رساله اجوبه

حضرت آيت الله العظمی سيدعلی خامنه ای (مدظله العالی)

- ۳۲ -


وكالت‏

حواله‏

س 1819: شخصى زمينى را به مبلغ معيّنى خريده است و به مقدار قيمت مبيع از فرد سومى طلب دارد، لذا فروشنده را به بدهكار حواله كرد تا پول زمين را از او بگيرد، ولى آن شخص ثالث كه بدهكار و محال‏عليه است بدون اطلاع خريدار با پرداخت پول زمين به فروشنده آن را براى خودش خريد، آيا معامله اوّل كه فروشنده با حواله پول آن به شخص ثالث موافقت كرده بود. صحيح است يا معامله دوم؟

معامله دوم فضولى است و متوقف بر اجازه خريدار اول است، مگر آنكه معامله دوم بعد از فسخ مشروع معامله اول صورت گرفته باشد.


س 1803: من وكيل يكى از شركتها هستم و در برابر پولى كه به عنوان اجرت به من مى‏دهند، اعمالى مانند تبليغات و خدمات پس از فروش وشركت در نمايشگاههاى بين‏المللى و مانند اينها را انجام مى دهم ، پولى كه از شركت دريافت مى كنم چه حكمى دارد؟

گرفتن اجرت وكالت در برابر انجام كارهاى مربوط به آن، در صورتى كه از اعمال مباح باشند، اشكال ندارد.

 

س 1804: شخصى زمينى را از وكيل مالك بطور قسطى خريده است و بعد از آنكه اقساط آن را پرداخت نمود، موكّل ادّعا مى‏كند كه معامله را فسخ كرده و آن را به مالكيت خود بازگردانده است، آيا اين ادّعا توسط او صحيح است يا آنكه مشترى حق دارد مبيع را از او مطالبه نمايد؟

بيع زمين توسط وكيل به وكالت از مالك، محكوم به صحت و لزوم است و مبيع، ملك مشترى است و موكّل بايد آن را به او تحويل دهد و تا زمانى كه ثابت نكرده است كه خيار دارد حق فسخ عقد و بازگرداندن زمين به ملكيّت خود را ندارد.

 

س 1805: شخصى چندين قطعه زمين را به وكالت از مالك آن با اسناد عادى فروخته و مالك با وكيل قرار گذاشته كه به هيچكدام از خريداران سند رسمى داده نشود، بعد از فوت مالك، ورّاث او با اقرار به ملكيّت خريداران نسبت به زمين ها، ادعا مى‏كنند كه مسئوليت دادن سند رسمى به آنان با وكيل است و در حال حاضر با آنكه او پول زمين‏ها را در آن زمان دريافت كرده و تحويل مالك داده است ولى سند رسمى و قيمت فعلى آن را از او مطالبه مى‏كنند. باتوجه به اين مطالب آيا مسئوليت ثبت اسناد رسمى به نام خريداران با ورثه است يا وكيل؟ و آيا ورثه حق مطالبه قيمت يا مابه‏التفاوت قيمت آن زمان با قيمت كنونى را از او دارند؟

هيچيك از مسئوليت‏ها و هزينه‏هاى ثبت سند رسمى به نامهاى خريداران بر عهده وكيل نيست و در مورد پول زمين‏ها هم اگر ثابت شود كه آنها را از خريداران گرفته و تحويل موكّل خود يعنى همان مالك داده است، ورثه حق مطالبه آن را از او ندارند و خريداران نيز نمى توانند چيزى را از او مطالبه كنند و همچنين ورثه حق مطالبه مابه‏التفاوت قيمت زمين‏ها و قيمت كنونى آنها را ندارند.

 

س 1806: آيا جايز است وكيل‏هايى كه از طرف مجتهد مجاز هستند، حقوق شرعى را در زمان حيات آن مجتهد به مجتهد ديگر بدهند؟

بر وكيل واجب است آنچه را به عنوان وكالت گرفته به خصوص كسى كه به او وكالت در اخذ وجوهات داده تحويل دهد مگر آنكه مجاز در پرداخت آن به ديگرى باشد.

