صحيفة المهدي ( عج )

جواد القيومي الاصفهاني

- ۱ -


مقدمه ناشر

بسمه تعالى

دعا و زيارت ، مطلوب و محبوب رب جليل است . دعا و نيايش ، نوع على عبادت و خضوع در برابر قادر متعال است . دعا و مناجات با رب متعال - آن هم از روى خوف و خشيت از مقام كبريائي حضرت احديت - مايه آرامش دل و تسكين ضمير است . دعا ، بلا و قضا را بر گردانده ورد مى كند . دعا ، باعث نجات انسان از اعداء و موجب فور ارزاق است . دعا ، وسيله فيض و موجب وصول به مقامات عاليه است . و نيز : زيارت وسيله توسل به پاكان و آبرومندان حضرت احديت مى باشد . و بالاخره : دعا مستجاب مى شود : " ادعوني استجب لكم " ، أما . . . حضرت امام جعفر صادق عليه السلام مى فرمايد : " دعا كننده بايد دقت كند كه كسب أو طيب و از مظالم ناس برئ باشد " . و نيز مى فرمايد : " . . . قال الله تعالى : وعزتي وجلالى لا اجيب دعوة مظلوم دعاني في مظلمة ظلمها ولاحد عنده مثل تلك المظلمة " . به عزت و جلالم سوگند مستجاب نمى كنم دعاى مظلوم را در حالى كه مثل همان مظلمه در نزد او باشد مجموعه دعاها و زيارات و كلماتى كه در پيش روى شما است ، از منابع و مآخذ روائى وحديثى معتبر و معروف ، بوسيله برادر تلاش گر فاضل گرانمايه جناب آقاى جواد قيومي ادام الله توفيقاته گرفته و جمع آورى شده است .

و از آن جائى كه تمامي اين دعاها و كلمات در منابع ياد شده ، به كعبه مقصود ، هسته مركزى وجود ، صاحب رايت هدى ، و مشعل پر فروغ فلاح ، منتقم خون الشريف ، منتسب و مستند شده ، لذا اين مجموعه بنام : " صحيفة المهدي ( عج ) " نام گرفته است . باشد كه گام مباركى باشد ، تا مجموعه و صحيفه هاي ديگر از اختران تابناك عصمت و امامت عليهم السلام ، در آينداى - نه چندان دور - به بوسيله اين دفتر ، تقديم عاشقان معارف الهى ، از سرچشمه زلال خاندان وحى و رسالت صلوات الله عليهم اجمعين گردد .

دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم

اهداء كتاب :

سزاوار بو كه كتاب حاضر را به پيشگاه والاى اين واژه ها و دعاها ، كعبه مقصود و قبله موعود تقديم دارم ، اما چه كنم كه هر چه انديشيدم شايستگي اين جسارت را در خود نيافتم ، تابستان مورى اين اثر را به خاك پاى سليمان اقليم وجود اهداء نمايم . از اين رو آن به پدر و مادر بزرگوار و پر مهرى تقديم مى دارم كه مرا شيفته آن حضرت و نياكان گرانقدرش تربيت كردند ، و مهر و محبت آنان را با جانم آميختند ، آرى پاداش اين اثر را به آن دو تقديم مى دارم . فرزندتان جواد .

مقدمه مؤلف :

امام رضا عليه السلام فرمودند در قنوت نماز جمعه بخوان بار خدايا ! كار [ ظهور و قيام پر شكوه ] بنده [ برگزيده ] و خليفه شايسته ات را بدان وسيله كه كار پيام آوران و فرستادگان گرانقدرت را بسامان آوردى ، آنگونه كه زيبنده است ، بسامان آر ، و او را [ از سر مهر ] با انبوه فرشتگان بىشمارت در بر گير ، و بوسيله فرشته وحى از جانب خود نيرويش بخش ، و از پيش رو و پشت سرش مراقباتى روان ساز ، تا او را از هر رخداد بد و ناخوشايند محافظت كنند ، و نگرانى و هراسش را به امنيت و آرامش خاطر تبديل نما ، كه أو تنها تو را مىپرستد و نظير و همتائى براى تو نخواهد گرفت ، و به هيچ يك از پديده ها و آفريدگانت ذره اى چيرگى و اقتدار به زيان دسوت [ و سر رشته دار امور بندگانت ] قرار مده ، و اجازه پيكار بر ضد دشمانت و دشمنانش را به أو عنايت فرما ، و مرا از ياران پاك باخته اش قرار ده ، كه تو [ اى آفريدگار من ] بر انجام هر كارى توانائى .

ولادت آن اختر تابناك :

در پگاه نيمه شعبان سال 255 هجري آفتاب عالمتابى رخ نمود كه پرتوهاى پرتوانش رمق دركالبد انسانيت دميد و مايه هستى كائنات گرديد . سرانجام وعده هاي الهى عليرغم اقدامات منكران حضرتش به وقوع پيوست و حضرت مهدى ( عليه السلام ) متولد گرديد ، و كوششهاى خلفاى اموى و عباسى و مخالفين آن حضرت كه مذبوحانه براى خاموش كردن نور خدا قيام كرده بودند ، مفتضحانه به ناكامى كشيده شد . چرا كه هر گاه اراده خداوندى بر امرى تعلق گيرد كسى توان گردنكشى و مبارزه با آن را نخواهد داشت ، آيا ممكن است وعده هاي قطعى الهى تحقق نپذيرد ، و شيادان زورگو ، عنان گسيخته با مقدرات و سرنوشت رقم خورده الهى به پيكار برخيزند ؟ بارى در سحرگاه نيمه شعبان سال 255 هجري امام حسن عسكري ( عليه السلام ) سيماى ملكوتى و درخشان فرزندش را ديد ، سيماى فرزندى كه ساليان دراز زندگانى خواهد كرد و تمام وعده ها و بشارات الهيه را تحقق خواهد بخشيد . امامت آن بزرگوار : آن حضرت فرزند خود را دور از دسترس دشمنان واغيار قرار مى داد ، و تنها گهگاه شيعيان با فضيلت به حضورش بار مى يافتند ، تا آنكه در سال 260 هجري امام حسن عسكري ( عليه السلام ) رحلت فرموده و امر ولايت الهى به آخرين گوهر تابناك خاندان پيامبر ، حضرت صاحب الامر ( عليه السلام ) رسيد . هر چند آن بزرگوار در ميان خلق ظاهر نمى شدند اما افراد مورد اعتمادى مرتب خدمت ايشان رسيده و مشكلات شيعيان را عرض نموده و راهنمائيها و فرامين آن پرتو فروزنده الهى را به مردم ابلاغ مى كردند ، اين اشخاص كه از نظر ايمان و پرهيزكارى و اعتماد و وثوق ، سرآمد مسلمانان آن دوره بودند ، واسطه بين مردم و آن حضرت بشمار مى رفتند و راهنماييها و ارشادات ايشان را به مردم مى رساندند . از ميان نواب آن حضرت چهار نفر مشهورتر و خاص تر مى باشند ، كه واسطه بين ايشان و عموم مردم بوده و به نواب اربعه معروفند و عبارتند از : عثمان بن سعيد عمرى ، محمد بن عثمان بن سعيد عمرى ، حسين بن روح نوبختى ، على بن محمد سيمرى . غيبت كبراى آن حضرت : نواب اربعه ساليانى واسطه فيض بين امام و مردم بودند ، تا آنكه در سال 329 هجري اين طومار بسته شد و بر اساس مشيت الهى غيبت كبراى آن حضرت آغاز گرديد ، همان غيبتى كه از مدتها پيش پيامبر و امامان شيعه بدان خبر داده بوده ، و مسلمانان در آن دوره آزمايش مى شوند ، تا هنگاميكه حضرتش بفرمان پروردگار توانا ظهور كرده و لباس تحقق بر آرمانهاى الهى بپوشاند . از سال 329 هجري كه غيبت كبرى آغاز مى گردد باب نيابت خاصه آن حضرت مسدود مى شود ، و در دوران غيبت هر كسى ادعاى بابيت و نيابت كند بنا به تصريح خود ايشان دروغگوست .

در احاديث ائمه ( عليهم السلام ) فائده امام را در زمان غيبت به فائده خورشيد ، آن هنگام كه در پس ابرها قرار دارد تشبيه كرده اند ، هم چنان كه خورشيد در پس ابر نيز سبب حيات و بقاى جانداران است امام در حجاب غيبت نيز مايه هستى و دوام جهان آفرينش است . در زمان غيبت بسيارى از افراد به خدمت حضرتش بار يافته و به زيارت آن بزرگوار فائز گشته اند ، اما هيچ يك ادعاى نيابت ننموده اند . آرى ! ايشان آفتاب را به چشمان خود ديده اند و قلبهاشان مالامال از ايمان به امام عصر ( عليه السلام ) شده است . اين افتخار ويژه برخى از دانشمندان والامقام شيعه نبوده بلكه بسيارى از مردم پارسا و عامى نيز به اين افتخار نائل آمده اند ، حتى با كمال تعجب كسانى را مى بينيم كه در گناهان و اعمال ناشايست غوطه ور بوده اند اما پس از آنكه واقعا پشيمان شده و توبه كرده اند و قلبشان از محبت مولاى خود لبريز شده به اين شرافت كبرى رستگار شده اند . همچنين در دوران غيبت براى افراد و بزرگانى از علماى اسلام توقيعهايى از جانب آن حجت بر حق صادر گرديده كه در آنها حل دشواريها و مسائل جديد ذكر و راهنماييهاى لازم آمده است . شيعه هم اكنون در دوران غيبت كبراى امام خود بسر برده و حساس ترين لحظات خود را مى گذراند . در احاديث آنگاه كه از غيبت ولى عصر ( عليه السلام ) صحبت مى شود ، به شدت و دشوارى اين امتحان الهى كه همان عدم حضور امام است اشاره شده ، چگونگى ايمان اين شيعيان را با ايمان آورندگان انگشت شمار نوح پيامبر ، كه پس از امتحان دشوار بر آن حضرت باقى ماندند ، تشبيه شده است .

