تاءثير قرآن در جسم و جان

نعمت الله صالحى حاجى آبادى

- ۴ -


بر آن آيات پر تخويف دلدار  
  چه بگشايند گوش عقل هوشيار
تو گويى بشنوند افغان دوزخ  
  زفير از شعله سوزان دوزخ
جهنم را به گوش دل زفيرى است  
  كه گويى اژدهاى خورده تيرست
كه گويى داد و عصيان در جهانست  
  شرار دوزخى در وى نهانست
وليكن جان مردان دل آگاه  
  بدان فرياد و آن غوغا بر راه (107)
حزن به خاطر فراق از معشوق
متقين و قاريان قرآن هنگام تلاوت آن محزونند، آنان به خاطر فراق و هجران از معشوق و محبوب خود اندوه ناك اند. آن ها با خواندن قرآن و كلمات معشوق ، (خدا) محزون شده و به ياد محبوب و محبت هاى او افتاده و در فراق او مى نالند. محزونند به اين علت كه خود را در اين دنيا غريب و تنها احساس مى كنند و مجبورند به زندگى خود ادامه دهند. آنان در غم فراق او مى نالند. محزونند به اين علت كه خود را در اين دنيا غريب و تنها احساس مى كنند و مجبورند به زندگى خود ادامه دهند. آنان در غم فراق و دورى از محبوب مى سوزند. و در سوز عشق گرفتاراند.
عشقى كه آنان دارند عشق حقيقى است ؛ به معشوق حقيقى ، (خدا) زيرا او خالق و رازق ، جاويد و هميشگى ، مهربان و مهرپرور است . هر معشوقى كه عشق انسان ، پاى بند به او است اگر بادوام تر باشد، عشق نيز پردوام تر است ، هر چه كلمات او بيشتر باشد عشق كاملتر خواهد بود چه زيبا است كه عشق و محبت از دو طرف باشد. (يعنى انسان عاشق خدا و خدا هم عاشق انسان باشد).
تا كه از جانب معشوقه نباشد كششى  
  كشش عاشق بى چاره به جايى نرسد
چه خوش بى گر مهربانى هر دو سر بى  
  كه يك سر مهربانى دردسر بى
اگر مجنون دل شوريده اى داشت  
  دل ليلى از آن شوريده تر بى
غم عشق متقيان و قاريان قرآن ، غم عشق به خداى بزرگ و خالق جاويد است . زيرا خود را دور از وصال او مى بيند ولى راضى هستند؛ زيرا در اين عشق ، زمام و هجران و درد و درمان عاشق به دست معشوق است همچنان كه اصل عشق نيز به دست اوست و عاشق هم اين را درك كرده و پذيرفته و زبان حالش ، چنين است .
يكى درد و يكى درمان پسندد  
  يكى وصل و يكى هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران  
  پسندم آنچه را جانان پسندد
حال بايد بدانيم كه غم عشق قاريان و متقيان ، غم سازنده و حزن آنان از روى عقل و منطق است و بايد محزون باشند، زيرا آنان عاشق معشوقى هستند كه رحمان و رحيم ، باقى و پاينده و داراى جميع صفات كماليه و بنده نواز است . پرده ستاريتش ، گناهان همه جهانيان را پوشانده است .
خوشا به حال آن غمديدگان الهى كه در رسيدن به وصال يار لحظه شمارى مى كنند و هر روزى كه بر آنان مى گذرد غم و اندوهشان بيشتر مى شود. تا وقتى كه به وصالش برسند.
چو آنان بگذرند از دفتر عشق  
  در آن آيت كه بازد دلبر عشق
به رحمت از پى تشويق ديدار  
  نمايد لطف و دلجويى بسيار
كنند از دل فغان چون بلبل از شوق  
  طمع بندند بر وصل گل از شوق
تو گويى نور آن آيات رحمت  
  همى بينند باز ابواب جنت
نوازش هاى آن آيات دلبر  
  قرار از دل ربايد هوش از سر
ز عشق افزود آتش ها به دل ها  
  نمايد گلستان ها ز آب و گل ها
تو گويى در بهشتند آرميده  
  ز دل هايشان گل رضوان دميده
الهى آتش عشقم برافروز  
  به لطف خويش بختم ساز فيروز
به لطف خود چو آن آزاد مردان  
  دلم روشن به نور شوق گردان (108)
تلاوت با ترتيل
ترتيل در لغت به معناى منظم و استوار كردن است . اين واژه در قرآن كريم در دو جا آمده كه هر دو مورد خواندن مخصوص قرآن است . در يك جا مى فرمايد:
كذلك لنثبت به فوادك و رتلناه ترتيلا(109)
بدين جهت خواستيم قلب تو را استوار سازيم و ترتيل كرديم قرآن را ترتيل كردنى .
