دانش نامه احاديث پزشكى

محمد محمدى رى شهرى
مترجم : دكتر حسين صابرى

- ۲۰ -


1113 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
براى نطفه هاى خود، نيكوترين (زن ها) را برگزينيد؛ چرا كه زنان ، همانندهاى برادران و خواهران خويش را مى زايند(192).(193)
1114 - قصص الانبياء:
به نقل از شهر بن حوشب -: هنگامى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به مدينه در آمد، شمارى از يهوديان نزد او آمدند و گفتند: ما درباره چهار چيز از تو مى پرسيم . اگر درباره آنها به ما آگاهى دادى ، تو را باور داريم و به تو ايمان آوريم ... گفتند: درباره همانندى ، كه چگونه كودك با مادر شباهت مى يابد، در حالى كه نطفه از مرد است ؟
فرمود: ((شما را به خداوند سوگند مى دهم ، آيا (نه اين است كه ) خود مى دانيد نطفه مرد، سفيد و غليظ و نطفه زن ، سرخ و رقيق است . هر يكى از آنها كه بر ديگرى چيرگى يابد، شباهت را از آن خود مى سازد؟)).
گفتند: البته كه چرا.(194)
1115 - امام باقر (عليه السلام ):
مردى از انصار، نزد پيامبر خدا آمد و گفت : اين ، دختر عمو و زن من است و از او جز نيكى سراغ ندارم . اما او برايم فرزندى آورده است بسيار سياه ، با سوراخ ‌هاى بينى گشاد، موهاى مجعد پرگره و بينى پهن و به صورت چسبيده ، به گونه اى كه همانند آن ، نه در دايى هاى خود سراغ دارم ، نه در نياكان خويش .
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) از همسر وى پرسيد: ((تو چه مى گويى ؟)).
گفت : سوگند به آن كه تو را به حق ، به پيامبرى برگزيده است ، از آن روز كه مرا در اختيار گرفته ، هيچ كس را در نظر خود، بر جايگاه او قرار نداده ام (اشاره به اين كه به او خيانت نكرده است ).
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، مدتى سر فرو افكند و سپس ، لختى نگاه خويش را به سوى آسمان برداشت و آن گاه ، بدان مرد رو كرد و فرمود: ((اى مرد! هيچ كس نيست كه ميان او و آدم ، نود و نه رگ - كه همه به نسب او باز مى گرداند - نباشد. آن گاه كه نطفه در رحم جاى مى گيرد، هر يك از آن رگ ها به جنب وجوش در مى آيد و از خداوند مى خواهد كه شباهت را به آن دهد. اين كودك ، از آن رگ هايى برخاسته است كه اجداد تو و اجداد اجدادت ، آنها را درك نكرده اند. فرزند خويش را براى خود بردار)).
پس آن زن گفت : اى پيامبر خدا! گره از كار من گشودى .(195)
1116 - امام عسكرى (عليه السلام ):
- به نقل از پدرانش (عليهم السلام ) -: چون پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به مدينه در آمد، عبدالله بن صوريا را نزد او آوردند. گفت : اى محمد! مرا بياگاهان كه فرزند، از مرد خيزد يا از زن .
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((اما استخوان ها، پى و رگ ها از مرد است و گوشت ، خون و مو از زن )).
گفت : راست گفتى ، اى محمد! سپس افزود: چرا گاه فرزند با عموهايش ‍ همانند مى شود و هيچ شباهتى به دايى ها در او نيست ؟ يا گاه با دايى ها همانند مى شود و هيچ شباهتى به عموها در او نيست ؟
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((هر يك از دو طرف (پدر و مادر) كه آبش بر آب ديگر چيرگى يابد، همانندى از آن وى است )).
گفت : راست گفتى ، اى محمد؛ اما در اين باره مرا بياگاهان كه چه كسى فرزنددار مى شود و چه كسى فرزنددار نمى شود.
