:منهم‌ اين‌ راانتخاب‌ مي‌كنم‌.
امام‌ فرمود:پس‌ خودت‌ را براي‌ اجراي‌ حكم‌ آماده‌ كن‌.
مرد مشغول‌ نماز شد وبعد از دوركعت‌ نماز گفت‌:خدايا!من‌ از اين‌ گناه‌مي‌ترسم‌ وبسوي‌ جانشين‌ رسولت‌ آمدم‌ واو يكي‌ از اين‌ سه‌ حكم‌ را برايم‌گفت‌ ومن‌ سخت‌تر را انتخاب‌ كردم‌ .خدايا!اين‌ مجازات‌ را كفارة‌ گناهم‌ قراربده‌!ودرآخرت‌ مرا به‌ آتش‌ نسوزان‌.سپس‌ درحالي‌ كه‌ گريه‌ مي‌كرد،بلندشدودرگودال‌ آتشي‌ كه‌ برايش‌ آماده‌ كرده‌ بودند،داخل‌ شد.
علي‌(ع‌)به‌ گريه‌ افتاد واصحاب‌ هم‌ همگي‌ به‌ گريه‌ افتادند.سپس‌علي‌(ع‌)فرمود:بيرون‌ بيا كه‌ ملائكه‌ را به‌ گريه‌ انداختي‌.خدا توبه‌ توراپذيرفت‌.بيرون‌ بيا وديگر اين‌ كار را نكن‌.»
اگر نماز گزاري‌ احيانا به‌ گناهي‌ آلوده‌ شود،خود نماز بعدي‌ در عذاب‌وجدان‌ واحساس‌ ندامت‌ اثر كرده‌ ومانند شخص‌ فوق‌ اورا به‌ طلب‌ پاكي‌سوق‌ مي‌دهد.واين‌ اثر وقتي‌ در همة‌ نماز خوانان‌ با شدت‌ وضعف‌ ظاهرشود،نماز خوانان‌ روز بروز پاك‌ تر شده‌ واز مفاسد فاصله‌ مي‌گيرند.چه‌بسيار گناهكاراني‌ كه‌ با غسل‌ توبه‌ ونماز خواندن‌ در آنها تحول‌ ايجاد شده‌وبه‌ انسانهايي‌ پاكدامن‌ تبديل‌ شده‌اند.
نمونه‌ ادعاي‌ فوق‌ وضعيت‌ متفاوت‌ اخلاقي‌ نماز گزاران‌ با بي‌نمازهااست‌.در شهرها وروستاها هرجا ناهنجاري‌ ديده‌ مي‌شود از بي‌نمازها است‌.عربده‌ كشي‌هاي‌ مستانه‌ از بي‌ نمازها است‌.ترانه‌هاي‌ مبتذل‌ ازمنازل‌ بي‌ نمازها شنيده‌ مي‌شود.مجالس‌ فساد ولهو ولعب‌ مربوط‌ به‌ بي‌نمازهاست‌!دنبال‌ زنان‌ ودختران‌ راه‌ افتادن‌ وايجاد مزاحمت‌ براي‌ آنان‌ كاربي‌ نمازهاست‌!ايجاد باندهاي‌ فساد وآم‌ ربايي‌ وراهزني‌ وسرقت‌ وفساد درزمين‌ كار بي‌ نمازهاست‌.زيرا نماز جلو همة‌ اين‌ مفاسد را سد مي‌نمايد.نمازنمي‌گذارد كه‌ انسان‌ بدنبال‌ نواميس‌ مردم‌ حركت‌ كند!نماز نمي‌گذارد كه‌آدمي‌ باند فساد همانند باند 19نفرة‌ روباه‌ بوجود بياورد ودختران‌ وزنان‌ را به‌انواع‌ مفاسد آلوده‌ كند!نماز نمي‌گذارد كه‌ انسان‌ به‌ سرقت‌ وراهزني‌ اموال‌مردم‌ مشغول‌ شود!نماز نمي‌گذارد كه‌ آدمي‌ بجاي‌ حضور در مجالس‌ علم‌وهنر وادب‌ ،آلات‌ دومتري‌! موسيقي‌ همچون‌ طنبور را بدست‌ گرفته‌ ودرمحافل‌ ومجالس‌ ،انسانهارا بجاي‌ اينكه‌ بياد خدا وقيامت‌ بياندازد،به‌حالتهاي‌ شيطاني‌ وعشقي‌!دعوت‌ كند!

