تاءثير قرآن در جسم و جان

نعمت الله صالحى حاجى آبادى

- ۵ -


خداوند عزيز و بزرگ هيچ پيامبرى را مبعوث نكرده مگر اينكه صداى خوش و نيكويى داشته است .(132)
حال كه معلوم شد آواز خوش و زيبا يكى از نعمتهاى الهى است ، هر مسلمانى كه اين موهبت را دارد، بايد شكر آن را بجا آورد. و آن ، تلاوت نمودن قرآن با صوت خوش و و صداى دلكش است ، تا هم خود قارى از آن استفاده برد و هم افراد جامعه را با نواى گوش نواز و دل انگيز قرائت قرآن جذب نمايد. صداى خوش و صوت زيبا از جمله آداب و شرايط تلاوت قرآن كريم است .
زيباى مطلق ، خداوند متعال است . منشا تمام زيبايى ها نيز اوست . به اين علت كلام او هم ، زيباترين كلام هاست و هيچ گفتارى در زيبايى به بسان قرآن نيست ، به طورى كه مخالفان سرسخت قرآن نيز به آن اعتراف كرده اند. مثلا (وليد بن مغيره ) كه خود از رؤ ساى قريش و از مخالفان سرسخت اسلام و قرآن بود، و يكى از بزرگترين سخن سرايان عرب آن زمان به حساب مى آمد. در مورد قرآن چنين مى گويد:
از محمد سخنى شنيدم كه نه از سنخ سخنان بشر بود و نه از جنس گفتار پريان ؛ زيرا شيرينى زايد الوصف و زيبايى خيره كننده اى داشت .(133)
اگر قرآن كه آياتش سراسر زيباست با آواز خوش و زيباى قارى ممتاز، همراه گردد زيبايى آن دو چندان مى شود و بر دلها مى نشيند. نيكو خواندن قرآن به اندازه اى ارزشمند است كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) آن را زينت قرآن ناميد، آنجا كه فرمود: به درستى كه صوت و صداى زيبا زينت قرآن است (و به كلام خدا زينت مى بخشد).(134)
در حديث ديگرى فرمود: براى هر چيز زيورى است و زيور قرآن صوت زيبا و صداى خوش است .(135)
و نيز فرمود: قرآن را با صداهايتان زينت و آرايش كنيد همانا صداى خوب قرآن را زينت مى بخشد.(136)
تلاوت زيباى امام سجاد
خداوند متعال اين موهبت بزرگ و نعمت عظماى الهى (صوت دلنشين و صداى زيبا را) به اولياى خودش و معصومين عنايت فرموده است . از جمله آنان امام چهارم زين العابدين (عليه السلام ) بود كه امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
((جدم )) على بن الحسين (عليه السلام ) خوش آوازترين مردم در خواندن قرآن بود، به طورى كه سقاهايى كه از كوچه رد مى شدند، وقتى به در خانه اش مى رسيدند، مى ايستادند و به تلاوت قرآن آن حضرت گوش مى دادند.(137)
على بن محمد نوفلى از دهمين پيشواى جهان ، امام هادى (عليه السلام ) نقل مى كند، از حكم صداى زيبا سوال كردم ؟ آن حضرت فرمود: ((همانا على بن حسين (عليه السلام ) قرآن را با صداى خوش و صوت زيبا مى خوانند، چه بسا كسانى بر حضرتش مى گذشتند و از آواز خوش او، بى هوش مى شدند)). اگر راستى امام (عليه السلام ) مقدارى از صداى زيباى خود را آشكار مى نمود مردم تاب و تحمل آن را نداشتند و بى طاقت مى شدند.
عرض كردم مگر نبود كه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) با مردم نماز مى خواند و آوازش را به خواندن نماز بلند مى كرد.
