صحيفة المهدي ( عج )

جواد القيومي الاصفهاني

- ۲ -


پروردگارا ! و از تو مى خواهم بنامى كه بنده و پيامبرت سليمان بن داود آنگاه كه گفت : " پروردگارا سلطنت و پادشاهى بزرگى به من عطا فرما كه بعد از من به كسى عنايت نمى نمايى بدرستى كه تو عطا كننده هستى " ، تو را بدان نام خواند . و دعايش را اجابت و مخلوقات را مطيع أو گردانده ، و باد را مركب أو قرارداده ، و زبان پرندگان را به أو تعليم نمودى ، و جن را مسخر أو كردى ، كه گروهى بناء وعده اى غواص و بعضى را به اسارت در آورد ، اين فضل و احسان تو بود نه عنايت شخص ديگرى . و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست ، و قلبم را هدايت كرده ، و جانم را از پراكندگى دور دار ، و امورم را كفايت و ترسم را امنيت بخش ، و اسارتم را مبدل به رهايى كرده و پشتم را قوى گردان ، و به من مهلت ده ، و دعايم را اجابت و سخنم را بشنو ، و جهنم را جايگاه و دنيا را مهمترين مقصد من قرار مده ، و روزيم را گسترده و اخلاقم را نيكو و مرا از اسارت رهايى بخش ، تو آقا و مولا و آروزى منى . پروردگارا ! و از تو مى خواهم بنامت كه ايوب در هنگامى كه بعد از سلامتي بلا ، و بعد از عافيت بيمارى ، و بعد از گشايش زندگى سختى بر أو مسلط شد ، تو را بدان نام خواند ، پس نا راحتيش را بر طرف و خانواده و همانند آن را به دو بخشيدى ، در هنگامى كه تو را مشتاقانه و با اميدوارى به فضلت خواند و ناراحتيش را بر تو عرضه داشت و گفت : " پروردگارا رنج و بلا مرا فراگرفته و تو مهربانترين مهربانان هستى " . پس دعايش را اجابت و ناراحتيش را بر طرف و به دو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست و ناراحتيم را بر طرف و در جانم و خانواده ، و اموال و فرزندان و برادرانم سلامتي و عافيت عطا كن ، عافيتى كه جاودانه ، كامل ، هدايتگر ، رشد كننده ، و بى نياز كننده از پزشك و دارو باشد ، و آن را در پوست و گوشتم قرارده ، و مرا از گوشها و چشمانم بهره مند ساز و تا لحظه مرگ آنها را در سلامتي كامل قرارده ، تو بر هر كار قادر و توانائى . بار الها ! و از تو مى خواهم بنامت كه يونس بن متى در شكم ماهى و در سه تاريكى ، تو را بدان نام خواند و گفت : جز تو معبودى نيست و پاك و منزهى و من از ستمكاران هستم و تو مهربانترين مهربانانى . پس دعايش را اجابت و بوته كدويى را برايش روياندى ، و او را بسوى صد هزار انسان يا بيشتر فرستادى ، و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست و دعايم را اجابت ، و مرا مشمول عفوت گردان ، كه در درياى ظلم به خويشتن غرق شده ، و ديون بسيارى از مخلوقاتت بر ذمه من مى باشد ، و بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا از آنان پوشيده دار و از آتش جهنم رهايى بخش و در اين لحظه از آزاد شدگان و رهايى يافتگان از آن قرارده ، به منتت اى منت گذار . پروردگارا ! و از تو مى خواهم بنامت كه بنده و پيامبرت عيسى بن مريم ، هنگامى كه أو را به روح القدس تأييد كرده و در گاهواره به سخن درآوردى ، تو را بدان نام خواند ، پس به فرمان تو مردگان را زنده و بيماران را شفا ، و از گل همانند پرنده خلق كرده ، و با فرمانت پرنده به پرواز در آمده ، و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا براى آن كار كه خلق كرده اى فارع گردان ، و بدان چه متكفل آن شده اى مشعول نساز ، و مرا از بندگان و زاهدان در دنيا و از كسانى كه ايشان را براى سلامتي خلق كرده و آنان را بدان گرامى داشته اى قرارده ، اى بزرگوار اى برتر اى والاتر . بارالها ! و از تو مى خواهم بنامت كه آصف بن برخيا براى آوردن تخت ملكه سبا تو را بدان نام خواند ، و كمتر از چشم برهم نهادن آن را منتقل نمود ، تا اينكه در جلوى ديدگانش قرار گرفت ، آنگاه كه آن را ديد گفته شد : تخت تو همين است ؟ گفت : گويا همين باشد . پس دعايش را اجابت و به او نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست و گناهانم را بر من ببخشاى ، و نيكيهايم را قبول ، و توبه ام را پذيرفته ، و فقرم را مبدل به بى نيازى ، و شكستگيم را جبران فرما ، و قلبم را بنامت زنده و مرا در سلامتي زنده بدار و بميران . خداوندا ! و از تو مى خواهم بنامى كه بنده و پيامبرت زكريا تو را بدان نام خواند ، در هنگامى كه خواهنده و اميدوار به فضل و بخششت ، در محراب عبادت با صداى آهسته تو را مخاطب قرار داد و گفت : " پروردگارا به من فرزندى عطا فرما كه وارث من و خاندان يعقوب باشد و از أو خشنود باش " . پس به أو يحيى را بخشيده و دعايش را اجابت كرده ، و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرستاده و فرزندانم را برايم باقى گذار و مرا از آنان بهره مند ساز ، و من و ايشان را از مؤمنين به أو ، و مشتاقان ثوابت ، و ترسندگان از عقابت ، و اميدواران به آن چه نزد توست ، و مأيوسان از آنچه نزد غير توست قرارده ، تا اينكه ما را زنده نگاه دارى به زندگانى پاكيزه ، و بميرانى مردن پاكيزه ، تو بر هر كار قادرى . پروردگارا ! و از تو مى خواهم بنامى كه همسر فرعون تو را بدان نام خواند ، آن گاه كه گفت : " پروردگارا خانه اى در بهشت برايم آماده نما ، و مرا از فرعون و كار أو رها ساز و از گروه ستمكاران نجات ده " . پس دعايش را اجابت و به او نزديك بودى ، اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرستاده و چشمانم را با ديدن بهشت و اوليائت روشن و به محمد و خاندانش مرا شادمان گردان ، و با آنان و همنشينى و نزديكى با ايشان مرا مأنوس نما ، و مرا در بهشت مستقر كرده ، و از آتش و آنچه براى اهل آن از غل و زنجيرها و انواع عذابها و عقابها آماده نموده اى با عفوت نجات ده . خداوندا ! و از تو مى خواهم بنامت كه بنده و راستگويت مريم بتول و مادر حضرت عيسى تو را بدان نام خواند ، آنگاه كه گفتى : " و مريم دختر عمران كه فرجش را محافظت نموده و مادر آن از روحمان دميديم و كلمات پرودگارش و كتابهاى او را تصديق كرده و از عابدان گرديد " . و دعايش را اجابت و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا در پناه محكم خود قرار ده و در حجاب خود مستور بدار ، و به حرز محكم خود محفوظ نما ، و به كفايت كافى ات مرا از شر هر ستمگر ، و ظلم هر تجاوزگر ، و مكر هر حيله گر ، و نيرنگ هر نيرنگ باز ، و سحر هر ساحر ، و ستم هر سلطان ستمگر كفايت فرما ، به قدرتت اى قدرتمند . پروردگارا ! و از تو مى خواهم بنامى كه بنده و پيامبر ، و بر گزيده و منتخبت از مخلوقاتت ، و امين بر وحيت ، و مبعوث به بندگانت ، و فرستاده ات بسوى مردم ، محمد ، بنده ويژه و خالص تو كه درودهايت بر أو و خاندانش باد تو را بدان نام خواند . پس دعاى أو را اجابت و به لشكريانى كه ديده نمى شد أو را يارى كردى ، و حق را برتر و باطل را ضعيف و خوار گرداندى ، و به أو نزديك بودى اى نزديك ، بر محمد و خاندانش درود فرست ، درودى پاك و پاكيزه ، و رشد كننده و جاودانه و مبارك ، هم چنان كه بر جدشان ابراهيم و خاندانش درود فرستاده ، و برايشان مبارك گرداندى ، و سلام فرست برايشان هم چنان كه بر آنان سلام فرستادى ، و از جانب خود برايشان افزون فرما . و مرا در زمره ايشان و بهمراه آنان قرارده و با آنها و در زمره ايشان محشور فرما ، تا اينكه از حوض آنان مرا سيراب كرده ، و در زمره آنان داخل فرمائى ، و با آنان مجتمع گردانده و چشمانم را به ايشان روشن گردانى ، و خواسته ام را اجابت و آرزوهايم را در دين و دنيا و آخرت و زندگى و مرگ عطا فرمايى ، و سلامم را به آنان رسانده و جواب سلام ايشان را به من برگردانى ، و درود و رحمت و بركتهايت برايشان باد . خداوندا ! تو كسى هستى كه در نيمه هاي هر شب ندا مى كنى : آيا خواهنده اى هست كه به أو عطا كنم ، آيا خواننده اى هست كه دعايش را اجابت كنم ، آيا استغفار كننده اى هست كه او را ببخشم ، آيا اميدوارى هست كه اميدش را بر آورم ، آيا آرزومندى هست تا أو را به آرزويش برسانم . من در درگاه تو ايستاده و خواهنده تو ام ، بيچاره درگاهت هستم ، ناتوان و فقير توام ، آرزومند درگاهت ، اميدوار فضل و رحمتت ، و آرزومند عفو و مغفرتت ، و خواهنده غفران و ببخش توام . پس بر محمد و خاندانش درود فرست و خواسته ام را عطا ، و آرزويم را برآور ، فقرم را جبران ، و به عصيان و سر كشى ام رحم نما ، و از گناهانم درگذر ، و آنچه از بندگانت بر ذمه من هست را بر من ببخشاى ، و ضعفم را تقويت ، و بيچارگى ام را مبدل به عزت ، و جايگاهم را محكم گردان ، و گناهم را مورد بخشايش قرار ده ، و فكرم را رشد ، و ما لم را از حلال افزون فرما . و در تمام كارها و اعمالم خير مقدر كن ، و مرا بدان راضى و خشنود گردان ، و مرا و پدر و مادرم و فرزندانشان ، از آنان و مردان مؤمن و مسلمان ، زنده يا مرده ايشان را بيامرز ، تو شنونده دعاها مى باشى . و از نيكى كردن به پدر و ما در آنچه مرا مستحق ثواب تو و بهشتت مى كند به من الهام كنى ، نيكيهاى ايشان را قبول و گناهانشان را ببخشاى ، و ايشان را در مقابل بهترين عملي كه نسبت به من انجام داده اند پاداش و بهشت عطا كن . خداوندا ! يقين دارم كه به ستم كردن امر نكرده و بدان خشنود نمى باشى ، و ميل به آن نداشته و آن را نمى خواهى و دوست ندارى ، اين گروه را مى بينى كه به ظلم و ستم بندگانت ، و تعدى و تجاوز بنا حق و ظالمانه و دشمنانه و خصمانه بر عليه ما مشغولند . اگر