8 - نماز وانقلاب‌ دروني‌!
يكي‌ از اثرات‌ فردي‌ نماز بر روي‌ نمازگزار،انقلاب‌ دروني‌ وتغيير حالت‌روحي‌ است‌ كه‌ در بعضي‌ مواقع‌ در انسان‌ نماز گزار پيدا مي‌شود .واين‌انقلاب‌ آن‌ قدر پر ارزش‌ است‌ كه‌ با هيچ‌ چيز با ارزش‌ مادي‌ ،قابل‌ قابل‌ارزش‌گذاري‌ نمي‌باشد.و گاه‌ شده‌ است‌ كه‌ بعد از نماز تحول‌ مهمي‌ درزندگيس‌ شخص‌ رخ‌ داده‌ واز اين‌ رو به‌ آن‌ رو مي‌شود.حتي‌ گاهي‌ افرادي‌بوده‌اند كه‌ انقلاب‌ روحي‌ آنان‌ در نماز چنان‌ بزرگ‌ بوده‌ است‌ كه‌ فوق‌ تحمل‌آنان‌ بوده‌ ودر همان‌ جان‌ به‌ جان‌ آفرين‌ تسليم‌ كرده‌اند.
گويند ثعلبه‌ گناهي‌ را مرتكب‌ شد كه‌ رسول‌ خدا(ص‌)ومردم‌ مدينه‌ اورابطور موقت‌ از خود راندند.ثعلبه‌ به‌ بيابان‌ها رفت‌ ومشغول‌ توبه‌ شد تا اينكه‌توبة‌ او قبول‌ شد.اميرالمؤمنين‌(ع‌) باتفاق‌ سلمان‌ بدنبال‌ او رفتند واورا به‌مدينه‌ آوردند.وقتي‌ آنها به‌ مدينه‌ رسيدند موقع‌ نماز عشاء شده‌ بود.آنها به‌مسجد رفتند وبه‌ رسول‌ خدا(ص‌)اقتدا نمودند.رسول‌ خدا(ص‌)بعد ازسورة‌ حمد،شروع‌ به‌ خواند سورة‌ تكاثر نمود.همينكه‌ آية‌ اول‌ را تلاوت‌فرمود:
«الهيكم‌ التكاثُر»
يعني‌ ثروت‌ اندوزي‌ شما را مشغول‌ نموده‌ است‌.
ثعلبه‌ نعره‌اي‌ زد.چون‌ حضرت‌ آية‌ دوم‌ را قرائت‌ فرمود:
«حتّي‌' زُرتُم‌ المقابر»
تا زمانيكه‌ قبرستان‌ را مشاهده‌ نموديد.
ثعلبه‌ بيشتر ناله‌ كرد.
وچون‌ آية‌ سوم‌ را شنيد:
«كلاّ سوف‌َ تعلمون‌»
نه‌ چنين‌ است‌.بزودي‌ خواهيد فهميد!
ثعلبه‌ نعره‌اي‌ كشيد وجان‌ به‌ جان‌ آفرين‌ تسليم‌ كرد.
ببينيد ثعلبه‌ چگونه‌ در نماز دچار انقلاب‌ روحي‌ شده‌ ونمي‌ تواند آن‌ راتحمل‌ نمايد لذا در نماز از دنيا مي‌رود.وخوشا بحال‌ او.
عرفا وعلماء ديگري‌ بوده‌اند كه‌ در نماز از دنيا رفته‌اند.از جمله‌ در مورداستاد امام‌ «رض‌»،ميرزا جواد ملكي‌ تبريزي‌ آمده‌ است‌:
«حاج‌ آقا حسين‌ فاطمي‌ فرمود:به‌ من‌ گفتند كه‌ آقاي‌ حاج‌ ميرزاجواد(ملكي‌ تبريزي‌)جوياي‌ حال‌ تو شده‌ است‌.چون‌ مي‌دانستم‌ ايشان‌كسالت‌ دارند با عجله‌ به‌ خدمتش‌ رفتم‌،ديدم‌ استحمام‌ كرده‌ وخضاب‌ بسته‌وپاك‌ و پاكيزه‌ در بستر بيماري‌ افتاده‌ وآمادة‌ اداي‌ نماز ظهر وعصر است‌.درميان‌ بستر شروع‌ به‌ گفتن‌ اذان‌ واقامه‌ كرد ودعاي‌ تكبيرات‌ افتتاحيه‌ را خواندو همين‌ كه‌ به‌ تكبيرة‌ الاحرام‌ رسيد و گفت‌:اللهاكبر!
روح‌ مقدسش‌ از بدن‌ به‌ عالم‌ قدس‌ پرواز كرد.»
«شيخ‌ علي‌ كاشاني‌ معروف‌ به‌ فريدة‌ الاسلام‌ از اساتيد شهيد هاشمي‌نژاد بسيار اهل‌ عبادت‌ بود ودر منزلش‌ اطاقي‌ را براي‌ عبادت‌ قرار داده‌وشبها را به‌ عبادت‌ مي‌گذراند.او در جواني‌ به‌ درجه‌ اجتهاد رسيده‌ بودووقتي‌ چندين‌ ساعت‌ با يكي‌ از علماء مشهد بحث‌ علمي‌ كرد.آن‌ عالم‌ ازوي‌ پرسيد:با اين‌ سن‌ كم‌ اين‌ همه‌ علوم‌ را چگونه‌ فرا گرفته‌اي‌؟
وايشان‌ جواب‌ داد كه‌ از عنايت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا(ع‌) فرا گرفته‌ام‌.
رحلتش‌ را در سن‌ بيست‌ وچهارسالگي‌ از زبان‌ ميزبانش‌ اين‌ گونه‌نوشته‌اند:بعد از صرف‌ شام‌ به‌ من‌ گفت‌:خيلي‌ مايلم‌ در حياط‌ منزل‌،زيردرخت‌ تا صبح‌ در عبادت‌ باشم‌.بعد برخاست‌ دوركعت‌ نماز خواند.ذكرركوعش‌ را كه‌ شمردم‌،هفتاد بار بود.بعد از نماز كمي‌ از مواعظ‌ و احاديث‌ رابراي‌ ما بيان‌ كرد و به‌ سجده‌ رفت‌،ديگر سر از سجده‌ بر نداشت‌ و روح‌پاكش‌ به‌ ملكوت‌ اعلي‌ پركشيد.
«آية‌ الله سيد احمد كربلائي‌ كه‌ استاد سيد علي‌ قاضي‌ ار اساتيدعلامه‌ طباطبائي‌ بوده‌ است‌،رحلتش‌ در هنگام‌ نماز بود ودر هنگام‌ نمازعصر،بسوي‌ ملكوت‌ پرواز كرد.»
وگاهي‌ نمازگزاران‌ واقعي‌،بجاي‌ رحلت‌ از اين‌ دنيا،پرواز كرده‌ وبه‌مكان‌هاي‌ مقدس‌ جهان‌ سر مي‌زده‌اند:«روزي‌ سيد زين‌ الدين‌ طباطبايي‌ ازوصف‌ كربلا و روز عاشوراء براي‌ دوستان‌ تعريف‌ مي‌كردند وهمچنين‌ دراهميت‌ زيارت‌ عاشوراء حرف‌ مي‌زدند،گفتند:
در شبي‌ كه‌ در حجره‌ مشغول‌ زيارت‌ عاشوراء بودم‌،در سجدة‌ شكرزيارت‌،حالم‌ منقلب‌ شد و كربلا با آن‌ صحنه‌هاي‌ روز عاشوراء و امام‌حسين‌(ع‌)را ديدم‌ و غش‌ كردم‌ ،تا نزديك‌ ظهر در حال‌ غش‌ و يا از خود بي‌خود بودم‌.»
آيا اين‌ حالتهاي‌ شيرين‌ معنوي‌ جز در نماز در حالت‌ ديگري‌ مي‌توان‌مشاهده‌ نمود؟آيا آنهائي‌ كه‌ غرق‌ در رفاه‌ مادي‌ هستند،از اين‌ لذتها هم‌تاكنون‌ داشته‌اند؟آيا آن‌ جوانهائي‌ كه‌ بجاي‌ نماز،در خيابان‌ها وبازارهابدنبال‌ جنس‌ مخاف‌ هستند واگر در كار خود موفق‌ بشوند،فوقش‌ مي‌توانندعمل‌ نامشروعي‌ را با ترس‌ ولرز انجام‌ دهند،مي‌توانند لذت‌ خود را با لذات‌مشروع‌ ومعنوي‌ اين‌ بزرگان‌ دين‌ مقايسه‌ كنند؟حاشا وكلا!هرگز اينها با هم‌قابل‌ مقايسه‌ نخواهند بود مخصوصا از نظر اثر كه‌ نماز انسان‌ را به‌ پاكي‌هابيشتر نزديك‌ مي‌كند وعمل‌ آن‌ جوانهاي‌ بي‌ بند وبار آنها را از خدا وملكوت‌وپاكي‌ بيشتر دور مي‌نمايد.