فرمودند: چرا! اما رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اندازه طاقت و تحمل مردمى كه پشت سرش ايستاده و اقتدا كرده بودند آواز خود را بلند مى فرمود:(138)
علاوه بر امام سجاد (عليه السلام ) فرزندش امام باقر (عليه السلام ) نيز در زمان خودش خوش آوازترين مردم در تلاوت قرآن بودند.(139)
تلاوت و خوف از خدا
بايد بدانيم كه توجه به قرآن و مطالب آن ، جز تلاوت واقعى است . در اين رابطه از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) چنين نقل شده است :
شخصى از آن حضرت سوال كرد: كدام يك از مردم در قرائت قرآن خوش صداتر است ؟ فرمود: كسى كه قرائتش را شنيدى ، گمان كنى او از خدا ترس و خوف دارد.(140)
خوف از خدا ملاك اساسى براى قارى قرآن است . آن تلاوت كننده اى كه با صداى نيكوى خود قرآن را زينت مى بخشد. بنابراين خوش آوازترين قارى كسى است كه نشانه هاى خوف از خدا و ترس از رستاخيز، در گفتار و كردار او هويدا باشد. ظاهرش اسلامى ، كلامش قرآن ، و اعمالش مطابق موازين اسلام و قرآن است . او در انجام واجبات و ترك محرمات پيشقدم و در انجام رسالتهاى اجتماعى پيشرو است . اگر قارى قرآن به اين درجه رسيد خوشا به حال او و سعادت ابدى براى او باد.
اگر چه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) آورنده قرآن است و خودش آن را به ديگران تعليم مى داد، ولى دوست داشت نيز تلاوت ديگران را بشنود. شبى تلاوت ابن مسعود را استماع كرد بعد فرمود: ((هر كه خواهد قرآن را همانطور كه نازل شده است به آرامى بخواند مثل ابن مسعود تلاوت كند)).(141)
لذا گاهى اوقات به افراد دستور مى فرمود كه قرآن را تلاوت كنند و خود آن حضرت به صوت آنان گوش مى داد و از تلاوت آنان لذت مى برد در حديثى آمده است :
حضرت رسول (صلى الله عليه و آله ) به ابن مسعود فرمود: برايم قرآن بخوان . عرض كرد يا رسول الله ! من قرآن بخوانم در حالى كه قرآن بر شما نازل شده است ؟ فرمود: دوست دارم قرآن را از ديگرى بشنوم . ابن مسعود شروع به تلاوت قرآن كرد و از سوره نسا آغاز نمود وقتى به آيه 41 رسيد مى گويد: ديدم كه اشك از چشمان رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) جارى بود.(142)
گفته شد ابن مسعود از صداى زيبايى برخوردار بوده است بگونه اى كه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) را تحت تاثير قرار مى داده است .
بنابراين به افراد خوش صدا و خوش صوت سفارش مى شود، با فراگيرى اصول و ضوابط اين فن ، تلاش نموده قرآن را به گونه اى تلاوت كنند كه تا اعماق جان شنودگان رسوخ نمايد. البته قابليتها و استعدادهاى طبيعى افراد، در اين زمينه ، نقش بسزايى دارد.
بايد متوجه باشيم كه هر صدايى را نمى توان براى تلاوت قرآن برگزيد. در محافلى كه تلاوت قرآن مرسوم است بايد از افراد خوش لحن و خوش صوت استفاده كنيم و تلاوت قرآن را در مساجد قبل از اقامه نماز از همين طريق رواج دهيم . اين روش در برخى از كشورهاى اسلامى مانند مصر، مرسوم است و مسلمانان را به شنيدن قرآن ترغيب و تشويق مى شوند.
بديهى است كه ، كلام الهى را نمى توان با هر لحنى خواند و بزرگان دين ، ما را از پيروى از لحن فاسقان بر حذر داشته و استفاده از قالبهاى غنايى اهل فسق و فجور را ممنوع كرده اند.
تلاوت و سكوت مطلق
يكى از آداب مهم تلاوت قرآن ، سكوت مطلق است . هنگامى كه قارى مشغول قرائت مى شود همه كسانى كه در مجلس حاضرند و صوت قارى را مى شنوند بايد سكوت كنند و به آيات روح بخش الهى با تمام وجود گوش فرا دهند و توجهشان به قارى و قرآن باشد. قرآن مجيد در اين رابطه چنين مى فرمايد:
و اذا قرى القران فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون (143)
هنگامى كه قرآن ، تلاوت مى شود همه شما بدان گوش فرا دهيد و سكوت نماييد (تا حقايق و نصايح آن را فهم و درك كنيد) شايد كه مورد رحمت حق واقع شويد.
