زبان خوراكيها جلد اول

دكتر غياث الدين جزايرى

- ۱۵ -


خاتمه

در اينجا به معرفى گياهان و عوامل غذايى خاتمه مى دهيم وعده ملاقات شما با خوراكيهاى ديگر در جلدهاى بعدى است . در اين جلد تعدادى از خوراكيها با زبانى ساده خود را به شما معرفى كردند و تعدادى از عوامل غذايى نيز از آنها پيروى كرده خود را به شما شناسانيدند هدف ما از اين ملاقات هاى دوستانه و معرفى دوستداران حقيقى انسان احياى غذاهاى طبيعى و داروهاى سنتى ايران بود زنده شدن درمان سنتى ايران خدمت بزرگى است كه در آينده ى نزديك ارزش واقعى آن بر دوست و دشمن ثابت شده و چون خورشيد عالمتاب جهان پزشكى را روشن خواهد كرد. اگر بدستورهايى كه در اين كتاب جهت درمان سنتى جذام ، برص ، روماتيسم ، نقرس ، سل و سرطان و صدها بيمارى ديگر داده شده است توجه شود از اين پس اين امراض بدون درمان و صعب العلاج نخواهند ماند چه در طب سنتى ايران داروى بسيارى از ناخوشى ها كه امروز لاعلاج مى باشند شناخته شده و در لابلاى صفحات كتب قديمى نوشته شده است منتها اين جواهرات ارزنده و پر قيمت در ميان خروارها گل و لاى و قشرهاى عظيمى از خرافات و جعليات پنهان شده و اين خورشيد درخشان در پس ابرهاى تيره و غليظى از جهل و نادانى مخفى شده است من پس از چهل سال مطالعه و تجربه و داشتن اطلاعات كافى در فن داروشناسى و دارو سازى و تسلط كامل به خواندن كتب جديد و قديم با كاوش دقيق بسيارى از اين گوهرهاى تابان را پيدا كرده و بدون داشتن نظر مادى آن ها را دراختيار خوانندگان قرار داده و مى دهم . در جلدهاى بعدى نيز شما را با گياهان و عوامل غذايى ديگر آشنا كرده نسخه هاى مفيدى در اختيار شما خواهم گذاشت . من ادعاى كشف هيچ داروى جديدى را ندارم و آنچه نوشته و مى نويسم تاليف از كتب جديد و قديم است كه به آنها استنباط و تجربيات خود را مى افزايم و بعقيده من هيچ مرضى بدون درمان نيست و بيش از صد هزارگياه دارويى كه در ايران مى رويند هر يك خواص و فوايد بسيارى دارند و اين وظيفه ما است كه از تجربيات گذشتگان استفاده كرده و با استفاده از علوم داروسازى و غذاشناسى از آنها استفاده نماييم و اكنون اجازه فرماييد به پاره اى از سوالاتى كه پس از انتشار قسمتى از زبان خوراكيها در مجله اطلاعات هفتگى از طرف خوانندگان شده است پاسخ دهيم .
سوال - آيا انسان مى تواند به ميل خود جنس نوزاد خود را تعيين كند؟ آيا خوراكيها در نوع جنس و سلامتى نوزاد مؤ ثر مى باشند يا نه ؟
در پاسخ بايد بگوييم كه انسان با كمك چراغ دانش قادر به حل مشكلات خود بوده و آنچه را كه بخواهد مى تواند انجام دهد و سلامتى و خواسته هاى جسمانى خود را با كمك غذاهايى كه مى خورد و مصالح ساختمانى بدن او هستند حفظ و نگاهدارى كند و ضايعات بدن خود را با خوراكيها ترميم كرده و نوسازى كند. ما در صفحات گذشته ثابت كرديم كه بچه در شكم مادر اگر شقى و جانى بالفطره مى شود نتيجه گرسنگيهاى نامرئى او است و اگر انسانى نابغه و يا نيكوكار مى شود آن هم نتيجه غذاهايى است كه مادر او هنگام آبستنى خورده است و بطور كلى تمام صفات پسنديده و ناپسندى كه دارد حاصل خوراكيها است .