9 - بانماز در راه‌ حق‌ قدم‌ بنه‌!
در روايات‌ وسخنان‌ بزرگان‌ دين‌ فاصله‌ بين‌ كفر وايمان‌ را نماز خواندن‌ونماز نخواندن‌ ذكر كرده‌اند.واين‌ ماية‌ تعجب‌ وحتي‌ امتناع‌ از قبول‌ اين‌مطلب‌ از سوي‌ بعضي‌ افرادي‌ كه‌ شناخت‌ كاملي‌ از دين‌ اسلام‌ ندارند،شده‌است‌.مثلا شخصي‌ در اجتماع‌ بعنوان‌ فرد خيّر دهها مدرسه‌ وبناهاي‌ خيرديگر ايجاد نموده‌ است‌.اما نماز نمي‌خواند وبا اين‌ حال‌ از دنيا مي‌رود.طبق‌احكام‌ دين‌ اسلام‌ اين‌ فرد در عالم‌ برزخ‌ ودرآخرت‌ مشكل‌ دارد ونمي‌ توانداز ايستگاه‌ نماز رد شود واگر نماز كسي‌ قبول‌ شد،بقيه‌ اعمالش‌ هم‌ قبول‌مي‌شود واگر نماز كسي‌ رد شد،بقيه‌ اعمالش‌ هم‌ رد مي‌شود.واين‌ مسئله‌غير قابل‌ هضم‌ براي‌ بعضي‌ از ناآگاهان‌ است‌.همچنين‌ افرادي‌ هستند كه‌ سالها با خوش‌ نامي‌ زندگي‌مي‌كنند،مانند اكثر هنرپيشه‌ هاي‌ سينما!تئاتر!ورزشكاران‌ مشهور!پرفسورهاودانشمندان‌ كشور!ولي‌ عدة‌ زيادي‌ از آنها نماز نمي‌خوانند وبا اين‌ تكبري‌كه‌ در مقابل‌ خدا دارند،از دنيا مي‌روند!

10 - نماز وتأثيرات‌ اخلاقي‌ بردانش‌ آموزان‌
دانش‌آموزان‌ راهنمائي‌ ودبيرستان‌ وسپس‌ دانشجوياني‌ كه‌ نماز خوان‌بوده‌ وبه‌ برپايي‌ آن‌ مقيد هستند،جزو افراد خوب‌ محل‌ تحصيل‌ خودمي‌باشند.اينان‌ معمولا در درس‌ از بقيه‌ بهتر بوده‌ وهبچگاه‌ به‌ اذيت‌ وآزارديگران‌ نمي‌پردازند.آمارهايي‌ كه‌ از تخلفات‌ مختلف‌ در مدارس‌ ارائه‌مي‌شود،شامل‌ اين‌ عزيزان‌ نبوده‌ وبرعكس‌ به‌ نهي‌ از منكر وجلوگيري‌ ازتخلفات‌ مي‌پردازند.اما برخي‌ از آنهايي‌ كه‌ بي‌ نماز هستند،متأسفانه‌ براي‌خود باند وگروه‌ تشكيل‌ داده‌ وبه‌ اذيت‌ وآزار دانش‌آموزان‌ مظلوم‌مي‌پردازند وگاه‌ پا را فراتر گذاشته‌ وبه‌ اذيت‌ وآزار جنسي‌ ديگران‌ روي‌مي‌آورند كه‌ اين‌ مورد در كشور ما كم‌ اتفاق‌ مي‌افنتد ولي‌ در كشورهاي‌ ديگركه‌ بي‌ ديني‌ حرف‌ اول‌ را مي‌زند جرائم‌ دانش‌آموزان‌ و دانشجويان‌،از آماربالايي‌ برخورداراست‌:

11 - ارزش‌ واهميت‌ نماز
اقم‌ الصلوة‌ طرفي‌ النهار و زُلفاً من‌ الليل‌ ان‌ّ الحسنات‌ يذهبن‌بالسيئات‌.ذلك‌ ذكري‌ للذاكرين‌.
نماز را در دوطرف‌ روز وقسمتي‌ از شب‌ برپاداركه‌ كارهاي‌ خوب‌(مثل‌نماز)گناهان‌ را پاك‌ مي‌كند.واين‌ تذكري‌ است‌ براي‌ كسانيكه‌ متذكرمي‌شوند.

نمازآخرين‌ سفارشات‌ بزرگان‌ دين‌
در روايت‌ است‌ كه‌ آخرين‌ سفارشات‌ پيامبران‌،امر به‌ نماز بوده‌است‌.ودرتناريخ‌ بعضي‌ از اين‌ سفارشات‌ ذكر شده‌ است‌

12 - آخرين‌ سفارش‌ رسول‌ خدا (ص‌)
از اميرالمؤمنين‌ (ع‌)پرسيدند:حرف‌ آخر رسول‌ خدا (ص‌)چه‌ بود؟آن‌موقعي‌ كه‌ درحال‌ رحلت‌،سرمباركش‌ بردامن‌ توبود؟ اميرالمؤمنين‌(ع‌)فرمود:رسول‌ خدا (ص‌)مرتب‌ مي‌فرمود:امّتي‌ الصلوة‌ وما ملكت‌اَيمانكم‌.يعني‌ اي‌امّت‌ من‌!به‌ دوچيز خيلي‌ اهميت‌ بدهيد:يكي‌ نماز ويكي‌هم‌ زيردستان‌ خودتان‌.