در جاى ديگر مى فرمايد:
و رتل القرآن ترتيلا(110)
اى رسول گرامى ، هنگام تلاوت قرآن ، آن را با ترتيل (منظم و با حوصله ) بخوان
منظور از ((ترتيل )) هنگام تلاوت قرآن چيست ؟ با توجه به معناى لغوى كلمه ، منظور اين است كه قرآن با آرامش و به صورت منظم و مرتب و بدون عجله و شتاب خوانده شود كه در چنين حالتى ، هم در خواننده اثر خود را مى گذارد و هر شنونده را تحت تاثير جاذبه خود قرار مى دهد.
از امام صادق عليه السلام درباره آيه ((ترتيل )) پرسيدند. فرمود: اميرالمؤ منين فرموده است : قرآن را خوب بيان كن و همانند شعر آن را با شتاب نخوان و مانند ريگ آن را پراكنده مساز. دل هاى سخت خود را به وسيله آن ، به بيم و هراس افكنيد و همت شما اين نباشد كه سوره اى را به آخر برسانيد.(111)
بنابراين كسى كه قرآن را با شتاب مى خواند به طورى كه فرصت فكر كردن در معانى آن را ندارد، آن شخص قرآن را با ((ترتيل )) نخوانده است . آن نوع تلاوت قرآن را ((ترتيل )) گويند كه شمرده و با آرامش خوانده شود، به گونه اى كه در دل ها تاثير بگذارد و اين در صورتى ممكن است كه با صداى زيبا و حزين خوانده شود. به طورى كه در روايت متعددى به آن امر شده است و ائمه اطهار عليه السلام نيز قرآن را با صداى خوش مى خوانند.
همچنين تلاوت با ((ترتيل )) همراه با انديشيدن در آيات قرآن است . در اين باره روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود:
قرآن را نبايد با شتاب و سرعت خواند، بايد با ((ترتيل )) خوانده شود. هرگاه به آيه اى كه در آن نام بهشت ذكر شده گذر كنى در آنجا توقف كن و از خدا بهشت را درخواست نما و هرگاه به آيه اى كه در آن نام جهنم و دوزخ آمده است رسيدى ، در آنجا نيز توقف كن و از جهنم به خدا پناه ببر.(112) روايت ديگرى از ابن مسعود نقل شده است كه :
آيات و كلمات قرآن را به هنگام تلاوت مانند خرماهاى پوك و پست پراكنده نسازيد و بيرون نريزيد و مانند خواندن شعر به تندى نخوانيد. در برابر شگفتى هاى قرآن درنگ كرده و فكر كنيد و با انديشيدن در آن ها قلب هاى ساكن و راكد خود را به حركت در آوريد و همت شما اين نباشد كه سوره اى را به آخر رسانيد.(113)
كوشش ائمه معصومين عليه السلام و نبى اكرم اسلام صلى الله عليه و آله اين نبوده كه قرآن را با عجله و بدون انديشه بخوانند و بخواهند آن را بدون فكر به آخر برسانند، بلكه تلاش آنان اين بوده است كه در هر آيه اى انديشه كنند و حقيقت آن را درك نمايند.
عايشه در اين باره مى گويد:
يك شب تمام ، در خدمت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بودم آن حضرت در طول شب فقط سوره هاى بقره ، آل عمران و نساء را تلاوت فرمود؛ زيرا به هر آيه اى كه در آن بشارت و خوشنودى بود مى رسيد دعا مى خواند و آرزو مى كرد آن را و در هر آيه اى كه در آن تهديد و ترس بود، نيز دعا مى كرد و پناه به خدا مى برد.(114)
قرائت و تلاوت قرآن ، براى فهميدن و فهميدن براى تفكر و تدبر است است . لذا خواندن بدون توجه و شتاب زده ، چنين نتيجه اى را در بر نخواهد داشت .
