اخلاق عبادی

سيدعلامعباس طاهرزاده، علي اصغرالهامي نيا

- ۴ -


درس دهم

آثار ترك نماز

هـمـان گـونـه كـه نـمـاز، آثـار و فـوايـد فـراوانـى در دنـيـا و آخـرت بـه دنبال دارد ترك اين واجب الهى و سبك شمردن آن نيز عواقب شوم و آثار نامطلوبى در پى خواهد داشت . پيش از پرداختن به پيامدها، نخست مراتب بى نمازى را توضيح مى دهيم :

مراتب بى نمازى

الف ـ ترك نماز از روى انكار

يـعنى مسلمان نماز واجب را بر خود لازم نداند، چنين كسى منكر ضرورى دين است و اگر اين انكار به انكار خدا و پيامبر باز گردد، كافر است .

ب ـ ترك نماز از روى مسامحه

يعنى مسلمانى قبول دارد كه در اسلام نماز واجب است ، ولى از روى بى اعتنايى به امور دينى و بـه بـهـانه اشتغال به كارهاى دنيوى آن را به جا نمى آورد، چنين كسى مرتكب گناه كبيره شده وفاسق ناميده مى شود.
ج ـ ترك برخى از واجبات نماز
بـديـن مـعنا كه نماز مى خواند، ولى شرايط صحت آن را مراعات نمى كند. مانند آنكه نماز را با لبـاس غـصـبـى ، يـا در مـكـان غـصـبى ، به جا آورد، يا سوره و ذكر واجب را نخواند، يا آنها را صحيح انجام ندهد. اينان از جمله سبك شمارندگان نماز به حساب مى آيند.(167) كه در درسهاى آينده به كيفر چنين افرادى اشاره خواهد شد.

