امالى شيخ صدوق

ابى جعفر محمّد بن على بن موسى بن بابويه الصدوق
ترجمه : مرحوم آية الله شيخ محمد باقر كمره اى

- ۲ -


6- سلسله سند روايت من از پيشوايان معصوم عليهم السّلام از چند طريق بشيخ بزرگوار صدوق پيوست مى شود كه براى روشن شدن ذهن خوانندگان محترم يكى از آنها را در اينجا درج ميكنيم .
كتاب امالى شيخ بزرگوار صدوق عليه الرحمة را مشايخ و اساتيد متعدد از طريق اجازه تا تاريخ معاصر كه مطابق نوزدهم ماه شعبان المعظم سال هزار و سيصد و هشتاد هجرى قمرى و برابر هفدهم بهمن ماه هزار و سيصد و نوزده خورشيدى هجرى است براى من روايت كرده اند اخبرنى شيخى و استادى المحقق الجامع للمعقول و المنقول الاقارضا الاصفهانى و شيخى و استادى الفقيه الاصولى البارع الميرزا حسين النائينى رحمهما اللّه جميعا عن وحيد زمانه و علامة اوانه الشيخ فتح اللّه النمازى الاصبهانى المعروف بشريعت و الميرزا حسين النورى و السيد حسين بن السيد هادى و الحاج سيد محمّد القزوينى جميعا عن السيد مهدى القزوينى ثم الحلى عن عمه السيد باقر عن عمه بحر العلوم عن السيد حسين القزوينى عن السيد الشهيد السيد نصر اللّه الحائرى عن العلامة المجلسى عن المولى محسن المعروف بالفيض عن استاده الحكيم الالهى فخر الطائفة المولى صدرا عن استاده السيد باقر المعروف بداماد عن خاله عبد العالى الكركى عن الشيخ العالى في الاستاد ملحق الاحفاد بالاجداد على بن هلال الجزائرى عن الشيخ ابن فهد الحلى عن على بن الخازن عن الشهيد محمّد بن مكى عن العلامة قطب الدين البويهى صاحب المحاكمات و شارح المطالع و الشمسية عن العلامة حسن بن يوسف عن استاده استاد البشر و افضل من سلف و غبر الخواجة نصير الدين محمّد المحقق الطوسى عن والده محمّد عن السيد الجليل السيد فضل اللّه الراوندى عن السيد عماد الدين ابى الصمصام ذى الفقار الحسنى عن الشيخ ابي جعفر الطوسى ابو عبد اللّه المفيد عن استاده الشيخ ابى جعفر محمّد بن على بن موسى بن بابويه الصدوق عليه الرحمة و الرضوان .
پيشگفتار
بنام خداى بخشاينده مهربان سپاس از آن خدا پروردگار جهانيانست و سرانجام خوش از آن پرهيزگاران ، نيست عدوانى جز بر ستمكاران ، نيست معبود حقى جز خدا بهتر آفريننده ، رحمت فرستد خدا بر محمد خاتم پيغمبران و بر خاندان پاكش و نيست جنبش و توانائى جز بخداى والاى بزرگ .
مجلس اول روز جمعه 18 ماه رجب سال 367
1- شيخ فقيه ابو جعفر محمد بن على بن حسين بن موسى بن بابويه قمى (رضي الله عنه ):
روز جمعه 18 ماه رجب سال 367 گفته است باز گفت بر ما يحيى بن زيد بن عباس بن وليد بزاز در كوفه گفت باز گفت برايم عمويم على بن عباس گفت باز گفت براى ما ابراهيم بن بشر بن خالد عبدى گفت باز گفت بما عمرو بن خالد گفت باز گفت بمن ابو حمزه ثمالى از على بن حسين (ع) (امام چهارم ) فرمود گفتار خوش فراوان كند دارائى را و روزى را بيفزايد و مرگ را پس ‍ اندازد و دوستى نزد خاندان ببار آورد و ببهشت ببرد.