ترتيل يعنى خواندن صحيح و شمرده شمرده ، تلاوت كردن به گونه اى كه معانى كلمات به قلب انسان بنشيند و در آن اثر گذارد. البته اگر تلاوت كننده قرآن به زبان عربى تسلط نداشته باشد باز هم به ترتيل خواندن احترام و تعظيم به كلام الهى است .
تلاوت صدق الله
از جمله آدابى كه قارى بايد به آن توجه داشته باشد، اين است كه وقتى از تلاوت قرآن كريم فارغ شد بگويد: صدق الله العلى العظيم .
دو روايت در اين مورد نقل شده است كه در ذيل مى خوانيد: هنگامى كه حضرت رسول به پيامبرى مبعوث شد، به حضرت على عليه السلام دستور داد كه طى نامه اى مسيحيان و يهوديان را به دين اسلام دعوت كند. وقتى نامه به دست يهوديان خيبر رسيد، آن را به عالم و بزرگ خود عبدالله سلام نشان دادند. او بعد از مطالعه نامه ، سوالاتى را جمع آورى كرد تا خدمت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله عرضه كند و گفت :
اگر او سؤ الات مرا صحيح پاسخ دهد، به دين جديد او ايمان مى آورم و دست از دين يهود برمى دارم .
يكى از سؤ الاتى كه عبدالله سلام از رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله كرد، چنين است ؛ اى محمد به من خبر ده شروع و ختم قرآن با چيست ؟ پيامبر فرمود:
اى عبدالله ! شروع آن با بسم الله الرحمن الرحيم و پايان آن با صدق الله العلى العظيم مى باشد.(115)
2. روايتى است ، مربوط به ام داود كه شامل مجموعه اعمال و عباداتى است كه امام صادق عليه السلام به آن ها سفارش كرده است : هنگام غم و اندوه و گرفتارى در روز پانزدهم رجب انجام گيرد. بخشى از آن خواندن بعضى از سوره ها و آيات قرآن است .
امام صادق عليه السلام در آن دستور به ام داود فرمود: بعد از خواندن سوره ها و آيات در حالى كه رو به قبله هستى چنين بگو: صدق الله العلى العظيم .(116)
از اين دو روايت مى توان استفاده كرد كه قارى قرآن مى بايد بعد از تلاوت ، قرآن را با ذكر صدق الله العلى العظيم به پايان رساند.
تلاوت با صداى رسا
در ميان روايات راجع به بلند يا آهسته خواندن قارى اختلاف است . برخى آهسته خواندن را توصيه مى كنند. آن ها كه آهسته خواندن را توصيه مى كنند، دليلشان دورى از ريا و تلاوت تصنعى است . اگر مسئله ريا منتفى شود فايده بلند خواندن بيشتر است ؛ زيرا بلند خواندن آثار عينى و عملى بيشترى دارد. در بلند خوانى علاوه بر خواندن ، شنيدن نيز هست ، چه بسا ديگران نيز از تلاوت آن بهره مند شوند.
بسيارى از گناه كارانى كه به واسطه قرآن ترك گناه كرده يا جنايت كاران و ظالمانى كه ترك جنايت و ظلم كرده اند در اثر همين امر بوده و تلاوت ديگران در آنان تاثير داشته است .
روش معمول پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليه السلام اين گونه بوده كه هنگام تلاوت قرآن ، آن را با صداى زيبا و رسا تلاوت مى كردند و تاكيد داشتند كه صداى خود را به گوش ديگران برسانند و در جسم و جان آنان تحولى به وجود آورند.
كفار مكه و همان ها كه تا قدرت داشتند عليه آن حضرت مبارزه كردند. وقتى قرائت قرآن را با آن صداى رسا و زيباى اسلام صلى الله عليه و آله مى شنيدند تحولى در وجودشان به وجود مى آمد، و مجذوب شده و از حركت مى ايستادند.
