ترجمه و شرح رساله حقوق

سيد محسن حجت

- ۲۰ -


48- حقي كسيكه بسبب او نكبتي به تو رسيده است .

وأما حق من ساءك القضاء على يديه بقول او فعل فإن كان تعمدها كان العفـو اولى

بك لما فيـه له مـن القمع و حسن الادب مع كثير أمثالـه مـن الخلـق فإن الله يقـول : (

وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ

ـ الى قوله ـ : 

مِـنْ عَزْمِ الْأُمُورِ

) و قال عـزّوجـل : ( وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُ

وا بِمِثْلِ مَا ع

وقِبْتُمْ بِ

هِ وَلَئِنْ صَبَرْتُ

مْ لَهُ

وَ خَيْرٌ

لِلصَّابِرِينَ)

هذا فى العمد ؛ فإن لم يكن عمدا لم تظلمه بتعمد الا نتصار منه فتكون قد كافأته فى تعمد على خطأ ؛ ورفقت به ورددته بألطف ما تقدرعليه ولا قوة الا بالله .

ترجمه :

اما حق كسيكه بخاطر گفتار يا رفتارش ؛سبب نكبت و گرفتاري تو شده است آنستكه اگر از روي عمد و آگاهي بتو ضرر رسانيده است بهتر آنست كه او را ببخشي زيرا عفو موجب مي شود كه از اين كار در آينده دست بر دارد و با خلق خدا مودبانه و

بدون آزار برخورد نمايد زيرا خداونـد متعال مي فرمايـد :  (

و كس

ي

ك

ـ

ه بعد از مظلوم

شدن يار

ي

طلبد، ايراد

ي

بر او نيست

؛ايراد و مجازات بر كساني است كه بر مردم ستم مي كنند و در زمين به نا حــق ظلم روا مي دارند براي آنان عـذاب درد ناكي است ؛ ام كساني كه شكيبائي و عفو كنند ؛اين از كارهاي پر ارزش است [شوري 41/43]

) . و هم چنين مي فرمايـد : ( و هرگاه خواستيد مجازات كنيد؛ تنها به مقـداري كه بـه شم تعدي شده كيفر دهيد ! و اگـر شكيبائي كنيـد اين كار براي شكيبايان بهتر است [نحـل 126]

) .

اين در صورتي است كه عمدي در كار باشد .

اما اگر ضرري كه به تو رسيده است غير عمدي بوده باشد؛از ستم بر او به نيت انتقام پرهيز كن تا ضرر عمدي به كسي كه از روي خطا مرتكب عملي شده است نرساني . بلكه با او به رفق و مدارا رفتار كن؛ و خطايش را با مهرباني و لطفي كـه در توان داري پاسخ بده ؛ وقوتي نيست مگر به خداوند متعال .

شرح :

همانطوريكه فائده رساندن به مردم و خوشحال نمودن آنها ؛داراي اجر و ثواب ست ؛ زيان وارد نمودن به مردم و موجبات ناراحتي آنها را فراهم كردن نيز؛ از گناهان

كبيره ميباشد و بر ما لازم است كه از اين گناه دوري نمائيم .

خداوند متعال در قرآن كريم ميفرمايد :

وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَاناً وَإِثْماً مُبِيناً (الأحزاب:58

)

"

و آنان كه مردان و زنان باايمان را

؛

به خاطر

كار

ي

كه انجام نداده‏اند آزار م

ي

دهند; بار بهتان و گناه آشكار

ي

را به دوش كشيده‏اند

. اما اگر كس يا كساني ما را مورد ستم و آزار قرار دادند ؛ حقي كـه از آنهـا بـه گردن م تعلق مي گيرد اينست كه در درجـهء اول تحقيـق كنيم تا بفهميم كه آيا كار زيانبار آنه از روي عمد و آگاهي بوده است ؛ يا اينكه نا خود آگاه سخني گفتـه انـد يا عملي انجام داده اند كه به ضرر و زيان ما انجاميده است ؟ .

اگر از روي عمد و آگاهي بود ؛در عين حال كه مي توانيم عمل بالمثل كنيم ؛ بهترين كار گزشت و بخشش است زيرا در عفو لذتي است كه در انتقام نيست ؛ وانگهي همين  عفو و گزشت ما درس خوبي است براي او و امثالش ؛تا موجب قلع و قمع اخلاق زشت او و بيداريش گردد .

