اخلاق عبادی

سيدعلامعباس طاهرزاده، علي اصغرالهامي نيا

- ۳ -


درس هفتم

آثار نماز

تـرديـدى نـيـسـت كه ايمان داشتن و انجام دستورات الهى ، دشواريهايى را در پى دارد كه مؤ من بايد آنها راتحمّل كند وپشت سربگذارد تا به آرمان مقدّس خويش كه همانا سعادت جاويد درمقام قرب الهى است ، دست يابد.
از سوى ديگر حركت در صراط مستقيم الهى و اطاعت از اوامر او زندگى دنيوى مؤ من رانيز تنظيم مى كند و او از دنياى منظّم به آخرت خرّم و شاد قدم مى گذارد. از اين رو، دستورات شريعت مقدّس اسـلام هـمـواره بـا مـصـلحـتـى مـادى يا معنوى يا هر دو همراه است ، گرچه فكر ما از درك آن عاجز باشد.
در ايـن درس بـه بـرخـى ازآثـار پـربـار نماز كه در دنيا و آخرت تحقق مى يابد و در آيات و روايات به آن تصريح شده ، مى پردازيم .

الف ـ آثار دنيوى

الف ـ جلوگيرى از گناه و فحشا

جنبه باز دارندگى نماز از فحشا و منكر يكى از آثار ارزشمند اين فريضه الهى است ؛ نماز از آن جـهـت كـه مـوجـب تـوجـه انـسـان بـه خـدا مـى شـود و در شـبـانـه روز، حـداقـل پنج بار تكرار مى شود، انسان را از فحشا و منكر باز مى دارد؛ زيرا نمازگزار براى نـزديـكـتر شدن به خداوند تلاش خود را در جهت انجام كارهاى نيك و كسب اخلاق حسنه بيشتر مى كند. قرآن با توجّه به اين اصل مسلّم مى فرمايد:
(اءَقِمِ الصَّلوةَ إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ)(110)
نماز را بر پا كن كه آدمى را از گناهان و كردار زشت باز مى دارد.
چـنـدتـن از ياران رسول خدا (ص ) به حضور آن حضرت رسيدند و درباره يكى از مسلمانان كه هـمـيـشـه پـشت سر پيامبر نماز جماعت مى خواند، ولى مرتكب گناهان نيز مى شد، گفتگو كردند. حضرت به آنها فرمود: (نگران نباشيد) نمازش او را از گناه باز مى دارد. طولى نكشيد كه آن شخص گناه را ترك كرد و توبه نمود.(111) آن حضرت فرمود:
(كـسـى كـه از نـماز اطاعت نكند، نماز واقعى را به جا نياورده است . اطاعت از نماز اين است كه از منكرات و زشتيها دورى كند.)(112)

ب ـ بهداشت تن و روان

نماز گزاران همواره از صفاى ظاهرى و باطنى خاصّى برخوردارند كه بى نمازان فاقد آنند.
بـهـداشـت تـن : بـرخـى از شرايط نماز، موجب بهداشت تن ، لباس و به تبع آن بهداشت محيط زندگى مى شود. در برخى از سخنان معصومين براى برخى نمازها اثر مستقيم بهداشتى عنوان شده است ، بطور مثال ، على (ع ) مى فرمايد:
(قِيامُ اللَّيْلِ مَصَحَّةٌ لِلْبَدَنِ)(113)
برخاستن شب (براى نماز) سبب سلامتى جسم است .
بهداشت روان : يكى از فلسفه هاى تشريع نماز، (ياد خدا) است چنانكه در قرآن آمده است :
(اءَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْرى )(114)
براى ياد من نماز بگزار.
و ياد خدا، منشاء آرامش دل و امنيت روانى است ، همانطور كه در قرآن مى خوانيم :
(اءَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)(115)
هان ! به ياد خدا دلها آرام گيرد.
پس ، تاءثير نماز در بهداشت روانى مردم نمازگزار قطعى است و آرامش و امنيّت نسبى بيشترى كـه در جـوامـع اسـلامـى حـكمفرماست . شاهد اين تاءثير است . به تعبير امام خمينى رضوان اللّه عليه :
(شـمـا پـرونـده هـايـى كـه در دادگـستريها در جاهاى ديگر، دادگاههاست برويد ببينيد، از نماز خـوانـهـا ببينيد پرونده هست آنجا؟ از بى نمازها پرونده هست ، هر چه پرونده پيداكنيد، پرونده بى نمازها هست .)(116)

ج ـ استقامت در برابر مشكلات

از ديـگر آثارى كه در سايه نماز، نصيب نمازگزار مى شود، قدرت و نيروى مقاومت در برابر مـشـكـلات و سـخـتـيـهـاست . به عبارت ديگر، نماز كه رابطه معنوى بين شخص و عالم بالاست ، قـدرتـى در انـسـان ايـجـاد مـى كـنـد كـه بـا وجـود آن در مقابل سختيها و مشكلات ، شكست ناپذير خواهد بود. قرآن مى فرمايد:
(إِنَّ الاِْنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً إِلا الْمُصَلّينَ الَّذينَ هُمْ عَلى صَلوتِهِمْ دائِمُونَ)(117)
آدمى حريص خلق شده ، وقتى كه شر و بدى به او مى رسد، جزع و بى تابى مى كند و زمانى كه نعمت و خير به او مى رسد حق مستمندان و فقرا را نمى دهد، مگر نمازگزاران ؛ كسانى كه در نمازشان مداومت دارند.
از اين رو، قرآن به مؤ منين سفارش مى كند:
(يا اءَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ)(118)
اى مومنان ، از شكيبايى و نماز كمك جوييد.