آثار ترك نماز و بى اعتنايى به آن

الف ـ در دنيا

1ـ جراءت بر گناه : يكى ازآثار ترك نماز، جراءت پيدا كردن بر ساير گناهان است ؛ بدين مـعـنـا كه انسان وقتى نماز را كه ستون دين به شمار مى آيد، ترك كند، ارتكاب گناهان ديگر برايش آسان مى شود. رسول خدا(ص ) فرمود:
(لا يـَزالُ الشَّيـْطـانُ يـَرْعَبُ مِنْ بَنى آدَمَ ماحافَظَ عَلىَ الصَّلَواتِ الْخَمْسِ فَإِذا ضَيَّعَهُنَّ تَجْرُاءُ عَلَيْهِ وَ اءَوْقَعَهُ فِى الْعَظَائِمِ)(168)
تـا زمـانـى كـه انـسـان نـمـازهـايـش را بـه جـاآورد شـيـطان سراغ او نمى رود و هنگامى كه آنها راضايع كند (ترك كند)، شيطان بر او جرى شده ، به گناهان بزرگ وادارش مى كند.
حضرت على (ع ) در نامه اى به محمّد بن ابى بكر مى نويسد:
(...ثـُمَّ ارْتـَقـِبْ وَقـْتَ الصَّلاةِ، فـَصـَلِّهـا لِوَقـْتـِهـا... فـَمـَنْ ضـَيَّعَ الصَّلاةَ، فـَإِنَّهُ لِغـَيـْرِهـا اءَضْيَعُ...)(169)
سپس مراقب اوقات نماز باش ، و آن را بموقع به جا آورد؛ زيرا كسى كه نماز را ضايع سازد، غير نماز (عبادت ديگر) را بيشتر ضايع مى كند.
راز ايـن مـطلب آن است كه نماز موجب تذكّر و توجّه به خداست وانسان را متوجه حضور در محضر الهى مى سازد و او را از گناهان باز مى دارد، در صورت ترك نماز، يادآور حضور و مراقبت خدا ومـهـار كـنـنـده گـنـاهان وجود نخواهد داشت . به عبارت ديگر، مانع فعاليتهاى وسوسه گرانه شيطان و نفس امّاره برطرف مى شود و شيطان و نفس امّاره بر انسان چيره مى گردند و او را به گناهان ديگر مى كشانند.
2ـ ويـرانـى ديـن : نـمـاز، تـكـيـه گـاه و اسـاس ديـن خـدا راتشكيل مى دهد كه هر چه بهتر انجام پذيرد، ايمان انسان را قويتر خواهد كرد و اگر خللى در آن وارد شود، ستون دين را منهدم مى كند. پيامبر اكرم (ص ) فرمود:
(اَلصَّلاةُ عِمادُ الدّينِ، فَمَنْ تَرَكَ صَلاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دينَهُ)(170)
نماز، ستون وتكيه گاه دين است و كسى كه به عمد آن را ترك كند، دينش را ويران ساخته است .
از ايـن رو، امـام مـوحّدان ، على (ع ) ضمن سفارش به نماز، ضايع كننده آن را از خود طرد كرده و فرموده است :
(عَلَيْكُمْ بِالُْمحافَظَةِ عَلى اءَوْقاتِ الصَّلاةِ فَلَيْسَ مِنّى مَنْ ضَيَّعَ الصَّلاةَ)(171)
بـرشـمـا بـاد بـه پـاس داشـتن اوقات نماز، پس هر كس نماز را خراب كند از (زمره دوستان ) من نيست .
ترك نماز، گاهى به كفر و بى دينى مى انجامد، به عبارت ديگر، نماز مرز ميان اسلام و كفر است . رسول خدا (ص ) فرمود:
(مـا بَيْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَيْنَ اءَنْ يَكْفُرَ إِلاّ اءَنْ يَتْرُكَ الصَّلاةَ الْفَريضَةَ مُتَعَمِّداً اءَوْ يَتَهاوَنَ بِها فَلايُصَلّيه ا)(172)
مـيان مسلمان تا كافر شدنش فاصله اى نيست ، جز ترك عمدى نماز واجب يا سستى در آن كه به نماز نخواندن بينجامد.
امام باقر(ع ) فرمود:
(رسـول خـدا (ص ) در مـسـجـد نـشـسـتـه بـود كـه مردى وارد شد و به نماز ايستاد، ولى ركوع و سـجـودش را ناقص انجام داد. حضرت با ديدن او فرمود: همچون كلاغ بر زمين نوك مى زند؛ اين شخص اگر در اين حالت بميرد، به دين من از دنيا نرفته است .)(173)
3ـ از دسـت دادن شخصيت اجتماعى :ازديگر آثار زيانبار ترك نماز و سبك شمردن آن ،منفور شدن درجامعه است ؛يعنى تارك نماز يا سبك شمارنده آن ارزش وشخصيت اجتماعى خويش را از دست مى دهد و مسلمانان با ديده نفرت به او مى نگرند، تا جايى كه به گفته امام باقر(ع ):
(رسـول خـدا(ص ) بـا هـمـسـايـگـان مـسـجد شرط كرد به نماز جماعت حاضر شوند و متخلّفان را تهديد كرد كه خانه هايشان را آتش خواهد زد.)(174)
امام صادق (ع ) در مورد انتخاب دوست و همنشين فرمود:
(اِخـْتـَبـِروُا إِخـْوانـَكـُمْ بـِخـَصْلَتَيْنِ، فَإِنْ كانَتا فيهِمْ وَ إِلاّ فَاعْزُبْ، ثُمَّ اعْزُبْ: مُحافَظَةً عَلَى الصَّلَواتِ فى مَواقيتِها وَ الْبِرَّ بِالاِْخْوانِ فِى الْعُسْرِ وَ الْيُسْرِ)(175)
دوستان و برادران خود را با داشتن دو صفت انتخاب كنيد وگرنه آنها را رها كنيد و از آنان دورى گـزيـنـيـد:اول مـراقـب بـرنـماز دراوقات مخصوص آن و دوم نيكى كردن به برادران درسختى و راحتى .
4ـ زنـدگـى سـخت : سختى زندگى و آميخته شدن با مشكلات روحى و روانى از ديگر پيامدهاى تـرك نـمـاز و سبك شمردن آن است . كسى كه رابطه اى باخدا نداشته باشد، روشن است كه از رحمت و الطاف الهى به دور خواهد بود. قرآن مجيد مى فرمايد:
(اءَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْرى )(176)
نماز را براى ياد من به پاى دار.
درآيه ديگر مى فرمايد:
(وَ مَنْ اءَعْرَضَ عَنْ ذِكْرى فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً)(177)
هر كس از ياد من رويگردان شود زندگى برايش سخت و ناگوار خواهد بود.
در ايـن راسـتـا، روايـتـى ازرسـول خدا(ص ) نقل مى كنيم كه زندگى سخت و ناگوار را تشريح ميكند.
(مـَنْ تـَهـاوَنَ بـِصـَلاتِهِ ... يَرْفَعُ اللّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمْرِهِ وَ مِنْ رِزْقِهِ... وَ كُلُّ عَمَلٍ يَعْمَلُهُ لا يُوجَرُ عـَلَيـْهِ وَ لا يـُرْتـَفـَعُ دُعـائُهُ إِلَى السَّمـاءِ وَ لَيـْسَ لَهُ حـَظُّ فى دُعاءِ الصّالِحينَ وَ يَمُوتُ ذَليلاً وَ جائِعاً وَعَطْشاناً...)(178)
كـسـى كه نماز را سبك شمارد ... خداوند بركت از عُمر و روزى او برمى دارد و هرعملى انجام دهد پاداشى نمى برد، دعايش به آسمان بالا نمى رود، از دعاى نيكوكاران بهره اى نمى برد و با ذلت و خوارى و گرسنگى و تشنگى مى ميرد.
5 ـ چـهـره مـنـفـور: هـمـچنين رسول گرامى اسلام ، زشتى چهره و منفورى آن را نتيجه سبك شمردن نماز دانسته ، مى فرمايد:
(... يَمْحُوا اللّهُ تَعالى سيماءَ الصّالِحينَ مِنْ وَجْهِهِ...)(179)
خداوند سيماى نيكوكاران را از چهره او (سبك شمارنده نماز) محو مى كند.
ب ـ در آخرت
1ـ شـكـنـجـه و فـشـار قبر: عواقب و آثار زيانبار ترك نماز و بى اعتنايى به آن ، نه تنها در دنـيـا بـلكـه در عـالم بـرزخ و آخـرت نـيـز دامـنـگـيـر انـسـان خـواهـد بـود. رسول اكرم (ص ) فرمود:
(...مَنْ تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ... يُوَكِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَكاً يَزْعَجُهُ فى قَبْرِهِ وَ يَضيقُ عَلَيْهِ قَبْرَهُ وَ تَكُونُ الظُّلْمَةُ فى قَبْرِهِ)(180)
كسى كه نمازش را سبك بشمارد خداوند فرشته اى را ماءمور مى كند كه او را در قبر شكنجه دهد و قبرش را براى او تنگ سازد و تاريكى در قبر او خواهد بود.
بر عكس كسى كه نماز را زيبا به پا دارد از وحشت قبر در امان است .
امام باقر(ع ) فرمود:
(مَنْ اءَتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ يَدْخُلْهُ وَ حْشَةُ الْقَبْرِ)(181)
كسى كه ركوع نمازش را درست انجام دهد وحشت قبر او را نمى گيرد.
2ـ سختى در محشر: رسول خدا (ص ) فرمود:
(مـَنْ تـَهـاوَنَ بـِصـَلاتـِهِ... يـُوَكِّلُ اللّهُ بـِهِ مـَلَكـاً يَسْحَبُهُ عَلى وَجْهِهِ وَ الْخَلائِقُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ يُحاسَبُ حِساباً شَديداً...)(182)
كـسـى كـه نـمـاز را سـبـك بـشـمارد، خداوند فرشته اى را ماءمور مى كند تا (در محشر) او را با صورت روى زمين بكشد درحالى كه مردم او را نگاه مى كنند و حساب سختى نيز خواهد داشت .
امام صادق (ع ) فرمود:
(مـَنْ تـَرَكَ صـَلاةَ الْعـَصـْرِ غـَيـْرَ نـاسٍ لَهـا حـَتـّى تـَفـُوتـَهُ وَتـَرَهُ اللّهُ اءَهـْلَهُ وَ مـالَهُ يـَوْمـَ الْقِيامَةِ)(183)
هـر كـس نـمـاز عـصـر را عـمـداً تـرك كـنـد تـا قـضـا شـود، خـداوند در قيامت او را تنها و جداى از اهل واموالش محشور مى كند.
3ـ مـحـرومـيـت از شـفاعت : سوّمين پيامد ناهنجار كوچك شمردن يا ترك نماز، محروم شدن از شفاعت اوليـاى خـدا در روز بـاز پـسـيـن اسـت . قـرآن مـجـيـد در سـوره مـدّثـّر، آيـه 48 يـكـى ازعـلل مـحـروميت ازشفاعت را بى نمازى مى داند و حضرت صادق (ع ) در آخرين لحظه حيات ، كه دوستان وآشنايان ، دور بسترش را گرفته بودند، فرمود:
( إِنَّ شَفاعَتَنا لاتَنالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاةِ)(184)
شفاعت ما به كسى كه نماز را سبك بشمارد نخواهد رسيد.
4ـ ورود به دوزخ : خيره سرى در برابر خدا و سر بر آستان او نساييدن ، در واقع ، سقوط در دوزخ و گرفتار شدن به آتش دورى از رحمت اوست . از اين رو نخستين علّتى كه دوزخيان براى ورود بدانجا بر زبان مى آورند اين است كه :
(لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلّينَ...)(185)
ما از نماز گزاران نبوديم .
از رسول گرامى اسلام نيز چنين نقل كرده اند كه فرمود:
(لا تُضَيِّعُوا صَلاتَكُمْ فَإِنَّ مَنْ ضَيَّعَ صَلاتَهُ حُشِرَ مَعَ قاروُنَ وَ هامانَ وَ كانَ حَقّاً عَلىَ اللّهِ اءَنْ يُدخِلَهُ النّارَ)(186)
نماز خويش را تباه نسازيد؛ چرا كه هر كس نمازش را تباه كند با قارون و هامان محشور مى شود و بر خداست كه او را داخل دوزخ سازد.