خداوند متعال در قرآن كريم ميفرمايـد :

وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ

؛

إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُ

ـ

ونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَ

ـ

قِّ أُولَئِكَ لَهُ

ــ

مْ عَ

ـ

ذَابٌ أَلِيمٌ

؛ وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (الشورى: 41/43)

و كس

ي

ك

ـ

ه بعد از مظل

ـ

وم

شدن يار

ي

طلبد، ايراد

ي

بر او نيست

؛ايراد و مجازات بر كساني است كه بر مردم ستم مي كنند و در زمين به نا حــق ظلم روا مي دارند براي آنان عـذاب درد ناكي است ؛ ام كساني كه شكيبائي و عفو كنند ؛اين از كارهاي پر ارزش است .

هم چنين ميفرمايـد :

وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُـوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِيـنَ (النحل:126)

"و هرگاه خواستيد مجازات كنيد؛ تنها به مقـداري كه بـه شما تعدي شده كيفر دهيد ! و اگـر شكيبائي كنيـد اين كار براي شكيبايان بهتر است . اما اگر بدون قصد و آگاهي ضرري از ناحيهء كسي بر تو وارد شد ؛ در اين فرض انتقام گرفتن معني ندارد زيرا كه ضرر زننده از روي خطا سخني گفتـه است يا عملي مرتكب شده است كه به ضرر تو انجاميده است ؛و اگر در صدد انتقام باشي ؛ خطا و اشتباه ر با عمد جواب گفته اي كه به هيچ عنوان درست نيست .

بلكه با او از در مدارا و مهرباني وارد شو و با لطف و بزرگـواري او را شيفتـهء اخلاق نيك خود بگردان ؛ زيرا وقتي كه در عمد ؛ بخشش اولي و بهتر باشد ؛ در خطا و اشتباه جاي شك و ترديدي در اولويت و بهتر بودن آن نخواهد بود .

>

49- حق همه مسلمانان به طور عموم .

وأما حـق اهل ملتك عامة فإضمار السلامة ونشر جناح الرحمة والـرفق بمسيئهم و وتألفهم واستصلاحهم وشكرمحسنهم إلى نفسه وإليك فإن احسانه الى نفسه احسان إليك إذا كف عنك أذاه و كفاك مؤونتـه و حبس عنك نفسه فعمهم جميعا بدعوتـك  و انصرهم جميعا بنصرتـك وأنزلتهـم جميعـا منك منازلهـم ؛ كبيرهـم بمنزلـة الوالـد و صغيرهم بمنزلة الولد و أوسطهم بمنزلة الاخ ؛ فمن أتاك تعاهدته بلطف و رحمة  ؛ وصل أخاك بما يجب للأخ على أخيه .

ترجمه :

اما حق همهء مسلمانان بر تو آنست كه در دل نسبت به آنان كدورتي نداشته باشي و بالهاي مهرباني و لطفت را بر سر خطاكاران ايشان بيفشاني و به جهت اصلاح و ايجاد الفت بيـن آنها و خـود بكوشي و شكـر و سپاست را از نيكـوكاران آنها دريـغ نداري ؛ كساني كه احسان و نيكي آنها براي خــود شان و بـراي تست ؛زيرا كه احسان آنها به خود شان احسان بتو نيز هست وقتيكه آزاري بتـو نرسانند و تـرا گرفتار دفع آن آزار نكنند و خود را از آسيب رساندن بتو دور نگه دارند .

پس براي همهء مسلمانان دعا كن و به ياري همـهء آنها بشتاب و همـه را در مراتبي كه دارند مورد عنايت و تكريم قرار ده .

بزرگسالان آنها چـون پدر و مادر ؛و خوردسالان آنها چون فرزند و كساني كـه هم سن و سال تو هستند چون خواهر و برادر براي تو مي باشند ؛ پس اگر مسلماني به  سوي تو آمد و قصد دوستي با تو داشت ؛ با لطف و مهرباني پزيرائيش كـن و براي برادر و خواهر مسلمانت چنان باش كه براي خواهر وبرادر نسبيت هستي .

شرح :

اسلام بعنوان بهترين و كامل ترين دين ؛ در اوليـن روزهاي ظهورش  پيـروان خود را متوجه اين حقيقت نمود كـه پيوند ديني و ايماني ؛ قوي ترين پيوند ها در ميان پيوند هاي انساني است .

زيرا اين پيوند فقير را به ثروت منـد و ضعيف را به قـوي و سياه را به سفيـد مرتبط مي نمايد راهاي تفرقه و نفاق را مي بندد و از تمامي مسلمانها ـ با صرف نظر از ربـط هاي قومي ؛ رنگ ؛ زبان و منطقه ـ مي خواهد كه چون برادر و خواهـر؛ در كنار يكديگر با لطف و مهرباني و صفا به زندگي ادامه دهند .