13 - آخرين‌ وصيت‌ امام‌ جعفر صادق‌(ع‌)
از همسر امام‌ جعفر صادق‌(ع‌)سؤال‌ كردند كه‌ حرف‌ آخر امام‌ چه‌ بود؟اوگريه‌ كرد و گفت‌:امام‌ در آن‌ ساعت‌ آخر،همة‌ خويشان‌ را خواست‌.ما گفتيم‌كه‌ چه‌ وصيتي‌ مي‌خواهد بكند.همه‌ كه‌ جمع‌ شدند،يك‌ جمله‌ گفت‌ واز دنيارفت‌.فرمود:لاتنال‌ُ شفاعتُنا بمَن‌ استخف‌َّ بالصلوة‌.شفاعت‌ ما اهل‌ بيت‌نمي‌رسد به‌ كسيك‌ نماز را سبك‌ بشمارد.

14 - دوازده‌ بلا!
رسول‌ خدا(ص‌)فرمود:هر كه‌ نماز جماعت‌ را ترك‌ كند،به‌ دوازده‌ بلاگرفتار شود:بي‌ بركتي‌ رزق‌،ظلمت‌ قبر،دشمني‌ مردم‌ بااو،سختي‌مردن‌،گرسنه‌ وتشنه‌جان‌ كندن‌،بسته‌ بودن‌ زبان‌ در جواب‌ نكير ومنكر، سختي‌ قبر،عدم‌ استجابت‌ دعا،سختي‌ حساب‌ در قيامت‌،عقوبت‌شديدقيامت‌،داشتن‌ عذاب‌ كافران‌!
نماز هاي واجب متعدد هستند که مهمترين آنها نماز هاي شبانه روزي و نماز آيات ونماز ميت است.

بخش دوم :

روزه


«يا ايها الذين‌ آمنوا كتب‌ عليكم‌ الصيام‌ كما كتب‌ علي‌ الذين‌ من‌قبلكم‌ لعلكم‌ تتقون‌»
يعني‌ اي‌ مؤمنين‌!روزه‌ بر شما واجب‌ است‌ همانگونه‌ كه‌ بر امّتهاي‌ گذشته‌واجب‌ بود شايد پرهيزكار شويد.
«شهر رمضان‌ الذي‌ انزل‌ فيه‌ القرآن‌ هدي‌ للناس‌ وبينات‌ من‌ الهدي‌و الفرقان‌»
يعني‌ ماه‌ رمضان‌ ماهي‌ است‌ كه‌ در آن‌ قرآن‌ نازل‌ شده‌ است‌.قرآن‌ هدايت‌ وبرهان‌ و تميز حق‌ وباطل‌ است‌
خداوند با وجوب‌ روزه‌ اراده‌ فرموده‌ تا نفس‌ عبادت‌ كنندگان‌ تربيت‌وتهذيب‌ شود.مسلمانان‌ با روزه‌ گرفتن‌ ،تمرين‌ مبارزه‌ با نفس‌ مي‌نمايند.باروزه‌ به‌ جنگ‌ وكشمكش‌ با شهوات‌ ولذات‌ افسار گسيخته‌ مي‌روند.
از طرفي‌ برنامه‌ انسان‌ در غير ماه‌ روزه‌ انسان‌ را به‌ خوردن‌ وخوابيدن‌وسستي‌ وا مي‌دارد ولي‌ روزه‌ رمضان‌ اين‌ سستي‌ها را از بين‌ مي‌برد.
به‌ هنگام‌ روزه‌ نه‌ تنها از خوردن‌ وآشاميدن‌ وامور جنسي‌ خودداري‌مي‌شود بلكه‌ اخلاق‌ انسان‌ هم‌ بايد روزه‌ بگيرد وخوددارباشد:
«رسول‌ خدا(ص‌):روزه‌ عامل‌ بازدارنده‌ است‌ پس‌ هرگاه‌ روزه‌گرفتيد از امور جنسي‌ خوددارباشيد.فرياد وپرخاش‌ نكنيد.اگركسي‌ به‌ شما دشنام‌ داد يا به‌ جنگش‌ برخاست‌ بگويد من‌روزه‌ام‌.من‌ روزه‌ام‌.»
امام‌ صادق‌(ع‌):خدا روزه‌ را براي‌ ايجاد مساوات‌ بين‌ فقير وپولدارواجب‌ نمود زيرا پولدار هيچگاه‌ دچار گرسنگي‌ وبي‌ پولي‌ نمي‌شود تا برفقير رحم‌ كند چون‌ هرموقع‌ گرسنه‌ شود غذا برايش‌ آماده‌ است‌.پس‌ خدااراده‌ كرد تا بين‌ مخلوقاتش‌ تساوي‌ قرار دهد وپولدارهم‌ مزة‌ گرسنگي‌ ودردرا بچشد.تا بر فقير وگرسنه‌ رحم‌ كند.
امام‌ رضا(ع‌):براي‌ اين‌ روزه‌ در رمضان‌ واجب‌ شد زيرا اين‌ ماه‌ نزول‌ قرآن‌است‌ وشب‌ قدر كه‌ افضل‌ از هزار ماه‌ است‌ در اين‌ ماه‌ قرار دارد.وبراي‌ اين‌يك‌ ماه‌ روزه‌ واجب‌ شده‌ زيرا همه‌ مي‌توانند يك‌ ماه‌ را روزه‌ بگيرند.
امام‌ صادق‌(ع‌):كسيكه‌ يك‌ روز از ماه‌ رمضان‌ را بخورد روح‌ ايمان‌ از اوخارج‌ مي‌گردد.
رمضان‌ به‌ معناي‌ سوختن‌ است‌ زيرا در ماه‌ رمضان‌ گناهان‌ سوزانده‌مي‌شوند.
امام‌ ششم‌:شب‌ نوزدهم‌ شب‌ تقدير است‌ و شب‌ بيست‌ ويكم‌ شب‌تعيين‌ وشب‌ بيست‌ وسوم‌ شب‌ ختم‌ وامضاي‌ امر است‌
«رسولخدا(ص‌):روزه‌ بگيريد تا سالم‌ بمانيد وزكات‌ بدنها،روزه‌ است‌.»83
«رسولخدا(ص‌):برشما باد به‌ روزه‌ گرفتن‌!زيرا روزه‌ خون‌ رگهارا رقيق‌ مي‌كندوزوايد بدن‌ را از بين‌ مي‌برد.»84