اين يك دستور كلى است كه در هر زمان و براى هر شنونده اى حتى اگر آن شنونده ، امام باشد مى بايست اجرا شود. به اين داستان توجه كنيد.
در زمان حكومت ظاهرى اميرالمؤ منين (عليه السلام ) كه عده اى به دشمنى بر عليه او برخاستند و در مقابل آن حضرت خروج كردند (و به نام خوارج مشهور شدند) روزى ، هنگام صبح آن جناب مشغول نماز بود، ابن كواى خارجى (يكى از سركرده هاى خوارج كه دائما با آن حضرت دشمنى مى كرد) پشت سر ايشان به نماز ايستاد. در اثناى نماز آن منافق اين آيه را تلاوت كرد.
و لقد اوحى اليك و الى الذين من قبلك لئن اشركت ليحبطن عملك و لتكونن من الخاسرين .(144)
و هدفش از خواندن اين آيه ، آن بود كه بطور كنايه به حضرت در مورد قبول حكميت در ميدان صفين اعتراض كند، امام (عليه السلام ) براى احترام قرآن ، سكوت كرد تا وى آيه را به پايان رساند. سپس امام (عليه السلام ) به ادامه قرائت نماز پرداخت ، ((ابن كوا)) آيه را دو مرتبه تكرار كرد، امام باز سكوت نمود، آن منافق براى سومين بار آيه را تكرار كرد و آن حضرت باز به احترام قرآن سكوت كرد، پس امام اين آيه را در جواب او تلاوت فرمود:
فاصبر ان وعدالله حق و لا يستخفنك الذين لا يومنون (145)
اين آيه اشاره به مجازات دردناك مخالفان و منافقان بى ايمان دارد. سرانجام امام سوره را تمام كرده و به ركوع رفتند.(146)
در داستان ديگرى نقل شده است : عده اى به مكه رفتند يكى از آنها در مدينه از دنيا رفت . براى مجلس ترحيم او يك نفر قارى دعوت كردند. قارى آمد و گفت : تا شما مشغول صحبت هستيد قرآن نمى خوانم ؛ همه ساكت شدند، ولى باز نخواند و گفت : طرز نشستن شما مناسب با مجلس نيست . همه دو زانو نشستند. باز هم قرآن نخواند و گفت : هنوز مجلس براى قرائت قرآن مجيد مهيا نشده است ، زيرا در دست بعضى چاى و در دست عده اى سيگار است . چاى و سيگار تعطيل شد. قارى يك آيه را خواند و از مجلس خارج شد.
و اذا قرى القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون (147)
گوش دادن به تلاوت ديگران ثوابى بس عظيم دارد كه هيچ چيز در دنيا چنين ارزش و ثوابى را ندارد.
به احاديث ذيل توجه كنيد.
اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود: شنيدن آيه اى از زبان ديگرى براى شنونده ، بهتر است از اين كه كوه ((ثبير)) را (كوهى است بزرگ در يمن ) طلا كنند و به او دهند.(148)
(امام صادق (عليه السلام ) فرمود: كسى كه حرفى از كتاب خدا را بدون قرائت خود، از كسى بشنود، خداوند حسنه اى براى او مى نويسد و گناهى از او محو مى كند و درجه وى را بالا مى برد.(149)
گوش دادن به قرآن ، موجب مصون ماندن انسان از بلاهاى دنيا مى شود پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) در اين باره مى فرمايد: خداوند از شنونده قرآن ، بلاهاى دنيا را دفع مى كند و از تلاوت كننده ، بلاهاى آخرت را.(150)
تلاوت و رعايت حق آيات
برخى از آيات قرآن بر تلاوت كننده حقى دارد و بايد رعايت شوند. براى مثال به چند آيه اشاره مى كنيم .
برخى از آيات خطاب به مومنان است . وقتى تلاوت كننده ، به آيه اى رسيد كه در آن ((يا ايها الذين امنوا)) آمده است بايد بگويد: لبيك لبيك .
و ائمه معصومين (عليهم السلام ) چون از مصاديق بارز مومنان بودند در برخورد با اين قبيل آيات فريادشان به كلمه ((لبيك )) بلند مى شود و چند مرتبه آن را تكرار مى كردند.