پسر مى خواهيد يا دختر؟

من در كتاب اعجاز خوراكيها و اسرار خوراكيها عقايد مختلف گذشتگان را در مورد جنسيت جنين نوشته و تاريخچه ى كامل اين عقايد را ذكر كرده ام و بطور خلاصه گفتم كه ترش و قليايى بودن خون مادر در سرنوشت جنس ‍ نوزاد تاثير فراوان دارد.
در حال حاضر عقيده ى دانمشندان و غذاشناسان بر اين است كه ترشح غريزى پدر داراى كروموزنهاى نر و ماده مى باشد و چنانچه خون و محيط رحم مادر ترش باشد كروموزنهاى نر از بين رفته و نوزاد دختر خواهد شد و چنانچه بر عكس محيط رحم قليايى باشد كروموزنهاى ماده از بين رفته و نوزاد پسر مى گردد. حال بايد بدانيم كه كروموزون چى است و چگونه بوجود مى آيد. كروموزونها يكى از فرآورده هاى بدن ما مى باشند و بدون ترديد ساختمان آن ها بستگى كامل با غذاهايى كه ما مى خوريم و مصالح ساختمانى ما مى باشند دارند و روى همين اصل است كه امام هشتم (ع ) مى فرمايند خانواده هايى كه كاسنى مى خورند فرزند پسر بيش از دختر دارند و با تجربياتى كه شده است و آمارى كه گرفته ام اين موضوع حقيقت دارد.

خوردن خرما مؤ ثر است

در كتاب اسرار خوراكيها به كسانى كه ميخواهند فرزند آينده ى آنها پسر شود تجربيات شخصى دستور خوردن خرما دادم و پس از ده سال در يكى از روزنامه ها خواندم كه يك استاد خارجى اين عقيده را بيان داشته و به نام خود منتشر كرده است ، خرما بعلت داشتن فسفور و هورمونهاى مردانه اين خاصيت را دارد و در ساختمان كروموزنهاى نر اثرش غير قابل انكار است .

چگونه مى توان محيط رحم را قليايى كرد

تمام سلولها و قسمت هاى مختلف بدن ما بوسيله ى خون آبيارى مى شوند اگر خون ما ترش باشد تمام ترشحات و مايعات بدن ما ترش خواهند بود و محيط رحم نيز تابع خون بوده ، ترشى و قليايى بودن آن ارتباط مستقيم با خون دارد.

بهترين روش براى پسر دار شدن

از نخستين روز عادت ماهانه زن و شوهر بايستى روزانه مقدارى خرما و چند بار جوشانده ى ريشه ى كاسنى ميل نمايند در روزهاى انعقاد نطفه كه معمولا از روز يازدهم تا هجدهم متغير است بايستى پدر خرماى زياد و غذاهاى گرم مثل پسته ، بادام ، فندق ، مويز و نارگيل ميل نمايد و مادر بايستى يكى دو بار جوشانده كاسنى خورده و طبق دستورهايى كه در كتابهاى اعجاز خوراكيها داده ايم محيط خون و رحم خود را قليايى كند.

شستشو با قلياييات

عده اى دستور مى دهند كه براى قليايى كردن محيط رحم بهتر است يك ساعت قبل از آميزش رحم را با محلول ده درصد جوش شيرين شستشو دهند
طبق آزمايشهايى كه در اين مدت شده است محلولات قليايى نطفه را كشته و از ايجاد جنين جلوگيرى مى كنند و بنظر ما اگر هم نطفه منعقد شود آنرا ضعيف كرده و ممكن است نوزاد ناقص شود پس بهترين رويه قليايى كردن خون بوسيله خوردن ميوه هايى كه هنر آنها قليايى كردن است مى باشد اين ميوه ها عبارتند از انگور، توت فرنگى ، تمشك ، زرشك ، مركبات و ميوه هاى ترش و براى احتياط نيز مى توان يك قاشق چايخورى جوش شيرين خورده و اگر بخواهند از خارج محيط را قليايى كنند بنظر من كافى است كه يك قاشق جوش شيرين در يك استكان آب جوش حل كرده يك پنبه به آن آغشته كرده بردارند و بلافاصله آنرا در بياورند و پس از يك ساعت آميزش ‍ را انجام دهند.

اگر دختر مى خواهيد

اگر مى خواهيد نوزاد شما دختر باشد چند روز قبل از موقع لقاح پدر و مادر روزانه يك قاشق چايخورى تخم رازيانه ميل نمايند و در روزهايى كه احتمال بسته شدن نطفه مى رود مادر كوشش نمايد كه خون او ترش باشد و براى اين كار خوردن گوشت و حبوبات زياد مخصوصا عدس و خوردن كمى سركه كافى است و شستشوى رحم هم با سركه با اين كه عده اى توصيه مى كنند با دلايلى كه ذكر شد جايز نيست و فقط برداشتن يك پنبه آغشته به محلول پنج درصد سركه يك ساعت قبل از آميزش كافى مى باشد. شكوفه ى بادام داراى هورمون مردانه بوده شهوت مردان را زياد و شهوت زنان را كم مى كند و خوردن دمكرده ى آن در روز لقاح قبل از آميزش در پسر شدن جنين مؤ ثر است .
رازيانه و شويد هم داراى هورمون زنانه بوده و نبايد نقش آنها را در دختر شدن جنين فراموش كرد. بوييدن گل سنجد نيز در دختر شدن جنين مؤ ثر است .