د ـ نورانى شدن چهره

حضرت صادق (ع ) مى فرمايد:
(صَلاةُ اللَّيْلِ تُبَيِّضُ الْوُجُوهَ)(119)
نماز شب ، چهره ها را نورانى مى كند.
نيز از پيامبر گرامى اسلام نقل شده است كه فرمود:
(صَلاةُ اللَّيْلِ تُحْسِنُ الْوَجْهَ وَ...)(120)
نماز شب چهره را زيبا مى سازد.

ه‍ـ استجابت دعا

از ديـگـر آثـار نـمـاز، قـبـول شـدن دعـاهـا و رفـع نـيازهاست . نماز چون بين عبد و معبود پيوند بـرقـرار مـى كـنـد و نشانگر تلاش نمازگزار براى رسيدن به ملكوت اعلا و پيوستن به حق اسـت ، چـنـيـن تـلاشـى از نـظـر كـردگـار عـالم مـخـفـى نـمـانـده ، در مـقـابـل ، دعـاهـاى او را قـبـول مـى كـنـد و خـواسـتـه هـايـش را بـرآورده مـى سـازد. رسول خدا (ص ) فرمود:
(مَنْ اءَدّى فَريضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجابَةُ)(121)
هر كس واجبى را انجام دهد، در نزد خدا يك دعاى مستجاب دارد.
امام صادق (ع ) فرمود:
(إِذا اءَرَدْتَ حـاجـَةً، فـَصـَلِّ رَكـْعـَتـَيـْنِ وَصـَلِّ عـَلى مـُحـَمَّدٍ (ص ) وَ الِ مـُحـَمَّدٍ (ص ) وَسـَلْ تُعْطَهُ)(122)
هـر گـاه حـاجـتـى داشـتـى ، دو ركـعـت نـمـاز بـخـوان و بـر مـحـمـد و آل او درود فرست و سپس از خداوند (خواسته خود را) بخواه كه به تو داده مى شود.

و ـ تاءخير عذاب دنيوى

از آنـجـا كـه نـمـاز يـكـى از بـهترين عبادات و افضل آنها به شمار مى رود و نمازگزار محبوب خـداوند است و از جايگاه رفيعى برخوردار مى باشد؛ سزاوار است كه خداوند به احترام نماز و نمازگزار، خشم خود را از ديگران برداردو از خطاى آنها درگذرد. حضرت على (ع ) فرمود:
(گـاهـى خـدا اراده مـى كـنـد كـه مـردمـى را به خاطر گناهانشان طورى عذاب كند كه احدى باقى نـمـانـد ولى در آن مـيـان نـمـازگـزار پـيرى را كه با قدمهاى لرزان به جايگاه نماز مى رود و كـودكـانى را كه در حال تعليم قرآن هستند مى بيند، از عذاب آنها چشم پوشى كرده ، آن را به تاءخير مى اندازد.)(123)

ب ـ آثار اخروى

الف ـ رحمت ومغفرت الهى

بـيشترين آثار عبادات ، بويژه نماز در آخرت تجلّى پيدا مى كند و نتايج آن در آخرت نسبت به دنيا بسيار بيشتر است . رسول خدا(ص ) فرمود:
(از آن هـنـگـام كه مؤ منى به نماز مى ايستد، تا آنگاه كه نمازش را به پايان مى برد، رحمت از بـالاى سرش ‍ تا افق آسمان بر او سايه مى افكند و فرشتگان ، اطراف او را تا افق آسمان ، در بر مى گيرند.)(124)
همچنين فرمود:
(لَنْ يَلِجَ النّارَ اءَحَدٌ يُصَلّى قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها)(125)
كـسـى كـه پـيـش از طـلوع و غـروب آفـتـاب نـمـاز گـزارد داخل آتش نمى شود.

ب ـ راهيابى به عالم ملكوت

نـمـاز بـرگ عـبـورى اسـت در دسـت نـمـازگـزار كـه او را تـا اوج كمال و عالم ملكوت مى رساند. رسول خدا(ص ) فرمود:
(وقـتى بنده مؤ من براى نماز به پا مى خيزد، درهاى بهشت برايش گشوده مى شود و پرده هاى مـيـان او و خـداى مـتـعـال بـرداشـتـه مـى شـود و هـمـسـران بـهـشـتـى بـه استقبال او مى آيند.)(126)
نماز موجب تقرّب انسانهاى باتقوا به خداوندبزرگ است ، چنان كه على (ع ) فرمود:
(اَلصَّلاةُ قُرْبانُ كُلِّ تَقِي ) (127)
نماز نزديك كننده متقين به خداوند است .
امام صادق (ع ) در اين باره فرمود:
(ما تَقَرَّبَ الْعَبْدَ إِلَى اللّهِ تَعالى بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ شَىْءٌ اءَفْضَلُ مِنَ الصَّلاةِ)(128)
پس از خداشناسى و معرفت هيچ عاملى ، بهتر از نماز انسان را به خدا نزديك نمى كند.
رهـبـر مـعظّم انقلاب حضرت آية ا... خامنه اى (دام ظله العالى ) در بخشى از پيام خود به سمينار نماز با عنايت به اين حديث شريف فرمودند:
(هيچ وسيله اى محكمتر و دائمى تر از نماز براى ارتباط ميان انسان با خدا نيست )(129)

