آنچه معلمان و مربيان بايد بدانند

رضا فرهاديان

- ۵ -


5. انگيزه ها و علت كارهاى خلاف او را ريشه يابى كنند و بدانند كه ادب و احترام گذاشتن به شخصيت كودكان و نوجوانان به اين معنا نيست كه والدين و مربيان در برابر تمام خواسته ها و تقاضاهاى آنان تسليم و بى اراده باشند، بلكه بايد در عين ادب ، خيلى محكم و قاطع راهنمايى كنند.
139. هنگامى كه والدين تقاضاهايى از فرزندان خود دارند، بايد نكات زير را در نظر بگيرند:
1. از خشونت و دادزدن و عصبانيت بپرهيزند.
2. درخواستهايشان بايد واضح ، قاطع و همراه با محبت و مهربانى صورت گيرد.
3. نبايد به صورت خواهش و تمنا و با شفيع قرار دادن ديگرى انجام گيرد.
4. با وعده و وعيد و اظهار روحيه نيازمندى نباشد.
5. در خور توان و قدرت و درك آنان باشد.
6. زمينه انجام كار براى آنان فراهم باشد.
7. در هنگام اشتغال به درس و يا سرگرم بودن به بازى و يا كار ديگرى نباشد.
8. خلاف موازين اخلاقى و عقلى و شرعى نباشد.))
9. در خواست در مورد كارهايى كه از طرف خانه يا مدرسه ممنوع شده ، نباشد.
10. از تهديد، چه واقعى و چه دروغين استفاده نشود، زيرا تهديدهاى غير واقعى بعدا كودك را دروغگو باز خواهد آورد.
والدين و مربيان نبايد فورا با مشاهده رفتار خلاف كودكان و نوجوانان متوسل به تنبيه و اعمال خشونت آميز شوند، زيرا آنان به علت ترس ، ممكن است به دروغگويى پناه ببرند و روحيه اى زبون و خجل و شكسته پيدا كنند.
140. والدين بايد همواره رفتارى جدى ، قاطع ، عاقلانه و عادلانه و منطبق بر ضوابط شرعى و عقلى از خود نشان دهند.
141. رفتار خشن و تنبيه بدنى به هنگام مشاهده اعمال خلاف ، باعث مى شود كه كودك از ترس ، حالتى حق به جانب گرفته و متوسل به دروغ شود و تا زمانى كه خردسال است عكس العمل چندانى از خود نشان ندهد، ولى بعدا كه بزرگ شد، ممكن است تحت تاءثير رفتارهاى گذشته والدين با آنان قطع رابطه كند و زندگى خود را از آنان جدا نمايد، زيرا رفتارهاى خشونت آميز گذشته قلب او را جريحه دار كرده و روحش را بيمار ساخته است .
142. كم تحملى و عصبانيت در برابر پرخاشگريهاى كودكان و نوجوانان و توسل به خشونت در برابر آنان از زيانبارترين راههاى تربيت است . اين گونه برخورد با آنان سبب فاصله گرفتن آنان از خانواده و ايجاد روحيه اى تجاوزكارانه در زندگى آنان مى گردد و در نتيجه ممكن است در مقابل هر پيشنهادى كه با مهر و محبت به آنان داده شود، حتى اگر از سوى افراد بيگانه سود جو و غرض ورز باشد سرفرود آورده و به سادگى تسليم خواسته هاى آنان شوند.
143. تقويت روحى كودكان و نوجوانان با كلمات محبت آميز و افزايش ‍ حس اعتماد به نفس آنان در موقعيتهاى دشوار زندگى ، آنان را اميدوار كرده و در انجام كارهايشان موفق مى گرداند.
144. با ابراز حسن ظن و مهر و محبت و ايجاد موقعيت هايى براى تفكر است كه كودكان و نوجوانان در ارتباط با ديگران به ارزيابى رفتار و تواناييهاى خود مى پردازند و از راه مقايسه خود با نمونه هاى مثبت يا منفى در جهت مثبت هدايت مى يابند.
مربيان و والدين با بهره گيرى از موقعيتهاى حساس زندگى و با به وجود آوردن شرايط مناسب و مساعد مانند زمينه سازى براى انتخاب دوستان خوب از ميان همسالان به هدايت و ارشاد كودكان و نوجوانان بپردازند.
145. نبايد فرزندان بزرگتر را به خاطر فرزندان خردسال كه رفتارى شيرين و دوست داشتنى دارند، سرزنش كرد و در انجام خواسته هاى آنان - به بهانه اين كه آنان بزرگترند و اين كودك ، خردسال است - تعلل ورزيد چرا كه اين عمل موجب بروز اختلاف و حسادت بين كودكان و از دست رفتن اعتماد فرزند بزرگتر نسبت به والدين خواهد شد.