چه بكنيم كه فرزند ما قد بلند و قهرمان شود؟

شالوده ى استخوان بندى و قد و قامت هم مثل بسيارى از مشخصات ديگر در رحم مادر ريخته مى شود. ما در صفحات گذشته مخصوصا هنگام معرفى فلوئور شما را با مردمان بندپى كه همگى چهار شانه بوده و قدى بلند دارند آشنا كرديم و اكنون بد نيست بدانيد بندپى كجا است و چرا ساكنان آن اينگونه قد بلند مى باشند.
بندپى يكى از بخش هاى بابل است كه در رودخانه كلارود، سجاد رود و شكراله رود از اين بخش مى گذرد. در اين رودخانه ها سنگهاى خروجى زياد ديده مى شود و آب آنها سرشار از املاح معدنى مثل يد و فلوئور و فسفور است و هواى آن نيز از بخار درياى مازندران استفاده كرد داراى بخار شبه فلز ((يد)) مى باشد و به اين ترتيب پايه ى استخوان بندى ساكنان اين بخش با مصالح كافى گذاشته شده و ساكنان آن از نظر مواد معدنى گرسنگى ندارند و چون شغل اكثر ساكنان آنجا گله دارى و چايكارى است و از نظر مواد سفيده اى نيز بعلت خوردن گوشت و لبنيات در رفاه بوده گرسنگى مواد سفيده اى ندارند. - ماهى نيز در آنجا زياد خورده مى شود.
يكى از مواد معدنى كه تاثير فراوان روى قد و قامت دارد فسفور است اين شبه فلز نيز در خاك آنجا بحد كافى هست و وجود كرمهاى شبتاب در آن نواحى مويد اين نظريه مى باشد.
وجود عناصر گوناگون در آبهاى آن نواحى سبب شد كه من اين بخش را تكزاس ايران لقب داده و از شما دعوت نمايم كه در فرصت مناسب از اين ناحيه كه زادگاه سردار رشيد ايران مى باشد ديدن كنيد و از آب رودخانه هاى آن نوشيده و مقدارى همراه خود بياوريد و به بانوان آبستن توصيه كنيد كه از اين آب بنوشند تا فرزندى قهرمان داشته باشند بديهى است خوردن شير و لبنيات نيز لازم بوده و اين خوراكيهاى مفيد پايه ى بلند قدى خواهند بود.

آب نيك

ممكن است بفرماييد ما به بندپى دسترسى نداريم اشكالى ندارد اگر ساكن تهران هستيد من شما را به جايگاه يك دسته ى ديگر از توئيكى هاى ايران راهنمايى مى كنم .
در نزديكى فشم شهركى بنام آب نيك وجود دارد در آنجا نيز ساكنان آن بلند قد مى باشند. اين قصبه بعلت داشتن آب و هواى سالم و معتدل ييلاق نشين است و خانواده هاى متمكن تهران تابستانها در آنجا سكونت دارند و فرزندان آنها نيز خوش هيكل و چهارشانه و بلند قامت مى شوند چشمه هاى اين شهرك نيز بحد كافى مواد معدنى براى بلندى قد دارند و چنانچه گفتيم در شمشك كه نزديك آن است يكى از معادن بزرگ فسفور وجود دارد.