خلاصه درس

ترك نماز از روى عمد، به كفر مى انجامد و از روى بى اعتنايى و مسامحه به فسق مى رسد و اگر گهگاه بخواند، آثار و عواقب خطرناك و زيانبارى هم در دنيا و هم در آخرت در پى خواهد داشت .
آثارى كه بر اثر ترك نماز، گريبانگير فرد مى شود عبارتند از: جراءت پيدا كردن بر سـايـر گـنـاهـان ، ويـرانى دين و به كفر انجاميدن ، انزجار و نفرت اجتماعى ، زندگى سخت و مشقت بار، فشار قبر، سختى در محشر، محروميت از شفاعت و ورود به دوزخ .

پرسش

1ـ ترك نماز چند نوع است ؟
2ـ آثار ترك نماز را بشماريد.
3ـ چگونه شخص با ترك نماز بر گناهان ديگر جسور مى شود؟
4ـ چرا فردى بى نماز زندگى سختى دارد؟
5ـ اهل جهنم به پرسش بهشتيان در باره علّت ورودشان به جهنم چه پاسخى مى دهند؟

درس يازدهم

نمازهاى مستحبى

نـمـازهـاى مـستحبى زياد است و آنها را (نافله ) گويند و بين نمازهاى مستحبى به خواندن نافله هـاى شـبـانه روز بيشتر سفارش شده و آنها در غير روز جمعه ، سى و چهار ركعتند كه هشت ركعت آن نـافـله ظـهـر و هـشـت ركـعـت نـافـله عـصـر و چـهـار ركـعـت نـافـله مـغـرب و دو ركـعـت نـافـله عشا(187) و يازده ركعت نافله شب و دو ركعت نافله صبح مى باشد)(188)

تاءكيد بر نافله ها

در اسـلام تـاءكـيـد فـراوانـى بـر انـجام نمازهاى مستحبى شده و ثوابهاى زيادى نيز براى آن مـنـظـور گـرديـده اسـت كـه شمارش آنها، از حوصله درس خارج است . در اينجا تنها به ذكر يك روايت تبرّك مى جوييم : رسول اكرم (ص ) فرمود:
(إِنَّ لِلْقـُلُوبِ إِقـْبـالاً وَ إِدْبـاراً فـَإِذا اءَقـْبـَلَتْ فـَتـَنـَفَّلُوا وَ إِذا اءَدْبـَرَتْ فـَعـَلَيـْكـُمـْ بِالْفَريضَةِ)(189)
دلهـا را آمـادگـى و بـى رغبتى است ؛ هر گاه آمادگى داشتند، نافله بخوانيد و اگر بى رغبتى نشان دادند بر شما باد كه بر نماز واجب بسنده كنيد.
فلسفه نوافل
مـى دانـيـم كـه هـر كـار مـستحبى اعم از نماز و غير آن ، عملى است كه براى استحباب آن از سوى شـرع حـكـمـتـى و جـود دارد و داوطـلبـانه ، به دلخواه شخص انجام مى گيرد كه در اين صورت پـاداش نـيـكـو دارد و اگـر هـم انـجـام نـدهـد ،عـقـاب وعـذابـى در كـار نـيـسـت . در ايـنـجا اين سؤ ال پـيـش مى آيد كه فلسفه وعلت تشريع كارهاى مستحب ازجمله نمازهاى نافله چيست ؟ در پاسخ گوييم چنين كارى دو علّت مهم و اساسى داشته است :