1- شش‌ صورت‌ درقبر مؤمن‌!
امام‌ صادق‌(ع‌)فرمود:هرگاه‌ بندة‌مؤمني‌ مي‌ ميرد،شش‌ صورت‌ به‌ همراه‌ اووارد قبرش‌ مي‌ شودكه‌ داراي‌ نورانيت‌ وبوي‌ خوش‌ وپاكيزكي‌هستند!صورتي‌ درسمت‌ راست‌ مرده‌ وديگري‌ در سمت‌ چپ‌ وسومي‌درمقابل‌ وچهارمي‌ درپشت‌ سر وپنجمي‌ دركنار پايش‌ وآنكه‌ از همه‌ زيباتر است‌ دربالاي‌ سر اومي‌ ايستند!
آنكه‌ از همه‌ زيباتر است‌،از ديگران‌،مي‌ پرسد:شماكيستيد؟صورت‌سمت‌ راستي‌،مي‌ گويد:من‌ نمازم‌!سمت‌ چپي‌ مي‌ گويد:من‌ زكاتم‌ ! روبرويي‌مي‌ گويد:من‌ روزه‌ ام‌!پشت‌ سري‌ مي‌ گويد:من‌ حج‌ وعمره‌ ام‌ ! آنكه‌ نزدپايش‌ ايستاده‌ است‌،مي‌ گويد:من‌ كارهاي‌ خير توام‌!
سپس‌ آنها از او كه‌ داراي‌ زيباترين‌ صورت‌ است‌،مي‌ پرسند:تو كيستي‌
كه‌ از همه‌ زيباتري‌؟
او جواب‌ مي‌ دهد:من‌ ولايت‌ آل‌ محمّد(ص‌) هستم‌.
رسول‌ خدا(ص‌):يكي‌ از اثرات‌ روزة‌ رمضان‌،امان‌ از گرسنگي‌ وتشنگي‌ قيامت‌ است‌.
«آيا خبر ندهم‌ شما را از كارهايي‌ كه‌ اگر انجام‌ بدهيد،شما را از شيطان‌ دورمي‌كند مانند دور شدن‌ مشرق‌ از مغرب‌؟
گفتند:آري‌!
فرمود:روزه‌ روي‌ شيطان‌ را سياه‌ مي‌كند و دادن‌ صدقه‌ پشت‌ او را ميشكند ودوستي‌ در راه‌ خدا و مواظبت‌ بر عمل‌ صالح‌ ،ريشة‌ او را قطع‌ مي‌نمايدواستغفار رگ‌ حيات‌ او را مي‌بُرد!»
در قرآن نشانه هاي مومنين اين چنين ذکر شده است:
«همانا مردان‌ مسلمان‌ وزنان‌ مسلمان‌،مردان‌ عابد وزنان‌ عابده‌،مردان‌راستگو وزنان‌ راستگو،مردان‌ صبور وزنان‌ صبور،مردان‌ خاشع‌ وزنان‌خاشعه‌،مردان‌ صدقه‌ دهنده‌ وزنان‌ صدقه‌ دهنده‌،مردان‌ روزه‌ دار وزنان‌ روزه‌دار،مردان‌ حفظ‌ كنندة‌ اندامهاي‌ خود از حرام‌ وزنان‌ حفظ‌ كننده‌، مردان‌بسيارذكر گوينده‌ وزنان‌ ذكر گوينده‌،خداوند براي‌ آنان‌ آمرزش‌ وپاداش‌عظيمي‌ آماده‌ نموده‌ است‌.»

2- ايثار در سه‌ روز
«فاطمه‌(س‌)وحسن‌(ع‌) وحسين‌(ع‌) وفضه‌ سه‌ روز روزه‌ نذري‌ داشتند. روزاول‌ فاطمه‌(س‌)تعدادي‌ نان‌ تهيه‌ كرد.امّا موقع‌ افطار ناگاه‌ مسكيني‌ درخانه‌ رابصدا درآورد وتقاضاي‌ غذا نمود.اهل‌ خانه‌ همه‌ افطاري‌ خودرا به‌ او دادندوخود با آب‌ افطار كردند وبراي‌ روز بعد روزه‌ گرفتند.روز دوم‌ بازفاطمه‌(س‌)مقداري‌ نان‌ تهيه‌ كردامّا موقع‌ افطار يتيمي‌ درخانه‌ را بصدا درآوردتقاضاي‌ غذا نمود.اهل‌ خانه‌ مجدداً نانهاي‌ خودرا به‌ او دادند وبا آب‌افطار نمودند.روز سوم‌ نيزفاطمه‌(س‌)مقداري‌ نان‌ تهيه‌ كرد.ولي‌ موقع‌ افطاراسيري‌ درخانه‌ اهلبيت‌(ع‌)را بصدا درآورد وتقاضاي‌ غذا نمود.اهل‌ خانه‌غذاي‌ خودرا به‌ او دادند وخود با آب‌ افطار نمودند.روز چهارم‌ وقتي‌ پيامبربديدار آنها آمد ومشاهده‌ كرد كه‌ رنگ‌ برصورن‌ حسن‌ وحسين‌ نمانده‌ واهل‌خانه‌ دچار ضعف‌ شدند، دستهارا بدها برداشت‌.ناگاه‌ آيات‌ سوره‌ هل‌ اتي‌نازل‌ شد وخدا از ايثار آنان‌ تعريف‌ نمود:
«ودر راه‌ محبت‌ الهي‌ به‌ مسكين‌ ويتيم‌ واسير غذا مي‌دهند.»انسان‌
( هل‌ اتي‌)8