در مشكلات يار همديگر و در مصايب غمخوار همديگر باشند ؛و خلاصه كه در غم هم و شادي هم شريك باشند و هيچ مسلماني حق  ندارد كه شادي ديگري را غم خود يا غـم او را شادي خود حساب نمايد .

مسلمان بايد بزرگ سالان را هم چون پدر و مادر خود احترام نمايد و به خـورد سالان چون فرزندان خود مهربان باشد و ميانسالها را چون برادر و خواهر خود بداند . اگر مسلماني نسبت به مسلماني احسان نمود از او تشكر نمايد و اگر مرتكب اشتباه ي خطائي شد او را مورد عفو و بخشش قرار دهد .

خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايـد :

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ

 فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(الحجرات:

10)

"

مؤمنان برادر يكديگرند

; پس دو برادر خود را

صلح

و

آشت

ي

دهيد و تقوا

ي

اله

ي

پيشه

كنيد باشد كه مشمول رحمت او شويد ! .

رسول خدا صلي الله عليه واله وسلم فرمود :

ود المؤمن المؤمن من أعظم شعب الايمان  ؛ من احب فى الله و ابغض فى الله  و اعطى فى الله و منـع فى الله فهو مـن الاصفيـاء 

"  دوست داشتن مومن برادر يا خواهر مومنش را از بزرگترين شعبه هاي ايمان است ؛ كسي كـه دوستي كند به خاطر خدا و دشمني كند به خاطر خدا و ببخشد به خاطر خدا و منع كند به خاطر خدا ؛ از بندگان بر گزيدهء خداوند است (1) .

براستي اگر ما مسلمانها به دستورات حيات بخش اسلام به طور كامل عمل كنيم ؛ دني گلستان خواهد شد .

زيرا همين دين مقدس اسلام بود ؛كه عربهاي زمان جاهليت را مبدل بـه انسانهاي متقي و وارستهء ساخت كه براي خدمت بـه ديگر مسلمانان از همـديگر سبقت مي گرفتنـد و براي نجات محرومان از ظلم و استكبار عاشقانه جان خود را در طبق اخلاص نهـاده و نثار مي نمودند .

اگر امروز فقير در ميان جامعهء اسلامي وجود دارد به خاطر آنست كه مسلمانان دارا و متمكن از حقوق آنها غافلند و اگر در جاي جاي اين عالم ؛ مسلماني مورد تهاجم و ستم قرار مي گيرد از آن جهت است كه ديگر مسلمانها به فكر برادران و خواهران ديني خود نيستند .

آيا نبايد مسلمانها تكاني به خود بدهند ؛و متوجه وظايف ديني و انساني خـود نسبت به ديگر مسلمانان در سر تا سر اين جهان پهناور شوند .

آيا وقت آن نرسيده است كه در كنار هم با صلح و صفا به زندگي برادرانه ادامه دهند

ــــــــــــــــــــــــــ

(1) تحف العقول   ص   40

 

و با اتحاد و اتفاق خود ؛ مشت محكمي به دهان استكبار بين المللي بزنند .

بيا تـا مونس هـم يـار هـم غمخـوار هـم باشيم

انيس جـان غـم فرسـوده و بيمـار هــم باشيـم

شب آيـد شمع هـم گرديم بهـر يكـدگـر سوزيـم

شود چون روز دست و پاي هم در كار هم   باشيم

دواي هــم شفاي هـــم براي هــم فــداي   هــم

دل هم جان هــم جانان هــم   دلدار هـــم باشيم

به هم يكدل شويم و يكتن و يكرنگ و يك   پيشـه

سري در كار هــم آريم   و دوش بار هــم باشيم

حيات يكدگـــر گرديــــم بهــر يكدگر   ميريــم

گهي خندان زهــم گه خسته   و افگار هــم باشيم

بوقت هشياري عقـــل كــل گرديــم در عالـــم

چو وقت مستي آيــد ساغر سرشار هــم باشيم

شويــم از نغمه سازي عنــدليب غم زداي هــم

به رنگ و بــوي يكديگـر شده گلزار هـم باشيم

 

50- حق غير مسلماناني كه در حال جنگ با مسلمانان نباشند .

وأما حق اهل الذمة فالحكم فيهم أن تقبل منهم ما قبل الله وتفى بما جعل الله لهم من ذمته وعهده وتكلهم اليه فيما طلبوا من أنفسهم وأجبروا عليه وتحكم فيهم بما حكم الله به على نفسك فيما جرى بينك (وبينهم) من معاملة وليكن بينك وبين ظلمهم من رعاية ذمة الله والوفاء بعهده وعهد رسول الله صلى الله عليه واله حائل فانه بلغن أنه قال : " من ظلم معاهدا فأنا خصمه " فاتق الله و لا حول ولا قوة الا بالله .