مهدى ( عليه السلام ) در سائر مذاهب :

البته شيعه در اين عقيده تنها نيست ، بلكه أو در اين راه پيشتاز كاروانى است كه دين باوران و ديگر مردمان را نيز با مسافتهاى كم و زياد بدنبال دارد ، زيرا كه آرمان پيروزى صالحان در انجام جهان و پيدائى راهبرى يگانه و رهنمايى الهى ، فصل مشترك تمام يا بيشتر باورداران به مذاهب راستين خدايى است ، و آنچه كه شيعه را به كاروان سالارى اين قافله رسانده ، روشنى افزون تر زواياى اين عقيده و چهره درخشان آن در اين مكتب مى باشد ، كه ويژگيهاى " راهبرى " ، " رهبرى " ، " هنگامه ظهور " و ديگر مسائل تشكيل آن حكومت جهانى در تمامى ابعاد آن طرح شده است ، و از اينرو است كه انتظارى واقعى با برخوردارى از آمادگى و تحرك در شيعه بوجود آورده است . جمعى از متفكران بشر در گذشته و حال طرحهايى مشابه را براى آينده پيشنهاد مى كنند ، كه " مدينه فاضله افلاطون " نمودارى بر عقيده مندى گذشتگان ، " اتوپيا " ، " جورجيا " و " كشور خورشيد " نمودى از تلاش جارى بشر در تدارك و طرح ريزى آن آينده بهشت گونه است . چرا كه تكنولوژى پيشرفته نتوانسته است أو را غنى سازد بلكه بر سرگردانى و يأس أو افزوده ، و مى يابد كه نيازمند رهبرى است تا نابسامانيش را به سامان رساند ، و شيعه پيشتاز كاروانيانى است كه حل نهايى مسائل جامعه اسلامي را در سايه راهبرى الهى مى جويند . وظيفه ما در دوران غيبت : ما اكنون در زمان غيبت كبراى آن حضرت قرار گرفته ايم ، وظيفه ما چيست و چه مسئوليتهائى بر دوش ما است ؟ بى گمان اولين وظيفه ما آشنائى با خود آن حضرت است ، أو را شناخته و به أو مأنوس باشيم ، شناسايى آن حضرت بقدرى پر اهميت و حساس است كه در حديثى از پيامبر خدا چنين مى خوانيم : " هر كس از دنيا رود ، در حالى كه نسبت به امام زمانش عرفان و شناخت نداشته باشد ، همچون كسى است كه در دوران جاهليت مرده است " . مرگ در دوران جاهليت يعنى از اسلام و ايمان بى بهره بودن ، و پيداست آن كسى كه امام زمانش را نشناخته باشد در زمره بى ايمانان معرفى شده است . وظيفه ديگر شيعيان در زمان غيبت مسألة انتظار فرج است كه ائمه عليهم السلام مكررا بدان اشاره فرموده اند . " منتظر " كسى است كه خود را براى ظهور امام خود آماده كند ، ويژگيها و صفات ياوران آن حضرت را دارا باشد و از بذل جان و مال خويش در راه أو دريغ نورزد ، از اينرو ست كه امام صادق ( عليه السلام ) مى فرمايد : " آن كس كه منتظر امر ماست همانند كسى است كه در راه خدا در خون خود غوطه ور باشد . " در حديثى ديگر از آن حضرت در شأن ياوران حضرتش چنين آمده است : " هر كه شور ياورى قائم را دارد بايد انتظار كشد ، در حال انتظار پرهيزكارانه عمل كند و رفتار نيكو و شايسته پيش گيرد ، اين چنين فردى اگر هم مرگ را در آغوش كشد ، و قائم ، پس از مرگش قيام نمايد ، پاداشى همچون ياران و ياوران حضرت را خواهد داشت ، پس بكوشيد و منتظر باشيد ، ( و اين كوشش و انتظار ) گوارايتان باد اى گروه آمرزيده ! " پس از خدا بخواهيم تا از منتظران امام زمانمان باشيم ، اعمال و رفتارمان نيز نشان دهنده درستى ادعايمان باشد ، ابتدا خود در مسير شناسايى حضرتش گام برداريم ، و سپس ديگران را نيز دلالت كنيم ، منكران و مخالفان حضرتش را ارشاد و راهنمائى نماييم ، ويژگيهاى ياوران حضرت مهدى ( عليه السلام ) را داشته و هر لحظه منتظر باشيم تا آن حضرت ظهور كرده ، آنگاه جان بى ارزش خود را با فداكردن در قدومش ارزشمند و گرانقدر نماييم . آرى ! شيعه در زمان غيبت بايد پيوسته در سرش شور أو ، قلبش مالامال از عشق به أو ، سينه اش لبريز از محبت أو ، انديشه اش جانفشانى در ركاب أو ، آرزويش ديدار أو ، دعايش صلوات بر أو ، نيايشش گشايش فرج أو ، وجودش يك پارچه سوز و گداز ، و هستى اش شعله اى زبانه كشيده از عشق أو باشد . و اين اثر تلاشى است هر چند ناچيز در جهت شناساندن هرچه بيشتر آن حضرت با اين آرزو كه تحفه اى باشد درويشانه به پيشگاه سليمان زمانه .

جعلنا الله بحقه من الفائزين بلقائه في غيبته و من انصاره واعوانه بعد ظهوره
جواد قيومى اصفهاني 1 / 4 / 1373

فصل اول نيايشها وادعيهء آن حضرت

1 - ادعيه آن حضرت در ثناء الهى و درخواست حوائج از أو

2 - دعيه آن حضرت در صلوات بر پيامبر و خاندانش

3 - ادعيه آن حضرت در مورد نماز و آنچه بدان ارتباط دارد

4 - ادعيه آن حضرت در رفع شدائد و مهمات

5 - ادعيه آن حضرت در زوال اندوهها و قضاء حوائج

6 - ادعيه آن حضرت در پنهان شدن از دشمنان و دفع خطرات

7 - ادعيه آن حضرت در ماه رجب

8 - ادعيه آن حضرت در ماه مبارك رمضان

9 - ادعيه آن حضرت در امور متفرقه

10 - ادعيه آن حضرت در زيارات

1 - ادعيه آن حضرت در ثناء الهى و درخواست حوائج از أو

در تسبيح و تنزيه خداوند ، در روز هجدهم ما تا آخر آن . در امور دنيا و آخرت . براى نيازمندان و بيماران و سائر مؤمنان . براى گشايش كارها . براى بخشيده شدن گناهان شيعيان .

( 1 ) دعاى آن حضرت در تسبيح و تنزيه خداوند ، در روز هجدهم ماه تا آخر آن پاك و منزه است خداوند به تعداد مخلوقاتش ، پاك و منزه است خداوند تا آنگاه كه خشنود گردد ، پاك و منزه است خداوند بشمارش موجوداتش ، پاك و منزه است خداوند به اندازه وزن عرش أو ، و حمد و سپاس مخصوص خداوند است همانند اين مقادير .

( 2 ) دعاى آن حضرت در امور دنيا و آخرت بارالها ! بما توفيق فرمانبردارى ، و پرهيز از گناه و نافرمانى ، و نيت پاك و بى آلايش ، و شناخت و معرفت به آنچه نزد تو ارزشمند است ، عطا فرما ، و ما را به هدايت و پايدارى گرامى دار ، و زبان ما را به صدق و صواب بر كلام حكيمانه و شايسته گويا ساز ، و دل ما را از علم و معرفت لبريز فرما ، و شكم ما را از طعام حرام و شبهه ناك پاك بگردان ، و دست ما را از ظلم و تعدى و تجاوز بازدار ، و چشم ما را از گناه و خيانت محفوظ بدار ، و گوش ما را از شنيدن سخنان بيهوده و غيبت مسدود گردان . و به دانشمندان ما زهد و بى رغبتي به دنيا و نصيحت و خير خواهى ، و به دانش آموزان ما جديت وشوق و رغبت ، و به شنوندگان پيروى و پندپذيرى ، و به بيماران مسلمان شفا و آسايش ، و به مردگان آنان رأفت و رحمت ، و به پيرمردان ما وقار و متانت ، و به جوانان بازگشت بسوى تو و توبه ، و به زنان حيا و عفت عنايت كن . و به ثروتمندان تواضع وسعه صدر ، و به فقيران صبر و قناعت ، و به رزمندگان نصرت و پايدارى ، و به اسيران آزادى و آسايش ، و به اميران و فرماندهان دادگرى و مهربانى ، و به مردم انصاف و سرشت نيك عطا فرما . و به توشه و سرمايه حجاج و زائران بركت عنايت كن ، و حج و عمره اى كه بر آنان واجب ساخته اى را ادا فرما ، به فضل و رحمتت اى مهربانترين مهربانان .