ج ـ ورود به بهشت

نـمـازگـزارى كـه بـا انـجام فرمان الهى به درجه بالايى از معرفت رسيده و به درگاه الهى تقرّب جسته ؛ تنها بهشت سزاوار اوست . رسول خدا(ص ) فرمود:
(مَنْ عَلِمَ اءَنَّ الصَّلاةَ حَقُّ واجِبٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ)(130)
كـسـى كـه بـدانـد نـمـاز حـقـى اسـت كـه خـدا واجـب كـرده ، داخل بهشت مى شود.

خلاصه درس

اهـمـّيـّت نـمـاز و قـداسـت آن بـر هـيچ مسلمان متدينى پوشيده نيست ، آثار و پاداشى كه خداى متعال به نمازگزار مى دهد فراوان و غيرقابل شمارش است .
آثـار نـمـاز بـه دو دسته تقسيم مى شود: برخى در دنيا و برخى ديگر در قيامت پديدار مى گردد.
بـعـضـى از آثـار دنـيـايـى نماز عبارت است از: ممانعت و جلوگيرى از گناه و آميخته شدن با هـواهـاى نـفـسـانـى ، سـلامـت روح و جـسـم و آرامـش فـكـر و انـديـشـه در مـسـائل اجـتـمـاعـى و اقـتـصـادى ، قـدرت استقامت در برابر حوادث و مصيبتهاى زندگى دنيايى ، قبول دعا و برآورده شدن نيازها، فروكش كردن خشم خداوند و عزيز و محترم شدن نمازگزار. از آثار اخروى نماز مى توان به موارد زير اشاره كرد:
فراگيرى رحمت الهى و آمرزش گناهان ، ورود به بهشت و بهره بردن از نعمتهاى الهى و در نهايت راه يابى به عالم ملكوت وتقرب جستن به خداى بزرگ .

پرسش

1ـ چگونه نماز جلو گناهان رامى گيرد؟
2ـ چگونه نماز به انسان آرامش و اطمينان مى دهد؟
3ـ حضرت عيسى به حواريّون و اصحاب خود درباره نماز چه فرمود؟
4ـ چند اثر از آثار نماز را در آخرت بنويسيد.

درس هشتم

اهتمام به نماز

نماز و اهمّيّت آن

نـمـاز از اركـان ديـن شـمـرده شـده و در اسـلام هـيـچ عـمـلى پـس از خـداشـناسى به پاى آن نمى رسـد.(131) هـمـچـنـيـن پـذيـرش عـبـادات ديـگـر بـسـتـگـى بـه پـذيـرفـته شدن نماز دارد.(132) و نـمـاز هـمـچـون نـهـر آبـى اسـت كـه آلودگـى گـنـاه را از قـلب مـى +++زدايد.++(133) حضرت على (ع ) درباره اهمّيّت نماز فرمود:
(اُوصيكُمْ بِالصَّلاةِ وَ حِفْظِها، فَإِنَّها خَيْرُ الْعَمَلِ)(134)
شـمـا را بـه نـمـاز و حـفـظ آن سـفـارش مـى كـنـم كـه بـهـتـريـن عمل است .
بديهى است كه با چنين اهمّيّتى كه اين عبادت بزرگ دارد، خدا، پيامبر وائمه معصومين : بطور جـدّى و پـى در پـى مـسـلمـانـان را بـه بـزرگـداشـت آن فـرا خـوانـنـد و رسول خدا(ص ) وامامان معصوم : خود بدان سخت پايبند باشند.
آنچه در زير مى آيد، گوشه اى از تاءكيد فراوان اسلام پيرامون نماز است :

الف ـ سفارش قرآن

قـرآن مـجـيد در آيات فراوانى ـ حدود هشتاد آيه ـ با تعبيرهاى گوناگون درباره اقامه نماز يا حـدود و احـكـام آن سـخن گفته است يا از نمازگزاران تمجيد نموده و بى نمازان را سخت توبيخ كرده . بطور مثال به رسول خدا (ص ) دستور مى دهد:
(وَ اءْمُرْ اءَهْلَكَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها)(135)
كسان خود رابه نماز فرمان بده و بر نماز پايدارى كن .
در آيه ديگر مؤ منان را سفارش به نماز مى كند و مى فرمايد:
(قُلْ لِعِبادِىَ الَّذينَ امَنُوا يُقيمُوا الصَّلوةَ...)(136)
به بندگان من كه ايمان آورده اند بگو نماز رابه پا دارند.