2- شهر بن حوشب از ابى هريره گفت :
هر كه روز 18 ماه ذيحجه را روزه دارد بنويسد خدا برايش ثواب روزه شصت ماه و آن روز غدير خم است كه رسول خدا (ص) دست على بن ابى طالب را گرفت و فرمود آيا من از مؤمنان بخودشان اولى نيستم ؟ گفتند چرا يا رسول اللّه فرمود هر كه را من مولايم على مولا است عمر باو گفت به به اى پسر ابى طالب مولاى من و مولاى هر مسلمان گرديدى خداى عز و جل هم اين آيه را فرستاد كه امروز دين را براى شما كامل كردم .
3- ابن عباس گويد:
رسول خدا (ص) فرمود على ولى هر مؤمنى است پس از من .
4- قيس بن عاصم گويد:
با جمعى از بنى تميم خدمت پيغمبر (ص) رسيديم من وقتى وارد شدم كه صلصال بن دلهمس نزد آن حضرت بود عرضكردم اى پيغمبر خدا بما پندى ده كه از آن بهره ببريم زيرا ما مردم بيابان گرديم رسول خدا (ص) فرمود اى قيس راستى هر عزتى را ذلتى باشد و زندگى همراه با مرگ است و دنبال اين سراى سپنج سراى ديگريست و براى هر چيز حسابرسى هست و بر هر چيز پاينده ايست هر كار نيك را ثوابيست و هر بد كردارى را كيفريست و هر مدتى را سندى باشد بناچار اى قيس قرينى با تو بگور آيد او زنده باشد و تو مرده اى اگر گرامى باشد گراميت دارد و اگر پست و زبون باشد تو را از دست بدهد و سپس جز با تو محشور نگردد و جز با او مبعوث نگردى و جز از او بازپرسى نشوى اين قرين خود را جز كردار شايسته انتخاب مكن كه اگر صالح باشد آرامش تو باشد و اگر فاسد بود جز از او در هراس نباشى آن كردار تو است عرضكرد اى پيغمبر خدا دوست دارم اين گفتار در چند شعر باشد كه ما بدان بر همسايگان عرب خود بباليم و آن را اندوخته داريم پيغمبر دستور داد حسان را خدمتش آرند من در انديشه شدم كه گفتار آن حضرت را بنظم آورم و پيش از آمدن حسان بدان موفق شدم عرضكردم يا رسول اللّه چند شعر بخاطرم رسيد كه گمانم موافق مقصود شما باشد عرضكردم :

ز كردار خود دمخورى برگزين   كه در گور باشد تو را همنشين
پس از مرگ آماده داريش پيش   بروزى كه آيد ندا آى پيش ‍
اگر دل بچيزى ببندى مبند   بجز آنچه باشد خدا را پسند
پس و پيش مرگت تو را نيست كس   بجز كرده ات يار و فريادرس ‍
بشر پيش خويشان دمى ميهمان   بود وانگهى كوچد از اين جهان
5- قصى بن كلاب بفرزندانش سفارش كرد كه ::
فرزندان عزيزم مبادا مى نوشيد كه براستى اگر تنها را شايد خردها را بربايد. 6- شعيب حداد گويد از امام ششم جعفر بن محمد (ع) شنيدم ميفرمود:
حديث ما سخت است و ناهموار زير بارش نرود جز فرشته مقرب يا پيغمبر مرسل يا بنده اى كه خدا دلش را با ايمان آزموده يا شهرى بارودار عمرو شاگرد شعيب از او پرسيد اى شعيب شهر بارودار كدامست گفت من خود معنى آن را از امام صادق پرسيدم بمن فرمود دل خاطر جمع است .