( 3 ) دعاى آن حضرت براى نيازمندان و بيماران و سائر مؤمنان پروردگارا ! تو را سوگند مى دهم به حق كسى كه با تو مناجات مى كند ، و به حق آنكه در خشكى و دريا تو را مى خواند ، بر مردان و زنان مؤمن فقير بى نيازى و ثروتمندى ، و به بيماران از زنان و مردان مؤمن شفا و تندرستى ، و به زندگان از آنان لطف و بخشايش ، و به درگذشتان آنان آمرزش و رحمت ، و به دورماندگان از وطن از ايشان بازگشت به وطنهايشان همراه با سلامتى و موفقيت ، تفضل فرما ، به حق محمد و تمام خاندان أو .

( 4 ) دعاى آن حضرت براى گشايش كارها اى آنكه پس از بسته شدن كارها راه گشايشى از براى ما مى گشايد كه اوهام بدان راه ندارد ، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و براى امورى كه مرا در تنگنا قرار داده راه گشايشى قرارده كه انديشه اى بدان راه ندارد ، اى مهربانترين مهربانان .

( 5 ) دعاى آن حضرت براى بخشيده شدن گناهان شيعيان پروردگارا ! شيعيان ما از شعاع انوارمان و باقيمانده طينت ما آفريده شده اند ، و ايشان بر اساس تكيه بر محبت و ولايت ما گناهان بسيارى را انجام داده اند . اگر گناهانشان بين تو و ايشان مانع ايجاد كرده از آنان درگذر ، ما از ايشان خشنود شده ايم ، و خطاهايى كه بين خودشان مرتكب شده اند را در برابر خمس ما برايشان ببخشاى ، و آنان را در بهشت وارد ساز و از دوزخ دور گردان ، و ايشان را شامل غضبى كه بر دشمنانمان روا مى دارى ، قرار نده .

2 - ادعيه آن حضرت در صلوات بر پيامبر و خاندانش

در صلوات بر پيامبر و خاندانش در صلوات بر پيامبر و خاندانش ، به آل يس .

( 6 ) دعاى آن حضرت در درود بر پيامبر و خاندانش بنام خداوند بخشنده بخشايش گر ، پروردگارا ! درود فرست بر محمد برترين فرستاده شده و آخرين پيامبر و حجت پروردگار جهانيان ، كسى كه در عالم ذرو ميثاق انتخاب گرديده ، و در عالم اشباح و سايه ها برگزيده شده است ، كسى كه از هر آفتى دور ، و از هر عيبى منزه مى باشد ، آنكه اميد نجات و شفاعت به أو بوده ، و دين خداوند به او واگذار شده است . بار الها ! بنيادش را بلند ، و دليلش را محكم ، و حجتش را روشن ، و درجه اش را بلند ، و نورش را درخشنده ، و رويش را سپيد گردان ، و به أو فضل و مرتبه اى بلند ، و رفعت و مقامى برتر عطا فرما ، و او را در مرتبه پسنديده اى مبعوث گردان كه اولين و آخرين بر أو غبطه خورند . [ خداوندا ! ] و درود فرست بر على امير مؤمنان و وارث رسولان و پيشواى سپيد رويان و سيد اوصياء و حجت پروردگار جهانيان ، و درود فرست بر حسن بن على پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان ، و درود فرست بر حسين بن على پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان . و درود فرست بر محمد بن على پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان ، و درود فرست بر جعفر بن محمد پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان ، و درود فرست بر موسى بن جعفر پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان . و درود فرست بر على بن موسى پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان ، و درود فرست بر محمد بن على پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان ، و درود فرست بر على بن محمد پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان ، و درود فرست بر حسن بن على پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان . و درود فرست بر خلف صالح هدايتگر و هدايت شده ، پيشواى مؤمنان و وارث رسولان و حجت پروردگار جهانيان . پروردگارا ! درود فرست بر محمد و خاندانش ، امامان هدايتگر هدايت شده ، دانشمندان راستگوى ، نيكان تقوى پيشه ، ستونها و پايه هاي توحيدت ، و بازگو كنندگان وحيت ، و حجتهاى تو بر آفريدگانت ، و جانشينان تو در زمينت ، كسانى كه براى خويش اختيار كرده و بر بندگانت برگزيدى ، و براى دينت پسنديده ، و به شناختت اختصاص دادى ، و جامه كرامتت را بر اندامشان پوشانده ، و مشمول رحمتشان گردانيدى ، و به نعمتت پرورش داده ، و ايشان را سرشار از حكمت خود نمودى ، و نور خويش را برايشان پوشانده و در اوج ملكوتت بالا بردى ، و بوسيله فرشتگانت آنان را احاطه نموده و به پيامبرت شرافتشان بخشيدى . خداوندا ! بر محمد و خاندانش درود فرست ، درودى جاودانه و بسيار پاكيزه كه جز ذات تو آن را احاطه نكند ، و جز علم تو آن را در نيابد ، و شمارش آن در توان كسى جز تو نباشد . بار الها ! درود فرست بروليت كه احياگر سنتت ، به پا خاسته به امرت ، دعوت كننده بسويت ، دلالت كننده بر تو ، و حجت تو بر خلقت ، و خليفه ات در زمينت ، و گواه و شاهد تو بر بندگانت مى باشد . پروردگارا ! پيروزيش را محكم ، و عمرش را طولانى نما ، و زمين را با طولانى شدن عمرش زينت بخش ، خداوندا ! از تجاوز حسودان أو را نگهدار ، و از شر نيرنگ بازان در پناه خويش مصونش دار ، و خواسته هاي [ شوم ] ستمگران را از أو دور فرما ، و او را از دست سركشان رها ساز . بارالها ! در مورد خود و فرزندانش ، و شيعيان و دوستدارانش ، و خاص و عام أو ، و دشمنش و تمام اهل دنيا ، به أو آنچه كه چشمش را به آن روشن ساخته و دلش را با آن خرسند گردانى ، عطا فرما ، و أو را به برترين آرزويش در دنيا و آخرت برسان ، كه تو بر هر چيز توانائى . پروردگارا ! به [ ظهور ] أو آنچه از دينت محو شده را تجديد گردان ، و هرچه از كتابت تحريف شده را احيا كن ، و احكامى كه تغيير يافته را آشكار ساز ، تا اينكه دين تو به او و بر دست أو دوباره تازگى و شادابى و خلوص و بى پيرايگى يابد ، كه شكى در آن نبوده و شبهه اى به آن راه نيافته ، و باطلى كنارش نمانده ، و بدعتى در پيشگاهش يافت نشود . خداوندا ! به نور أو هر تاريكى را روشن ، و به استوارى أو هر بدعتى را از جاى بركن ، و هر گمراهى را با قدرتش منهدم نما ، هر سركشى را با أو درهم شكن ، و با شمشيرش هر آتشى را خاموش ساز ، و هر ستمگر را به عدالت أو هلاك گردان ، و حكمش را بر هر فرمانى برترى ده ، و هر سلطه اى را براى حكومتش خوار فرما . بار الها ! هر آنكه با أو ستيزه كند را ذليل كن و هر كه با أو دشمنى ورزد را هلاك گردان ، و نيرنگ هر كه به أو نيرنگ زند را بى اثر ساز ، و هر كه حقش را انكار نمايد ، و امرش را سبك شمارد ، و در پى خاموش كردن نورش تلاش كند ، و قصد فرونشاندن نامش را داشته باشد را از ريشه بركن . خدايا ! درود فرست بر محمد مصطفى ، وعلى مرتضى ، و فاطمة زهرا ، وحسن راضى به قضايت ، و حسين برگزيده ، و تمام اوصياء و جانشينان پيامبر ، چراغهاى روشنگر تاريكى ، و نشانه هاي هدايت ، و پرتوهاى تقوى ، و دستگيره محكم و ريسمان قوى و راه راست . و درود فرست بر ولى خودت و واليان عهد أو و امامان از فرزندانش ، وعمر هايشان را طولانى كرده و بر اجلهايشان بيفزاى ، و آنان را به آخرين مرحله آرزوهايشان در دنيا و آخرت برسان ، كه براستى تو بر هر چيز توانائى .