الف ـ تاءكيد بر حفظ نمازهاى واجب

نـمـازهـاى مـسـتـحـبـى ، نـمـازهـاى واجـب را در بـرابـر گـردبـادهـاى اهمال و سهل انگارى محافظت مى كنند و قصد وسوسه و دستبرد شيطان به وسيله آنها شكسته و دفع مى گردد.
بـه عبارت ديگر، نمازهاى مستحبى سبب تقويت نمازهاى واجب در برابر آسيبها و حوادث احتمالى است . حمّاد بن عبداللّه گويد:
علّت تشريع نمازهاى نافله را از امام صادق (ع ) جويا شدم .
ايشان پاسخ داد:
(عـلّت چـنـيـن كـارى تاءكيد بر نمازهاى واجب بوده است ؛ زيرا اگر نماز مردم جز همين چهار ركعت نـمـاز ظـهـر نـبـود، بـه آن اهـمـيـت چـنـدانـى نـمـى دادنـد و احتمال داشت كه توفيق انجام آن را از دست بدهند، ولى وقتى نافله هم به آن اضافه شده ، به خاطر زياد بودنش در انجام آن تعجيل مى كنند، همچنين است نماز عصر....)(190)
نـكـتـه ديگر اينكه وضع نمازهاى مستحبى ، لطف و عنايتى است از جانب خدا براى بندگان ، به ايـن بـيـان كـه بـيـشـتـر مـردم در بـجـاى آوردن نمازهاى واجب ، ازنظر آداب و شرايط پذيرش و گزاردن نمازى خداپسند، كوتاهى مى ورزند، از اين رو، خداوند، نمازهاى نافله را راه جبران اين نقيصه قرار داده است : شخصى به نام (ابوبكر) گويد:
(حـضـرت امـام بـاقـر (ع ) از من پرسيد: آيا مى دانى نمازهاى مستحب براى چه وضع شده است ؟ عرض ‍ كردم : فدايت شوم نمى دانم . فرمود:
(لاَِنَّهُ إِنْ كـانَ فـِى الْفـَريـضـَةِ نـُقـْصـانٌ قـُضـِيـَتِ النـّافـِلَةُ عـَلَى الْفـَريـضـَةِ حـَتـّى تَتُمَّ)(191)
بـراى ايـنـكـه اگـر در نـمـاز واجـب كـمـبـودى بـاشـد، نـافـله آن را جـبـران كـنـد، تـا كامل شود.
امام كاظم (ع ) نيز فرمود:
(إِنَّ اللّهَ تـَبارَكَ وَ تَعالى اءَتَمَّ صَلاةَ الفَريضَةِ بِالصَّلاةِ النّافِلَةِ وَ اءَتَمَّ صِيامَ الْفَريضَةِ بِصِيامِ النّافِلَةِ)(192)
خـداونـد بـزرگ ،نـمـازواجـب رابـانـمـازنـافـله و روزه واجـب رابـا روزه مـسـتـحـب كامل كرده است .
ب ـ باز بودن مسير تكامل
تـشريع انواع عبادتها در اديان الهى براى تكامل و تقرّب انسان به خدا صورت گرفته است كـه عـبـادتـهـاى واجب ، حدّ ضرورى و لازم آن است و هر كس مكلّف است با انجام آن خود را به چنين مرزى برساند.
از طـرف ديـگـر، بـراى آنـكـه مـؤ مـن تـوقـّف نـكـنـد و راه تقرّب بيشتر به رويش باز باشد، عـبـادتـهـاى اخـتـيـارىِ فراوانى فرا روى او قرار گرفته تا بتواند بدين وسيله سير تكاملى خويش را ادامه دهد پس هر كه عبادتش بيشتر باشد، تقربش بيشتر است . شاهد اين گفتار، سخن امام كاظم (ع ) در باره قرآن است :
(...دَرَجـاتُ الْجـَنَّةِ عـَلى قـَدْرِ ايـاتِ الْقـُرْآنِ يـُقـالُ لَهُ اقـْرَاءْ وَ ارْقَ فـَيـَقـْرَاُ ثـُمَّ يـَرْقـى ...)(193)
درجـات بـهـشـت بـه تـعداد آيه هاى قرآن است . به او (مؤ من ) گفته مى شود (آيه هاى قرآن را) بخوان و بالا برو، او هم مى خواند و بالا مى رود.
حضرت رضا (ع ) در اين راستا فرمود:
(بدانيد كه نمازهاى نافله به خاطر تفاوت مردم در توانشان تشريع شده است ؛ زيرابرخى از بـرخى ، قوى ترند، نمازهاى واجب براى پايين ترين سطح وضع شده ، سپس مستحبات درپى آن آمـده اسـت تـا قـوى و ضـعيف در حد توانشان عمل نمايند، بنابراين هيچ كس فراتر از توانش مـكـلّف نـشـده اسـت ... هـمـچـنـيـن اسـت روزه و حـج و بـراى هـر واجـبـى ، مـسـتـحـبى بدين معنا وجود دارد.(194)

تجلّى عشق به معبود

پـس از آنكه مؤ من طعم شيرين عشق الهى را در نمازهاى واجب چشيد در پى ارتباط بيشتر با معبود خـويـش بـه دامـن مـسـتـحـبـات چـنـگ مى زند و براى جلب توجّه معشوق بى همتا، هديه گرانقدر و زيبايى به نام (نماز مستحبى ) را پيش كش مى آورد. حضرت رضا (ع ) فرمود:
(حَسِّنُوا نَوافِلَكُمْ وَ اعْلَمُوا اءَنَّها هَدِيَّةٌ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ)(195)
نمازهاى نافله را زيبا ادا كنيد و آگاه باشيد كه آنها هديه اى به پيشگاه خداى بزرگ است .