دورود و سيلاخور

نمى دانم شما اسم سربازان سيلاخورى را شنيده ايد يا نه اگر نشنيده ايد پيرمردان و پيرزنان خانواده شما شنيده و بخاطر دارند.
سيلاخورى ها معمولا باريك اندام و قد بلند مى باشند ولى استخوان بندى محكمى ندارند و در حقيقت استخوانهاى آنها پوك و سست است اين ها از رودخانه ها سيلاخور مشروب مى شوند. اين رودخانه در دورود كه نزديك خرم آباد بوده و از توابع بروجرد است به رودخانه ى ديگرى مى ريزد. در اين آب يكى از فلزات نادر كه خاصيت تشعشع دارد وجود دارد و معدن آن در كوه هاى سيلاخور بوده و با كنترل شديد دولت استخراج شده به خارج فرستاده مى شود اگر مى خواهيد خاصيت تشعشع اين فلز گرانبها را مشاهده كنيد در سر راه جنوب نيم ساعت در دورود توقف كنيد و دقت نماييد اين آب چند كيلومتر داراى تشعشع بوده و امواجى به چشم شما مى خورد كه در اصطلاح محلى مارلان گويند. اساس بلندى قد سيلاخورى ها همين فلز است كه در آب خوردن آنها موجود است ولى چون اين آب بحد كافى فلوئور ندارد اين اشخاص استخوان محكمى ندارند اكثر قبل از سى سالگى دندانهايشان مى ريزد و ساق پاى آنها مى شكند و اغلب لنگان لنگان راه مى روند اگر به آب هاى لوله كشى آنها فلوئور اضافه شود اين نقص برطرف شده آنجا نيز مهد پرورش قهرمانان و اشخاص خوش قد و قامت خواهد شد.

ساكنان اطراف كوير

در دهات بين كاشان و يزد هم شما با اشخاص بلند قد و لاغر اندام زياد بر مى خوريد اينها ساكنان اطراف كوير مى باشند آبهاى آنها سرشار از املاح معدنى است و هوايى كه تنفس مى نمايند نيز غالبا توام با گرد و غبار است و از اين راه نيز مقدارى مواد معدنى جذب بدن آنها مى شود در جلدهاى بعدى اين كتاب باز هم شما را با گياهان و آب هايى كه سرشار از مواد معدنى هستند آشنا خواهيم كرد.

جلوگيرى از آبستنى

جلوگيرى از آبستنى و تنظيم خانواده يكى از آرزوهاى ديرين بشر است كه اين روزها بر اهميت آن افزوده شده و روز به روز بيشتر مى شود. ايرانيان قديم با اينكه علاقه ى زيادى به فرزند داشته و زيادى اولاد را مايه ى خير و بركت مى دانستند معذلك لزوم جلوگيرى از آبستنى را در موارد لازم ضرورى دانسته و درصدد پيدا كردن راه حلهايى بودند. در اسلام جلوگيرى از آبستنى تحت عنوان غزل مورد بحث قرار گرفته و جايز شمرده شده است . پزشكان و داروسازان سنتى ايران نيز دستورهايى جهت جلوگيرى پيدا كرده و در كتاب هاى قديمى نوشته اند. در حال حاضر جلوگيرى از آبستنى بيش از پيش مورد توجه بوده و از راههاى زير عملى مى شود.
1 - استفاده از كاپوت كه گاهگاهى در اثر پاره شدن آن بى نتيجه مى شود.
2 - خوردن قرصهايى كه داراى هورمون استروژن بوده و عوارض بسيارى دارد از جمله زنانى كه كليه هايشان خوب كار نمى كند در اثر خوردن قرص ‍ ناراحتيهاى كليوى آنها زيادتر شده و دفع سموم و آب به كندى صورت مى گيرد و در نتيجه اين دسته با خوردن قرص چاق و سنگين شده بى قواره و گاهى مبتلا به سنگ كليه و مثانه مى شود. دسته اى ديگر از بانوان دچار سر درد و سرگيجه و برخى دچار عوارض رحمى مى شوند، عده اى از دانشمندان عصر حاضر پا را بالاتر گذاشته اين قرصها را سرطان زا مى دانند ولى تصور نمى رود همه ى اين قرص ها چنين عوارضى را داشته باشند.
3 - راه ديگر جلوگيرى در حال حاضر گذاشتن . آ- يو - دى در رحم مى باشد كه به وسيله پزشك يا قابله تكه كوچكى از جنس پلاستيك يا مواد ديگر در رحم مى گذارند و چون رحم براى بيرون كردن اين جسم خارجى دائما در فعاليت مى باشد نطفه منعقد نمى گردد اين روش در بعضى از بانوان ايجاد خونريزى رحمى مى كند و بالاخره روزى از رحم خارج زن باردار مى گردد.
4 - روش ديگر بستن لوله ى تخم دانها است كه از ورود تخمك در رحم جلوگيرى مى كند.
5 - شسنشو بعد از آميزش و گذاشتن يك پنبه آغشته به آبليمو و سركه نيز جزو روش هاى معمول امروزى است عده اى هم با محاسبه در ايامى كه تخمك خارج مى شود از آميزش خوددارى كرده و يا در اين روزها جلوگيرى مى كنند و در مواقعى كه خطر آبستن شدن وجود ندارد آزادانه آميزش ‍ مى نمايند.
هيچيك از روش هاى فوق به استثناى محاسبه بدون عوارض نيست كه تشزيح يكايك آنها از بحث ما خارج است .
حكما و دانشمندان قديم ايران با حمول گياههاى ضد عفونى كننده مانند فلفل ، آب كلم و غيره از آبستنى جلوگيرى مى كردند و از همه مهمتر و مطمئن تر استفاده از ريشه نروك و نروك پلنگ بود كه شرح آنرا قبلا داده ايم و چنانچه اين گياه مورد توجه واقع شده و كشت شود مطمئن ترين راه جلوگيرى بوده و يك قلم بزرگ بر صادرات ايران خواهد افزود.
در سنوات اخير روش ديگرى از راه تجربه در ايران پيدا شده و تا اندازه اى مطمئن و بى ضرر مى باشد اين روش بسيار ساده بوده و جز و اسرار بعضى از پزشكان و مامايان جديد بوده و رمز آنرا به ديگران نمى آموزند و چون نبايد هيچ رازى بر خوانندگان زبان خوراكيها پنهان بماند آنرا شرح مى دهيم ، اين دستور از موقعى پيدا شد كه دسته اى از پزشكان آب اكسيژنه را جهت شستشوى رحم بعد از كور تاثر بكار بردند و در نتيجه آب اكسيژنه پس از برخورد با خون بصورت كف در آمده و لوله هاى تخم دانها را مسدود مى نمود. اگر بانويى اواخر رگل رحم خود را با آب اكسيژنه شستشو نمايد راه ورود تخمك بسته شده و نازا مى شود و چنانچه بخواهد دوباره آبستن شود بايستى به پزشك مراجعه كرده و لوله هاى رحم را با دادن هوا يا طريق ديگر باز نمايد. يكى ديگر از روش هاى سنتى ايران در جلوگيرى خوردن روزانه يك گرم ميخك است كه شرح آن در جلد دوم خواهد آمد خوردن ميخك از روز پنجم تا بيستم و چهارم شباهت زيادى به خوردن قرص ‍ دارد.
اين بود چند دستور ساده و در اينجا لازم مى دانيم كه به بانوان محترم تذكر دهيم كه عوارض جلوگيرى در برابر خطرات سقط جنين چندان زياد نيست بايد بكوشند كه با يكى از اين روش ها از آبستنى جلوگيرى نمايند و هيچگاه در صدد كشتن جنين وسقط آن نباشند.

