خدمات متقابل اسلام و ايران

متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری

- ۱۹ -


طبقه بيست و سوم

1 - ملا محسن فيض كاشانی ، حكيم و عارف و محدث مشهور . شاگرد و داماد ملاصدرا بوده و حكمت را نزد وی آموخته است از او رساله‏هائی در حكمت و فلسفه باقی است ، كتاب اصول المعارف او اخيرا چاپ شده است ( 3 )
آنچه در اين زمينه از فيض به ما رسيده است عينا تلخيص گفته‏های استاد است ، مرحوم فيض در سال 1091 درگذشته است .

پاورقی : ( 1 ) مقالات و بررسيها دفتر سوم و چهارم ص . 28 ( 2 ) روضات صفحه . 23 ( 3 ) به همت آقای سيد جلال آشتيانی

ما ضمن احوال مفسران و محدثان نيز از مرحوم فيض ياد كرديم
2 - ملاعبدالرزاق لاهيجی صاحب شوارق الالهام و گوهر مراد ، شاگرد و داماد ديگر ملاصدرا . ملا عبدالرزاق ، برعكس ملامحسن فيض ، مثل اينست كه از استاد خود كمتر متأثر شده است ، نوشته‏هايش رنگ و بوی حكمای قبل از صدرا از قبيل علامه دوانی و غياث‏الدين دشتكی را دارد ، نه رنگ و بوی‏ فلسفه ملاصدرا ، وی در سال 1071 يا سال 1072 درگذشته است
3 - ملا رجبعلی تبريزی اصفهانی ، صاحب روضات از صاحب رياض العلماء نقل می‏كند كه وی نزد شاه عباس ثانی و صاحبان مقامات مملكتی ، محترم‏ بوده كه به ديدارش می‏رفته‏اند . ملا رجبعلی شاگردانی داشته از آن جمله‏ مولی محمد تنكابنی و حكيم محمد حسين قمی و قاضی سعيد قمی ( 1 )
وی شاگرد ميرفندرسكی بوده و در سال 1080 درگذشته است ( 2 ) : 4 - ملامحمد باقر معروف به محقق سبزواری . هم حكيم است و هم از اعاظم‏ فقهاء ، شاگرد شيخ بهائی ( 3 ) و ميرفندرسكی ( 4 ) بوده است و بر الهيات شفا حاشيه متينی نوشته است كه مورد استفاده است ، صاحب روضات‏ می‏گويد : محقق خوانساری ( آقا حسين ) و ملامحمد تنكابنی معروف به سراب‏ از محضر درسش استفاده كرده‏اند .

پاورقی : ( 1 ) طبق يادداشتی كه آقای عبدالله نورانی نوشته‏اند رساله اثبات‏ واجب ملا رجبعلی و با مقدمه‏ای در شرح حال و ذكر آثار او وسيله خود ايشان‏ در نامه آستان قدس شماره 6 در سال 1344 به چاپ رسيده است
( 2 ) مقدمه الشواهد الربوبيه صفحه . . 91 ( 3 ) روضات صفحه . 116 ( 4 ) ريحانةالادب‏ج 5 صفحه . 242

ولی ظاهرا محقق خوانساری در منقول شاگرد او بوده نه معقول . وی در سال 1090 درگذشته است ( 1 )
5 - آقا حسين خوانساری معروف به محقق خوانساری ، شوهر خواهر محقق‏ سبزواری و شاگرد او در منقول بوده است ، در معقول شاگرد ميرفندرسكی بوده‏ است ( 2 )
حاشيه معروفی بر الهيات شفا دارد كه در دست است ، و همچنين شرح‏ اشارات خواجه ، و شرح تجريد قوشچی ، و محاكمات را حاشيه كرده است . وی‏ در سال 1098 درگذشته است
صاحب روضات در ذيل نام ملازمان بن ملا كلبعلی تبريزی می‏نويسد : ( وی‏ كتابی دارد به نام ( فرائدالفوائد فی‏احوال المدارس و المساجد ) كه در ايام اقامتش در مدرسه شيخ لطف الله در مشرق ميدان شاه اصفهان تأليف‏ كرده و نام گروهی را كه در اين مدرسه پربركت تحصيل كرده‏اند برده است : از قبيل آقا حسين خوانساری ملاشمسای گيلانی ، ملاحسن لنبانی گيلانی ( او نيز مردی حكيم و عارف بوده و مثنوی را شرح كرده و در همين طبقه است ) و گفته ملاحسن لنبانی در فضيلت و تقوا نظير نداشت . . . و از آن جمله است‏ زبده المحققين و اسوه السالكين ملا رجبعلی تبريزی و شاگردش ميرقوام‏الدين‏ طهرانی ( رازی ) صاحب كتاب عين‏الحكمة ) ( 3 ) صاحب روضات آنگاه خود می‏گويد : و از آن جمله است فاضل محقق حكيم‏ بارع ملاابوالقاسم بن محمد ربيع گلپايگانی ، صاحب تعليقات لطيفه بر كتب‏ معقول و منقول . . . كه گويا شاگرد مجلسی اول بوده است ( 4 ) ملا حسن لنبانی فوق‏الذكر پدر ملاحسين لنبانی است كه شاگرد مرحوم مجلسی‏ بوده است .

پاورقی : ( 1 ) روضات صفحه . . 117 ( 2 ) ريحانةالادب‏ج 5 ص . 241 ( 3 - 4 ) روضات صفحه . 287

عليهذا اين دو نفر ( لنبانی و گلپايگانی ) نيز جزء اين‏ طبقه‏اند
در اين طبقه گروه ديگر يا كمنام يا گمنام هستند از قبيل شيخ حسين‏ تنكابنی و محمدبن علی رضا آقاجانی شاگردان ملاصدرا . خوشبختانه اخيرا با همت قابل ستايش آقای سيد جلال‏الدين آشتيانی ، استاد عاليقدر دانشكده‏ الهيات و معارف اسلامی مشهد ، اين افراد و آثار آنها تحت عنوان ( منتخباتی از آثار حكمای الهی ايران از عصر ميرداماد و ميرفندرسكی تا عصر حاضر ) معرفی شده و می‏شوند

طبقه بيست و چهارم

1 - محمد سعيد بن محمد مفيد قمی ، معروف به قاضی سعيد و ملقب به حكيم‏ كوچك . از شاگردان ملامحسن فيض و ملا عبدالرزاق لاهيجی و ملا رجبعلی تبريزی‏ بوده است . شاگرديش نزد ملا رجبعلی در اصفهان بوده و مطابق نقل صاحب‏ روضات مانند استادش نزد شاه عباس محترم بوده است ، ولی شاگرديش نزد ملاعبدالرزاق در قم بوده و احتمالا نزد فيض نيز در قم تحصيل كرده است
صاحب روضات و صاحب ريحانةالادب نسبت به تاريخ وفات وی اظهار بی‏اطلاعی‏ كرده‏اند ولی در حاشيه روضات از الذريعه نقل كرده كه تولد وی در سال 1049 و وفاتش در سال 1103 بوده است
2 - ملا محمد تنكابنی سراب . شاگرد ملارجبعلی تبريزی ( 1 ) و محقق‏ سبزواری ( 2 ) بوده است
3 - جمال‏الدين خونساری معروف به آقا جمال خونساری . فرزند آقا حسين‏ خونساری سابق الذكر ، و شاگرد او و شاگرد دائی خود محقق سبزواری بوده
وی بر طبيعيات شفا حاشيه زده كه با چاپ سنگی چاپ شده و البته مختصر است و همچنين شرح اشارات را نيز حاشيه كرده است .

پاورقی : ( 1 ) روضات ص . 312 ( 2 ) روضات ص . 619

مردی محقق و جامع‏المعقول و المنقول بوده و در سال 1121 درگذشته است ( 1 )
4 - قوام‏الدين محمد رازی معروف به قوام‏الدين حكيم . آقای همائی در مقدمه شرح مشاعر ملاجعفر لنگرودی می‏گويد : وی شاگرد ملارجبعلی تبريزی و استاد شيخ عنايت‏الله گيلانی بوده است . آقای سيد جلال‏الدين آشتيانی در جلد دوم ( منتخباتی از آثار حكمای ايران بعد از ميرداماد و ميرفندرسكی ) آثاری از اين مرد چاپ و منتشر كرده و خود او را معرفی كرده‏اند
5 - محمد رفيع پيرزاده . اين شخص نيز از شاگردان ملارجبعلی تبريزی و با يك واسطه شاگرد ميرفندرسكی است . بعضی از آثار او در جلد دوم منتخبات‏ آثار حكمای ايران چاپ شده است ( 2 ) 6 - علی قلی‏خان فرزند قرچقای خان خلجی قمی . وی شاگرد آقا حسين‏ خوانساری و ملاشمسای گيلانی و ملارجب علی تبريزی بوده است . در كتاب‏ قربت پاكان تأليف آقای مدرسی طباطبائی صفحات 235 - 240 رساله‏های فلسفی‏ بسياری از او نام برده است . علی قلی خان در سال 1020 متولد شده و در سال 1097 حيات داشته است . مدرسه خان قم از آثار فرزند دانشمند اين مرد مهدی قلی‏خان است

طبقه بيست و پنجم

1 - ملامحمد صادق اردستانی . از احوال او اطلاع درستی نداريم ، همين‏قدر می‏دانيم مردی حكيم و زاهد و مرتاض بوده و مورد بی‏مهری و تكفير برخی‏ معاصرين قرار گرفته و تبعيد شده و در سال 1134 درگذشته است ( 3 )

