ميزان الحكمه جلد ۵

آيت الله محمد محمدى رى شهرى

- ۴ -


ـ از رسـول خـدا(ص ) سؤال شد : كدام مال بهتر است ؟
فرمود : زراعتى كه صاحبش بكارد و به آن رسيدگى كند و در روز برداشت , حق و حقوق آن را بپردازد ((4)) .

ـ از رسول خدا(ص ) سؤال شد : بعد از گاو كدام ثروت بهتر است ؟
فرمود : آنهايى كه ريشه هايشان در دل خاك استوار است و در خشكسالى نيزميوه مى دهند(درختان خرما).
ـ امـام بـاقـر(ع ) : پـدرم مى فرمود : بهترين كارها كشاورزى است , چيزى را مى كارى و نيكوكارو بـدكار از آن مى خورند نيكوكار مى خورد و برايت از خدا آمرزش مى طلبد و بدكار مى خوردو آنچه خورده او را لعن و نفرين مى كند و چرندگان و پرندگان نيز از آن بهره مند مى شوند.

كشاورزان .

ـ امام صادق (ع ) : كشاورزان گنجهاى مردمند , بذر پاكيزه اى را مى كارندكه خداوند عزوجل خلق كـرده اسـت مـقـام آنـان در روز قـيـامت از همگان بهتر و قرب و منزلتشان از همه بيشتر است و ((مبارك )) خوانده مى شوند.
ـ درباره آيه ((و مؤمنان بايد به خداتوكل كنند)) , فرمود : منظور از مؤمنان , كشاورزان است .

ـ امام باقر(ع ) : امير المؤمنين (ع )مى فرمود : هر كه با وجود داشتن آب و خاك نيازمند باشد , خدا (از رحمت خود) دورش گرداند.
ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : هركه درختى بنشاند وآن درخت به بار نشيند , خداوند به اندازه اى كه آن درخت ميوه دهد او را پاداش عطا فرمايد.
ـ هـر مـسـلـمـانى درختى بنشاند , ياكشته اى بكارد و انسانى يا پرنده اى يا حيوانى از محصول آن بخورد , براى وى صدقه محسوب شود.

پيامبران و كشاورزى .

ـ امـام صـادق (ع ) : خـداوند روزى پيامبران خود را در كشاورزى و دامدارى قرار داد , تابارشهاى آسمان را ناخوش ندارند.
ـ خداوند عزوجل كشت و زرع را براى پيامبران خود برگزيد تا بارش آسمان را ناخوش ندارند.
ـ درمـيـان كـارهـا هـيـچ كـارى نـزد خـدا مـحـبـوبـتـر از كـشـاورزى نـيـست و خداوند هيچ پيامبرى برنيانگيخت مگر آن كه كشاورز بود به استثناى ادريس (ع ) كه خياط بود.
ـ يـزيـد بـن هـارون واسـطـى از امام صادق (ع ) درباره برزگران پرسيد , آن حضرت فرمود : آنان كشتگران گنجهاى خدا در زمين اويند در ميان كارها هيچ كارى نزد خداوند محبوتر از كشاورزى نيست و خدا هيچ پيامبرى نفرستاد مگر آن كه كشاورز بود بجز ادريس (ع ) كه خياط بود.
زكات .

زكات .

قرآن .

((از اموال آنان صدقه (زكات ) بگير تا بدين وسيله آنان را پاك كنى و بر آنان درود فرست كه درود تو ايشان را آرامش مى بخشد و خداوند شنوا و داناست )).
ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : زكات پل اسلام است كسى كه آن را بپردازد از پل بگذرد و هركه نپردازداز عبور او جلوگيرى شود زكات خشم پروردگار را فرو مى نشاند.
ـ امام صادق (ع ) : خداوند , نامش بلند باد , چيزى سخت تر از زكات بر اين امت واجب نكردو عموم آنان جز در اين مورد هلاك نشوند.

پيوستگى زكات و نماز.

قرآن .

((و نـمـاز را بر پاى داريد و زكات بدهيد و هر خيرى كه براى خودتان فرا پيش فرستيد , آن را نزد خدا مى يابيد خداوند به هر كارى كه مى كنيد بيناست )).
ـ امام رضا(ع ) : خداى عزوجل به سه چيز فرمان داد كه هريك با چيزى ديگر قرين وپيوسته است : به نماز و زكات (در كنار هم ) فرمان داد پس كسى كه نماز بخواند و زكات ندهد ,نمازش پذيرفته نشود.
ـ امام صادق (ع ) : كسى كه زكات ندهد نمازش بى حاصل است و كسى كه ورع نداشته باشدزكاتش پذيرفته نيست .

ـ هـنگامى كه آيه زكات , ((از اموال آنان صدقه بگير )) , در ماه رمضان نازل شد , رسول خدا(ص ) بـه جارچى خود دستور داد در ميان مردم جار زند كه خداى تبارك و تعالى همچنان كه نماز را بر شما واجب كرد زكات را نيز بر شما واجب ساخت آن حضرت تا رمضان سال بعدبه اموال آنان كارى نـداشت چون رمضان سال بعد را مسلمانان روزه گرفتند و عيد فطر فرا رسيدرسول خدا(ص ) به جـارچـى خـود فرمود تا در ميان مسلمانان جار زند كه اى مسلمانان زكات اموال خود را بدهيد تا نمازتان پذيرفته شود.

حكمت زكات .