فرمود: ((اگر نطفه ، تيره رنگ و سرخ رنگ شود، از شخص فرزندى نزايد و اگر ناب باشد، شخص ، فرزنددار مى شود)).(196)
1117 - امام على (عليه السلام ):
- هنگامى كه از ايشان درباره همانندى فرزند به عموها و دايى هايش ‍ پرسيده شده بود -: اما همانندى فرزند با عموها و دايى هايش ؛ اگر نطفه مرد بر نطفه زن به سوى زهدان پيشى جويد، شباهت فرزند به عموهايش ‍ پديد آيد و از نطفه مرد، استخوان و پى شكل مى گيرد. اما اگر نطفه زن بر نطفه مرد، پيشى گيرد، شباهت فرزند به دايى ها پديد مى آيد و از نطفه زن ، مو، پوست و گوشت ، شكل مى گيرد؛ چرا كه اين نطفه ، زرد و رقيق است .(197)
1118 - مسند ابن حنبل :
- به نقل از ابن عباس -: يهوديان ، رو به پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) كردند و گفتند: ما را آگاه كن كه چگونه فرزند، دختر و چگونه پسر مى شود؟
فرمود: ((دو آب با يكديگر التقا مى يابند. پس اگر آب مرد بر آب زن برترى يابد، نرينه زايد و اگر آب زن بر آب مرد برترى يابد، مادينه زايد)).(198)
1119 - امام صادق (عليه السلام ):
مردى ، زن خويش را نزد عمر آورد و گفت : اين زن من ، سياه است و من نيز سياه هستم ؛ اما اينك او كودكى سفيد، زاده است !
عمر، از كسانى كه آن جا حضور داشتند، پرسيد: چه نظرى داريد؟
گفتند: راءى ما اين است كه زن را سنگسار كنى ؛ جرا كه او خود، سياه است و همسرش نيز سياه است ، اما كودكش سفيد!
در حالى كه آن زن را آماده كرده بودند كه براى سنگسار ببرند، اميرمومنان بدان جا آمد و پرسيد: ((شما دو تن را چه شده است ؟))
آنها با او (از آنچه رخ داده بود) سخن گفتند.
امام (عليه السلام ) از مرد سياه پرسيد: ((آيا زن خود را متهم مى كنى ؟)).
گفت : نه .
پرسيد: ((آيا در حالى كه او حيض بوده با او همبسترى كرده اى ؟)).
گفت : شبى از شب ها او به من اظهار داشته بود كه حيض است ، اما من گمان كرده بودم كه از سرما بيم دارد و از همين رو، با او آميزش كردم .
امام (عليه السلام ) از زن پرسيد: ((آيا در حالى كه حيض بوداى ، به سراغت آمده است ؟)).
گفت : آرى ، از خود او بپرس كه چگونه بر او سخت گرفتم و تن نمى دادم .
امام (عليه السلام ) فرمود: برويد، كه او فرزند شماست و تنها مسئله ، اين است كه خون بر نطفه چيرگى يافته و سفيد شده است ، در حالى كه اگر امكان تحرك يافته بود، سياه مى شد)).
آن كودك ، بعدها كه به نوجوانى رسيد سياه شد.(199)
1120 - امام رضا (عليه السلام ):
پادشاه (وقت ) به دانيال (عليه السلام ) گفت : دوست دارم فرزندى همانند تو داشته باشم .
پرسيد: ((من در دل تو چه جايگاهى دارم ؟)).
گفت : برترين و والاترين جايگاه .
دانيال گفت : ((پس آن گاه كه آميزش كردى ، همه انديشه خود را متوجه من بدار)). پادشاه ، اين كار را كرد و در پى آن داراى فرزندى شد كه همانندترين كسان به دانيال بود.(200)
ر. ك : ص 321 (آنچه پيش از آميزش بايست است / آرامش ).
14/6 - مدت باردارى
قرآن
وحمله ، وفصله ، ثلاثون شهرا؛(201)
دوران باردارى و از شير گرفتن او (نوزاد)، سى ماه است .