پاورقی : ( 1 ) رسائل فلسفی و كلامی فارسی او را آقای نورانی تصحيح و برای چاپ‏ آماده كرده‏اند
( 2 ) منتخبات‏ج 2 ص 449 - . 451 ( 3 ) ريحانة الادب‏ج 1 صفحه . 104

طبق گفته آقای همائی و آقای آشتيانی ، از ملامحمد صادق رساله‏ای باقی‏ مانده به نام حكمت صادقيه درباره نفس و قوای مادی و معنوی آن ( 1 ) 2 - شيخ عنايت‏الله گيلانی . اين مرد مدرس فلسفه مشاء و از تلاميذ ميرقوام حكيم است
3 - ميرسيد حسن طالقانی . اين مرد مدرس شرح فصوص محيی‏الدين و كتب‏ شيخ اشراق بوده است ( 2 )

طبقه بيست و ششم

1 - ملااسماعيل خواجوئی . از مشاهير حكمای قرون اخيره است ، اصلا مازندرانی است . صاحب روضات از اين مرد تجليل فراوان می‏كند ، او را به‏ علم و جامعيت معقول و منقول و تقوا و معنويت و متانت و وقار سخت‏ می‏ستايد ، می‏گويد نادرشاه كه نسبت به احدی تواضع نداشت ، در برابر اين‏ مرد فروتنی می‏كرد . زمان اين مرد مقارن است با فتنه افغان ، حكيم‏ خواجوئی در برخی نوشته‏هايش از آن فتنه ناله‏ها سرداده است . صاحب‏ روضات می‏گويد به هيچ وجه معلوم نيست كه اساتيد او چه كسانی بوده‏اند
فلسفه بعد از فتنه افغان بوسيله اين مرد بزرگ ادامه يافته ، شاگردان‏ مبرزی در حوزه درسش پرورش يافته‏اند از قبيل آقا محمد بيدآبادی ، ملامهدی‏ نراقی ، ميرزا ابوالقاسم مدرس اصفهانی ، ملا محراب حكيم گيلانی . وی در سال 1173 درگذشته است ( 3 )
2 - ميرزا محمد تقی الماسی . روضات از او به عنوان نواده مرحوم مجلسی‏ ياد می‏كند ، پدرش نواده مجلسی اول بوده است و از كسانی است كه در بقعه‏ مرحوم مجلسی در اصفهان مدفون است ( 4 ) و هم تصريح می‏كند كه استاد آقا محمد بيدآبادی بوده است ( 5 )
آقای همائی ، در مقدمه شرح مشاعر ، دو نفر ديگر از معاصران ملا اسماعيل‏ خاجوئی را نام می‏برند :

پاورقی : ( 1 - 2 ) مقدمه آقای همائی بر شرح مشاعر ملامحمد جعفر لنگرودی
( 3 - 4 - 5 ) روضات صفحه 31 - 33 - 122 - . 624

3 - ملاحمزه گيلانی شاگرد ملامحمد صادق اردستانی بوده و در سال 1134 درگذشته است
4 - ملاعبدالله حكيم . او نيز مانند خاجوئی و الماسی از اساتيد آقا محمد بيدابادی به شمار می‏رود ( 1 )

طبقه بيست و هفتم

1 - آقا محمد بيدآبادی گيلانی اصفهانی . از اعاظم حكماء قرون اخيره و احيا كننده فلسفه ملاصدرا است . از زمان صدرالمتالهين به بعد هر چند افكار و انديشه‏های او در ميان فضلا خصوصا آنانكه سلسله شاگرديشان به خود وی می‏رسيده مطرح بوده است ، ولی ظاهرا هنوز موج افكار پيشينيان از قبيل‏ بوعلی و شيخ اشراق غلبه داشته است ، خصوصا در نحله‏ای كه از ميرفندرسكی و سپس ملارجبعلی تبريزی انشعاب يافته است
چنانكه می‏دانيم و خود ملاصدرا نيز بازگو می‏كند ملاصدرا در زمان خودش‏ شهرت و احترامی نداشته است ، مانند يكی از طلاب عادی زندگی می‏كرده ( 2 ) در صورتيكه ملارجبعلی تبريزی مثلا كه تقريبا معاصر او است در مرحله‏ای از احترام بود كه شاه و وزراء به ديدارش می‏شتافته‏اند . انديشه‏های صدرا تدريجا شناخته شد و روآمد ، ظاهرا آن دهانه فرهنگ كه اين آب جاری زير زمينی از آنجا كاملا ظاهر شد و بر همه پديدار گشت مرحوم آقا محمد بيدآبادی است
وی مطابق نقل روضات مردی فوق‏العاده زاهد ، متقی ، با گذشت ، ايثارگر ، ساده زيست بوده است . آقای آقاشيخ آقا بزرگ تهرانی در كتب خود از او به عنوان يك عارف سالك ياد می‏كند ، او واقعا مردی اخلاقی و مهذب‏ بلكه سالك بوده است در سال 1352 شمسی دو رساله كوچك از وی در ( سير و سلوك ) به زبان فارسی‏ وسيله آقای مدرسی طباطبائی از افاضل قم ضميمه مجله وحيد چاپ شد .

پاورقی : ( 1 ) مقدمه آقای همائی بر شرح مشاعر صفحه پانزده و صفحه شانزده
( 2 ) مبدأ و معاد ملاصدرا چاپ سنگی صفحه . 278

روح‏ اخلاقی و عرفانی بيدابادی موجب اعراض او از توجه به صاحبان زر و زور بود ، آنها به او رو می‏آورد ند و او اعراض می‏كرد
بيدابادی شاگردان بسياری پرورش داده است كه عن قريب از آنها ياد خواهيم كرد و در سال 1197 درگذشت ( 1 )
2 - ملامهدی نراقی كاشانی . از اعاظم فقهاء و حكما است ، او و پسرش‏ ملااحمد نراقی از بزرگان علماء اسلام به شمار می‏روند و هر دو به جامعيت‏ معروفند . مرحوم سيد محمد باقر شفتی اصفهانی و حاج محمد ابراهيم كلباسی‏ نزد او تحصيل حكمت كرده‏اند ( 2 ) و خود وی شاگرد ملا اسماعيل خاجوئی‏ بوده است ( 3 )
3 - ميرزا ابوالقاسم حسينی خاتون آبادی معروف به مدرس . از مشاهير مدرسين فلسفه در اصفهان و از خانواده مير محمد حسين خاتون آبادی سبط مجلسی بوده است ( 4 ) شاگرد ملا اسماعيل خاجوئی بوده ( 5 ) و در سال 1203 درگذشته است
4 - ملا محراب گيلانی ، حكيم و عارف مشهور . ريحانة الادب او را از شاگردان خاجوئی و بيدابادی شمرده است ( 6 ) ولی روضات از او فقط به‏ عنوان شاگرد خاجوئی ياد كرده است ( 7 )

پاورقی : ( 1 ) روضات صفحه . 624 ( 2 - 3 ) روضات صفحه 648 - . 33 ( 4 ) ريحانةالادب‏ج 5 صفحه . 266 ( 5 ) روضات ص . 33 ( 6 ) ريحانةالادب‏ج 5 ص . 385 ( 7 ) روضات صفحه . 33

بنابر نقل آقای آقا شيخ آقا بزرگ تهرانی در نقباء البشر صفحه 1114 ، مرحوم ميرزا عبدالرزاق خان بغايری صاحب كتاب معرفةالقبله كه در سال‏ 1372 هجری قمری وفات كرد از دخترزادگان ملامحراب بوده است . ملامحراب‏ در سال 1197 درگذشته است ( 1 )

طبقه بيست و هشتم

1 - ملاعلی نوری مازندرانی اصفهانی . از بزرگترين حكماء الهی اسلامی و از افراد معدود انگشت شمار سه چهار قرن اخير است كه تا عمق فلسفه صدرائی‏ نفوذ كرده‏اند
ابتدای تحصيلش در مازندران و قزوين بوده ، سپس به اصفهان آمده و از محضر درس آقا محمد بيدابادی و سيد ابوالقاسم مدرس اصفهانی استفاده كرده‏ و خود بزرگترين حوزه حكمت را در اصفهان دائر كرده است
ملاعلی نوری از نظر تدريس و تشكيل حوزه درسی ، و تربيت شاگردان ، و طولانی بودن مدت كار تدريس و تربيت شاگرد ، ( گفته شده قريب هفتاد سال‏ ) و ترويج علوم عقلی ، كم نظير و شايد بی‏نظير است
هنگامی كه مرحوم محمد حسين خان مروی مدرسه مروی را در تهران ساخت از فتحعليشاه تقاضا كرد ملاعلی نوری را از اصفهان برای تدريس معقول در اين‏ مدرسه دعوت كند ، شاه از او دعوت كرد و او در جواب نوشت در اصفهان دو هزار محصل مشغول تحصيلند كه چهار صد نفر آنها بلكه متجاوز كه شايسته حضور درس اين دعاگو هستند ، در حوزه درس دعاگو حاضر می‏شوند ، چنانچه به‏ تهران بيايد اين حوزه از هم می‏پاشد .

