نماز شب يا تهجد

موسى خسروى

- ۷ -


نمونه اى از سجده هاى طولانى پيشوايان دين و اصحاب گرام آنها:
حضرت رضا عليه السلام در سجده : اسماعيل بن بزيع (142) نقلى كرد كه بكيربن صالح از سليمان بن جعفر جعفرى نقل كرد ما دو نفرى رفتيم خدمت حضرت رضا عليه السلام ايشان را در حال سجده شكر ديديم ، سجده هاى طولانى كرد، بعد سر برداشت گفتيم آقا! چه سجده طولانى ؟! فرمود هر كه در سجده شكر اين دعا را بخواند مثل كسى است كه در جنگ بدر به حمايت از رسول الله تير اندازى به دشمن كرده گفتيم آقا! بفرماييد يادداشت كنيم فرمود بنويسيد در حال سجده شكر بگو:
اللهم العن الذين بدلا دينك و غيرا نعمتك و اتهما رسولك صلى الله عليه و آله خالفا ملتك و صدا عن سبيلك و كفرا الاءك و ردا عليك كلامك و استهزاء برسولك و قتلا ابن نبيك و حرفا كتابك و جحد آياتك و سخرا باياتك و استكبرا عن عبادتك و قتلا اولياءك و جلسا فى مجلس لم يكن لهما بحق و حملا الناس على اكتاف آل محمد عليهم الصلوات و السلام . اللهم العنهما لعنا يتلو بعضهم بعضا و احشرهما و اتباعهما الى جهنم زرقا. اللهم انا نتقرب عليك باللعنة عليهما و البراءة منهما فى الدنيا و الاخرة . اللهم العن قتله امير المومنين و قتله الحسين بن على بنت رسولك اللهم زدهما عذابا فوق العذاب و هوانا فوق هوان و ذلا فوق ذل و خزيا فوق خزى اللهم دعهما فى النار دعا و اركسهما فى اليم عذابك ركسا اللهم احشرهما و اتباعهما الى جهنم زمرا اللهم فرق جمعهم و شتت امرهم و خالف بين كلمتهم و بدد جماعتهم و العن ائمتهم و اقتل قادتهم و سادتهم و كبراءهم و العن رؤ ساءهم و اكسر، رايتهم و الق الباس بينهم و لا تبق منهم ديارا اللهم العن ابا جهل و الوليد لضا يتلو بعضه بعضا و يتبع بعضه بعضا اللهم العنهما لعنا يلعنهما به كل ملك مقرب و كل نبى مرسل و كل مومن امتحنت قلبه للايمان اللهم العنهما لعنا يتعوذ منه اهل النار و من عذابهما اللهم العنهما لعنا لا يخطر لاءحد ببال اللهم العنهما فى مستسر سرك و ظاهر علانيتك و عذبهما عذابا فى التقدير و فوق التقدير و شارك معهما ابنتيهما و اشياعهما و محبيهما و من شايعهما انك سميع الدعاء.(143)
يكى از نشانه هاى بندگى و تقرب به خداوند باقيماندن اثر سجده بر مواضع سجود مخصوصا پيشانى است . كه امير المومنين عليه السلام مى فرمود: انى لا كره للرجال ان تكون جبهته جلحاء ليس فيها شى من اثر السجود وبسط راحته انه يستحب للمصلى ان يكون ببعض مساجده شى من اثر السجود فانه لا يا من ان يموت فى موضع لا يعرف فيحضره المسلم فلا يدرى على ما يدفنه .
فرمود: من خوش ندارم كه پيشانى خالى از اثر سجده باشد آنگاه امام صادق دست خود را گشود فرمود مستحب است نمازگزار در بعضى از مواضع سجده اش آثارى از سجده باشد زيرا ممكن است در محلى از دنيا برود كه او را نشناسند. مسلمانى اگر كفالت دفنش را بكند نمى داند چگونه او را دفن نمايد(144) (به آداب اسلام يا به صورت ديگر چون اثرى از سجده بر پيشانى او نيست ).