حديث
1121 - الكافى :
- به نقل از عبدالرحمان بن سيابه ، از يكى از كسانى كه براى وى حديث كرده -: از امام باقر (عليه السلام ) پرسيدم كه بيشترين زمان ممكن براى ماندن فرزند در شكم مادر، چه اندازه است ؛ چرا كه مردم مى گويند: شايد فرزند، دو سال هم در شكم مادر بماند؟
فرمود: ((دروغ گفته اند. بيشترين زمان ممكن براى بارداى ، نه ماه است و حتى لحظه اى از آن بيشتر نمى شود و اگر دمى بر آن بيفزايد، پيش از آن كه برون آيد، مادر خويش را مى كشد)).(202)
1122 - مناقب آل اءبى طالب :
هيثم در سپاهى (بيرون از وطن ) بود. چون (بازگشت )، شش ماه پس از باز گشت وى ، همسرش فرزندى آورد. او اين فرزند را از زن نپذيرفت . او را نزد عمر آورد و مسئله را براى وى بازگو كرد. وى نيز فرمان سنگسار زن را داد. اما پيش از آن كه زن سنگسار شود، على (عليه السلام ) خود را بدان زن رساند سپس به عمر گفت : لختى درنگ كن ! آن زن راست گفته است . خداوند متعال مى گويد: وحمله ، وفصله ، ثلثون شهرا؛(203) دوران باردارى و از شير گرفتن او (نوزاد) سى ماه است و مى فرمايد: والولدت يرضعن اءولدهن حولين كاملين ؛(204) مادران ، كودكان خود را دو سال تمام ، شير دهند. پس ، باردارى و شيردهى ، سى ماه است )).
عمر در اين هنگام گفت : اگر على نبود، عمر تباه شده بود؛ و آن زن را آزاد كرد و فرزند را هم به پدر، ملحق ساخت .(205)
توضيح :
كمترين زمان باردارى ، چهل روز است ، و اين زمان انعقاد نطفه است و كمترين زمان لازم براى زنده زاده شدن كودك نيز شش ماه است ؛ چه اين كه نطفه ، چهل روز در زهدان مى ماند، سپس چهل روز به لخته اى بدل مى شود، سپس چهل روز پاره گوشتى مى شود، آن گاه در چهل روز، صورتى به خويش مى گيرد و در بيست روز هم روح در آن دميده مى شود. اين ، شش ‍ ماه است و بدين سان ، جدا شدن فرزند (از شير مادر) در 24 ماه صورت مى پذيرد و دوران باردارى به او نيز شش ماه مى شود.
14/7 - سقط كردن جنين
1123 - كتاب من لا يحضره الفقيه :
- به نقل از اسحاق بن عمار -: به امام كاظم (عليه السلام ) گفتم : گاه زن از باردارى مى ترسد و از همين رو، دارويى مى خورد و آنچه را در شكم دارد، مى افكند.
فرمود: ((اين كار را نكند)).
گفتم : آن تنها يك نطفه است !
فرمود: ((نخستين چيزى هم كه آفريده مى شود، همان نطفه است )).(206)
1124 - الكافى :
- به نقل از محمد بن مسلم -: از امام باقر (عليه السلام )، در اين باره پرسيدم كه اگر مرد، زن را كتك بزند و در نتيجه ، زن نطفه را بيندازد؟
فرمود: ((بر او بيست دينار (ديه ) است )).
گفتم : (اگر) او را كتك بزند و در نتيجه ، وى علقه را بيندازد؟
فرمود: ((بر او چهل دينار است )).
گفتم : (اگر) او را كتك بزند و وى نيز در نتيجه ، مضغه را بيندازد؟
فرمود: ((بر او شصت دينار است )).
گفتم : (اگر) او را كتك بزند و وى در نتيجه ، جنين را كه داراى استخوان شده است ، بيندازد؟
فرمود: ((بر او ديه كامل لازم است و اميرمومنان نيز به همين ، حكم فرمود)).