ـ امام رضا(ع ) : سبب (وضع ) زكات آن است كه هزينه تهيدستان تامين و داراييهاى توانگران حفظ شـود , زيرا خداى عزوجل تندرستان را مكلف كرد كه به امور افراد بيمار و ازكار افتاده رسيدگى كـنـنـد , چـنـان كـه فـرمود : ((هر آينه شما در داراييها و جانهايتان آزمايش مى شويد)) آزمودن درامـوالـتـان هـمـان پـرداخت زكات است وآزمودن در جانها واداشتن نفسها به صبر علاوه بر اين , باپرداخت زكات از نعمتهاى خداى عزوجل شكر گزارى مى شود و به افزايش داراييها اميدمى رود و نـاتـوانان مشمول رافت و مهربانى قرار مى گيرند و به بينوايان مهرورزيده مى شودوتوانگران به امـر هـمـدردى و تـقـويت تهيدستان و كمك به امور دينى آنان تشويق مى شوندزكات اندرزى به توانگران و عبرتى براى آنان است تا با آن به فقيران آخرت پى برند.
ـ امـام صـادق (ع ) : خداوند عزوجل در داراييهاى توانگران به اندازه اى كه نياز تهيدستان راتامين كـنـد حـقـى فـرض كرد اگر خداوند مى دانست كه آنچه براى تهيدستان مقرر داشته كفايتشان نمى كند حق بيشترى واجب مى كرد بنابر اين , تهيدستى فقيران نه به سبب (كم بودن ) اين فريضه (زكات ) بلكه از آن روست كه توانگران حقوق آنان را نمى پردازند.
ـ خـداى تـعـالى همه مردمان را بيافريدو از خرد و كلان و توانگر و تهيدست آنان آگاه است او در مـيـان هـر هـزار انسان بيست و پنج مستمند قرار داد بنابراين , اگر مى دانست كه زكات آن عده زنـدگـى ايـن عده را تامين نمى كند برمقدار زكات آنان مى افزود , چرا كه او آفريننده آنهاست و نسبت به مردم از خود آنان آگاهتراست .

ـ امام على (ع ) : خداوند در اموال توانگران به اندازه اى كه تهيدستانشان را تامين كند حقوق فرض كرد , بنابراين , اگر تهيدست نابود شود يا در راه تامين معاش خود جان بكند يا برهنه بماند علتش آن اسـت كـه تـوانگر از پرداخت حق او دريغ كرده است خداوند عزوجل در روزقيامت توانگران را براى اين كار مؤاخذه مى كند و آنان را عذابى دردناك مى چشاند.
ـ امام كاظم (ع ) : زكات براى تامين قوت تهيدستان و افزايش داراييهاى توانگران وضع شده است .

ـ امـام صـادق (ع ) : زكـات به منظور آزمودن توانگران و كمك به مستمندان وضع شده است اگر مـردم زكـات اموال خود را مى پرداختند , هيچ مسلمانى نيازمند نمى ماند و به سبب آنچه خداوند عـزوجـل براى او واجب كرده است بى نياز مى شد مردم , فقير و نيازمند و گرسنه وبرهنه نشدند مگر به سبب گناهان ثروتمندان .

نقش زكات در رشد داراييه.

ـ پيامبر خدا(ص ) : هر گاه خواستى كه خداوند دارايى تو را زياد كند , زكات آن را بپرداز.
ـ امام باقر(ع ) : زكات دادن , روزى را زياد مى كند.
ـ امام على (ع ) : و زكات را واجب كرد , تا سبب روزى باشد.
ـ امام حسن (ع ) : زكات , هرگز چيزى را از ثروت كم نمى كند.
ـ امام صادق (ع ) : اى مفضل ! به دوستانت بگو كه زكات را به اهلش بدهند و من (جبران )آنچه را از دست داده اند ضمانت مى كنم .

ـ امام كاظم (ع ) : خداى عزوجل زكات را به منظور تامين قوت تهيدستان و افزايش داراييهاى شما وضع كرده است .

ـ امـام بـاقـر(ع ) , دربـاره آيه ((و اما كسى كه عطا كند و تقوا داشته باشد و (كلمه ) نكو را تصديق كـند)) , فرمود : خداوند در قبال يك عطاده تا صد هزار و بيشتر پاداش مى دهد ((براى آسودگى آماده اش خواهيم كرد)) : هر خيرى كه بخواهد خداوند آن را برايش فراهم مى آورد.

حفظ كردن داراييها با زكات .

ـ امـام صادق (ع ) : هيچ مالى در خشكى و دريا از بين نرفت مگر به سبب فرو گذاردن زكات پس , اموال خود را با زكات حفظ كنيد.
ـ امـام باقر(ع ) : زكات هرگز از ثروت نكاهد و هرمالى كه زكاتش پرداخته شود , در خشكى يا دريا از بين نرود.
ـ در كتاب رسول خدا(ص ) ديديم كه هرگاه مردم از دادن زكات خوددارى كنند ,زمين بركتهاى خود را , از هر نوع زراعت و ميوه ها و كانيها دريغ دارد.
ـ امام رضا(ع ) : هرگاه زكات پرداخته نشود , چارپايان دچار مرگ و مير شوند.
ـ امام على (ع ) : داراييهايى خود را با (دادن ) زكات حفظ كنيد.

كسى كه زكات نمى دهد.

ـ امام صادق (ع ) : كسى كه زكات نپردازد , هنگام فرارسيدن مرگ خواهان بازگشت (به زندگى ) مى شود و اين است (منظور)سخن خداى عزوجل كه : ((چون يكى از آنان را مرگ فرا رسد , گويد : پروردگارا! مرا برگردانيدباشد كه براى جبران آنچه فرو گذاشتم كارى نيك انجام دهم )).
ـ هر گاه قائم ظهور كند كسى را كه زكات ندهد دستگير كند و گردن زند.
ـ دزدادن سـه گـروهـند : كسى كه زكات ندهد و كسى كه كابين زنان را بر خود حلال شمارد و نيزكسى كه وام ستاند و قصد نپرداختن آن را داشته باشد.