پاورقی : ( 1 ) مقدمه الشواهد الربوبية

شاه مجددا از او خواست يكی از بهترين شاگردهای خود را برای تدريس در اين مدرسه انتخاب كند و او ملا عبدالله زنوزی را انتخاب كرد و فرستاد ( 1 )
همه اين شاگردان از حومه اصفهان نبوده‏اند ، از اطراف و اكناف به حوزه‏ درس اين مرد بزرگ كه می‏گويند در حدود هفتاد سال تدريس كرده شركت‏ كرده‏اند و به اطراف پراكنده شده و علم و حكمت را با خود پراكنده‏اند
صاحب روضات می‏گويد : در كودكی او را در حالی كه پير مردی سپيد مو بود ديده‏ام . در مسجد سيد به نماز مرحوم سيد محمد باقر حجةالاسلام می‏آمد و بعد از نماز با هم جلسه می‏كردند . سيد حجةالاسلام خود زمانی شاگرد او بوده است‏ او و مرحوم حاجی كلباسی كه مرجعيت و رياست اصفهان را داشتند و فوق‏العاده محترم بودند ملاعلی نوری را در مجالس برخود مقدم می‏داشتند ( 2 ) . با وجود حكمای بزرگ ديگر در آن زمان ، آنچه بعدها ادامه يافت از طريق‏ اين مرد بزرگ بود ، بعضی حواشی مختصر و كوتاه از او بر اسفار باقی است‏ كه در نهايت متانت و دقت است . گويند تفسير بزرگی بر سوره توحيد نوشته است . وی در سال 1246 درگذشته است ( 3 )
2 - حاج ملااحمد نراقی فرزند حاج ملامهدی نراقی سابق‏الذكر . مانند پدر خود جامع الفنون بوده و مانند پدر خود مفتی و مجتهد و مرجع فتوی بوده‏ است . معقول را از پدر خود فرا گرفته است در سال 1244 يا 1245 درگذشته‏ است ( 4 )
مرحوم علامه تهرانی در الكرام البرره و نقباءالبشر ، نقل از كتاب لباب‏ الالقاب مرحوم ملاحبيب‏الله كاشانی ، نام گروهی از اهل معقول را در قرن 13 و 14 در كاشان می‏برد كه نشان می‏دهد كاشان تا نزديك به زمان ما از مراكز معقول بوده‏ است .

پاورقی : ( 1 ) اين جريان را مرحوم آقا علی مدرس زنوزی فرزند مرحوم ملاعبدالله‏ زنوزی ضمن شرح حال خودش و پدرش نوشته و در مقدمه انوار جليه ملاعبدالله‏ زنوزی از انتشارات مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مك گيل چاپ شده است‏
( 2 - 3 ) روضات ص 402 - . 647 ( 4 ) ريحانةالادب‏ج 6 صفحه . 160

ظاهرا علوم معقول در كاشان وسيله نراقيها رواج يافت
3 - ميرزا مهدی بن ميرزا هدايت الله شهيد مشهدی . اين مرد از مشاهير فقهاء و معاريف علمای آن عصر است . در فقه و اصول از تلاميذ وحيد بهبهانی است ، معاصر سيد مهدی بحرالعلوم و شيخ جعفر كاشف‏الغطاء است ، ظاهرا اصفهانی الاصل است . در اصفهان در حوزه درس آقا محمد بيدآبادی‏ حكمت آموخته و در مشهد اقامت كرده و فقه و اصول و معقول تدريس می‏كرده‏ است . ملاعلی نوری كه همدوره و همدرس او در حوزه بيدآبادی است ضمن يك‏ استفتا از ميرزا ابوالقاسم قمی كه در روضات مسطور است ، به مناسبتی از او به عنوان ميرزا مهدی مشهدی ياد می‏كند ، اين مرد رياضيات نيز می‏دانسته‏ و آنرا نزد پدر زن خود ، شيخ حسين عاملی مشهدی آموخته است ، فرزندانش‏ ميرزا هدايت الله و ميرزا عبدالجواد و ميرزا داود همه در فنون حكمت‏ وارد بوده‏اند . دوفرزند اخير در رياضيات سرآمد عصر در خراسان به شمار می‏رفته‏اند . علم و حكمت در خاندان سيد مهدی شهيد در حدود صد و پنجاه سال‏ ادامه يافت ، مرحوم حاج ميرزا حبيب رضوی ، مجتهد حكيم عارف شاعر مشهدی‏ معروف ، متوفی در 1327 نبيره او است ، و همچنين مرحوم آقا بزرگ حكيم‏ شهيدی مشهدی استاد مسلم فلسفه خراسان در حدود نيمه قرن چهاردهم هجری قمری‏ ، متوفی در 1355 نبيره ديگر او است و ذكرش خواهد آمد
ميرزا مهدی اشارات شيخ و پاره‏ای از كتب رياضی تدريس می‏كرده ، در سال‏ 1152 متولد و در سال 1218 در بست بالاخيابان مشهد ، در جريان دفاع از حقوق مردم و مبارزه با دستبرد نادر ميرزا نوه نادرشاه به اموال آستانه‏ مقدسه رضوی ، به دست نادر ميرزا شهيد شد ( 1 )

پاورقی : ( 1 ) رجوع شود به مقدمه مستند حسن حبيب بر ديوان مرحوم حاج ميرزا حبيب رضوی از ص 86 به بعد

طبقه بيست و نهم

1 - ميرزا حسن نوری فرزند ملاعلی نوری . بعد از پدر ، حوزه تدريس قابل‏ توجهی تشكيل داد ، مرحوم آقا علی مدرس زنوزی تهرانی كه ذكرش خواهد آمد در مدتی كه به اصفهان رفته از محضر درس اين استاد استفاده كرده است
بنابر نقل استاد جلال‏الدين همائی در مقدمه ( برگزيده‏ای از اشعار سه شاعر بزرگ اصفهان ) ، برخی او را بر پدرش ترجيح می‏داده‏اند . از او اثر قابل‏ توجهی در دست نيست كه بشود درباره‏اش داوری كرد ، ولی شاگردی افرادی‏ نظير آقاعلی مدرس گواه صادقی است بر مراتب فضلش . به هر حال از كسانی‏ است كه در انتقال فلسفه از نسل پيش از خودش به نسل بعد از خودش عامل‏ مؤثری بوده است
2 - ملااسماعيل بن ملامحمد سميع در بكوشكی اصفهانی معروف به واحدالعين
از اجلاء شاگردان ملاعلی نوری و استاد حاج ملا هادی سبزواری است ، حوزه‏ درس قابل توجهی داشته ، اسفار و مشاعر صدرا و شوارق لاهيجی را حاشيه كرده‏ و عرشيه صدرا را شرح كرده است . در سال 1277 درگذشته است ( 1 ) 3 - ملاعبدالله زنوزی . اين مرد همان است كه به تقاضای محمد حسين خان‏ مروی ، حكيم نوری او را برای تدريس فلسفه از اصفهان به تهران فرستاد
مركزيت تهران در مقابل اصفهان كه تدريجا اصفهان از رونق افتاد ، از اين‏ زمان شروع شد ملاعبدالله مطابق گزارشی كه فرزند برومند عاليقدرش آقاعلی‏ مدرس داده است مقدمات را در آذربايجان تحصيل كرده و سپس به كربلا رفته‏ و از حوزه فقه صاحب رياض بهره‏مند شده و آنگاه مدتی در قم از محضر درس‏ ميرزای قمی مجتهد معروف بهره‏مند شده ، بعد به اصفهان رفته و از محضر حكيم نوری حكمت آموخته و در سال 1237 به تهران منتقل شده است .

پاورقی : ( 1 ) ريحانة الادب‏ج 6 ص . 285

پس از بيست سال تدريس و افاضه در مدرسه مروی در سال 1257 به رحمت حق پيوسته است ( 1 )
4 - ملامحمد جعفر لنگرودی لاهيجی . وی معاصر ملا عبدالله زنوزی و شاگرد سيد ابوالقاسم مدرس اصفهانی و ملامحراب گيلانی و مخصوصا ملاعلی نوری است‏ اثر معروف او شرح مشاعر ملاصدرا است ، اين شرح اخيرا به مناسبت‏ چهارصدمين سال ولادت ملاصدرا با مقدمه‏ای انگليسی به قلم آقای دكتر سيد حسين نصر و مقدمه‏ای فارسی به قلم استاد جلال‏الدين همائی و مقدمه‏ای فارسی‏ به قلم استاد سيد جلال‏الدين آشتيانی چاپ شد . وی علاوه بر شرح مشاعر ، شرح‏ تجريد قوشچی ، و حاشيه خفری بر شرح تجريد قوشجی را حاشيه كرده است
حاشيه شرح تجريد وی در سال 1255 مقارن ايام سلطنت محمدشاه تأليف شده‏ است
تاريخ وفات او را نميدانيم ، آقای همائی همين قدر می‏نويسد : ( علی‏ التحقيق پيش از 1294 بوده است )
عجيب اينست كه علامه تهرانی مرحوم آقا شيخ آقا بزرگ در كتاب الكرام‏ البرره فی‏القرآن الثالث بعدالعشره صفحه 239 و صفحه 257 سه نفر را كه هر سه حكيم و همزمان ، و همنام و گيلانی بوده‏اند نام می‏برند يكی تحت عنوان‏ شيخ جعفر لاهيجی و ديگری تحت عنوان شيخ محمد جعفر لنگرودی كه عرشيه‏ ملاصدرا را شرح كرده و سوم شيخ محمد جعفر لاهيجی كه مشاعر را شرح كرده و بر الهيات شرح تجريد حاشيه زده است
بسيار مستبعد است كه سه نفر حكيم به اين نام در يك عصر ، اهل يك‏ منطقه وجود داشته باشند ، لهذا نيازمند به تحقيق بيشتر است

پاورقی : ( 1 ) رجوع شود به گزارش آقا علی زنوزی فرزند معظم‏له در مقدمه انوار جليه كه از تأليفات معظم‏له است و اخيرا وسيله ( مؤسسه مطالعات اسلامی‏ دانشگاه مك گيل ) چاپ شده است

