صحيفة المهدي ( عج )

جواد القيومي الاصفهاني

- ۳ -


پس كشته شد هر آنكه كشته شد ، و اسير گرديد هر كه به اسارت درآمد ، و تبعيد شد هر آنكه تبعيد گرديد ، و سرنوشت براى آنان بگونه اى جريان يافت كه اميد پادش نيك براى آن هست ، چه اينكه زمين از آن خداوند است به هر كسى از بندگانش كه بخواهد آن را به ارث مى دهد و سرانجام كار با تقوا پيشگان است ، و خداوند از هر گونه نقص و آلايش منزه است و وعده خداوند حتمى است ، و به هيچ وجه تخلفى در وعده الهى نيست ، و اوست خداى عزيز و حكيم . پس بر پاكيزگان از خاندان محمد وعلى - كه درود خداوند بر آنان و خاندانشان باد - بايد كه گريه كنندگان بگريند ، و مويه كنندگان مويه كنند ، و به خاطر چنان بزرگوارانى بايد كه اشكها ريخته شود ، و مى بايست فرياد زنندگان فرياد زنند ، و ضجه كنندگان ضجه كنند ، و ناله سر دهندگان ناله سر دهند . حسن كجاست ؟ حسين كجاست ؟ فرزندان حسين كجايند ؟ نيكويى بعد از نيكويى ، و راستگويى پس از راستگويى ديگر ؟ كجاست راه [ خداوند ] پس از راه ديگر ؟ كجاست برگزيده أي بعد از برگزيده أي ؟ كجايند خورشيدهاى پرتو افكن ؟ كجايند ماه‌هاى درخشنده ؟ كجايند ستارگان تابناك ؟ كجايند نشانه هاي دين و پايه هاي علم ؟ كجاست آن حضرت بقية الله كه از عترت هدايتگر بيرون نيست ؟ كجاست آن آماده شده براى بر كندن دنباله ستمگران ؟ كجاست آن انتظار كشيده شده براى بر طرف ساختن كژى ها و انحرافات ؟ كجاست آن كه براى زائل كردن ستم و تجاوز اميد به اوست ؟ كجاست آنكه براى تجديد كردن واجبات و سنتها و ذخيرة شده ؟ كو آنكه براى برگرداندن آئين و شريعت برگزيده شده ؟ كو آنكه براى زنده كردن كتاب خدا و حدود آن آرزو به اوست ؟ كجاست آن زنده كننده نشانه هاي دين و اهل آن ؟ كجاست درهم شكننده شوكت و عظمت تجاوزگران ؟ كجاست خراب كننده بناهاى شرك ونفاق ؟ كجاست نابود كننده اهل فسق و گناه ؟ كجاست دور كننده شاخه هاي گمراهى و دو دستگى ؟ كجاست فانى كننده اهل سركشى و طغيان ؟ كجاست ريشه كن كننده اهل عناد و گمراهى والحاد ؟ كجاست عزت دهنده دوستان و خوار كننده دشمنان ؟ كجاست متحد كننده كلمه بر مبناى تقوى ؟ كجاست آن درى كه از طريق آن به خداوند راه يافته مى شود ؟ كجاست آن وجه الله كه اولياى خدا به سوى أو روى همى آورند ؟ كجاست آن سبب پيوسته ميان اهل زمين و آسمان ؟ كجاست صاحب روز پيروزى و بر افراننده پرچمهاى هدايت ؟ كجاست آنكه پراكندگى صلاح و خشنودى را فراهم مى آورد ؟ كجاست آن طلب كننده خون پيامبران و فرزندان آنان ؟ كجاست آن انتقام گيرنده خون كشته شده در سرزمين كربلا ؟ كجاست آن پيروزمند بر هر كه بر حريم أو تجاوز كرده و تهمت زند ؟ كجاست آن مضطر و ناچارى كه هرگاه دعا كند اجابت مى شود ؟ كجاست آن صدر نشين جهانيان صاحب نيكى و تقوى ؟ كجاست فرزند پيامبر مصطفى و فرزند على مرتضى و فرزند خديجه بزرگوار و فرزند فاطمه زهرا . پدر و مادرم فدايت و جانم سپر بلاى تو و حمايت كننده تو باد ، أي فرزند آقايان مقرب ، أي فرزند اصيل ترين و بزرگوارترين اهل عالم ، أي زاده هدايتگران ره يافته ، أي زاده برگزيدگان پاكيزه ، أي فرزند شريفترين مردمان ، أي فرزند نيكوترين پاكان ، أي فرزند جوانمردان برگزيده ، أي فرزند گرامى ترين بزرگواران . أي زاده ماه‌هاى تابان ، أي زاده چراغهاى درخشان ، اى زاده شهابهاى تابان ، أي زاده ستارگان فروزان ، أي فرزند راههاى روشن بسوى خدا ، أي فرزند نشانه هاي آشكار ، أي زاده علوم كامل . أي زاده سنتهاى مشهور ، أي فرزند آثار ثبت شده ، أي فرزند معجزات موجود ، أي فرزند رهنمايان مشهود خلق ، أي فرزند صراط مستقيم ، أي فرزند نبأ عظيم ، أي فرزند كسى كه در علم حق نزد خداوند دارى برجسته ترين مقامها و حكمتهاى الهى است . أي فرزند آيات روشن پروردگار ، أي فرزند دلائل آشكار حق ، أي زاده برهانهاى واضح حيرت انگيز ، أي فرزند حجتهاى بالغه الهى ، أي فرزند نعمتهاى تمام خداوند . اى فرزند طه و محكمات ، اى فرزند يس و ذاريات ، اى فرزند طور و عاديات ، أي فرزند آن بزرگوارى كه آن قدر نزديك شد و پيش رفت تا اينكه همچون نزديكى دو سر كمان يا نزديكتر به خداوند على اعلى نزديك شد . أي كاش مى دانستم كه دورى تو را به كجا كشانده ، و كدام سرزمين يا خاك تو را در بردارد ، آيا در زمين رضوى يا غير آن ياذى طوى مسكن دارى ؟ بسيار دشوار است بر من كه همه خلق را ببينم و تو ديده نشوى ، و هيچ صدائى و سخنى هر چند آهسته هم از تو نشنوم ، بسيار سخت است بر من كه بلاها تو را بدون من احاطه كند و از من به تو ناله و شكايتى نرسد . جانم فداى تو باد أي پنهان شده أي كه از ما دور نيستى ، جانم به قربان تو اى دور از وطنى كه از ما دور نشده ، جانم فداى تو باد أي آروزى مشتاقان و مورد تمناى هر مرد و زن اهل ايمان كه به ياد تو ناله مى زنند . جانم فدايت باد اى بسته به عزتى كه هيچ كس به آن نتواند رسيد ، جانم فدايت باد أي صاحب مجد و شرف كه همانندى ندارد ، جانم فدايت باد أي صاحب نعمتهاى ديرينه كه نظيرى برايش نيست ، جانم فدايت باد أي رمز شرافت كه احدى با آن برابرى نتواند كرد . اى مولايم تا كى در فراقت ناله بركشم [ تا كى در انتظارت حيران بمانم ] ، با كدام گفتار تو را بستايم ، و چگونه و با چه زبانى آهسته با تو سخن گويم ؟ بسيار دشوار است بر من كه از غير تو پاسخ داده شوم و هم سخن گردم ، بسيار سخت است بر من كه بر فراقت بگريم و مردم تو را واگذارند ، بر من سخت و دشوار است كه بر تو و نه بر ديگران بگذرد آنچه گذشته است . آيا كسى هست كه مرا يارى دهد تا با او هم ناله شوم و مدتى طولانى باهم بگرييم ، آيا زارى كننده أي وجود دارد كه أو را در حال تنهائى در زاريش يارى دهم ، آيا چشم متألم از فرط گريه أي هست كه چشم من أو را بر گريستن همراهى كند ، أي فرزند پيامبر آيا راهى بسوى تو هست كه با تو ملاقاتى صورت گيرد [ يا آن راه يافته شود ] ، آيا اين روز [ تاريك غيبت ] به فرداى ديدار جمالت مى رسد كه ما بهره مند شويم . كى شود كه بر چشمه هاي سيراب كننده ات بر آييم و سيراب گرديم ؟ كى شود كه از آب زلال [ ظهور ] تو برخوردار شويم كه تشنگيمان طولانى شده ؟ كى شود كه هر بامداد و شامگاه به ديدارت مشرف شويم و ديده هايمان روشن گردد ؟ كى تو ما را و ما تو را ببينيم در حالى كه پرچم پيروزى را بر افراشته و آشكارا ديده شوى . آيا مى شود كه پيرامونت گرد آمده باشيم و تو رهبرى مردم را عهده دار شده باشى ، در حالى كه جهان را از عدل و داد پر كرده ، و دشمنانت را خوارى و عقوبت چشانده و ، سركشان و منكران حق را نابود فرموده باشى ، و متكبران را ريشه كن ساخته و ستمگران را از بن براندازى و ما بگوئيم : حمد مخصوص پروردگار جهانيان است . بار خدايا ! تو بر طرف كننده غمها و بلاها هستى ، بدرگاهت شكايت مى آوريم كه دادگرى نزد توست ، و توئى پروردگار آخرت و دنيا . أي فرياد رس پناهندگان ، بنده كوچك مصيبت زده را داد رسى كن ، و آقايش را به او بنمايان ، اى خداوند بسيار قدرتمند ، و بظهورش غم و اندوه و سوز دل را از اين بنده ضعيف دور گردان ، و دل تفتيده را خنك فرما ، اى آنكه بر عرش استوار بوده و بازگشت همه بسوى اوست . بار خدايا ! و ما بندگان توايم كه مشتاق ظهور وليت هستيم ، آنكه يادآور تو و پيامبر توست ، او را براى نگاهبانى و پاسدارى آفريدى و قوام و پناهگاه همان قراردادى ، و براى مؤمنان أو را به امامت منصوب فرمودى پس تحيت و سلام ما را به حضرتش برسان و بدين وسيله گرامى داشتت را نسبت بما افزون فرما ، و قرارگاه أو را جايگاه و منزل ما قرارده ، و نعمتت را تمام كن ، به اينكه أو را پيش روى ما آورى ، تا آنكه به بهشتهايت واردمان فرمائى و با شهيدان خالص و برگزيده ات رفيق و همنشين نمايى . بار خدايا ! بر حجتت و ولى امرت درود فرست و بر حضرت محمد ، جد أو ، رسولت ، بزرگ آقاى عالم ، درود فرست ، و نيز بر پدرش آقاى كوچك و بدست گيرنده پرچم در روز محشر ، و سيراب كننده دوستانش از حوض كوثر ، وامير بر تمامى انسانها ، كسى كه هر كه به أو ايمان آورد پيروزمند ، و هر كه أو را انكار كرد امر عظيمى را مرتكب گرديده و كافر شده است . خداوندا ! بر پيامبر و بر برادرش أمير المؤمنين و بر فرزندان سپيد روى آنان ، درود فرست ، تا آنگاه كه خورشيد پر تو افشانى كرده و ماه مى درخشد ، و نيز بر جده اش صديقه كبرى فاطمه زهرا دختر پيامبر برگزيده ، و بر برگزيدگان از پدران نيكويش و بر خود او ، بهتر و كامل تر و تمام تر و جاودانه تر و بيشتر و فزون تر از آنچه كه بر فردى از برگزيدگان و نيكان از خلقت درود فرستاده أي ، بر اينان درود فرست ، و بر أو درود فرست درود فرستادنى كه شماره اش را پايان نباشد و امدادش خاتمه نپذيرد ، و زمانش هيچ گاه سپرى نگردد . بار خدايا ! و به وجود آن حضرت حق را به پا دار و باطل را از ميان بردار ، و دوستانت را به او به دولت و سلطنت برسان ، و دشمنانت را به أو خوار گردان ، خداوندا بين ما و او پيوندى برقرار كن كه به همنشينى پدرانش [ در بهشت ] بيانجامد ، و ما را از كسانى قرارده كه به دامان آنان چنگ زنند و در سايه آنان زيست كنند ، و ما را يارى فرما تا حقوق او را ادا كرده و در اطاعتش اهتمام ورزيم و از نافرمانيش اجتناب نمائيم . و به رضايت و خشنودى آن بزرگوار از ما بر ما منت گذار و رأفت و مهر و دعا و خير آن جناب را بما موهبت فرما ، تا بوسيله آن به رحمت پهناور تو دست يابيم و نزد تو رستگار گرديم ، و به بركت او نماز ما را قبول فرما و به او گناهانمان را بيامرز و دعايمان را مستجاب كن و روزيمان را فراخ گردان ، و هم و غم ما را چاره كن ، و حاجتهايمان را برآورده ساز ، با وجه كريم خويش بما توجه كن ، و تقرب ما را بسوى خود بپذير . و با رحمت خويش بر ما نظر افكن تا با آن به كمال گرامى داشت تو راه بريم ، آنكه ديگر هرگز آن را به جود و كرم خود از ما مگير ، و ما را از حوض جدش پيامبر ، به جام او و بدست او سيراب گردان ، سيراب شدنى كامل و خوش و گوارا و خوب ، كه هرگز پس از آن تشنگى نباشد ، أي مهربانترين مهربانان .