كافر بودن كسى كه زكات ندهد.

قرآن .

((كسانى كه زكات نمى دهند و هم انان به آخرت كافرند)).
ـ از پيامبر خدا(ص ) درباره آيه ((و واى بر مشركان آنان كه زكات نمى پردازند )) سؤال شد, حضرت فـرمـود : خـداونـد مشركان را مورد عتاب قرار نمى دهد مگر نشنيده اى اين سخن اورا : ((واى بر نمازگزاران آنان كه در نماز خود غافلند , آنان كه خود نمايى مى كنند و ماعون رانمى پردازند))؟
بـدانـيد كه ماعون همان زكات است سپس فرمود : سوگند به آن كه جان محمد دردست اوست , هيچ كس در چيزى از زكات مال خود به خدا خيانت نكرد, مگر آن كه مشرك به خداست .

ـ اى على ! از ميان اين امت ده كس به خداى بزرگ كافر باشند و كسى كه زكات ندهد.
ـ هركه قيراطى از زكات مال خود را نپردازد , نه مؤمن است و نه مسلمان و نه او را حرمتى است .

ـ امام صادق (ع ) : هركه قيراطى از زكات را نپردازد , گو بميرد خواهد يهودى و يا نصرانى .

كيفر كسى كه زكات نپردازد.

ـ امام باقر(ع ) : كسى كه زكات نپردازدخداوند در روز قيامت دارايى او را به صورت افعى آتشين و دو كـوهـانـه اى در مـى آورد و او رادر چـنبر آن در مى آورد و سپس به آن مار گفته مى شود : به دورش حـلـقه بزن همچنان كه او دردنيا به تو چسبيده بود اين است كه سخن خداوند : ((بزودى آنچه را كه در بخشيدنش بخل مى ورزيدند , چون طوقى به گردنشان خواهند آويخت )).
ـ پيامبر خدا(ص ) : كسى كه زكات نپردازد , امعا و احشايش در آتش كشيده مى شود ودارايى او به صورت افعى اقرع ((5)) دو نيشه يا داراى دو خال سياه بر بالاى چشمانش , در مى آيد وآن كس از او مى گريزد و افعى دنبالش مى دود تا آن كه وى را مانند ترب خرد مى كند و مى گويد: من همان ثروتى هستم كه به آن بخل مى ورزيدى .

ـ امـام بـاقر(ع ) : خداوند عزوجل در روز قيامت گروهى را از گورهايشان بر مى انگيزد , درحالى كـه دسـتـهـاى آنان به گردنشان بسته شده است به طورى كه نمى توانند با آنها به اندازه يك سر انگشت چيزى بردارند همراه ايشان فرشتگانى است كه بشدت آنها را توبيخ مى كنند ومى گويند : ايـنـان كـسـانـى هـستند كه از پرداخت اندك مالى از مال و دارايى فراوان خود دريغ ‌كردند اينان كـسـانى هستند كه خداوند عزوجل به آنها عطا كرد ولى آنان حق خداى عزوجل دراموال خود را ندادند.

پرداخت زكات با رضايت خاطر.

ـ امـام على (ع ) : همانا زكات به همراه نمازبراى نزديكى مسلمانان به خداوند قرار داده شده است بـنـابـراين , كسى كه با رضايت خاطرزكات را بپردازد كفاره گناهان او و مايه نگهداريش از آتش باشد پس , نبايدكسى دل در پى زكاتى كه مى پردازد داشته باشدو مرتبا افسوس خورد , زيرا كسى كه آن را ازروى بى ميلى بپردازد و با اين حال , در قبال آن , به بهتر از آن (يعنى بهشت ) چشم اميد بندد به سنت (پيامبر) نادان است و در پاداش مغبون , كارش بيهوده و پشيمانى اش طولانى باشد.

حق معلوم غير از زكات است .

قرآن .

((و آنان كه در اموالشان حقى است معين , براى گدا ومحروم )).
ـ امـام صادق (ع ) : لكن خداوند عزوجل درداراييهاى توانگران به جز زكات , حقوقى ديگر واجب و مقرر كرده و فرموده است : ((وآنان كه در اموالشان حقى است معين )) بنابراين , حق معلوم و معين كـه جـز زكـات مـى باشد , چيزى است كه هركس وظيفه خود مى داند از مالش بپردازد او بايد به اندازه توان و وسعت مالى كه دارد آن مقدار را برخودواجب شماردو بسته به ميل خودش هر روز يا هر جمعه يا هرماه بپردازد.
ـ مـردى خـدمت امام صادق (ع ) آمد وعرض كرد : يا ابا عبداللّه ! تا زمانى كه وضع ماليم خوب شود مـبـلغى به من قرض بدهيد حضرت فرمود : يعنى تا زمانى كه محصولت را برداشت كنى ؟
آن مرد عـرض كرد : نه به خدا قسم (من محصولى ندارم ) فرمود : تا مال التجاره ات برگردد؟
عرض كرد : نـه به خدا قسم ( من مال التجاره ندارم ) فرمود : تا ملكى از تو فروخته شود؟
عرض كرد : نه به خدا قسم (من ملكى ندارم ) امام صادق (ع ) فرمود : پس تو از كسانى هستى كه خداوند در اموال ما براى آنـان حقى مقرر كرده است آن گاه فرمود تا هميانى درهم بياورندحضرت دست در هميان برد و مـشـتـى برداشت و به او داد و فرمود : از خدا بترس و در خرج كردن افراط و تفريط مكن بلكه حد وسط را نگه دار.