و اگر آيه ((فباءى الاء ربكما تكذبان )) كه در سوره مباركه ((الرحمان )) تكرار شده مى بايد جواب داده شود.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: وقتى قارى قرآن سوره مباركه ((الرحمن )) را مى خواند و آيه فوق را تلاوت مى كند، بعد از آن بگويد: لابشى ء من الائك رب اكذب .(151)
و يا هنگامى كه قارى به آيه سجده رسيد و يا كسى آن را به ديگرى شنيده مى بايست سجده كند. براى مثال 15 آيه سجده در قرآن وجود دارد، چهار سجده از آنها واجب است كه عزائم ناميده مى شوند و در بقيه ، مستحب است .
سجده انواعى دارد. ساده ترين آنها، اين است كه انسان فقط پيشانى بر زمين بگذارد، و كامل ترينش ، اين است كه شرايط سجود نماز را رعايت كند. از قبيل : وضو، سجده بر چيزى كه سجده بر آن صحيح است ، پاك بودن محل سجده ، غصبى نبودن جاى سجده ، رو به قبله بودن و ذكر گفتن در سجده ، ذكرى كه در سجده واجب قرآن آمده است و يا هر ذكر ديگرى كفايت مى كند. اما بهتر است ، ذكر مخصوصى را كه نقل شده ، بگويند، و آن ذكر اين است .
لا اله الا الله حقا حقا لا اله الا الله ايمانا و تصديقنا لا اله الا الله عبوديه و رقا سجدت لك يا رب تعبد و رقا لا مستنكفا و لا مستكبرا بل انا عبد ذليل ضعيف خائف مستجير.
از امام صادق (عليه السلام ) پرسيدند، كسى آيه سجده را در نماز مى خواند و فراموش مى كند كه سجده نمايد تا آنگاه كه ركوع و سجود را بجا مى آورد. فرمود: ((اگر از آياتى است كه سجده بر آن واجب است هر زمان كه يادش آمد سجده كند.))(152)
تلاوت امام رضا (عليه السلام ) و حق آيات
امام رضا (عليه السلام ) يكى از كسانى است كه هر سوره و آياتى را كه تلاوت مى فرمود، حقش را رعايت مى نمود.
((رجاء)) مى گويد: هنگام مسافرت امام رضا (عليه السلام ) به خراسان با وى همراه بودم . آن حضرت شبها، بسيار قرآن تلاوت مى نمود و هر گاه به آيه اى مى رسيد كه در آن سخنى از بهشت يا جهنم بود گريه مى كرد، بهشت را از خداوند درخواست مى نمود و از آتش جهنم به خدا پناه مى برد و همواره ((بسم الله الرحمن الرحيم )) را در نمازهايش بلند تلاوت مى كرد.
هر گاه سوره ((قل هو الله احد)) را قرائت مى كرد، آهسته مى فرمود:
((الله احد)) و چون به پايان اين سوره شريفه مى رسيد سه مرتبه مى گفت : ((كذالك الله ربى )) و هنگامى كه سوره ((كافرون )) را مى خواند به آيه ((قل يا ايها الكافرون )) مى رسيد، آهسته مى گفت ((يا ايهاالكافرون
و چون به آخر سوره ، و آيه ((لكم دينكم ولى دين )) مى رسيد، سه مرتبه مى فرمود: ((ربى الله و دينى الاسلام ))
هرگاه سوره مباركه تين را تلاوت مى كرد، در پايان آن و بعد از تلاوت ((اليس الله باحكم الحاكمين )) مى گفت : ((بلى و انا على ذلك من الشاهدين ))
وقتى كه سوره قيامت را قرائت مى كرد، در پايان آيه اليس الله بقادر على ان يحيى الموتى مى گفت : ((سبحانك اللهم بلى ))
وقتى سوره شريفه ((جمعه )) را مى خواند بعد از تلاوت آيه قل ما عندالله خير من اللهو و من التجاره مى فرمود: ((للذين اتقوا والله خير الرازقين ))
هر گاه از سوره حمد فارغ مى شد مى فرمود: ((الحمد لله رب العالمين )) وقتى سوره اعلى را شروع مى كرد آيه اول آن كه ((سبح اسم ربك الاعلى )) است قرائت مى كرد آهسته مى گفت : ((سبحان ربى الاعلى ))
چون به آيه اى مى رسيد كه در آن خطاب به مومنان است و خدا فرموده : ((يا ايها الذين امنو)) آهسته مى گفت : اللهم لبيك ، لبيك .(153)
تلاوت و تقسيم قرآن
صحابه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) قرآن را به اجزاى مختلف تقسيم كرده بودند و طبق اين تقسيم بندى آن را تلاوت مى كردند.