در قرآن كريم پيروان حضرت محمد صلى الله عليه و آله مورد ستايش خدا قرار مى گيرند با همين علامت به اين آيه توجه كنيد:
محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم تراهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم فى وجوههم من اثر السجود.(145)
محمد پيامبر خدا است كسانى كه با او هستند در برابر كفار شديد و محكم هستند با برادران ايمانى خود رحيم و مهربانند پيوسته آنها را در حال ركوع و سجده مى بينى كه از خداى خود تقاضاى فراوانى نعمت و خشنودى او را مى نمايند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است .
در اين آيه پنج صفت براى ياران پيامبر بيان مى فرمايد: اول ((اشداء على الكفار)) تند و تيز بودن در مقابل كفار دون : رحم و محبت با دوستان ((رحماء بينهم )) سوم : عبادت ، مخصوصا نماز (در حال ركوع و سجده بودن ) ((تريهم ركعا سجدا)) چهارم : كه نشانه دل پاك و نيت صاف آنها است از خدا تقاضاى فضل و رضوانش را مى نمايند ((يبتغون فضلا من الله و رضوانا))(146) پنجم : آخرين نشانه آنها، ظاهر آراسته و نورانى ايشان است ؟ نشانه آن در صورتشان از سجده نمايان است سيماهم فى وجوههم من اثر السجود.
بالاخره اين سجده طولانى و ركوع مداوم در حال نماز از امتيازات برجسته صحابه رسول الله صلى الله عليه و آله است .
سجده طولانى بهاء بهشت
امير المؤ منين عليه السلام فرمود: جاء رجل الى النبى فقال علمنى عملا يحبنى الله و يحبنى المخلوقون و يثرى مالى و يصح بدنى و يطول عمرى و يحشرنى الله معك قال هذه ست خصال تحتاج الى ست خصال اذا اردت ان يحبك الله فخفه و اتقه و اذا اردت ان يحبك المخلوقون فاحسن اليهم و ارفض ما فى ايديهم (147) و اذا اردت ان يثرى الله مالك فزكه و اذا اردت ان يصح الله بدنك فاكثر من الصدقه (148) و اذا اردت ان يطيل الله عمرك فصل ذوى ارحامك و اذا اردت ان يحشرك الله معى فاطل السجود بين يدى الله الواحد القهار.(149)
مردى خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله رسيده گفت مرا دستورى بياموز كه خدا دوستم بدارد و مردم نيز دوستم بدارند مالم زياد شود بدنم سالم باشد و عمرم طولانى گردد و خداوند مرا با شما محشور نمايد فرمود اين شش امتياز است كه احتياج به شش كار دارد.
اگر بخواهى خدا دوستت بدارد از او بترس و پرهيزكار باش اگر بخواهى مردم دوستت داشته باشند به آنها نيكى كن و چشم طمع از دارايى آنها بپوش اگر جوياى ثروت باشى زكات بده و اگر مايلى بدنى سالم داشته باشى صدقه بده (در روايت اثنى عشريه است روزه بدار تا بدنت سالم بماند) عمر طولانى بخواهى بايد صله رحم كنى اگر بخواهى خدا تو را با من محشور نمايد بايد سجده ات را طولانى كنى در پيشگاه پروردگار قهار.
اين روايت از امام صادق عليه السلام اهميت سجده طولانى را مسلم مى كند قال اقرء من ترى انه يطيعنى و ياخذ بقولى منهم السلام و اوصهم بتقوى الله و الورع فى دينهم و الاجتهاد لله و صدق الحديث و اداء الامانه و طول السجود و حسن الجوار فبهذا جاء محمد صلى الله عليه و آله .
فرمود سلام مرا به كسانى كه مطيع من اند و حرف مرا مى پذيرند برسان و آنها را سفارش كن به تقوا و ورع در دين و كوشش در راه خدا و راستگويى و اداى امانت و سجده طولانى و رفتار خوب با همسايه . پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله اين مسائل را براى مردم آورده است .