براى ايشان مدت و زمانى تعيين كرده اى كه بايد آن را بپايان رسانند ، يا اجلهايى را بر ايشان معين ساخته اى كه بايد بدانها برسند ، خود فرموده اى و سخن تو حق و وعده ات صادق است كه : " خداوند آنچه بخواهد را محو يا تثبيت مى كند و كتاب تغيير ناپذير نزد اوست . " پس من از تو مى خواهم بتمامى آنچه پيامبران و رسولانت تو را بدانها خواسته اند ، و از تو مى خواهم بدآنچه بندگان صالحت و فرشتگان مقربت از تو طلب كرده اند ، كه اين مقدرات را از كتاب تغيير ناپذيرت محو كرده ، و بر ايشان اضمحلال و نابودى را رقم زنى . تا اجلهايشان نزديك و مدتشان بسر آمده و ايامشان به پايان رسيده و عمرشان تمام شود ، و فاسقانشان نابود و گروهى از ايشان را بر گروه ديگر مسلط فرمايى ، تا احدى از ايشان باقى نمانده و رستگار نگردد ، اجتماعشان را پراكنده ، و سلاحشان را سست ، گروهشان را متفرق ، و اجلهايشان را مقطوع ، و عمرشان را كوتاه ، و قدمهايشان را متزلزل گردانده ، و شهرهايت را از آنان پاك گردان و بندگانت را بر آنان مسلط فرما . چرا كه ايشان سنتت را تغيير داده و عهدت را شكسته و حرمتت را هتك كرده اند ، و آنچه نهى كرده اى را انجام داده ، و بسيار سركشى نموده و به گمراهى عميقى فرو رفته اند . پس بر محمد و خاندانش درود فرست و به پراكندگى اجتماعشان ، و مرگ زندگانشان ، و غارت همسرانشان فرمان بده ، و بندگانت را از ستم ايشان رها ساخته و قدرتشان را از تجاوز نمودن سلب كن ، و زمينت را از آنان پاك گردان ، و به نابودى زراعتشان و از بين رفتن اموالشان ، و پراكندگى گروهشان ، و نابودى ساختمانهايشان فرمان بده ، اى صاحب جلالت و بزرگوارى . اى معبود من و معبود هر چيز ، و پروردگار من و پروردگار هر چيز ، از تو مى خواهم ، و تو را مى خوانم به آنچه دو بنده و رسول و پيامبر و برگزيده ات ، موسى و هارون ، تو را بدان خواندند ، در زمانى كه تو را با اميد به فضلت مخاطب قرارداده و گفتند : " پروردگارا به فرعون و يارانش زمينت و اموال بسيارى را در زندگى دنيا دادى ، پروردگار تا از راهت مردم را گمراه كنند ، پروردگارا اموالشان را نابود و قلبهايشان را قسى گردان تا آنگاه كه عذاب دردناك جهنم را نديده اند ايمان نياورند " . پس بر اين دو نفر به اجابت دعايشان منت نهاده و نعمت عطا كردى ، تا آنكه فرمانت را به ايشان ابلاغ فرمودى كه : " دعاى شما اجابت شد پس پايدار باشيد و راه نادانان را پى نگيريد . " [ از تو مى خواهم ] كه بر محمد و خاندانش درود فرستى و اموال اين گروه ظالم را سلب ، و قلبشان را قسى ، و ايشان را در زمين فرو برده ، و در دريا غرقشان سازى ، چرا كه آسمانها و زمين ، و آنچه در آنهاست از آن توست ، قدرت و نيرويت را در قبال ايشان به مردم بنمايان ، و اين كار را نسبت به ايشان انجام ده ، و در اين عمل تسريع فرما . اى بهترين فردى كه مورد سؤال واقع شده ، و بهترين فردى كه خوانده شده ، و برترين فردى كه در برابرش خضوع انجام گرفته ، و دستها بسويش بالا رفته ، و زبانها او را ناميده ، و چشمها به أو دوخته شده ، و قلبها به او مايل گرديده ، و گامها بسوى او برداشته شده ، و محاسبه اعمال بدست اوست . پروردگارا ! و من بنده توام ، از تو مى خواهم به برترين نامهايت ، و تمام نامهايت برتر است ، بلكه از تو مى خواهم به تمامى نامهايت ، كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و ايشان را در خانه هايشان هلاك گردانده و نابود نمايى ، و آنان را با تيرهاى بلا سنگباران كن ، و به صورت بر زمين انداز ، وكيد و مكرشان را به خودشان بازگردان ، و ايشان را به پشيمانيشان مؤاخذه كن . تا پس از نخوت و غرور ذليل و خوار شده ، و بعد از تكبر و زورگوئى خاشع و هلاك گردند ، ذليلانى كه اسير در چنگال دامهايى هستند كه اميد داشتند ما را در آنها ببينند ، و قدرت و نيروى خود را بر عليه ايشان به ما نشان ده ، و همانند گروههاى ظالم و ستمگر ايشان را عذاب فرما ، بدرستى كه مؤاخذه تو دردناك و شديد ، و مؤاخذه شخص قدرتمند و توانا مى باشد ، همانا تو قدرتمند و توانائى ، عقابت شديد و عذابت دردناك است . پروردگارا ! بر محمد و خاندانش درود فرست و عذابى كه براى ستمگرانى همانند ايشان ، و مسخره كنندگان مشابه آنان آماده ساخته اى ، را در حق ايشان تسريع فرما ، و بردباريت را از ايشان زائل ، و غضبت كه هيچ كس را ياراى مقاومت در برابر آن نيست را برايشان فروريز ، و با فرمانت كه تخلف پذير نمى باشد دستور در تسريع اين امور را صادر كن بدرستى كه تو شاهد هر سخن و داناى هر گفتارى ، و هيچ يك از اعمال مخفى شان از ديد تو پنهان نمى باشد ، و هيچ كار خائنانه آنان از ديد تو زائل نمى گردد ، و تو داناى پنهانى ها ، و آگاه به ضمائر و قلبهائى . پروردگارا ! و از تو مى خواهم و تو را مى خوانم به آنچه آقايم نوح از تو خواست و تو را خواند ، آنگاه كه گفتى : " و به تحقيق نوح ما را خواند و ما بهترين اجابت كنندگان هستيم . " آرى ، پروردگارا تو والاترين اجابت كننده ، و بهترين خوانده شده ، و بهترين خواسته شده ، و والاترين عطا كننده مى باشى ، تو كسى هستى كه خواهنده ات نا اميد نشده و دعاى آرزومندت تو را ملول نكند ، كثرت حوائج و انجام آنها تو را سست نمى كند ، بدرستى كه انجام خواست تمامى مخلوقاتت براى تو سريع تر از چشم برهم نهاندن و خفيف تر و سبك تر از بال مگس مى باشد . و اى آقايم و مولايم و معتمدم و اميدم ، حاجتم بسوى تو آنست كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و گناهانم را ببخشى ، بسوى تو آمده ام در حالى كه پشتم از گناهان بزرگ سنگين شده ، و حقوق فراوانى از بندگانت بر عهده من است كه راه رهايى از آن جز بوسيله تو ميسر نيست ، و كسى جز تو بر آن قادر نبوده و بر آن توانا نيست . اى آقايم ! كثرت گناهانم را به اشكهاى اندكم ببخشاى ، بلكه به قساوت قلب و خشكى چشمم ، نه ، بلكه به رحمتت كه تمامى اشياء را فراگرفته است ، و من نيز چيزى هستم و بايد مرا نيز فرا گيرد . اى رحمان اى رحيم اى مهربانترين مهربانان ، در اين دنيا مرا به بلائى امتحان مفرما ، كسى را كه بر من رحم نمى كند بر من مسلط مكن ، و مرا بگناهانم هلاك نساز ، و رهائيم را از هر زشتى آسان فرما ، و هر ستمى را از من دور كن ، و حجابم را ندر ، و روزى كه تمامى مخلوقاتت را براى حساب جمع مى كنى مرا مفتضح منما ، اى دارنده عطا و ثواب بسيار . از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستى و در زندگانى سعادتمندان زنده ، و در مرگ شهيدان مرا بميرانى ، و همچون دوستانت مرا قبول كرده ، و در اين دنياى پست مرا از شر پادشاهان و گناهكاران و اشرار و دوستدارانشان محافظت فرمائى . وشر طاغيان و حسودان وشرجويان و دوستان آنان را از من نگاهدارى ، تا مرا از مكر حيله گران كفايت كرده و چشمان كافران را از من دور دارى ، و زبان گناهكاران را از من لال ، و دستهاى ستمگران را از من باز داشته ، و مرا از كيدشان رهائى بخشى ، و ايشان را به ناراحتيشان بميرانى ، و به گوشها و چشمان و قلبهايشان مشغول سازى . و در تمام اينها مرا در امنيت و آسايش و حرز و پادشاهى ، و حجاب و حفاظت و حراست خود قرارده ، و بدرستى كه سر پرست من خداست كه كتاب را نازل كرد و او سر پرست رستگاران است . پروردگارا ! به تو پناه برده و به تو متوسل مى گردم ، و براى تو عبادت كرده و اميدم به توست ، و از تو يارى مى جويم ، و از تو طلب كفايت مى كنم ، و به تو پناهنده مى گردم ، و به تو توانا مى شوم ، و از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و مرا جز با گناهان بخشيده ، و سعى و تلاش ستايش شده ، و تجارتى كه نابودى ندارد باز نگردانى ، و آنچه شايسته توست و نه آنچه من شايسته آنم را به من عطا فرمائى ، بدرستى كه تو ا هل تقوى و بخشش و اهل فضل و رحمت مى باشى . خداوندا ! دعايم را طولانى و گفتارم را بدرازا كشاندم ، و سينه تنگم مرا بدين جا كشاند ، و مرا بدان وادار نمود ، در حالى كه مى دانستم به اندازه نمك در خمير دعا كفايت مى كند ، بلكه تصميم جزم كافى است ، و اين كه انسان با نيتى صادقانه و با زبان راست بگويد : پروردگارا ، و تو در جايگاه گمان بنده ات به تو مى باشى ، و قلبم با تصميم جازم تو را خوانده است . پس از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و دعايم را مقرون به اجابت گردانده ، و آنچه از تو آرزومندم را به من عطا كنى ، كه منت نهادنى است از طرف تو بر من و فضل و عنايت توست ، و من جايگاهم را تغيير ندهم جز به انجام تمامى خواسته هايم ، بدرستى كه اين كار بر تو آسان و ارزش آن نزد من بسيار زياد است ، و تو بر آن قادر و توانائى ، اى شنوا و اى بينا . بارالها ! و اين جايگاه پناهنده تو از آتش ، و فرار كننده اى از خود بسوى تو از گناهانى كه أو را فراگرفته ، و عيبهائى كه أو را مفتضح كرده است مى باشد ، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و نظر رحمتت را بر من افكن ، تا با آن بسوى بهشتت رهنمون شده ، و مرا مشمول لطفت قرارده تا از عقابت رهايى يابم . بدرستى كه بهشت و جهنم براى تو و بدست تو و كليدهاى باز و بسته شدنش نزد توست ، و تو بر آن قادرى و براى تو سهل و آسان مى باشد ، و اى توانا آنچه خواسته ام را عطا فرما ، و قدرت و نيرويى جز با نيروى خداوند برتر و والاتر نبوده ، و خدا ما را كافى است ، و او بهترين وكيل است .