( 7 ) دعاى آن حضرت در صلوات بر پيامبران و خاندانش ، بنام آل يس سلام بر آل ياسين [ خاندان پيامبر ] ، سلام بر تو اى دعوت كننده خلق بسوى خدا ، و مظهر آيات الهى و ائينه صفات ربانى حق متعال ، سلام بر تو اى درگاه [ رحمت ] خدا ، و بر پا دارنده دين أو ، سلام بر تو اى جانشين خدا و نصرت بخش [ دين ] أو ، سلام بر تو اى حجت خدا و رهنماى بندگان به مقاصد الهى و خواسته هاي پروردگار . سلام بر تو اى تلاوت كننده كتاب خدا و مفسر آن ، سلام بر تو در تمام ساعات شب و روزت ، سلام بر تو اى باقيمانده حجتهاى أو در زمين ، سلام بر تو اى عهد و پيمان خداوند كه پروردگار آن را [ در عالم ارواح ] از خلق گرفت و آن را محكم و موكد گردانيد ، سلام بر تو اى وعده تضمين شده خداوند . سلام بر تو اى پرچم افراشته ، و علم موهوبى الهى ، و پناه خلق ، و رحمت واسعه خدا ، كه وعده أو [ در ظهور و قيام تو ] هرگز تخلف پذير نيست . سلام بر تو آنگاه كه قيام مى كنى ، سلام بر تو آن هنگام كه مى نشينى ، سلام بر تو آن زمان كه [ قرآن را ] خوانده و تفسير مى كنى ، سلام بر تو هنگاميكه به نماز ايستاده و قنوت مى خوانى ، سلام بر تو در آن هنگام كه به ركوع و سجده مى روى ، سلام بر تو هنگاميكه لا إله الا الله والله اكبر مى گوئى ، سلام بر تو در آن هنگام كه به ستايش خدا و استغفار مى پردازى ، سلام بر تو در صبحگاهان و شامگاهانت ، سلام بر تو در شب و روز . سلام بر تو اى امام ايمنى بخش ، سلام بر تو اى مقدم و اى مورد آرزوى مشتاقان ، سلام بر تو با تمام جوانب و مراتب سلام و تحيت . اى مولاى من ! تو را گواه مى گيرم بر اينكه شهادت مى دهم كه هيچ خدائى جز خداى يكتا نيست ، و هيچ شريكى ندارد ، و اين كه حضرت محمد بنده خدا و فرستاده اوست ، و خداوند غير أو و خاندانش حبيب و دوستى ندارد . اى مولايم ! و تو را گواه مى گيرم كه حجتهاى خداوند : أمير المؤمنين ، وحسن ، و حسين ، وعلى بن حسين ، و محمد بن على ، و جعفر بن محمد ، و موسى بن جعفر ، وعلى بن موسى ، و محمد بن على ، وعلى بن محمد ، و حسن بن على مى باشند ، و شهادت مى دهم كه تو حجت خداوندى . شما اولين و آخرين [ موجود ] مى باشيد ، و رجعت شما حق است و در آن هيچ شكى نمى باشد ، در آن روز كه ايمان هيچ كس - اگر پيش از آن روز ايمان نياورده باشد يا ايمانش باعث كسب خير نشده باشد - به أو سودى نمى دهد ، و شهادت مى دهم كه مرگ حق است ، سنجش اعمال حق است ، حشر حق است ، محاسبه حق است ، بهشت و جهنم حق است ، وعده به بهشت و ترساندن از جهنم حق است . اى مولايم ! شقى و بدبخت كسى است كه با شما خاندان رسالت مخالفت كند ، و كسى سعادتمند است كه طاعت شما را گردن نهد ، پس اى مولايم گواهى ده بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم ، و من دوست تو و بيزار از دشمنت مى باشم ، حق آنست كه شما آن را بپسنديد ، و باطل آنكه شما بر آن خشم آوريد ، كار نيكو آنست كه شما بدان امر نمائيد ، و عمل زشت عملي است كه شما از آن نهى كنيد . پس من به خداى يكتاى بى شريك ايمان دارم ، و به پيامبرش و به امير مؤمنان و به همه شما معتقدم ، اى مولاى من به فرد اول و آخر شما اعتقاد داشته و ياريم براى شما مهيا است ، و دوستيم نسبت به شما خالصانه است ، خداوندا همه اين دعاهايم را مستجاب فرما . دعاى بعد از اين زيارت : خداوندا ! از تو مى خواهم كه بر پيامبر رحمتت و كلمه نورانيت درود فرستى ، و دلم را از نور يقين ، و سينه ام را از نور ايمان ، و فكر و انديشه ام را از نور نيات خالصانه ، و عزم و اراده ام را از نور علم ، و توانم را از نور عمل ، و زبانم را از نور صدق و راستى ، و دينم را از نور بصيرتها از جانب خود ، چشمم را از نور ديدن ، گوشم را از نور شنيدن ، و دوستيم را از نور دوستى و ولايت محمد و خاندانش - كه بر تمامى آنان سلام باد - لبريز فرما ، تا اينكه تو را ملاقات كنم ، در حالى كه بعهد و پيمانت وفا كرده باشم ، و تو نيز مرا غرق در رحمت خود گردانى ، اى مولا و اى ستوده . بارالها ! بر محمد [ امام زمان ] ، حجتت در زمينت ، جانشينت در شهرهايت ، دعوت كننده خلق براهت ، قيام كننده به اجراى عدالت ، و برانگيزنده مردم به امر تو ، درود فرست . أو دوست و سرپرست مؤمنان ، نابود كننده كافران ، فروغ بخش ظلمت و تاريكى ، آشكار كننده حق ، گويا بحكمت و راستى ، كلمه تو در زمينت ، مراقب و در انتظار [ فرمانت ] و خائف و ترسان مى باشد . مولاى خير خواه ، كشتى نجات ، و نشانه و راهنماى هدايت ، و نور ديدگان خلائق ، و بهترين فرد كه رداى [ امامت ] پوشيد ، و بينا كننده نابينايان است ، و أو كسى است كه زمين را از عدل و داد پر مى كند ، همانگونه كه از ظلم و ستم لبريز شده باشد ، و تو بر هر چيز توانائى . خداوندا ! درود فرست بر وليت و فرزند اوليائت ، آنان كه به اطاعتشان امر كرده و حق آنان را واجب ساخته ، و پليدى و نقص را از ساحت ايشان زدودى ، و پاك و منزهشان قرار دادى ، بارالها ! او را يارى كن و بسبب أو دينت را يارى بخش ، و بواسطه أو دوستانت ، و شيعيان و دوستانش و يارانش را امداد نما ، و ما را نيزاز آنان قرارده . خدايا ! تو آن بزرگوار را از شر هر فرد سركش و طغيان گر ، و از شر همه خلق خود در پناهت حفظ نما ، و آن حضرت را از پيش رو و از پشت سر ، و طرف راست و چپ محفوظ دار ، و از رسيدن هر امر ناگوار و آسيب نگهدار ، و بسبب أو پيامبر و خاندانش را محافظت كرده ، و بواسطه أو عدل را ظاهر كن ، او را با كمك خود تأييد كرده ، يارانش را يارى فرما ، و آنان كه از يارى أو سرباز زنند را بخودشان واگذار . و جباران كافر را به واسطة أو درهم شكن ، كافران و منافقان را توسط أو بقتل برسان ، و تمام ملحدان را در شرق و غرب زمين ، و در سرزمينها و درياهاى جهان ، بوسيله حضرتش نابود ساز ، و به ظهورش زمين را پر از عدل و داد كن ، و دين پيامبرت - كه درود خدا بر أو و خاندانش باد - آشكار فرما . پروردگارا ! مرا از ياران و انصار و پيروان و شيعيان آن حضرت قرار ده ، و آنچه را كه خاندان پيامبر آرزومندند ، و آنچه كه دشمنانشان از آن در هراسند را به من [ با ظهور مولايم ] بنمايان ، اى خداى حق دعايم را مستجاب فرما ، اى صاحب جلالت و بزرگوارى و بخشش ، و اى مهربانترين مهربانان . و در روايت ديگر اين دعا اين گونه آمده است : سلام بر آل ياسين [ خاندان پيامبر ] ، و اين فضل آشكارى است ، و خداوند براى كسى كه أو را به راه راست هدايت كند صاحب فضل عظيم و بزرگ است ، اى آل يس خداوند خلافت خود و دانش مقدراتش در آنچه در جهان تدبير فرموده و حكم كرده و اراده نموده ، را به شما ارزانى داشت ، و حجابها را براى شما بر طرف نمود . وشما خازنان علم أو ، و گواهان و دانايان و امينان أو ، و سياست مداران بندگان ، و اركان شهرها و مجريان احكام ، و درهاى ايمان ، و فرزندان پيامبران ، و برگزيدگان رسولان و خاندان برگزيده پروردگار جهانيان مى باشيد . و از تقديرات الهى عطاى محتوم و لازم اوست براى شما ، هيچ چيزى نمى باشد جز آنكه سبب و علت آن شما هستند و راه آن بسوى شماست ، اختيار الهى براى دوستان شما نعمت ، و غضب أو انتقام خداوند از دشمنانتان مى باشد ، راه نجات و فرارى جز شما نبوده و غير از شما راه فرارى نيست ، اى