صحيفة الزهراء

جواد قيومى اصفهانى

- ۴ -


دعاؤها في طلب مكارم الاخلاق و مرضيّ الافعال

اَللَّهُمَّ بِعِلْمِكَ الْغَيْبِ وَقُدْرَتِكَ عَلَي الْخَلْقِ، اَحْيِني ما عَلِمْتَ الْحَياةَ خَيْراً لي، وَ تَوَفَّني اِذا كانَتِ الْوَفاةُ خَيْراً لي.

اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ كَلِمَةَ الْإِخْلاصِ، وَ خَشْيَتَكَ فِي الرِّضا وَالْغَضَبِ، وَالْقَصْدَ فِي الْغِني وَالْفَقْرِ.

وَ اَسْأَلُكَ نَعيماً لايَنْفَدُ، وَاَسْأَلُكَ قُرَّةَ عَيْنٍ لا تَنْقَطِعُ، وَاَسْأَلُكَ الرِّضا بِالْقَضاءِ، وَ اَسْأَلُكَ بَرْدَ الْعَيْشِ بَعْدَ الْمَوْتِ، وَاَسْأَلُكَ النَّظَرَ اِلي وَجْهِكَ، وَ الشَّوْقَ اِلي لِقائِكَ مِنْ غَيْرِ ضَرَّاءٍ مُضِرَّةٍ وَ لا فِتْنَةٍ مُظْلِمَةٍ.

اَللَّهُمَّ زَيِّنَّا بِزينَةِ الاْيمانِ، وَاجْعَلْنا هُداةً مَهْديّينَ، يا رَبَّ الْعالَمينَ.

(3) دعاى آن حضرت در مورد بدست آوردن اخلاق نيكو و كارهاى پسنديده

پروردگارا! بحقّ آنكه غيبها را مى دانى، و بر تمامى موجودات قادر و توانائى، مرا زنده بدار تا آن هنگام كه مى دانى زندگى برايم نيكوست، و بميران تا آن زمان كه خير و نيكى ام را در مرگم مى دانى.

خداوندا! اخلاص و ترس از خودت را در هنگام خشنودى و غضب، و ميانه روى در زمان بى نيازى و فقر را از تو خواستارم.

و از تو نعمتى را مى خواهم كه پايانى ندارد، و نيز از تو جويا هستم آنچه مرا خشنود مى سازد و پايان نمى پذيرد، بارالها! خشنودى به قضاء و حكم تو را مى خواهم، و زندگى نيكو بعد از مرگ را از تو در خواست مى كنم، و نيز ديدار رويت و شوق به ملاقات تو، بدون آنكه پريشان حالى و رنجى در آن باشد يا در آشوبى فراگير قرار گيرم، را خواستارم.

پروردگارا! ما را به زينت ايمان مزيّن فرما، و ما را هدايتگرانى قرار ده كه مشمول هدايت تو قرار گرفته باشيم، اى پروردگار جهانيان.

دعاؤها في جوامع مطالب الدنيا والآخرة

اَللَّهُمَّ قَنِّعْني بِما رَزَقْتَني، وَ اسْتُرْني وَ عافِني اَبَداً ما اَبْقَيْتَني، وَ اغْفِرْلي وَ ارْحَمْني اِذا تَوَفَّيْتَني، اَللَّهُمَّ لا تُعْيِني في طَلَبِ ما لَمْ تُقَدِّرْ لي، وَماقَدَّرْتَهُ فَاجْعَلْهُ مُيَسَّراً سَهْلاً.

اَللَّهُمَّ كافِ عَنّي والِدَىَّ، وَ كُلَّ مَنْ لَهُ نِعْمَةٌ عَلَيَّ خَيْرَ مُكافاةٍ، اَللَّهُمَّ فَرِّغْني لِما خَلَقْتَني لَهُ، وَ لا تَشْغَلْني بِما تَكَفَّلْتَ لي بِهِ، وَلا تُعَذِّبْني وَاَنَا اَسْتَغْفِرُكَ، وَلا تَحْرِمْني وَ اَنَا اَسْأَلُكَ.