3- طليعة‌ سحر

پريد رنگ‌ شب‌ از روي‌ آسمان‌ سحر
شكفته‌ شد گل‌ خورشيد در دهان‌ سحر
گشود روزن‌ روز و زبام‌ شب‌ برچيد
چو دانه‌ دانة‌ تسبيح‌ اختران‌ سحر
در انتهاي‌ شب‌ اين‌ كاروان‌ آواره
‌دوباره‌ كوچ‌ گرفتند از مكان‌ سحر
سكوت‌ خلوت‌ محراب‌ پُر ز غلغله‌ شد
ز بانگ‌ مرغ‌ سحرخوان‌ و از اذان‌ سحر
ز روي‌ بام‌ وز گلدسته‌ها فراز آيد
صداي‌ بانگ‌ مؤذن‌ ترانه‌ خوان‌ سحر
سروش‌ عالم‌ وحي‌ است‌ يا صداي‌ خدا
ويا سرود ثناي‌ فرشتگان‌ سحر
به‌ شب‌ دعا و مناجات‌ بندة‌ مسكين‌
سر خلوص‌ و عبادت‌ به‌ آستان‌ سحر
بيا بهمرهي‌ عاشقان‌ و شب‌ زدگان‌
که‌ تا براه‌ نماني‌ ز كاروان‌ سحر
حديث‌ توبه‌ بخوان‌ در صحيفه‌ هاي‌ دعا
بانتظار اجابت‌ ز بيكران‌ سحر
خروسخوان‌ شده‌ برخيز وبا فريضة‌ صبح‌
خداي‌ را به‌ زبان‌ آر در زمان‌ سحر
كلام‌ دلكش‌ قرآن‌ بخوان‌ بصوت‌ زبور
بآيتي‌ كه‌ بپيچد در آسمان‌ سحر
طليعه‌ زد به‌ افق‌ آفتاب‌ و روز رسيد
بگير روزه‌ وبر چين‌ بساط‌ خوان‌ سحر
سپيده‌ جلوه‌ نور خداست‌ وقت‌ پگاه
‌گل‌ شكفتة‌ ايمان‌ ببوستان‌ سحر«مريم‌ ساوجي‌»


بخش سوم :

خمس

«واعلموا انّما غنمتم‌ من‌ شي‌ء فان‌ الله خُمُسَه‌ و للرسول‌ و لذي‌القربي‌' واليتامي‌' و المساكين‌ وابن‌ السبيل‌ اِن‌ كنتم‌ آمنتم‌ بالله و ماانزلنا علي‌' عبدنا يوم‌ الفرقان‌ يوم‌ التقي‌ الجمعان‌ والله علي‌ كل‌ّشي‌ء قدير.»
يعني‌ بدانيد كه‌ از هرچه‌ گيرتان‌ آمد بايد يك‌ پنجم‌ را براي‌ خدا وپيامبروسادات‌ ويتيمها ومساكين‌ و در راه‌ مادنه‌ قرار دهيد اگر به‌ خدا وقرآن‌ و روزقيامت‌ ايمان‌ داريد كه‌ خدا بر هر چيزي‌ قادر است‌.
«اصا وجوب‌ خمس‌ في‌ الجملة‌ از ضروريات‌ اسلام‌ است‌ و منكر آن‌ كافراست‌ و خلاصه‌ اين‌ كه‌ خمس‌ يكي‌ از فرايض‌ الهي‌ است‌ كه‌ در قرآن‌ مجيد وروايات‌ مستفيضه‌ به‌ آن‌ امر تأكيد شده‌ و محل‌ اتفاق‌ همة‌ شيعة‌ اماميه‌ بلكه‌عموم‌ مسلمين‌ است‌ اگرچه‌ در بعضي‌ خصوصيات‌ آن‌ از حيث‌ مورد ومصرف‌،اختلاف‌ وجود دارد و چنانچه‌ كسي‌ از پرداخت‌ يك‌ درهم‌ يا كمترامتناع‌ كند در زمرة‌ ظالمين‌ به‌ پيامبر اكرم‌(ص‌)و ذرية‌ آن‌ حضرت‌ مي‌باشد واز غاصبين‌ حق‌ آنها محسوب‌ مي‌شود.بلكه‌ هركس‌ خمس‌ را حلال‌ بداند ازكافرين‌ است‌ و در هر صورت‌ تا انكار شخص‌ نسبت‌ به‌ اصل‌ خمس‌ محرزنشود نمي‌توان‌ حكم‌ به‌ كفر او كرد.
مراد از زكات‌ كه‌ در آيات‌ زيادي‌ از قرآن‌ آمده‌ هم‌ زكات‌ اصطلاحي‌ وهم‌خمس‌ است‌.زيرا مراد از كات‌ پاك‌ كردن‌ مال‌ از حقوق‌ مالي‌ مي‌باشد چه‌حقوق‌ مالي‌ زكات‌ باشد وچه‌ خمس‌ باشد.
امام‌ زمان‌(عج‌):لعنت‌ خدا و ملائكه‌ و تمام‌ مردم‌ بر كسي‌ است‌ كه‌ از مال‌ما درهم‌ حرامي‌ بخورد.
امام‌ زمان‌(عج‌):كسي‌ كه‌ مالش‌ زياد باشد و حق‌ آن‌ را ادا نكند بدرستي‌كه‌ مالش‌ در روز قيامت‌ مارهايي‌ خواهند بود كه‌ او را نيش‌ مي‌زنند.
امام‌ باقر(ع‌):براي‌ هيچ‌ كس‌ روا نيست‌ چيزي‌ از خمس‌ را خريداري‌ كندتا حق‌ ما به‌ ما برسد.
امام‌ عصر(ع‌)فرمود:«اموالي‌ كه‌ شما بما مي‌رسانيد،ما آن‌ را براي‌ پاك‌شدن‌ شما از گناهان‌ قبول‌ مي‌كنيم‌.بنابراين‌ هركه‌ مي‌خواهد بما برساندوهركه‌ نمي‌خواهد قطع‌ كند كه‌ آنچه‌ خداوند بما داده‌ است‌ از آنچه‌ شمامي‌دهيد،بهتر است‌.»

1- موارد خمس‌
مهريه‌ زن‌ وهديه‌ و ارث‌ خمس‌ ندارد وسرمايه‌ و زمين‌ كشاورزي‌ ووسيله‌نقليه‌اي‌ كه‌ منبع‌ درآمد است‌ و مغازه‌ و پولي‌ كه‌ بر آن‌ يكسال‌ گذشته‌و...خمس‌ دارد.