ب ـ توجه ويژه معصومين : به نماز

آن برگزيدگان الهى در موقعيتهاى مناسب با سخنان شيواى خود به تشريح ابعاد وسيع نماز و نـقـش سـازنـده آن مـى پـرداخـتـنـد و جايگاه ويژه آن را براى مسلمانان بيان مى كردند. در ميان فـروع ديـن بـه هـيـچ مـسـاءله اى بـه انـدازه نـماز اهمّيّت داده نشده است ، حتى اولياى خدا هنگام ارتـحـال ، آخرين سفارشى كه به مؤ منان مى كردند، توصيه به نماز بود. اهميت اين موضوع آنـگـاه روشن مى شود كه بدانيم هر انسانى در آخرين لحظات عمر خود سعى مى كند كه درباره بزرگترين و عزيزترين آرمان خويش ‍ سخن بگويد.
امام صادق (ع ) در آخرين وصايايش فرمود:
(اءَحـَبُّالاَْعـْمـالُ إِلَى اللّهِ عـَزَّوَجـَلَّ الصَّلاةُ وَ هـِىَ آخـِرُ وَصـايـَا الاَْنـْبـِيـاءِ عـَلَيـْهـِمـُ السَّلامُ)(137)
نماز محبوبترين اعمال نزد خداوند و آخرين سفارش پيامبران است .
حضرت على (ع ) در وصيتنامه اش مى فرمايد:
(اَللّهَ اَللّهَ فِى الصَّلاةِ فَإِنَّها خَيْرُ الْعَمَلِ وَ إِنَّها عَمُودُ دينِكُمْ)(138)
خـدا را خـدا را (در نـظـر داشـتـه بـاشـيـد) دربـاره نـمـاز كـه بـهـتـريـن عمل و ستون دين شماست .

چگونه به نماز اهتمام ورزيم ؟

شـريـعـت مـقـدّس اسـلام ، بـراى هـر چـه بـاشـكـوهـتـر برگزار شدن اين واجب الهى ، دستورات گوناگونى داده كه مهمترين آنها به شرح زير است .

الف ـ رعايت آداب نماز

براى نماز، آداب و حدودى دارد كه رعايت آن بر نماز گزار لازم و ضرورى است وتوجه و دقّت در آن نشانگر اهمّيّت دادن او به نماز است . قرآن به مؤ منين دستور مى دهد:
(يا بَنى آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ)(139)
اى فرزندان آدم ! زينتهاى (مادى و معنوى ) خود را هنگام رفتن به هر مسجدى با خود برداريد.
زينتهاى مادى شامل پوشيدن لباسهاى مرتب ، پاك ، تميز، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مـانند آن مى شود و زينتهاى معنوى ، صفات انسانى ، ملكات اخلاقى ، پاكى نيّت و اخلاص را در بر مى گيرد.(140)
امام رضا(ع ) در اين باره چنين فرموده است :
(هـر گـاه بـخـواهـى نـمـاز بـه جـاى آورى ، در حـال كـسـالت و خواب آلودگى و شتابزدگى و هـواپـرسـتـى به نماز نايست ، بلكه آن را با آرامش و وقار و هشيارى به پادار. و بر تو باد به افتادگى و فروتنى در برابر خداوند بزرگ ، بر تو باد به واهمه و پريدگى رنگ ، بـيـن بـيـم و امـيـد... هـمچون برده فرارى و سرافكنده در پيشگاه خدا بايست ؛ پاهايت را استوار وقامتت را مستقيم بدار و به چپ و راست منگر، گويا او را مى بينى و اگر تو او را نمى بينى او تـو را مـى بـيـنـد؛ و در وقـت نـمـاز بـا ريـش خـود و بـا هـيـچ يـك از اعـضـاى بـدنـت بـازى مـكـن .)(141)
امام خمينى (ره ) درباره رعايت آداب نماز مى نويسد:
(سـزاوار اسـت كـه نـمـازگـزار با حالت سنگينى و وقار با لباس آراسته و عطر زده و مسواك كرده و موهاى شانه كرده باشد.)(142)

ب ـ مراعات اوّل وقت

پاسخ سريع به خواسته بزرگان ، نشانه احترام وادب نسبت به آنان است . از اين رو، افراد نـمـازگزار به مجرد شنيدن نواى ملكوتى اذان كه اقامه نماز را از جانب خدا اعلان مى دارد، همه كارهاى خويش را تعطيل كرده ، به نماز مى ايستند و بويژه به هنگام سحر، خود را پيش از اذان صبح آماده حضور در پيشگاه خدا نموده و زمزمه هاى عاشقانه خويش را با نسيم سحرى در هم مى آميزند، چنانكه قرآن درباره آنان مى فرمايد:
(وَ بِالاَْسْحارِهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ)(143)
و در سحرگاهان از خدا بخشش مى طلبند.
امام باقر(ع ) فرمود:
(إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الاَْوَّلِ عَلَى الاْ خَرِ كَفَضْلِ الاْ خِرَةِ عَلِى الدُّنْيا)(144)
برترى اول وقت بر ديگر وقتها همچون برترى آخرت بر دنياست .