( 17 ) - دعاى آن حضرت در كارهاى مهم ، معروف به دعاى عبرات پروردگارا ! از تو مى خواهم اى رحم كننده بر اشكها ، و اى بر طرف كننده غمها ، و اى تسلى بخش دردها ، توئى كه ابرهاى تيره محنتها و دردها كه سنگينى نموده را زدوده ، و ابرهاى فتنه و آشوب كه فراگير شده را زائل مى سازى ، و گياهان آن را نابود ، و ساختمانهايش را منهدم ، و استخوانها را پوسيده مى كنى ، ستم كشيده را مسلط ، و طلب شده را طلب كننده ، و مظلوم را زورمند ، و كسى كه در معرض تعرض مى باشد را قادر مى گردانى . بار الها ! چه بسيار بنده اى كه تو را ندا كرده : پروردگارا مورد ستم واقع شده ام مرا يارى كن ، پس تو براى يارى أو بارانى سيل آسا از آسمان برايش فرو فرستادى ، و چشمه هايى را گشوده و آب به اندازه مشخصى بالا آمد ، و از نگاهبانيت أو را بر روى كشتى حمل نمودى . اى آنكه هر گاه بنده در تاريكى شب متحيرانه تو را بخواند ، و دوست مهربانى براى يارى و پناه نداشته باشد ، از يارى تو پناه ودادرسى مى يابد ، و دوستى كه او را بسوى خود خوانده ، و از سختى رهائيش داده ، و راههاى گشايش را برايش مى نماياند . خداوندا ! اى آنكه قدرتش برتر ، و عقابش براى جباران ستمگر دردناك ، و براى هر كافر درهم كوبنده است ، از تو مى خواهم كه نظر رحمتى بر من افكنى ، كه تاريكى پايدارى كه بر اثر بيمارى بر من مسلط شده ، و سينه ها از وجود شير تهى ، و زراعتها نابود ، و اشكها خشك ، و قلبها مأيوس ، و جانها بسببش از بين مى رود را زائل سازى . بارالها ! اغراض و اميالى كه ايجاد و بقاء آن بدست توست ، و رهايى از آنها تنها با داخل شدن به بهشت ميسر مى باشد را از دسترسى شيطان و هلاكت و نابودى بدست آن رهائى بخش . پروردگارا ! چه كسى سزاوارتر از توست كه از حريمت دفاع كند ، و چه كسى شايسته تر از توست كه از محرماتت ممانعت به عمل آورد . بار الها ! كارم سخت شده آن را آسان نما ، و مرا برنج انداخته آن را سهل گردان ، و قلبها به لرزه در آمده آن را تسلى بخش ، و جانها را وحشت فراگرفته آن را آرام گردان . خداوندا ! خداوندا ! گامهاى لغزيده و افكار حيرت زده و گمراه را تدارك كن ، اگر جبران شكستگى اش را ببيند ، و رهايى اسارتش و پناه خواهى پناهنده اش را بنگرد ، از نارا حتى متضرر شود و ناله و فرياد سر دهد . پس اى مولايم آيا أو كه اميدوار به توست را در چنگال بلا رها مى كنى ، آيا أو كه به تو پناهنده است را در درياى بيكران غوطه ور باقى مى گذارى . مولايم ! اگر در تقوى و خويشتن دارى خود را برنج نمى اندازم ، و در عبادت و بندگى به مقام و خشنودى تو نرسيده ام ، و در زمره گروهى قرار نگرفته ام كه دنيا را رها ساخته اند . شكمهايشان از گرسنگى به كمر چسبيده ، و لبها از تشنگى خشك ، و ديدگان از اشك كور گرديده است ، بلكه با اعمالي اندك و گناهان و خطاهاى بسيار و جانى كه به راحتى خود كرده و به كارهاى زشت عادت نموده نزد تو آمده ام . پروردگارا ! آيا براى رسيدن به تو و چنگ زدن به ريسمانت كفايت نمى كند كه دوستدار اولياء تو و محب آنان بوده ، و همانند ايشان خود را براى تحمل بلاها آماده ساخته ، و رنج و ناراحتى مرا فراگرفته است . آيا كفايت نمى كند كه در ميان ايشان مظلوم بوده و خشم خود را فرو مىنشانم و در غمها و غصه ها غوطه ور مى باشم . خدايا ! آيا اين اعمال احترامى برايم نزد تو نمى آورد كه زائل نشود ، و ذمه اى كه مرا از بلاها در امان دارد ، پس پروردگارا چرا مرا كه در گناهان غرق شده ام را باز نمى دارى ، و مرا كه به آتش دشمنت سوخته ام را رها مى سازى . مولايم ! آيا براى دوستانت نزد دشمنانت راههاى خطر را گشوده ، و براى نيرنگهايشان آنان را كمين گاه قرارداده ، و ايشان را در اختيار آنان قرار مى دهى ، در حالى كه تو مالك جانهايشان مى باشى ، كه اگر آن را قبض كنى نابود مى شوند ، و تمامى اعضاء وجودشان در قدرت توست ، كه اگر رهايشان سازى خاموش مى گردند . پروردگارا ! چه چيز تو را مانع مى شود كه از ظلمشان جلوگيرى و نگاهبانيت را از آنان باز دارى ، و سلامتى كه با آن در زمين تو مى گردند و در ميدان تجاوز بر بندگانت جولان مى دهند را از آنان زائل سازى . پروردگارا ! مرا درياب تا زمانى كه غرق نشده ام ، مرا درياب تا آنگاه كه شمس وجودم افول ننموده است . خداوندا ! چه بسيار كسانى كه از ترس به سلطانى پناه برده و با امنيت و آرامش مراجعت نموده اند ، آيا به كسى برتر از تو در فرمانروايى ، يا برتر از تو در فضل و احسان ، يا افزون تر از تو در قدرت و اقتدار ، يا گرامىتر از تو در يارى و كمك رجوع كنم . خدايا ! اگر خواهنده ات را از ياريت منع كنى عذرم چيست ، در حالى كه تو آرزومندت را نا اميد نكرده و خواهنده ات را رد نمى كنى . پروردگارا ! پروردگارا ! كجاست رحمت تو كه ياريگر بندگان مستضعف توست ؟ و كجاست نگاهبانيت كه پناه ستمكشان از جباران زمان است ؟ پروردگارا ! بسوى من ، بسوى من لطف و رحمتت را متوجه ساز ، مرا از گروه ستمگران رهايى بخش ، كه مورد ستم واقع شده ام ، و تو مهربانترين مهربانانى . مولايم ! تحيرم را در كارم ، و ناراحتيم را در سوزش قلب و حرارت سينه ام مى بينى ، پروردگارا ! به آنچه تو شايسته آنى راه گشايش و فرجى به من عطا فرما ، و راه سهل و آسانى را برايم مهيا ساز . و كسى را كه براى بدام انداختن من دام نهاده تا نابودم كند مكر و فريبش را به خودش بازگردان ، و كسى را كه چاهى برايم كنده تا مرا در آن بيندازد خودش را در آن افكن ، وشر و مكر و فساد و ضررهاى أو را كه از پرهيزگارانت باز مى دارى را از من بازدار . پروردگارا ! بنده تو بنده توست ، دعايش را اجابت نما ، و ناتوان توست ناتوان توست ، غم و اندوهش را بر طرف ساز ، بدرستى كه تمام دستاويزها جز دستاويز تو از أو قطع شده ، و تمام پناهگاهها جز پناهگاه تو از أو زائل شده است . مولايم ! اين دعايم را اگر رد كنى جايگاه اجابت ديگرى نمى يابد ، و گمانم به تو را اگر تكذيب كنى كجا صدق آن بثبوت رسد ، پس كسى را كه درگاه ديگرى را نمى شناسد از در خانه ات نران ، و كسى را كه جز با تو آشنا نيست را از خودت دور نساز . خداوندا ! چهره اى كه با اميد بسويت آمده شايسته بى توجهى نيست ، و پيشانى اى كه در مقابل تو به سجده افتاده سزاوار رسيدن به مقصود است ، و گونه اى كه با نيازمندى روى زمين نهاده شده شايسته است كه خواهنده به مراد و مقصودش نائل آيد . بارالها ! اين به خاك نهادن گونه ام و تضرعم در خواست از تو و تلاش من است ، به رحمتت اميدهايم را محقق ساز ، و به رأفتت انجام خواسته هايم را سهل و آسان گردان ، و چيدن ثمرات اجابت دعاهايم را به من بنمايان . خدايا ! آنگاه كه نيازمندى در مقابل تو ايستاده و تو را شفيع قرار دهد و تو أو را شخصى بيايى كه دعايش امكان اجابت ندارد ، ولى مطيع و منقاد مى باشد ، من از تو طلب شفاعت مى كنم به بزرگواريت و بزرگوارى پيامبران برگزيده ات ، كه به خاطر آنان موجودات را خلق كرده ، و از آسمان نازل فرمودى آنچه فرو فرستادى . به تو نزديكى مى جويم به اولين فردى كه تاج جلالت بر سر او نهادى ، و جايگاه نيكوى از خلقت را به أو بخشيدى ، حجتت در خلقت و امينت در بين بندگانت ، محمد ، فرستاده ات ، و به أمير المؤمنين على خاستگاه نور أو و بيانگر سر او ، سيد اوصياء و پيشواى متقين ، رهنماى دين ، پيشواى سپيد رويان در قيامت ، پدر امامان رهنما . و به تو نزديكى مى جويم به برگزيده برگزيدگان ، و مادر انوار مقدسه ، و انسيه حوراء ، بتول عذراء ، فاطمه زهرا ، و به دو نور ديده پيامبر و دو ميوه قلب زهرا ، دو سيد و دو امام ابى محمد حسن وابى عبد الله حسين . و به على بن حسين السجاد ، زينت بندگان ، راهب عرب ، و كسى كه در اثر كثرت عبادت بر جبينش علامت سجده رقم خورده بود ، و به مولايم محمد بن على الباقر ، امام دانا و سيد حاكم ، ستاره پر فروغ و ماه تابان . و به امام راستگو جعفر بن محمد الصادق ، مبين مشكلات و نمايان گر حقايق ، پاسخ گوينده به هر گوينده با دليل و برهان ، به سكوت وادارنده هر جدال كننده ، ساكن كننده هر حركت . و به مولايم موسى بن جعفر ، امام پرهيزكار ، و خالص و مخلص ، و نور احمدى و نور انور و پرتو شكوفا ، و به مولايم على بن موسى الرضا ، امام مرتضى ، و شمشير از نيام بر كشيده . و به مولايم محمد بن على الجواد ، امام گرامىتر ، درگاه اميدواران و راه روشن ، و داناى مؤيد ، سرچشمه حكمتها و چراغ تاريكيها ، سيد عرب و عجم هدايتگر به راه راست ، و موفق به تأييد و تسديد . و به امام على بن محمد كه در پادگان متولد شد ، عطاى خداوند و پدر پيشوايان پاك كه با پندها بشارت داد و ترساند ، و به مولايم ابى محمد حسن بن على العسكري امام منزه از گناه ، پاكيزه از هر ستم و ظلم ، داناى دانايان ، ماه تابان ، و بهار مردمان ، متقى و بخشنده پاكيزه و پاك . و به تو نزديكى مى جويم به نگهبان دانايى كه أو را بر خزينه هاى زمين قرارداده ، و پدر مهربانى كه بسط و قبض را دريد قدرت او نهادى ، داراى مناقب نيكو ، درهم كوبنده درخت ملعونه . سخن گو با مردم در گاهواره ، و رهنماى بسوى راه راست ، پوشيده از ديدگان ، حاضر در شهرها ، پوشيده از ديدهاى تيز اوهام و افكار ، باقيمانده نياكان ، وارث شمشير ذو الفقار ، كسى كه در خانه خداوند ظاهر مى شود ، داناى پاكيزه حجة بن الحسن ، كه بهترين تحيتها و برترين بركتها و كامل ترين درودها برايشان باد . پروردگارا ! اينان پناهان من در خواسته هايم و وسائل من هستند ، پس برايشان درود فرست ، درودى كه جز تو اندازه اش را نداند و انبوه خلق به اندكى از آن راه نبرد ، و بهترين گمانم را در مورد ايشان تحقق بخش ، و برترين آرزويم را به منصه ظهور برسان . خدايا ! دستگيره محكمى جز تو ندارم كه بدان چنگ زنم ، و گفتار ارزشمندترى جز خواندن تو ندارم تا بدان دل گرم باشد ، و شفيعانى آبرومندتر جز اين گروه ندارم تا نزد تو آورم . پروردگارا ! آيا راه ديگرى جز اجابت دعايم و رحم نمودن بر اشكها و ناله هايم باقى مانده است ، اى كسى كه جز أو خدايى نيست ، اى اجابت كننده مضطر و بيچاره آنگاه كه أو را بخواند . اى رحم كننده بر اشكهاى يعقوب ، و اى بر طرف كننده نارا حتى ايوب ، مرا بيامرز و مشمول رحمتت قرارده ، و بر گروه كافر يارى نما ، و راه گشايشى بر من عطا كن و تو بهترين راه گشايى ، اى داراى نيروى قوى و اى مهربانترين مهربانان .