7-وهب بن منبه گويد:
در يكى از كتابهاى خداى عز و جل دريافتم كه يوسف (ع) با موكب خود بزن عزيز گذر كرد كه آن زن بر سر زباله گاهى نشسته بود و گفت سپاس از آن خدائيست كه پادشاهان را بگنه خود بنده سازد و بندگان فرمانبردار خود را بشاهى بنوازد ما دچار تنگدستى شديم بما تصدق فرما يوسف گفت ناسپاسى نعمت آفت آن گردد تو خود باز گرد بدان چه بشويد از تو چرك گنه را زيرا استجابت در دلهاى پاك و كردار طاهر است در پاسخ گفت من ديگر جامه گنهكارى بر تن ندارم و از خدايم شرم آيد كه مرا مورد لطف نمايد و هنوز اشك ديده خود را تا تاپان نريخته و تن وظيفه پشيمانى را انجام نداده باشد يوسف فرمود بكوش تا راه مقصودت باز است پيش از آنكه وقت از دست برود و مدت بسر آيد عرضكرد همين عقيده منست و اگر پس از من بمانى بتو خبرش خواهد رسيد فرمود تا پيمانه بزرگى طلايش ‍ بدهند گفت مرا همان قوت بس است و تا گرفتار سخط باشم بخوشگذرانى باز نگردم يكى از فرزندان يوسف گفت پدر جانم اين زن كى است كه جگرم برايش پاره شد و دلم بحالش سوخت ؟
فرمود جاندار خوشگذرانيست كه ببند انتقام افتاده يوسف او را بزنى خواست و دوشيزه اش يافت . گفت از كجاست ؟ تو را روزگارى شوهر بر بالين خفته ، در پاسخ گفت او را حركتى در آلت و گشايشى در اعصاب نبود.
مجلس دوم هفت روز از ماه رجب سال 367 مانده بود
1- امام پنجم فرمود:
هر كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد از اول يا وسط يا آخر ماه خدا بهشت را بر او بايست كند و روز قيامت با ما همدرجه اش سازد و هر كه دو روز از رجب را روزه دارد باو گويند كردار از سر گير كه خدا آنچه گذشت از برايت آمرزيد و هر كه سه روز از رجب روزه گيرد باو گويند گذشته و آينده ات آمرزيده شد براى هر كه از برادران گنهكارت خواهى شفاعت كن و براى آشنايانت و هر كه هفت روز از رجب را روزه دارد هفت در دوزخ بر او بسته گردد و هر كه هشت روز از رجب را روزه دارد هشت در بهشت به رويش باز شود تا از هر كدام خواهد در آيد.
2- امام صادق (ع) فرمود:
در شگفتم از كسى كه از چهار چيز بهراسد چگونه بچهار چيز نگرايد شگفتم از آنكه بترسد چرا نگرايد بگفته حق (آل عمران 173) بس است ما را خدا و چه خوب وكيلى است كه شنيدم خدا دنبالش فرمود با نعمت خدا و فضل او بازگشتند و بد نديدند و دو شگفتم براى آنكه و در شگفتم براى آنكه غمنده است چگونه نگرايد بگفته او نيست معبود حقى جز تو منزهى براستى من از ستمكارانم كه شنيدم خداى عز و جل دنبالش فرمايد نجاتش ‍ داديم از غم و همچنين نجات دهيم مؤمنان را در شگفتم از آنكه نيرنگش ‍ بازند چرا نگرايد بگفته حق (غافر- 44) كار خود بخدا واگذارم زيرا خدا بندگان بينا است زيرا شنيدم خدا دنبالش فرمايد نگهداشتش خدا از كردارهاى بد آنچه نيرنگ زدند، در شگفتم از كسى كه دنيا و زيورش خواهد چرا نگرايد بگفته او (كهف 39) آنچه هست كه خدا خواهد نيست توانى جز بخدا زيرا شنيدم خداى عز و جل دنبالش فرمايد اينكه بينى من از تو كمتر مال و فرزند دارم اميد هست كه پروردگارم بمن بدهد بهتر از باغت و اميد بخدا نتيجه مثبت دارد.
3- امام هشتم از گفته پدرش از طريق پدرانش از امير المؤمنين (ع) نقل كرده كه :
رسول خدا (ص) فرمود خداى عز و جل فرمايد بمن ايمان ندارد هر كه كلام مرا بخواست خود تفسير كند، مرا نشناخته هر كه مرا همانند خلقم پندارد بدين من نباشد هر كه در احكام دينم قياس بكار برد.