ج ـ شركت در نماز جماعت

حضور در نماز جماعت نيز يكى از نشانه هاى اهميت دادن به نماز است . اسلام تاءكيد فراوان دارد كه مؤ منين در صف واحد وكنار يكديگر خدا را عبادت كنند. قرآن مجيد در اين باره مى فرمايد:
(وَ اءَقيمُوا الصَّلوةَ وَ اتُوا الزَّكوةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعينَ)(145)
نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و با ركوع كنندگان به ركوع رويد.
رسول خدا(ص ) در اين باره فرمود:
(هر كس به سوى مسجدى براى نماز قدم بردارد (تا در جماعت شركت نمايد) خداوند با هر قدمى ده ثواب براى او مى نويسد و ده گناه از او بر مى دارد و ده درجه بر او مى افزايد و كسى كه مـراقـب بـاشـد نـمـازهـايـش را بـه جـمـاعـت بـخـوانـد در قـيـامـت هـمـچـون بـرق از صـراط مـى گذرد.)(146)
در روايـتـى آمـده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند، هر ركعت از نماز آنان ثواب 150 نـمـاز دارد و اگـر دو نـفـر اقـتدا كنند،هر ركعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بيشتر شوند، ثـواب نـمازشان بيشتر مى شود، تا به ده نفر برسند و عدّه آنان كه از ده گذشت ، اگر تمام آسـمـانـهـا كـاغذ و درياها مركب و درختها قلم و جن و انس و ملائكه ، نويسنده شوند، نمى توانند، ثواب يك ركعت آن را بنويسند.(147)

د ـ حضور قلب در نماز

تـوجـّه و حـضـور قـلب از جـمـله امـورى اسـت كـه روح و حقيقت نماز به آن بستگى دارد. مقصود از حضور قلب ، تهى كردن دل از غير خداست .
نـمـاز، حـضـور در پيشگاه الهى و سخن گفتن با بزرگ مطلق است و در چنين جايگاهى هر گونه دلدادگـى و التـفـات بـه غير او، بى ادبى و نشانه عدم حضور نمازگزار و رعايت نكردن مقام بلند نماز است . رسول خدا (ص ) فرمود:
(لا تَلْتَفِتُوا فى صَلاتِكُمْ فَإِنَّهُ لا صَلاةَ لِمُلْتَفِتٍ...)(148)
در نماز به غير خدا توجّه نكنيد؛ كه براى كسى كه به غير خدا توجّه دارد، نمازى نيست .
يعنى : گويا نمازى به جا نياورده است . و نيز فرمود:
(إِنَّ الْعـَبـْدَ إِذا اشـْتـَغـَلَ بِالصَّلاةِ جاءَهُ الشَّيْطانُ وَ قالَ لَهُ: اءُذْكُرْ كَذا، اءُذْكُرْ كَذا حَتّى يُضِلَّ الرَّجُلَ اءَنْ يَدْرِىَ كَمْ صَلّى )(149)
وقـتـى كـسـى بـه نـماز مشغول مى شود، شيطان به سراغش مى آيد و مى گويد: اين را به ياد بياور، آن را به ياد بياور، تا آنجا او را گمراه مى كند كه نمى داند چقدر نماز خوانده است .
آرى طـمـع شـيـطـان در انـسـان بـراى نـفـوذ در دل و ربـودن ايـمـان اوسـت و اگـر بـتـوانـد در حال نماز بر او چيره شود، گمراه ساختن او در غير نماز آسانتر خواهد بود.
پـس نـمـازگـزار بـايـد هـشـيـار بـاشد و از اين دشمن خطرناك حذر نمايد و درهنگام نماز توجه كامل به خداى متعال نمايد، تا با ورود به حريم قدس الهى از وسوسه هاى شيطان و گمراهى نجات يابد.
بـعـد ديـگـر تـوجّه و حضور قلب ، با طهارت و پاكى از گناه تحقق مى يابد، آيا ظرف كثيف و آلوده ، آب زلال يا غذاى پاكيزه است ؟ آيا دل زنگار گرفته از گناه قابليت تجلّى انوار الهى نـمـاز را دارد؟ پـاسـخ ايـن سـؤ ال در نـصـيـحـت حـكـيـمـانـه امـيـر مـؤ مـنـان (ع ) بـه كميل چنين آمده است :
حـضـور قـلب در عـبـادت دو درجـه دارد، يـكـى حـضـور قـلب اجـمـالى ، يـعـنـى ايـنـكـه در عـيـن اشـتـغـال بـه عـبـادت ، بـطـور اجـمـال مـلتـفـت بـاشـد كـه در حـال ثـناى معبود است ، اگر چه خود نمى داند چه ثنايى مى كند و ديگرى حضور قلب تفصيلى اسـت كـه ايـن مـرتـبـه جـز بـراى خـلّص اوليـاى خـدا و اهل معرفت ممكن نيست .(150)
اگر نماز گزار موفّق شود كه با تمام وجود متوجّه ذات مقدّس خدا باشد و در نماز جز او را به يـاد نـيـاورد، خـداونـد نـيـز لطـف و عـنايت خويش رامتوجه او خواهد كرد، چنان كه پيامبر خدا (ص ) فرمود:
(إِنَّ اللّهَ مُقْبِلٌ عَلَى الْعَبْدِ ما لَمْ يَلْتَفِتْ)(151)
تا وقتى كه فردى از خدا رويگردان نشده ، خداوند به او توجه دارد.