گفتم : ويژگى ساختار نطفه كه بدان از ديگر چيزها باز شناخته مى شود، چيست ؟ فرمود: ((نطفه سفيد است ، به سان خلط غليظ سينه . پس زمانى در رحم مى ماند تا اين زمان به چهل روز برسد. سپس به علقه تبديل مى شود)).
گفتم : ويژگى ساختار علقه كه بدان باز شناخته مى شود، چيست ؟
فرمود: ((لخته ، خونى است همانند آن خون كه در بادكش ابزار حجامت ، لخته شود. پس از بدل شدن از حالت نطفه ، چهل روز در همين حالت مى ماند و سپس به مضغه تبديل مى گردد)).
گفتم : ويژگى مضغه كه بدان بازشناخته مى شود، چيست ؟
فرمود: ((پاره گوشتى است سرخ رنگ ، داراى رگ هايى سبز و درهم تنيده شده ، و سپس به استخوان بدل مى گردد)).
گفتم : ويژگى ساختار او، هنگامى كه به استخوان بدل شود، چيست ؟
فرمود: ((چون استخوان گردد، گوش و چشم برايش شكافته مى شود و اندام هايش ترتيب مى يابد اگر به چنين حالتى رسيده باشد، در آن يك ديه كامل است )).(207)
14/8 - شستن نوزاد
1125 - امام صادق (عليه السلام ):
شستن نوزاد، لازم است .(208)
14/9 - گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد
1126 - امام صادق (عليه السلام ):
- درباره آنچه بايد پس از زاده شدن كودك برايش انجام داد -: به ماما يا يكى از ديگر كسانى كه نزديك كودك است ، بگوييد در گوش راست او ((اقامه )) بگويد تا در نتيجه ، هيچ گاه به ديوانگى و جن زدگى گرفتار نيايد.(209)
1127 - الكافى :
- به نقل از ابو يحيى رازى -: امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((چون كودكتان زاده شود، با او چه مى كنيد؟))
گفتم : نمى دانم چه كنيم .
فرمود: ((به اندازه يك عدس ، گاوشير بردار و آن را در آب حل كن . سپس ، از آن ، دو قطره در سوراخ راست بينى و يك قطره در سوراخ چپ بينى وى بچكان و در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوى . اين كار، پيش از آن كه ناف نوزاد را ببرند، برايش انجام شود؛ چرا كه در اين صورت ، هرگز پريشانى نبيند و به ام صبيان (210) مبتلا نشود.(211)
14/10 - گشودن كام نوزاد
1128 - امام على (عليه السلام ):
كام كودكان خويش را به خرما بگشاييد. پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )، با حسن (عليه السلام ) و حسين (عليه السلام ) چنين كرد.(212)
1129 - الكافى :
- به نقل از امام باقر (عليه السلام ) -: ((با آب فرات ، كام نوزاد گشوده گردد و در گوشش اقامه گفته شود)).
در روايت ديگرى نيز چنين آمده است : ((فرزندانتان را با آب فرات و با تربت حسين (عليه السلام )، كام بگشاييد؛ و اگر در اختيار نباشد، با باران آسمان )).(213)
14/11 - تراشيدن سر نوزاد
1130 - امام صادق (عليه السلام ):
- در پاسخ به پرسشى درباره دليل تراشيدن سر نوزاد -: براى پاك كردن او از موهايى كه در زهدان بر وى روييده است .(214)
14/12 - عقيقه كردن براى نوزاد
1131 - امام صادق (عليه السلام ):
چون كودك زاده شود، براى وى عقيقه كنند، سر او را بتراشند و هم وزن موى او، نقره صدقه دهند و (از عقيقه هم ) پاچه و ران را به ماما بدهند و شمارى از مسلمانان را دعوت كنند. پس ، آنان بخورند و براى نوزاد، دعا كنند. روز هفتم نيز بر كودك ، نام نهاده شود.(215)
14/13 - غذاى تازه زا
1132 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
نزد من براى زن تازه زا، درمانى همانند خرما و براى بيمار، درمانى همانند عسل وجود ندارد.(216)
1133 - امام على (عليه السلام ):
پيامبر خدا فرموده است : ((بايد نخستين چيزى كه زن تازه زا مى خورد، خرما باشد؛ چرا كه خداوند به مريم فرمود: وهزى اليك بجذع النخلة تسقط عليك رطبا جنيا؛(217) تنه درخت را به سوى خود، تكان ده . خرماى تازه اى بر تو فرو ريزد.