2- مصرف‌ خمس‌
خمس‌ بر شش‌ قسمت‌ مي‌شود كه‌ سه‌ قسمت‌ آن‌ در زمان‌ غيبت‌ كبري‌ به‌مجتهد مرجع‌ تقليد داده‌ مي‌شود وسه‌ قسمت‌ هم‌ سهم‌ سادات‌ فقير است‌كه‌ اكثر مراجع‌ اجازه‌ نمي‌دهند خود شخص‌ به‌ سيد فقير بدهد وبايد باهماهنگي‌ مرجع‌ تقليد باشد وبعضي‌ مثل‌ اية‌ الله سيستاني‌ اجازه‌ داده‌اند كه‌سهم‌ سادات‌ را خود شخص‌ خمس‌ دهنده‌ به‌ سيد فقير بدهد.
چنانچه‌ با مالي‌ كه‌ خمس‌ به‌ آن‌ تعلق‌ گرفته‌ شده‌ لباس‌ بخرد نماز در آن‌اشكال‌ دارد وهمچنين‌ اگر فرش‌ يا خانه‌ و...بخرد تصرف‌ در آنها تا حلال‌كردن‌ مال‌ اشكال‌ دارد.


بخش چهارم :

زكات


«انّما الصدقات‌ للفقراء و المساكين‌ و العاملين‌ عليها و المؤلفة‌قلوبُهم‌ و في‌ الرقاب‌ و الغارمين‌ و في‌ سبيل‌ الله و ابن‌ السبيل‌ فريضة‌ًمن‌ الله والله عليم‌ٌ حكيم‌ٌ.»
يعني‌ زكات‌ براي‌ فقرا،مساكين‌،كارگزان‌ جمع‌ آوري‌ زكات‌ ،مخارج‌ هدايت‌كافران‌،آزاد كردن‌ غلامان‌،اداي‌ قرض‌ قرضداران‌ ودر راه‌ خدا است‌ و واجب‌بوده‌ و خداوند آگاه‌ و حكيم‌ مي‌باشد.
زكات‌ سهمي‌ از درآمد كساني‌ است‌ كه‌ گندم‌ وجو و انگور وخرماوگوسفند وشتر وگاور وطلا ونقره‌ با شرايطي‌ كه‌ در رساله‌ها نوشته‌ شده‌داشته‌ باشند .
پرداخت‌ زكات‌ از نظر خداوند،يكي‌ از علامتهاي‌ دينداري‌ و شرط‌ضروري‌ ايمان‌ شمرده‌ شده‌ است‌.
«قد افلح‌ المؤمنون‌.الذين‌ هم‌ في‌ صلاتهم‌ خاشعون‌.والذين‌ هم‌عن‌ اللغو معرضون‌.والذين‌ هم‌ للزكات‌ فاعلون‌»
يعني‌ حقيقتا مؤمنين‌ رستگارشدند آنانكه‌ در نماز خاشع‌،از لغو دور واهل‌ زكات‌ دادن‌ هستند.
ندادن‌ زكات‌ نشانة‌ شرك‌ است‌:
«و ويل‌ٌ للمشركين‌.الذين‌ لايؤتون‌ الزكات‌ و هم‌ بالاخرة‌ هم‌كافرون‌»
يعني‌ واي‌ بر مشزكين‌ كه‌ زكات‌ نمي‌دهند وقيامت‌ را قبول‌ ندارند.
پرداخت‌ زكات‌ باعث‌ جلب‌ رحمت‌ الهي‌ است‌:
«و اقيموا الصلاة‌ و آتوا الزكاة‌ و اطيعوا الرسول‌ لعلكم‌ت‌ُرحمون‌»
نماز گذاشته‌ و زكات‌ داده‌ واز پيامبر اطاعت‌ كنيد شايد خدا بشما رحم‌نمايد.
دادن‌ زكات‌ يكي‌ از وظايف‌ حاكمان‌ مؤمن‌ است‌:
«الذين‌ ان‌ مكنّاهم‌ في‌ الارض‌ اقاموا الصلاة‌ و آتوا الزكاة‌و امروابالمعروف‌ و نهوا عن‌ المنكر»
يعني‌ آنان‌ كه‌ اگر به‌ آنها حكومت‌ بدهيم‌ نماز اقامه‌ كرده‌ وزكات‌ داده‌ وامر بمعروف‌ ونهي‌ از منكر مي‌نمايند.

زكات‌ در شريعت‌ همة‌ پيامبران‌ الهي‌ بوده‌ است‌:
«واذكر في‌ الكتاب‌ اسماعيل‌ اذ كان‌ صادق‌ الوعد و كان‌ رسولانبيا و كان‌ اهله‌ يأمر اهله‌ بالصلاة‌ و الزكاة‌ و كان‌ عند ربّه‌ مرضيا»
ياد كن‌ در كتاب‌ از اسماعيل‌ كه‌ به‌ وعده‌اش‌ عمل‌ مي‌كرد و پيامبر ورسول‌بود و خانواده‌اش‌ را به‌ نماز وزكات‌ امر مي‌نمود وخدا از او راضي‌ بود.
«و وهبنا له‌ اسحاق‌ و يعقوب‌ نافلة‌ و كلاً جعلنا صالحين‌وجعلناهم‌ ائمة‌ بامرنا و اوحينا اليهم‌ فعل‌ الخيرات‌ و اقام‌ الصلوة‌و ايتاء الزكاة‌ و كانوا لنا عابدين‌»
يعني‌ به‌ ابراهيم‌،عطا كرديم‌ اسحاق‌ و يعقوب‌ را و همه‌ را صالح‌ قرارداديم‌ و پيوايان‌ از طرف‌ خود كرديم‌ و به‌ آنها وحي‌ نموديم‌ كه‌ كارهاي‌ خيرونماز و زكات‌ انجام‌ دهند وآنها مارا عبادت‌ مي‌كنند.

زكات‌ يكي‌ از راههاي‌ امتحان‌ مؤمنين‌ است‌:
«انّما اموالكم‌ و اولادكم‌ فتنه‌ والله عنده‌ اجر عظيم‌»
يعني‌ مال‌ وفرزندان‌ اسباب‌ آزمايش‌ هستند ودر نزد خدا پاداش‌ عظيمي‌است‌.