5 - ملا آقای قزوينی . اين مرد نيز از افاضل شاگردان ملاعلی نوری‏ است ( 1 ) پس از مراجعت از اصفهان به قزوين ، حوزه گرمی دائر كرده و فضلا به حوزه‏اش می‏شتافته‏اند . مرحوم آقاعلی مدرس زنوزی در گزارش‏ زندگانی خود نوشته كه مدتی برای كسب فيض از محضر اين مرد بزرگ به‏ قزوين رفته است ، وی از كسانی است كه نزد ملااسماعيل اصفهانی كه شاگرد بزرگ ملاعلی نوری است نيز تحصيل كرده است . ( 2 ) لهذا به اعتباری می‏توان او را از طبقه سی‏ام و هم طبقه حاجی سبزواری‏ شمرد وی در سال 1282 درگذشته است ( 3 )

طبقه سی‏ام

1 - حاج ملاهادی سبزواری . بعد از ملاصدرا مشهورترين حكمای الهی سه چهار قرن اخير است ، حاجی سبزواری در 1212 در سبزوار متولد شد ، هفت ساله‏ بود كه پدرش مرد . در ده سالگی برای تحصيل به مشهد مقدس رفت و ده سال‏ اقامت كرد . شهرت حكمای اصفهان او را به اصفهان كشانيد ، در حدود هفت‏ سال از محضر ملااسماعيل در بكوشكی اصفهانی استفاده كرد و ضمنا در همانوقت‏ دو سه سالی اواخر دوره حكيم نوری را درك كرد . سپس به مشهد مراجعت كرد و چند سالی در مشهد به تدريس پرداخت ، آنگاه عازم بيت‏الله شد در مراجعت اجبارا دو سه سالی در كرمان اقامت كرد . در مدت اقامت كرمان‏ برای اينكه نفس خود را تربيت كند و رياضت دهد سعی كرد ناشناخته بماند و در همه مدت به كمك خادم مدرسه ، به خدمت طلاب قيام می‏كرد . بعد دختر همان خادم را به زنی گرفت و رهسپار سبزوار شد ، قريب چهل سال بدون آنكه‏ حتی يك نوبت از آن شهر خارج شود در آن شهر توقف كرد و به كار مطالعه و تحقيق و تدريس و تأليف و عبادت و رياضت نفس و تربيت شاگردان پرداخت تا عمرش به پايان رسيد
از نظر تشكيل حوزه گرم فلسفی ، و جذب شاگرد از اطراف و اكناف ، و تربيت آنها ، و پراكندن آنها در بلاد مختلف بعد از حكيم نوری كسی به‏ پايه حكيم سبزواری نمی‏رسد .

پاورقی : ( 1 ) الكرام البرره علامه آقا شيخ آقا بزرگ تهرانی صفحه 151
( 2 ) مقدمه آقای آشتيانی بر شرح مشاعر لاهيجی ص . 45 ( 3 ) مقدمه آقای آشتيانی بر انوار جليه صفحه پنج

صيت شهرتش در همه ايران و قسمتهايی خارج‏ ايران پيچيد . طالبان حكمت از هر سو به محضرش می‏شتافتند ، شهر متروك‏ سبزوار از پرتو وجود اين حكيم عاليقدر قبله جويندگان حكمت الهی گشت و مركز يك حوزه علمی شد
كنت گوبينو فيلسوف معروف فرانسوی ، كه نظر خاصش در فلسفه تاريخ‏ معروف است ، مقارن اوج شهرت حكيم سبزواری سه سال وزير مختار فرانسه در ايران بوده است و كتابی هم به نام ( سه سال در ايران ) منتشر كرده است‏ ، او می‏نويسد ( شهرت وصيت او به قدری عالمگير شده كه طلاب زيادی از ممالك هندوستان ، تركيه ، و عربستان برای استفاده از محضر او به سبزوار رو آورده و در مدرسه او مشغول تحصيل هستند ) ( 1 )
حكيم سبزواری فوق‏العاده خوش بيان و خوش تقرير بود ، باشور و جذبه‏ تدريس می‏كرد ، او گذشته از مقامات علمی و حكمی ، از ذوق عرفانی سرشاری‏ برخوردار بود ، به علاوه مردی با انضباط ، اهل مراقبه ، متعبد ، متشرع و بالاخره سالك الی الله بود . مجموع اينها سبب شده بود كه شاگردان او به‏ او تا سر حد عشق ارادت بورزند . از نظر جاذبه استاد و شاگردی ، حكيم‏ سبزواری بی‏مانند است . بعضی از شاگردان او بعد از او با اينكه چهل سال‏ از او فاصله گرفته بودند باز هم هنگام يادآوری او به هيجان می‏آمدند و اشك می‏ريختند
حكيم سبزواری به فارسی و به عربی شعر می‏سروده و در اشعارش به " اسرار " تخلص می‏كرده است .

پاورقی : ( 1 ) مقدمه " مؤسسه مطالعات اسلامی مك گيل " بر شرح منظومه سبزواری‏ چاپ آن مؤسسه نقل از كتاب " مذاهب و فلسفه در قرون وسطی " تاليف‏ كنت گوبينو

هر چند در هر دو قسمت شعر دست پائين فراوان دارد ، اما در هر دو قسمت برخی اشعار دارد كه در اوج زيبائی و كمال و شور و حال‏ است
حكيم سبزواری در سال 1289 در يك حالت جذبه مانندی درگذشت . يكی از شاگردانش در تاريخ وفاتش چنين سروده است :
اسرار چو از جهان بدر شد
از فرش به عرش ناله برشد
تاريخ وفاتش ار بجوئی
گويم : " كه نمرد ، زنده‏تر شد "
شاگردان حاجی تا آنجا كه ما فعلا اطلاع داريم عبارتند از : ملاعبدالكريم خبوشانی ( قوچانی ) كه بر منظومه منطق حاشيه دارد
ميرزا حسين سبزواری مقيم تهران استاد ملامحمد هيدجی و ميرزا علی‏اكبر يزدی مقيم قم ( 1 )
حاج ميرزا حسين علوی سبزواری مقيم سبزوار كه در جامعيت و تحقيق در عصر خود بی نظير شناخته می‏شد ( 2 )
حكيم عباس دارابی استاد معروف فلسفه در استان فارس ( 3 )
شيخ ابراهيم سبزواری استاد شيخ الرئيس قاجار ( 4 )
شيخ محمد ابراهيم تهرانی كه با حكيم سبزواری مراسلات داشته و علامه‏ تهرانی آنها را نزد شيخ محمد جواد جزائری ديده است ( 5 )
سيد ابوالقاسم موسوی زنجانی ( 6 )
سيد عبدالرحيم سبزواری ( 7 )
ملا محمد صباغ ( 8 )

پاورقی : ( 1 ) ريحانةالادب‏ج 6 صفحه 381 و نقباءالبشر ص . 502 ( 2 ) نقباء البشر صفحه . 569 ( 3 ) نقباءالبشر صفحه . 983 ( 4 ) نقباءالبشر صفحه . 3 ( 5 ) الكرام البرره ص . 6 ( 6 - 7 - 8 ) نقباءالبشر صفحه 51 - 727 - . 854

شيخ محمد رضا بروغنی استاد آقا شيخ هادی بيرجندی ( 1 )
ميرزا عبدالغفور دارابی ( 2 )
ملاغلامحسين شيخ الاسلام مشهدی استاد حاج فاضل خراسانی و آقا بزرگ شهيدی‏ مشهدی ( 3 )
ميرزا محمد سروقدی استاد حاج فاضل خراسانی و آقا بزرگ شهيدی مشهدی ( 4 ) . شيخ علی فاضل تبتی ( 5 )
ميرزا آقا حكيم دارابی ( 6 )
ميرزا محمد يزدی ( 7 )
حاج ميرزا ابوطالب زنجانی ( 8 )
حاج ملا اسماعيل عارف بجنوردی ( 9 )
شيخ عبدالحسين شيخ العراقين ( 10 )
ميرزا محمد حكيم الهی ( 11 )
بزرگترين حسنه حكيم سبزواری ، مرحوم حكيم ربانی ، عارف كامل الهی ، فقيه نامدار ، آخوند ملا حسينقلی همدانی در جزينی قدس سره است . اين مرد بزرگ و بزرگوار كه فرزند يك چوپان پاك سرشت بود برای ادامه تحصيل از همدان به تهران آمد ، صيت شهرت و جاذبه معنويت حكيم سبزواری او را به‏ سبزوار كشانيد ، مدتی كه تاريخ و مقدارش را فعلا نمی‏دانم در حوزه آن حكيم‏ شركت كرد ، پس از آن به عتبات شتافت و برای تكميل علوم منقول جزء شاگردان استاد المتاخرين حاج شيخ مرتضی انصاری قرار گرفت

پاورقی : ( 1 ) نقباءالبشر صفحه . 727 ( 2 تا 11 ) مقدمه آقای سيدجلال الدين آشتيانی بر مجموعه رسائل حكيم‏ سبزواری صفحات 67 - . 82

در همان ايام ، توفيق تشرف حضور آقا سيد علی شوشتری را يافت و در نزد آن عارف كامل مراحل سير و سلوك را طی كرد و خود به مقامی از كمال و معرفت رسيد كه كمتر نظيری برايش می‏توان جست
اگر همه شاگردان حوزه حكيم سبزواری به حضور در حوزه او افتخار می‏كنند ، حوزه حكيم به حضور چنين مردی مفتخر است
حوزه تعليم و تربيت مرحوم آخوند ملا حسينقلی بيشتر حوزه تربيت بود تا تعليم ، حوزه انسانسازی بود ، از اين حوزه مردان بزرگی برخاسته‏اند ، از مطالعه مواضع متفرقه كتاب نقباء البشر می‏توان به وسعت دائره آن پی برد
طبق آنچه از مدارك و اسناد منتشره درباره سيد جمال‏الدين اسدآبادی‏ معروف به افغانی به دست می‏آيد ( 1 ) سيد در مدت اقامتش در نجف از محضر دو نفر بهره‏مند شده است : يكی شيخ انصاری و ديگر آخوند ملا حسينقلی‏ . نظر به اينكه تصريح شده كه سيد در نجف به تحصيل علوم عقلی اشتغال‏ داشته به علاوه از آثارش كم و بيش پيدا است و هم تصريح شده كه سيد از محضر اين دو نفر استفاده كرده است ، ظاهر اينست كه سيد علوم عقلی را نزد آخوند آموخته است . عليهذا سيد جمال با يك واسطه شاگرد حكيم‏ سبزواری است
سيد جمال طبق مدارك موجود در مدت اقامت در نجف با مرحوم سيد احمد كربلائی تهرانی و مرحوم سيد سعيد حبوبی از شاگردان آخوند همدانی كه به‏ وارستگی و طی مراحل سير و سلوك معروفند رفاقت و صميميت داشته است ( 2 ) و اين يكی ديگر از شگفتيهای زندگی اين مرد خارق‏العاده است و بعد تازه‏ای به شخصيت او می‏دهد
تاكنون نديده‏ايم كسی متوجه اين نكته از زندگی او شده باشد
2 - آقا علی زنوزی ، معروف به آقا علی حكيم و آقا علی مدرس .