جذام چيست ؟

بيمارى جذام يك مرض عفونى بوده و داراى ميكرب سرسختى نظير باسل بيمارى سل مى باشد، اين ميكرب در حال عادى براى اطرافيان بيمار شهرنشين كه كمبود عوامل غذايى نداشته باشند مسرى نيست ولى براى كسانى كه گرسنگيهاى نامرئى عوامل غذايى عوامل غذايى مخصوصا گرسنگى گوگرد و ارسنيك داشته باشند قابل سرايت است و هر قدر فقر و فاقه در كشورى زيادتر باشد تعداد مجذومين آن زيادتر است و بهترين راه مبارزه با اين بيمارى پليد ريشه كن كردن بينوايى است و مخصوصا بايستى در دهات جذام خيز مردم را به خوردن ميوه ها و سبزيهايى كه داراى گوگرد و ارسنيك هستند مانند شلغم ، پياز، سير و تره عادت داد و شكم آن ها را با غذاهاى كافى و كامل سير كرد و نگذشات گرسنگى آنها را ضعيف كرده و در برابر ميكرب جذام مغلوب شوند.

درمان سنتى جذام

يكى ديگر از افتخارات محققين ايرانى معالجه جذام است كه بكلى فراموش گرديده ولى در لابلاى سطور كتابهاى كهنه و در پس ابر تيره خرافات پنهان شده و با اين كه با توجه به كشفيات جديد از روش آنان مى توان بهترين نتيجه را گرفت معذلك اين بيمارى كه در حال حاضر درحدود سه ميليون از افراد بشر را رنج مى دهد بدون علاج و درد بى درمان شده است .