شيوه آن حضرت در تلاوت قرآن ، اين بود كه پيش از شروع به قرائت از شيطان به خدا پناه مى برد و مى فرمود: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم و بعد قرآن را شروع مى كرد و صداى خود را مى كشيد و به قدرى صوت آن حضرت دلنشين و دل ربا و جذاب بود كه هنگام تلاوت همه را جذب مى نمود.(117)
تلاوت بعد از استعاذه
استعاذه در لغت عبارت از: پناه بردن كسى كه در مرتبه پايين است به كسى كه در مرتبه بالا است ، در راستاى رفع شرى كه احتمال وقوع آن مى رود. در واقع نوعى كمك خواستن از صاحب قدرت در مقابل خطر يا شر است .
يكى از آداب مخصوص تلاوت قرآن ، اين است كه قارى در ابتداى تلاوت آيات ، جمله استعاذه را به زبان آورد. كما اين كه روش پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين چنين بوده است .
قارى قرآن قبل از تلاوت آن از خداى بزرگ درخواست مى كند كه او را از شر شيطان حفظ نمايد تا قرائتش از روى ريا و خودنمايى نباشد، بلكه هنگام خواندن قرآن با حضور قلب بوده و آيات در او تاثير بگذارند. براى استعاذه ، بهتر است ، اين عبارت خوانده شود.
((اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ))
بدين گونه از شر شيطان رجيم به خدا پناه مى برد و آنگاه شروع به تلاوت قرآن مى نمايد. اين دستورى است كه خود قرآن مجيد به آن فرمان داده است .
فاذا قراءت القرآن فاسعذ بالله من الشيطان الرجيم ، انه ليس له سلطان على الذين امنوا و على ربهم يتوكلون (118)
اى رسول ما چون خواستى قرائت قرآن كنى پس پناه به خداى بزرگ ببر از شيطان رانده شده همانا او تسلطى بر مومنان ندارد و آنان كسانى هستند كه بر خدا توكل مى كنند. وقتى انسان در هر كارى كه بخواهد انجام دهد، از شر شيطان رجيم به خداى خود پناه برد، از وسوسه هاى او و معصيت خدا محفوظ مى ماند. امام صادق عليه السلام در اين باره چنين مى فرمايد: ((درهاى معصيت را با گفتن اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ببنديد و درهاى اطاعت و بندگى را با گفتن بسم الله الرحمن الرحيم باز كنيد.(119)
به هنگام گفتن اعوذ بالله بايد با تمام وجود به خدا پناه برده و از او كمك بخواهيم .
امام خمينى (رحمه الله عليه ) در اين باره چنين مى فرمايد:
از آداب مهمتر قرائت ، پناه بردن به خدا از شيطان رجيم است كه آن خار طريق معرفت و مانع سير و سلوك الى الله است . ((اين استعاذه و پناه بردن ، با لقلقه زبان و صورت بى روح و دنياى بى آخرت تحقق پيدا نمى كند، چنانچه مشاهده شده كسانى بودند كه اين لفظ را چهل ، پنجاه سال گفته و از شر اين راهزن نجات يافته و در اخلاق و اعمال بلكه در عقايد قبيله نيز از شيطان تبعيت و تقليد نموده اند. اگر از شر اين پليد، درست به خدا پناه برده بوديم ، ذات مقدس حق تعالى كه فياض مطلق و صاحب رحمت واسعه و قدرت كامله و علم محيط و كرم بسيط است ما را پناه داده و ايمان و اخلاق و اعمال ما اصلاح شده بود.))(120)
انسان در موقع تلاوت قرآن از خداوند بزرگ كمك مى خواهد كه او را در مقابل شر شيطان و وسوسه هاى او يارى كند تا بتواند آيات قرآن را بدون دغدغه بخواند و از آن استفاده كند و دل خود را با نور قرآن روشن سازد.
بر اين اساس ، مومنان موظف اند به هنگام شروع تلاوت قرآن ، استعاذه كنند و از شيطان به خدا پناه ببرند و صله با نام خداى رحمان و رحيم تلاوت را شروع كنند.
بسم الله الرحمن الرحيم در آغاز تلاوت مستحب است ، مگر هنگامى كه در شروع آيات انتخابى ، آيه عذاب باشد.