ترجمه :

اما حق كسانيكه مسلمان نيستند ؛و در هر حال جنگ با مسلمانها هم نيستنـد و شرايط زندگي در مملكت اسلامي را پزيرفته اند ؛ آنست كه بپزيري از آنان چيزي ر كه خدا پزيرفته است و وفا كني بـه عهـد و پيماني كه بين آنها و دولت اسلامي منعقـد شده است و مزاحم آنان در آنچه كه از خود شان ميخواهند و به آنچه كه مجبور به آن هستند نشوي ؛وحكم كن در آنها همانگونه كه خداوند بر تو حكم نموده است ؛در آنچه واقع مي شود بين تو وآنها از معامله ؛ و حائل و پرده قرار بـده  بين خـود و بين  ظلم به آنها پيمان خداوند و وفا به عهد خدا و رسول خدا را ؛  زيرا از پيامبر صلي الله عليـه و اله و سلم بما رسيده است كه فرمود : كسيكـه كافـرذمي و معاهد را مورد ظلـم قرار

دهد من خصم او خواهم بود . پس تقواي الهي را پيشه كن و قوتي نيست مگر به خداوند متعال .

شرح :

دين مقدس اسلام كه دين مهرباني ؛ صفا و اخلاق است همانطوريكـه پيروانش را ملزم به رعايت حقوق ديگر مسلمانان مي نمايد از همهء مسلمانها مي خواهد كه حـق غير مسلماناني را كه در ممالك اسلامي زندگي ميكنند و خود را ملزم به رعايت قوانين آن ممالك مي دانند و هم چنين غير مسلماناني را كه در ممالك غير اسلامي زنـدگي مي كننـد اما با ممالك و دول اسلامي معاهده دوستي و عــدم تجاوز امضا نموده انـد نيز رعايت نمايند .

حق كفار ذمي يا معاهد بر مسلمانها عبارت است از :

1- مسلمانها پيش نهاد دوستي را اگر از طرف آنها بود بپزيرند زيرا هرچه كه خداونـد از آنان پزيرفته است مسلمانان هم بايد قبول نمايند .

2- مسلمانها به عهد و پيماني كه با آنها بسته شده است وفادار بمانند و عهد شكني از طرف مسلمانها نباشـد ؛ اما اگر آنها عهـد شكستنـد و برخلاف قرار داد و معاهده  عمل نمودند ديگر حرجي بر مسلمانها نخواهد بود .

3- آنها را در اعمال خصوصي و آنچه را كه بايد انجام بدهند از قبيل رسومات ديني و مذهبي شان آزاد بگزارند و مزاحمتي براي شان ايجاد نكنند .

4- هر مسلماني كه با غير مسلماني قرار دادي مي بندد مثلا خريد و فروش با او ميكند يا با او شريك ميشود و....... از خيانت و دروغ و فريب دادن او اجتناب نمايد .

5- هيچ مسلماني حق ندارد كه به غير مسلمان ظلم وستم نمايد زيرا رسول خدا صلي الله عليـه واله وسلـم فرمـود : هـركس به غير مسلماني كـه در حال صلح با مسلمانه زندگي ميكند ظلم نمايد ؛ من خصم او خواهم بود .

6- جان ؛ مال ؛ حيثيت و ناموس غير مسلماني كـه در حال جنگ با مسلمانها نيست؛ در امانست و كسي حق تعرض به او را به هيچ عنوان ندارد .

علاوه بر آنچه كه گفته شد ؛ مسلمان بايد داراي اخلاق حميده و صفات برجسته باشـد تا بر خورد دوستانه و اخلاق نيكويش؛ موجب جزب غير مسلمان به سوي اسلام شود نه اينكه خداي ناكرده برخورد هاي غلط و دغل بازيها واعمال فاسدي كه از يك شخص مسلمان سر ميزند ؛ سبب انزجار غير مسلمانها از اسلام شود .

و اگر با دقت رفتار بعضي از مسلمانها را مورد بر رسي قرار دهيم مي بينيم كه ضربه وارده بر پيكر اسلام از ناحيهء بعضي مسلمانهاي نادان كمتر از ضربهاي كفار نيست .