146. بزرگترها مى توانند با كمك گرفتن از بازى به راحتى كودكان را به فرمانبردارى وادار كنند و با همبازى شدن و اجراى نقشهاى مختلف ، با آنان ارتباط برقرار كنند و مقاومت آنان را در مقابل خواسته هاى خود از بين ببرند، استفاده از جريان بازى و ورزش در تربيت و پرورش خردسالان بسيار مؤ ثر است .
147. خوش خلقى و شوخ طبعى و تعريف كردن قصه هاى جالب و ايجاد شور و شوق در بازى ، زمينه نفوذ مربيان خوب را در عمق روح كودكان فراهم مى كند.
148. ((تشويق كردن )) در صورتى كه در جهت رشد زمينه هاى اخلاقى كودك باشد، يكى از روشهاى خوب تربيتى است ، ولى استفاده مكرر و نابجا از اين شيوه ، سبب رشد خصلتهاى منفى مى شود، به طورى كه كودك همواره احساس برترى خاص نسبت به ديگران پيدا كرده و هميشه ميل به تظاهر و استثنايى بودن و مستحق بودن براى دريافت جايزه را در سر مى پروراند.
149. برخى از پدران سعى دارند كه وظايف خود را نسبت به تربيت كودك بر عهده همسر خود قرار دهند و همواره عقيده دارند كه كار با كودك ، مستلزم بيكار بودن و تحمل دردسرها و صرف دقت بسيارى است كه اين با اشتغالات آنان سازگار نيست . (مثلا كار يا درس دارند و از طرفى ، تصور مى كنند آينده خودشان مهمتر از وقت گذرانى با كودكان است !) اينان وظايف و حقوق فرزندان را نسبت به خود فراموش كرده اند.(61)
150. والدين اگر با فرزندان خود ارتباطى عاطفى برقرار كنند و به خواسته هاى منطقى آنان توجه داشته باشند، آنان هم بطور طبيعى مكنونات قلبى خود را نزد والدينشان بازگو خواهند كرد از سوى ديگر جدى نگرفتن كودكان و مسخره كردن رفتار آنان سبب قطع ارتباط عاطفى بين والدين و فرزندانشان مى شود.
151. والدين در هنگام حضور در بين فرزندان ، بايد ادب و احترام را بطور كامل رعايت نمايند و نبايد در ارتباط با فرزندان خود كارى كنند كه آنان خود را از والدين بيگانه تصور كند و در پى جلب توجه و دوستى ديگران برآيند.
152. رفتار كودكان و نوجوانان متكى بر معيارها و موازين اخلاقى و تربيتى خاصى است كه والدين بطور آگاهانه و يا ناآگاهانه در ارتباط با فرزندانشان در زندگى ، اعمال مى نمايند. اگر آنان رفتارى منطقى و مبتنى بر ارزشهاى ثابت و استوار داشته باشند، كودك و نوجوان چگونه زيستن را خواهد آموخت ولى اگر روحيه اى متزلزل و رفتارى غير منطقى و ناهماهنگ داشته باشند، سبب خواهند شد كه كودك و نوجوان ، پافشارى و سماجت براى خواسته هاى خود را رمز موفقيت خود بداند؛ طبيعى است كه اين گونه والدين نمى توانند در مقابل خواسته هاى فرزندانشان جواب منفى بدهند و در نتيجه آنان را افرادى پر توقع بار مى آورند.
153. كودكان و نوجوانان با دقت و حساسيت خاصى كه دارند رفتار و كردار خود را بر مبناى ارتباط ويژه پدر و مادر با آنان تنظيم مى كنند. در خانواده هايى كه همه هم و غم والدين فراهم كردن امكانات رفاهى و مصرفى و خواسته هاى غير منطقى فرزندان است و هر خواسته اى بدون چون و چرا به مورد اجرا گذارده مى شود، فرزندان ، ((لوس )) بار مى آيند، زيرا والدين ، تنها سعى و تلاششان بر اين بوده است كه وسايل راحتى و آسايش آنان را فراهم آورند و بدون اين كه بگذارند آنها با واقعيتها و محروميتهاى طبيعى آشنا شوند، خود همه كارهاى آنان را انجام مى دهند؛ در اين صورت خانه مكان مناسبى مى شود براى رشد فزاينده خود پرستى و خود خواهى كودكان و توقعات غير منطقى آنان .
154. تقاضا و درخواستهاى والدين از نوجوانان بايد بر مبناى ترغيب و تشويق كارهاى خوب او و شكوفا كردن گرايش درونى وى نسبت به خوب بودن تنظيم گردد. اين گرايش درونى بدون استثنا در تمامى افراد وجود دارد. والدين بايد با استفاده از اين ابزار تربيتى ، خود را طورى به نوجوان نزديك كنند و رابطه دوستانه و صميمانه اى با او داشته باشند و در حدى نوجوان را به فعاليتهاى مثبت علمى و دينى و اجتماعى سوق دهند كه موجب خستگى و كسالت روحى وى نشوند و هرگز با فشارهاى مستبدانه ، او را به انجام كارهاى عبادى وادار نكنند.