مستحقان زكات .

قرآن .

((جز اين نيست كه صدقات (زكات ) براى فقيران است ومسكينان و تحصيلداران آن و نيز براى به دست آوردن دل مخالفان و آزاد كردن بندگان و قرضداران و انفاق در راه خدا ومسافران نيازمند و آن فريضه اى است از جانب خدا و خدا دانا و حكيم است )).
ـ امـام صـادق (ع ) ـ درباره آيه ((جز اين نيست كه صدقات براى فقيران است و )) : فقير كسى است كـه دست گدايى به سوى مردم درازنمى كند و مسكين وضعش از فقير بدتر است وبائس از همه آنان بينواتر است .

ـ امـام على (ع ) , در توضيح عوامل فراهم آورنده معيشت مردم , مى فرمايد : صدقات (زكات )براى كـسـانى است كه نه در كارهاى دولتى دستى دارند , نه از ساخت و ساز سهمى , نه براى تجارت و كـسـب و كـار سـرمـايه اى و نه در كار مزدورى آگاهى و توانايى لذا خداوند در اموال توانگران به انـدازه اى كـه قـوت آنـان را تـامين و گرفتاريشان را برطرف كند , حقى فرض كرده است خداى سـبحان كسانى را كه اين صدقات (زكات ) به آنها تعلق مى گيرد بر شمرده وفرموده است : ((جز اين نيست كه صدقات )).

زكات ظاهرى و باطنى .

ـ امـام صـادق (ع ) , در پاسخ به مردى كه پرسيد : زكات واجب مال چقدر است ؟
فرمود :مقصودت زكات ظاهرى است يا باطنى ؟
عرض كرد : هر دو فرمود : زكات ظاهرى در هر هزاردرهم بيست و پـنج درهم واجب است و زكات باطنى اين است كه وقتى برادرت به چيزى نيازمندتراز تو بود او را بر خود ترجيح دهى .

هر چيزى زكاتى دارد.

ـ امام على (ع ) : زكات قدرت , انصاف داشتن است .

ـ زكات زيبايى , پاكدامنى است .

ـ زكات پيروزى , نيكى كردن است .

ـ گذشت , زكات پيروزى است .

ـ زكات توانگرى نيكى كردن به همسايگان و صله ارحام است .

ـ زكات تندرستى , كوشيدن در طاعت خداست .

ـ زكات شجاعت , جهاد در راه خداست .

ـ زكات نعمتها , انجام كارهاى خيراست .

ـ زكات دانش گذاشتن آن در اختياركسى است كه سزاوار آن است و به رنج افكندن نفس در راه عمل به آن .

ـ امام صادق (ع ) : هر چيزى زكاتى داردو زكات دانش اين است كه آن را به اهلش بياموزى .

ـ امام على (ع ) : هر چيزى را زكاتى است و زكات خرد تحمل مردمان نادان است .

ـ خداوندهمچنان كه زكات دارايى هايتان را بر شما واجب كرد , زكات جاه و مقام را نيز بر شما واجب فرمود.
ـ امام صادق (ع ) : نيكى كردن زكات نعمتهاست و وساطت كردن زكات مقام و موقعيت وبيماريها زكـات بـدنـها و گذشت زكات پيروزى و هر چيزى كه زكاتش را بدهى , از خطر نابودى در امان است .

ـ بـر هـر جـزئى از اجـزاى بدن تو و بلكه بر هر تار مويى و حتى بر هر نيم نگاهى زكاتى است واجب براى خداى عزوجل زكات چشم نگاه عبرت آميز و فروهشتن آن از شهوات و امثال آن است و زكات گوش شنيدن دانش و حكمت و قرآن است .

زكات بدن .

ـ امام على (ع ) : بر تو باد به روزه گرفتن ,كه آن زكات بدن است .

ـ امام باقر(ع ) : روزى پيامبر(ص ) به اصحاب خود فرمود : ملعون است هر مالى كه زكاتش پرداخته نـشـود , ملعون است هر بدنى كه در هر چهل روز يك بار زكاتش داده نشود عرض شد : اى رسول خـدا! زكـات مـال را كـه مـى دانيم اما زكات بدن چيست ؟
فرمود : اين است كه به گزندى مبتلا گردد.
امـام فـرمـود : از شـنـيـدن ايـن سـخن چهره مردم دگرگون شد وقتى پيامبر ديد رنگ چهره آنـان تـغـيـيـر كـرد فـرمود : آيا مى دانيد مقصود من از اين سخن چيست ؟
عرض كردند : نه , اى رسـول خدا فرمود : آرى , آدمى خراش بر مى دارد , زمين مى خورد , پايش مى لغزد , بيمار مى شود ,خـارى در پـايـش مـى خـلـد و امـثـال ايـنـهـا ((تـا آن كـه در آخـر حديثش فرمود : و چشمش بى اختيارمى پرد)).
ـ امام صادق (ع ) : بيماريها , زكات بدنهاست .

ـ امام على (ع ) : زكات بدن , جهاد و روزه است .

زكات فطره .

ـ امـام صادق (ع ) : از شرايط درستى روزه , دادن زكات ـ يعنى فطره ـ است , همچنان كه تماميت نـمـاز بـه درود فـرستادن بر پيامبر(ص ) مى باشد , چه اگر كسى روزه بگيرد و زكات فطره عمدا ندهد از روزه بى بهره است .