پاورقی : ( 1 - 2 ) رجوع شود به كتاب ( سيد جمال الدين حسينی پايه‏گذار نهضتهای‏ اسلامی ) صفحات 26 - 31 و به ( مجموع اسناد و مدارك درباره سيد جمال ) گردآورده دكتر اصغر مهدوی و ايرج افشار

فرزند ملاعبدالله زنوزی سابق الذكر و از اساتيد كم نظير دو قرن اخير است . در سال 1234 در اصفهان ( سه سال قبل از حركت پدرش از اصفهان به تهران ) متولد شد ، از پدر معقولا و منقولا استفاده كرده است . برای تكميل علوم‏ منقول به عتبات رفت و پس از مراجعت‏به تهران به اصفهان رفت و از محضر درس ميرزا حسن نوری فرزند ملاعلی نوری بهره‏مند شد ، از آنجا به قزوين‏ رفت و از درس ملاآقای قزوينی استفاده كرد ، بار ديگر به اصفهان رفت و مجددا در خدمت ميرزا حسن نوری به تكميل تحصيلات پرداخت ، آنگاه به‏ تهران مراجعت كرد و سالها در مدرسه سپهسالار قديم مدرس رسمی بود ( 1 ) و در سال 1307 در تهران درگذشت
3 - آقا محمد رضا حكيم قمشه‏ای ، او نيز از اعاظم حكما و اساطين عرفای‏ قرون اخيره است . آقا محمدرضا كه شاگردان و دوستانش نام او را به صورت‏ مخفف ، ( آمرضا ) ، تلفظ می‏كردند اهل قمشه ( شهرضا ) اصفهان است ، در جوانی برای تحصيل به اصفهان مهاجرت كرد و از محضر ميرزا حسن نوری ( 2 ) وملا محمد جعفر لنگرودی ( 3 ) بهره‏مند شد ، سالها در اصفهان عهده‏دار تدريس فنون حكمت بود . حدود ده سال پايان عمر خود را در تهران به سر برد و در حجره مدرسه صدر مسكن گزيد و فضلا از محضر پرفيضش استفاده كردند . پرشورترين دوره زندگانی حكيم قمشه‏ای ده سال آخر است
وی مردی به تمام معنی وارسته و عارف مشرب بود ، با خلوت و تنهائی‏ مأنوس بود و از جمع تا حدودی گريزان .

پاورقی : ( 1 ) گزارش خود آن مرحوم كه در مقدمه انوار جليه چاپ شده است
( 2 ) مقدمه رساله ولايت حكيم قمشه‏ای صفحه . 2 ( 3 ) مقدمه آقای همائی بر كتاب برگزيده ديوان سه شاعر اصفهان صفحه 21

در جوانی ثروتمند بود ، در خشكسالی 1288 تمام ما يملك منقول و غير منقول خود را صرف نيازمندان كرد و تا پايان‏ عمر درويشانه زيست
حكيم قمشه‏ای در اوج شهرت آقاعلی حكيم مدرس زنوزی و ميرزا ابوالحسن‏ جلوه به تهران آمد و با آنكه مشرب اصليش صدرائی بود ، كتب بوعلی را تدريس كرد و بازار ميرزای جلوه را كه تخصصش در فلسفه بوعلی بود شكست
به طوری كه معروف شد : ( جلوه از جلوه افتاد )
حكيم قمشه‏ای هرگز جامه روستائی را از تن دور نكرد و درزی و جامه علما در نيامد ، مرحوم جهانگير خان قشقائی كه سالها شاگرد او بوده است نقل‏ كرده كه به شوق استفاده از محضر حكيم قمشه‏ای بتهران رفتم ، همان شب اول‏ خود را به محضر او رساندم ، وضع لباسهای او علمائی نبود ، به كرباسفروشهای سده می‏مانست . حاجت خود را بدو گفتم ، گفت ميعاد من و تو فردا در خرابات . خرابات محلی بود در خارج خندق ( قديم ) تهران و در آنجا قهوه‏خانه‏ای بود كه درويشی آنرا اداره می‏كرد ، روز بعد اسفار ملاصدرا را با خود بردم ، او را در خلوتگاهی ديدم كه بر حصيری نشسته بود . اسفار را گشودم او آن را از بر می‏خواند سپس بتحقيق مطلب پرداخت ، مرا آن‏ چنان به وجد آورد كه از خود بی‏خود شدم ، می‏خواستم ديوانه شوم . حكيم‏ حالت مرا دريافت گفت آری : ( قوت می‏بشكند ابريق را ) ( 1 )
حكيم قمشه‏ای از ذوق شعری عالی ، برخوردار بود و به ( صهبا ) تخلص‏ می‏كرده است . او در سال 1306 ، در كنج حجره مدرسه ، در تنهائی و خلوت و سكوتی عارفانه از دنيا رفت . قضا را آنروز مصادف بود با فوت مفتی‏ بزرگ شهر ، مرحوم حاج ملاعلی كنی و در شهر غوغائی برپا بود . دوستان و ارادتمندانش ساعتها پس از فوت او از درگذ شتش آگاه شدند ، آن گروه‏ معدود او را در سر قبر آقا به خاك سپردند ( 2 )

پاورقی : ( 1 ) مقدمه رساله ولايت حكيم قمشه‏ای ص . 14 ( 2 ) مقدمه آقای همائی بر كتاب برگزيده ديوان سه شاعر اصفهان

حكيم قمشه‏ای آنچنان مرد كه زيست و آنچنان زيست كه خود در بيتی از يك‏ غزل سروده و آرزو كرده بود : كاخ زرين به شهان خوش كه من ديوانه گوشه‏ای خواهم و ويرانه به عالم‏ كم نيست ( 1 ) حكيم قمشه‏ای شاگردان بسياری تربيت كرد . آقا ميرزا هاشم اشكوری ، آقا ميرزا حسن كرمانشاهی ، آقا ميرزا شهاب نيريزی ، جهانگيرخان قشقائی ، آخوند ملامحمد كاشی اصفهانی ، ميرزا علی اكبر يزدی مقيم قم ، شيخ علی نوری‏ مدرس مدرسه مروی معروف به شيخ علی شوارق ، ميرزا محمد باقر حكيم و مجتهد اصطهباناتی مقيم نجف و مقتول در مشروطيت و مدفون در اصطهبانات ، حكيم صفای اصفهانی شاعر عارف معروف ، شيخ عبدالله رشتی رياضی ، شيخ‏ حيدرخان نهاوندی قاجار ، ميرزا ابوالفضل كلانتر تهرانی ، ميرزا سيد حسين‏ رضوی قمی ، شيخ محمود بروجردی ، ميرزا محمود قمی از آن جمله‏اند ( 2 )
4 - ميرزا ابوالحسن جلوه ، از مشاهير اساتيد و مدرسين اين طبقه است
سالهای متمادی تدريس كرده و شاگردان بسياری تربيت كرده است مرحوم جلوه‏ در سال 1238 متولد شده و در سال 1314 درگذشته است مرحوم جلوه بيشتر طرفدار بوعلی بوده و به فلسفه ملاصدرا اعتقاد چندانی نداشته است .