گفته شد: اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! اگر وقت خرما نباشد، چه طور؟
فرمود: ((هفت خرما از خرماى مدينه ؛ و اگر اين نباشد، هفت خرما از خرماى شهر خودتان ؛ زيرا خداوند (عزوجل ) مى گويد: "به عزت و جلال و عظمت و جايگاه والايى كه دارم ، سوگند، جز اين نيست كه اگر زن تازه زا در همان روز كه فرزند آورده است ، خرما بخورد و آن فرزند، پسر باشد، پسرى بردبار مى شود و اگر نيز دختر باشد، دخترى بردبار(218) مى شود")).(219)
ر. ك : ص 481 (خواص خرما براى زن باردار و تازه زا).
14/14 - تاكيد بر شير مادر
1134 - امام على (عليه السلام ):
هيچ شيرى براى تغذيه كودك ، پر بركت تر از شير مادر نيست .(220)
14/15 - انتخاب شيرده مناسب
1135 - امام على (عليه السلام ):
بنگريد كه چه كسى فرزندانتان را شير مى دهد؛ چرا كه كودك ، به همين شير، رشد مى كند.(221)
14/16 - كسى كه شايسته انتخاب براى شيردهى است .
1136 - امام باقر (عليه السلام ):
براى فرزند خود، از زنان زيبا، شيردهى بخواه و از زشتان بپرهيز؛ چرا كه شير، گاه سرايت مى كند.(222)
1137 - امام باقر (عليه السلام ):
بر شما باد دايه هاى زيبا و پاكيزه ؛ چرا كه شير، سرايت مى كند.(223)
14/17 - كسانى كه نبايد آنان را به دايگى گرفت
1138 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
زن كودن و نيز زنى را كه چشمش ضعيف است و آب ريزش دارد، به دايگى مگيريد؛ چرا كه شير، سرايت مى كند.(224)
1139 - امام باقر (عليه السلام ):
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((زن كودن را به شير دهى مگيريد؛ چرا كه شير، سرايت مى كند و كودك به همان شير، همانند مى شود))؛ يعنى در بى خردى و كودنى به دايه شباهت مى يابد.(225)
1140 - امام صادق (عليه السلام ):
امير مومنان - درود خداوند بر او باد - مى فرمود: ((زن كودن را به شير دهى مگيريد؛ چرا كه شير بر سرشت ها چيرگى مى يابد)).
پيامبر خدا نيز فرموده است : ((زن كودن را به شيردهى مگيريد؛ چرا كه كودك به همين شير، رشد مى كند)).(226)
1141 - الكافى :
- به نقل از عبيد الله حلبى - : به امام صادق (عليه السلام ) گفتم : زنى از زنا، فرزند آورده است . آيا او را دايه بگيرم ؟
فرمود: ((نه او را دايه بگير و نه دخترش را)).(227)
1142 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
همسر دادن و همسر گرفتن ، از سنت من است . فرزند بجوييد؛ چرا كه من ، فردا به شما بر ديگر امت ها فراوانى مى جويم . درباره فرزندانتان ، از شير زنان بدكاره و ديوانه ، اجتناب كنيد؛ چرا كه شير، سرايت مى كند.(228)
14/18 - آداب شير دهى
1143 - الكافى :
- به نقل از ام اسحاق دختر سليمان -: در حالى كه يكى از دو فرزندم (محمد يا اسحاق ) را شير مى دادم ، امام صادق (عليه السلام ) به من نگريست . سپس فرمود: ((اى مادر اسحاق ! او را از يك پستان شير مده از هر دو پستان شير بده تا يكى خوراك و ديگرى نوشاب باشد)).(229)
14/19 - زمان شيردهى
قرآن