( 18 ) - دعاى آن حضرت براى رهائى از دشواريها تو خداوندى هستى كه آغازگر خلق و اعاده كننده آنانى ، تو خدائى هستى كه جز تو خدائى نيست ، تدبير كننده كارها و مبعوث كننده دفن شده هاي در قبرها مى باشى ، و تو خدائى هستى كه خداوندى جز تو نيست قبض كننده و گستراننده اى ، و تو خدائى هستى كه خداوندى جز تو نيست ، وارث زمين و هر چه در آنست مى باشى . از تو مى خواهم بنامت كه هرگاه بدان خوانده شوى اجابت كرده ، و هرگاه بدان سؤال شوى عطا مى كنى ، و از تو مى خواهم به حق محمد و خاندانش ، و به حق ايشان كه برخود لازم نموده اى ، اينكه بر محمد و خاندانش درود فرستاده ، و در اين ساعت در اين ساعت حاجتم را برآورى ، اى آقايم اى مولايم اى پناهم . از تو مى خواهم به هر نامى كه خود را بدان نام ناميده اى ، و در علم غيبت بدان خود را مخصوص نموده اى ، اينكه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و در رهايى ما از اين مشكل تعجيل فرمائى ، اى دگرگون كننده قلبها و ديدگان ، اى شنونده دعاها ، تو بر هر كار قادرى ، به رحمتت اى مهربانترين مهربانان .

5 - ادعيه آن حضرت در زوال اندوهها و قضاء حوائج در بر طرف شدن غصه ها

در بر طرف شدن غصه ها ، بعد از نماز آن حضرت براى بر طرف شدن غصه ها و اندوهها براى بر طرف شدن غم واندوه ، معروف به دعاى فرج براى بر طرف شدن اندوه براى بر آورده شدن حاجات ، معروف به دعاى سهم الليل براى بر آورده شدن حاجات .