چشمان بيناى الهى ، و حاملان دانش أو ، و جايگاههاى توحيد أو در زمين و آسمانش . و تو اى مولاى من و اى حجت الهى باقيمانده كمال نعمت أو ، و جانشين پيامبران و خلفاى او در تمامى زمانها ، و رجعت كننده ، كه تحقق بخش وعده الهى در حكومت حق و گشايش ما ، و ياريگر ما و عزت بخش ما مى باشى . سلام بر تو اى پرچم افراشته ، و اى دانش سرشار ، و پناه و رحمت گسترده ، و وعده اى كه متحقق خواهد شد ، سلام بر تو اى بينا و شنوا ، كه مواثيق أو در ديدگاه خدا و عهدهايش بدست أو و سلطنتش به يارى اوست . تو حكيمى هستى كه غضب أو را در انجام كار به تعجيل وا نمى دارد ، و بزرگوارى هستى كه نگاهداشتن چيزى او را بخيل نمى كند ، و دانايى هستى كه تعصب تو را به جهل دچار نمى سازد ، جهاد تو در راه خدا با مشيت الهى توام ، و مقاومت تو در راه أو انتقام أو ، و صبر تو در راهش أو صبر الهى ، و شكر تو در بر دارنده رحمت و فضل الهى براى توست . سلام بر تو اى كه در حفاظت خدايى ، خداوند نور پيشاپيش و پشت سر ، و سمت راست و چپ ، و بالا و پائين أو مى باشد ، سلام بر تو اى كه نور ديدن و شنيدنش در قدرت الهى نگاهدارى شده است . سلام بر تو اى وعده ضمانت شده الهى ، اى كسى كه پيمان أو گرفته شده و مؤكد گرديده است ، سلام بر تو اى خواننده بسوى خدا و ائينه صفات او ، سلام بر تو اى خليفه الهى و ياور حق . سلام بر تو اى حجت الهى و دليل اراده أو ، سلام بر تو اى خواننده كتاب الهى و مبين آن ، سلام بر تو در تمامى لحظات شب و روز ، سلام بر تو اى باقيمانده خدا در زمينش ، سلام بر تو آنگاه كه بر مىخيزى ، سلام بر تو آن هنگام كه مى نشينى ، سلام بر تو در زمانيكه مى خوانى و تفسير مى كنى ، سلام بر تو هنگامى كه نماز خوانده و قنوت مى گيرى . سلام بر تو آن هنگام كه به ركوع و سجده مى روى ، سلام بر تو آن زمان كه به خدا پناه برده و او را مىستايى ، سلام بر تو آنگاه كه به وحدانيت أو گواهى داده و او را تكبير مى گويى ، سلام بر تو هنگامى كه حمد و ستايش أو گفته و استغفار مى كنى ، سلام بر تو در آن زمان كه به تمجيد و تسبيح خدا مى پردازى . سلام بر تو در شامگاهان و صبحگاهان ، سلام بر تو آنگاه كه تاريكى شب فرا مى رسد ، و آن گاه كه روشنائى روز در جهان پهنه مى گستراند ، سلام بر تو در دنيا و آخرت ، سلام بر شما اى حجتهاى الهى و حافظان ما ، و هدايت گران ما و خوانندگان ما بسوى أو ، و رهنمايان و پيشوايان ما . سلام بر شما ، شما نور ما و آبروى ما در هنگام نماز ، و حافظان ما مى باشيد ، و دعاهايمان و نمازها و روزه ها و استغفارها ، و تمامى اعمالمان از شما مى باشد . سلام بر تو اى امام امين ، سلام بر تو اى امام آرزو كرده شده ، سلام بر تو با تمامى جوانب سلام . اى مولايم ! گواهى بده كه من شهادت مى دهم به وحدانيت خداوند و عدم شريك براى أو ، و اين كه محمد بنده و فرستاده اوست ، دوستى براى خدا جز أو و خاندانش نمى باشد . و اين كه أمير المؤمنين وحسن و حسين ، وعلى بن حسين و محمد بن على و جعفر بن محمد ، و موسى بن جعفر وعلى بن موسى ، و محمد بن على وعلى بن محمد ، وحسن بن على و تو ، حجتهاى الهى مى باشيد ، و پيامبران خوانندگان و هدايت گران راه شمايند . شما اول و آخر و پايان مى باشيد ، رجعت شما حق بوده و شكى در آن نيست ، و [ در آن روز ] كه ايمان هيچ كس - اگر پيش از آن روز ايمان نياورده باشد يا در آن خيرى كسب نكرده باشد - به أو سودى نمى دهد . و مرگ حق است و حساب گران در قبر منكر و نكير حق مى باشند ، برانگيختن و مبعوث شدن حق بوده ، و صراط و كمين گاه الهى ، و ميزان و حساب رسى حق است ، و بهشت و جهنم حق و پاداش به اين دو به خاطر وعده و وعيد الهى حق است ، و شفاعت شما حق است ورد نخواهد شد ، از مشيت الهى سبقت نگرفته و به فرمان أو عمل مى كنيد . و رحمت و قدرت از آن اوست ، و نيكى و نعمت بدست اوست ، جن و انس را براى بندگى خلق كرده و از بندگانش همين انتظار را دارد گروهى شقى وعده اى سعادتمند مى شود ، شقى كسى است كه با شما مخالفت نموده و پيروان شما سعادتمند مى باشند . و تو اى مولاى من بر آنچه تو را گواه گرفتم گواه باش ، نزد خود از آن نگاهبانى كن ، تا بر آن مرده و بر آن برانگيخته شوم ، و بر اساس آن بعنوان دوست تو و بيزار از دشمنانت ، و متنفر از كسانى كه بدخواه شمايند ، و دوستدار دوستدارانت معرفى گردم . حق چيزى است كه شما از آن خشنود باشيد و باطل امرى است كه مبغوض شما باشد ، كار نيك كارى است كه بدان امر كرده ، و كار زشت عملي است كه از آن نهى نموده باشيد ، و حكم ثابت الهى حكمى است كه اراده شما بدان تعلق گرفته ، و حكم تغيير پذير حكمى است كه بر اساس راه شما نباشد . پس معبود حقى جز خدا نبوده و شريكى براى أو نيست ، و محمد بنده و رسول اوست ، وعلى أمير المؤمنين وحسن و حسين ، وعلى و محمد و جعفر ، و موسى وعلى و محمد ، وعلى وحسن و تو ، حجت خدائيد ، شما حجج الهى و برهان و دليل أو هستيد . اى مولايم ! از بيعتى كه خداوند از من گرفته ، و آن مرگ در راه اوست ، كه جان مؤمنين را بدان خريده باشد خرسند مى باشم ، پس جانم به خداوند بزرگ كه شريكى ندارد و به رسول أو و به امير المؤمنين و به شما اى مواليان من ، به اولين و آخرين شما ، مؤمن مى باشد و يارى من براى شما آماده و محبتم تنها براى شماست ، و بيزاريم از دشمنانتان كه اهل نبرد و جدالند ثابت و براى انتقام آماده است ، من دوستدار شما هستم ، و خداوند معبود حق مرا اين گونه قرار مى دهد ، خداوندا ، اجابت فرما ، اجابت فرما . در آنچه بدان معتقد شدم ، و بدان چنگ زدم جز تو كسى را ندارم ، مرا در آنچه به تو نزديك شدم نگاهبان باش ، اى نگاهبان الهى و حجاب أو و بركت أو مرا بى نياز گردان ، نزديك گردان ، مرا درياب ، مرا به خود متصل گردان و منقطع نساز . پروردگارا ! توسلم و نزديكيم بسوى تو به آنان است ، پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا به آنان متصل ساز و منقطع نكن ، و به حجتت مرا نگهبان باش ، و سلام تو بر آل يس ، مولاى من تو نزد خدايت و خداى من آبرومند مى باشى ، تو ستوده و بزرگوارى . پروردگارا ! از تو مى خواهم بنامت كه بدان خلق كرده ، و در تو بوده و نزد فرد ديگرى نيست ، اى جاودان ، اى خالق ، اى برتر ، اى منزه ، اى مهربان ، اى رؤوف ، اى نيكى كننده . از تو مى خواهم هم چنان كه أو را تازه آفريدى ، بر محمد پيامبر رحمتت و مخلوق نورانيت ، وجد هدايت گران رحمتت درود فرستى ، و قلبم را از نور يقين و سينه ام را از نور ايمان ، و فكرم را از نور ثبات ، و تصميمم را از نور توفيق ، و انديشه ام را از نور علم ، و نيرويم را از نور عمل ، و زبانم را از نور صدق و راستى ، و دينم را از نور بصيرت ، و ديدگانم را از نور ديدن ، و گوشم را از نور پذيرش حكمت ، و دوستيم را از نور دوستى محمد و خاندانش ، و جانم را از نور بيزارى از دشمنانشان پر گردان . تا آنگاه كه تو را ديدار كنم ، و در حالى كه به عهد و ميثاقت وفا كرده باشم ، و پس رحمتت را شامل من گردان ، اى دوست ، اى ستوده ، اى حجت الهى ، دعايم در معرض ديد تو و در معرض شنوايى توست ، پس حاجتهايم را متحقق ساز ، به تو پناه برده ، با توام با توام با توام ، شنيدنم و خشنوديم ، اى بزرگوار .