والولدت يرضعن اءولدهن حولين كاملين لمن اءراد اءن يتم الرضاعة وعلى المولود له ، رزقهن وكسوتهن بالمعروف لا تكلف نفس الا وسعها لاتضار ولدة بولدها ولا مولود له ، بولده ى وعلى الوارث مثل ذلك فان اءرادا فصالا عن تراض منهما وتشاور فلا جناح عليهما وان اءردتم اءن تسترضعوا اءولدكم فلا جناح عليكم اذا سلمتم ما ءاءتيتم بالمعروف واتقوا الله واعلموا اءن الله بما تعملون بصير؛(230)
و مادران ، فرزندان خود را دو سال تمام ، شير دهند. (اين ) براى كسى كه بخواهد شيردادن را كامل كند. و بر آن كس كه فرزند براى او متولد شده (پدر)، لازم است خوراك و پوشاك مادر را بپردازد (، حتى اگر طلاق گرفته باشد). هيچ كس جز به اندازه توانش تكليف نمى شود؛ نه مادر به (خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به كودك را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين كار را انجام دهد (هزينه مادر را در دوران شير خوارگى تاءمين نمايد). پس اگر آن دو با رضايت و رايزنى يكديگر خواستند فرزند را از شير بگيرند، بر آنان گناهى نيست . و اگر هم خواستيد براى فرزندانتان دايه بگيريد، گناهى بر شما نيست ، به شرط اين كه حق گذشته مادر را به طور شايسته بپردازيد. از خداوند، پروا كنيد و بدانيد كه خداوند، به آنچه مى كنيد، بيناست .
حديث
1144 - امام صادق (عليه السلام ):
(حداقل ) شيردهى ، 21 ماه است و آنچه از آن كاسته شود، ستمى است بر نوزاد.(231)
1145 - امام صادق (عليه السلام ):
زنى كه باردار باشد و طلاق داده شود، خرجى داده مى شود تا هنگامى كه بار خويش بنهد. او به فرزند خويش و به اين سزامندتر است كه او را به (مزدى همانند) آنچه زنى ديگر مى پذيرد، شير دهد. خداوند مى فرمايد: لاتضار ولدة بولدها ولا مولود له ، بولده ، وعلى الوارث مثل ذلك ؛ نه مادرى به واسطه فرزندش زيان ببيند، و نه پدرى به واسطه فرزند خويش . بر وارث نيز همانند اين است .
(امام (عليه السلام ) افزود:) پيش تر چنين بود كه اگر زنى از خاندان ما، شوهرش مى خواست با او آميزش كند، دست خويش را به سوى شوهر بلند مى كرد و مى گفت : ((اجازه ات نمى دهم ؛ چرا كه مى ترسم بر روى فرزندى كه دارم ، ديگر بار باردار شوم ))؛ و مرد نيز مى گفت : ((با تو آميزش ‍ نمى كنم . مى ترسم باردار شوى و من ، فرزند خويش را بكشم )). خداوند (عزوجل )، از اين كه زن به شوهر خود زيان برساند و از اين كه مرد به زن خويش زيان برساند، نهى فرمود.
اما اين كه فرموده است : ((و على الوارث مثل ذلك ؛ بر وارث نيز همانند اين است )). در اين سخن ، از اين نهى كرده كه در شير دادن كودك ، به او يا به مادرش زيان رسانده شود. زن را اين حق نست كه به سبب شيردهى فرزند، بيشتر از دو سال كامل ، مزد ستاند. و اگر زن و شوهر، هر دو با رضايت ، توافق كنند كه پيش از اين مدت ، كودك را از شير بگيرند، نيكوست .
- و ((فصال )) در اين آيه به معناى از شير گشودن است .(232)
1146 - الكافى :
- به نقل از سعد بن سعد اشعرى -: از امام رضا (عليه السلام ) پرسيدم : كه آيا كودك ، بيش از دو سال هم شير داده مى شود؟
فرمود: ((تنه دو سال )).