آداب ظاهرى تلاوت
از جمله آداب ظاهرى تلاوت موارد ذيل است :
1. قرآن را در جاهاى مناسب مانند خانه ، مسجد و حرم و مكان هاى مقدس بخوانيم ، نه در جاهاى نامناسب (مانند رفت و آمد مردم و كوچه و خيابان ، و مكان هايى كه موجب هتك حرمت قرآن است .
2. هنگام خواندن قرآن ، اگر به نام مبارك پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله رسيديم ، بر آن حضرت صلوات بفرستيم ، مانند محمد رسول الله (121) و هم چنين اسامى ديگر آن حضرت مانند احمد و ياسين .
3. قرآن را با صداى رسا بخوانيم ؛ زيرا آثار عينى و عملى بيشترى دارد و فايده آن به ديگر شنوندگان نيز مى رسد. البته نه آن طورى كه ديگران (همسايگان ، مريضان و افراد خواب ) آزرده شوند.
4. قرآن را پاكيزه و تميز نگاه داريم و آن را در جلد پاك و قيمتى و زيبا و در جاى مناسب قرار دهيم .
5. هنگام تلاوت ، هرگاه به آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى آن رسيديم ، اميدوار شده و بهشت را از خداوند متعال بخواهيم . و هرگاه به آيات جهنم رسيديم ، بترسيم و به خدا پناه ببريم . (مانند - پيشواى دوم شيعيان - امام حسن عليه السلام ) و چون آيات عذاب را خوانديم توبه نماييم . و موقعى كه به آيه سجده رسيديم ، سجده كنيم .
6. در خانه يك قرآن داشته و هميشه با همان مانوس باشيم و همان را بخوانيم ؛ زيرا چند قرآن داشتن و هيچكدام را تلاوت نكردن خلاف است .
7. در هر يك از چهار سوره ، سجده (آيه 15) و فصلت (آيه 37) و نجم (آيه 62) و علق (آيه 19) يك آيه سجده وجود دارد. در قرآن ، كنار اين آيه ها عبارت ((سجده واجب )) نوشته شده است . هرگاه انسان يكى از اين آيه ها را بخواند. يا به آن ها گوش دهد. بايد فورا سجده كند ولو در نماز باشد. اگر كسى متوجه نباشد يا فراموش كند بايد هر لحظه كه آن را به ياد آورد، فورا سجده كند.
8. اگر مى توانيم ، سعى كنيم قرآن را با صداى زيبا و نيكو بخوانيم .(122)
9.هر مقدار كه مى توانيم ، سوره ها و آيات قرآن را به صورت صحيح حفظ كنيم (گاهى ممكن است انسان به قرآن دسترسى نداشته باشد، و بخواهد آن را از حفظ بخواند.)
10. قرائت قرآن را با جمله : صدق الله العلى العظيم (خداى بلند پايه و بزرگ راست گفته است ) تمام كنيم .
11. پس از قرائت قرآن ، دعا بخوانيم ، به ويژه دعاهايى كه پيشوايان معصوم - عليهم السلام - به ما آموخته اند.
12. مستحب است كه از سوره ضحى تا آخر قرآن تكبير گفته شود به اين صورت كه بين هر دو سوره ، يك تكبير بگويند. البته آخر سوره را به تكبير نچسباند، بلكه بين تكبير و سوره خوانده شده درنگى كوتاه كند و فاصله اندازد.
13. وقتى آخرين سوره قرآن را تلاوت مى كند بعد از پايان آن به خواندن سوره حمد بپردازد.
نقل شده است كه ، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وقتى سوره ناس را كه آخرين سوره قرآن است تلاوت فرمود: بلافاصله سوره حمد را شروع كرد و سپس سوره بقره را تا آيه اولئك هم المفلحون قرائت نمود و آنگاه دعاى ختم قرآن را خواند و برخاست .(123)
14. قارى نبايد قرآن را وسيله امرار معاش زندگى خود قرار دهد، زيرا اين عمل بسيار زشت بوده و از آن نهى شده است .
15. مستحب است قارى روزى كه قرآن را ختم و به پايان مى رساند روزه باشد و نيز مستحب است روز ختم قرآن خانواده و دوستان خود را جمع كند و دعا بخواند؛ زيرا دعا هنگام ختم قرآن مستجاب مى شود.