 

س 1807: برادرم را وكيل كردم كه تلفنى برايم بخرد و مبلغى را براى پرداخت قسط اول آن به او دادم كه آن را به اداره مربوطه پرداخت كرد و بقيه قسطهاى آن را خودم شخصا پرداخت كردم، سپس برادرم فوت كرده و اكنون در اداره مربوطه تلفن به نام اوست، آيا ورثه او حق مطالبه تلفن را دارند؟

اگر برادرتان با پرداخت قسط اول كه به او داده بوديد، آن را به وكالت براى شما خريده است، تلفن متعلّق به شماست و ورثه او حقّى در آن ندارند.

 

س 1808: مبلغى به عنوان اجرت وكالت به وكيل داده و از اودرخواست رسيد كردم، او جواب داد كه به هيچكس در برابر وكالت رسيد نمى‏دهد. بعد از مدتى وكيل مزبور قبل از انجام وكالت خود فوت كرد، آيا جايز است آن مبلغ را از ورثه او مطالبه كنم؟

در فرض سؤال جايز است طلبى را كه از وكيل داشته‏ايد از ورثه او مطالبه كنيد و پرداخت آن از دارائى او بر ورثه‏اش واجب است.

 

س 1809: آيا عقد وكالت با موت وكيل يا موكّل باطل مى‏شود؟

وكالت با فوت يكى از آن دو باطل مى‏شود.

 

س 1810: مردى در سفر به يكى از كشورهاى آسيايى بر اثر حادثه رانندگى فوت مى‏كند و وراث او (مادر و همسرش) مرا براى پيگيرى حادثه كه مستلزم سفر به محل وقوع آن است وكيل كردند، آيا جايز است هزينه‏هاى سفرم به آن كشور براى پيگيرى پرونده قضيه را از اصل تركه بردارم يا اينكه بايد مبلغ مزبور را از پولى كه آن دولت به ورثه متوفّى‏ مى‏دهد، بردارم؟

بر كسانى كه شما را براى پيگيرى قضيه وكيل كرده‏اند، واجب است اجرت عمل وكالت شما و ساير هزينه‏هاى مربوط به آن را از اموال خودشان بپردازند مگر اينكه قبلا به نحو ديگرى توافق نموده باشيد.

 

س 1811: در يك قرارداد وكالت طبق آنچه كه امروزه متعارف است تصريح به بلاعزل بودن وكالت شده است، كه البته يك وكالت ابتدايى مستقلى است نه اينكه به صورت شرط ضمن عقد بين طرفين باشد، آيا به مجرّد نوشتن اين جمله در قرارداد، وكالت از عقد جايز به عقد لازم تبديل شده و حق عزل ساقط مى‏شود؟

وكالت لازم وكالتى است كه در ضمن عقد لازمى به صورت شرط نتيجه شرط شود و مجرّد نوشتن عبارت «وكالت بلاعزل است» تأثيرى در تبديل آن به عقد لازم ندارد و حقّ عزل، ساقط نمى‏شود.

 

س 1812: آيا جايز است فردى كسى را كه مجوز قانونى وكالت در دادگاهها را ندارد براى پيگيرى يك پرونده حقوقى يا جزائى در دادگاه وكيل كند؟ با توجه به اينكه كسانى كه داراى پروانه وكالت از دادگسترى هستند، بايد شرايط و ضوابط خاصى را داشته باشند تا بتوانند براى وكالت اجرت بگيرند، آيا كسانى كه فاقد اين مجوّز هستند، در برابر پيگيرى دعاوى موكّلين در دادگاهها استحقاق دريافت اجرت را دارند؟

وكالت فى‏نفسه در امورى كه قابل توكيل و نيابت هستند از نظر شرعى اشكال ندارد و پيگيرى دعاوى در دادگاهها از آن جمله است، تعيين اجرت هم بستگى به توافق دو طرف دارد، ولى اگر وكالت براى پيگيرى پرونده‏هاى حقوقى يا جزايى كه نيازمند مراجعه به ادارات رسمى و محاكم قضايى است، از نظر قانونى احتياج به مجوز رسمى داشته باشد، وكيل كردن و قبول وكالت شخصى كه اين مجوز را ندارد جايز نيست، و در هر صورت اگر فردى كه فاقد مجوز رسمى است بنا به درخواست ديگرى اقدام به انجام كارى كند كه اجرت دارد، اجرت المثل كارش بر عهده آن شخص است.