گفتم : اگر از دو سال افزون شود، آيا بدان سبب ، بر پدر و مادر او گناهى است ؟
فرمود: ((نه )).(233)
بخش چهارم : تاءثير خوردن و آشاميدن در سلامت و بيمارى
فصل يكم : كم خورى
1/1 - تشويق به كم خورى
1147 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
ساكنان يك خانه ، در اثر كم خوردن غذا، خانه شان نورانى مى گردد.(234)
1148 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
هر كس تسبيح گفتن او و به عظمت ياد كردن او از خداوند، فراوان شود و خوراك و آشاميدن و خفتنش اندك گردد، فرشتگان مشتاق او مى شوند.(235 )
1149 - امام على (عليه السلام ):
- در حكمت هاى منسوب به ايشان -: زندگى را براى خوردن مخواه ؛ بلكه خوردن را براى زندگى بخواه .(236)
1150 - امام على (عليه السلام ):
- در حكمت هاى منسوب به ايشان -: عاقل را بايسته است كه به هنگام شيرينى غذا، تلخى دارورا نيز به ياد داشته باشد.(237)
1/2 - فايده هاى ظاهرى كم خورى
الف - سلامت تن
1151 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
مادر همه داروها، كم خورى است .(238)
1152 - امام على (عليه السلام ):
كم خورى ، مانع بسيارى از بيمارى هاى جسم مى شود.(239)
1153 - امام على (عليه السلام ):
خوراك را كم كن تا ناتن درستى ها را كم كنى .(240)
1154 - امام على (عليه السلام ):
هر كس خوراكش كم باشد، دردهايش نيز كم است .(241)
1155 - امام على (عليه السلام ):
كم خورى ، مايه گرامى داشتن بيشتر خويش است و سلامت را بيشتر استمرار مى بخشد.(242)
1156 - امام على (عليه السلام ):
هر كس در خوردن به كم بسنده كند، سلامتش بيشتر مى شود و انديشه اش ‍ به سامان مى رسد.(243)
1157 - امام على (عليه السلام ):
سلامت تن ، از كمى غذا و كمى آب است .(244)
1158 - امام رضا (عليه السلام ):
اگر مردم در خوردن به كم بسنده مى داشتند، بدن هايشان متعادل بود.(245)
1159 - امام رضا (عليه السلام ):
بدن ، به سان زمين پاك و آماده براى زراعت است كه اگر در آبادانى و آبدهى بدان ، مراقبت شود، به گونه اى كه آب ، نه فراوان تر از نياز بدان برسد تا آن را غرق كنند و نه از اندازه كمتر باشد تا آن را به تشنگى گرفتار سازد، آبادانى اش استمرار مى يابد و خرمى اش فزونى مى گيرد و كشتش بالندگى و بركت مى يابد؛ اما اگر از آن غفلت شود، به تباهى مى گرايد و علف هرز در آن مى رويد.
بدن ، چنين حكايتى دارد و تدبير آن در خوراك و نوشاك ، چنين است . (پس ،) سامان و سلامت مى يابد و عافيت در آن ، ريشه مى گسترد.
بنگر كه ... چه چيز با تو و با معده ات سازگار است و تنت با چه چيز نيرو مى گيرد و بدنت چه خوردنى و نوشيدنى اى را مى گوارد. همان را براى خويش مقرر بدار و خوراك خود گير.(246)
ب - شادابى چهره
1160 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
برادرم عيسى ، از شهرى گذر كرد كه در آن ، مرد و زنى به يكديگر فرياد مى كشيدند. پرسيد: ((شما را چه شده است ؟)).
(مرد) گفت : اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! اين ، زن من است و او را مشكلى نيست . زنى درستكار است ؛ اما دوست دارم از او جدا شوم .
گفت : ((به هر حال ، به من بگو كه او را چه مى شود؟)).
(مرد) گفت : بى آن كه كهن سال باشد، چهره اش بى طراوت است .
گفت : ((اى زن ! آيا دوست دارى ديگر بار، چهره ات پرطراوت شود؟)).