سجده هاى زين العابدين عليه السلام
امام باقر عليه السلام فرمود: پدرم زين العابدين عليه السلام در موضع سجده اش آثارى از برآمدگى داشت كه در هر سال دو مرتبه آن را با قيچى مى چيد در هر مرتبه پنج جا را مى چيد به همين جهت مشهور به ((ذوالثفنات )) شد ((ثفنه )) سختى و برآمدگى زانوهاى شتر است كه از نشستن بر زمين پيدا مى شود.(150)
از آن جمله غلامى نقل كرد كه حضرت زين العابدين عليه السلام از منزل خارج شد من از پى ايشان رفتم ديدم سر بر روى سنگ ناهموارى نهاده شمردم هزار مرتبه اين ذكر را گفت لا اله الا الله حقا حقا لا اله الا الله عبودية ورقا لا اله الا الله ايمانا و تصديقا بعد سر از سجده برداشت .
سجده هاى طولانى از امام صادق عليه السلام
منصور صيقل گفت عازم مكه معظمه شدم ، گذرم از مدينه افتاد، رفتم به زيارت قبر رسول الله صلى الله عليه و آله سلام كردم ناگاه متوجه شدم امام صادق عليه السلام در حال سجده است . مدتها نشستم (تا سر از سجده بردارد بر نداشت ) خسته شدم ، بعد با خود تصميم گرفتم تا وقتى امام در سجده است مشغول تسبيح شوم شروع كردم به گفتن سبحان ربى العظيم و بحمده استغفرالله ربى و اتوب اليه سيصد و شصت و چند مرتبه اين ذكر را گفتم بعد حضرت صادق عليه السلام سر از سجده برداشت و از جا حركت كرد و رفت و من از پى ايشان رفتم ، ولى با خود مى گفتم اگر اجازه ورود به خدمتش به من عنايت كند خواهم گفت آقا! شما اينطور سجده مى كنيد ما چه كنيم ؟
وقتى رسيدم به در خانه غلام ، حضرت به نام مصادف خارج شده گفت منصور وارد شو! من وارد شدم قبل از اينكه چيزى بگويم فرمود: يا منصور! ان اكثرتم او اقللتم فوالله ما يقبل الا منكم اگر زياد عمل كنيد يا كم ، به خدا سوگند جز از شما از ديگرى قبول نخواهد شد.
سجده ديگرى از امام صادق عليه السلام
عبدالحميدبن ابى العلاء مى گويد وارد مسجد الحرام شدم غلام امام صادق را مشاهده كردم ، به او نزديك شدم تا از احوال امام صادق عليه السلام جويا شوم ، اما متوجه شدم كه امام در سجده است مدتى انتظار كشيدم سر از سجده بردارد (فانتظرته طويلا) ولى سر برنداشت از جاى حركت كردم و به نماز مشغول شدم چند ركعت نماز خواندم باز ديدم در سجده است از غلام امام پرسيدم از چه وقت ايشان در سجده است ؟ گفت قبل از اينكه تو اينجا بيايى .
صداى مرا شنيد سر از سجده برداشت و فرمود ابا محمد! بيا اينجا جلو رفته سلام كردم ناگاه صداى همهمه از پشت سر خود شنيدم فرمود اين سر و صدا چيست ؟!
گفتم اينها گروهى از مرجئه و قدريها و معتزله هستند(151) فرمود اينها منظورشان ملاقات با من است حركت كن برويم پيش آنها، در خدمت امام صادق عليه السلام پيش آنها رفتيم آن جناب را مشاهده كردند از جايى حركت ايستادند فرمود مرا رها كنيد و نيازاريد و مورد خشم سلطان قرارم ندهيد من پيشواى شما نيستم اين سخن را فرمود و دست مرا گرفته از آنها جدا شديم .
همين كه از مسجد خارج شديم به من فرمود: يا ابا محمد! اگر شيطان به مقدار دنيا سجده مى كرد بعد از آنكه تكبر ورزيد از سجده كردن براى آدم كه خدا دستور داده بود ديگر سودى برايش نداشت و اين امت متمرد كه فريفته (دنيا شده اند) بعد از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كه امام خود را رها كردند، امامى كه پيامبر، او را منصوب نموده بود. هرگز خداوند عملى را از آنها نمى پذيرد و حسنه اى از ايشان به آسمان نخواهد رفت مگر اينكه راهى كه قرار داده وارد شوند و امامى را كه دستور داده دوست بدارند و ولايتش را بپذيرند و از درى كه او و پيامبرش گشوده وارد شوند.