روش سنتى ايرانيان

روش سنتى ايرانيان در معالجه جذام استفاده از گوشت افعى بود و معجونهايى بنام افاعى براى درمان اين مرض پليد مى ساختند و براى اين كه گوشت افعى اثر بيشترى داشته باشد قبل از كشتن اين حيوان او را در قفس ‍ انداخته و به انواع و اقسام او را آزار داده و عصبانى مى نمودند تا زهر بيشترى وارد بدن او شود.
داروى ديگرى كه داروسازان سنتى ايران براى درمان جذام و زخم هاى خوره اى پيدا كرده بودند مار دارو بود كه در جلد دوم خود را معرفى خواهد كرد.
اين گياه چنانچه ضمن معرفى خود خواهد گفت بهترين پادزهر نيش مار و افعى مى باشد و حتى حيوانات نيز او را مى شناسند و هر موقع بوسيله مار گزيده شوند بسراغ آن رفته و از ريشه آن مى خورند و در اين مورد پرونده اى نيز در لشكر فارس وجود دارد.

اسب مار گزيده

چند سال پيش يكى از اسبهاى لشكر فارس را مار مى گزد. معالجات دامپزشكان مؤ ثر واقع نشده واميدى به نجات آن حيوان نبوده است . مطلعين محلى به آن ها مى گويند اين اسب را در خارج اين شهر آزاد كنيد تا برود و مار دارو را پيدا كرده بخورد اين دستور عملى مى شود و آن حيوان با عجله در بيابان فرار كرده و خود را به ماردارو مى رساند و با خوردن ريشه آن از مرگ حتمى نجات پيدا ميكند و بعد مقدارى از اين گياه از طرف رئيس ‍ بهدارى لشكر به تهران فرستاده مى شود تا مورد آزمايش قرار گيرد.

تحقيقات نويسنده زبان خوراكيها

طبق تحقيقاتى كه نويسنده زبان خوراكيها در اين مورد كرده است زهر افعى تاثيرى در معالجه جذام ندار بلكه سرم ضد زهر افعى كه در گوشت آن وجود دارد درمان قطعى اين مرض مى باشد و با استفاده از كشفيات جديد بهترين دارو به نظر من سرم ضد زهر افعى مى باشد و سرم آنتى و نيمو كاملا مؤ ثر است .
شستشو با جوشانده ى ماردارو پاشيدن گرد ريشه خشك آن در روى زخمها خورده اى هر چند قادر به كشتن ميكرب نيست ولى در بهبود زخم ها مؤ ثر مى باشد ماردارو نيز داراى تركيباتى نظير آنتى وينمو بوده و اثر آن در معالجه مارگزيده بهبود زخم هاى خوره اى مربوط به همين تركيبات مى باشد.

گرد گزنه

پاشيدن گرد خشك گزنه و تخم آن روى زخم هاى خوره اى مفيد بوده و به آنها بهبودى مى بخشد.