اَللَّهُمَّ ذَلِّلْ نَفْسي، وَ عَظِّمْ شَأْنَكَ في نَفْسي، وَ اَلْهِمْني طاعَتَكَ، وَ الْعَمَلَ بِما يُرْضيكَ، وَ التَّجَنُّبَ لِما يُسْخِطُكَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.

(4) دعاى آن حضرت در حاجتهاى جامعى براى دنيا و آخرت

پروردگارا! تا آنگاه كه مرا زنده مى دارى، به آنچه داده اى قانعم گردان، و عيوبم را بپوشان، و مرا سلامت دار، و آن زمان كه مرا ميميرانى مرا بيامرز، و مشمول رحمتت قرار ده، بارالها! مرا بر آنچه برايم مقدّر ساخته اى به رنج نينداز، و آنچه برايم مقدّر نموده اى را سهل و آسان گردان.

پروردگارا! پدر و مادر و هر كه بر من حقى دارد را به بهترين وجه پاداش ده، خداوندا! مرا تنها در آنچه بجهت آن مرا خلق كرده اى مشغول نما، و در آنچه خود متكفّل آن برايم شده اى مشغول نساز.

پروردگارا! نفسم را ذليل، و مقامت را در نفسم افزون فرما، و طاعتت و عمل به آنچه مورد رضايت توست، و دورى از آنچه مورد غضب تو مى باشد، را بمن الهام كن،اى بهترين رحم كنندگان.

ادعيه ى آن حضرت در مورد نماز و آنچه به آن ارتباط دارد

دعاؤها بعد صلاة الوتر

عن فاطمة عليهاالسلام: رغّب النبيّ صلى الله عليه وآله في الجهاد و ذكر فضله، فسألته الجهاد، فقال: ألا أدلّك على شي ء يسير و اجره كبير، ما من مؤمن و لا مؤمنة يسجد عقيب الوتر سجدتين و يقول في كل سجدة:

سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ- خمس مرات.

لا يرفع رأسه حتّى يغفر اللّه ذنوبه كلها و استجاب اللّه دعاءه و ان مات في ليلته مات شهيداً.

(5) دعاى آن حضرت بعد از نماز وتر

روايت شده: بعد از آنكه پيامبر اصحابش را براى جهاد ترغيب كرد، آن حضرت قصد شركت در جهاد را داشت، پيامبر فرمود: آيا تو را راهنمائى كنم به چيزى كه كوچك است اما پاداشش بسيار، هيچ زن و مرد مؤمنى نيستند كه بعد از نماز وتر دو سجده انجام دهند، و در هر سجده پنج بار گويند:

منزه و پاك است پروردگار فرشتگان و روح.

جز آنكه خداوند قبل از آنكه سرش را بلند كند گناهانش را بخشيده و دعايش را اجابت مى كند، و اگر همان شب بميرد شهيد مرده است.

دعاؤها في تعقيب صلاة الظهر

سُبْحانَ ذِى الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنيفِ، سُبْحانَ ذِى الْجَلالِ الْباذِخِ الْعَظيمِ، سُبْحانَ ذِى الْمُلْكِ الْفاخِرِ الْقَديمِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى بِنِعْمَتِهِ بَلَغْتُ ما بَلَغْتُ مِنَ الْعِلْمِ بِهِ وَ الْعَمَلِ لَهُ، وَ الرَّغْبَةِ اِلَيْهِ وَ الطَّاعَةِ لاَِمْرِهِ.

(6) دعاى آن حضرت در تعقيب نماز ظهر

پاك و منزّه است خداوندى كه داراى عزت بسيار بوده و سربلند و سرافراز است، منزّه است خداوندى كه جلالت او بسيار بزرگ مى باشد، منزّه است خداوندى كه فرمانروائيش با افتخار است، و ستايش مخصوص خداوندى است كه به لطف نعمتهايش به شناخت او، و عمل براى او و رغبت و توجه بسوى او، و اطاعت اوامر او، دست يافتم.

وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى لَمْ يَجْعَلْني جاحِداً لِشَيْ ءٍ مِنْ كِتابِهِ، وَلا مَتَحَيِّراً في شَيْ ءٍ مِنْ اَمْرِهِ، وَ الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى هَداني لِدينِهِ، وَ لَمْ يَجْعَلْني اَعْبُدُ شَيئاً غَيْرَهُ.

اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْأَلُكَ قَوْلَ التَّوَّابينَ وَ عَمَلَهُمْ، وَ نَجاةَ الْمُجاهِدينَ وَ ثَوابَهُمْ، وَ تَصْديقَ الْمُؤْمِنينَ وَ تَوَكُّلَهُمْ، وَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَ الْأَمْنَ عِنْدَ الْحِسابِ، وَ اجْعَلِ الْمَوْتَ خَيْرَ غائِبٍ اَنْتَظِرُهُ، وَ خَيْرَ مُطَّلِعٍ يَطَّلِعُ عَلَيَّ.

وَ ارْزُقْني عِنْدَ حُضُورِ الْمَوْتِ وَ عِنْدَ نُزُولِهِ، وَ في غَمَراتِهِ، وَ حينَ تُنْزِلُ النَّفْسُ مِنْ بَيْنِ التَّراقي، وَ حينَ تَبْلُغُ الْحُلْقُومَ، وَ في حالِ خُرُوجي مِنَ الدُّنْيا، وَ تِلْكَ السَّاعَةُ الَّتي لا اَمْلِكُ لِنَفْسي فيها ضَرّاً وَ لا نَفْعاً، وَ لا شِدَّةً وَ لا رَخاءً، رُوحاً مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ حَظّاً مِنْ رِضْوانِكَ، وَ بُشْرىً مِنْ كَرامَتِكَ.

قَبْلَ اَنْ تَتَوَفّي نَفْسي، وَ تَقْبِضَ رُوحي، وَ تُسَلِّطَ مَلَكَ الْمَوْتِ عَلي اِخْراجِ نَفْسي، وَ بِبُشْرىً مِنْكَ يا رَبِّ لَيْسَتْ مِنْ اَحَدٍ غَيْرِكَ، تَثْلُجُ بِها صَدْرى، وَ تَسُرُّ بِها نَفْسي، وَ تَقِرُّ بِها عَيْني، وَ يَتَهَلَّلُ بِها وَجْهي، وَ يَسْفُرُ بِها لَوْني، وَ يَطْمَئِنُّ بِها قَلْبي، وَيَتَباشَرُ بِها عَلي سَرائِرِ جَسَدى.

و او را سپاس مى گويم كه مرا منكر آيات كتابش، و نيز حيران در كارهايش قرار نداد، و سپاس او را سزاست كه مرا به دين خود هدايت كرده، و مرا آنگونه قرار داد كه چيزى جز او را نپرستم.

خداوندا! گفتار توبه كنندگان و عمل آنانرا، و نجات تلاشگران و ثواب آنانرا، و تصديق مؤمنان و توكّل آنانرا، و نيز آسودگى در هنگام مرگ، و در امان بودن هنگام حسابرسى در قيامت را از تو خواستارم، و مرگ را بهترين غائبى كه در انتظار اويم، و بهترين چيزى كه با او برخورد پيدا مى كنم، قرار ده.

و هنگام فرارسيدن مرگ، و آنگاه كه مرا در خود فرو مى برد، و زمانى كه جانم در ميان استخوانهاى سينه ام قرار دارد، و آنهنگام كه به زير گلويم مى رسد، و در آن حال كه از دنيا بيرون مى روم، و در ساعتى كه هيچ اختيارى از خود نداشته، و هيچ نفع و ضرر و نيز سختى و آسايشى را نمى توانم براى خود فراهم سازم، نسيمى از رحمت خود، و بهره اى از خشنوديت را بمن عطا فرما.

و قبل از آنكه جانم را بگيرى، و روحم را قبض نمايى، و فرشته مرگ را بر خارج ساختن جانم مسلّط نمايى، بشارتى از كرامت خود را بمن ارزانى دار، بشارتى كه تنها از جانب تو باشد، تا قلبم را مطمئن گرداند، و جانم را خشنود سازد، و ديدگانم را نورانى كند،و چهره ام را مسرور سازد، و رنگ رخسارم را درخشندگى عطا كند، و جانم را آرامش بخشد، بشارتى كه باعث آسودگى تمام اعضاى بدنم گردد.