روايت شده است : برخى از صحابه در شب جمعه سوره بقره را شروع مى كردند و تا آخر سوره مائده ادامه مى دادند، در شب شنبه از سوره انعام شروع مى كردند تا به آخر سوره هود مى رسيدند، در شب يكشنبه از سوره يوسف تا آخر سوره مريم ، در شب دوشنبه از سوره طه تا قصص ، شب سه شنبه سوره عنكبوت تا ص در شب چهارشنبه تنزيل تا الرحمن را تلاوت مى كردند و در شب پنج شنبه از سوره واقعه تا آخر قرآن را ختم مى كردند. اينان برنامه شان اين بوده كه در طول يك هفته از اول تا به آخر قرآن را ختم مى كردند.
ابن مسعود قرآن را براى ترتيب ديگرى ، به هفت جزء تقسيم كرده و طبق همان ، قرآن را ختم مى كرد.
مى گفت : قرآن هفت جزء است . جزء اول مشتمل بر سه سوره ، جز دوم پنج سوره ، جز سوم هفت سوره ، جز چهارم نه سوره ، جز پنجم يازده سوره ، جز ششم سيزده سوره ، جز هفتم سوره هاى كوچك از سوره ق تا آخر قرآن .
صحابه نيز، همين گونه قرآن را تقسيم بندى و قرائت مى كردند. برخى به ده قسمت . تقسيم كرده بودند.
و امروز قرآن به سى جزء و هر جزء مشتمل بر چهار حزب تقسيم شده است كه جمعا سى جزء و صد و بيست حزب مى شود و عموم مردم قرآن خوان ، در ماه مبارك رمضان در مساجد و محافل ، روزى يك جزء آن را تلاوت مى كنند.
اما بايد بدانيم كه اين مقدار تلاوت براى يك مسلمان بسيار اندك است . نه فقط در ماه مبارك رمضان بلكه در طول سال بايد قرآن را تلاوت كنند. (در آينده در بخش انس با قرآن تذكر خواهيم داد كه عده اى چگونه قرآن را انيس و مونس خود قرار داده بودند تا جايى كه بعضى در يك هفته و بعضى كمتر از آن قرآن را به پايان مى رسانيدند).
آداب باطنى تلاوت
تا به حال درباره آداب ظاهرى تلاوت قرآن به تفصيل نگاشته شد، و اكنون درباره آداب باطنى تلاوت مواردى را متذكر مى شويم .
آداب باطنى تلاوت از اهميت بيشترى برخوردار است و در هنگام تلاوت قرآن ، مى بايست مد نظر قرار گيرد. اهميت عبارت از فهميدن اصل كلام و درك عظمت آن است .
تلاوت كننده ، بايد بداند كه به چه سخن بزرگى مواجه است ! سخنى كه نشانه لطف و رحمت و عنايت آفريدگار هستى به آدمى است . سخنى كه حقايق والا را به اندازه فهم و درك انسانها تنزل داده است .
و چگونه آن كلام آسمانى و خدايى در قالب حروف و اصوات كه از صفات بشرى است بر انسانها متجلى شده است .
قارى قرآن بايد از كلام خدا درس بگيرد چنانچه قرآن مى فرمايد:
و درسوا مافيه (154)
انسانها بايد از آنچه در اين قرآن است درس گيرند (و بدان عمل كنند).
همچنين قارى قرآن بايستى آيات الهى را با گوش جان بشنود و آن را به مغز و خاطره خود بسپارد، چنانچه قرآن در اين باره مى فرمايد:
لنجعلها لكم تذكره و تعيها اذن واعيه (155)
لطفهايى درباره شما نموديم و نعمتهايى كه به شما عطا كرديم براى اين است كه عبرت و پند بگيريد، و ليكن در ميان افراد بشر فقط گوشهاى شنواى هوشمندان ، آن پند و اندرزها را مى شنوند.