( 19 ) - دعاى آن حضرت در بر طرف شدن غصه ها پروردگارا ! بلا و آزمايش بزرگ و راز پنهان آشكار شد ، و اميد به نا اميدى گرائيد ، و حجاب دريده شد ، و زمين تنگ گرديد ، و آسمان [ رحمتش را ] منع نمود ، پروردگارا بسوى توست شكايتم ، و در سختى و آسانى تكيه ام بر توست . خدايا ! بر واليان امرت ، محمد و خاندانش ، كه امر به اطاعتشان نموده ، و بدين وسيله ما را به منزلت و مقامشان آشنا ساختى ، درود فرست ، پس به حق ايشان بر ما گشايشى عطا فرما ، گشايشى سريع همچون چشم برهم نهادن يا نزديكتر از آن . اى محمد اى على ، مرا كفايت كنيد چرا كه شما كفايت كننده من هستيد ، مرا يارى نمائيد چرا كه شما ياريگر من مى باشيد ، اى مولايم اى صاحب الزمان ، به فرياد رس ، به فرياد رس ، به فرياد رس ، مرا درياب ، مرا درياب ، مرا درياب .

( 20 ) - دعاى آن حضرت در بر طرف شدن غصه ها و رفع ناراحتيها ، بعد از نماز آن حضرت سيد بن طاووس مى گويد : نماز امام ( عليه السلام ) دو ركعت است ، در هر ركعت سوره حمد را تا آيه " اياك نعبد واياك نستعين " قرائت مى كنى ، آنگاه صد مرتبه اين آيه را تكرار مى كنى ، سپس سوره را تمام كرده و بعد از آن سوره توحيد را مى خوانى ، بعد از تمام شدن نماز اين دعا را مى خوانى : بارالها ! بلا و مصائب ما بزرگ گرديد ، و پرده از روى كارها برداشته شد ، اميدمان به نا اميدى گرائيد ، و زمين در مقابل پهناورى آسمان بر ما تنگ آمده ، و تنها تو ياور و مددكار ، و مرجع شكايت ما مى باشى ، و يگانه اعتماد ما در هر سختى و آسانى بر لطف توست . خداوندا ! بر محمد و خاندانش درود فرست ، كسانى كه اطاعتشان را بر ما واجب نموده اى ، و بار خدايا گشايش آنان را با ظهور قائم ايشان تعجيل بخش ، و بر عزت أو بيفزاى . اى محمد اى على ، اى على اى محمد مرا كفايت كنيد كه شما كفايت كننده من هستيد ، اى محمد اى على ، اى على اى محمد مرا يارى نمائيد كه شما يارى دهنده من مى باشيد ، اى محمد اى على ، اى على اى محمد ، مرا نگاهبان باشيد كه شما نگاهبان من هستيد . اى مولاى من اى صاحب الزمان ، اى مولاى من اى صاحب الزمان ، اى مولاى من اى صاحب الزمان ، به فرياد رس ، به فرياد رس ، به فرياد رس ، مرا درياب ، مرا درياب ، مرا درياب ، امان ده ، امان ده ، امان ده .

( 21 ) - دعاى آن حضرت براى بر طرف شدن غصه ها واندوه ها اى نور اى تدبير كننده امور ، اى برانگيزاننده هر كه در قبرها قرار دارد ، بر محمد و خاندانش درود فرست و براى من و شيعيانم در مقابل سختى گشايش ، و در مقابل هم و غم راه رهايى عطا فرما ، و راه را بر من گسترده قرارده ، و آنچه باعث گشايش كار ما مى باشد از جانب خودت عنايت كن ، و آنچه تو شايسته آنى در قبال ما انجام ده ، اى بزرگوار .

( 22 ) - دعاى آن حضرت براى بر طرف شدن غم واندوه ، معروف به دعاى فرج از ابى الحسين بن ابى بغل كاتب روايت شده : از طرف ابى منصور بن صالحان مسئوليتى را به عهده گرفتم ، بين من و او موضوعى اتفاق افتاد كه باعث شد خود را از ديدگانش مخفى كنم ، أو بدنبال من فرستاد و مرا ترسانيد ، مدتى مخفيانه زندگى مى كردم . در شب جمعه اى به قبرستان قريش رفتم - تا آنجا كه گويد : در آن حال بودم كه كنار قبر حضرت كاظم ( عليه السلام ) صداى پاى زائرى را شنيدم - تا آنجا كه گويد - به من فرمود : اى ابا الحسين بن ابى بغل چرا دعاى فرج را نمى خوانى ؟ گفتم : اى آقايم آن دعا كدامست ؟ فرمود : دو ركعت نماز گذارده و مى گويى : اى كسى كه كار زيبا را آشكار و كار زشت را پوشانيد ، اى آنكه بر جنايت توبيخ و مؤاخذه ننموده و حجابها را نمى درد ، اى آنكه منتش بزرگ و چشم پوشيش گرامى و گذشتش بزرگوارانه است ، اى صاحب گذشت نيكو ، اى آمرزنده گسترده ، اى آنكه دو دست رحمتش گشوده ، و اى داناى هر سخن اسرار آميز ، اى مرجع هر شكايت و ياور هر ضعيف ، اى آغاز گر نعمت قبل از استحقاق داشتن به آن . اى پروردگار - ده بار ، اى آقائم - ده بار ، اى مولايم - ده بار ، اى هدفم - ده بار ، اى نهايت آرزويم - ده بار . از تو مى خواهم به حق اين نامها و به حق محمد و خاندان پاكش - كه بر تمامى آنان درود باد - ناراحتيم را بر طرف و غم و اندوهم را زائل و بر من گشايش عطا نموده ، و حالم را اصلاح فرمائى . بعد از آن هر دعائى را خواسته باشى خوانده و حاجتت را ذكر مى كنى . آن گاه گونه راستت را بر زمين نهاده و صدبار در سجده مى گويى : اى محمد اى على ، اى على اى محمد ، مرا كفايت كنيد كه شما كفايت كننده من هستيد ، و مرا يارى نمائيد كه شما ياريگر من مى باشيد . و گونه چپ خود را بر زمين نهاده و صد بار مى گويى : مرا درياب ، و آن را بسيار تكرار كن ، و مى گويى : پناهم ده پناهم ده ، تا آنگاه كه نفست قطع شود ، و سرت را بر مى دارى . خداوند به بزرگواريش حاجتت را بر مى آورد .

( 23 ) - دعاى آن حضرت براى بر طرف شدن اندوه خداوند ! اى پروردگار نور بس بزرگ و پروردگار عرش بلند ، و پروردگار درياى جوشان ، و نازل كننده تورات و انجيل و زبور ، و پروردگار سايه و گرما ، و نازل كننده زبور و قرآن كريم ، و پروردگار فرشتگان مقرب و پيامبران و رسولان . تو پروردگار آنچه در آسمان و زمين است مى باشى ، و در اين دو معبودى جز تو نيست ، و تو بر هر چه در آسمان و زمين است قادرى ، در اين دو قدرت تنها از آن توست ، و تو آفريدگار آنچه در آسمان و زمين است مى باشى ، و آفريدگارى جز تو در آسمانها و زمين وجود ندارد ، و تو حاكم بر هرچه در آسمانها و زمين است مى باشى و در آسمانها و زمين حاكمى جز تو وجود ندارد . پروردگارا ! از تو مى خواهم به حق آبروى گراميت ، و به حق نور جمال پر فروغت ، و فرمانروائى ديرينه ات ، اى زنده اى پايدار ، از تو مى خواهم بنامت كه آسمانها و زمينها را بدان پر فروغ ساخته ، و بنامت كه اولين و آخرين را بدان اصلاح مى كنى . اى زنده قبل از هر زنده ، و اى زنده بعد از هر زنده ، و اى زنده آنگاه كه موجود زنده اى وجود ندارد ، و اى احيا كننده مردگان ، أي زنده ، أي كه جز تو خدائى نيست ، أي زنده أي پايدار . از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده ، و از جايگاهى كه بفكر مى كنم ، و از جايگاهى كه بفكرم نمى رسد روزى وسيع حلال پاكيزه أي را نصيبم گردانى ، و هر غم و اندوهى را از من بر طرف كنى ، و آنچه بدان اميدوارم را به من عطا نمائى ، بدرستى كه تو بر هر كار قادرى .

( 24 ) - دعاى آن حضرت براى برآورده شدن حاجات ، معروف به دعاى سهم الليل پروردگارا ! از تو مى خواهم به عزت و سربلندى عزت و اقتدارت ، به نعمت و توان بسيار نيرويت ، به اندازه مقدار اقتدار قدرتت ، به تأكيد ستايش و تمجيد عظمتت ، به برترى رشد علو رفعتت . به جاودانگى و پايدارى و تداوم مدتت ، به خشنودى و بخشش و امان و رحمتت ، به رفعت و قدرت و اقتدار سلطنتت ، به تلاش گران و ستايشگران بساط رحمتت ، به حقايق حق از حقت ، به راز پنهان از اسرارت ، به جايگاههاى عزت از عزتت . به مهربانى وتضرع و سكون ناله زنان در خضوع و خشوعت ، به آروزها و كارها و گفتار تلاش گران ، به خشوع و خضوع و انقطاع صابران ، به عبادت و بندگى و رنج عبادت گران . پروردگارا ! عقول حيران ، و چشمها متحير ، و فهمها عاجز ، اوهام در حيرت ، افكار ناتوان ، و گمانها از ادراك كنه كيفيت آنچه از عجائب مخلوقاتت ظاهر شده دور مانده اند ، چه برسد به رسيدن به معرفت و شناخت پرتوهاى انوار آسمانهايت . خداوندا ! اى به حركت درآورنده حركات و آغازگر نهايت پايانها ، و خارج كننده سرچشمه هاي جوشش نباتات ، أي آنكه سنگهاى سخت و صخره هاي بر افراشته را شكافت ، و از آن آبى را جارى ساخت كه زندگى مخلوقات د رگرو آنست ، و حيوانات و نباتات را زنده نموده ، گفتارهاى پنهان و زبان مورچه هاي تلاش گر را دانست . أي آنكه فرشتگان هفت آسمان براى جلال و جمال و عظمت عزت و جبروت و فرمانروايى أو تسبيح گو و تهليل گو و تكبير گو بوده ، و او را از هر عيب منزه مى كنند . اى آنكه ستارگان پر فروغ براى تداوم جاودانگى او نورانى و پرفروغ گشته اند ، و عدد زندگان و مردگان را مى داند ، بر محمد و خاندانش بهترين مخلوقاتت درود فرست ، و حاجتهايم را عطا فرما .