8 - ادعيه آن حضرت در ماه مبارك رمضان

در شبهاى ما مبارك رمضان ، معروف به دعاى افتتاح بعد از نماز صبح روز عيد فطر

( 35 ) دعاى آن حضرت در شبهاى ماه مبارك رمضان ، معروف به دعاى افتتاح پروردگارا ! با ستايش تو ثناء خود را آغاز مى كنم ، در حالى كه تو با منتت راه درست را تحكيم مى گردانى ، و يقين دارم كه در موضع عفو و رحمت مهربانترين مهربانان ، و در مقام عقاب و انتقام سخت ترين مجازات كنندگان ، و در جايگاه كبريا و عظمت بزرگترين جبارانى . بارالها ! تو به من اجازه دادى كه بدرگاهت دعا كرده و حاجت طلبم ، پس أي شنوا مدحم را بشنو ، و اى رحيم دعايم را اجابت فرما ، و اى آمرزنده از لغزشم درگذر ، أي خدايم چه بسيار اندوههايى كه بر طرف كردى ، و غصه ها كه از جانم زدودى ، و لغزشها كه ناديده گرفته ، و رحمت ها كه منتشر نموده ، و زنجيرهاى بلا را از هم گسستى . ستايش مخصوص خداوندى است كه همسر و فرزندى أو را نيست ، و در سلطنت و پادشاهى شريكى نداشته ، و سرپرستى از روى ذلت و خوارى ندارد و او را بسيار بزرگ شمار . ستايش از آن خداوند است با تمامى ستودنى هايش بر تمامى نعمتهايش ، ستايش خداى راست كه در سلطنتش ضد و مخالفى ندارد ، و در تدبير و كارهايش كشمكش كننده أي نيست . ستايش از آن خداوندى است كه در آفرينش أو را شريكى نبوده ، و در عظمت همانندى ندارد ، سپاس خداى راست كه امر و ستايشش در ميان مردم روشن ، و بزرگواريش به لطف و كرمش پديدار ، و دست عنايتش به جود و بخشش گشاده است ، گنجينه هاي رحمتش نقصان نپذيرد ، و كثرت عطا جز بر جود و كرامتش نيفزايد ، كه أو بسيار با عزت و بخشش است . خداوندا ! اندكى از بسيار را از تو درخواست مى كنم ، با آنكه به آن سخت نيازمندم ، و تو از آن حاجت از آغاز بى نياز بودى ، و [ همان اندك حاجت ] نزد من بسيار و ادايش براى تو سهل و آسان است . خدايا ! آمرزش تو از گناهم و گذشتت از خطاهايم ، و چشم پوشيت از ظلم ، و پرده پوشيت بر عمل زشتم و حلم و بردباريت بر جرم و گناه بسيارم ، كه به خطا و عمد انجام دادم ، مرا به طمع انداخت كه از تو چيزى را درخواست كنم كه مستحق آن نيستم ، همان كه تو به رحمت خويش روزيم گردانيدى و از روى قدرتت آن را به من نماياندى ، و از اجابتت به من شناساندى . از اينرو چنان شده ام كه تو را با آرامش مى خوانم ، و با انس و رغبت و بدون ترس و بيم از تو حاجت مى طلبم ، و باز بر تو آنچه مى خواستم را تقاضا نمودم ، پس اگر حاجتم را دير برآوردى از نادانى بر تو عتاب كردم ، و در صورتى كه چه بسا به علت علمى كه به سرانجام كارها دارى تأخير در انجام حاجتهايم برايم بهتر بوده است ، پس من هيچ مولاى بزرگوارى را صبورتر بر بنده پستى از تو برخود نديده ام . پروردگارا ! مرا دعوت مى كنى در حالى كه از تو روى مى گردانم ، و تو محبت مى نمايى و من بغض و عناد مى ورزم ، با من دوستى و شفقت مى فرمايى و من از تو نمى پذيرم ، گويا بر تو منت مى گذارم ، اين ناسپاسى من مانع از رحمت و احسان نمودن تو بر من و فضل و عنايت بر اساس جود و كرمت نشده است ، پس به اين بنده نادانت رحم كن و به فضل و احسانت بر من ببخشاى كه تو بسيار بخشنده و كريمى . ستايش مخصوص خداست كه مالك ملك وجود است ، روان ساز كشتيها ، رام كننده بادها ، پديد آورنده صبحگاهان از شب ، و حاكم روز جزا ، و پروردگار جهانيان است . ستايش از آن خداست بر حلم أو پس از علمش ، و ستايش از آن خداست بر عفوش پس از قدرتش ، و ستايش خداى راست بر حلم و بردبارى طولاني او در مقام غضبش ، در حالى كه بر هرچه خواهد تواناست . ستايش مخصوص خداست كه آفريننده خلق و گستراننده روزى ، و پديد آرنده صبحگاهان ، و صاحب جلالت و بزرگوارى و فضل و انعام است ، آن خدائى كه از نظرها دور است و از اينرو ديده نخواهد شد ، و به همه نزديك است ، و از اين جهت بر رازهاى پنهان شاهد و گواه مى باشد ، اوست بزرگوار و بلند مرتبه . ستايش از آن خدائى است كه كسى در مقابلش به نزاع بر نخيزد ، و شبيهى با او همگون نگردد ، پشتيبانى مددكار أو نشود ، عزيزان در مقابل عزتش مقهور ، و بزرگان در پيشگاه عظمتش متواضعند ، و با قدرتش بر هر چه خواهد مى رسد . ستايش خداى راست كه چون او را ندا كنم جواب دهد و هر عيب و نقصى را بر من بپوشاند ، در حالى كه معصيت او را مى كنم ، و نعمت بزرگ بر من مى بخشد ، و من متقابلا شكرش نمى گذارم ، پس چه بسيار موهبتهاى گرانبهائى كه به من عطا كرده و چه امور هولناكى كه از من دفع نموده و شادمانيهاى شگفت انگيز كه به من نمايانده ، پس من هم أو را به ستايش ثنا گفته و به پاكى و منزه بودن از هر عيب و نقصى ياد كنم . ستايش مخصوص خداوندى است كه حجاب أو دريده نشود ، درگاه [ لطفش ] بسته نشود ، نيازمندش رد نكرد ، و آرزومندش محروم نگردد ، ستايش خداى راست كه بيم ناكان را ايمنى بخشد ، و صالحان را نجات دهد و مستضعفان را بلند گرداند ، و گردنكشان را خوار سازد ، و پادشاهان را هلاك كرده و ديگران را بر جاى آنان نشاند . ستايش از آن خدائى است كه درهم كوبنده سركشان ، هلاك كننده ستمگران ، دريابنده گريزندگان ، به كيفر رساننده ظالمان ، فريادرس فرياد خواهان ، مرجع حاجت نيازمندان ، معتمد مؤمنان است . ستايش مخصوص خداوندى است كه آسمان و ساكنانش از ترس او در بيم و اضطرابند ، و زمين و اهلش برخود مىلرزند ، و دريا و هر آنچه در اعماقش شناور است به جوش و خروش مى افتند ، ستايش خداى راست كه ما را به اين [ راه ايمان و ولايت ] هدايت كرد و اگر خداى ما را هدايت نمى فرمود ما خود بدان ره نمى يافتيم . ستايش مخصوص خداست كه جهان را خلق كرده و براى او خالقى نيست ، همه را روزى مى دهد و خود روزى نمى خواهد ، و طعام و خوراك مى دهد و خود بدان نيازمند نيست ، و زنده ها را مىميراند و مردگان را زنده مى كند و خود زنده جاودانه است ، هر خير و نيكى بدست اوست و بر هر چيز تواناست . خدايا ! بر محمد بنده و فرستاده ات ، و امين و برگزيده ات ، و دوست و انتخاب شده از ميان خلقت و نگاهبان سر تو و رساننده رسالتهايت ، درود فرست ، برترين و نيكوترين و زيباترين و كامل ترين و پاكترين و روز افزون ترين و پسنديده ترين و پاكيزه ترين ، و درخشان ترين و بيشترين درود و بركت و رحمت و سلام كه بر هر يك از بندگان خاص خود و پيامبران و رسولان و خاصان و اهل كرامت بر تو از ميان خلقت فرستادى . بار خدايا ! و درود فرست بر على امير مؤمنان و جانشين رسول پروردگار جهانيان و بنده و ولى و برادر رسولت و حجت تو بر خلقت و آيت كبرايت و خبر بزرگ عالم آفرينش . و درود فرست بر صديقه طاهره حضرت فاطمه برترين بانوى جهان ، و درود فرست بر دو نوه پيامبر رحمت و دو پيشواى هدايت امام حسن و امام حسين ، دو سيد جوانان اهل بهشت . و درود فرست بر امامان و پيشوايان اسلام حضرت على بن حسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر وعلى بن موسى و محمد بن على وعلى بن محمد وحسن بن على و زاده أو امام هدايتگر هدايت شده ، كه حجت هاي تو بر بندگانت و امينان تو در شهرهايت هستند ، درود بسيار و دائم . پروردگارا ! درود فرست بر ولى امرت قائم مورد آرزو ، و عدل مورد انتظار ، و او را به سپاه فرشتگان مقربت فراگير و به روح القدس تأييد فرما ، أي پروردگار جهانيان . بارالها ! أو را اين چنين قرارده كه دعوت كننده به كتاب آسمانى تو و قيام كننده به ترويج دين تو باشد ، و او را خليفه خود در زمين گردان ، چنان كه پيشينيان أو را امام و خليفه گرداندى ، و او را براى [ برپائى ] دينت كه مورد پسند تو مى باشد در زمين جايگزين فرما وخوف و ترس أو را به ايمنى مبدل گردان ، تا تو را بپرستد و در هيچ امرى با تو شريك نگيرد . خداوندا ! أو را عزت بخش و به وسيله أو [ مؤمنان را ] عزيز گردان ، و او را يارى كن و به وسيله او [ مؤمنان را ] يارى فرما ، و او را نصرت كامل با عزت عطا فرموده و گشايشى آسان به أو عنايت كن ، و از جانب خود أو را سلطنت و قدرت تفضل فرما ، خدايا ! به دست أو دينت و سنت پيامبرت را آشكار ساز تا آنكه ديگر چيزى از حق و حقيقت از ترس فردى از خلقت مخفى نماند . بارالها ! ما از تو اميد تحقق دولت گرانقدرت را داريم ، كه اسلام و اهلش را به آن عزت بخشى ، ونفاق و اهل نفاق را با أو ذليل گردانى ، و ما را در آن دولت حقه از دعوت كنندگان به طاعتت و پيشوايان راه هدايتت قرار دهى ، و بواسطه آن بزرگوار كرامت دنيا و آخرت را روزى ما فرمائى ، پروردگارا ! آنچه از حق كه بما شناساندى ما را به عمل آن وادار ، و آنچه كوتاه آمديم ما را به مقام معرفت آن برسان . خدايا ! به بركت وجود آن امام همام پريشانى ما را بر طرف ، پراكندگى امورمان را اصلاح ، گسيختگى ما را به اتحاد ، كمى عده ما را به كثرت ، ذلتمان را به عزت مبدل گردان ، و خاندان ما را بى نياز ، و دينهايمان را ادا ، و فقر ما را جبران ، و نقائص ما را بر طرف ، و سختى ما را آسان ، و ما را سپيد رو بنما ، و اسيرانمان را آزاد ، و خواسته هاى ما را روا ، و وعده هائى را كه بما دادى وفا ، و دعاهاى ما را مستجاب ، و درخواستهاى ما را عطا نما ، و به لطف و عنايات حضرتش ما را به آروزهايى كه در دنيا و آخرت داريم برسان ، و به حق أو فوق آنچه مايليم را بما عنايت فرما . أي بهترين سؤال شدگان ، و اى گشاده ترين عطا كنندگان ، بوسيله أو سينه هاي ما را شفابخش ، و خشم دلهايمان را فرو نشان ، و ما را با وجود همه اختلافات به حق هدايت فرما ، كه تو البته هر كه را بخواهى به راه راست هدايت مى فرمايى ، و به وسيله او ما را بر دشمنانت و دشمنانمان يارى نما ، اى خداى حق اين دعا را به كرمت مستجاب فرما ، آمين . بارالها ! ما بدرگاه تو از فقدان پيامبرت كه سلام و درود بر او ، و از غيبت امام ، و بسيارى دشمن و كمى عددمان ، و فتنه هاى سخت بر ما ، و غلبه محيط روزگار بر ما ، بر تو شكوه مى بريم ، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را در همه اين امور يارى كن ، به فتح زود رسى از جانب خود ، و به بر طرف ساختن رنج و سختى ، و نصرت با عزت و سلطنت حقه كه آن را آشكار گردانى ، و رحمتى از تو ، كه بر همه شامل نمائى ، و لباس عافيت كه بر ما بپوشانى ، به حق رحمتت أي مهربانترين مهربانان .