خلاصه درس

ستون دين و از بالاترين عبادات است . درباره گ فضيلت و اهمّيّت نماز همين بس كه قرآن در آيات متعدد سفارش به برپايى آن كرده است . همچنين يكى از دستورات مهم و اساسى پيامبران الهـى و اوليـاى خـدا نماز بوده كه در همه مراحل زندگى بدان توصيه كرده و خود نيز به آن عمل مى نمودند.
يـكـى از راهـهـاى اهـمـّيـّت دادن بـه نـمـاز، رعـايـت آداب نماز است كه نمازگزار بايد به آن عمل نمايد. بعضى از آداب نماز عبارتند از:
پـوشـيـدن لبـاس تـميز ومعطر و دركمال آمادگى جسمى و روحى بودن . همچنين خواندن نماز در اول وقت ، از آداب مهم آن است كه نماز گزار با شنيدن صداى اذان به فرمان خداوند پاسخ داده وبه نماز مى ايستد ونيز نماز را به جماعت خواندن از ديگر نشانه هاى اهمّيّت دادن به آن است . اسلام با توصيه هاى مكرربه اقامه نمازجماعت ، درمسير وحدت مسلمانان گام بر مى دارد.
توجّه كامل و حضور قلب در نماز از مصاديق روشن اهمّيّت دادن به نماز است كه نمازگزار در حـال نـمـاز بـا تـمـام تـوجـّه و التـفـات بـه سوى خداى تعالى رو كرده و از هر چه غير خداست دل مى كند.

پرسش

1ـ سفارش قرآن به پيامبر در مورد نماز چيست ؟
2ـ حضرت على در وصيت خود درباره نماز چه فرمود؟
3ـ سه نشانه از اهميت دادن به نماز را نام ببريد.
4ـ بيان امام خمينى رحمة اللّه عليه درباره حضور قلب در نماز چيست ؟

درس نهم

مقام نمازگزار

رسـيدن به جايگاه رفيع (نماز) و دريافت نشان (نمازگزار) خود، افتخارى بس بزرگ و مورد غبطه خردمندان است . با توجّه به اينكه نماز در اسلام برترين عبادت شمرده شده ، بايد نماز گزار نيز از بهترين جايگاه برخوردار باشد.
در والا بودن مقام نمازگزار همين بس كه حضرت ابراهيم (ع ) با اينكه از پيامبران بزرگ الهى و داراى مـنـصـب (خـليـل اللهـى ) است از خدا مى خواهد كه او و فرزندانش را در زمره نمازگزاران قرار دهد. چنانكه قرآن كريم از زبان آن حضرت چنين مى گويد:
(رَبِّ اجْعَلْنى مُقيمَ الصَّلوةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتى )(152)
پروردگارا! مرا و فرزندان مرا بر پا دارنده نماز قرار بده .
هـمچنين در روز عاشورا، وقتى يكى از ياران حضرت سيد الشهداء(ع ) گفت : وقت نماز است ، آيا نماز نمى خوانيد؟ حضرت فرمود:
(جَعَلَكَ اللّهُ مِنَ الْمُصَلّينَ)(153)
خدا تو را از نمازگزاران قرار دهد.

جايگاه نمازگزار درقرآن و سنّت

مـقـام ارجـمـنـد نمازگزار و جايگاه بلند مرتبه او همواره مورد توجّه و تحسين شارع مقدّس ‍ بوده است . قرآن و روايات ، مقام و ارزش نمازگزاران را بيان كرده و با اوصاف گوناگون از آنان بخوبى ياد مى كند كه چند نمونه آن را در زير مى خوانيد:

الف ـ شيداى حق

مـؤ مـن نـمـازگـزار از هـر چـه جـز خـدا چـشـم پـوشـيـده و ديـده و دل بـه معشوق واقعى دوخته است . او هيچ چيز جز خدا را شايسته دلبستگى نمى داند. از اين رو، در انـتـظـار وصـال يـار لحظه شمارى مى كند، تا اينكه با شنيدن صداى روحبخش اذان به مراد خويش نايل آيد. بدين خاطر است كه رسول اكرم (ص ) هنگام فرا رسيدن اذان مى فرمود:
(اءَرِحْنى يا بَلالُ)(154)
اى بلال ! (اذان بگو) و مرا راحت كن .
قرآن مجيد شيدايى نمازگزاران را اين گونه توصيف مى كند:
(رِجـالٌ لا تـُلْهـيـهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ وَ إِقامِ الصَّلوةِ وَ ايتاءِ الزَّكوةِ، يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الاَْبْصارُ)(155)
مـردانى كه هيچ تجارت و خريد و فروشى آنان را از ياد خدا و اقامه نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد، ايشان از روزى كه دلها و ديدگان دگرگون مى شود هراسناكند.
نـاگـفته نماند كه اين عشق و شيدايى ، يك طرفه نيست ، بلكه از آن سو نيز محبت و عنايت الهى شامل حال نمازگزار مى گردد و او را غرق الطاف خود مى سازد. على (ع ) فرمود:
(لَوْ يَعْلَمُ الْمُصَلّى ما يَغْشاهُ مِنْ جَلالِ اللّهِ ما سَرَّهُ اءَنْ يَرْفَعَ رَاْسَهُ مِنَ السُّجُودِ)(156)
اگـر نـمـاز گـزار مـى دانـست كه چقدر جلال الهى او را فرا مى گيرد سر از سجده برداشتن را خوش ‍ نمى داشت .