( 25 ) - دعاى آن حضرت براى برآورده شدن حاجات از بزوفرى روايت شده كه گويد : از ناحيه مقدسه چنين صادر شد : هر كسى حاجتى دارد ، شب جمعه بعد از نيمه شب غسل كرده و در مصلايش قرار گرفته و دو ركعت نماز گذارد ، در ركعت اول سوره حمد را بخواند ، آنگاه كه به " اياك نعبدو اياك نستعين " رسيد آن را صدبار تكرار كند ، و با آخرين دفعه سوره را تمام كند . و سپس سوره توحيد را يك بار خوانده و ذكر ركوع و سجده را 7 بار بگويد ، ركعت دوم را نيز اين گونه بخواند آنگاه بگويد : پروردگارا ! اگر تو را اطاعت كردم حمد و سپاس از آن توست ، و اگر عصيان تو را نمودم حجت و دليل تو را شايد ، نشاط و گشايش از جانب توست ، پاك و منزه است آنكه نعمت ارزانى داشت و شكر گذارد ، پاك و منزه است آنكه توانا شد و بخشيد . بارالها ! اگر عصيان تو را نمودم در بهترين امور نزد تو ، يعنى ايمان به تو و اعتقاد بعدم وجود شريك و فرزندى برايت ، مطيع تو گرديدم ، اين امر منتى است از تو بر من نه منتى باشد از من بر تو . پروردگارا ! گناه كردن من نه از جنبه تكذيب تو ، و نه از جنبه خروج از ساحت عبوديت و بندگى تو ، و نه به جهت انكار ربوبيت تو مى باشد ، بلكه پيروى هواى نفس كرده و شيطان مرا فريب داد . حجت و دليل براى توست ، اگر در مقابل گناهانم مرا عذاب كنى ستمگر نبوده ، و اگر مرا آمرزيده و مشمول رحمتت گردانى بدرستى كه تو بخشنده و بزرگوارى ، أي بزرگوار أي بزرگوار . . . تا آنكه نفس تمام شود . سپس بگويد : أي آنكه از هر چيز در امانى و همه اشياء از تو هراسان و در وحشتند ، از تو مى خواهم به حق در امان بودنت از هر چيز و هراس هر چيز از تو ، بر محمد و خاندانش درود فرستاده و به من در جان و خانواده و فرزندان و آنچه به من ارزانى داشته أي امنيتى عطا فرمايى كه از هيچ كس نترسيده و از كسى بيمى به خود راه ندهم ، تو بر هر كار توانائى ، و خداوند براى ما كافى بوده و او بهترين وكيل است . أي كفايت كننده ابراهيم در مقابل نمرود ، و اى كفايت كننده موسى در مقابل فرعون ، و اى كفايت كننده محمد - كه درود خدا بر أو و خاندانش باد - در مقابل گروههاى مختلف ، از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستى ، و مرا از شر فلان پسر فلان رهايى بخشى . سپس به سجده رفته و حاجت خود را بطلبد .

6 - ادعيه آن حضرت در پنهان شدن از دشمنان و دفع خطرات

در پنهان شدن از دشمنان براى حفاظت از شرور براى درمان بيماريها

وانصر الحق ، وازهق الباطل ، ان الباطل كان زهوقا ،

( 26 ) - دعاى آن حضرت در پنهان شدن از دشمنان پروردگارا ! مرا از ديدگان دشمنانم پوشيده دار ، و بين من و دوستانم جمع فرما ، و آنچه به من وعده داده أي را تحقق بخش ، و مرا در زمان غيبتم ، تا آنگاه كه اجازه ظهور دهى حفظ فرما . و آنچه از احكامت كه در گذشت روزگار بفراموشى سپرده شده را بوسيله من زنده كن ، ظهورم را نزديك و رهائيم را آسان فرما ، و از جانب خودت قدرت و نيرو به من عطا كن ، و پيروزى روشنى نصيبم فرما ، مرا به راه مستقيم هدايت كن . و آنچه از ستمگران در هراسم را از من دور ساز ، و از ديدگان كينه توزان ، و كسانى كه بغض و دشمنى خاندان پيامبر را بدل دارند ، مرا پوشيده دار ، تا از آنان به كسى آسيبى نرسد . پس آنگاه كه اجازه ظهور دادى مرا با لشكريانت يارى كن ، و هر كه در يارى دينت با من همراهى كند و در راهت به جهاد برخيزد تأييد فرما ، و بر دشمنانم و دشمنانشان آنان را يارى كن ، و مرا براى بر پاداشتن احكامت موفق بدار ، و بر هر كه از حدودت تجاوز نموده يارى نما . حق را پيروز و باطل را نابود ساز ، چرا كه باطل نابود شدنى است ، به شيعيان و يارانم آنچه ايشان را خوشحال مى كند و بر پشتيبانيشان مى افزايد عطا كن ، و ايشان را در حفاظت و حراست خود قرار ده ، به حق رحمتت أي مهربانترين مهربانان .

( 27 ) - دعاى آن حضرت براى حفاظت از شرور بنام خداوند بخشنده مهربان ، أي مالك جانهاى مردم ، و اى درهم كوبنده لشكريان باطل ، أي گشاينده دربها ، أي سبب بخش اسباب ، راهى را بما بنمايان كه بدان قادر نيستيم ، به حق خداوندى خود و رسالت پيامبرت ، كه درود تو بر أو و خاندانش باد .

( 28 ) - دعاى آن حضرت براى درمان بيماريها آن حضرت اين دعا را به شخص بيمارى آموخت كه آن را بنويسد و در آب قرار دهد و آب را بنوشد : بنام خداوند كه درمان نزد اوست ، و سپاس خداى را سزاست كه شفاء از اوست ، خدائى كه معبودى جز او نيست و همين برايم كافى است ، أو شفا دهنده است ، أو كفايت كننده مى باشد ، به حق خودت نارا حتى را دور ساز ، با درمانى كه دردى در آن نباشد ، و بر محمد و خاندانش درود فرست .

7 - ادعيه آن حضرت در ماه رجب در هر روز از ماه رجب

در هر روز از ماه رجب در هر روز از ماه رجب در زيارت مخصوص ماه رجب در روز مبعث در روز مبعث وعيد فطر و قربان وجمعه ، معروف به دعاى ندبه .

( 29 ) - دعاى آن حضرت در هر روز از ماه رجب پروردگارا ! أي داراى منتهاى كامل و نعمتهاى باز دارنده از حرام و رحمت پهناور ، و قدرت كامل بر هر چيز ، و نعمتهاى بزرگ ، و موهبتهاى عظيم ، و بخششهاى نيكو ، و عطاهاى برجسته . أي خدائى كه با مثال زدن به وصف در نيايد ، و مانندى برايش متصور نشود ، و به هيچ قدرتى مغلوب نگردد ، أي كسى كه آفريد و روزى داد ، و الهام كرده و به سخن درآورد ، و ابداع كرد و شروع به آفرينش نمود ، و مقامش برتر از انديشه گرديد ، و مقدر كرد و نيكو تقدير نمود ، و صورت گرى نمود و محكم تصوير كرد ، و احتجاج نمود و رسانيد ، و نعمتهاى گسترده و عطاهاى بسيار و بخششهاى فراوان عنايت كرد . أي كسى كه چنان عزيز گرديده كه چشمهاى بيناى دل بدان راه نيابد ، و آن چنان نزديك شده است ، تا آنجا كه از دغدغه هاي افكار فراتر رود ، أي آنكه در پاد شاهى و سلطنت يگانه باشد ، و از اينرو در قلمرو حاكميتش رقيبى ندارد ، و در بخششها و عطاهايش متفرد است و از اينرو در شأن و جلالت ضدى برايش متصور نگردد . أي آنكه در بزرگى وهيبتش او هام متحير گرديده ، و در ادراك كمترين مرتبه عظمتش ديده صاحب نظران عاجز شده ، أي كسى كه در مقابل هيبتش آدميان متواضع ، و در قبال عظمتش گردنها خاضع ، و دلها از ترس أو هراسان شده است . از تو مى خواهم به حق اين ستايشى كه تنها شايسته توست ، و به حق وعده هايى كه بر خود لازم نموده أي كه به دعا كنندگان با ايمانت عطا كنى ، و به آنچه اجابت آن را براى دعا كنندگان بر خود ضمانت كردى . أي شنواترين شنوندگان و اى بيناترين بينندگان ، و اى سريع ترين حسابرسان ، اى داراى اقتدار كامل ، بر محمد خاتم پيامبران و خاندانش درود فرست . و در اين ماه بهترين بهره را نصيبم فرما و در مقدراتت بهترين آنها را برايم مقدر كن ، و در زمره افرادى كه سر انجامشان به خير منتهى مى شود مرا قرار ده ، و تا آنگاه كه مرا زنده قرار دادى زندگيم را با وسعت و فراوانى مقدر فرما ، و مرا خرسند و آمرزيده بميران . حسابرسى برزخ مرا خود به عهده گير ، نكير و منكر را از من دور ، فرشتگان بشارت " بشيرو مبشر " را به من بنمايان ، وراهم را بسوى بهشت و رضوانت قرار ده ، همراه با زندگى نيكو و فرمانروايى بزرگ ، و بر محمد و خاندانش بسيار درود فرست .