ـ امـام عـلـى (ع ) : هر كه زكات فطره را بدهد , خداوند به سبب آن زكاتى را كه از مالش كم شده است جبران كند.
تزكيه .

تزكيه .

قرآن :.
((همچنان كه براى شما رسولى از خودتان فرستاديم تا آيات ما را براى شما بخواند و تزكيه تان كند و كتاب و حكمت را به شما تعليم دهد و آنچه را كه نمى دانستيد به شمابياموزد)).
((اوسـت خـدايـى كه در ميان تعليم ناديدگان پيامبرى از خودشان فرستاد تا آياتش را براى آنان بـخـوانـد و تـزكـيـه شـان كند و كتاب و حكمت را به ايشان بياموزد , هر چند پيشتر در گمراهى آشكارى بودند)).
((رستگار شده كسى كه آن (نفس ) را پاك و تزكيه كرد)).
((بگو : آيا تو را رغبتى هست كه تزكيه شوى )).
((هـيـچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نكشد و اگر گرانبارى كسى را به حمل كردن بار خود فـرا خواند , هر چندخويشاوند او باشد , از حمل آن سر باز زند تو فقط كسانى را بيم مى دهى كه از پروردگارشان , در نهان , بيمناكند و نمازمى گزارند و هر كه تزكيه شود به سود خود تزكيه شده است و بازگشت به سوى خداست .

((رستگار شد , كسى كه تزكيه گشت )).
ـ پيامبر خدا(ص ) هرگاه اين آيه را ((رستگار شد , كسى كه نفس را تزكيه كرد)) مى خواند ,درنگ مى كرد و سپس مى گفت : خدايا! نفس مرا تقوا عطا فرما كه تو سرپرست و مولاى آنى ,آن را پاك و تزكيه فرما كه براى تزكيه آن تو بهترينى .

ـ با تزكيه نفس است كه زلالى و صفا(ى نفس ) به دست مى آيد.
ـ دربـاره آيـه ((رسـتـگـار شـد كـسـى كـه تـزكـيه گشت )) , فرمود : منظور كسى است كه به يگانگى خداوند گواهى دهد و به او شرك نورزد و شهادت دهد كه من رسول خدا هستم .

ـ ابو سعيد خدرى : رسول خدا(ص ) در روز [ عيد ] فطر آيه ((رستگار شد كسى كه تزكيه گشت و نـام پروردگارش را برد و سپس نمازگذارد)) را مى خواند و سپس پيش از آن كه به مصلى رود , زكات فطره را تقسيم مى كرد.

موانع تزكيه .

قرآن .

((كـسانى كه عهد خدا و سوگندهاى خود را به بهايى اندك مى فروشند , در آخرت نصيبى ندارند وخـدا در قـيـامـت بـا آنان سخن نمى گويد و به ايشان نمى نگرد و آنان را پاك و تزكيه نمى كند و برايشان عذابى درد آور است )).
ـ پيامبر خدا(ص ) : سه نفرند كه خداوند در روز قيامت با آنان سخن نمى گويد و نگاهشان نمى كند و آنـان را پـاك و تـزكـيـه نمى نمايد و عذابى دردآور دارند : پيرمرد زناكار , پادشاه ستمكار و فقير متكبر.
ـ امـام صـادق (ع ) : سـه كـس انـد كـه خـداونـد در روز رسـتـاخـيـز بـا آنان سخن نمى گويد و نگاهشان نمى كند و پاكشان نمى كند و آنان را عذابى دردناك است : كسى كه موهاى سپيد خود را بكند ,كسى كه خودارضايى كند و كسى كه لواط دهد.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : سـه گـروهـنـد كـه خـداونـد در روز قيامت با آنان سخن نمى گويد و پـاكـشـان نـمى كند و برايشان عذابى دردناك است : مردى كه با پيشوايى بيعت كند و بيعتش جز براى دنيانباشد , به طورى كه اگر او را چيزى از دنيا بدهد بر بيعت خود وفادار ماند و اگر ندهد وفـادارنـمـانـد ومردى كه بعد از عصر كالايى را بفروشد و قسم بخورد كه آن را به فلان و بهمان مبلغ ‌خريده است و خريدار هم قبول كند و كالا را بگيرد , در حالى كه فروشنده دروغ گفته باشد ومـردى كـه در صـحـرا (چـاه ) آبـى داشـتـه باشد و اجازه ندهد مسافران و رهگذران از مازاد آن آب استفاده كنند.
ـ امام صادق (ع ) : سه نفرند كه خداوند در روز قيامت با آنان سخن نمى گويد و پاكشان نمى سازد و برايشان عذابى دردآور است : پيرمرد زناكار , مرد بى غيرت و زنى كه به شوهرش خيانت كند.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : سـه كـس انـد كـه خـداونـد در روز قـيـامـت با آنان سخن نمى گويد و نـگاهشان نمى كند و عذابى دردناك دارند : عالمى كه علم خود را وسيله كسب ريزه هاى دنيا قرار دهد وكسى كه , به وسيله شبهات , حرامها را حلال كند و كسى كه با زن همسايه خود زنا كند.
ـ سه نفرند كه خداوند در روز رستاخيز به آنها نمى نگرد و پاكشان نمى كند و عذابى دردآور دارند : كـسى كه از روى تكبر دامن كشان راه رود و كسى كه از كالاى خود به دروغ تبليغ و تعريف كند و كسى كه در روى تو اظهاردوستى نمايد و پشت سرت دلش آكنده از مكر باشد.

زمان .