پاورقی : ( 1 ) قبل از اين بيت اين ابيات است : ( 2 ) رجوع شود به نقباءالبشر صفحه 733 و 690 و 1185 و به مقدمه رساله‏ مرحوم حكيم قمشه‏ای درباب ولايت و خلافت كبری كه حاشيه‏ای بر فص شيئی‏ فصوص الحكم محيی الدين است ص . 2

وی اهل اصفهان است‏ و به تهران مهاجرت كرده است ، جلوه شاگرد ميرزا حسن نوری و ميرزا حسن‏ چينی از شاگردان ملاعلی نوری است . گويند جلوه ابتدا كه به تهران آمد به‏ قصد رفتن به سبزوار و استفاده از محضر حاجی سبزواری ( كه نيم طبقه بر او مقدم است ) بود ولی منصرف شد و در تهران رحل اقامت افكند . جلوه و حكيم قمشه‏ای و آقاعلی مدرس سه مدرس نامداری بودند كه حوزه تهران در اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم بر محور وجود آنها می‏گرديد . ولی‏ دو رقيب جلوه بر او از نظر علمی تقدم داشته‏اند ، غالبا شاگردان آنها مانند افرادی كه در ذيل نام حكيم قمشه‏ای ياد كرديم مشتركند و شاگردان هر سه نفر بوده‏اند

طبقه سی و يكم

1 - ميرزا هاشم اشكوری رشتی از اساتيد مسلم فلسفه و عرفان زمان خود بوده و شاگردان بسياری از حوزه پربركتش برخاسته‏اند . او يكی از اركانی‏ است كه واسطه انتقال فلسفه و عرفان به طبقات بعدی است . شهرتش و امتيازش از هم طبقه‏هايش به تخصص در عرفان نظری است . مصباح الانس‏ فناری را كه شرح مفتاح الغيب قونوی است حاشيه كرده و چاپ شده است
متاسفانه آنقدر بد چاپ شده كه يك جفت چشم بها می‏گيرد . حكيم اشكوری از شاگردان حكيم قمشه‏ای و آقاعلی مدرس و ميرزای جلوه بوده است وی در سال‏ 1332 درگذشته است
2 - ميرزا حسن كرمانشاهی . معاصر اشكوری و شاگرد سه استاد مسلم‏ فوق‏الذكر است . او نيز شاگردان بسيار تربيت كرده است و از اركان‏ انتقال فلسفه به طبقات متاخرتر است . وی در سال 1336 درگذشته است
3 - ميرزا شهاب‏الدين نيريزی شيرازی ، شاگرد حكيم قمشه‏ای و ميرزای جلوه‏ بوده و در فقه و اصول نيز مهارت داشته است
او نيز در عرفان نظری محيی‏الدينی يد طولا داشته است . حكيم نيريزی‏ مدرسه صدر تهران را كه قبلا اقامتگاه استادش حكيم قمشه‏ای بود محل اقامت قرار داد و به كار تحقيق و تدريس و تربيت شاگرد پرداخت . رساله‏ای در ( حقيقت وجود ) نگاشته است مرحوم آقا شيخ آقا بزرگ تهرانی كه شرح حال وی‏ را نگاشته می‏گويد نسخه‏ای از اين رساله نزد من است ( 1 )
4 - ميرزا عباس شيرازی دارابی ، معروف به حكيم عباس . از اساتيد مسلم فلسفه در استان فارس است . شاگرد حكيم سبزواری بوده و قبلا از او در ذيل نام حكيم سبزواری ياد كرديم . علامه تهرانی می‏نويسد : در معقول و منقول بارع بود . اسفار را به خط خود نوشته و از خود بر آن حواشی زده‏ است ، دعای كميل و قصيده معروف ميرفندرسكی را شرح كرده است . شيخ احمد شيرازی نجفی معروف به شانه ساز و ميرزا ابراهيم نيريزی كه هر دو از مدرسان حكمت در شيراز بوده‏اند از شاگردان او بوده‏اند ( 2 ) علامه تهرانی‏ می‏گويد تاريخ وفاتش را نمی‏دانم ولی فرصت الدوله شيرازی در آثار العجم‏ وفات او را در سال 1300 نوشته است . قبرش در حافظيه شيراز است
5 - جهانگيرخان قشقائی در بزرگی عشق تحصيل به سرش افتاد و دنبال علم‏ را گرفت تا آنجا كه استاد مسلم فلسفه در اصفهان گرديد . مرحوم خان علاوه‏ بر مقام علمی و فلسفی ، در متانت و وقار و انضباط اخلاقی و تقوا نمونه‏ بوده است تا آخر عمر در همان لباس عادی اولی خود باقی بوده و فوق‏العاده‏ مورد ارادت شاگردان و آشنايان بوده است : مرحوم خان شاگرد آقا محمد رضا قمشه‏ای بوده و احتمالا در ابتدای تحصيل حوزه درس ميرزا عبدالجواد حكيم‏ خراسانی مقيم اصفهان و ملا اسماعيل اصفهانی درب كوشكی را درك كرده است‏ ( 3 ) .

پاورقی : ( 1 ) نقباءالبشر صفحه . 845 ( 2 ) نقباء البشر صفحه . 983 ( 3 ) مقدمه آقای همائی بر شرح لنگرودی بر مشاعر ملاصدرا صفحه 11

جهانگيرخان در سال 1243 در دهاقان اصفهان متولد شده و در سال 1328 در اصفهان درگذشته‏ است و قبرش در تخت فولاد اصفهان معروف است
6 - آخوند ملامحمد كاشی مقيم اصفهان معاصر جهانگيرخان و شاگرد آقا محمدرضا قمشه‏ا ی بوده است ، در مدرسه صدر اصفهان می‏زيسته و تا پايان عمر مانند جهانگيرخان با تجرد به سربرد . مردی مرتاض بوده و حالات عجيبه از او ظاهر می‏شده است ، بسياری از اكابر و از آنجمله مرجع بزرگ مرحوم آقای‏ حاج آقا حسين بروجردی ( 1 ) و مرحوم آقای حاج آقا رحيم ارباب و گروهی‏ ديگر از شاگردان اويند
آخوند كاشی در سال 1332 در اصفهان در گذشت و در تخت فولاد نزديك قبر جهانگيرخان دفن شد
7 - آقا ميرزا محمدباقر اصطهباناتی . وی نيز از شاگردان آقا علی حكيم و حكيم قمشه‏ای و ميرزای جلوه است ، برای ادامه تحصيلات در علوم منقول به‏ عتبات رفت ، گروهی در آنجا از آن جمله محقق بزرگ معاصر مرحوم حاج شيخ‏ محمد حسين اصفهانی غروی و مرحوم حاج شيخ غلامرضا يزدی از محضر او علوم‏ عقليه را استفاده كردند . مشاراليه در جريان مشروطيت در سال 1326 در اصطهبانات به قتل رسيد ( 2 ) 8 - ميرزا علی اكبر حكمی يزدی قمی . از شاگردان سه استاد فوق‏الذكر و آقا ميرزا حسين سبزواری مقيم تهران است ( 3 ) و شايد در نزد شخص اخير رياضيات آموخته است ( 4 ) اواخر عمر در قم مقيم بوده است ، پس از ورود مجتهد بزرگ ، مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائری به قم ، و تشكيل حوزه ، و اجتماع فضلا ، گروهی و از آن جمله مرحوم آقای حاج سيد محمد تقی خونساری از مراجع تقليد عصر ما و آقای حاج سيد احمد خونساری يكی از مراجع تقليد معاصر ، و استاد بزرگ اين بنده آيت الله خمينی مدظله ، از محضر معظم‏له استفاده كرده‏اند .

پاورقی : ( 1 ) در سال 1322 شمسی كه در بروجرد از محضرشان استفاده می‏كردم از خودشان شاگردی نزد آخوند و همچنين ظهور حالات عجيب آخوند را شنيدم
( 2 ) نقباء البشر صفحه . 212 ( 3 ) ريحانةالادب جلد 6 صفحه 381 ضمن احوال ملامحمد هيدجی
( 4 ) ظاهرا تخصص بيشتر اين مرد بزرگ در رياضيات بوده است

ظاهرا در حدود سال 1345 درگذشته است
9 - حاج شيخ عبدالنبی نوری ، جامع‏المعقول و المنقول بوده است . در منقول شاگرد مرحوم ميرزای شيرازی بزرگ و در معقول شاگرد آقا علی مدرس ، و احتمالا شاگرد قمشه‏ای و جلوه بوده است . وی در سال 1344 درگذشته و در جوار حضرت عبدالعظيم در مقبره ناصرالدين شاه دفن شده است . مرحوم حاج‏ شيخ عبدالنبی در جامعيت و حضور ذهن در مسائل علوم مختلف ، و هم در تقوا ، در زمان خويش مشهور بوده است . مرحوم آقا شيخ محمد تقی آملی ، فقيه و حكيم معاصر ، متوفا در سال 1391 چهارده سال از محضر اين مرد بزرگ بهره‏ گرفته است
10 - حاج ميرزا حسين علوی سبزواری ، شاگرد حاجی سبزواری در معقول و شاگرد ميرزای شيرازی در منقول بوده است به هوش و ذكاء و حفظ معروف‏ است گويند تجليلی كه ميرزای شيرازی از او در تصديق اجتهادش كرده است‏ از احدی نكرده است متأسفانه عمرش در سبزوار گذشت و استفاده قابل توجهی‏ از او نشد . معظم‏له در سال 1268 متولد و در سال 1352 در گذشته است ( 1 ) 11 - شيخ غلامحسين شيخ الاسلام خراسانی . وی از شاگردان حاجی سبزواری است‏ . مدت شش سال درس حاجی را در سبزوار درك كرده و خود سالها در مشهد مقدس مشعلدار علوم عقلی بوده است . نامش همراه نام مرحوم حاج ميرزا حبيب در داستان ( اصحاب سراچه ) ( كه داستان معروفی است در مشهد ) برده می‏شود ( 2 )

پاورقی : ( 1 ) نقباءالبشر صفحه . 569 ( 2 ) رجوع شود به مقدمه حسن حبيب بر ديوان مرحوم حاج ميرزا حبيب‏ شهيدی خراسانی صفحات 25 - . 37

مرحوم حاجی شيخ عباسعلی خراسانی معروف به حاجی فاضل از شاگردان او بوده است ، وی در سال 1246 متولد و در سال 1319 درگذشته است ( 1 )
12 - ميرزا محمد سروقدی مشهدی ، وی نيز از شاگردان بنام حاجی سبزواری و مدرسان علوم عقلی در مشهد بوده و حاج فاضل خراسانی از محضر او استفاده‏ كرده است . ( 2 )
13 - ملا محمد هيدجی زنجانی . بعد از تحصيل مقدمات در زنجان و قزوين به‏ تهران آمد ، رياضيات را از محضر آقا ميرزا حسين سبزواری مقيم تهران ، و حكمت و فلسفه را از محضر ميرزای جلوه استفاده كرد
سفری به عتبات برای تكميل معلومات رفت ، در آنجا نيز ضمن تحصيل علوم‏ نقلی به تكميل علوم عقلی پرداخت . پس از مراجعت به تهران ، خود ، حوزه‏ درس داشت ، طالبان حكمت از محضرش استفاده می‏كردند ، مرحوم هيدجی‏ حاشيه‏ای دارد بر شرح منظومه حكيم سبزواری كه مورد استفاده است و مكرر چاپ شده است
حكيم هيدجی مانند برخی از اسلاف خودش ، از تهذيب و صفای نفس بهره‏ كافی داشت و هم مانند برخی از آن اسلاف تا پايان عمر در حال تجرد باقی‏ ماند و در سال 1339 درگذشت . به پارسی و تركی شعر نيكو می‏گفته است (3)
وی وصيتنامه‏ای ديدنی و پندآموز دارد كه در آخر ديوانش چاپ شده است

طبقه سی و دوم

1 - حاج شيخ عباسعلی فاضل خراسانی ، چنانكه گفتيم در معقول از شاگردان‏ مع‏الواسط ه حاجی سبزواری و در منقول از شاگردان مرحوم ميرزای شيرازی است‏ .