( 30 ) دعاى آن حضرت در هر روز از ماه رجب بار الها ! از تو مى خواهم به حقيقت تمامى آن [ نام ] ها كه واليان امرت با تو بدانها راز و نياز مى كنند ، [ واليانى كه ] امانتدار راز تو ، و شادمان از فرمان تواند ، نشان گر توانائى تو ، و روشن گر بزرگى تو مى باشند . از تو مى خواهم به حق آنچه از خواست تو كه در باره آنان بروز و صدور يافت ، پس ايشان را گنجينه هميشگى جلوه هاي خود ، و پايه استوار يكتا شناسى خويش ، و نشانه شگفت خويشتن قرار دادى ، و پايگاه خودت ساختى [ آن چنان كه ] هيچ كجا بدون آن نماند ، و هر كس تو را شناخته بوسيله آنها مى شناسد . ميان تو و آنها تفاوتى نيست مگر اينكه آنان بنده و آفريده تو اند ، كه پراكندگى و پيوستگى آنها بدست توست ، و آغاز شان از تو و باز گشتشان بسوى توست ، آنان ياوران و گواهان ، و آزمايش گران و مدافعان ، و نگهداران ، و پيشروان [ مردم ] هستند ، پس آسمان و زمين خود را از [ نور ] ايشان پر ساختى ، تا آشكار گشت كه جز تو خدائى نيست . پس به حق اين [ كلمه توحيد ] و به جايگاههاى گرانمايه بخشايش تو ، و به پايگاهها و نشانه هايت ، از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستى و بر ايمان و پايدارى من بيفزائى . أي آنكه در اوج پيدائى خود پنهانى ، و در نهايت پوشيدگى و پنهانى خود آشكارى ، أي جدا سازنده روشنائى از تاريكى ، أي [ خدائى ] كه ستوده مى شوى اما حقيقت ذات تو نشاندار نمى گردد ، و شناخته مى شوى اما همانندى برايت يافت نمى گردد ، أي محدود كننده هر چيز حد پذير ، و بيننده هر چيز ديده شده ، و هستى بخش هر هستى يافته ، و شمارنده هر چيز شمارش پذير ، و نابود كننده هر نابود شده ، جز تو كسى سزاوار پرستش نيست ، تو داراى بزرگ منشى و بخشندگى هستى . أي كسى كه به هيچ گونه أي كيفيت نيابى ، و در هيچ مكانى جاى نگيرى ، اى كه از تمامى ديده ها در پرده أي ، أي هميشه ماندنى ، اى به پا دارنده جاويد نظام جهان ، و داناى همه دانسته ها ، درود فرست بر بندگان برگزيده ات و انسانهاى پوشيده و گمنامت ، و فرشتگان ويژه بارگاهت ، و سپاهيان دلير گرداگرد صف كشنده . و در اين ماه شكوهمند گرامى " رجب " و ماه‌هاى حرام بعد ، بر ما خير و بركت عطا فرما ، و نعمت ها را بر ما تمام وكامل فرو ريز ، و روزى ما را فراوان نما ، و سوگند ما را راست گردان . به حق نام بسيار بسيار بزرگ و گرامى تو ، كه چون آن را بر روز نهادى روشن گرديد ، و آن گاه كه بر شب فرو افكندى تاريك گشت ، و آنچه از [ لغزشهاى ] ما كه مى دانى و ما بدانها آگاه نيستيم را ببخشاى ، و ما را از گناهان با نيكو ترين باز دارنده ها نگاهدار ، و با مقدرات كفايتگرت بى نياز گردان ، و با خوشبينى و نيك انديشى خود بر ما منت گزار . و ما را به غير خودت وا مگذار ، و از احسان خود ما را باز مدار ، و به سالهاى زندگى ما كه مقدر فرموده أي بركت عطا كن ، و رازهاى پوشيده ما را نيكو گردان ، وبما از سوى خود امنيت بخش ، و با ايمان نيكو به كار گير ، و ما را به ماه رمضان و روزها و سالهاى بعد آن برسان ، أي داراى نهايت بزرگى و بخشندگى .

( 31 ) دعاى آن حضرت در هر روز از ماه رجب خدايا ! از تو مى خواهم به حق دو مولود در ماه رجب محمد بن على دوم [ امام جواد ] و فرزند برگزيده اش على بن محمد ، و به آنها نزد تو بهترين تقرب را مى جويم . أي كسى كه نيكى از او خواسته شود ، و بدآنچه نزد اوست همه مشتاقند ، از تو مى خواهم خواست بنده گناهكار و خطا كار كه گناهانش أو را به هلاكت انداخته و عيبهايش او را اسير نموده است ، بر انجام كار خطا عادت كرده و زندگيش توأم با غم واندوه و رنج است . پذيرش نيكوى توبه اش و خوددارى از انجام خطا و گناه ، و رهايى از آتش دوزخ و بخشش آنچه در ذمه دارد را از تو در خواست مى كند ، و تو مولاى من بزرگترين آرزو و محل وثوق أو مى باشى . بار خدايا ! و از تو مى خواهم به حق مسائل شريفت و وسيله ارزشمندت ، كه در اين ماه مرا غرق رحمتهاى واسع و نعمتهاى گوناگون خود نموده و جانم را بدانچه داده أي قانع گردانى ، تا آن زمان كه در قبر و منزل آخرت و آن جا كه همه بدان سو مى رود قرار گيرم .

( 32 ) دعاى آن حضرت در زيارت مخصوص ماه رجب ستايش خداوند را سزاست كه ما را در محل حضور بندگان ويژه اش در ماه رجب حاضر كرد ، و آنچه از حق آنها كه واجب بود را بر ما فرض نمود ، و درود فرستد خداى بر محمد برگزيده شده و بر جانشينان به احياى وى . خداوندا ! هم چنان كه حاضر كردى ما را در محل حضورگاه آنان ، پس وعده ايشان را تحقق بخش و ما را در محل ورودشان وارد ساز ، بدون آنكه از ورود به خانه اقامت و بهشت جاويد رانده شويم . سلام بر شما ، من قصد شما كرده و در بر آورده شدن حاجتم به شما اعتماد نمودم ، و آن عبارتست از رهايى كامل از آتش دوزخ و همسايگى شما در خانه ابدى به همراه شيعيان نيكوكارتان ، و سلام بر شما ، براى آنكه صبر كرديد پس چه خوبست سر انجام اين خانه . من نيازمند شما و اميدوار بشمايم در آنچه به شما تفويض شده و عوض دادنش بر شماست ، چه اينكه استخوان پياپى شكسته به شما متصل شده و مريض به شما شفا يابد و نيز آنچه رحمها بيفزايند و فرو برند . من به اسرار شما مؤمن و به گفتارتان تسليم مى باشم ، و به خدا به شما سوگند ياد مى كنم كه از سوى شما با حاجتهايم و بر آورده شدن و موفقيت آميز بر آوردن و گرامى شمردن آنها ، باز گشتم نمايم ، و نيز در اينكه از سويتان با كارهاى مهم در پيش شما و اصلاح آنها باز گردم . و سلام بر شما ، سلام فرد وداع كننده كه حوائجش را به شما سپرده است ، از خدا مى خواهد باز آمدن و شتافتن بدون انقطاع بسوى شما ، و اينكه مرا از حضور شما با بهترين نحو بسوى درگه پر خير و بركت ، و زندگى با وسعت و آسوده تا زمان مرگ باز گرداند ، و با نويد بهترين بازگشت گاه ، در ميان نعمت ازلى و در زندگانى آينده جاودانه ، و خوردن هميشگى و نوشيدن شراب ناب و آب بس گوارا و نوشيدنيهاى دفعه دفعه و يك دفعه ، پى ستوه و ملال در آنجا . و رحمت و بركات و بخشايش الهى بر شما ، تا وقت باز آمدن بحضورتان ، و رستگارى در زمان رجعتتان ، و محشور شدن در زمره شما ، و رحمت خدا و بركات و درودها و تحيات الهى بر شما ، و او ما را كافى بوده و چه نيكو نماينده أي است .

( 33 ) دعاى آن حضرت در روز مبعث توسط ابى القاسم حسين بن روح - نائب سوم امام - از امام زمان ( عليه السلام ) روايت شده كه فرمود : در روز 27 رجب دوازده ركعت نماز مى گذارى ، در هر ركعت حمد و هر سوره أي كه ميسر باشد خوانده ، و تشهد گفته و سلام مى گويى و مى نشينى و بين هر دو ركعت مى گوئى : ستايش خداى راست كه فرزندى نگرفته و در فرمانروائى شريكى برايش نيست ، و سر پرستى از خوارى ندارد و او را بسيار بزرگ شمار . أي توشه ام تا پايان عمرم ، اى يارم در سختى ، اى سرپرستم در نعمتم ، أي فرياد رسم در وقت ميل و رغبت ، أي علت موفقيتم در حاجتم ، أي نگهبانم در غيابم ، أي كفايت كننده ام در تنهائيم ، أي همدمم در و حشتم . توئى پوشاننده عورتم ، پس ستايش مخصوص توست ، و توئى ناديده گيرنده لغزشم ، پس ستايش از آن توست ، و توئى نيك بر دارنده ام بهنگام افتادگيم ، پس ستايش تو را سزاست . درود فرست بر محمد و خاندانش و عورتم را بپوشان ، و پريشانى خاطرم را امنيت بخش و لغزشم را ناديده گير ، و از گناهم چشم بپوش ، و از بديهايم درگذر ، و مرا در زمره بهشتيان قرارده به حكم وعده راستى كه مشمول آنان شده بود . و آن گاه كه از نماز و دعا فارغ شدى ، هر يك از سوره هاي حمد و اخلاص و سوره كافرون وناس وفلق وانا انزلناه وآية الكرسي را هفت بار مى خوانى سپس مى گوئى : خداست خداست پروردگارم ، و شريك با أو قائل نشوم ، و مى خواهى هرچه را كه مى خواهى .