روايات‌:
امام‌ صادق‌(ع‌):«دزدها سه‌ دسته‌اند.اول‌ كسيكه‌ زكات‌ نمي‌دهد.دوم‌كسيكه‌ مهر زنش‌ را نمي‌پردازد.سوم‌ كسيكه‌ قرض‌ كرده‌ ولي‌ قرضش‌ رانمي‌پردازد.»

رسول خدا فرمود: اي‌ حولاء!حق‌ زن‌ بر مرد اين‌ است‌ كه‌ شكم‌ زن‌ را سير كند ولباس‌ برايش‌فراهم‌ كند وبه‌ او نماز وروزه‌ وزكات‌ را بياموزد.
خداوند زكات‌ وحقوق‌ مالي‌ الهي‌ را پاك‌ كردن‌ ناميده‌ است‌:خذ من‌ اموالهم‌صدقة‌ تطهرهم‌ وتزكيهم‌
با گرفتن‌ صدقات‌ آنهارا پاك‌ وتصفيه‌ نما.

رسول‌ خدا(ص‌) فرمود ندا كنند كه‌اي‌ مسلمين‌!زكات‌ اموالتان‌ را بدهيدتا نمازتان‌ قبول‌ شود.

امام‌ باقر(ع‌):خدا در قرآن‌ زكات‌ را با نماز آورده‌ پس‌ هركه‌ نماز بخواند ولي‌زكات‌ ندهد مثل‌ اين‌ است‌ كه‌ نماز نخوانده‌ است‌.

امام‌ صادق‌(ع‌):قسم‌ به‌ خدائي‌ كه‌ مخلوقات‌ را خلق‌ كرد وبه‌ آنها رزق‌ دادهيچ‌ مالي‌ در خشكي‌ ودر دريا از بين‌ نمي‌رود مگر بواسطه‌ ندادن‌ زكات‌.

1- موارد زكات‌:
چنانچه‌ «گندم‌،جو،خرما،انگور» به‌ مقدار تقريبي‌870كيلوگرم‌برداشت‌ كند بايد در آنجايي‌ كه‌ از آب‌ باران‌ ورودخانه‌ استفاده‌كرده‌ يك‌ دهم‌ ودر آنجا كه‌ از آب‌ چاه‌ استفاده‌ نموده‌،يك‌ بيستم‌ را زكات‌بدهد.
و چنانچه‌ «گوسفند،گاو،شتر» داردو دوازده‌ ماه‌ از علف‌ صحرااستفاده‌ مي‌كنند وقتي‌ به‌ حد نصاب‌ رسيدند بايد زكات‌ آنها را بدهد.
و چنانچه‌ «طلا،نقره‌» دارد اگر به‌ حد نصاب‌ رسيد بايد زكات‌ آن‌ را كه‌در بيست‌ مثقال‌ طلا تقريبا نيم‌ مثقال‌ مي‌شود را بدهد.

2- مصارف‌ زكات:‌
زكات‌ را مي‌توان‌ در هشت‌ مورد مصرف‌ نمود ونيازي‌ به‌ اجازه‌ از مجتهدنيست‌:1-فقير2-مسكين‌ 3-كارگزاران‌ جمع‌ آوري‌ زكات‌ 4-براي‌ مسلمان‌كردن‌ كفار5-قرضداران‌ 6-براي‌ آزاد كردن‌ غلام‌ 7-در راه‌ ماندگان‌8-در راه‌خيرمثل‌ مسجد وبيمارستان‌ وروضه‌ خواني‌ وكتابخانه‌ وازدواج‌ وغيره‌

«ثعلبه‌ مردي‌ فقير بود.او از پيامبر خواست‌ كه‌ دعا كند تا ثروتمندشود!پيامبر به‌ او هشدار دادكه‌ ثروت‌ براي‌ تو خطرناك‌ است‌.امّا ثعلبه‌ اصراركرد وپيامبر برايش‌ دعا نمود.طولي‌ نكشيد كه‌ ثعلبه‌ ثروتمند شد وجزءدامداران‌ گرديد.كم‌ كم‌ از نظرجا براي‌ دامهاي‌ او در مدينه‌ مشكل‌ پيدا شدلذا از پيامبر اجازه‌ گرفت‌ تا به‌ خارج‌ از مدينه‌ برود.
او در خارج‌ از مدينه‌ به‌ زياد كردن‌ ثروت‌ خود مشغول‌ بود.وقتي‌پيامبر(ص‌)نماينده‌ اي‌ نزد او فرستاد تا زكات‌ گوسفندان‌ اورا بگيرد، ثعلبه‌امتناع‌ كرد وگفت‌:چرا پيامبر (ص‌)سراغ‌ افراد ديگر نمي‌ رود وسراغ‌ من‌فرستاده‌ است‌؟
نمايندة‌ پيامبر بادست‌ خالي‌ برگشت‌.ناگاه‌ آيه‌ اي‌ در بارة‌ اين‌ امتناع‌ ثعلبه‌وافرادي‌ مانند اونازل‌ شد..كه‌ تقريباً از ارتداد ثعلبه‌ خبر مي‌ داد.وقتي‌ اين‌حبر به‌ ثعلبه‌ رسيد،گوسفندان‌ خودرا برداشت‌ وبه‌ مدينه‌ آمد وخدمت‌پيامبر رفت‌ وگفت‌:زكات‌ آورده‌ ام‌!پيامبر فرمود:من‌ نمي‌ توانم‌ از تو زكات‌قبول‌ كنم‌!ثعلبه‌ با شنيدن‌ اين‌ مطلب‌ شروع‌ به‌ عجز ولابه‌ كرد ولي‌ حضرت‌زكات‌ اورا قبول‌ ننمود.بعد از رحلت‌ پيامبر،ثعلبه‌ سراغ‌ ابوبكر رفت‌وگفت‌:من‌ زكات‌ آورده‌ ام‌.ابوبكر گفت‌:چون‌ پيامبر زكات‌ تورا قبول‌نكرد،منهم‌ نمي‌ توانم‌ قبول‌ نمايم‌.ثعلبه‌ بعدداز مدتي‌ باحسرت‌ دادن‌ زكات‌از دنيا رفت‌!»