4- امام هشتم از پدرش از پدرانش نقل كند كه امير المؤمنين (ع) فرمود:
رسول خدا فرموده هر كه بحوض من معتقد نيست بر سر حوض خود راهش ندهم ، هر كه بشفاعتم معتقد نيست خدا شفاعتم نصيبش نكند سپس فرمود همانا شفاعت من خاص اهل گناهان كبيره از امت من است و بر نيكوكاران امت مسئوليتى نيست . حسين بن خالد راوى حديث گويد بحضرت رضا عرضكردم يا ابن رسول اللّه در اين صورت چه معنا دارد گفته خداى عز و جل (انبياء 28) شفاعت نكنند جز براى آنكه بپسندد؟
فرمود يعنى شفاعت نكنند جز براى كسى كه خدا ديانت او را بپسندد.
5- ابان احمر از حضرت صادق جعفر بن محمد (ع) روايت كرده كه :
مردى حضورش شرفياب شد و عرضكرد پدرم قربانت و مادرم يا ابن رسول اللّه بمن پندى آموز فرمود اگر خداى تبارك و تعالى كفيل روزيست اندوه تو براى چيست ؟ و اگر روزى پخش شده است حرص تو براى چيست و اگر حساب درست است جمع مال براى چه ؟ و اگر ثواب از خداى عز و جل باشد تنبلى براى چه ؟ و اگر عوض از خدا ميرسد بخل براى چه ؟ و اگر كيفر از خداى عز و جل است دوزخ است نافرمانى براى چه ؟ و اگر مرگ حق است خرسندى براى چه ؟ و اگر عرضه بر خدا درست است نيرنگ براى چه ؟ و اگر دشمن شيطانست غفلت براى چه ؟ و اگر گذشت بر صراط حق است خود بينى براى چه ؟ و اگر هر چيز بقضا و قدر خداست غمخوردن براى چه ؟ و اگر دنيا فانى است اعتماد بدان براى چه ؟
6- جابر بن عبد اللّه انصارى گويد:
رسول خدا (ص) فرمود على بن ابى طالب پيشتر امت من است در اسلام و بيشتر از آنها است در دانش و دينش از همه درست تر و يقينش برتر و در حلم تواناتر و از همه دست بازتر و دلدارتر است و او است امام و خليفه پس از من .
7- رسول خدا (ص) فرمود:
على در آسمان هفتم چون خورشيد درخشان روز است در زمين و در آسمان دنيا چون ماه تابان شب است در زمين خدا بعلى سهمى از فضيلت داده كه اگر بر اهل زمين پخش شود همه را فرا گيرد و سهمى از فهم داده كه اگر بر اهل زمين پخش شود همه را فرا گيرد نرمش لوط دارد و خلق يحيى و زهد ايوب و در سخاوت بابراهيم ماند، خرمى او چون خرمى سليمان بن داود است و توانائى او چون توان داود نامش بر همه پرده هاى بهشت نگاشته است پروردگارم مرا بوجودش مژده داد اين مژده از آن او بود در نزد من على نزد حق ستوده است و نزد فرشتگان تزكيه شده خاص منست و اعلان من و چراغ منست و بهشت من و يارم پروردگارم مرا بدو مأ نوس كرد و از او در حواستم كه پيش از من جانش نستاند و درخواستم كه پس از من بفيض شهادت جانش را ربايد، من در بهشت در آمدم و ديدم حوريان على بيش از برگ درختانست و كاخهاى على بشماره افراد انسان على از منست و من از على هر كه او را دوست دارد مرا دوست داشته دوستى على نعمت است و پيروى او فضيلتى است كه فرشتگان بدان معتقدند و صالحان جن گرد اويند پس از من كسى بر زمين گام ننهاده جز آنكه على بهتر از او است عزت است و افتخار و دليل راه نه سخت است و نه شتابكار و نه سهل انكار بر تباهى و نه عناد ورز، زمين او را برداشته و گرامى داشته .
پس از من گرامى تر از وى از شكم مادرى بر نيامده و بهر جا فرود آمده است ميمنت داشته ، خدا بروى حكمت فرو فرستاده و فهمش در بر كرده فرشتگان باوى همنشين باشند و آنها را ببيند و اگر پس از من بكسى وحى شدى باو وحى رسيدى خدا به وجود او محفلها را زيور كرده و قشونها را گرامى داشته و بلاد را ارزانى عطا كرده و لشكرها را عزيز ساخته مثلش مثل خانه محترم خداست بديدش روند و بديد كسى نرود و همانند ماه است كه چون برآيد بر هر تاريكى پر تو افكند و چون خورشيد كه چون طلوع كند روشن سازد، خدايش در كتاب خود ستوده و ب آيات خويش مدح نموده و وصف آثارش كرده و در منازلش روان ساخته او تا زنده است گرامى است و در مردن بشهادت سعادتمند است .