نماز شب

در ميان نوافل روزانه ، ماهانه و سالانه ، نماز شب ازفضيلت بيشترى برخوردار است كه قرآن و روايات بر آن تـاءكـيـد فـراوان دارنـد. قـرآن مـجـيـد بـا لحـن بـسـيـار شـوق آور از شـب بـيـداران زنـده دل ياد كرده ، مى فرمايد:
تـَتـَجـافـى جـُنـُوبـُهـُمْ عـَنِ الْمـَضـاجـِعِ يـَدْعـُونَ رَبَّهـُمْ خـَوْفـاً وَ طـَمـَعـاً وَ مـِمـّا رَزَقـْنـاهـُمـْ يُنْفِقُونَ)(196)
از بـستر خواب پهلو تهى كنند، پروردگارشان را با بيم و اميد بخوانند و از آنچه روزيشان كرده ايم انفاق كنند.
مـرحـوم طـبـرسـى از امـام بـاقـر و امـام صـادق عـليـهـمـا السـلام نقل مى كند كه :
(منظور از مؤ منان در اين آيه شب زنده دارانى هستند كه براى اقامه نمازشب از بستر گرم خويش بر مى خيزند.(197)
آن گـاه قـرآن مجيد از پاداش بزرگ و نفيسى كه خداوند به زاهدان شب عنايت مى كند، خبر داده ، مى فرمايد:
(فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما اءُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اءَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ)(198)
هـيچ كس نمى داند كه در ازاى كارى كه انجام داده اند، چه (پاداش مهم ) و چشم روشنى اى براى آنها نهفته شده است .
حضرت امام صادق (ع ) در تفسير اين آيه شريفه فرمود:
(مـا مـِنْ حَسَنَةٍ إِلاّ وَ لَها ثَوابٌ مُبَيَّنٌ فِى الْقُرْانِ إِلاّ صَلاةُ اللَّيْلِ فَإِنَّ اللّهَ عَزَّ اسْمُهُ لَمْ يُبَيِّنْ ثَوابَها لِعِظَمِ خَطَرِها قالَ: فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ)(199)
هـيچ كار نيكى نيست جز آنكه پاداشش در قرآن بيان شده است مگر نماز شب كه خداوند به خاطر عظمت شاءن آن ثوابش را برملا نكرده و فرموده است : فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ).
ممكن است در اينجا اين سؤ ال پيش آيد كه چرا پاداش عظيم نماز شب مخفى نگاه داشته شده است ؟ اين سؤ ال را به سه شكل مى توان پاسخ داد:
1ـ كـارهـاى ارزشـمـنـد و عـظـيـم چـنـان اسـت كـه حـقـيـقـت آنـهـا بـه سـادگـى قابل درك نيست ، در عين حال پنهان داشتن پاداش آنها نشاط انگيزتر است .
2ـ قـرّة العين و چشم روشنى ، آن قدر بزرگ و گسترده است كه دانش انسان از رسيدن به تمام خصوصيات آن ناتوان است .
3ـ چـون (نمازشب ) مخفيانه و دور از چشم ديگران انجام مى گيرد، پاداش آن نيز پنهان و دور از چشم مردمان است .(200)
رهـبـران بـزرگـوار اسـلام نـيـز بـا تـعـبـيـرهـاى گـونـاگـونـى مـردم را بـه انـجـام ايـن عـمـل بـزرگ تـشـويـق مـى كـردنـد كـه در ايـنـجـا بـه يـك نـمـونـه آن بـسنده مى كنيم ؛ معاذ بن جبل گويد:
(روزى رسـول اكـرم (ص ) بـه مـن فرمود: اگر مايلى راههاى خير را به تو نشان بدهم . سپس فرمود: (... قِيامُ الرَّجُلِ فى جَوْفِ اللَّيْلِ يَبْتَغى وَجْهَ اللّهِ)(201)
(يكى از راهها) برخاستن مرد در دل شب در پى يافتن رضاى خداست .

برخى از آثار نماز شب

با اينكه همه پاداش اخروى نماز شب براى ما درك كردنى نيست ، ولى معصومين : از برخى آثار دنيوى و اخروى آن ما را مطلع كرده اند كه توضيح آن در زير مى آيد:
رسول اكرم (ص ) فرمود:
(إِنَّ قـِيـامَ اللَّيـْلِ قـُرْبـَةٌ إِلَى اللّهِ وَ تـَكـْفـيـرُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْهاةٌ عَنِ الاِْثْمِ وَ مَطْرَدَةُ الدّاءِ فِى الْجَسَدِ)(202)
همانا نماز شب : 1ـ نزديكى به خداست .2ـ جبران كردن گناهان است .
3ـ باز دارنده ازگناه است .4ـ دفع كننده درد بدن است .
5ـ در سخنى ديگر فرمود:
(مَنْ صَلّى بِاللَّيْلِ حَسُنَ وَجْهُهُ بِالنَّهارِ)(203)
هر كس نمازشب بخواند، چهره اش در روز نيكو (نورانى ) مى شود.
203 6ـ رزق روز را تضمين مى كند؛ چنانكه شخصى خدمت آن حضرت آمده ، بگونه اى عرض نياز كرد كه گويا به نان شب محتاج است . امام پرسيد: آيانماز شب مى خوانى ؟ پاسخ داد آرى ، حضرت رو به ياران خويش كرده فرمود:
(كـَذِبَ مـَنْ زَعـَمَ اءَنَّهُ صـَلّى بـِاللَّيـْلِ وَ يـَجـُوعُ بـِالنَّهـارِ إِنَّ اللّهَ ضـَمَّنَ بـِصَلاةِ اللَّيْلِ قُوتَ ال نَّهارِ)(204)
كـسـى كـه ادعـا مى كند نماز شب خوانده و در روز گرسنه مانده است ، دروغگوست ؛ زيرا خداوند به وسيله نماز شب روزى روز را تضمين كرده است .
7 و 8 و 9ـ چهره را زيبا مى سازد غم را مى زدايد و ديده را جلا مى دهد، چنان كه پيامبر اكرم (ص ) در باره اين سه اثر فرمود:
(صَلاةُ اللَّيْلِ تُحْسِنُ الْوَجْهَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُوا الْبَصَرَ)(205)
نماز شب چهره را نيكو مى كند و غم را مى زدايد و ديده را جلا مى دهد.
10 ـ بـهـشـت ، پـاداش آن اسـت . رسـول اكـرم (ص ) هـنـگـام ارتحال به ابوذر فرمود:
(يـااءَبـاذَرٍّ ! إِحـْفـَظْ وَصـِيَّةَ نـَبـِيِّكَ تـَنـْفـَعـْكَ، مـَنْ خـُتـِمَ لَهُ بـِقـِيـامِ اللَّيـْلِ ثـُمَّ ماتَ فَلَهُ الْجَنَّةُ)(206)
اى ابـوذر سـفـارش پيامبرت را حفظ كن كه برايت سود آور است : هر كس آخر كارش با نماز شب باشد و بميرد، بهشت براى اوست .