16. قارى نبايد هنگام تلاوت ، به خاطر گفتگو با ديگرى قرائت قرآن را قطع كرده و صحبت كند و باز شروع نمايد.
17. اگرچه مى توان تلاوت قرآن را هر موقع از شبانه روز شروع و ختم كرد، ولى بعضى از اوقات شبانه روز، بيشتر سفارش شده است .
بهترين اوقات براى تلاوت قرآن ، در هنگام نماز است . چه نماز واجب باشد يا مستحب . بعد از آن ، هنگام شب است . و اگر ما بين نماز مغرب و عشا قرآن تلاوت شود، بسيار خوب است . بعد از آن نيمه دوم شب مى باشد، زيرا آن موقع چشم هاى گناهكاران و آلودگان به خواب رفته است ، فقط اولياء الله هستند كه آن موقع بيدارند و با خداى خود ره راز و نياز مى پردازند. برنامه پيامبر اسلام و ائمه معصومين - عليهم السلام - هم در همين هنگام بوده است .
اما بهترين ساعات براى تلاوت نمودن قرآن در روز، بعد از فارغ شدن از نماز صبح تا موقع آفتاب زدن است .
و بهترين اوقات براى ختم قرآن ، ابتداى روز يا ابتداى شب مى باشد. انسان بايد سعى كند كه در اين موقع قرآن را ختم نمايد.
از سعد بن ابى وقاص نقل شده است گفت : هرگاه ختم قرآن همزمان با آغاز شب باشد، ملائكه عرش تا بامداد بر الو درود مى فرستند و اگر ختم قرآن مقارن با آغاز روز باشد فرشتگان عرش بر او درود مى فرستند.(124)
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در اين باره فرمودند: زمانى كه كسى قرآن را ختم و به پايان رساند، شصت هزار فرشته بر او درود مى فرستند.(125)
8. قبل از تلاوت قرآن ، دعا كند، همان گونه كه امام صادق عليه السلام وقتى خود را آماده تلاوت مى كرد، دعاى معروف را كه قبل از قرائت وارد شده است مى خواندند.(126)
تلاوت و احترام به قرآن
از جمله چيزهايى كه تلاوت كننده بايد مراعات كند، احترام به قرآن و آيات و كلمات و حتى جلد آن است . اين امرى واجب و لازم است .
هنگام تلاوت بايد لباس پاكيزه پوشد، وضو بگيرد، مسواك و عطر بزند، با ادب و وقار، رو به قبله بنشيند، (مانند كسى كه در برابر شخصى بزرگ و جليل القدر مى نشيند).
بايد پيش از خواندن قرآن ، صلوات بفرستد و دعا بخواند، به ويژه دعاهايى كه پيشوايان معصوم (عليه السلام ) به ما آموخته اند.
بايد پيش از خواندن تمام سوره ها به جز سوره مباركه ((حمد)) نام خدايى بزرگ را به زبان آورد و بگويد: ((الله اكبر)) در حال تلاوت قرآن ، تنها به قرآن و معناى آن توجه داشته ، به ياد خدا و عظمت و بزرگى او باشد و ياد او را در ذهن خود تقويت كند.
بايد سعى كند در مرحله اول ، قرآن را فرا گيرد و در مرحله بعد صحيح تلاوت نمايد و حق آن را ادا نمايد. معنا و حقايق آيات قرآن را نيز فرا گيرد تا بتواند به آن عمل كند.
هنگام قرائت ، قرآن را در جايى بلندتر از زمين مانند ((رحل )) يا ((ميز)) بگذارد يا با دو دست خود آن را نگاه دارد. از آغاز تا پايان قرائت با كسى حرف نزند، نخندد، مشغول كارى نشود، چيزى نخورد و نياشامد. نه تنها قارى بايد قرآن را روى چيزى بلند قرار دهد و تلاوت نمايد بلكه خود قارى هم هنگام قرائت ، بايد در سدر مجلس و جايى كه بلندتر از جاى شنوندگان باشد قرار گيرد تا هم احترام قرآن و هم احترام قارى مراعات شود خيلى ها بودند كه به اين دستور عمل مى كرده اند. از جمله :
شيخ غلامرضاى نيشابورى نقل مى كند، در سال (1329) به مكه معظمه مشرف شدم . در مراجعت سوار كشتى بودم . جريان جالبى ديدم كه حاكى از احترام فوق العاده اى كه اهل سنت براى احترام به قرآن و قارى قايلند (چه خوب است ما نيز چنين باشيم ).