مجلس سوم روز جمعه پنج روز از رجب سال 367 مانده
1- انس گويد از پيغمبر (ص) شنيدم ميفرمود:
هر كه يك روز ماه رجب را با عقيده و قصد قربت روزه دارد خدا ميان او و دوزخ هفتاد خندق بسازد كه پهناى هر خندقى بفاصله زمين و تا آسمان باشد.
2- امام هشتم فرمود:
هر كه روز اول رجب روزه دارد باشتياق ثواب خداى عز و جل بهشت برايش واجب گردد و هر كه روز وسط رجب روزه دارد شفاعتش در مانند دو قبيله ربيعه و مضر پذيرفته گردد و هر كه روز آخرش را روزه دارد خداى عز و جل او را از پادشاهان بهشت گرداند و و شفاعتش را در باره پدر و مادر و دختر و برادر و خواهر و عمو و عمه و دائى و خاله و آشنايان و همسايگانش بپذيرد گرچه در ميان آنها مستحقان دوزخ باشند.
3- رسول خدا (ص) فرمود:
دوستى من و دوستى خاندانم در هفت موطن سودمند است كه هراسى عظيم دارند هنگام مرگ و در گور، وقت بر آمدن از قبر و دريافت نامه اعمال و نزد حساب و پاى ميزان و بر صراط.
4- امام پنجم محمد بن على باقر فرمود:
از رسول خدا (ص) پرسيدند از بهترين بندگان خدا، فرمود آنهايند كه چون خوش رفتارى كنند خرم گردند و چون بد كردارى كنند آمرزش جويند و چون عطا در يابند شكر گزارند و چون گرفتار شوند شكيبا باشند و چون خشم گيرند درگذرند.
5- امام ششم از قول پدرش فرمود:
هر مسافرى كه روى اشتياق نماز جمعه بخواند خدا باو اجر صد نماز جمعه مقيم بدهد.
6- ابن عباس گويد رسول خدا (ص) فرمود:
مخالف على بن ابى طالب پس از من كافر است و مشرك بوى (چهار پارى ) مشرك است دوست او مؤمن است و دشمنش منافق و پيروش بحق رسد و محارب او از دين بيرون است و ردكننده باو نابود است .
على نور خداست در بلاد او و حجت او است بر بندگانش على شمشير خداست بر دشمنانش و وارث علم پيغمبران او است على كلمه برتر خداست و كلمه دشمنانش فروتر است على سيد وصيان و وصى سيد پيغمبرانست على امير مؤمنان و جلودار دست و روسفيدان و امام مسلمانانست پذيرفته نيست ايمان جز بولايت و طاعت او.
7- يك روز رسول خدا (ص) بيكى از اصحابش فرمود:
اى بنده خدا دوست در در راه خدا و دشمنى كن در راه خدا مهر ورز در راه خدا و خصومت كن در راه خدا كه بولايت خدا نرسى جز بدان و نيابد مردى مزه ايمان را هر چه هم نماز و روزه اش بسيار باشد تا چنين باشد و بتحقيق گرديده است بيشتر برادرى مردم در اين روزگار شما در راه دنيا است ، بر سر آن با هم دوستى كنند و بر سرا آن باهم دشمنى ورزند و اين نزد خدا براى آنها هيچ فايده ندارد ب آن حضرت گفت چطور بدانم كه در راه خداى عز و جل دوستى و دشمنى كردم دوست خدا كيست تا پا او دوستى كنم و دشمنش كيست تا دشمن او باشم رسول خدا (ص) اشاره بعلى (ع) كرد و فرمود اين مرد را مى بينى ؟ عرضكرد آرى فرمود دوست او دوست خداست او را دوست دار دشمن او دشمن خداست او را دشمن دار، دوستش را دوست دار گرچه كشنده پدرت باشد و دشمنش را دشمن دار گرچه پدر يا فرزندت باشد.