پاورقی :

وی از نمونه‏های فضل و جامعيت يك قرن اخير است
سه نفر در آن عصر ضرب‏المثل جامعيت و دقت و تحقيق بوده‏اند : حاج فاضل‏ خراسانی در مشهد ، حاج شيخ عبدالنبی نوری در تهران ، حاج ميرزا حسين علوی‏ سبزواری در سبزوار ، می‏گويند حاج ميرزا حسين افضل آنها بوده است . مرحوم‏ حاج فاضل در زمان خودش مدرس رسمی كتب فلسفه در حوزه با رونق مشهد بود . معظم‏له در همان سال كه همتای تهرانيش مرحوم حاج شيخ عبدالنبی درگذشت‏ ( سال 1344 ) در مشهد وفات يافت
2 - ميرزا عسكری شهيدی مشهدی ، معروف به آقا بزرگ حكيم از احفاد مرحوم ميرزا مهدی شهيد است كه هم طبقه ملاعلی نوری است و در طبقه بيست‏ و هشتم از آنها ياد شد . بيت شهيدی در مشهد ، در حدود صد و پنجاه سال‏ بيت علم و حكمت و روحانيت بود . مرحوم آقا بزرگ فرزند مرحوم ميرزا ذبيح‏الله است و او فرزند و شاگرد مرحوم ميرزا هدايت الله و او فرزند و شاگرد مرحوم ميرزا مهدی شهيد است كه شاگرد مرحوم آقا محمد بيدآبادی و شيخ حسين عاملی بوده است
از تحصيلات مرحوم آقا بزرگ اطلاع درستی نداريم . ظاهرا ابتدا شاگرد پدرش و مرحوم ملاغلامحسين شيخ الاسلام و ميرزا محمد سروقدی در مشهد بوده و بعد به تهران آمده و اندكی زمان مرحوم جلوه را درك كرده و نزد حكيم‏ اشكوری و حكيم كرمانشاهی نيز درس خوانده است
اين بنده در ابتدای تحصيل مقدمات عربی در مشهد ( سالهای 52 - 1354 ) او را كه پير مردی سپيد موی و ساده زيست بود ديده بودم . وی فرزندی‏ داشت بنام ميرزا مهدی كه در همه حوزه عظيم و پررونق مشهد در آنوقت از نظر فضل و فضيلت ، مانند ستاره ميدرخشيد ، استاد شرح منظومه و اسفار و كفايه بود ، آن وقت سنين ميان سی و چهل را طی می‏كرد ، آن جوان در سال‏ 1354 درگذشت و مشهد را عزادار ساخت ، سال بعد خود مرحوم آقا بزرگ‏ درگذشت و با درگذشت اين دو نفر پرونده روحانيت و حكمت و فلسفه در اين‏ خاندان بسته شد
مرحوم آقا بزرگ به وارستگی و صراحت لهجه و آزادگی و آزادمنشی شهره‏ بود . با اينكه در نهايت فقر می‏زيست از كسی چيزی نمی‏گرفت . يكی از علماء مركز كه با او سابقه دوستی داشته است ، پس از اطلاع از فقر او ، در تهران با مقامات بالا تماس می‏گيرد و ابلاغ مقرری قابل توجهی برای او صادر می‏شود ، آن ابلاغ همراه نامه آن عالم مركزی به آقا بزرگ داده می‏شود . مرحوم آقا بزرگ پس از اطلاع از محتوا ضمن ناراحتی فراوان از اين عمل‏ دوست تهرانيش ، در پشت پاكت می‏نويسد : ( ما آبروی فقر و قناعت‏ نمی‏بريم . . . ) و پاكت را با محتوايش پس می‏فرستد
3 - آقا سيد حسين بادكوبه‏ای . مرحوم بادكوبه‏ای در سال 1293 در دهی از دهات بادكوبه متولد شد ، پس از تحصيل مقدمات به تهران آمد و رياضيات‏ را نزد ميرزای جلوه ( اواخر عمر جلوه ) آموخت و فلسفه را از محضر حكيم‏ اشكوری و حكيم كرمانشاهی استفاده كرد ، آنگاه به نجف رفت و به تكميل‏ علوم نقليه در حوزه آخوند ملامحمد كاظم خراسانی و شيخ حسن ممقانی پرداخت‏
مطابق نقل علامه تهرانی در نقباءالبشر ، مرحوم بادكوبه‏ای در نجف ، در علوم عقلی و نقلی شهرت يافت و به تدريس رشته‏های مختلف نقلی و عقلی‏ پرداخت گروه بسياری از محضرش بهره‏مند شدند حضرت استادنا العلامه آقای‏ حاج سيد محمد حسين طباطبائی مدظله ، طبيعيات و الهيات شفا را از اول تا آخر نزد اين مرد بزرگ در نجف تحصيل كرده‏اند . مطابق نقل علامه تهرانی‏ اين مرد و مرحوم حاج شيخ محمد حسين غروی دو چهره‏ای بودند كه در آن زمان‏ در نجف به اطلاع بر علوم عقليه شناخته می‏شدند . مشاراليه در سال 1358 در نجف اشرف درگذشت ( 1 )
4 - آقای آقاميرزا محمد علی شاه آبادی تهرانی اصفهانی الاصل . جامع‏ المعقول و المنقول بود ، در فلسفه و عرفان شاگرد ميرزای جلوه و ميرزای‏ اشكوری نيز درك كرده است .

پاورقی : ( 1 ) نقباءالبشر فی القرن الرابع عشرج 2 صفحه 584 و . 918

از سال 1304 تا 1315 در نجف اقامت كرد و از حوزه‏ درس آخوند ملامحمد كاظم بهره‏مند شد و به مقامات عالی نائل آمد . از سال‏ 1319 تا پايان عمر ( 1343 ) در شيراز به تدريس ، خصوصا تدريس فلسفه و عرفان اشتغال داشت ، بسياری از مدرسين و فضلای شيرازی در معقول و منقول‏ شاگرد او بوده‏اند . مرحوم آقا سيد علی نمونه‏ای از سلف صالح بوده است ، شاگردان او و ساير مردم شيراز داستانها از صفای نفس و تقوای او دارند
6 - آقاشيخ محمد خراسانی گنابادی اصفهانی ، معروف به آقا شيخ محمد حكيم و آقا شيخ محمد خراسانی . مقيم مدرسه صدر اصفهان بود ، از شاگردان‏ مرحوم جهانگيرخان و آخوند ملامحمد كاشی ( و بيشتر جهانگيرخان ) بوده است‏ . بعد از درگذشت آن دو نفر استاد مسلم فلسفه اصفهان بود .

پاورقی : ( 1 ) ريحانة الادب‏ج 3 صفحه 167 و اطلاعات متفرقه

مرحوم حاج‏ ميرزا علی آقا شيرازی ( 1 ) و آقای جلال‏الدين همائی استاد دانشگاه تهران از شاگردان‏ اويند . حكيم خراسانی در وارستگی و پاكی كم نظير بود و مانند جهانگيرخان‏ و آخوند كاشی تا آخر عمر مجرد زيست در سال 1355 درگذشت
پس از درگذشت حكيم خراسانی ، در اصفهان دو نفر ديگر بودند كه اين شمع‏ را روشن نگه می‏داشتند : مرحوم حاج آقا صدر كوپائی و مرحوم شيخ محمود مفيد . با درگذشت اين دو نفر اين چراغ چهارصدساله تقريبا به خاموشی گرائيد
7 - حاج شيخ محمد حسين غروی اصفهانی . در تقوا و علم ، منقولا و معقولا يگانه بود ، در سال 1296 در نجف متولد شد ، پدرش بازرگانی بود متدين‏ مقيم كاظمين ، مرحوم اصفهانی تا نزديك به بيست سالگی در كاظمين مقيم‏ بود ، و تحصيل می‏كرد بعد به نجف‏مشرف شد و در درس مرحوم آخوند ملامحمد كاظم خراسانی حاضر شد و تا پايان عمر استاد ( 1329 ) ادامه داد
وی در علوم معقول ، شاگرد مرحوم ميرزا محمد باقر حكيم اصطهباناتی است‏ . مرحوم اصفهانی تأليفات زيادی در فقه و اصول دارد و انديشه‏اش هم اكنون‏ جزء انديشه‏های زنده‏ای است كه در ميان علما و فضلاء حوزه‏های درس فقه و اصول مطرح است . منظومه‏ای در فلسفه دارد بسيار عالی به نام تحفةالحكيم ، رساله‏ای هم در معاد نوشته است . حضرت استاد ناالعلامه آقای طباطبائی‏ مدظله‏العالی در سالهای ميان 1354 1344 از محضر اين بزرگ بهره‏های فراوان‏ برده و افتخار شاگرديش را دارند معظم‏له در سال 1361 با سكته مغزی‏ درگذشت ( 2 )