( 36 ) دعاى آن حضرت بعد از نماز صبح در روز عيد فطر پروردگارا ! بسوى تو روى مى آورم در حالى كه پيامبر پيشاپيشم ، و على پشت سر و سمت راستم ، و امامانم در سمت چپم مى باشند ، با آنان از عذابت خود را مستور داشته ، و به تو نزديكى مى جويم و هيچ كسى را جز ايشان به تو نزديكتر نيافته ام ، آنان امامانم مى باشند ، هراسم از عقابت و غضبت را با ايشان مبدل به امنيت مى كنم ، به رحمتت مرا در زمره بندگان صالحت قرار ده . مؤمن به خداوند و مخلص بر آئين أو ، و بر دين محمد و سنتش ، و بر دين على و سنتش ، و بر دين جانشينان أو و سنتشان مى باشم ، به آشكار و نهانشان ايمان آورده و به آنچه محمد وعلى و جانشينانشان رغبت جسته اند مايلم . و حول و قوه اى جز با عنايت خدا نيست ، و عزت و سلطنت جز براى خداى واحد قهار عزيز جبار نمى باشد ، هر كه بر خدا توكل كند أو را كفايت مى كند و خداوند كارش را به انجام مى رساند . پروردگارا ! تو را خواهانم به من توجه بنما ، و آنچه نزد توست را جويا هستم پس برايم سهل و آسان گردان ، و حاجتهايم را تحقق بخش ، تو در كتابت و گفتار حقت چنين گفتى : " ماه رمضان كه قرآن در آن ماه براى هدايت مردم بهمراه نشانه هاي هدايت نازل شده است " . احترام اين ماه را با نزول قرآن در آن و اختصاصش به اين ماه بزرگ داشته و نيز با قراردادن شب قدر در آن بر حرمتش افزودى ، و گفتى : " شب قدر از هزار ماه بهتر است ، فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان به هر امرى نزول كرده و تا طلوع فجر سلام مى باشد " بارالها ! روزهاى ماه رمضان بپايان رسيده و شبهايش تمام گشته است ، و در اين ماه كارهايى را انجام داده ام كه تو بدانها آگاه تر و شمارش آن را بهتر مى دانى . خداوندا ! از تو مى خواهم به آنچه بندگان صالحت تو را خواندند بر محمد و خاندانش درود فرستاده ، و آنچه باعث نزديكى من به تو مى شود را از من بپذيرى ، و بر من به مضاعف كردن عملم و قبول اعمال و استجابت دعايم لطف نمايى ، و رهائيم از آتش را بر من عنايت كنى ، و بر من منت گذار با رستگاريم با نائل شدن به بهشت و امنيت از هر اضطراب و ناراحتى كه براى روز قيامت آماده ساخته أي . به احترام بزرگواريت و احترام پيامبرت و احترام فرزانگان به تو پناه مى برم ، كه امروز بگذرد در حالى كه گناهى بر من باقيمانده باشد كه بخواهى مرا بر آن مؤاخذه گردانى ، يا بخواهى در مقابل آن مرا شقى گردانده و مفتضح نمايى ، يا خطائى كه بخواهى در مقابل آن از من قصاص كنى و بر من نيامرزى ، و از تو مى خواهم به احترام بزرگواريت كه بر هر كار كه اراده كنى قادرى ، و تنها به اراده تو نيازمند است و با اراده ات تحقق مى يابد ، و خدائى جز تو نيست . پروردگارا ! از تو مى خواهم به وحدانيتت ، اگر در اين ماه از من خشنود شده أي بر خشنودى خود از من در باقيمانده عمرم بيفزاى ، و اگر در اين ماه از من راضى و خشنود نگرديده أي ، در همين ساعت ، همين ساعت ، همين ساعت از من خشنود شو ، و در اين ساعت ، و اين جايگاه ، مرا از رها شدگان از آتش جهنم ، و آزادشدگان از عذاب دوزخ ، و مخلوقات با سعادت خود قرارده ، به آمرزش و رحمتت أي مهربانترين مهربانان . خداوندا ! از تو مى خواهم به احترام بزرگواريت كه اين ماه را بهترين ماه رمضانى قرار دهى كه از آغاز زندگى تا كنون تو را در آن عبادت كرده و روزه گرفته و در آن به تو نزديك شده ام ، پاداش بيشتر ، نعمتهاى فراوان تر ، و سلامتي فزون تر ، روزى گسترده تر ، رهايى از آتش بيشتر ، استحقاق رحمت فزاينده تر ، آمرزش فراوان تر ، خشنودى كاملتر ، و به آنچه تو دوست داشته و خشنود مى باشى نزديكتر باشم . بارالها ! اين ماه را آخرين ماه رمضانى كه براى تو روزه گرفته ام قرار نداده ، و مرا به ماه‌هاى رمضان ديگر نيز برسان ، تا اينكه از من خشنود شده و از آن فراتر رود ، تا آنكه مرا از دنيا با سلامت خارج سازى ، در حالى كه از من خشنود بوده و من از تو شادمانم . پروردگارا ! در مقدراتت كه تقدير مى كنى و قابل تغيير و تبديل نمى باشد ، در اين سال و هر سال مرا از حجاج خانه ات قرار ده ، در حالى كه حجشان پذيرفته ، تلاششان ستوده ، گناهانشان آمرزيده ، اعمالشان مقبول ، سفرهاشان با سلامتى بوده ، و با اشتياق اعمالشان را انجام داده ، و در جانهاشان و اموالشان و فرزندان شان و آنچه به آنان نعمت داده أي نگهدارى شده باشند . خدايا ! از اين جايگاه و در اين ماه و در اين روز و در اين ساعت ، مرا رستگار ، پيروزمند ، با دعاهاى اجابت شده ، آمرزيده ، رها شده از آتش قرارده ، رها شدنى كه اسارت و وحشتى در پى نداشته باشد ، أي پروردگار پرورندگان . پروردگارا ! از تو مى خواهم كه در آنچه مى خواهى ، و اراده كرده و تقدير مى كنى ، و حكم مى نمايى ، و واجب نموده و انفاذ مى كنى ، عمرم را طولاني ، مرگم را متأخر ، ضعفم را تقويت ، و فقرم را مبدل به بى نيازى كرده ، و بر بىچارگيم رحم نموده و آن را جبران كنى ، و ذلتم را مبدل به عزت و افتادگيم را بر طرف گردانى ، خانواده ام را بى نياز نموده ، و وحشتم را مبدل به انس ، و كمى عده ام را مبدل به كثرت ، و روزى ام را در سلامتي و راحتى بسيار گردانى . و امور مهم دنيا و آخرتم را كفايت نموده ، و مرا به خود واگذار ننمائى تا ناتوان نشوم ، و مرا به مردم واگذار نكن تا مرا از خود دور سازند ، و مرا در دينم و بدنم و جسدم و روحم و فرزندانم و خانواده ام و دوستانم و برادران و همسايگانم ، از زنان و مردان مؤمن مسلمان ، از زنده و مرده ، سلامت بدارى ، و تا آنگاه كه زنده هستم بر من به امنيت و ايمان منت نهى . تو سر پرستم و مولايم و محل وثوق و اميدم ، و جايگاه خواستهايم و محل نيازهايم و پايان آمالم مى باشى . اى آقايم و مولايم ! مرا در آرزويم نا اميد مساز ، و طمع و آميدم را تحقق بخش ، بوسيله محمد و خاندانش به تو روى آورده ، و ايشان را پيشاپيش خود و آرزوها و خواسته ها وتضرع و زاريم قرار دادم ، و چهره ام را بوسيله ايشان در دنيا و آخرت سپيد ، و مرا از زمره مقربين درگاهت قرار ده . تو به شناخت ايشان بر من منت نهاده أي ، پس بوسيله ايشان عاقبتم را به سعادتمندى خاتمه ببخش ، چرا كه تو بر هر كار قادر و توانائى . و در روايت ديگر آمده : تو به ايشان بر من منت نهاده ، پس پايان عمرم را با سعادت و سلامت و امنيت ، و ايمان و آمرزش ، و خشنودى و سعادت و حفاظت خاتمه بخش . خدايا ! تو جايگاه حاجتهاى ما هستى ، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را سلامت دار ، و كسى را كه طاقت او را نداريم بر ما مسلط مكن ، و امور دنيا و آخرت ما را كفايت فرما ، تو صاحب جلالت و بزرگوارى هستى ، بر محمد و خاندانش درود فرست ، برترين درود و بركت و رحمت و مهربانى و عطوفتى كه بر ابراهيم و خاندانش مبذول داشتى ، تو ستوده و گرامى هستى .

9 - ادعيه آن حضرت در امور متفرقه در ايام غيبت

در هنگام ولادت براى كسى كه داخل مقام ايشان مى شود براى تعجيل در ظهورش براى تعجيل در ظهورش بعد از ظهورش ، آنگاه كه از وادى السلام مى گذرد .