8- امام ششم فرمود:
من ترحم كنم سه كس را و سزاوار ترحمند عزيزى كه پس از عزت خوار شده توانگرى كه محتاج شده عالمى كه خاندان او و نادانها وى را خوار شمارند.
9- رسول خدا (ص) فرمود:
شما فرانگيريد مردم را ببخشش مال خود پس فراگيريد آنها را بخوش ‍ اخلاقى خود .
10- امير المؤمنين على بن ابى طالب فرمود:
كه شنيدم رسول خدا (ص) ميفرمود اى على سوگند بدان كه دانه شكافت و جاندار آفريد براستى تو بهترين خليفه اى بعد از من اى على تو وصى من و امام امت منى هر كه تو را فرمانبرد مرا فرمانبرد و هر كه تو را نافرمانى كرد مرا نافرمانى كرده .
مجلس چهارم روز سه شنبه سلخ رجب 367
1- سلمان فارسى (ره ) گويد:
از رسول خدا (ص) پرسيدم وصى تو از امتت كيست ؟ زيرا پيغمبرى مبعوث نشده جز آنكه از امت خود وصى داشته رسول خدا (ص) فرمود هنوز براى من بيان نشده من تا مدتى كه خدا خواست درنگ كردم و سپس ‍ روزى بمسجد در آمدم رسول خدا (ص) مرا آواز داد و فرمود اى سلمان مرا از وصى خودم كه از امتم باشد پرسيدى بگو وصى موسى از امت وى كى بود؟ گفتم وصيش يوشع بن نون بود پيغمبر تاملى كرد و فرمود ميدانى چرا باو وصيت كرد؟ گفتم خدا و رسولش داناترند، فرمود باو وصيت كرد زيرا پس از وى اعلم امتش بود، وصى من و اعلم امتم پس از من على بن ابى طالب است .
2- ليث بن ابى سليم گويد:
خدمت پيغمبر (ص) رسيدند على و فاطمه و حسن و حسين (ع) همه آنها ميگفتند من محبوبترم نزد رسول خدا (ص) آن حضرت فاطمه را در آغوش ‍ گرفت و على را بدوش و حسن را در سمت راست و حسين را بر سمت چپ خود سپس فرمود شما از من هستيد و من از شما.
3- رسول خدا فرمود:
هر كه وقتى ببستر خواب رود سوره قُلْ هُوَ اللّهُ بخواند خدا گناه پنجاه سالش را بيامرزد.
4- هرون بن حمزه غنوى گويد:
شنيدم امام صادق (ع) ميفرمود خداى تبارك و تعالى چهار هزار فرشته ژوليده و گردآلود بر قبر حسين (ع) گمارده كه تا روز قيامت بر او ميگريند و هر كه آن حضرت را زيارت كند وى را بدرقه كنند تا بمأ من او برسانند و اگر بيمار شود بامداد و شامگاه از او عيادت كنند و اگر بميرد جنازه او را تشييع كنند و تا قيامت براى او آمرزش خواهند.
5- امام صادق (ع) فرمود:
تا آنجا اميدوار بخدا باش كه تو را دلير بر گناه نكند و تا آنجا از خدا بترس كه نوميد از رحمتش نگرداندت .
6- از پيغمبر (ص) نقل شده كه فرمود:
براستى خداى تبارك و تعالى طاعت مرا بر شما فرض كرده و نافرمانى مرا بر شما غدقن كرده و پيروى از امر مرا بر شما واجب ساخته و پس از من بر شما فرض كرده است طاعت على (ع) را چنانچه فرض كرده طاعت مرا و بر شما غدقن كرده نافرمانى على را چنانچه غدقن كرده نافرمانى مرا و او را برادر و وزير و وصى و وارث من نموده او از منست و من از او دوستيش ‍ ايمانست و دشمنيش كفر دوستدارش دوستدار منست و دشمنش دشمن من و او مولا و آقاى هر كس است كه من مولا و آقاى اويم و من مولاى هر زن و مرد مسلمانم و من و او دو پدر اين امت هستيم .