پاورقی : ( 1 ) مرحوم آقای حاج ميرزا علی آقا شيرازی رضوان‏الله عليه ، از نظر سنی ظاهرا تفاوت چندانی با حكيم خراسانی نداشته و با معظم له و آقای حاج‏ آقا رحيم ارباب ، يگانه يادگار سلف صالح ، دوستيی در كمال صميميت‏ داشته‏اند ، ولی نظر به اينكه فلسفه را در بزرگسالی تحصيل كرده از محضر دوست صميميش بهره‏مند شده است
( 2 ) مقدمه مرحوم شيخ محمدرضا مظفر كه از شاگردان معظم‏له بود بر تعليقه معظم له بر مكاسب شيخ انصاری

8 - آقا شيخ محمدتقی آملی ، در سال 1304 در تهران متولد شد قسمتی از دروس معقول و منقول را نزد پدرش آقا شيخ محمد آملی ( 1336 1263 ) كه او خود از فيلسوفان به شمار می‏رفت تحصيل كرد ، سپس در درس مرحوم ميرزای‏ كرمانشاهی شركت نمود ، بعد از فوت كرمانشاهی قريب 14 سال از محضر حاج‏ شيخ عبدالنبی مجتهد نوری بهره‏مند شد . از آن پس به نجف رفت و به تكميل‏ فقه و اصول در محضر آقايان حاج ميرزا حسين نائينی و آقا سيد ابوالحسن‏ اصفهانی و آقا ضياءالدين عراقی پرداخت و به مقامات عالی رسيد . در اخلاق‏ از محضر عارف كامل آقا حاج ميرزا علی آقا قاضی فيض می‏گرفت
معظم‏له در مدت اقامت تهران هم منقول تدريس می‏كرد و هم معقول
مهمترين اثر معقولی او حاشيه او است بر شرح منظومه سبزواری كه مكرر چاپ‏ شده است و مهمترين اثر منقوليش شرحی است استدلالی بر عروه الوثقی
معظم‏له در سال 1391 قمری در تهران درگذشت ( 1 )
9 - آقای آقا ميرزا مهدی آشتيانی . از اساتيد مسلم و متبحر قرن ما بود . پدرش ميرزا جعفر ملقب به ميرزا كوچك از شاگردان آقا محمد رضا حكيم‏ قمشه‏ای بود و مادرش دختر حاج ميرزا حسن آشتيانی مجتهد معروف تهرانی بود
مرحوم آقا ميرزا مهدی از تلاميذ ميرزا حسن كرمانشاهی و ميرزا هاشم‏ اشكوری بوده است . سالها در تهران مدرس فلسفه و عرفان بود و عنوان‏ مدرس رسمی مدرسه سپهسالار قديم را كه بر حسب وقفنامه بايد ماهر در عقليات و ناظر در شرعيات باشد داشت . در حدود سالهای 1366 1365 هجری‏ قمری به استدعای فضلا و طلاب حوزه علميه قم چندی به قم مهاجرت كرد و به‏ تدريس و افاضه پرداخت . اين بنده در آن مدت قليل توفيق استفاده از محضر او را يافت
معظم‏له آثار ارزنده‏ای از خود باقی گذاشت .

پاورقی : ( 1 ) مقدمه آقای حاج ميرزا حسن مصطفوی بر چاپ دوم تعليقه معظم له بر شرح منظومه و اطلاعات مستقيم

بر شرح منظومه منطق و فلسفه‏ حاشيه دارد و هر دو چاپ شده است . كتابی به نام اساس التوحيد درباره‏ قاعده الواحد ) و وحدت وجود دارد كه آن نيز چاپ شده است . شايد آثار ديگری هم داشته باشد كه من نمی‏دانم . در سال 1372 درگذشت
10 - آقای آقا ميرزا احمد آشتيانی . معظم‏له كوچكترين فرزند حاج ميرزا حسن مجتهدآشتيانی بود ، جامع‏المعقول و المنقول و ضرب المثل تقوا و پارسائی بود . بيش از چهل سال در تهران به تدريس فقه و اصول و معقول‏ پرداخت . معظم‏له نيز از شاگردان حكيم كرمانشاهی و حكيم اشكوری بود
در حدود سالهای 45 - 1350 برای تكميل علوم نقلی به نجف رفت ، و خود نيز تدريس می‏كرد . در درس اسفار او فضلای درجه اول آن ايام نجف كه‏ بسياری از آنها مجتهد مسلم بودند شركت می‏كردند حضرت استاد علامه‏ طباطبائی در همان ايام از محضر اين مرد بزرگ استفاده كرده قسمتی از اسفار را نزد او خوانده‏اند معظم‏له در سال 1395 در حالی كه قريب صد سال‏ از عمرش می‏گذشت زندگانی را بدرود گفت
11 - آقا ميرزا طاهر تنكابنی . او نيز از اساتيد مسلم فلسفه در دوران‏ اخير بود و ممحض در فلسفه بود . احاطه وی به متون و آراء فلاسفه‏ حيرت‏انگيز بوده است . درسال 1280 در كلاردشت مازندران متولد شد . برای‏ تكميل تحصيلات به تهران آمد . دوره ميرزای جلوه و حكيم قمشه‏ای و حكيم‏ مدرس را درك كرده است . اينكه از درس حكيم كرمانشاهی و حكيم نيريزی‏ استفاده كرده است يا نه چيزی نمی‏دانيم . پس از دوره اين سه حكيم او از اساتيد مسلم به شمار رفته است و در سال 1360 وفات يافت
12 - آقا سيد ابوالحسن رفيعی قزوينی . از مشاهير و معاريف اساتيد در نيم‏قرن اخير بود ، جامع‏المعقول و المنقول بود . فلسفه را نزد حكيم‏ كرمانشاهی و حكيم اشكوری آموخته بود . پس از تأسيس حوزه علميه قم در سال 1340 وسيله مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائری يزدی ، معظم‏له به قم مهاجرت كرد و ضمن‏ استفاده از محضر آقای حائری ، خود به تدريس شرح منظومه سبزواری و اسفار ملاصدرا پرداخت ، فضلا از درسش استفاده می‏كردند استاد بزرگ ما آيت‏الله‏ خمينی مدظله شرح منظومه و قسمتی از اسفار را نزد او خوانده‏اند . او را بالخصوص از نظر حسن تقرير و بيان می‏ستودند مرحوم رفيعی در زمان حيات‏ مرحوم آقای حائری به قزوين مراجعت كرد . طالبان حكمت احيانا برای‏ استفاده از محضرش به قزوين می‏رفتند . سالهای آخر ، تهران را محل اقامت‏ قرار داد و از مراجع تقليد به شمار می‏رفت . در سال 1393 جهانرا وداع‏ گفت
13 - آقا شيخ محمد حسين فاضل تونی . از مشاهير مدرسان فلسفه در عصر اخير بود . رساله‏ای در الهيات دارد ، در مقدمه آن رساله نوشته كه شاگرد جهانگيرخان و حكيم اشكوری بوده است
پس از تأسيس دانشگاه ، سالها در دانشكده ادبيات و دانشكده معقول و منقول تدريس ميكرد . فاضل تونی بر مقدمه شرح فصوص قيصری حاشيه نوشته‏ است . وی در سال 1309 متولد ( 1 ) و در حدود سال 1380 درگذشت
14 - سيد محمد كاظم عصار . از اساتيد فلسفه عصر اخير بشمار می‏رفت . در سال 1305 متولد شد و در هجده سالگی به اصفهان رفت و سه سال به تحصيل‏ فلسفه ( علی‏الظاهر نزد جهانگيرخان و آخوند ملامحمد كاشی ) پرداخت ، بعد به تهران آمد و شش سال نزد اساتيد تهران : حكيم اشكوری و حكيم كرمانشاهی‏ و حكيم نيريزی فلسفه تحصيل كرد . آنگاه به عتبات رفت و ده سال علوم‏ منقول را نزد اساتيد فن تكميل كرد و در سن 35 سالگی ( سال 1340 قمری ) به‏ تهران مراجعت كرد و به تدريس معقول و منقول ( بالخصوص معقول ) پرداخت‏ . پس از تأسيس دانشگاه تهران در سال 1313 هجری شمسی ( تقريبا 1353 قمری‏ ) در دانشكده ادبيات و دانشكده علوم معقول و منقول به تدريس پرداخت .

پاورقی : ( 1 ) نقباءالبشر صفحه . 889

از حدود سال 1365 كه‏ مدرسه عالی سپهسالار نام دانشگاه روحانی يافت در آنجا مشغول تدريس شد و تقريبا تا پايان عمرش ادامه يافت
مرحوم عصار مردی خوش محضر و بذله‏گو بود ، هيچ چيز را به جد نمی‏گرفت‏ از مرحوم عصار آثاری در وحدت وجود و بدا و علم‏الحديث و تفسير باقی‏ مانده است ، بعضی از آن آثار اخيرا چاپ شده است . معظم‏له در سال 1394 درگذشت ( 1 )

پاورقی : ( 1 ) تاريخ مدرسه سپهسالار ، تاليف ابوالقاسم سحاب صفحه 169 - 170 و برخی اطلاعات مستقيم