( 37 ) دعاى آن حضرت در ايام غيبت بارالها ! خودت را به من بشناسان ، بدرستى كه اگر خود را به من نشناسانى پيامبرت را نخواهم شناخت ، بارالها پيامبرت را به من بشناسان ، كه اگر پيامبرت را به من نشناسانى حجت تو را نتوانم شناخت ، بارالها ! حجت خود را به من بشناسان كه اگر حجتت را به من نشناسانى از دينم گمراه مى گردم ، خداوندا مرا به مرگ جاهليت نميران ، و دلم را [ از حق ] پس از آنكه هدايتم فرمودى منحرف مگردان . پروردگارا ! هم چنان كه مرا به ولايت كسانى كه طاعتشان را بر من واجب فرموده أي ، از واليان امرت بعد از پيامبرت - كه درود تو بر أو ايشان باد - هدايت كرده أي ، و من ولايت واليان امرت را در دل گرفتم ، [ ولايت ] امير مؤمنان ، وحسن و حسين ، وعلى و محمد ، و جعفر و موسى ، وعلى و محمد ، وعلى وحسن ، و حجت قائم مهدى ، كه درود تو بر تمامى ايشان باد . پروردگارا ! مرا بر دينم پايدار ساز ، و به طاعتت به كار گير ، و دلم را براى ولى امرت نرم ساز ، و از آنچه خلقت را آزموده أي مرا معاف دار ، و بر طاعت ولى امرت ثابت قدم بدار ، كسى كه او را از خلق خويش پنهان كرده أي ، پس به اذن تو از مردم غائب گرديده و در انتظار فرمان توست . و تو دانايى بدون آنكه از كسى فرا گرفته باشى ، كه كدامين زمان امر [ قيام ] ولى تو صلاحيت دارد ، كه أو را اجازه فرمائى تا امر خويش را آشكار سازد و پرده [ غيبت ] از خود برگيرد ، پس مرا بر آن غيبت شكيبايى ده ، تا تسريع در آنچه تو تأخير انداخته و تأخير در آنچه تو تقديم نموده أي را خواستار نباشم ، و از آنچه تو پوشيده داشته أي پرده برنگيرم ، و در آنچه كتمان فرموده أي كاوش نكنم ، و با تدبيرات و تصميمات توبه ستيز برنخيزم ، و نگويم چرا و چگونه و به چه علت ولى امرت آشكار نمى شود ، و حال آنكه زمين از ستم پر گشته است ، و تمام امور خويش را به تو واگذار نمايم . بارالها ! از تو مى خواهم كه آشكارا و در حالى كه امرت جارى شده باشد ولى امرت را به من بنمايانى ، با آگاهيم به اينكه چيرگى و قدرت ، و دليل و برهان ، و خواست و اراده و توان و نيرو از آن توست ، پس آنچنان لطفى در حق من و تمام مؤمنين بفرما تا به ولى تو كه درودهايت بر أو و خاندانش باد بنگريم ، در حالى كه گفتارش آشكار ، دلالتش روشن ، هدايتگر از گمراهى ، شفا دهنده از نادانى آمده باشد . پروردگارا ! ديدارش را آشكار ساز ، پايگاههايش را استوار گردان ، و ما را از كسانى قرارده كه ديده آنها به ديدارش روشن مى شود ، و ما را به خدمت أو بدار ، و بر كيش او بميران ، و در زمره او محشور گردان . خداوندا ! او را از شر هر آنچه آفريده اى ، و پديدار نموده اى ، و بوجود آورده اى ، و ايجاد كرده اى ، و صورتگرى فرموده اى ، در پناه خويش قرار ده ، و از پيش رو و پشت سر ، و از سمت راست و چپ ، و از طرف بالا و پائين ، محفوظش بدار ، به حفظ خودت كه هر كس را با آن نگاهبان باشى گم نشود و با أو رسولت و جانشين رسولت را حفظ فرما . بارالها ! و عمرش را طولاني ، و بر اجل أو بيفزاى ، و او را بر آنچه و آنكه ولايت و سرپرستى داده أي يارى كن ، و در گرامى داشتت نسبت به او بيفزاى ، كه اوست هدايتگر راه يافته ، و بپاخاسته هدايت شده ، پاكيزه با تقواى منزه [ از هر عيب و نقص ] ، پاكيزه صفات ، داراى مقام رضا و خشنودى خداوند ، بردبار ، تلاشگر ، سپاسگزار . خداوندا ! و به سبب طولاني شدن دوران غيبت او ، و قطع گرديدن خبرش از ما ، يقينمان را زائل مكن ، و يادش را از خاطرمان مبر ، و انتظار و ايمان به أو ، و يقين داشتن به ظهورش ، و دعا براى حضرتش ، و درود فرستادن بر أو را از ما مگير ، تا طولاني شدن غيبتش ما را از ظهور و قيامش نا اميد نسازد ، و باورمان در مورد آن همچون باور داشتنمان نسبت به قيام فرستاده ات - كه درود تو بر او و خاندانش باد - بوده باشد ، [ و نيز همانند يقينمان ] بر آنچه از وحى وتنزيلت آورده محكم بماند . و دلهايمان را برايمان به او نيرو بخش ، تا ما را بدست أو در مسير هدايت رهنما باشى ، و به برترين دليل و ميانه ترين راه نائل سازى ، و ما را بر فرمانبردارى از أو و پيروى از فرامينش يارى فرما ، و ما را در حزب أو و در زمره ياران و انصارش ، و از خشنودان به كارهاى حضرتش قرار ده . و اين [ عقائد ] را در زندگى و هنگام مرگ از ما سلب مفرما ، تا اينكه ما را بميرانى در حالى كه بر همين باور باشيم بى آنكه در شك افتيم و نه پيمان شكنيم و نه در ترديد واقع شويم ، و نه دروغ بشماريم . بارالها ! فرجش را نزديك و به ياريت أو را تأييد فرما ، و يارانش را يارى ده ، و مخالفانش را خوار و ذليل گردان ، و آنان كه با أو به ستيز برخاسته و تكذيبش مى كنند را نابود كن ، و حق را به او آشكار و باطل را به او نابود ساز ، و با [ ظهور ] او بندگان مؤمنت را از مذلت و خوارى رهائى بخش ، و شهرهاى جهان را به أو شاداب گردان ، و سركشان كفر پيشه را بقتل برسان ، و سران گمراهى را درهم بشكن ، و جباران و كافران عالم را به أو خوار گردان منافقين و پيمان شكنان و تمام مخالفان و ملحدان را در شرق و غرب زمين ، و خشكى و دريا ، و كوه و دشت آن نابود كن ، تا اينكه هيچ يك از آنان را باقى مگذارى و اثرى از آنان بر جاى نماند ، و از لوث وجودشان بلاد خويش را پاك سازى ، و سينه هاي بندگانت را از آنان شفا ده . و بوجود او آنچه از دينت محو شده را دوباره تجديد كن ، و به [ حكومت ] أو آنچه از حكمت تبديل گشته و از سنتت تغيير يافته را اصلاح فرما ، تا دين تو به [ وجود ] أو و بر دست أو تازه و بدون هيچ كژى و بدعتى باز گردد ، و با عدالت أو آتشهاى كافران را خاموش سازى . بدرستى كه اوست بنده تو كه براى خودت خالص گردانيده أي ، و به منظور يارى پيامبرت انتخاب فرموده اى ، و به علم خويش او را برگزيده اى ، و از گناهان محفوظ و معصومش ساخته اى ، و از عيبها مبرايش نموده أي ، و بر غيبهاى و پنهانيها آگاهش ساخته ، و بر وى نعمت ارزانى داشته أي ، و از پليدى پاكيزه و از آلودگى بر كنارش قرار داده أي . خداوندا ! پس بر أو و بر پدرانش ، پيشوايان پاكيزه ، و بر شيعيان برگزيده شان درود فرست ، و آنان را به برترين آرزوهايشان برسان ، و آن را از هر گونه شك و شبهه و ريا و شهرت طلبى خالص گردان ، تا منظورى جز تو نداشته باشيم و غير از رضاى تو چيزى را نخواهيم . بارالها ! فقدان پيامبرمان ، و غيبت ولى و سرپرستمان ، وقوع فتنه ها در ميانمان ، و اتحاد دشمنان بر عليه ما ، و كمى افرادمان را بدرگاه تو شكوه مىكنيم ، خداوندا ! پس آن را با پيروزى زود رس و يارى شكست ناپذير از جانب خودت ، و ظهور پيشواى دادگر ، گشايش ده أي پروردگار جهانيان . بار خدايا ! ما از تو مى خواهيم كه به ولى خودت به آشكار نمودن عدل تو در ميان بندگانت ، و كشتن دشمنانت در سرزمينت فرمان دهى ، تا أي پروردگار براى ستم هيچ پايه و اساسى را وامگذارى مگر آنكه آن را درهم بشكنى ، و هيچ بنيانى را جز آنكه نابود سازى ، و هيچ نيرويى را مگر آنكه سست گردانى ، و هيچ پايه أي را جز اينكه ويران كنى ، و هيچ برندگى را مگر آنكه بى اثر نمايى ، و هيچ سلاحى را جز اينكه كند گردانى ، و هيچ پرچمى را مگر اينكه سرنگون كنى ، و هيچ قهرمانى را مگر اينكه بر خاك هلاكت افكنى ، و هيچ ارتشى را جز آنكه خوار و زبون سازى . پروردگارا ! و آنان را با سنگ [ قهر و غضبت ] سنگباران كن ، و از دم شمشير بران انتقامت بگذران ، و به عقوبت و غضبت كه از مردمان مجرم باز نمى دارى هلاكشان گردان ، و دشمنان خودت و دشمنان دينت و دشمنان فرستاده ات را بدست ولى خويش و دست بندگان مؤمنت عذاب فرما . بار خدايا ! ولى و حجتت در زمينت را از بيم دشمنش ايمن دار ، و هر آن كس با وى مكر و حيله كند به او مكر كن ، و با هر كه با وى نيرنگ بازد نيرنگ باز ، و تمام بديها را بر بد خواهانش وارد ساز ، و اساس و بنيان فسادشان را از وجود مبارك أو دور گردان ، و دلهايشان را نسبت به آن جناب مرعوب و ترسناك ساز ، و گامهاى ايشان را براى حضرتش لرزان فرما ، و آشكارا و ناگهانى آنان را [ به عذابت ] بگير . عقوبتت را بر آنان شديد گردان ، و در ميان بندگانت خوارشان ساز ، و در بلاد خويش لعنتشان كن ، و در پست ترين دركهاى جهنم جايشان ده ، و سخت ترين عذابت را بر آنان فرود آور ، و به آتششان بسوزان ، و گورهاى مردگانشان را پر از آتش كن ، و ايشان را به دوزخ و اصل ساز كه آنان نماز را ضايع گذارده و از اميال و شهوات پيروى كرده ، و بندگانت را خوار ساختند . بار خدايا ! و به وجود ولى خودت قرآن را زنده كن ، و نور سرمدش را آنگونه كه هيچ تاريكى در آن راه نيابد بما بنمايان ، و به [ ظهور ] آن بزرگوار دلهاى مرده را زنده ، و سينه هاي مؤمنين كه از فراق أو مجروح شده را شفا ده ، و پراكندگى آراء را بوسيله أو بر حق جمع گردان ، و به [ دست با كفايت ] أو حدود تعطيل شده و احكام متروك مانده را بر پاى دار ، تا هيچ حقى نماند . جز آنكه آشكار گردد ، و هيچ عدلى جز آنكه درخشان شود . پروردگارا ! و ما را از ياران و تقويت كنندگان حكومتش ، و ممتثلين امرش ، و خشنودان از فعلش ، و تسليم شوندگان نسبت به فرمانهايش قرار ده ، و از كسانى كه هيچ نيازى به تقيه نداشته و از خلق تو بيمى بدل راه ندهند . پروردگارا ! تويى آنكه بدى را بر طرف ساخته و بىچاره را هرگاه تو را بخواند اجابت نموده و از بلاى سخت نجات مى دهى ، پس هرگونه گزند را از ولى خويش بر طرف فرما ، و چنان كه برايش تضمين كرده أي أو را خليفه خود در زمين قرارده . بار خدايا ! مرا از ستيزه جويان با آل محمد و از دشمنان آنان ، و نيز در شمار كينه توزان و خشم كنندگان برايشان قرار مده ، كه البته من از اين امر به تو پناه مى برم ، پس مرا پناه ده ، و به درگاهت پناهنده مى شوم پس مرا در حمايت خود بدار . بار خدايا ! بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا بوجود آنان نزد خودت در دنيا و آخرت رستگار و پيروز گردان ، و از مقربان درگاهت قرار ده ، پروردگار جهانيان دعايم را مستجاب فرما .

( 38 ) دعاى آن حضرت در هنگام ولادت پروردگارا ! وعده ام را تحقق بخش ، و امرم را بپايان رسان ، و جايگاهم را محكم نما ، و جهان را با من لبريز از عدل و قسط فرما .