خلاصه درس

دو مـسـاءله مـهـم ، فـلسـفـه تـشـريـع نـوافـل را تـشـكيل مى دهد. 1ـ صيانت از نمازهاى واجب و كامل نمودن آنها. 2ـ باز بودن مسير تكامل مؤ من .
تعداد نمازهاى مستحبى كه به (نافله ) معروف است ، فراوان است كه تنها نافله هاى روزانه 34 ركعت مى باشد و اسلام بر انجام آنها تاءكيد زيادى كرده است .
در ميان نافله ها، نماز شب از موقعيّت برترى برخوردار است ، بگونه اى كه از شدت عظمت و فـضـيـلت ، ثـواب آن پـنـهـان نـگـاه داشـتـه شـده اسـت و رسول اكرم (ص ) آن را يكى از راههاى خير معرفى كرده است .
هـمـچـنـيـن در روايات اسلامى ، آثار ارزشمندى براى نماز شب بيان شده از جمله اينكه : مانع گـنـاه ، بـرطـرف كننده درد بدن ، زياد كننده روزى ، روشن كننده چشم ، زيبا كننده چهره بوده و بهشت پاداش آنست .

پرسش

1ـ نافله يعنى چه ؟
2ـ فلسفه تشريع نوافل چيست ؟
3ـ قرآن مجيد چه پاداشى براى نماز شب بيان كرده است ؟
4ـ چهار اثر نماز شب رابنويسيد.

درس دوازدهم

دعا و مناجات

جايگاه و ارزش دعا در اسلام

دعا در لغت به معناى طلب ، درخواست و تقاضاست (207) و در اصطلاح به اظهار نياز و خواهش بندگان به درگاه خداى قادر متعال گفته مى شود.
ارزش و اهـمـّيـّت دعـا در فرهنگ اسلامى ، از سفارشهاى قرآن و معصومين (ع ) معلوم مى شود. اين تـاءكـيـد بـسـيـار زيـاد، نـشـانـگـر جـايـگـاه ويـژه دعـا در اسـلام اسـت ، تـا جـايـى كـه رسول گرامى اسلام (ص ) فرمود:
(اَلدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ)(208)
دعا مغز عبادت است .
همچنين امام باقر (ع ) فرمود:
(ما مِنْ شَىْءٍ اءَفْضَلُ عِنْدَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ اءَنْ يُسْاءَلَ وَ يُطْلَبَ مِمّا عِنْدَهُ)(209)
در نـزد خـدا هـيـچ چـيـز بـهـتـر از ايـن نـيـسـت كـه از او سـؤ ال شود و از آنچه نزد اوست درخواست گردد.

آداب دعا

دعـا هـمـچـون عـبـادات ديـگر آداب و مقررات ويژه اى دارد كه در صورت انجام آن ، نتيجه بهتر و مطلوبترى به دست مى آيد. برخى از آن آداب را بطور اختصار بيان مى كنيم :

الف ـ حال دعا داشتن

دعـا كـنـنـده بـايـد بـا تـمـام وجـود مـتـوجـّه ذات مـقـدّس خـدا بـاشـد و از غـيـر او بـكـّلى دل بكند و هيچ اميدى به ديگران نداشته باشد.
ديـگـر ايـنكه در كارهاى نيك پيشقدم باشد با بيم و اميد به دعا بنشيند. قرآن مجيد مى فرمايد: خاندان زكريّاى پيغمبر با چنين حالتى خدا را مى خواندند:
(إِنَّهـُمْ كـانـُوا يـُسـارِعـُونَ فـِى الْخـَيـْراتِ وَ يـَدْعـُو نـَنـا رَغـَبـاً وَ رَهـَبـاً وَ كـانـُوا لَنـا خاشِعينَ)(210)
بـدرسـتـى كـه آنها در كارهاى خير پيشگام بودند و با حالت اميد و ترس ، ما را مى خواندند و براى ما خاشع بودند.
تـوجـّه قـلبـى نـيـز از شـرايـط دعـاسـت كـه داعـى بـايـد بـا تـوجـه كامل و از ته دل خدا را بخواند. على (ع ) فرمود:
(لا يَقْبَلُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ دُعاءَ قَلْبٍ لاهٍ)(211)
خداوند بزرگ ، دعاى دلى را كه غافل و مشغول باشد نمى پذيرد.
هـمـيـن طـور بـجـا و نيكوست كه انسان هنگام دعا و مناجات دستهاى خويش را به سوى آسمان بالا بـرد چـنـان كـه نـقـل شـده اسـت كـه رسـول خـدا (ص ) هـنـگـام دعـا و مـناجات دستهايش را بالا مى برد.(212) امام صادق (ع ) در مورد حكمت اين كار فرمود:
(هـر گـاه بـنـده دسـتـهـايـش را بـه سـوى خـدا بـالا بـرد، او حـيـا مـى كـنـد كـه آنـهـا را خـالى برگرداند.)(213)
استعمال بوى خوش ، صدقه قبل از دعا و انگشتر عقيق به دست داشتن نيز از آداب دعا شمرده شده است .(214)