3 - ادعيه آن حضرت در مورد نماز و آنچه به آن ارتباط دارد

 براى توجه نمودن به نماز بعد از گفتن تكبير در ركوع نمازهاى واجب در قنوت در حال قنوت در تعقيب نمازهاى واجب در استخاره در استخاره در نماز حاجت و استخاره

( 8 ) دعاى آن حضرت براى توجه نمودن به نماز بعد از گفتن تكبير چهره ام را بسوى كسى قرار مى دهم كه آسمانها و زمين را خلق كرد ، در حالى كه در راه مستقيم قرار داشته و تسليم أو هستم ، و به دين حضرت ابراهيم و محمد و هدايت حضرت على قرار داشته و نسبت به خدا شريكى قرار نداده ام . نماز و اعمالم و زندگى و مرگم براى پروردگار جهانيان بوده ، شريكى براى أو نيست و بدين امر مأمور شده ام و از مسلمانان هستم . پروردگارا ! مرا از مسلمانان قرارده ، از شر شيطان رانده شده به خداوند شنواى دانا پناه مى برم .

( 9 ) دعاى آن حضرت بعد از ذكر ركوع در نمازهاى واجب پروردگارا ! بر محمد و خاندانش درود فرست ، و بر ناتوانى ما رحم نما ، و به حق آنان بفريادمان برس .

( 10 ) دعاى آن حضرت در قنوت پروردگارا ! بر محمد و خاندانش درود فرست ، و اوليائت را با قطعى ساختن وعده ات گرامى دار ، و آنان را به آنچه از ياريت اميد دارند برسان ، و دشمنى كسى كه به مخالفت تو برخاسته ، و از محرمات تو سركشى نموده و آنها را انجام داده ، و با كمك عنايات و نعمتهاى تو در صدد از هم گسستن حدت بر آمده ، و با همان نعمتهايت قصد نيرنگ با تو را نموده ، و بردبارى تو شامل حال أو گرديده ، را از ايشان بازدار ، تا أو را آشكار برگيرى ، يا در حالى كه مغرور شده باشد از ريشه برآورى . پروردگارا ! بدرستى كه تو فرموده اى و فرموده است حق است : " آنگاه كه زمين سبزى و زينت به خود گرفت و اهل آن گمان كردند بر آن قادر هستند امر ما در شب يا روز فرا رسيد پس آن را نابود ساختيم گويا كه ديروز هيچ سبزه اى وجود نداشته ، اين چنين آيات را براى گروهى كه انديشه كنند شرح مى دهيم " ، و نيز فرموده اى : " پس چون ما را به خشم آوردند از آنان انتقام گرفتيم . " و براستى كه آخرين فرصت نزد ما بسر آمده ، و ما براى خشم تو غضبناك ، بر يارى حق هماهنگ ، و به آمدن فرمانت مشتاق ، و براى تحقق يافتن وعده ات در انتظار بسر برده ، و فرود آمدن عذابت را بر دشمنانت خواهانيم . بارالها ! پس در آن امر بما اذن ده ، و راههايش را بگشاى ، و نحوه بيرون آمدن از آن را آسان گردان ، و زمينه هاى پيمودنش را فراهم نما ، و راههاى آن را برويمان بگشاى ، و سپاهيان و ياورانش را تأييد فرما ، و عذابت را بر ستمگران زودتر برسان ، و شمشير نعمتت را بر دشمنان معاندت بگستران ، و انتقام خونها را بگير كه تو بسيار بخشنده و مكر كننده اى .

( 11 ) دعاى آن حضرت در حال قنوت پروردگارا ! اى صاحب ملك هستى ، به هر كس كه خواهى ملك و سلطنت داده ، و از هر كه خواهى جامه ملك بدر مى كنى ، هر كه را خواهى عزيز گردانده ، و هر كسى را كه بخواهى ذليل مى گردانى ، خير و نيكى در دست توست ، براستى كه تو بر هر چيز توانائى . اى بزرگوار ، اى بخشنده ، اى صاحب جلالت و عظمت ، اى بسيار سخت گيرنده و صاحب قدرت ، اى كسى كه هر چه اراده كند انجام پذيرد ، اى صاحب نيروى جاودانه ، اى مهربان ، اى زنده در هنگاميكه هيچ زنده اى وجود نداشته باشد ، اى زنده . پروردگارا ! از تو مى خواهم به آن اسم پنهان و پوشيده كه در عالم غيب نزد خودت قرارداده اى ، و هيچ يك از مخلوقاتت بر آن آگاهى ندارند ، و از تو مى خواهم به آن اسم كه به آن مخلوقاتت را هرگونه كه بخواهى در رحمها شكل مى دهى ، و به آن اسم روزيهايشان را در چند طبقه تاريك از ميان رگها و استخوانها مى فرستى . و از تو مى خواهم به آن نامت كه با آن ميان دلهاى دوستانت الفت داده ، و نيز بين يخ و آتش هماهنگى برقرار كرده اى ، كه نه اين آن را آب مى كند و نه آن اين را خاموش مى سازد . و تو را مى خوانم به آن نامت كه با آن طعم آبها را پديد آورده اى ، و تو را مى خوانم به آن نامت كه با آن آب را در ريشه هاي گياهان ميان طبقات خاك جارى ساخته اى ، و آب را به رگ و ريشه درختان در ميان سنگ خارا فرستاده اى . و از تو مى خواهم به آن نامت كه به آن طعم ميوه ها و رنگ آنها را پديد آورده اى ، و از تو مى خواهم به آن نامى كه با آن پديد آورده و باز مى گردانى ، و تو را مى خوانم به آن اسم يكتاى بى همتاى . تو كه در وحدانيت يكتاست و در بى نيازى بى همتا . و تو را مى خوانم به آن نامت كه با آن آب را از سنگ سخت شكافته و از هر جا كه اراده نمودى جارى ساخته اى ، و تو را مى خوانم به آن نامت كه با آن خلقت را آفريدى ، و هر گونه كه خواسته اى و هر طورى كه خواسته اند روزيشان داده اى . اى كسى كه روزها و شبها أو را تغيير ندهند ، تو را مى خوانم به آنچه نوح تو را با آن خواند ، آن هنگام كه تو را مخاطب قرارداد ، پس أو و همراهانش را نجات داده و قومش را هلاك نمودى . و تو را مى خوانم به آنچه خليل تو ابراهيم با آن تو را خواند ، آنگاه كه تو را مخاطب قرارداد ، پس أو را نجات داده و آتش را به روى سرد و سلامت نمودى . و تو را مى خوانم به آنچه كليم تو موسى تو را با آن خواند ، پس دريا ( رود نيل ) را شكافتى و او و بنى اسرائيل را نجات داده و فرعون و قومش را در آن غرق ساختى . و تو را مى خوانم به آنچه روح تو عيسى تو را با آن خواند ، آنگاه كه تو را مخاطب قرار داد ، پس أو را از دشمنان نجات داده و بسوى خودت بالا بردى ، و تو را مى خوانم به آنچه حبيب تو و برگزيده و پيامبرت محمد ، تو را با آن خواند ، پس دعايش را اجابت كرده و از احزاب و گروهها نجاتش دادى و بر دشمنانت ياريش نمودى . و از تو مى خواهم به آن نامت كه هرگاه با آن خوانده شوى اجابت مى فرمايى ، اى كسى كه خلق و امر از آن توست ، اى آنكه دانش أو همه چيز را فراگرفته ، اى آنكه تعداد همه چيز را مى داند . اى آنكه روزها و شبها أو را تغيير ندهند ، و صداها بر أو مشتبه نگردد ، زبانها بر أو پوشيده نمى ماند ، و اصرار كنندگان أو را به ستوه در نياورند . از تو درخواست مى كنم كه بر برگزيدگان خلقت محمد و خاندانش با برترين درودهايت درود فرستى ، و بر تمامى پيامبران و فرستگانت كه هدايت را از جانب تو تبليغ كرده و پيمانهاى اطاعتت را محكم نمودند ، درود فرستى ، و بر بندگان صالحت درود فرست . اى آنكه خلف وعده نمى كنى ، وعده اى را كه به من داده اى تحقق بخش و اصحابم را برايم جمع كرده و آنان را صبور گردان ، و مرا بر دشمنانت و دشمنان فرستاده ات يارى بخش ، و دعايم را نا اميد مگردان ، كه من بنده تو فرزند بنده ات ، فرزند كنيزت هستم ، اسير درگاه توام . اى آقاى من تو هستى كه اين مقام را بر من منت نهاده اى و از ميان بسيارى از مخلوقاتت بر من تفضل فرموده اى . از تو درخواست مى كنم ، كه بر محمد و خاندانش درود فرستى و آنچه به من وعده كرده اى را تحقق بخشى ، بدرستى كه گفتارت صادق بوده و خلف وعده نمى كنى ، و بر هر چيز توانائى .

( 12 ) دعاى آن حضرت بعد از نمازهاى واجب پروردگارا ! مرا از غم واندوه و بيمناك بودن و وسوسه هاي شيطان رهايى بخش ، به رحمتت اى مهربانترين مهربانان .

( 13 ) دعاى آن حضرت در استخاره از آن حضرت روايت شده كه فرمود : در دو كاغذ مى نويسى : اختيار خداوند و پيامبرش براى فلان پسر فلان ، و در يكى مى نويسى : بكن ، و در ديگرى : نكن ، سپس آنها را در دو گلوله گلى قرار داده و در قدح آبى مى اندازى ، آنگاه وضو گرفته و دو ركعت نماز مى گذارى ، و پس از آن اين دعا را مى خوانى : پروردگارا ! از تو طلب خير مى كنم ، طلب خير كسى كه امورش را به تو واگذار كرده و در آنها به تو توكل مى كند ، و در آنچه بر أو وارد شده تسليم تو مى باشد . خداوندا ! براى من خير را اختيار كن نه شر ، و مرا يارى نما و از خودت دور نساز ، و به من قدرت عنايت فرما ، و بسوى خير هدايتم كن و گمراهم ننما ، و نسبت به قضا و قدرت راضى نموده ، و مقدراتت را بر من مبارك گردان ، تو هر چه بخواهى انجام داده و آنچه را بخواهى عطا مى فرمايى . خداوندا ! اگر خير و صلاح من در اين كار - كه اين چنين است - مى باشد ، مرا بر انجام آن يارى ده و قادر ساز ، و امر به انجام آن بنما ، و راه هدايت را برايم تبيين فرما . خدايا ! و اگر غير از اين مى باشد ، توجه مرا بسوى كارى كه خير من در آنست ، معطوف كن ، بدرستى كه تو قادر بوده و من توانا نيستم ، و آگاه بوده و من آگاه نيستم ، و تو داناى پنهانى ها هستى ، اى مهربانترين مهربانان . آنگاه سجده كرده و صدبار مى گويى : از خداوند طلب خير همراه با سلامتي مى كنم . پس سر برداشته در انتظار بيرون آمدن كاغذها از گلوله هاي گلى باش ، هر كدام كه بيرون آمد به مقتضايش عمل نما .