( 39 ) دعاى آن حضرت براى كسى كه داخل مقام ايشان مى شود از آن حضرت روايت شده : هر كسى با ادب داخل مقام من شود و بر من و امامان ( عليهم السلام ) دوازده مرتبه درود و سلام فرستد ، سپس دو ركعت نماز با دو سوره بخواند ، و اين دعا را قرائت كند ، خداوند آنچه بخواهد به أو مى دهد ، يكى از آنها آمرزش أو است : پروردگارا ! عقوبتت در باره من مرا بدانجا رسانيد كه به بيچارگى افتادم و تو مهربانترين مهربانانى ، و اگر چه به جهت گناهانم مستحق چندين برابر اين عقوبتت مى باشم ، و تو بردبار و صبور بوده و گناهان بسيار را مى بخشى ، تا آنجا كه عفو و رحمتت بر عذابت پيشى گرفته است .

( 40 ) دعاى آن حضرت براى تعجيل در ظهورش از نائب دوم آن حضرت ، محمد بن عثمان روايت شده كه گفت : آخرين مرتبه أي كه آن حضرت را ديدم كنار خانه كعبه بوده كه مى فرمود : پروردگارا ! وعده هايى كه به من داده أي را تحقق بخش .

( 41 ) دعاى آن حضرت براى تعجيل در ظهورش نائب دوم آن حضرت گويد : آن حضرت را ديدم كه پرده خانه كعبه را در مستجار گرفته و مى گويد : پروردگارا ! با من از دشمنانت انتقام گير .

( 42 ) دعاى آن حضرت بعد از ظهورش ، آنگاه كه از وادى السلام مى گذرد از على ( عليه السلام ) روايت شده : گويا قائم ( عليه السلام ) را بر روى اسب سپيد موئى مى بينم كه از وادى السلام بسوى مسجد سهله مى رود ، و دعا مى خواند ، در بين دعاهايش چنين مى گويد : محققا محققا معبودى جز خداوند نيست ، معبودى جز خداوند نيست ، صادقانه به أو ايمان داريم ، معبودى جز خداوند شايسته عبوديت و بندگى نيست ، پروردگارا ! أي عزيز كننده هر مؤمن تنها ، و اى ذليل كننده هر ستمگر كينه توز ، تو پشتيبانم هستى آنگاه كه راهها بر من بسته شده و زمين با همه وسعت بر من تنگ مى گردد ، بار الها ! مرا آفريدى در حالى كه از خلقتم بى نياز بودى ، و اگر يارى تو نبود من شكست مى خوردم . اى منتشر كننده رحمت از جايگاههاى آن ، و خارج كننده بركتها از مواضع آن ، و اى آنكه خودت را به رفعت مخصوص گردانده ، و اوليائش به عزت او عزيز مى گردند ، اى آنكه پادشاهان براى أو طوق ذلت بر گردن نهاده اند ، و از سطوت و هيبت أو ترسانند . از تو مى خواهم بنامت كه مخلوقاتت را خلق كردى ، و همه آنان در پيشگاهت خاضعند ، از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و امرم را تحقق بخشى ، و در فرجم تعجيل فرمايى ، و مرا كفايت كرده و سلامت دارى ، حوائجم را ادا نمائى ، در همين ساعت ، همين ساعت ، همين شب همين شب ، بدرستى كه تو بر هر كار قادرى .

10 - ادعيه آن حضرت در زيارات

در زيارات حضرت على عليه السلام در روز يكشنبه در روز عاشورا

( 43 ) دعاى آن حضرت در زيارت على ( عليه السلام ) در روز يكشنبه سلام بر شاخسار نبوى ، و درخت تنومند و شكوفاى هاشمى ، بارور به نبوت شاداب و سرسبز به امامت ، سلام [ بر تو ] و دو پيامبرى كه در كنارت آرميده اند . سلام بر تو و بر خاندان پاكزاد پاكيزه ات ، سلام بر تو و بر فرشتگان پيرامونت و آنان كه گراگرد قبرت مىچرخند . مولايم أي امير مؤمنان اين روز روز يكشنبه است ، و آن روز مخصوص و بنام توست و من در آن مهمان و پناهنده به توام ، پس أي مولايم مرا پذيرائى نما و پناهم ده ، زيرا تو كريمى و مهمان نوازى را دوست داشته و به پناه دادن مأمورى . پس آنچه را كه بسوى تو مايلم و به تو اميدوارم را انجام ده ، به حق ارزش تو و خاندانت نزد خداوند و منزلت او نزد شما ، و به حق پسر عمويت پيامبر خدا كه درود خدا بر او و بر تمامى خاندانش باد .