بايد توجه داشته باشيم كه درك عظمت كلام الهى ، جز با فكر و انديشيدن در محتواى آن ميسر نيست .
تلاوت و اخلاص
يكى از مسائل مهمى كه بايد آن را جزو اركان تاثير قرآن در دلها دانست ، اخلاص در قرائت است . هر عملى كه بدون آن صورت گيرد بى ارزش و از درجه اعتبار، ساقط مى باشد. اخلاص ، روح عبادت و سرمايه اخروى است . اگر قرائت قرآن براى اهداف غير الهى باشد مثل اين كه (مردم ) خوششان آيد، يا آن را وسيله گدايى قرار دهد و قصد پول به جيب زدن را داشته باشد، نه تنها، ثواب ندارد بلكه عقاب هم دارد.
اخلاص در تلاوت ، اين است كه قارى از ابتداى قرائت تا انتهاى آن ، فقط خشنودى خدا را در نظر بگيرد. اصولا هر عبادتى ، وقتى مقبول درگاه الهى مى شود، كه با خلوص نيت همراه باشد. امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
((انما الاعمال بالنيات ))(156)
اعمال هر كسى بستگى به نيت او دارد.
يكى از جاهايى كه شيطان در كمين نشسته تا راهزن عبادت باشد، هنگام تلاوت قرآن است . به خصوص اگر قارى در مجلسى و در حضور جمعى از مردم تلاوت مى كند، مى بايست مراقب باشد كه شيطان در حريم قرائت او وارد نشود. گاه شيطان به انسان چنين القا مى كند كه ، ببين چقدر زيبا تلاوت مى كنى ، چگونه مردم تو را تشويق مى كنند. و يا به قارى قرآن تلقين مى كنند كه ، تو از ساير قاريان بهتر تلاوت مى كنى ، به همين جهت است كه مردم به تو احترام مى كنند. چه بسا اتفاق مى افتد، قارى قرآن در تمام طول قرائتش به اين مسائل فكر مى كند، وقتى قرائتش تمام شود به خود مى آيد و متوجه مى شود تنها چيزى كه در نظر نداشته ، خلوص نيت ، رضايت خداوند و معانى كلام خدا و تفكر و تدبر در آيات بوده است .
گاهى اوقات انسان به تنهايى در خانه قرآن را زمزمه مى كند، باز مى بيند شيطان دست از او بر نمى دارد. تا شروع به تلاوت مى كند، افكار گوناگون و خاطره هاى گذشته به ذهن او هجوم مى آورد.
لذا قارى بايد در تمام مدت قرائت به اين توجه داشته باشد كه ، قرآن ، كلام خداوند است و هيچ كلامى مهمتر از آن نيست . هدف از قرائت ، اطاعت دستور خداوند و اعلام بندگى به درگاه او است . با تلاوت قرآن مى خواهيم مفاهيم آن را بفهميم و با عمل به آيات آن ، در زمره رستگاران قرار گيريم . اگر انسان قرآن را با توجه كامل و اخلاص تلاوت نمايد، خداوند پاداش عظيمى به او عنايت مى كند. معصوم (عليهم السلام ) در اين زمينه چنين مى فرمايد:
كسى كه براى رضايت خدا و به خاطر فهميدن دين ، قرآن را تلاوت نمايد، پاداش او همانند پاداشى است كه خداوند به فرشتگان ، پيامبران و رسولان خود مى دهد.(157)
اگر قاريان قرآن ، اراده كنند كه آن را با اخلاص قرائت كنند و در اين راه سعى و كوشش نمايند، به طور حتم خداوند آنان را يارى مى كند. بايد از او بخواهيم : پروردگارا! ما را به خواندن قرآن دعوت كردى ، و ما پذيرفتيم ، پس ما را يارى كن تا فقط، در صدد كسب رضايت تو باشيم .