 

س 1813: با توجه به اينكه گاهى اقدام وكيل براى پيگيرى موضوع يا دعوى يا انجام يك عملى عليرغم صرف وقت و سعى و تلاش و پرداخت هزينه‏هاى رفت و آمد، ثمره و نتيجه‏اى به نفع موكّل ندارد، پرداخت پول و دريافت آن به عنوان اجرت وكالت او در رابطه با آن موضوع، چه حكمى دارد؟

صحت وكالت و استحقاق وكيل براى گرفتن اجرت‏المسمّى يا اجرت‏المثل در برابر عمل وكالت كه بنا به درخواست موكّل صورت گرفته است، متوقف بر حصول نتيجه مطلوب و مورد انتظار موكّل نيست، مگر اينكه از اول به نحو ديگرى با هم توافق كنند.

 

س 1814: شيوه متعارف در بسيارى از شعبه‏هاى رسمى دادگسترى اين است كه حدود وكالت را مشخص مى‏كنند. بطور مثال مى‏نويسند «وكيل در فروش فلان خانه كه در فلان مكان واقع شده‏است» و همچنين امور ديگر را نيز مشخص مى‏نمايند، ولى در بعضى از وكالتنامه‏هاى دستنويس عبارت ذيل ذكر مى‏شود: « فلان شخص وكيل است در پيگيرى همه امور مربوط به مورد وكالت» در نتيجه غالبا بين وكيل و موكّل اختلاف پيش مى‏آيد كه آيا فلان كار يا تصرّف، داخل در وكالت هست يا خير. سؤال اين است كه اگر براى وكيل نسبت به متعلّق وكالت اقدامات و اعمال خاصى معيّن نشود آيا جايز است وكيل نسبت به متعلّق وكالت هر اقدام و تصرّفى را انجام دهد؟

واجب است وكيل در اقداماتى كه براى آنها وكيل شده است، اكتفا به مواردى كند كه عقد وكالت صريحا يا ظاهرا هر چند به كمك قرائن حاليه يا مقاليه، شامل آن مى‏شود، ولو اينكه آن قرينه، عادت جارى بر وجود تلازم بين وكالت در چيزى و بعضى از امور ديگر باشد و بطور خلاصه وكالت به چند صورت تصور مى‏شود:
الف - وكالت از هر دو جهتِ عمل و متعلّق، خاص باشد.
ب - از هر دو جهت عام باشد.
ج - فقط از يك جهت عام باشد.
د - فقط از جهت عمل و تصرّف، مطلق باشد، مثل اينكه بگويد: تو در مورد خانه من وكيل هستى.
ه'- فقط از جهت متعلّق، مطلق باشد. مثلا بگويد تو در فروش ملك من وكيل هستى.
و - از هر دو جهت مطلق باشد، مثلا بگويد: تو در تصرّف در مال من وكيل هستى.
وكيل بايد در هر يك از اين موارد فقط به آنچه كه عموم يا خصوص و يا اطلاق عقد وكالت شامل آن مى‏شود، اكتفا كند و از آن تجاوز ننمايد.

 

س 1815: مردى به همسرش وكالت داده كه يك قطعه زمين و بعضى از ساختمان‏هاى او را بفروشد و با پول آن يك آپارتمان مسكونى براى فرزند صغيرش بخرد و آن را به نام او نمايد، ولى او از وكالت خود سوءاستفاده نموده و آپارتمان را به نام خودش كرده است، آيا كارهايى كه او انجام داده، شرعا صحيح هستند؟ با توجه به اينكه آپارتمان با پول حاصل از فروش اموال موكّل خريدارى شده است، آيا بعد از وفات او آپارتمان فقط ملك فرزند صغير اوست يا ملك همه ورثه؟

اعمالى كه آن زن بر اساس وكالتى كه از شوهرش داشته است انجام داده از قبيل فروش زمين و بعضى از ساختمان‏ها، صحيح و نافذ است و در مورد آپارتمان هم مجرّد ثبت آن به نام خودش شرعا اثرى براى او ندارد، بنابر اين اگر آن را طبق وكالت، در زمان حيات موكّل و با پول او براى فرزند صغيرش خريده باشد، معامله صحيح و نافذ است و آپارتمان فقط اختصاص به فرزند صغير او دارد و اگر آپارتمان را در زمان حيات موكّل براى خودش خريده باشد و يا بعد از موت موكّل آن را براى آن كودك صغير بخرد، معامله فضولى و متوقف بر اجازه است كه اگر ورثه آن را اجازه بدهند، معامله براى آنان به نسبت سهم هريك از تركه، محقق مى‏شود.