( 44 ) دعاى آن حضرت در روز عاشورا سلام بر آدم برگزيده خداوند از ميان مخلوقاتش ، سلام بر شيث ولى خدا و برگزيده اش ، سلام بر ادريس قيام كننده براى خدا به حجت و گواهش ، سلام بر نوح اجابت شده در دعايش . سلام بر هود همواره تأييد شده از طرف پروردگارش ، سلام بر صالح بر سردارنده تاج كرامت از طرف مولايش ، سلام بر ابراهيم برگزيده شده به دوستى از طرف پروردگارش . سلام بر اسماعيل رها شده از طرف خداوند با ذبح بزرگى از بهشتش ، سلام بر اسحاق كه خداوند نبوت را در فرزندان أو نهاد ، سلام بر يعقوب كه خداوند با رحمت خود چشمش را به أو باز گرداند ، سلام بر يوسف كه خداوند با عظمتش أو را از چاه نجات داد . سلام بر موسى كه با قدرت الهى دريا برايش شكافته شد ، سلام بر هارون كه خداوند أو را به نبوتش مخصوص ساخت ، سلام بر شعيب كه خداوند أو را بر امتش پيروز گردانيد ، سلام بر داوود كه خداوند از خطايش در گذشت . سلام بر سليمان كه با عزت خداوندى جن مسخر أو گرديد ، سلام بر ايوب كه خداوند أو را از بيمارى شفا داد ، سلام بر يونس كه خداوند وعده حتمى اش را برايش متحقق ساخت ، سلام بر عزير كه خداوند أو را بعد از مرگ زنده كرد . سلام بر زكريا كه بر بلاها صبور بود ، سلام بر يحيى كه خداوند أو را به شهادت مفتخر ساخت ، سلام بر روح خدا و كلمه أو حضرت عيسى . سلام بر محمد حبيب الهى و برگزيده أو ، سلام بر امير مؤمنان على بن ابى طالب برادر مخصوصش ، سلام بر فاطمه زهرا دخترش ، سلام بر ابى محمد حسن وصى و جانشين پدرش ، سلام بر حسين كه جانش را تقديم كرد . سلام بر كسى كه در آشكار و نهان اطاعت خداوند را نمود ، سلام بر كسى كه خداوند شفاء را در تربت أو قرار داد ، سلام بر كسى كه اجابت دعا زير گنبد اوست ، سلام بر كسى كه امامان از فرزندان أو هستند . سلام بر فرزند خاتم پيامبران ، سلام بر فرزند امير مؤمنان ، سلام بر فرزند فاطمه زهرا ، سلام بر فرزند خديجه كبرى ، سلام بر فرزند سدره منتهى ، سلام بر فرزند بهشت جاودان ، سلام بر فرزند زمزم و صفا . سلام بر به خون غلطيده ، سلام بر حجاب دريده ، سلام بر پنجمين فرد آل عبا ، سلام بر غريب غريبان ، سلام بر سيد الشهداء ، سلام بر كشته زنازادگان ، سلام بر ساكن كربلا . سلام بر آنكه فرشتگان آسمان بر أو گريستند ، سلام بر آنكه فرزندانش پاكان جهانند ، سلام بر پيشواى دين ، سلام بر مواضع برهانهاى الهى ، سلام بر پيشوايان بزرگوار ، سلام بر خونين جامگان ، سلام بر لبهاى خشكيده . سلام بر بدنهاى به زنجير كشيده و اسير شده ، سلام بر روحهاى به پنهانى برده شده ، سلام بر پيكرهاى عريان ، سلام بر جسمهاى نحيف و رنگ باخته . سلام بر خونهاى ريخته ، سلام بر اعضاء قطعه قطعه شده ، سلام بر سرهاى بالاى نيزه رفته ، سلام بر زنان سر برهنه گرديده . سلام بر حجت پروردگار جهانيان ، سلام بر تو و بر پدران پاكيزه ات ، سلام بر تو و بر فرزندان شهيدت ، سلام بر تو و بر فرزندان ياريگرت ، سلام بر تو و بر فرشتگان ملازم آرامگاهت . سلام بر كشته مظلوم ، سلام بر برادر مسمومش ، سلام بر على اكبر ، سلام بر فرزند شير خوارش . سلام بر بدنهاى مسلوب و عريان ، سلام بر خاندان نزديك ، سلام بر جنگاوران بيابان ، سلام بر دور افتادگان از وطن خويش . سلام بر مدفونهاى بى كفن ، سلام بر سرهاى جدا شده از بدن ، سلام بر صبور و بردبار در مصائب . سلام بر مظلوم بدون ياور ، سلام بر ساكن خاك پاك ، سلام بر صاحب گنبد بلند ، سلام بر آنكه خداوند أو را پاك نمود ، و سلام بر آنكه جبرئيل به دو افتخار كرد ، سلام بر آنكه ميكائيل در گاهواره با أو سخن گفت . سلام بر پيمان شكسته ، سلام بر حرمت از هم دريده ، سلام بر آنكه به ستم خونش ريخته شد ، سلام بر غسل داده شده به خون زخمها ، سلام بر آب داده شده به جامهاى تيره . سلام بر مظلومى كه خونش مباح شد ، سلام بر سر بريده ، سلام بر مدفون بدست روستائيان ، سلام بر رگ بريده گردن ، سلام بر مدافع بدون ياور . سلام بر سپيد موى غرقه به خون ، سلام بر گونه هاي خاك آلوده ، سلام بر بدن عريان ، سلام بر دندانهاى كوبيده شده با چوب خيزران ، سلام بر سر بالاى نيزه رفته ، سلام بر جسمهاى عريان رها شده در بيابان ، كه گرگهاى درنده بر آنها حمله برده و حيوانات وحشى بر سر آنها فرود آمدند . سلام بر تو أي مولاى من و بر فرشتگانى كه گرداگرد قبر تو بوده و قبرت را در ميان گرفته اند ، پيرامون مزارت گردهم آمده اند ، و به زيارت تو مى آيند ، سلام بر تو ، بدرستى كه بسوى تو آمده و آرزومند رستگارى نزد توام . سلام بر تو ، سلام آگاه به حرمت و احترامت ، خالص در ولايت و دوستى ات ، خواهان نزديكى به خدا با محبتت ، بيزار از دشمنانت ، سلام بر كسى كه قلبش در مصيبت مجروح ، اشكهايش هنگام ذكر نام تو ريزان است ، سلام مصيبت زده محزون و شيداى فروتن . سلام كسى كه اگر در كربلا با تو بود در مقابل شمشيرهاى بران تو را حفاظت كرده ، و باقيمانده روحش را در مقابل تو به مرگ تقديم مى كرد ، در پيشاپيش تو به جهاد بر مى خواست و بر عليه دشمنانت تو را يارى مى نمود ، و روح و جان و مال و فرزندش را فداى تو مى كرد ، روحش فداى روحت و خاندانش نگاهدار و مدافع خاندانت . اگر روزگار زندگيم بتأخير افتاد و مقدرات مرا از ياريت بازداشت ، و در مقابل دشمنانت نجنگيدم ، و با مخالفانت نبرد ننمودم ، به خاطر تو و آنچه بر تو وارد شده ، هر صبح و شام برايت ناله كرده بجاى اشك خون مىگريم ، تا آنگاه كه با حسرت واندوه و غصه جان دهم . گواهى مى دهم كه نماز را برپا داشته و زكات را ادا كردى ، به نيكى فرمان داده و از منكر و بدى بازداشتى ، خداوند را فرمان برده و سرپيچى نكردى ، و به أو و ريسمانش چنگ زده و او را خشنود نمودى ، خشيت أو را بدل گرفته و مراقبت أو را نموده و او امرش را اجابت كردى . سنتها را انجام داده و آشوبها را فرو نشاندى ، به پاكى و راستى خوانده و راههاى صلاح را روشن و مبين ساختى ، و در راه خدا به بهترين وجه جهاد و كوشش نمودى . مطيع پروردگارت و پيرو جدت پيامبر ، كه درود خدا بر أو و خاندانش باد ، بودى ، سخن پدرت را شنيده و وصيت و سفارش برادر را به انجام رساندى ، بر پا دارنده پايه و اساس دين ، و درهم كوبنده طغيان و سركشى ، سخت گير و كوبنده بر آشوبگران و طغيانگران و نصيحت گر امت بودى . ستايش گر در گردابهاى مرگ ، درگير با فاسقين ، بر پا دارنده حجتهاى الهى ، مهربان در مقابل اسلام و مسلمين و ياور حق ، و صبور و بردبار در هنگام بلا ، و محافظ دين و نگاهبان آن بودى . نگاهبان هدايت و ياور آن ، گستراننده عدالت و ياريگر دين و نمايان گر آن بودى ، بازيچه شمرنده دين را از كارش باز داشته و او را منع نمودى ، حق زيردستان را از مواليشان گرفته ، و بين قوى وضعيف در قضاوت به مساوات رفتار كردى . پرورنده يتيمها و ملجأ مردم ، و عزت اسلام ، و معدن احكام ، و همپيمان بخشش و انعام ، رهرو راه جدت و پدرت ، و همانند برادرت وصى پدرت بودى . وفا دار به ذمه ها ، متخلق به اخلاق نيكو ، بسيار بخشنده ، شب زنده دار ، برپاگر روشها ، دارنده اخلاق نيكو ، سوابق درخشان ، نسب و حسب شريف و ارزشمند ، رتبه برتر ، منقبتهاى فراوان ، سرشتهاى ستوده ، عطاى ارزشمند ، بردبار ، رشيد ، بخشنده ، بسيار دانا ، پيشواى شهيد ، آموزش گر بازگشت كننده و توبه كننده ، مهربان ، با هيبت . فرزند براى پيامبر و نجات دهنده براى قرآن ، و ياور امت بودى ، در طاعت الهى كوشا و حافظ عهد و ميثاق ، و كناره گيرنده از راههاى فاسقين ، و تلاش گر تا حد توان بوده ، و ركوع و سجده هاي طولاني داشتى . زاهد در دنيا همچون شخص كوچ كننده از آن ، نگرنده به آن به ديده ترسندگان از آن ، باز داشته شده از آن آرزوهايش ، برگرفته شده همتش از زينتهايش ، نگرنده زرق و برقهايش با گوشه چشم بوده ، و رغبت و ميلت به آخرت شناخته شده بود ، تا آنگاه كه ظلم و بيداد دست از آستين بيرون آورد و با سلاح به ميدان آمد ، و گمراهان در ضلالت خود غرق شدند ، در حالى كه تو در حرم جدت ساكن ، و از ستمگران دورى گزيده بودى ، در خانه و محراب بسر برده ، و از اميال و شهوات بر كنارد ، با قلب و زبان به مقدار توان زشتى را زشت مى شمردى . آنگاه كه موقعيت مقتضى گرديد پرچم مخالفت برداشته ، و با مخالفان كارزار كردى ، با فرزندان و خاندان و پيروان و دوستان به راه افتاده ، و با حكمت و پند و اندرزهاى نيكو بسوى خداوند خوانده ، و به برپا داشتن حدود و فرمانبرى از معبود امر نمودى ، و از پليدى و سركشى باز داشته و با ظلم و ستم مقابله كردى . پس از آنكه آنان را از كار خود باز داشته ، و حجت و دليل را برايشان تأكيد نمودى ، با آنان كارزار كردى ، بيعتت را شكسته و بر پروردگار و جدت خشم نموده و با تو جنگيدند ، بر زخم زبانها و ضربه ها ايستادگى كرده ، و لشكريان ستمگر را درهم كوبيدى ، در گرد و غبار بر خاسته در ميدان كارزار با ذو الفقارى وارد شدى كه گويا على مرتضى در آنجا حضور دارد . آنگاه كه تو را پايدار و ثابت قدم و شجاع يافتند ، با شرارت و كينه توزى قدم به ميدان گذارده ، با حيله و بدى خود با تو جنگيدند ، و آن شخص ملعون به لشكريانش دستور حمله داد ، تو را از آب و وارد شدن به آن باز داشته و بجنگ و كار زار كشاندند ، و بر اين امر شتاب ورزيدند ، تيرها و سنگها را به طرف تو پرتاب كرده و دستهاى جنايتكارشان را براى نابوديت گشودند . احترام تو را حفظ نكرده ، و از عواقب كارهايشان در كشتن فرزندان و تاراج اموالت نهراسيدند ، تو پيش قدم در سختى ها و تحمل كننده آزار و اذيتها بودى ، فرشتگان آسمانى از صبر و شكيبائى ات در شگفت شدند . پس از هر سو تو را محاصره كرده و زخمهاى عميقى بر تو وارد ساختند ، در حالى كه براى تو ياورى نمانده بود ميان تو و شب مانع شدند ، تو متحمل رنجها و صبور و شكيبا بودى ، و از زنان و فرزندانت دفاع مى نمودى . تا اينكه تو را از اسبت انداخته و مجروح بر زمين افتادى ، اسبها با سمهايشان بر تو تازيدند و ستمگران و سركشان شمشيرهاى برانشان را بر تو فرود آوردند . پيشانيت براى مرگ عرق كرده بود ، و به راست و چپ كشيده مى شدى با گوشه چشم بسوى خيمه هايت نگريسته و فرزندان و خاندانت تو را به خود مشغول ساخته بود ، و اسبت گريزان در حالى كه مى گريست و شيهه مى زد بسوى خيمه ها شتافت . هنگامى كه زنان اسبت را با حالت شرمسارى ديده و به زين واژگونش نظر افكندند ، با موهاى پريشان و شيون كنان و ناله كنان از خيمه ها بيرون آمدند ، و در حالى كه پس از عزت و شكوه خوار و ذليل شده بودند بسوى قتلگاه شتافتند . در حالى كه شمر بر روى سينه ات نشسته و شمشيرش را بر گودى زير گلوى تو فرو برده و محاسنت را با دستش گرفته بود ، سرت را با شمشير خود بريد ، در آن حال آرامش خود را حفظ كرده و نفسهايت پنهان شده بود ، سرت بر بالاى نيزه قرار داشت و خانواده ات همچون بندگان اسير ، و در غل و زنجير قرار گرفتند . در فراز پالانهاى چهارپايان چهره هاشان از گرماى ظهر تابستان مى سوخت ، و در بيابانها و دشتهاى پهناور پيش برده مى شدند ، دستهايشان به گردنهاشان آويخته و در بازارها آنان را مى گرداندند . پس واى بر سركشان گنهكار ، به كشتنت اسلام را كشتند و نماز و روزه را بيهوده و مهمل گذاردند ، سنتها و احكام را شكسته و پايه هاي ايمان را نابود كردند ، آيات قرآن را تحريف و در فساد و دشمنى سخت تلاش نمودند . آنگاه كه تو كشته شدى به تحقيق كه انتقام خون كشته شده رسول خدا - كه درود خدا بر او و خاندانش باد - ناگرفته ماند ، و كتاب خدا رها شده و به حق خيانت گرديد . با نابوديت تكبير و تهليل ، و تحريم و تحليل ، و تنزيل و تأويل از ميان رفت ، پس از تو تغيير و تبديل و بى دينى و كفر و خواهشهاى نفسانى ، و گمراهى ها و آشوبها ، و بيهودگى ها و باطلها آشكار گرديد . خبر دهنده مرگت در كنار قبر جدت رسول خدا - كه درود خدا بر أو و خاندانش باد - برخاست و اشك ريزان خبر مرگت را به أو داد ، در حالى كه مى گفت : أي رسول خدا ! فرزند و جوانت كشته شد ، خانواده و نزديكانت بيچاره شدند ، و فرزندانت پس از تو اسير گرديدند و خانواده و افرادت در گرفتارى بلا افتادند . پس پيامبر آشفته خاطر شده و قلب گريانش گريست ، و به خاطر تو فرشتگان و پيامبران به أو تسليت گفتند ، و به خاطر تو مادرت زهرا سوگوار و مصيبت زده شد ، فرشتگان مقرب براى سوگوارى و تسليت گفتن به پدرت امير مؤمنان نزد أو مى رفتند ، و برايت در اعلى عليين مجلس عزا و ماتم بر پا شد ، و به خاطر تو حور العين بر خود سيلى زدند . آسمان و ساكنانش ، و بهشت ها و خزانه دارانش ، و كوههاى گسترده بر روى زمين و كرانه هايش ، و درياها و ماهيانش ، و جنيان و فرزندانشان ، و خانه خدا و مقام ابراهيم ، و مشعر الحرام وحل و احرام براى تو گريستند . پروردگارا ! به احترام اين