امام صادق در اين باره مى فرمايد: خدايا مرا به تلاوت قرآن ، آن گونه كه باعث خشنودى توست وادار كن .(158)
تلاوت بدون اخلاص
كسانى هستند كه قرآن را، با ترتيل مى خوانند، و شايد صوت بسيار زيبايى داشته باشند اما اخلاص در تلاوت ندارند و براى رضايت خدا نمى خوانند، بلكه قصد آنان از تلاوت ، تعريف و تمجيد مردم ، ريا و تظاهر، دكان و پول ، و خود پسندى است . چنين اشخاص كه نه تنها از زحمت خود سودى نبرده اند، بلكه خود را هم مسئول قرآن و خدا قرار داده و جهنم را براى خود خريده اند.
به روايتى در اين باره آمده توجه كنيد.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود: كسى كه براى استفاده از مردم قرائت قرآن كند، روز قيامت در حالى محشور مى شود كه چهره او، استخوان بدون گوشت است .(159)
در روايتى ديگر از رسول گرامى (صلى الله عليه و آله ) چنين آمده است :
كسى كه قرآن را بعد از فرا گرفتن ، تلاوت كند، ولى به آن عمل نكند و قصدش از تلاوت آن باشد كه مال و زينت دنيا را به دست آورد، مستوجب غضب خداوند است و در آخرت ، با يهود و نصارى در يك صف قرار دارد. زيرا آنان هم ، كتاب خود را پشت سرشان انداختند.
و كسى كه قرآن را با هدف ، ريا و خود نمايى تلاوت كند و به وسيله آن قرآن را طلب كند، روز قيامت خدا را ملاقات مى كند در صورتى كه چهره او استخوانى بدون گوشت است و قرآن به پشت گردن او مى زند تا او را داخل آتش كند.
و كسى كه قرآن را فرا گيرد و آن را براى ريا تلاوت كند و با جاهلان بحث نمايد و يا به علما مباهات كند و هدف او، به دست آوردن ثروت دنيا باشد؛ خداوند روز قيامت استخوانهاى او را از هم پراكنده مى سازد. و در جهنم نيز بيشتر از همه مجازات مى شود و خداوند از شدت غضب ((ملائكه )) او را به انواع عذاب ، مجازات مى گرداند.(160)
امام باقر (عليه السلام ) هم قاريان دنيا را به سه دسته تقسيم كرده است و مى فرمايد: تلاوت كنندگان قرآن سه گروه اند.
يكى آن كه قرآن را تلاوت مى كند و آن را سرمايه كسب خود قرار مى دهد و پادشاهان را به وسيله آن مى دوشند و به مردم بزرگى مى فروشد.
دوم كسى كه قرآن مى خواند و حدود آن را نگهدارى ننموده و به دستوراتش عمل نمى كند، كه خدا امثال اينان را در قرآن خواندن زياد نكند!.
سوم كسى كه قرآن مى خواند و داروى قرآن را بر دل دردمندش مى نهد و براى خواندن و بكار بستن دستوراتش شب ها را بيدار مى ماند. اينان در ميان قرآن خوانان از كبريت احمر كمياب ترند.(161)
در ميان اين سه گروه تنها يك طايفه را تمجيد مى كند و با تمام وجود، دو طايفه ديگر را نفرين مى نمايد.
تلاوت و تدبر در آيات قرآن
لازم است كسى كه تلاوت قرآن مى كند و كسى كه به آن گوش مى دهد، در آيات الهى به تدبر و تفكر بپردازد. گويا، با خدا سخن مى گويند و خدا نيز با آنان سخن مى گويد. بايد با انديشيدن در مفهوم و معناى آيات ، خود را در معرض تابش نور الهى قرار دهند و در يك فضاى معنوى نفس بكشند.
تدبر كردن در آيات ، انسان را در دنيايى از معارف و مفاهيم والا قرار مى دهد كه هيچ چيز با او برابرى نمى كند، و آيات ، به عنوان كليدهاى سعادت انسانى در اختيار او قرار مى گيرند؛ زيرا مقصود اصلى از قرائت قرآن همين تفكر و تدبر است .
اميرالمؤ منين (عليه السلام ) درباره تدبر و تفكر متقين و تلاوت كنندگان قرآن ، چنين مى فرمايد:

 

next page

fehrest page

back page