( 34 ) دعاى آن حضرت در روز مبعث و عيد فطر و قربان و جمعه ، معروف به دعاى ندبه حمد و سپاس مخصوص خداوند است كه هيچ معبود حقى جز أو نيست ، و حمد أو را سزاست كه پروردگار جهانيان است ، و درود و سلام خداوند بر آقاى ما محمد پيامبر أو و خاندانش باد . خداوندا ! حمد توراست بر آنچه حكم تو در مورد اوليائت جارى شد ، كسانى كه براى خود و دينت خالص كردى ، آنگاه كه براى ايشان فراوانى نعمتهايت را انتخاب فرمودى ، نعمتهاى پايدارى كه نيستى و از هم گسستگى در آنها راه نمى يابد ، پس از آنكه بر آنان شرط نمودى كه نسبت به درجات وزر و زيورهاى اين دنياى فانى زهد ورزند ، پس ايشان اين شرط را پذيرفتند و دانستى كه بدان وفادار خواهند ماند . از اين رو ايشان را قبول فرموده و مقرب درگاه خويش ساختى ، و ياد بلند و ستايش آشكارى را بر ايشان مقدر نمودى ، و فرشتگانت را بر آنان فرو فرستاده ، و به وحى خويش گراميشان داشتى ، و به علم خود ياريشان فرمودى ، و ايشان را سببهايى بسوى خويش و وسيله أي براى راهيابى به خشنودى خود قراردادى . آنگاه يكى از ايشان را در بهشت خودت ساكن گرداندى تا آنكه از آن بيرونش بردى ، و يكى را در كشتى [ نجات ] خود نشاندى و او و همراهان با ايمانش را به رحمت خويش از هلاكت نجات دادى ، و ديگرى را خليل و دوست خود نمودى ، و از تو زبانى راستين در خواست كرد ، خواهش أو را اجابت كرده و آن زبان راستين را بلند مرتبه قراردادى . و با ديگرى از درختى سخن گفتى و براى أو از [ وجود ] برادرش پشتوانه و وزيرى قراردادى ، و ديگرى را بدون پدر ايجاد نمودى و دلائل روشنى به او داده و به روح القدس تأييدش كردى . و از براى هر كدام آئينى پديد آوردى و شيوه أي ارائه دادى ، و براى هر يك از آنان جانشينانى اختيار كردى كه يكى پس از ديگرى نگهبان آن آئين باشند ، و مدت معينى اين مسئوليت را به عهده گيرند ، تا دينت پايدار و حجت بر بندگانت تمام گردد ، و حق از جايگاهش كنار زده نشود ، و باطل بر اهلش چيره نگردد ، و تا اينكه كسى [ در روز قيامت ] نگويد : چرا فرستاده هشدار دهنده أي بسوى ما نفرستادى و نشانه راهنمائى برايمان بر پاى نداشتى ، تا پيش از آنكه به ذلت و خوارى واقع شويم از آياتت پيروى كنيم . تا اينكه امر [ دين ] را به دوست و برگزيده ات محمد - كه درود تو بر أو و خاندانش باد - سپردى ، پس أو هم چنان كه أو را برگزيدى آقاى مخلوقاتت ، و عصاره برگزيدگانت ، و برترين منتخبانت ، و گرامى ترين معتمدانت بود . أو را بر پيامبران برترى داده و بسوى جن و انس برانگيختى ، شرق و غرب زمين را در زير گامهايش گذرانده و براق را برايش مسخر ساخته ، و او را به آسمانها بالا بردى ، و علم آنچه بود و آنچه خواهد بود تا هنگام به آخر رسيدن آفرينشت را به أو سپردى . سپس بوسيله هراس [ افكندن در دل دشمنان ] ياريش كردى ، و جبرئيل و ميكائيل و فرشتگان نشاندارت را در پيرامونش قراردادى ، و او را وعده فرمودى كه دينش را بر همه دينها چيره و آشكار سازى ، هر چند كه مشركين را ناخوش آيد . و آن پس از اين بود كه جايگاه راستينى از جهت خاندانش برايش قراردادى ، و براى أو و خاندانش نخستين خانه أي كه براى مردم نهاده شده بود را مقرر ساختى ، [ خانه أي كه ] در مكه است با بركت و هدايتگر جهانيان ، در آنست نشانه أي روشن و مقام ابراهيم ، كه هر كس در آن وارد شود ايمن خواهد بود ، و فرمودى : " بدرستى كه خداوند مى خواهد رجس و پليدى را از شما اهل بيت دور سازد وشما را پاك گرداند پاك كردنى بسزا . " آنگاه پاداش پيامبر - كه درود تو بر أو و خاندانش باد - را مودت به آنان مقرر ساخته ، و در كتابت فرمودى : " بگو أي پيامبر كه بر رسالت خود پاداشى جز مودت در حق نزديكانم از شما نمى خواهم " ، و فرمودى : " آنچه بعنوان مزد رسالت از شما خواستم به سود خود شماست " ، و فرمودى : " من از شما مزدى نمى خواهم مگر اينكه كسى بخواهد بسوى پروردگارش راهى در پيش گيرد " ، پس آنان [ خاندان پيامبر ] راه بسوى تو و وسيله رسيدن به خشنودى تو بودند . چون [ روزگار رسالت پيامبر و ] دوران عمرش سپرى گشت ولى خودش على بن ابى طالب - كه درود تو بر ايشان و خاندانشان باد - را براى هدايتگرى قرارداد ، چرا كه أو هشدار دهنده بود و براى هر قوم هدايتگرى مى باشد ، پس در حالى كه انبوه جمعيت در پيشاپيش أو بودند چنين گفت : هر كسى را من مولى هستم على مولاى اوست ، بارالها دوست بدار هر كه از أو پيروى كند ، و دشمن دار هر كه را با أو به ستيز برخيزد ، و پيروزمند گردان هر كه ياريش كند ، و خوار نما هر كه خوارش نمايد . و فرمود : هر كسى كه من پيامبر أو هستم على امير أو مى باشد ، و فرمود : من وعلى از يك درخت هستيم و سائر مردم از درختهاى گوناگون . و او را نسبت به خود همانند منزلت هارون به موسى قرارداده و فرمود : تو نسبت به من در منزلت و رتبه هارون نسبت به موسى هستى مگر اينكه پيامبرى پس از من نيست ، و دخترش بزرگ زنان جهانيان را به أو تزويج كرد ، و آنچه از مسجدش برايش حلال بود را براى أو حلال كرد ، و تمام دربها [ كه به مسجد باز مى شد ] را جز درب [ منزل ] أو را بست ، آنگاه علم و حكمتش را در او بوديعت سپرد و فرمود : من شهر علم هستم وعلى درب آنست ، هر كه حكمت مى خواهد بايد كه از آن درب داخل شود ، و به او فرمود : تو برادر ، و وصى و وارث من هستى ، گوشت تو از گوشت من ، خون تو از خون من ، همدردى با تو همدردى با من ، و جنگ با تو جنگ با من است ، و ايمان با گوشت و خون تو آميخته ، هم چنان كه با گوشت و خون من آميزش يافته است ، و تو [ در روز قيامت ] بر حوض كوثر با من و جانشين منى ، و تو ادا كننده قرض من و تحقق بخش وعده هايم مى باشى ، و شيعيان تو در بهشت بر منبرهايى از نور و با چهره هايى سپيد پيرامون من بوده و همسايگان منند ، أي على اگر تو نبودى پس از من مؤمنين شناخته نمى شدند . پس [ امير مؤمنان ] بعد از أو هدايتگر از گمراهى ، روشنگر از نابينائى ، ريسمان محكم الهى ، و راه راست أو بود ، كسى در نزديكى به پيامبر از أو مقدم تر ، و در دين از أو با سابقه تر نبود ، به منقبتى از مناقب أو كسى دست نمى يافت ، در جاى پاى پيامبر گام نهاده ، و بر اساس تأويل قرآن [ با پيمان شكنان ] جنگ مى كرد ، در راه خدا ملامت هيچ ملامت كننده أي در أو اثر نداشت ، در راه خدا گردنكشان عرب را بىكس گذارده و پهلوانان آنان را كشت ، و گرگهايشان را به هلاكت رسانيد ، پس در دلهاى آنان از جهت جنگهاى بدر و خيبر و حنين و غير آنها كينه ها بر جاى گذارد . از اينرو به دشمنيش برخاسته و در پى نابودى أو متحد شدند ، تا آنكه پيمان شكنان و منحرفان و سركشان را بقتل رسانيد ، و آن گاه كه دورانش سپرى گشت و شقى ترين افراد در متأخرين بعد از شقى ترين آنان در گذشتگان ، ايشان را بقتل رسانيد ، فرمان پيامبر - كه درود خداوند بر أو و خاندانش باد - در مورد هدايتگران پى در پى اطاعت نگرديد ، و امت بر دشمنى با أو اصرار داشته و متحد شدند كه رحم أو را قطع نموده و فرزندانش را [ از شهر و ديارشان ] دور سازند ، جز عده اندكى از [ امت ] كه به علت رعايت حق در موردشان وفادار ماندند .