جايگاه بلند بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا در زمره ايشان قرار ده ، و به شفاعت ايشان وارد بهشت كن . خدايا ! همانا من به تو متوسل مى شوم ، أي سريع ترين حسابگران ، و اى كريم ترين كريمان ، و اى حكم كننده ترين حكم كنندگان ، به حق محمد خاتم پيامبران ، فرستاده ات بسوى تمامى جهانيان . و به برادر و پسر عمويش ، جدا شده از شرك و دوگانه پرستى ، انباشته از دانش و ايمان ، آن دانشمند برخوردار از مقام بلند ، على امير مؤمنان ، و به حق فاطمه برترين بانوى جهان ، و به حق حسن پاكيزه ، نگاهبان تقوا پيشگان ، و به حق حسين بزرگوارترين شهادت جويان ، و به حق فرزندان كشته شده اش ، و به خاندان مورد ظلم واقع شده اش ، و به على بن حسين زينت عبادت كنندگان . و به محمد بن على قبله گاه بازگشت كنندگان ، و جعفر بن محمد راستگوترين راستگويان ، و موسى بن جعفر آشكار كننده برهانها ، وعلى بن موسى ياور آئين ، و محمد بن على پيشوا و پيشتاز هدايت كنندگان ، وعلى بن محمد پارساترين پارسايان وحسن بن على وارث جانشينان و حجت بر تمامى آفريدگان ، كه بر محمد و خاندانش ، آن راستگويان نيكوكار درود فرستى و مرا در روز قيامت از امان يافتگان ، آسوده گان و رستگاران و شادمانان و بشارت يافتگان قرار دهى . خدايا ! نام مرا در زمره مسلمانان قرار ده ، و به صالحان بپيوند ، و نامم را بر زبان اقوام آينده نيكو و سخنم را دلپذير گردان ، و مرا بر ستمگران فاسد يارى كرده ، و از حيله حسودان نگاهدار ، و فريب فريب گران را از من دور ساز ، و دستان ستمگران را از من كوتاه نما ، و ميان من و آقايان نيكوكاران در اعلى عليين جمع گردان ، بهمراه پيامبران و تصديق كنندگان و شهيدان و صالحان ، كه به آنان نعمت ارزانى داشتى ، به رحمتت أي رحم كننده ترين رحم كنندگان . بارالها ! تو را به حق پيامبر معصومت و به حق حكم حتمى و نهى پوشيده ات ، و به حق اين قبر كه به زيارتش روى آورده ، و امام معصومى كه مظلومانه شهيد شده و در آن جاى داده شده ، سوگند مى دهم كه مرا از اندوهها بدر آورده ، وشر و بدى قضا و قدرت را از من باز دارى ، و از آتش گرم دوزخ رهايم سازى . خدايا ! به نعمت خودت بزرگوارم گردان ، و به عطايت از من خشنود شو ، و به جود و كرم و بخششت از من پرده پوشى كن ، و مرا از فريب و انتقامت دور دار ، بارالها ! مرا از لغزش بازدار و در گفتار و عمل استوار گردان و عمرم را طولاني ساز ، و از دردها و بيماريها سلامت دار ، و به حق اوليائم و به فضلت مرا به بهترين آرزوها نائل گردان . پروردگارا ! بر محمد و خاندانش درود فرست و توبه ام را بپذير ، و بر گريه ام رحم نما ، و لغزشم را جبران كرده ، و سختى ام را آسان فرما ، و اشتباهم را پوشانده ، و فرزندانم را نيكو و صالح گردان . بار خدايا ! در اين شهادتگاه پر عظمت و مكان پر كرامت برايم گناهى را مگذار مگر آنكه آن را ببخشى ، و نه عيبى مگر آن را بپوشانى ، و نه اندوهى مگر آن را اصلاح بنمائى ، و نه رزقى را مگر آنكه افزون گردانى ، و نه منزلت و مقامى را مگر آنكه آن را بگسترانى ، و نه فساد و تباهى را مگر آنكه اصلاحش بنمائى ، و نه آرزوئى را مگر اينكه آن را به تحقق رسانى ، و نه دعا و نيايشى را مگر آنكه آن را بپذيرى ، و نه تنگنائى را مگر آنكه آن را بگشائى ، و نه تفرق و پراكندگى را مگر اينكه به اجتماع مبدل گردانى . و نه كارى را مگر آنكه به انجامش برسانى ، و نه سرمايه أي را مگر آنكه آن را افزون بنمائى ، و نه اخلاقى را مگر آنكه نيكويش گردانى ، و نه انفاق و بخششى را مگر آنكه مضاعف نمائى ، و نه دگرگونى حالى را مگر آنكه آبادش كرده ، و نه حسودى را مگر آنكه از ميانش برده ، و نه دشمنى را مگر آنكه آن را درهم شكنى ، و نه شر و بدى را مگر آنكه آن را كفايت كنى ، و نه بيمارى را مگر آنكه شفايش دهى ، و نه دور افتاده أي را مگر آنكه نزديكش گردانى ، و نه پراكندگى را مگر آنكه مجتمع بنمائى ، و نه خواستى را مگر آنكه متحقق سازى . خداوندا ! از تو بهترين روى آوردنى و ثواب آينده را خواستارم ، بارالها ! مرا با حلالت از حرامت ، و بفضل و بخششت از تمامى آفريدگانت بى نياز گردان ، پروردگارا ! از تو دانش بهره دهنده ، و قلب خاشع ، و يقين كامل ، و كردار پاكيزه ، و صبر زيبا و پاداش فراوان مى خواهم . خدايا ! سپاسگزارى نعمتهايت را بر من ارزانى دار ، و احسان و كرم و بخشش بى حسابت را بر من افزون فرما ، و سخنم را در ميان انسانها مسموع و دانشم را نزد خود بلند پايه گردان ، و اثر مرا در خيرات پيوسته ، و دشمنم را خوار و زبون و شكست خورده قرار ده . خداوندا ! بر محمد و خاندان برگزيده اش در تمامى لحظات شب و روز درود فرست ، و مرا از شر بدان نگاهدار ، و از گناه و پليدى پاكيزه ، و آتش جهنم را از من دور ساز ، و خانه بهشت را بر من حلال ، و من و تمامى برادران و خواهران مؤمن ، كه در راه تو آنها را يافته ام را به رحمتت مورد آمرزش قرار ده ، أي رحم كننده ترين رحم كنندگان . سپس رو بسوى قبله كرده و دو ركعت نماز بگذار ، در ركعت اول سوره انبياء و در ركعت دوم سوره حشر را قرائت نما ، آنگاه قنوت گرفته و بگو : معبود حقى جز خداوند بردبار و بزرگوار وجود ندارد ، معبود حقى جز خداوند برتر و بالاتر نيست ، معبود حقى جز پروردگار آسمانهاى هفتگانه و زمينهاى هفتگانه و آنچه در آنها و در ميان آنهاست ، نمى باشد ، در حالى كه با دشمنان أو مخالف و از منحرفين أو بيزار بوده ، و به ربوبيت أو اقرار ، و در برابر عزت أو خضوع مى كنم ، او اول و ابتدائى است كه آغازى ندارد ، پايانى است كه انتهاء ندارد ، بر هر چيز با قدرتش غالب ، و بادانش از درون هر چيز آگاه است . عقلها را به كنه عظمتش راهى نيست ، و گمانها و وهمها حقيقت هستى اش را نمى يابند ، و جانها در درك كيفيت أو عاجزند ، بر درونها آگاه و بر پنهانى ها آشناست ، خيانت چشمها و آنچه سينه ها پنهان داشته اند را مى داند . پروردگارا ! تو را بر تصديق پيامبرت و ايمان به أو و آگاهيم نسبت به مقام و منزلتش گواه مى گيرم ، و شهادت مى دهم كه أو همان پيامبرى است كه حكمت به فضلش به سخن در آمده ، و پيامبران به أو بشارت داده ، و به اقرار بدآنچه آورده فرا خوانده ، و به تصديق نمودن ايشان تشويق نموده اند ، همانگونه كه اين آيه حاكى از آن است : " كسى كه نام أو كه در تورات و انجيل نوشته شده است را مى يابند ،