شناخت زمان .

ـ امام صادق (ع ) : كسى كه زمان خود را بشناسد , آماج اشتباهات قرار نگيرد.
ـ امام على (ع ) : براى آگاهى انسان همين بس كه زمان خود را بشناسد.
ـ آگاهترين مردمان به روزگار , كسى است كه از حوادث آن تعجب نكند.

آن كه به زمانه اعتماد كند.

ـ امام على (ع ) : كسى كه به زمانه اعتمادكند , زمين خورد.
ـ هر كه زمانه را امين داند (و به آن اعتماد ورزد) زمانه به او خيانت كند و هركه آن را بزرگ شمارد , همو خوارش كند.
ـ هركه زمانه را امين داند همو به وى خيانت كند و هركه بر او بزرگى كند , خوار و حقيرش سازد و هـركـه بـر وى خـشم گيرد , اونيز وى را به خشم آورد و هركه بدو پناه برد , او تسليمش كند , چنين نيست كه هر تيراندازى به هدف زند, و چون حكومت تغيير كند زمانه تغيير كند.
ـ زمانه به صاحب خود خيانت مى كند واز كسى كه او را ملامت كند رضايت نطلبد.
ـ هركه با زمانه سرگرم شود , او نيزوى را مشغول سازد.

هركه با زمانه بستيزد.

ـ امام على (ع ) : هركه از زمانه عيب گيرد , عيبجويى او به درازا كشد.
ـ هركه با زمانه بستيزد , زمانه او رابه خاك مذلت افكند و هركه تسليم آن شود, در امان نباشد.
ـ هركه با روزگار بستيزد , هلاك شودو هركه آن را سرزنش كند , (خود) در خشم شود.

عيب زمانه .

ـ ريان بن صلت : حضرت رضا(ع ) اين ابيات را از عبدالمطلب براى ما خواند:.
تمام مردم از زمانه ايراد مى گيرند.
حال اين كه زمانه را عيبى جز ما نيست .

ما از زمانه خود ايراد مى گيريم .

حال اين كه عيب در خود ماست .

واگر زمانه زبان داشت ما را هجو مى كرد.
گرگ گوشت گرگ را نمى خورد.
ولى ما آشكارا يكديگر را مى خوريم .

فريبكارانه پوستهاى جالب بر تن مى كنيم .

و واى بر غريبى كه نزد ما آيد.

زن.

نهى از زن.

قرآن .

((و به زنا نزديك مشويد كه آن فحشاست و بد راهى است )).
ـ امـام بـاقـر(ع ) , درباره آيه ((و به زنانزديك مشويد كه آن فحشاست )) , فرمود : يعنى معصيت و ((نـفـرت انـگيز)) است , زيرا خداوندزنا را دشمن مى دارد و ازآن نفرت دارد فرمود : ((و بد راهى است )) عذاب زنا كار از همه گنهكاران سخت تر است و زنا از بزرگترين گناهان كبيره است .

ـ پيامبر خدا(ص ) : هيچ كار (گناه ) فرزندآدم نزد خداى تبارك و تعالى سنگين تر از اين نباشد كه كـسـى پيامبرى يا امامى را بكشد , يا كعبه را كه خداى عزوجل قبله بندگان خود قرار داده است ويران كند , يا به حرام با زنى نزديكى كند.
ـ امام صادق (ع ) : سخت ترين عذاب را در روز قيامت آن مردى دارد كه نطفه خود را دررحمى كه بر وى حرام است جاى دهد.
ـ امام على (ع ) : غيرتمند , هرگز زنا نمى كند.

بزرگترين زن.

ـ پـيامبر خدا(ص ) : زن شوهر دارى كه مردبيگانه اى چشمش را پر كرده باشد , مورد خشم شديد خـداى عـزوجـل است , زيرا كه اگر چنين باشد خداوند همه اعمال او را باطل گرداند و اگر به شوهر خود خيانت ورزد , بر خداست كه اورابعد از عذاب دادن در قبر به آتش دوزخ بسوزاند.
ـ شـبى كه به معراج برده شدم بر زنانى عبور كردم كه به پستانهاى خود آويزان بودند پرسيدم : اى جـبـرئيـل ! اينها كسيتند؟
گفت : اينها زنانى هستند كه فرزندان غير شوهران خود را وارث اموال آنان مى كنند.
ـ امام صادق (ع ) : سه كس اند كه خداى متعال با آنان سخن نمى گويد و پاكشان نمى كند و آنان را عذابى دردناك است يكى از آن سه نفر زنى است كه به شوهر خود خيانت كند.
ـ امـام عـلـى (ع ) : آيـا شـما را از بزرگترين زنا خبر ندهم ؟
زنى كه به شوهر خود خيانت كند و از بـيـگـانـه فرزندى بياورد و او را به شوهرخود بچسباند خداوند در روز قيامت با چنين زنى سخن نمى گويد و به او نمى نگرد و پاكش نمى كند و وى را عذابى دردناك باشد.
ـ پـيامبر خدا(ص ) : هركه با زن شوهردارى زنا كند , رودخانه اى از چركابه به طول پانصد سال راه از شـرمـگاه آن دو جارى شود به طورى كه دوزخيان از بوى گند آنها متاذى باشند و عذابشان از همه دوزخيان سخت تر باشد.

حكمت تحريم زن.

ـ امـام رضا(ع ) : زنا به علت مفاسدى كه در بردارد مانند قتل نفس , از بين رفتن و مخدوش شدن اصل و نسب , ترك تربيت كودكان ,تباه شدن موضوع ارث و ميراث و امثال اين مفاسد , حرام شده است .