ب ـ رستگارى

قرآن رستگارى را از آن مؤ منانى مى داند كه خاشعانه نماز مى گزارند و مى فرمايد:
(قَدْ اءَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ هُمْ فى صَلوتِهِمْ خاشِعُونَ)(157)
به تحقيق مؤ منان رستگارند، آنان كه در نماز خود خاشعند.

ج ـ هدايت و نيكوكارى

همچنين به پا دارندگان نماز را نيكوكاران هدايت يافته مى داند و مى فرمايد:
(المْ تـِلْكَ آيـاتُ الْكـِتـابِ الْحـَكـيـمِ هـُدًى وَ رَحـْمـَةً لِلْمـُحـْسـِنـيـنَ الَّذيـنَ يـُقـيـمـُونـَ الصَّلوةَ...)(158)
الف ، لام ، مـيـم . ايـنـهـا آيـه هـاى حـكـمـت آمـيـز اسـت و بـراى نـيـكـوكـاران هـدايت و رحمتى است ، نيكوكارانى كه نماز مى گزارند....

د ـ ريزش گناهان و ترفيع درجه

سلمان فارسى از رسول خدا(ص ) چنين نقل مى كند:
(إِنَّ الْعـَبـْدَ الْمـُسـْلِمَ، إِذا قـامَ إِلَى الصَّلاةِ، تـَحـاتـَتْ عـَنـْهُ خـَطـايـاهُ، كـَمـا تـَحـاتـَتْ وَرَقُ هـذِهـِ الشَّجَرَةِ)(159)
آن هـنـگـام كـه مـسـلمان براى اقامه نماز حركت مى كند، گناهان و خطاهايش همچون برگ اين درخت (به هنگام خزان ) مى ريزد.

ه‍ـ پيشوايى فرشتگان

نـمـازگـزار در پـيـشـگاه خداوند از چنان جايگاه بلندى برخوردار است كه شايستگى پيشوايى فرشتگان را مى يابد امام باقر (ع ) در اين باره فرمود:
(مـا مـِنْ عـَبـْدٍ مـِنْ شـيـعـَتـِنـا يَقُومَ إِلَى الصَّلاةِ إِلا اكْتَنَفَتْهُ بِعَدَدِ مَنْ خالَفَهُ مَلائِكَةٌ يُصَلُّونَ خَلْفَهُ يَدْعُونَ اللّهَ لَهُ حَتّى يَفْرُغَ مِنْ صَلاتِهِ)(160)
هـيـچ كـس از شـيـعـيـان مـا بـه نـمـاز نـمـى ايـسـتـنـد، جـز ايـنكه به تعداد مخالفين و دشمنانش ، فـرشـتـگـانـى اطـراف او راگـرفـتـه پـشـت سـرش بـه نـمـاز مـى ايـسـتـنـد و تا زمانى كه در حال نماز است او را دعا مى كنند.

وـ ويژگيهاى ديگر

علاوه بر مواردى كه بر شمرديم ، ويژگيهاى مهم ديگرى نيز در كلمات و احاديث معصومين : به چشم مى خورد. با آوردن دو روايت ، اين بخش را به پايان مى بريم .
رسول خدا(ص ) فرمود:
(... وَ لِلْمـُصـَلّى حـُبُّ الْمـَلائِكـَةِ، وَ هـُدًى وَ ايـمـانٌ، وَ نـُورُ الْمـَعْرِفَةِ وَ بَرَكَةٌ فىِ الّرِزْقِ وَ راحَةٌ لِلْبـَدَنِ، وَ كـَراهـَةٌ لِلشَّيـْطـانِ، وَ سـِلاحٌ عـَلَى الْكـُفـّارِ وَ إِجابَةٌ لِلْدُّعاءِ وَ قَبُولٌ لِلاَْعْمالِ وَ زادٌ لِلْمـُؤْمـِنِ مـِنَ الدُّنـْيـا إِلَى الاْ خـِرَةِ، وَ شـَفـيـعٌ بـَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَلَكِ الْمَوْتِ، وَ اءَنيسٌ فى قَبْرِهِ وَ فَراشٌ تَحْتَ جَنْبِهِ وَ جَوابٌ لِمُنْكَرٍ وَ نَكيرٍ)(161)
نـمـازگـزار را نـزد خداوند مقاماتى است از جمله : محبت فرشتگان ، هدايت ، ايمان ، نور معرفت و شناخت ، بركت در روزى ، راحتى بدن ، ناخرسندى شيطان ، قدرت در برابر كفّار، قبولى دعا، تـوشـه مؤ من از دنيا براى آخرت ، واسطه بين او و ماءمور مرگ ، و همنشين و بستر زير پهلوى او در قبر و جواب براى نكير و منكر.
و نيز آن حضرت درباره عظمت و بزرگى مؤ من نمازگزار در قيامت فرمود:
(تـَكـُونُ صـَلاةُ الْعـَبْدِ عِنْدَ الَْمحْشَرِ تاجاً عَلى رَاءْسِهِ وَ نُوراً عَلى وَجْهِهِ وَلِباساً عَلى بَدَنِهِ وَ سـَتـْراً بـَيـْنـَهُ وَ بـَيـْنَ النـّارِ وَ حُجَّةً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الرَّبِّ جَلَّ جَلالُهُ وَنَجاةً لِبَدَنِهِ مِنَ النّارِ، وَ جَوازاًعَلَى الصِّراطِ وَ مِفْتاحاً لِلْجَنَّةِ وَمُهُوراً لِلْحُورِ الْعينِ، وَ ثَمَناً لِلْجَنَّةِ)(162)
در روز قـيـامـت و مـحـشر نماز بنده مؤ من تاجى است بر سرش ، نورى است بر جبينش ، پوششى اسـت بـر انـدامش ، حجابى است بين او و آتش ، حجتى است بين او و پروردگار جلّ جلاله ، نجات بخش بدن او از آتش ، برگ عبور از صراط، كليد بهشت ، مهريه هايى براى حورالعين و بهاى بهشت است .