امراض كبدى

جگر سياه كه در اصطلاح پزشكى كبد خوانده مى شود سكان كشتى بدن انسان و آخرين تصفيه خانه ى دستگاه گوارش است و ترشحات آن در تمام مراحل هضم غذا دخالت مستقيم دارند و مخصوصا طبخ چهارم غذاها در كبد انجام مى گيرد و در اين مرحله است كه شيره ى آماده ى غذايى بوسيله جگر تصفيه شده مواد مفيد آن جذب خون گرديده و سمومات و عوامل زيان بخش آن دركبد باقى مى مانند و كبد كه بزرگترين كارخانه داروسازى است ، و بيش از چهار هزار عمل شيميايى انجام مى دهد وظيفه دارد كه با ساختن تركيبات مختلف اين سموم را خنثى نمايد و روى همين اصل است كه مى گوييم غذا هرچه طبيعى تر باشد فشار آن روى كبد كمتر است .
از ابتداى قرن بيستم كه داروهاى شيميايى و مصنوعى وارد معالجات شده روز به روز آمار بيماران كليوى و كبدى بالاتر رفته است زيرا داروهاى مصنوعى با بدن انسان بيگانه بوده و فشارشان روى كبد و كليه ها مى باشد.
در درمان امراض كبدى داروهاى گياهى موثرتر بوده و اثرشان مطمئن تر مى باشد و چنانچه مدد كار داروهاى جديد شوند بهتر نتيجه خواهند داد.
در طب جديد معالجه ى امراض كبدى بيشتر با املاح مسهلى مثل سولفات دوسود و سولفات دومنيزى و بيسموت انجام گرفته و تجويز عصاره ى جگر خواه بصورت خوراكى و خواه تزريقى به آن كمك مى كند البته اين داروها تا اندازه اى مفيد مى باشند زيرا علت اصلى امراض كبدى و بسته شدن كيسه ى صفرا از يبوست سرچشمه مى گيرد و خوردن املاح و نقلهايى كه خاصيت مسهلى دارند مى تواند راه هاى مسدود در جلوى كبد را باز كرده و مجارى دفع سموم را لايروبى نمايند ولى خوردن مكرر مسهل مخصوصا مسهلهاى شيميايى خود عوارضى دارد كه بايستى به آنها توجه نمود، بد نيست بدانيد كه خودعلت اصلى امراض كبدى است در طب سنتى ايران معمولا براى مبتلايان امراض كبدى ابتدا چند تنقيه و بعد چند مسهل پى در پى تجويز كرده و به بيمار مرتبا شيره تخم هاى خنكك مثل تخم خيار، تخم خرقه و تخم گشنيز مى دادند و معمولا در اين نسخه مقدار تخم خيار سه مثقال و دو تخمه ديگر هر يك دو مثقال بود.
تنقيه بيشتر با دو مثقال مغز فلوس دو مثقال گل ختمى و شش مثقال شكر سرخ بود كه گاهگاهى به آن دو مثقال گل پنيرك دو مثقال گل بنفشه و چهار مثقال تخم تاجريزى هم اضافه مى نمودند و چون شكم چندين بار كار كرده و سموم كبد را خارج مى كرد براى بيمار جوشانده اى مركب از پوست بيد، عناب ، سپستان ، ريشه كاسنى ، شيرخشت و گل بنفشه مى دادند و چون به اين وسيله راه مجارى دفع سموم باز مى شد به سراغ مسهلى مى رفتند اين مسهل ها بيشتر با روغن بادام شيرين همراه بود زيرا چنانچه در معرفى بادام گفته شد روغن بادام بر خلاف ساير مسهل ها پس از اسهال يبوست نمى آورد و خشكى توليد نمى كند.
بهترين نسخه
بهترين نسخه براى اين منظور بشرح زير است :
روغن بادام دو مثقال ، مغز فلوس دوازده مثقال ، ترنجبين چهارده مثقال ، گل سرخ يك مثقال ، گل بنفشه چهار مثقال ، آلو بخارا دويست گرم .
با اين نسخه راه كيسه صفرا باز مى شد و در نتيجه كبد كوچك شده و عوارض آن كم كم از بين مى رفت .
در معرفى گياهان خوانديد كه ريشه كاسنى در نوسازى كبد اثر معجزه آسا دارد و چون گياه بدور كاسنى صحرايى پيچيده و شيره ى آنرا بمكد براى كبد مخصوصا تشمع آن اثرى فوق العاده درخشان خواهد داشت و نيز خوانديد كه زردچوبه كيسه ى صفرا را باز مى كند و زيتون ، عناب ، سپستان ، كاهو و برگ كاسنى از دوستان با وفاى كبد مى باشند خوردن جگر سياه بشرط آنكه زياد بريان نشود و در روغن سرخ نشود و همچنين عصاره آن چنانچه با اصول علمى بدست آيد مفيد مى باشد در بين سبزيها شاهتره ، شنگ و غازياقى هم در اصلاح كبد مؤ ثر مى باشند.

رنگ كردن مو

اين روزها دكان سازندگان رنگهاى مصنوعى رايج است و اگر تا ديروز فقط بانوان خريدار اين محصولات رنگارنگ و رنگ كننده بودند اكنون آقا پسرها هم شيفته ى مد شده و موهاى سر و گاهى ريش و سبيل خود را نيز رنگ مى نمايند و اين خود يكى از اشتباهات خطرناك مى باشد كه بايد به آن ها تذكر داده شود چه مقاومت موى بانوان بمراتب بيشتر از موى آقايان بوده و زنان كمتر از مردان طاس مى شوند و چنانچه اين مد جديد رونق پيدا كند و پسرها هم با رنگ هاى مصنوعى رنگ موى خود را عوض نمايند و با وسائل مختلف به آن پيچ و تاب دهند به زودى آمار طاسى زيادتر شده و روزى متوجه اشتباه خود مى شوند كه موى سر آنها ريخته و با هيچ اكسيرى قابل درمان نيست . ما در صفحات گذشته اين كتاب تذكر داديم كه عامل اصلى رنگ موى انسان فلزاتى چون منگنز، آهن ، روى ، مس و تيتانيوم و تنگستن مى باشند و بهترين وسيله براى جلوگيرى از سفيد شدن مو جذب اين عناصر بصورت املاح گياهى است براى رنگ كردن مو هم بهتر است كه ما به سراغ گياهان و گلهاى رنگارنگ رفته و با كمك مواد طبيعى آنها را رنگ آميزى نماييم .
مازو، حنا و سمه ، گل بابونه ، پوست باقلى ، آب پوست گردو تازه و برگ آن ، آب مورد و تخم آن ، برگ چغندر، گل لادن ، جوشانده ى پوست انار، شقايق نعمانى ، ميخك ، آمله و ميوه تمشك از بهترين خضابهايى هستند كه در طب سنتى ايران از آنها استفاده مى شد و از املاح مصنوعى نيز گاهگاهى با اين گياهان مخلوط مى كردند كه بهترين آنها براده ى آهن ، سولفور مس ، زنگ آهن ، و مردابسنگ بود. براده آهن و املاح آن بطور كلى وقتى با مواد مازويى تركيب شوند يك رنگ سياه ثابت بدست مى آيد و استفاده از گياههايى كه طعم گس دارند به اين منظور در اثر وجود مواد مازويى در آنها است . محمد بن زكرياى رازى معتقد است كه بهترين خضاب حنا و ميخك بمقدار مساوى است .