ـ امـام صـادق (ع ) , در پاسخ به سؤال زنديق : چرا زنا حرام شده است ؟
فرمود : چون مايه فسادو از بين رفتن ارث و ميراث و انقطاع نسل است در زنا زن نمى داند كه از چه كسى حامله شده وفرزند نمى داند پدرش كيست , نه صله ارحام به جا آورده مى شود و نه خويشاونديها معلوم است .

ـ امام على (ع ) : خداوند واجب فرمود و ترك زنا را براى حفظ اصل و نسب و ترك لواط را براى زياد شدن نسل .

پيامدهاى زن.

ـ پـيامبر خدا(ص ) : اى على ! زنا شش پيامد دارد : سه پيامد در دنيا و سه ديگر در آخرت پيامدهاى دنيايش اين است كه آبرو را مى برد , مرگ را شتاب مى بخشد و روزى را مى برد وپيامدهاى آخرتش عبارت است از حسابرسى سخت و دقيق , خشم خداى رحمان و جاودانگى در آتش .

ـ امام صادق (ع ) : (از جمله ) گناهانى كه جلو روزى را مى گيرد زناست .

ـ امام على (ع ) : زنا , فقر به بار مى آورد.
ـ پيامبر خدا(ص ) : چهار چيز است كه اگر يكى از آنها به هر خانه اى وارد شود آن را ويران مى كند و از بركت آباد نمى شود : خيانت , دزدى , شرابخوارى و زن.

شيوع زن.

ـ امـام باقر(ع ) : در كتاب رسول خدا(ص ) يافتيم كه : چون بعد از من زنا آشكار گردد ,مرگهاى ناگهانى زياد شود.
ـ در كـتـاب عـلـى (ع ) يـافـتـيم كه فرموده است : رسول خدا(ص ) فرمود : هرگاه زنا زياد شود ,مرگهاى ناگهانى افزايش يابد.
ـ امام صادق (ع ) : هرگاه زنا شيوع يابد , زمين لرزه ها پديدار شود.

هر عضوى از بدن بهره اى از زنا دارد.

ـ پيامبر خدا(ص ) : بر هر عضوى از اعضاى انسان بهره اى از زنا نوشته شده كه لاجرم به آن مى رسد , مثلا زناى چشم نگاه كردن است و زناى پا , راه رفتن و زناى گوش , شنيدن .

ـ مـسـيـح (ع ) : هر زنى كه خود را خوشبو كند و بيرون رود تا بويش به مشام ديگران رسد ,زناكار است و هر چشمى [ كه او را بنگرد ] زناكار است .

ـ نـبـايـد بـه آنـچـه (زنـى ) كـه تـعلق به تو ندارد خيره شوى , چه تا زمانى كه چشم خود را نگه دارى هرگز مرتكب زنا نشوى اگر توانى كه (حتى ) به جامه زن نامحرم نگاه نكنى چنين كن .

حد زن.

قرآن .

((زن و مـرد زناكار را هريك صد تازيانه بزنيد و اگربه خدا و روز واپسين ايمان داريد مبادا كه در دين خدا نسبت به آن دو دستخوش رافت و ترحم شويد و بايد كه به هنگام مجازات آن دو گروهى از مؤمنان حاضر باشند)).
ـ امـام عـلى (ع ) : (ضربت ) حد زناكار بايد محكمتر از ضربت حد مفترى (به زنا) باشد وضربت حد شرابخوار محكمتر از ضربت حد مفترى (به شرابخوارى ).
ـ امـام كـاظم (ع ) : زناكار را بايد به سخت ترين ضربت تازيانه زد و مفترى را بايد با ضربات متوسط حد زد.
ـ امـام رضـا(ع ) : عـلت آن كه بر پيكرزناكار بايد با سخت ترين ضربات تازيانه زد , اين است كه بدن مـرتكب زنا شده و با تمام وجود از آن لذت برده است لذا تازيانه به عنوان كيفر بدن و درس عبرت براى ديگران قرار داده شده است و زنا بزرگترين جنايت است .

كيفر زناى به عنف .

ـ امـام بـاقر(ع ) , در پاسخ به سؤال ازحكم مردى كه به زور به زنى تجاوز كند , فرمود : بايد كشته شود خواه داراى همسر باشد يانباشد.
ـ امام صادق (ع ) : هرگاه مرد به زور به زن تجاوز كند كيفرش يك ضربت شمشير است , خواه بر اثر آن بميرد يا جان به دربرد.

زنا زاده .

قرآن .

((هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نكشد و اگرگرانبارى كسى را به حمل كردن بار خود فرا خـوانـد , هـر چـنـد خويشاوند او باشد , از حمل آن سرباز زند تو فقط كسانى رابيم مى دهى كه از پروردگارشان , در نهان , بيمناكند و نماز مى گزارند و هر كه پاك شود براى خود پاك شده است وسرانجام همه به سوى خداست )).
((اگـر نـاسـپـاسـى كـنيد , خدا از شما بى نياز است و ناسپاسى را براى بندگانش نمى پسندد و مـى پـسندد كه سپاسگزار باشيدو هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نمى كشد بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است او شما را از كارهايى كه مى كرده ايد آگاه مى كند و او به آنچه در دلها مى گذرد آگاه است )).
((هركه هدايت شود به سود خود هدايت شده و هر كه گمراه شود به زيان خود گمراه شده است و هيچ كس بار ديگرى را برندارد و ما هيچ قومى را عذاب نمى كنيم تا آن گاه كه برايشان پيامبرى بفرستيم )).
((بـگـو : آيـا جـز اللّه , پـروردگـارى جويم ؟
او پروردگار هر چيزى است و هر كس تنها كيفر كار خويش را مى بيند و كسى بارگناه ديگرى را بر دوش نمى كشد سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است و او شما را به چيزهايى كه در آن اختلاف مى ورزيديد آگاه مى كند)).
((آيا به آنچه در صحيفه هاى موسى آمده خبر داده نشد؟
و از ابراهيم كه حق رسالت را ادا كرد؟
كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بر ندارد؟
)).
ـ پيامبر خدا(ص ) : زنا زاده هيچ مسؤوليتى در قبال گناه پدر و مادر خود ندارد.