يَغْبِطُني بِها مَنْ حَضَرَني مِنْ خَلْقِكَ، وَمَنْ سَمِعَ بي مِنْ عِبادِكَ، تُهَوِّنُ بِها عَلَيَّ سَكَراتِ الْمَوْتِ، وَ تُفَرِّجُ عَنّي بِها كُرْبَتَهُ، وَتُخَفِّفُ بِها عَنّي شِدَّتَهُ، وَتَكْشِفُ عَنّي بِها سُقْمَهُ، وَ تَذْهَبُ عَنّي بِها هَمَّهُ وَ حَسْرَتَهُ، وَتَعْصِمُني بِها مِنْ اَسَفِهِ وَ فِتَنِهِ، وَتُجيرُني بِها مِنْ شَرِّهِ وَ شَرِّ ما يَحْضُرُ اَهْلَهُ، وَ تَرْزُقُني بِها خَيْرَهُ وَ خَيْرَ ما يَحْضُرُ عِنْدَهُ، وَ خَيْرَ ما هُوَ كائِنٌ بَعْدَهُ.

ثُمَّ اِذا تُوُفِّيَتْ نَفْسي وَ قُبِضَتْ رُوحي، فَاجْعَلْ رُوحي فِي الْاَرْواحِ الرَّائِحَةِ، وَ اجْعَلْ نَفْسي فِي الْاَنْفُسِ الصَّالِحَةِ، وَ اجْعَلْ جَسَدى فِي الْاَجْسادِ الْمُطَهَّرَةِ، وَ اجْعَلْ عَمَلي فِي الْاَعْمالِ الْمُتَقَبَّلَةِ.

ثُمَّ ارْزُقْني مِنْ خِطَّتي مِنَ الْاَرْضِ، وَ مَوْضِعِ جُنَّتي، حَيْثُ يُرْفَتُ لَحْمي، وَ يُدْفَنُ عَظْمي، وَ اُتْرَكُ وَحيداً لا حيلَةَ لي.

قَدْ لَفَظَتْنِي الْبِلادُ وَ تَخَلاَّ مِنِّي الْعِبادُ، وَ افْتَقَرْتُ اِلي رَحْمَتِكَ، وَ احْتَجْتُ اِلي صالِحِ عَمَلي، وَ اَلْقي ما مَهَّدْتُ لِنَفْسي، وَ قَدَّمْتُ لاِخِرَتي، وَ عَمِلْتُ في اَيَّامِ حَياتي، فَوْزاً

تا هر مخلوقى از مخلوقاتت كه مرا مى بيند، و هر بنده اى از بندگانت كه توصيف مرا مى شنود، بر آن غبطه خورد، و شدائد مرگ را بر من آسان گرداند، و رنج آنرا از من بر طرف سازد، و شدّت آنرا از من دور گرداند، و بيمارى آنرا از من برطرف نمايد، و همّ و غمّ آنرا از من دور سازد، و مرا از بلاهاى آن بر حذر دارد، و از شرّ آن و كسانى كه در آن هنگام حضور دارند پناه دهد، و از خير آن و خير كسانى كه در آن زمان حاضر هستند، و خير آنچه بعد از آن واقع مى گردد، بهره مند نمايد.

و آنگاه كه جانم گرفته شد، و روحم از كالبدم خارج گرديد، روحم را در ميان ارواح پاك، و جانم را در بين جانهاى صالح، و جسدم را در ميان جسدهاى پاكيزه،و عملم را در بين اعمال مقبول قرار ده.

و از جايگاه قبرم، و محلّ پوشانده شدن بدنم، آنجا كه گوشتهايم كوبيده شده، و استخوانهايم دفن مى گردد، و تنها و بى كس رها شده، و هيچ قدرتى برخود ندارم.

شهرها مرا ازخود دور ساخته، و بندگان مرا رها كرده اند، و نيازمند رحمت تو و محتاج اعمال صالح خود هستم، و آنچه را براى خود آماده ساخته، و براى سفر آخرت خود پيش فرستاده و در زندگى دنيا انجام داده ام