نسخه ى چند خضاب مفيد

كلاهك بادمجان ، ريشه ى انار، خاك مس ، هليله ى سياه ، مازو، نخود سياه پوست دار را بمقدار مساوى با هم كوبيده سه قاشق سركه و سه قاشق روغن و كنجد به آن مخلوط كرده در ظرف آهنى ريخته چهل روز بگذارند در جاى خنك و تاريك بماند و بعد استعمال كنند در گذشته اين ظرف در بسته ى آهنى را در زير آب و يا چاه و قنوات نگاهدارى مى كردند.
نسخه ى ديگر
برگ سدر، مازو، آمله ، زنگ آهن ، وسمه ، هسته ى سوخته ى خرما، زاج سياه ، پوست انار، سوخته ى مس ، نوشادر و هليله سياه را از هر يك ، يك مثقال گرفته در يك ليتر سركه و يك ليتر روغن زيتون ريخته بجوشانيد تا آب آن تبخير شده و روغن غليظ شود و بعد استعمال نمايند.

خضابى ديگر

هليله سياه ، زنگ آهن ، آمله ، زاج سبز از هر يك سه مثقال گرفته در دو ليتر سركه يك ماه خيسانده سپس بجوشانيد تا غليظ شود و بعد استعمال نمايند.

نسخه ى ديگر

برگ سوسنبر را شسته در ظرفى ريخته و روى آن آب بريزند بطورى كه روى آن يك بند انگشت آب باشد بعد آنرا بجوشانند و مرتبا آنرا روى يك قطعه آهن امتحان كنند يعنى يك قطره روى آهن بريزند اگر آهن سياه شد حرارت كافى است و الا بايستى آنقدر بجوشانيد تا آهن را سياه كند و بعد آنرا صاف نمايند سپس برگهاى پخته را بطور ضماد روى سر يا ريش ببندند و پس از نيم ساعت پاك كنند و بعد از آن آب صاف شده كه در اثر خنك شده منعقد شده است بر ريشه ى مو بمالند و بعد از بيست و چهار ساعت آنرا بشويند تا مو مشكى شود.

رنگ هاى ديگر

براى رنگهاى ديگر معمولا از گل بابونه ، گل ريواس ، شقايق نعمانى ، لاله ى زرد، زردچوبه و غيره استفاده مى كردند كه شرح آنها را در معرفى گياهان نامبرده داده شده است . مخلوط حنا با آب اكسيژنه و همچنين مخلوط كردن آن باگل بوته حنا رنگ طلايى مى دهد، محلول پرمنگنات هم مو را زرد مى كند.

استفاده از زهره ى حيوانات

يكى ديگر از راههاى مبارزه با سفيد شدن مو استفاده از زهره حيوانات از قبيل گاو، گوسفند، چلچله ، كلاغ و ساير پرندگان بود و ضمنا نسخه هايى هم ديده مى شود كه در آن ها از زهره خوك وحشى ، يوزپلنگ و حتى شير استفاده شده است .
ماليدن زهره ى حيوانات محلول در روغن زيتون پس از كندن يا تراشيدن مو صورت مى گرفت و در نتيجه بجاى آن مو با رنگ اوليه ى خود مى روييد.

ريشه سنبل الطيب

شرح اين خضاب در سنبل الطيب در جلد دوم داده مى شود و در اينجا فقط متذكر مى شويم كه سنبل الطيب داراى منگنز بوده و اثر بسيارى در مشكين شدن مو دارد.