( 14 ) دعاى آن حضرت در استخاره از آن حضرت نقل شده : ده مرتبه سوره حمد را مى خوانى - و حداقل آن سه بار است و كمتر از آن يك مرتبه مى باشد - پس ده بار " انا انزلناه " را خوانده ، آنگاه سه بار اين دعا را مى خوانى : خداوندا ! از تو طلب خير مى كنم ، به جهت آنكه تو به سرانجام كارها دانائى ، و با تو مشورت مى كنم به جهت گمان نيكويم به تو در آنچه بدان آرزومند و هراسانم . بارالها ! اگر اين كار فلانى از امورى است كه آغاز و انجامش با بركت توأم ، و روزها و شبهايش بكرامت قرين گشته ، خداوندا برايم در آن خير را اختيار فرما ، كه سختى هايش را به آسانى و روزهايش را به شادمانى خاتمه دهى . پروردگارا ! اگر امر است فرمانبرى نموده ، و اگر نهى است خود دارى كنم ، خدا يا از تو طلب خير مى كنم ، با رحمتت ، خيرجوئى در سلامتي كامل . آنگاه نيت كرده و قسمتى از تسبيح را بدست مى گيرى اگر تعداد آن قطعه زوج است آن كار را انجام ده و اگر فرد است انجام نده ، يا بالعكس .

( 15 ) دعاى آن حضرت در نماز حاجت و استخاره بنام خداوند بخشنده مهربان ، پروردگارا از تو مى خواهم بنامى كه بر آسمانها و زمين حكم رانده و به آنان گفتى : به اختيار يا اكراه منقاد و مطيع گرديد ، گفتند : مطيع تو هستيم ، و بنامت كه بر عصاى موسى حكم رانده ، پس آنگاه آنچه ساخته بودند را بلعيد . و از تو مى خواهم بنامت كه قلبهاى ساحران را بسوى خود معطوف داشته تا آنجا كه گفتند : به پروردگار جهانيان ايمان آورديم ، پروردگار موسى و هارون ، تو پروردگار جهانيان هستى ، و از تو مى خواهم با قدرتى كه هر چيز جديد بدان فرسوده شده ، و هر شئ فرسوده متجدد مى گردد . و از تو مى خواهم به تمام حقوقى كه براى توست و حقوقى كه براى خود قرار داده اى ، اگر اين كار در دين و دنيا و آخرتم خير بدنبال دارد ، بر محمد و خاندانش درود و سلام فرستى و آن را بر من آماده كرده و سهل و آسان گردانى ، و بر من در آن لطف و مرحمت نمائى ، بدرستى كه تو بهترين رحم كنندگانى . و اگر بر آن در دين و دنيا و آخرتم شر مترتب مى باشد بر محمد و خاندانش درود و سلام فرستى ، و اين كار را به هر نحو و به هر چه كه مى خواهى از من دور دارى ، و مرا نسبت به قضايت راضى گردانده و مقدراتت را بر من مبارك گردانى ، تا اينكه تعجيل آنچه آن را به تأخير انداخته اى و تأخير آنچه تعجيل آن را مقدر كرده اى را خواستار نباشم . بدرستى كه هيچ توان و نيرويى جز با كمك تو وجود ندارد ، اى برتر ، اى بزرگوار ، اى داراى جلالت و اكرام .

4 - ادعيه آن حضرت در رفع شدائد و مهمات

در شدائد و مهمات ، معروف به دعاى علوى مصرى در كارهاى مهم ، معروف به دعاى عبرات براى رهائى از دشواريها