مى گويد: يكى از محترمين اهل سنت با عده اى از همكيشان خود در كشتى بودند.
خودم مشاهده كردم كه هر زمان مرد محترم مى خواست كلام الله را تلاوت كند، قرآن را در دست مى گرفت و به مردم دستور مى داد كه به جهت احترام به قرآن ، هيچ كس بالاتر از آن قرار نگيرد.
در اين موقع كسانى كه در مكانهاى بالاترى قرار داشتند پايين مى آمدند و با خضوع تمام در محلى كه هم سطح يا پايين تر از قرآن بود مى نشستند و به تلاوت آن گوش مى دادند. هنگامى كه تلاوت پايان مى يافت همه به جاى خود باز مى گشتند. اين گونه آنها نسبت به قرآن به هنگام تلاوت ارزش قائل بودند.(127)
همچنين در حالات مرحوم سيد صالح موسوى فامورى كه در سال (1303) در تهران وفات كرد و براى دفن به عتبات عاليات برده شد آمده است : ايشان مواظبتى فوق العاده به تلاوت قرآن مجيد داشت و در احترام به آن اهتمامى عظيم مى نمود و هرگز قرآن را (چه در حال تلاوت چه غير آن ) بر زمين نمى گذاشت .(128)
همچنين قارى هنگام تلاوت ، نبايد پاهاى خود را دراز كند، و يا به جايى تكيه دهد؛ زيرا اين عمل بى احترامى به قرآن است . و حتى ثواب آن را از بين مى برد.
نقل شده است : عابدى مدت شصت سال عبادت خدا را مى كرد. در اين مدت برنامه شب و روزش اين بود كه چهارصد ركعت نماز مى خواند و اغلب اوقات قرائت قرآن مى كرد، هر سال حج خانه خدا به جاى مى آورد. مدتها گذشت تا شبى ، واقعه قيامت را در خواب ديد همان طور كه در قرآن خوانده بود.(129) ديد خلق اولين و آخرين جمع اند و به حساب خلايق رسيدگى مى كنند و از هر كسى هر چه در دنيا انجام داده مى پرسند.
هنگامى كه نوبت به آن عابد رسيد، گفتند: اى شيخ ! بگو چه اعمالى آورده اى كه لايق درگاه الهى باشد. گفت : بارالها در هر شبانه روز چهارصد ركعت نماز خواندم . خطاب آمد: آيا به ياد دارى كه فلان روز، جمعى به ديدن تو آمدند؟ اظهار كردى من در شبانه روز اين مقدار نماز مى خوانم و آنان تو را تحسين كردند. چون در نماز ريا كردى آن را باطل نمودى .
عرض كرد: الهى ! اغلب اوقات تلاوت قرآن مى نمودم . ندا آمد: همه آنها باطل است ، زيرا يك روزى قرآن مى خواندى ، در حين تلاوت پاهاى خود را دراز كردى و اجر آن را به اين وسيله باطل كردى .!(130)
تلاوت با صوت زيبا
بايد توجه داشته باشيم كه انسان به طور فطرى و طبيعى زيبا پسند است . براى او هر چيزى كه زيبا باشد، تحسين برانگيز است . يكى از نعمتهاى بزرگ كه خداوند به بعضى از بندگان خود، عنايت فرموده است صداى زيبا است ، آواز خوش و صداى نيكو سرآمد تمام زيبايى هاست .
پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) در اين باره فرموده است : از زيباترين زيبايى ها، موى زيبا و نغمه صداى زيباست .(131)
از اين جهت خداوند رحمان ، اين موهبت بزرگ را به انسانهاى برگزيده خود (تمام انبيا الهى ) عنايت فرموده است تا موجب جاذبه بيشتر دعوت آنان گردد. امام صادق (عليه السلام ) در حديثى فرمود:

 

next page

fehrest page

back page