يا ابا محمد! خداوند بر امت محمد صلى الله عليه و آله پنج واجب قرار داده نماز، زكاة ، روزه ، حج و ولايت ما. در چهار فريضه اول آزاديهاى بى قرار داده (مثلا نماز در سفر قصر مى شود و خانم ها در ايام عادت ترك مى كنند) بسيارى از مردم مشمول پرداخت زكاة نيستند يا استطاعت حج ندارند و به واسطه بيمارى و سفر و... روزه نمى گيرند.
و لم يرخص لاحد من المسلمين فى ترك و لا يتنا لا و الله ما فيها رخصه هيچ كس اجازه ترك ولايت ما را ندارند نه به خدا هرگز چنين اجازه اى در ولايت نيست .(152)
سجده طولانى حضرت رضا عليه السلام
در خبر رجاء بن ابى ضحاك (كه ماءمور آوردن حضرت رضا عليه السلام از مدينه به مرو بود) چنين مى گويد: حضرت رضا عليه السلام بعد از فراغ از تعقيب نماز ظهر سر به سجده مى گذاشت و صد مرتبه شكرا لله مى گفت بعد از پايان تعقيبات نماز عصر سر به سجده مى گذاشت و صد مرتبه مى گفت ((حمدا لله )) و بعد از تعقيب نماز مغرب و نماز عشاء به سجده مى رفت . صبحگاه كه نماز صبح را مى خواند بعد از سلام نماز مى نشست و مشغول تسبيح و تمحيد و تكبير و تهليل بود و صلوات مى فرستاد بر پيامبر تا آفتاب طلوع كند ثم يسجد سجدة يبقى فيها حتى يتعالى النهار بعد سر به سجده مى گذاشت تا بالا آمدن آفتاب .
سجده هاى موسى بن جعفر عليه السلام
درباره سجده موسى بن جعفر عليه السلام روايات زيادى نقل شده كه به ذكر بعضى از آنها مى پردازيم .
در ارشاد مفيد مى نويسد: كان ابوالحسن موسى اعبد اهل زمانه ... اى قوله و روى انه كان يصلى نوافل اللل و يصلها لصلاة الصبح ثم يعقب حتى تطلع الشمس و يخرسا ساجدا فلا يرفع راسه من الدعا و التحميد حتى يقرب زوال الشمس .(153)
نوافل شب را وصل به نماز صبح مى كرد و به تعقيب نماز صبح تا طلوع آفتاب مى نشست بعد به سجده مى رفت و سر برنمى داشت تا نزديك ظهر.
عن حسن بن فضال قال رايت ابا الحسن صلى ست ركعات اوثمان ركعات و كان مقدار ركوعه و سجوده ثلاث تسبيحات او اكثر فلما فرغ سجد سجدة اطال فيها حتى بل عرقه الحصا.
حسن بن فضال گفت موسى بن جعفر عليه السلام را ديدم پس از شش يا هشت ركعت نماز كه ركوع و سجده را بمقدار سه تسبيح طول مى داد و پس از فراغت از نماز به سجده مى رفت و آن قدر طول مى كشيد كه از عرق صورتش ريگهاتر مى شد.
ديگر از سجده هاى موسى بن جعفر عليه السلام : محمد بن سليمان از پدرش نقل مى كند در خدمت حضرت موسى بن جعفر عليه السلام رفتيم به يكى از باغهايش براى نماز ظهر بپا ايستاد پس از خواندن نماز به سجده افتاد شنيدم با اشك جارى و ناله جانسوز مى گفت : رب عصينك بلسانى و لو شئت و عزتك لا خرستنى و عصيتك ببصرى و لو شئت و عزتك لا كمهتنى و عصيتك بسمعى و لو شئت و عزتك لا صممتنى و عصيتك بيدى و لو شئت و عزتك لكنعتنى و عصيتك يرجلى ولو شئت و عزتك لخذمتنى و عصيتك بفرجى ولو شئت و عزتك لعقمتنى و عصيتك بجميع جوارحى التى انعمت على و ليس هذاجزاءك منى .(154)
گفت بعد شمردم هزار مرتبه گفت (العفو العفو) بعد طرف راست صورت خود را بر زمين نهاد با ناله اى جانسوز گفت بؤ ت بذنبى عملت سوء و ظلمت نفسى فاغفرلى فانه لا يغفر الذنوب غيرك يا مولاى اين ذكر را سه مرتبه گفت سپس گونه چپ را بر زمين نهاد و سه مرتبه گفت ارحم من اساء و اقترف و استكان و اعترف .(155)
ذكر اين نكته لازم است كه گناهى كه (ائمه عليهم السلام ) بخود نسبت مى دهند. به واسطه كمالاتى است كه داشته اند و ترك مستحب را گناه نسبت به خود نمى دانستند.