 

س 1816: زيد از طرف برخى افراد، در اجير گرفتن براى قضاى نماز و روزه وكيل شد، يعنى مبلغى پول گرفت تا آن را به افرادى كه اجير مى‏شوند بدهد، ولى او در امانت خيانت نمود و كسى را براى آن كار اجير نكرد و در حال حاضر از عمل خود پشيمان است و مى‏خواهد برئ‏الذّمه شود، آيا بايد عدّه‏اى را براى آن كار اجير كند يا اينكه اجرت آن كار را به قيمت فعلى آن به صاحبانشان برگرداند يا اينكه فقط به مقدار پولى كه دريافت كرده است بدهكار است؟ و در صورتى كه خود او اجير در قضاى نماز و روزه باشد و قبل از انجام آن بميرد، تكليف چيست؟

اگر فردى كه وكيل در استيجار است قبل از اقدام به اجير كردن كسى براى قضاى نماز يا روزه، مدت وكالتش به پايان برسد، فقط ضامن مالى است كه دريافت كرده است و در غير اين صورت مختار است بين اينكه با پولى كه دريافت كرده كسى را براى قضاى نماز و روزه اجير كند و يا وكالت را فسخ نموده و پول را به صاحبش برگرداند و در مورد اختلاف ارزش پول، بنابر احتياط با هم مصالحه كنند و امّا شخصى كه براى قضاى نماز و روزه اجير شده است، اگر اجير شده باشد تا خودش آن كار را انجام دهد، در اين صورت با وفاتش اجاره فسخ مى‏شود و پولى كه دريافت كرده بايد از تركه‏اش پرداخت شود. ولى اگر مباشرت خود او در انجام عمل شرط نباشد، مديون به انجام خود آن كار است و ورثه او بايد كسى را از تركه‏اش براى انجام عمل اجير كنند البته اگر تركه‏اى داشته باشد، والاّ چيزى در اين رابطه بر عهده آنان نيست.

 

س 1817: بعضى از شركتها داراى وكلائى هستند كه وظيفه آنان حضور در دادگاهها از طرف شركت است تا پرونده‏ها و شكايت‏ها را پيگيرى كنند، حال اگر شركت، ادعائى داشته باشد كه به نظر آنان اساس صحيحى ندارد، آيا جايز است در آن رابطه از شركت دفاع نمايند؟ و در صورتى كه وكيل در دعوائى كه به نظر او باطل است، از شركت دفاع كند، آيا نسبت به اين دفاع، حتّى اگر دادگاه به نفع مدّعى عليه حكم صادر كند، وكيل مسئوليتى دارد؟ و آيا اجرتى كه وكيل در برابر دفاع از چيزى كه به نظرش باطل است مى‏گيرد، سُحت و حرام است؟

دفاع‏ازباطل‏وسعى در اثبات حق بودن آن جايز نيست و واقعيت عمل حرام با صدور رأى توسط دادگاه به نفع مدّعى عليه‏تغييرپيدانمى‏كندو اجرتى كه در برابر دفاع از امر باطلى گرفته مى‏شود، سُحت و حرام است.

 

س 1818: شخصى وكيل كسى شده به اين شرط كه قبل از اقدام به انجام كار، اجرت خود را از او دريافت كند، اگر وكيل هيچ كارى انجام ندهد، آيا شرعا آن مال براى او حلال است؟

وكيل به مجرّد تحقّق عقد وكالت، مالك اجرت المسمّى مى‏شود و حتّى قبل از اقدام به انجام كارى كه براى آن وكيل شده، حق مطالبه آن را دارد، ولى اگر كارى را كه براى آن وكيل شده انجام ندهد تا اينكه وقت آن بگذرد و يا مدت وكالت به پايان برسد، وكالت بر اثر آن فسخ مى‏شود و واجب است وكيل اجرتى را كه گرفته به موكّل برگرداند.