نشانه هاى زنا زاده .

ـ امام صادق (ع ) : زنا زاده نشانه هايى دارد: اول آن كه با ما خاندان دشمنى مى ورزد , دوم آن كه به همان كار حرامى كه بر اثر آن آفريده شده است (يعنى زنا) علاقه دارد , سوم آن كه به دين اهميتى نـمى دهد , چهارم آن كه از مردم به بدى ياد مى كند از برادران خود به بدى ياد نكند مگر كسى كه از نطفه حرام يا حيض به دنيا آمده باشد.
ـ نـشانه هاى زنا زاده سه چيز است : بدگويى پشت سر ديگران , علاقه مندى به عمل زنا ونفرت از ما اهل بيت .

ـ امام على (ع ) : دروغ مى گويد كسى كه زنا را دوست داشته باشد و خود را حلال زاده پندارد.
ـ امام صادق (ع ) : كسى كه شيفته حرام و شهوت زنا باشد شريك شيطان است (يا شيطان در نطفه او شريك شده است ).

مرد بى غيرت .

ـ امـام بـاقـر(ع ) : خـداوند نماز سه نفر را نمى پذيرد : يكى از آنها مرد بى غيرت است كه با زنش زنا مى شود.
ـ عـرض شد اى رسول خدا ! بى غيرت كيست ؟
فرمود : مردى كه زنش زنا مى دهد و او از آن اطلاع دارد.

پا اندازى .

ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : شبى كه به معراج برده شدم زنى را ديدم كه چهره و دو دستش مى سوزدو روده هاى خود را مى خورد زيرا پا انداز بوده است .

زنا (متفرقه ).

ـ امام صادق (ع ) : كسى كه به زنا و دزدى و شرابخوارى معتاد باشد , مانند بت پرست است .

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) : سـه كـس اند كه خداى عزوجل با آنان سخن نمى گويد و : پيرمرد زناكار ,فرمانرواى ستمكار و تهيدست متكبر.
ـ امام صادق (ع ) : خداوند به موسى وحى فرمود زنا نكنيد كه زنانتان زنا مى دهند و هر كه به همسر مـردى مـسـلـمـان خـيـانت كند به همسرش خيانت كنند به هر دست بدهى از همان دست پس مى گيرى .

ـ نسبت به زنان مردم عفيف باشيد تا به زنان شما عفت ورزند.

زهد.

ارزش زهد.

ـ امـام عـلـى (ع ) : زهـد كـمـيـابـتـريـن چيزها و ارزشمندترين چيزى است كه آدمى مى شناسد (ياارزنده ترين توصيه هاست ) , همگان آن را مى ستايند ولى بيشتر مردم به آن عمل نمى كنند.
ـ پيامبر خدا(ص ) : خداوند هيچ پيامبرى را برنگزيد , مگر آن كه زاهد بود.
ـ خداوند را با هيچ عبادتى همانند دل بركندن از دنيا نپرستيدند.
ـ امام على (ع ) : زهد خوى پرهيزگاران است و خصلت هميشه توبه كنندگان .

ـ زهد , تجارتى سودآور است .

ـ زهد , خود , ثروتى است .

ـ امـام صـادق (ع ) : هـمـه خـيـر در يـك خـانه نهاده شده و كليد آن بى اعتنايى به دنيا قرار داده شده است .

ـ امام على (ع ) : نشانه كسى كه به پاداش آخرت رغبت دارد زهد ورزيدن به زرق و برق دنياست .

ـ پـيـامـبر خدا(ص ) به ابن مسعود فرمود : اى پسر مسعود! آتش از آن كسى است كه مرتكب حرام شود و بهشت از آن كسى كه حلال را واگذارد پس بر تو باد به زهد , زيرا زهد از چيزهايى است كه خـداونـد بـه آن بـر فرشتگان مى بالد و با زهد است كه خداوند به تو رو مى كند و خداى جبار بر تو درود مى فرستد.
ـ خداوند به چيزى برتر از زهد و بى اعتنايى به دنيا عبادت نشده است .

ـ خـوشـا به حال كسى كه براى خداى بلند نام فروتنى كند و از آنچه برايش حلال كرده نيزكناره گـيـرد بـى آن كه از سنت من روى گرداند , زرق و برق دنيا را كنار نهد بى آن كه از سنت من به انحراف گرايد.

آراسته شدن به زهد.

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ) , دربـاره آيـه ((و در كودكى به او دانايى عطا كرديم )) , فرمود : يعنى زهد وبـى اعـتـنـايـى بـه دنـيـا خـداى تـعالى به موسى فرمود : اى موسى ! آراستگان , خود را به هيچ زيورى نياراستند كه همانند زهد در چشمم زيبا آيد.
ـ امـام بـاقـر(ع ) : از جـمله سخنان نجواآميز خداى تعالى با موسى (ع ) اين بود آراستگان , به هيچ زيورى همانند زهد به دنيا آراسته نشدند.