(حسنات الابرار سيئات المقربين ) و الاشكى در عصمت ائمه نيست .
چند نمونه از سجده هاى طولانى اصحاب ائمه عليه السلام
فضل بن شاذان گفت وارد عراق شدم شخصى را مشاهده كردم كه رفيقش را سرزنش مى كرد مى گفت تو مرد عيالوارى هستى ، بايد دنبال نان براى آنها بروى ضمنا ممكن است چشمهايت كور شود با اين سجده طولانى كه دارى وقتى سرزنش را زياد نمود. رفيقش ‍ جواب داد ديگر زياد سرزنش كردى اگر بنا بود كسى از سجده طولانى كور شود بايد ابن ابى عمير كور مى شد چه خيال مى كنى در مورد كسى كه سجده شكر را بعد از نماز صبح چنان ادامه مى داد كه سر برنمى داشت تا نزديك ظهر.(156)
على بن مهزيار
وى پيوسته پس از طلوع آفتاب سر به سجده مى گذاشت و سر برنمى داشت تا براى برادران خود دعا مى كرد همان دعاهايى كه براى خود كرده بود.
سجده حسن بن فضال : فضل بن شاذان مى گويد در يكى از مساجد پيش بعضى از قراء درس مى خواندم در آنجا قومى ديدم كه با هم سخن مى گفتند يكى از آنها گفت در كوره مردى است كه او را ابن فضال مى گويند او عابدترين فردى است كه ما ديده ايم . به صحرا مى رود و به سجده مى افتد مرغهاى صحرا بر او جمع مى شوند او چنان از خود محو شده بر زمين مى افتد؟ كه خيال مى كنند يك جامه و يا پارچه است وحشيان صحرا نزديك او به چرا مشغول مى شوند و از او نمى رمند بواسطه انسى كه به او گرفته اند.
فضل بن شاذان مى گويد از آن سخن گمان كردم اين شخص كه از او صحبت مى كنند مردى است كه در زمان گذشته زندگى مى كرده اما از اين صحبتها چيزى نگذشته بود كه پيرمردى خوش صورت و زيبا اندام كه جامعه معروف به نرسى و رداى نرسى دربر و كفش ‍ سبز در پا داشت از در وارد شد و به پدر من سلام كرد من در خدمت پدرم بودم به واسطه احترام پدرم از جا حركت كرد و او را جاى داد و گرامى داشت .
پيرمرد پس از لحظه اى برخاست و رفت از پدرم پرسيدم اين پيرمرد كه بود؟ گفت : اين حسن بن على بن فضال است گفتم : آن عابد مشهور. گفت : همان است من آنچه از اهل مسجد درباره حسن شنيده بودم به پدرم عرض كردم پدرم گفت آنچه شنيده اى از اهل مسجد است و اين همان است .
ميرزا جواد آقا ملكى حاشيه اى بر ترجمه فارسى عروة الوثقى (كه نامش غاية القصوى است ) نوشته گرچه چاپ نشده اما اين حاشيه دست نويس بر بعضى نسخه ها به صورت دستنويس موجود است در بحث سجده نماز (آن جا كه در متن عروة آمده است جايز است در قنوت و غير قنوت از احوال نماز دعا كردن به زبان فارسى ...)
ايشان در حاشيه نوشته اند ((اگر چه شعر فارسى باشد مثلا در سجده بگويد:

مالم به خاك روى مذلت به اين  
  شايد كه دوست را به ضراعت رضا كنم (157)
خداوند عزيز را سپاس گذارم كه توفيق اين مجموعه را به اين ناچيز عنايت كرد و اميد قبول ائمه دين عليه السلام و دعاى دوستانش را دارم .

التماس دعا
موسى خسروى
14 رمضان 74