اخلاق در قرآن جلد اول

آيت الله مكارم شيرازى
با همكارى جمعى از فضلاء و دانشمندان

- ۷ -


پيوند مسائل اخلاقى با يكديگر

فضايل اخلاقى غالبا با يكديگر مربوطند همان‏گونه كه رابطه نزديكى در ميان رذايل اخلاقى ديده مى‏شود. به همين دليل، جدائى كامل آنها از يكديگر غالبا امكان پذيرنيست.

اين پيوند و ارتباط گاهى به خاطر ريشه‏هاى مشترك آنها است و گاه به خاطر پيوند ثمرات و نتايج آنها با يكديگر.

در قسمت اول يعنى پيوند ريشه‏ها، مثالهاى روشنى داريم; غيبت كردن در بسيارى از موارد زائيده صفت رذيله حسد است، شخص حسود مى‏كوشد با غيبت كردن كسى كه مورد حسد اوست، آبروى او را ببرد و شخصيتش را درهم بشكند; تهمت و افتراء، تكبر و خودبرتربينى، تحقير و كوچك شمردن ديگران نيز بسيار مى‏شود كه از همان رذيله حسد سرچشمه مى‏گيرد.

بعكس، علو طبع همان‏گونه كه جلو طمع را مى‏گيرد، با حسد و كبر و غرور و تملق و چاپلوسى نيز مبارزه مى‏كند.

در مورد نتائج و ثمرات نيز اين پيوند بخوبى ديده مى‏شود، يك دروغ ممكن است‏سرچشمه دروغهاى ديگر شود، و گاه براى توجيه آن دست‏به گناهان و خطاهاى ديگرى بيالايد; و يا با انجام يك جرم، جرائم ديگرى انجام دهد تا آثار جرم اول را بپوشاند; و بعكس، انجام يك عمل اخلاقى مانند رعايت امانت، منتهى به محبت و دوستى و پيوند در ميان افراد يا تعاون اجتماعى و مانند آن مى‏شود.

در روايات اسلامى نيز اشارات لطيفى به اين امر مهم آمده است; در حديثى از على عليه السلام مى‏خوانيم كه فرمود: <اذا كان فى‏الرجل خلة رائعة فانتظر اخواتها; هنگامى كه در كسى صفت جالب و زيبايى ببينى، در انتظار بقيه صفات نيك او، باش!» (1)

در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏خوانيم كه فرمود: <ان خصال المكارم بعضها مقيد ببعض; صفات شايسته با يكديگر مربوط و مقيدند.» و در ذيل همين حديث اشاره شده است‏به <صدق الحديث وصدق الباس واعطاء السائل والمكافات بالصنايع واداء الامانة وصلة الرحم والتودد الى الجار والصاحب وقرى الضيف وراسهن الحياء; راستگويى، مقاومت در ميدان جنگ، بخشش به درخواست كننده، پاداش نيكى به نيكى، اداى امانت، صله رحم، محبت نسبت‏به همسايه و دوست، و پذيرايى شايسته از مهمان، و در راس همه آنها حياء قرار گرفته است.» (2)

در واقع حيا كه روح آن تنفر از گناه و زشتيها است مى‏تواند سرچشمه تمام افعال اخلاقى بالا بشود، همان‏گونه كه صداقت پيوند نزديكى با امانت و مقاومت در ميدان مبارزه و پيوند و محبت و دوستى با بستگان و دوستان و همسايگان دارد.

در حديث‏سومى از امام باقر عليه السلام مى‏خوانيم: <ان الله عزوجل جعل للشر اقفالا وجعل مفاتيح تلك الاقفال‏الشراب، والكذب شر من الشراب; خداوند براى بديها قفلهايى قرار داده و كليد آن قفلها را شراب قرار داده است و دروغ از شراب بدتر است.» (3) اشاره به اين كه دروغ مى‏تواند سرچشمه انواع گناهان شود.

شبيه همين معنى به صورت فشرده‏ترى در حديث امام حسن عسكرى عليه السلام آمده است آنجا كه فرمود: <جعلت الخبائث كلها فى‏بيت وجعل مفتاحها الكذب; تمام زشتيها و بديها در اطاقى قرار داده شده (كه در آن بسته است) و كليد آن دروغ است.» (4)

اين سخن را با حديثى از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله پايان مى‏دهيم:

در روايتى آمده است، مردى خدمت رسول‏خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: يارسول‏الله! من در پنهانى مرتكب چهار گناه مى‏شوم، زنا و شرب خمر و سرقت و دروغ، فايتهن شئت تركتها لك; هر يك از آنها را كه بفرمايى به خاطر تو آن را ترك مى‏كنم! (گويا آماده ترك همه آنها نبود، مى‏خواست‏يكى را به خاطر رسول‏خدا صلى الله عليه و آله ترك كند. )

پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود: <دع الكذب; دروغ را رها كن!»

آن مرد از خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله بازگشت; هنگامى كه تصميم گرفت‏به سراغ عمل منافى عفت‏برود، به خودش گفت اگر اين كار را انجام دهم ممكن است پيامبر صلى الله عليه و آله از من سؤال كند، اگر راست گويم حد بر من جارى مى‏كند، و اگر دروغ بگويم پيمان خود را با او شكسته‏ام (ناچار اين عمل را ترك كرد).

سپس تصميم به سرقت و شرب خمر گرفت، باز همين فكر براى او پيش آمد، به خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله برگشت و گفت:

<قد اخذت على السبيل كله فقد تركتهن اجمع; شما تمام راهها را بر من بستى، به همين جهت من تمام اين گناهان را ترك خواهم نمود!» (5)

از مجموع آنچه گفته شد مى‏توان نتيجه گرفت كه در بسيارى از موارد براى تربيت نفوس و تهذيب اخلاق و مخصوصا اصلاح بعضى از خلق و خوها بايد از امورى كه پيوسته و وابسته به آن است‏شروع كرد، و از مقارنات و خلق و خوهاى ديگر كه با آن مرتبط است كمك گرفت.


1- بحار، جلد66 صفحه 411، حديث‏129.

2- بحارالانوار، جلد66، صفحه 375.

3- بحارالانوار، جلد69، صفحه‏236، حديث‏3.

4- بحار، جلد69، صفحه‏263.

5- شرح نهج‏البلاغه ابن ابى الحديد، جلد6، ص‏357.