ب ـ رعايت زمان دعا

گـرچـه درهـاى رحـمـت الهـى ، هـمـواره بـه سـوى بـنـدگانى كه صادقانه ومخلصانه او را مى خـوانـنـد، بـاز اسـت و خـداونـد، بـه آنـها وعده پاسخ داده است ، امّا امامان معصوم : به بعضى از زمـانـهـا و اوقـات ، عـنـايـت بـيـشـترى داشته اند و احتمال استجابت را در آن مواقع خاص ، بيشتر دانـسـتـه انـد. از آن جـمـله مـاه مـبـارك رمضان بويژه شبهاى قدر، روز عرفه ، روزهاى عيد فطر، قربان ، غدير و شبهاى جمعه ... . امام باقر (ع ) فرمود:
(إِنَّ اللّهَ تـَعـالى يـُنادى كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ اءَوَّلِ اللَّيْلِ إِلى آخِرِهِ: اَلا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونى لِدينِهِ وَ دُنْياهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَاءُجيبُهُ...)(215)
خداى بزرگ در هر شب جمعه از اول تا آخر شب از بلنداى عرش ندا دهد كه آيا بنده مؤ منى نيست كه امشب مرا براى دين و دنياى خويش بخواند تا او را اجابت كنم .
امام صادق (ع ) فرمود:
(إِذا زالَتِ الشَّمـْسُ فـُتـِحـَتْ اءَبـْوابُ السَّمـاءِ وَ اءَبـْوابُ الْجـَنـانِ وَ قـُضـِيـَتِ الْحـَوائِجـُ الْعِظامُ...)(216)
به هنگام نيمروز، درهاى آسمان و بهشت گشوده مى شود و حاجتهاى مهم برآورده مى گردد.
همچنين رسول اكرم (ص ) دعا در ماه مبارك رمضان را مستجاب دانسته و فرمود:
(... وَ دُعاءُكُمْ فيهِ مُسْتَجابٌ...)(217)

ج ـ توجّه به مكان دعا

جـاى دعـا كـردن نـيـز در چـگـونـگـى اسـتـجـابـت دعـا نقش دارد. مكان هر چه مقدستر باشد دعا به استجابت نزديكتر است . مانند: مكّه معظّمه ، مدينه منوّره ، مشاهد مشرّفه امامان ، مساجد، امامزاده هاى معتبر مزار گلگون شهدا و....
امام رضا(ع ) درباره دعا كردن در شهر مقدّس مكّه فرمود:
(هـيـچ كـس در ايـن كـوهـها( مكّه ) نايستاد (و دعا نكرد) مگر اينكه مستجاب شد. اما دعاهاى مؤ منان در امور آخرتشان و دعاى كفّار در امور دنياشان به اجابت مى رسد.)(218)
درجـوار قـبـر رسول خدا(ص ) نيز دعا به اجابت مى رسد.(219) همچنين كنار مرقد مطهّر سيدالشهدا حسين بن على 8 از مكانهايى است كه دعا مستجاب مى +++شود.++(220)

اسباب و عوامل اجابت

عـلاوه بـر آداب ظـاهـرى دعـا، عـوامـل ديـگـرى نـيـز در اسـتجابت دعا موثرند، كه در اينجا بطور اختصار مى آوريم :

الف ـ قطع اميد از غير خدا

قـطـع امـيـد ازغـير خدا، عزم دعا كننده را در توسل به پروردگار و مبداء هستى قويتر كرده ، با خلوص بيشترى خواسته هاى خود را از درگاه خدا طلب مى كند.
امام صادق (ع ) در اين باره فرمود:
(هـر گـاه يـكـى از شـمـا اراده كـرد كه هر چه از خدا بخواهد به او بدهد بايد از همه مردم نااميد شـود و جـز بـه خـدا اميدوار نباشد. اگر خداوند اين حالت را در قلب دعا كننده يافت هر چه از او درخواست شود عطا مى كند.)(221)

ب ـ دسته جمعى دعا كردن

از ديـگـر عـوامـل مـؤ ثر در اجابت دعا، گروهى بودن آن است و اين نشانه اهتمام اسلام به جمع و اجـتماع است . يكى از حكمتهاى آن ، اين است كه هر چه افراد، بيشتر باشند، هر يك به سهم خود و نـسـبـت بـه خـصـايـل نـيـكـويـى كـه دارنـد، نظر پروردگار را جلب و دعا را به هدف اجابت ، نزديكتر مى كنند. امام صادق (ع ) فرمود:
(هـر گـاه امـرى پدرم (امام باقر (ع ) ) را محْزون مى كرد، زنان و كودكان را جمع نموده ، دعا مى كرد و آنها آمين مى گفتند.)(222)

ج ـ واسطه قرار دادن اهل بيت :

انـسـان غـيـر مـعـصـوم ، بـطـور مـعمول ، مرتكب گناه و اشتباه شده ، بدين وسيله در درگاه الهى خـجـل و روسـياه است . ازاين رو، اگر اولياى مقرّب درگاه خدا را واسطه قرار دهد به خاطر آنها دعـا بـه اجـابـت نـزديـكـتـر مـى گـردد. در ميان امت اسلامى هيچ كس از پيامبر و خاندانش ‍ نزد خدا محبوبتر نيست . خداوند، خود فرموده است :
(مـحـبـوبـتـريـن و گـرامـى ترين بندگانم نزد من محمّد و على ، حبيب و ولى من هستند، هر كس به وسيله آن دو و خاندان پاكشان از من چيزى بخواهد، خواسته اش را رد نمى كنم .)(223)
رسول اكرم (ص ) نيز فرمود:
(... إِجْعَلُونى فى اءَوَّلِ الدُّعاءِ وَ فى اخِرِهِ وَ وَسَطِهِ)(224)
مرا در اول ، وسط و آخر دعا قرار دهيد.