انسانهاى با شخصيّت

مـعـيـار تـعـيـين ارزش در اسلام ، نزديك شدن انسان به خداوند است و هر اندازه كه بنده به خدا نـزديـك شـود، ارزشـش افـزون مـى گردد و چون نماز بهترين راه تقرّب به پروردگار است ، نمازگزار داراى والاترين شخصيت اسلامى است .
رسول خدا(ص ) در وصيت خود به حضرت على (ع ) فرمود:
(ثَلاثُ دَرَجاتٍ وَ مِنْهَا الْمَشْىُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِلَى الْجَماعَةِ)(163)
سه چيز درجه و ارزش است : يكى از آنها شب و روز به نماز جماعت رفتن است .
و در سخنى ديگر شركت در نماز جماعت را نشانه نيك بودن دانسته و مى فرمايد:
(مَنْ صَلَّى الْخَمْسَ فِى الْجَماعَةِ فَظَنُّوا بِهِ خَيْراً)(164)
به كسى كه نمازهاى پنجگانه رابه جماعت بخواند گمان نيك داشته باشيد.
از امـام صـادق (ع ) پـرسـيـدنـد: بـا چـه مـعيارى ، عادل را بشناسيم تا شهادتش را بپذيريم و گواهى عليه او را باور نكنيم ؟ امام پاسخ داد:
كـسـى كـه نـمـازهـايـش را بـمـوقـع و در جـمـاعـت بـخـوانـد و بـدون دليـل نـمـاز جـمـاعـت را تـرك نـكـنـد، شـهـادت او را بـپـذيـريـد و شـهـادت كـسـى را بـر ضد او قبول نكنيد.(165)
نـمـازگـزار در حـال نـماز و مناجات با خدا شخصيت ارزنده اى پيدا مى كند و غرق رحمت الهى مى گردد. حضرت على (ع ) در اين باره فرمود:
(إِذا قـامَ الرَّجـُلُ إِلَى الصَّلاةِ اءَقـْبـَلَ إِلَيـْهِ إِبـْليـسُ، يـَنـْظُرُ إِلَيْهِ حَسَداً لِما يَرى مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ الَّتى تَغْشاهُ)(166)

زمـانى كه شخصى براى اداى نماز به پا مى خيزد، شيطان به سوى او مى آيد و با حسرت و حسادت به او مى نگرد اين به لحاظ رحمت الهى است كه نمازگزار را در برگرفته است .

خلاصه درس

مـقـام نـمـازگـزار بـسـى ارجـمـند است بگونه اى كه حتى خردمندان نيز نسبت به آن غبطه مى خورند. ابراهيم (ع ) از خدا مى خواهد كه او را از نمازگزاران قرار دهد.
قـرآن و روايـات ، بـراى جـايـگـاه نـمـازگـزار ارج فـراوان قائل بوده ، اوصاف گوناگونى به آن نسبت مى دهد، از جمله :
شـيـدايـى حـق ، رسـتگارى ، هدايت و نيكوكارى ، ريزش گناهان و ترفيع درجه نزد خداوند، پيشوايى براى فرشتگاه و غيره .
نـمـازگزار، انسان با شخصيّتى است كه با نماز خويش به خدا تقرب مى جويد و از سوى مـعـصـومين : سفارش شده است كه مردم به او احترام بگذارند، گواهى اش را بپذيرند و گواهى بر ضد او را ردّ كنند، همچنين نمازگزاران مشمول رحمت بى پايان خدايند.

پرسش

1ـ حضرت ابراهيم از خداوند چه درخواست كرد؟
2ـ قرآن شيدايى نمازگزاران را چگونه توصيف مى كند؟
3ـ سـلمـان از پـيـامـبـر (ص ) دربـاره نـمـازگـزار چـه نقل كرده است ؟
4ـ سه ويژگى نمازگزاران را بيان كنيد.