( 16 ) دعاى آن حضرت در شدائد و مهمات ، معروف به دعاى علوى مصرى از محمد بن على علوى حسينى مصرى روايت شده كه گفت : از طرف يكى از رهبران كشور دچار مشكل بزرگى شده و غم شديدى مرا فرا گرفت ، بطور يكه راه فرارى از آن متصور نبود . تصميم گرفتم به كربلا رفته و مشكلم را با امام حسين عليه السلام در ميان گذارم ، تا آنجا كه گويد : در بين خواب و بيدارى امام زمان و خليفه الهى ( عليه السلام ) را ديدم كه فرمود : اى فرزندم از فلان شخص ترسيدى ؟ گفتم : آرى ، قصد آزارم را دارد ، به اوليائم متوسل شدم تا مرا نجات دهند . فرمود :. چرا خدايت و خداى پدرانت را به دعاى پيامبران نمى خوانى ، كه آنان اين دعا را در هنگام شدت و سختى خوانده و خداوند ناراحتيشان را بر طرف نمود ، گفتم : با چه دعائى خدايشان را خواندند تا همان دعا را بخوانم ؟ فرمود : شب جمعه از خواب برخيز و غسل كرده و نماز گذار ، پس از انجام سجده شكر اين دعا را در حالى كه نشسته اى با تضرع و زارى بخوان : پروردگارا ! چه كسى تو را خواند و تو دعايش را اجابت نكردى ، و چه كسى از تو درخواست نمود و به أو عطا نفرمودى ، و چه كسى با تو مناجات كرد و او را نا اميد ساختى ، يا خود را به تو نزديك نمود و او را دور ساختى . خدايا ! اين فرعون جبار است كه با عناد و كفر و سر پيچى و ادعاى ربوبيتش ، و با علم به اينكه تو به نمى كند ، و بازگشت نمى نمايد ، و ايمان نمى آورد ، و خاضع نمى گردد ، دعايش را اجابت كرده و خواسته اش را برآوردى ، به جهت بزرگوارى وجود و بخششت و كم ارزش بودن خواسته اش در مقابل عظمت تو . تا بر عليه أو حجت و دليل داشته و آن را تأكيد نمائى ، در آن هنگام كه گناه كرده و كفر مى ورزد ، بر قومش برترى جسته ، و ظلم و تعدى نموده و بسبب كفرش بر آنان افتخار مى كند ، و بر اثر ستمگريش در حق خويش تكبر نموده ، و به جهت بردباريت خود برتر بين گرديد ، و بسبب جرأت و جسارتش بر عليه خويش چنين حكم كرد كه مجازات أو غرق شدن در آبست ، و او را بدانچه خود بر عليه خويش حكم نمود مجازات كردى . پروردگارا ! و من بنده تو ، پسر بنده تو و پسر كنيز تو بوده و معترف به بندگى تو هستم ، به خداوندى تو اقرار مى كنم و جز تو معبود و پروردگارى ندارم ، و به اينكه تو پروردگارم بوده و بازگشتم بسوى توست اعتراف مى كنم ، مى دانم كه تو بر هر كار قادرى ، آنچه بخواهى انجام داده و به آنچه مى خواهى حكم مى كنى ، بازخواست نشده و مانعى در انجام فرامينت ايجاد نمى شود ، تو اول و آخر و ظاهر و باطن مى باشى . از چيزى خلق نشده و از چيزى جدا نمى باشى ، قبل از هر موجودى بوده و بعد از همه خواهى بود ، و ايجاد كننده هر موجود بوده ، همه چيزها را با محاسبه پديد آورده اى ، و تو شنوا و بينائى . و گواهى مى دهم كه اين چنين بوده و خواهى بود ، و تو زنده و پايدارى ، خواب و چرت تو را نمى گيرد و با اوهام توصيف نشده و با حواس درك نمى شوى ، با مقياسات قياس نشده و به مردم تشبيه نمى گردى ، تمامى مردمان بندگان و كنيزان تواند ، و تو پروردگار و ما پرورش يافتگان توايم ، تو آفريدگار و ما آفريده هاي تو ، و تو روزى دهنده و ما از تو روزيمان را دريافت مى داريم . پروردگارا ! تو را سپاس كه مرا به صورت بشر خلق كردى ، و بعد از آنكه كودكى بيش نبودم مرا بى نياز گرداندى ، از پستان شير گوارايى به من روزى كرده و از غذاى پاك و پاكيزه به من خوراندى ، مرا مرد نمونه و سالمى قرار دادى . سپاسى كه بشمارش در نيايد و در مكانى نگنجد ، سپاسى كه از تمامى سپاس سپاس گزاران برتر بوده و از سپاس هر چيز والاتر باشد ، و عظيم تر و فراتر از تمامى اينها و هر چيز كه سپاس الهى را بگويد باشد . و سپاس مخصوص خداوند است آنگونه كه خدا دوست دارد سپاسگزارى شود ، و سپاس از آن اوست به تعداد مخلوقات و وزن آنها ، و وزن سنگين ترين و سبك ترين آنها ، و بشمارش بزرگترين و كوچك ترين مخلوقاتش . و سپاس مخصوص خداست تا خشنود گردد و بعد از آن نيز ، و از أو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستد و مرا مورد آمرزش قرار دهد و كلامم را سپاس گفته و بر من ببخشايد ، بدرستى كه او توبه پذير و مهربان است . پروردگارا ! تو را مى خوانم بنامت كه برگزيده ات پدر ما حضرت آدم ، در هنگام انجام خطا و احساس گناه تو را بدان نام خواند ، و تو خطايش را بخشيده و توبه اش را پذيرفتى و دعايش را مستجاب كرده ، و به أو نزديك بودى ، اى نزديك ، و از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و خطايم را ببخشى و از من خشنود شوى ، و اگر از من خشنود نمى باشى مرا كه گناهكار و خطاكار و ستمكار به خويش هستم ، ببخشى ، چرا كه مولا بنده اش را مورد بخشايش قرار مى دهد در حالى كه از أو خشنود نيست ، و نيز مخلوقاتت را از من خشنود گردانى و ضرر شان را از من دور دارى . خداوندا ! و تو را مى خوانم بنامت كه ادريس تو را بدان نام خواند ، و أو را پيامبرى راستگو قرار داده ، و مقام بلندى را به او عطا كرده ، و دعايش را مستجاب نمودى ، و به او نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست و پايانم را به بهشت و جايگاهم را در رحمتت قرارده ، و با عفوت مرا در بهشت ساكن گردان ، و به قدرتت اى قادر مرا از حور العين تزويج كن . بارالها ! و از تو مى خواهم بنامت كه نوح در هنگامى كه شكست خورده و يارى مى خواست تو را بدان نام خواند ، و تو با ران سيل آسا را برايش فرو فرستاده ، و از زمين چشمه ها جوشيد و آب به اندازه مشخصى بالا آمد و تو أو را در كشتى نجات دادى . و دعايش را اجابت كرده و به او نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست و از ظلم هر ستمگر مرا رها ساخته ، و شر پاد شاهان زورگو و دشمن متسلط و خوار شمرنده قدرتمند ، و جبار كينه توز ، و هر شيطان رانده شده و انسان خشمگين و نيز كيد هر حيله گر را از من دور دار ، اى بردبار اى مهربان . خدايا ! و از تو مى خواهم بنامت كه بنده و پيامبرت صالح تو را بدان نام خواند ، و او را از فرو رفتن در زمين نجات داده و بر دشمنش پيروز گردانده ، و دعايش را اجابت فرمودى ، و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرستاده و مرا از شر دشمنان و حسد حسودان نجات داده ، و مرا بكفايت خود كفايت كرده و به سرپرستى خود سرپرستى فرمائى ، و به هدايتت قلبم را هدايت و به تقوايت ياريم گردانى ، و مرا بدانچه خشنودى تو در آنست راهنمايى فرموده و به بى نيازيت بى نياز نمائى ، اى مهربان . بارالها ! و از تو مى خواهم بنامت كه بنده و پيامبر و دوستت ابراهيم در هنگامى كه نمرود أو را در آتش انداخت تو را بدان نام خواند ، و آتش را بر أو سرد و آرام گردانده و دعايش را اجابت كردى ، و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرستاده و آتش دوزخت را بر من سرد گردانده و زبانه هاي آن را خاموش و از گرماى آن مرا نجات دهى ، و آتش دشمنانم را به خود شان بازگردانده ، وكيد شان را دامن گيرشان بنمايى ، و آنچه به من عطا فرموده اى را بر من مبارك گردانى ، هم چنان كه بر أو و پيروانش مبارك گرداندى ، بدرستى كه تو بخشنده ستوده و برترى . خداوندا ! و از تو مى خواهم بنامت كه اسماعيل تو را بدان نام خواند ، و او را پيامبر و فرستاده قرارداده ، و حرمت را محل عبادت و جايگاه آرامش أو نمودى ، و با رحمتت دعايش را اجابت كرده ، و به أو نزديك بودى ، اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرستاده و قبرم را وسيع و گناهانم را آمرزيده ، و پشتم را محكم ، و خطاهايم را ببخشى . و مرا موفق به توبه نمايى ، بهمراه بخشش گناهان ، و مضاعف نمودن نيكيها ، و بر طرف شدن مشكلات ، و سود دهى تجارتها ، و دفع آثار گناهان ، بدرستى كه شنواى دعاها ، و نازل كننده بركات ، و دهنده حاجات ، و عطا كننده خيرات ، و قدرتمند آسمانهايى . پروردگارا ! و از تو مى خواهم بنامت كه فرزند دوستت [ اسماعيل ] كه أو را از كشته شدن نجات داده وفديه بزرگى را در مقابلش قراردادى ، و كارد را برايش برگرداندى ، و در حالى كه يقين به مرگ داشت و از كار پدرش خشنود بود با تو مناجات نموده . و تو دعايش را مستجاب و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرستاده و مرا از هر بدى و ناراحتى رها ساخته ، و هر ظلمت و نا اميدى را از من دورگردانى ، و تمام امور دنيا و آخرتم و آنچه از آن در هراسم ، وشر تمامى مخلوقاتت را كفايت فرمائى ، به حق خاندان پيامبر . پروردگارا ! و از تو مى خواهم بنامت كه لوط تو را بدان نام خواند ، او و خاندانش را از فرو رفتن در زمين و نابودى و هر رنج و شدتى رهانيدى ، و آنان را از سختى و مشكلات خارج ساخته و دعايش را اجابت كرده ، و به أو نزديك بودى ، اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرستاده و پراكندگى هايم را مبدل به اجتماع ، و چشمانم را به فرزندان و خانواده و اموالم شادمان سازى ، و امورم را اصلاح و تمامى احوالم را مبارك گردانده و تمامى آروزهايم را برآورى . و مرا از آتش رها ساخته وشر اشرار را كفايت فرمائى ، به حق برگزيدگان نيكان ، پيشوايان بزرگوار و نور انوار ، محمد و خاندان پاك و پاكيزه و پيشوايان هدايتگر و برگزيده ، كه درود تو بر تمامى آنان باد ، و ما را همنشين ايشان گردان ، و همراهى با آنان را بر ما منت گذار ، وبما توفيق هم صحبتى با ايشان را عنايت نما ، همراه پيامبران فرستاده شده و فرشتگان مقرب و بندگان صالح و فرمانبران درگاهت ، و حاملان عرش و فرشتگان درگاهت . بارالها ! و از تو مى خواهم بنامت كه يعقوب ، در هنگامى كه چشمانش كور و زندگيش پراكنده و فرزندش گم شده بود ، تو را بدان نام خواند ، و تو دعايش را اجابت و خانواده اش را مجتمع و چشمانش را روشن و مشكلش را بر طرف نمودى . و به او نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست و پريشانى زندگيم را بر طرف ، و چشمانم را به فرزندان و خانواده و اموالم روشن ، و كارهايم را اصلاح ، و تمامى لحظات زندگيم را مبارك گردانى ، و آروزهايم را برآورده و كارهايم را اصلاح نمايى ، و بر من منت گذار ، اى بزرگوار ، اى صاحب اخلاق نيكو ، به رحمتت اى مهربانترين مهربانان . خداوندا ! و از تو مى خواهم بنامت كه بنده و پيامبرت يوسف تو را بدان نام خواند ، و او را از تاريكيهاى چاه نجات داده ، و مشكلش را حل نموده ، وكيد و مكر برادرانش را بر طرف ، و او را بعد از بندگى پادشاه نمودى ، و دعايش را مستجاب كرده ، و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرستاده و مكر هر حيله گر وشر هر حسودى را از من بر طرف سازى ، تو بر هر كار قادر و توانائى . پروردگارا ! و از تو مى خواهم بنامت كه بنده و پيامبرت موسى بن عمران ، آنگاه كه فرمودى : " و از جانب طور امين او را خوانده و به خود نزديك نموديم " ، تو را خواند ، و راه خشكى در بين دريا برايش مهيا ساخته و او و پيروانش از بنى اسرائيل را نجات ، و فرعون و هامان و يارانشان را غرق نمودى ، و دعايش را اجابت ، و به او نزديك بودى اى نزديك . از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و مرا از شر مخلوقاتت در امان قرار داده ، و عفوت را شامل من گردانى ، و فضل خود را بر من ارزانى دارى ، تا از تمامى مخلوقاتت بى نياز گردم و مشمول غفران و خشنودى تو بشوم ، اى سرپرست من و سرپرست مؤمنين . بارالها ! و از تو مى خواهم بنامى كه بنده و پيامبرت داود تو را بدان نام خواند ، و دعايش را اجابت ، و كوهها را مسخر او گرداندى ، كه همراه أو صبحگاه و شامگاهگان تسبيح گفته ، و پرندگان در تسخير أو بوده ، و پادشاهيش را محكم نموده ، و حكمت و قضاوت به او عطا كردى ، و آهن را برايش نرم ، و صنعت ساختن سپر را به او تعليم نموده ، و خطايش را بخشيدى . و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست و تمام كارهايم را مسخرم گردان ، و مقدرات را بر من آسان نما ، و غفران و بندگيت را روزيم نما ، و ظلم ستمكاران وكيد دشمنان و مكر حيله گران و قدرت نمائى جباران زمان و حسد حسودان را از من دورنما ، اى امنيت بخش وحشت زدگان ، و اى همسايه پناه خواهان ، و اى محل وثوق معتمدان ، اى دستگيره مؤمنان ، و اى اميد اميدواران ، و اى معتمد صالحان ، اى مهربان مهربانان .