موانع اجابت

هـمـان طور كه عواملى موجب تسريع در اجابت دعا مى شود، عللى نيز مانع اجابت دعا مى گردند، كه به شرح زير است :

الف ـ گناه

گـنـاه ، دشـمـن ديـريـنـه و خـطـرنـاك انـسـان و دور كننده او از نعمتهاى مادّى و معنوى است و مانع بزرگى در مسير كمال او محسوب مى شود.
دعاى فرد گنهكار به اجابت نمى رسد و ناله هايش خريدار ندارد. امام باقر(ع ) فرمود:
(انـسـان گـاهـى حـاجـتـى دارد و از خـدا طـلب مـى كـنـد و خـداونـد ضـمـن قـبـول آن انـجـامـش را بـه وقت مناسبى وا مى گذارد، ولى بنده در اين مدّت مرتكب گناه مى شود. خـداونـد بـه مـاءمور اجابت دعا امر مى كند: خواسته اش را اجابت نكن و او را از اين لطف محروم نما كه خشم ما را برانگيخت و شايسته بى اعتنايى گرديد.(225)
شـخـصـى خـدمـت رسـول خدا(ص ) آمد و گفت : دوست دارم كه دعايم مستجاب شود، حضرت به وى فرمود:
(طَهِّرْمَاءْكَلَكَ وَلا تُدْخِلْ بَطْنَكَ الْحَرامَ)(226)
خوراك خود را پاكيزه كن و غذاى حرام نخور.

ب ـ تقاضاى امر محال و يا غيرجايز

اجـابت دعا از جانب خداى سبحان پس از حصول شرايط در صورتى است كه آنچه از خدا خواسته ايم شدنى و ممكن باشد و نامشروع نباشد. به عبارت ديگر، دعا در مسيرمصلحت خلقت انجام گيرد و دعـاى انـحـرافـى نـبـاشـد. از حـضـرت عـلى (ع ) سـؤ ال شد:
(فَاءَىُّ دَعْوَةٍ اءَضَلُّ؟ قالَ: الدّاعى بِما لا يَكُونُ)(227)
كدام دعا گمراهى است ؟ فرمود: دعا كردن و خواستن كارهاى نشدنى و غير ممكن .

ج ـ عدم مصحلت

توانايى و قدرت خدا در انجام خواسته بندگان ، مورد ترديد نيست ، ولى گاهى مى شود بنده ، چـيـزى را مـى خـواهـد كـه به مصلحت او نيست ، در حالى كه خود نمى داند و خداوند كه به همه جـوانـب زنـدگـى اش آگاه است ، به دليل لطفى كه به بندگانش ‍ دارد، آن دعا را مستجاب نمى كند:
(عَسى اءَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى اءَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرُّ لَكُمْ وَ اللّهُ يَعْلَمُ وَ اءَنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ)(228)
چـه بـسا چيزى بر شما ناگوار و ناخوشايند باشد، در حالى كه خير و صلاح شما در آن است (و شـما نمى دانيد) و همچنين شايد چيزى را دوست بداريد كه ضرر شما در آن باشد و خدا آگاه است و شما بى خبريد.

د ـ مهيا نبودن شرايط و زمان اجابت

مناسب نبودن زمان و شرايط از جمله موانع اجابت دعاست . چه بسا شخص دعاكننده ، گمان كند كه خواسته اش رد شده و نااميد گردد، در حالى كه نبايد قطع اميد كند. امام صادق (ع ) فرمود:
(إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَدْعُو فَيُؤَخَّرُ إِجابَتُهُ إِلى يَوْمِ الْجُمُعَةِ)(229)
مؤ من دعا مى كند و خداوند اجابت آن را تا روز جمعه عقب مى اندازد.

خلاصه درس

دعـا در اسـلام از اهـمـّيـّت زيـادى بـرخـوردار اسـت و از بـهـتـريـن عـبـادات شـمـرده شـده و رسول اكرم (ص ) آن را مغز عبادت ناميده است .
بـراى (دعـا) آداب و شـرايـط خاصى وجود دارد كه با تحقق آنها، دعا نيز به اجابت نزديكتر مـى گـردد. ايـن شـرايـط شـامـل حـالات دعـا كـنـنـده (تـوجـّه كـامـل بـه خدا، حضور قلب ، دعا در حال خوف و رجا، قطع اميد از غير خدا و تنها به او اميد بستن و...) و زمـان دعـا و مـكـان دعـا اسـت . بـعـضـى مكانها از جمله مكّه و مدينه و مساجد و قبور ائمه : از اولويت برخوردارند. همچنين تنها به او اميد بستن و به صورت دسته جمعى دعا كردن و واسطه قـرار دادن اهـل بـيـت عـصـمـت : از جمله عوامل تسريع در اجابت محسوب مى شوند و بر عكس گناه ، تـقـاضـاى چيز محال و نشدنى از خدا، به مصلحت نبودن و فرا نرسيدن زمان و شرايط مناسب از جمله موانع قبول دعا درپيشگاه باريتعالى است .

پرسش

1ـ ارزش دعا و مناجات در اسلام را بيان كنيد.
2ـ آداب دعا را بيان كرده ، مقدارى توضيح دهيد.
3ـ دو عامل از عوامل اجابت دعا را ذكر كنيد.
4ـ موانع اجابت دعا چيست ؟