آبادي بت خانه ز ويــراني ماست  جمعيت كفـــر از پـــريشاني ماست

اسلام به ذات خــود نــدارد عيبي   هرعيب كه هست در مسلماني ماست

 

فهذه خمسون حقا محيطا بك لا تخرج منها فى حال من الا حوال يجب عليك رعايتها والعمل فى تأديتها والا ستعانة بالله جل ثنائه على ذلك ولا حول و لا قوة الا بالله والحمد لله رب العالمين

ترجمه :

اين پنجاه حقي است كه تر احاطه كرده است و از اين حقوق در هيچ حالي از احوال خارج نيستي ؛ برتو واجب است رعايت اين حقوق و تلاش براي اداي آن و طلب مساعدت و كمك از خداوند متعال بر رعايت اين حقوق ؛ و نيست قوتي مگر به خداونـد متعال و حمد و سپاس مخصوص آن ذات مقدس است .

شرح :

در اين رسالهء مختصر همانطور كـه متوجه شديد ؛امام سجـاد عليه السلام به پنجاه حق اشاره فرمودند . اين حقوق سراسر زندگي ما را طوري فرا گرفته است ؛كه در هيچ حال و موقعيتي نمي توانيم از آن دور باشيم . اگرتنها باشيم حق خدا و حق خود را به گردن داريم كه بايد رعايت كنيم و اگر در ميان خانواده باشيم بر علاوهء حق خدا و حق خود حق پدر ؛ مادر ؛ برادر ؛ خواهر ؛ همسر و فرزند و ديگر اقارب و ارحام است كه رعايت آن واجب است .

اگر در اجتماع باشيم حقوق پيشوايان و زير دستان را بايد رعايت كنيم ؛و اگر با كسي رفيق شديم يا شريك شديم رعايت حق شان را بايد در نظر بگيريم .

آمر باشيم حق مامور را بر گردن داريم و اگر مامور باشيم حق آمر را بايد رعايت كنيم عالم باشيم جاهل بر گردن ما حقي دارد و جاهل باشيم حق عالم را ؛واجب است رعايت كنيم و خلاصه كه در هيچ حالي از حالات زندگي؛ نمي توانيـم از زير بار حقـوق شانه خالي كنيم و اگر لطف خداوند ياور ما نباشد ؛ممكن نيست كه بتوانيم از عهدهء اين حق ها برآئيم و تكليف خود را با موفقيت انجام دهيم .

به همين لحاظ امام زين العابدين عليه السلام ما را امر مي كند كه از خداوند طلب كمك و مساعدت نمائيم و سر آنكه امام عليه السلام در بسياري از موارد و پس ازبيان حقي فرموده است

(

لا حول و لا قوة الا بالله ) 

همين است زيرا بدون كمك و استعانت خداوند متعال اداي اين حقوق ميسر نخواهد بود .

 

از خداوند منان خواستارم كه به لطف و مهرباني خودش اين عمل ناچيز را از اين بنده عاصي و روسياهش بپزيـرد و روز قيامت صحيفــهء اعمالم را به دست راستم عنايت فرمايد و با محمد و آلش كه درود بي پايان خداوند بر آنان باد محشورم گرداند .

ضمن اهداء اين خدمت نا چيز محضر قلب عالم امكان حضرت ولي عصر  عج الله فرجـه از خداونـد متعال خواهانـم كه ثـواب آنرا به روح پـدرم حضرت آيت الله العظمي آقاي حجت طاب ثراه و به روح مرحومه مادرم واصل فرمايد .

در پايان از تمام عزيزاني كه اين كتاب را مطالعه مي فرمايند عاجزانه تقاضا مندم ؛كـه چنانچه به اشتباه يا خطائي بر ميخورند اولاً اين حقير را مورد عفو قرار دهند زيرا كه

انسان جايز الخطاء و النسيان است و ثانياً به اين حقير تذكر دهند ؛تا در چاپهاي بعدي اصلاح گردد .

 

 

و الحمد لله رب العالمين و صلى الله علي سيدنا و نبينا محمد و آله الطيبين الطاهرين

و لعنة الله على اعاديهم و غاصبى حقوقهم و منكرى فضائلهم

من الان الى يوم الدين

   

پى‏نوشتها:‌


1 . مشكل
2 . مشكل
3 . مشكل
4 . مشكل
5 . مشكل
6 . مشكل
7 . مشكل
8 . مشكل
9 . مشكل
10 . مشكل
11 . مشكل
12 . مشكل
13 . مشكل
14 . مشكل
15 . مشكل
16 . مشكل
17 . مشكل
18 . مشكل
19 . مشكل
20 . مشكل
21 . مشكل
22 . مشكل
23 . مشكل
24 . مشكل
25 . مشكل
26 . مشكل
27 . مشكل
28 . مشكل
29 . مشكل
30 . مشكل
31 . مشكل
32 . مشكل