7- على بن سالم از پدرش باز گفته است كه :
من شرفياب حضور حضرت صادق (ع) شدم در رجب كه چند روزى از آن مانده بود چون مرا ديد فرمود اى سالم چيزى از اين ماه را روزه داشتى ؟ عرض كردم نه بخدا يا ابن رسول اللّه فرمود ثوابى كه اندازه اش را جز خدا نداند از دستت رفته اين ماهيست كه خدا او را فضيلت داده و احترامش را عظيم كرده و كرامت خود را براى روزه دارانش بايست نموده است گويد عرضكردم يا ابن رسول اللّه اگر از آنچه مانده چيزى را روزه بدارم بعضى از ثواب روزه داران آن را بدست آرم ؟ فرمود اى سالم هر كه يك روز از آخر اين ماه روزه دارد امان او باشد از سختى جاندادن و امان او است از هراس مردن و عذاب قبر و هر كه دو روز از آخر اين ماه روزه دارد وسيله گذشتن او از صراط باشد و هر كه سه روز از آخر اين ماه روزه دارد از هراسها و سختيهاى روز قيامت برات آزادى از دوزخ باو دهند.
8- رسول خدا بعلى فرمود:
اى على شيعيانت روز قيامت ميايند هر كه بيكى از آنها اهانت كند تو را اهانت كرده و هر كه تو را اهانت كند مرا اهانت كرده و هر كه مرا اهانت كند خدا او را ب آتش دوزخ افكند و جاويدان در آن بماند و چه بد سرانجامى است اى على تو از منى و من از تو روح تو از روح منست و گل تو از گل من و شيعيانت آفريده شدند از فزونى گل ما هر كه دوستشان دارد ما را دوست داشته و هر كه دشمنشان دارد ما را دشمن داشته و هر كه مهر بدانها ورزد با ما مهر ورزيده اى على به راستى هر عيب و گناهى كه در شيعيانت باشد براى آنها آمرزيده شده اى على من شفيع شيعيان توام فردا كه بپايگاه محمود بايستم اى على اين مژده را بدانها بده اى على شيعيان تو شيعيان خدايند و يارانت ياران خدا، اوليائت اولياء خدا حزبت حزب خدا اى على سعادتمند است هر كه دوستت دارد و بدبخت است هر كه دشمنت دارد اى على تو را در بهشت گنجى است و تو بر هر دو طرف تسلط دارى ، حمد خداى جهانيان راست و رحمت بر بهتر خلقش محمد و خاندان پاك و نيك و نجيب و خوش رفتارش .
مجلس پنجم دو شب از شعبان 367 گذشته
1- امام صادق (ع) فرمود:
روزه شعبان ذخيره روز قيامت است بنده اى نيست كه در شعبان روزه فراوان دارد جز اينكه خدا كار زندگيش را اصلاح كند و شر دشمن از او بگرداند كمتر ثواب هر كه يك روز از شعبان روزه دارد اينست كه بهشت بر او واجب شود.
2- على بن فضال از پدرش روايت كرده كه گويد:
شنيدم على بن موسى الرضا (ع) ميفرمود هر كه آمرزش جويد از خداى تبارك و تعالى در شعبان هفتاد بار خدا گناهانش را بيامرزد گرچه به شماره ستارگان باشد.
3- رسول خدا (ص) فرمود:
هر كه خواهد روز قيامت خدا را ملاقات كند با نامه عمل يگانه پرستى و عقيده بنبوت من و هشت در بهشت به رويش باز باشد و باو بگويند اى ولى خدا از هر درى كه خواهى در آى بايد چون بامداد شود بگويد حمد از آن خدا كه بنيروى خود شب را برد و به رحمت خود روز را آورد خلقى تازه خوش آمديد اى دو حافظ زنده دارد خدا بتان اى دو كاتب متوجه راست خود گردد و سپس رو بچپ خود كند و گويد بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ براستى من گواهم كه نيست معبود حقى جز خدا يگانه است شريك ندارد محمد بنده و فرستاده او است و گواهم كه ساعت آيد و و شكى ندارد و خدا زنده كند هر كه در گورها است بر اين عقيده زنده ام و بر آن بميرم و بر آن مبعوث شوم ان شاء اللّه خدايا سلام مرا بمحمد و آلش برسان .