155. اگر خانواده ها و والدين با معيارهاى صحيح اسلامى و اصول اخلاقى ثابت و استوار، با كودكان و نوجوانان برخورد نمايند، بدين وسيله آنان را يارى مى دهند كه چگونه در اجتماع و در موقعيتهاى مختلف ، موضع گيريهاى مناسبى داشته باشند.
156. والدين بايد بطور طبيعى و منطقى و با مراقبت لازم اجازه دهند فرزندانشان با ساير كودكان رفت و آمد داشته باشند تا خود را به دور از هر گونه خيالبافى و بزرگنمايى ارزيابى كنند. البته در اين مورد بايد همسالان خوب و خانواده هاى مؤ من مورد توجه باشند.
157. به كودكان خود يارى دهيد تا تصورى حقيقى و واقعى از نقاط ضعف و قوت خود داشته باشند و هرگز خود را فردى بى نظير و استثنايى تصور نكنند.
158. اگر شرايط زيستى و روابط اخلاقى در خانواده متعادل باشد، كودك سعى مى كند در حد توان بر مشكلات خويش فائق آيد والدين نبايد برطرف كننده موانع طبيعى كودك باشند، بلكه بايد از دخالت كردن در موقعيتهاى نابه جا خوددارى كنند و بگذراند او خود به تنهايى ياد بگيرد كه چگونه با شرايط ناخوشايند رو به رو شود و كودك درست ، زمانى مى تواند عكس العمل طبيعى از خود نشان دهد كه از حمايت شما برخورد نباشد.
159. والدين سعى كنند شخصيت فرزندانشان را مستقل بار آورند و طورى كارهاى آنان را جهت دهند كه بتوانند روى پاى خود بايستند، زيرا فردى كه اعتماد به نفس پيدا كند، بمراتب از شخصى كه وابسته است خوشحالتر است .
160. والدين و مربيان بايد موضع گيريهاى خود را در طرفدارى از حق در مقابل ديدگان نوجوانان حفظ كنند و هيچ وقت كوتاه نيايند و پابر جا و محكم بايستند و از حق حمايت كنند و روحيه اى واقعگرايانه و منصفانه از خود نشان دهند تا آنان در عمل با اين مسائل آشنا شده و ياد بگيرند.
161. والدين در عمل به كودكان نشان دهند كه بردبارى و تحمل عقايد مخالف خصلت پسنديده اى است و خود عملا نشان دهند كه مى توانند عقايد ديگران را تحمل نمايند و با ايجاد جوى سالم ، و آزاد براى ارائه عقايد موافق و با پرداختن به بحث و تبادل نظر مى توانند قوه تفكر و استدلال كودكان و نوجوانان را تقويت نمايند.
بايد در عمل به آنان بياموزند كه در صورت پى بردن به اشتباه خويش با شجاعت آن را بپذيرند و در اصلاح و تعالى افكار و اخلاق خويش تلاش ‍ نمايند و زود از كوره در نروند.
162. هميشه نبايد پاسخ سؤ الات را به فوريت و به صورت كاملا سهل و آسان به دانش آموز ارائه داد، بلكه مطالب را بايد به صورتى بيان كرد و شرايط را به گونه اى ايجاد نمود كه دانش آموز به انديشه و تفكر واداشته شود و خود به راحتى جواب سؤ ال خود را پيدا كند.
163. در مدرسه بعضى از مربيان و معلمان ، تنها وظيفه و رسالت خود را در اين مى بينند كه در كلاس ، حاضر شوند و در فضايى خشك و بى روح و بطور يكجانبه مطالبى را به شاگرد ديكته كنند. اين معلمان و مربيان در نيافته اند كه روح انسانى چه پيچيدگيهاى روانى ، عاطفى و احساسى در ارتباط با رشد و دريافت ذهنى دارد و مادامى كه شوق و انگيزه براى فراگيرى مطلبى ، موجود نباشد، مطالب در ذهن آنان جايگزين نمى گردد. رفتار آشفته و برنامه ريزى نشده و بى ضابطه اينان باعث مى گردد كه بسيارى از استعدادها و سرمايه هاى بالقوه كشور از رشد و شكوفايى به پژمردگى گرويده و از رسيدن به كمال علمى و اخلاقى محروم گردند.

نكات لازم كاربردى در كار با كودك و نوجوان
1. داشتن صبر و حوصله ، صعه صدر و عشق و علاقه به كار.
2. خودآگاهى نسبت به افكار و احساسات خويش نسبت به كودك و انتظاراتى كه از او داريم .
3. داشتن آگاهى كافى نسبت به كودك و مراحل رشد او و ويژگيهاى زيستى - روانى هر مرحله .
4. داشتن ثبات عاطفى در ارتباط با حالتهاى مختلف كودك .
5. توجه به تفاوتها و تواناييهاى فردى و مقايسه نكردن كودكان با يكديگر.
6. توجه به اين كه هرگز نخواهيم كه كودك تمام دستورات ما را اجرا كند، بلكه در اين خصوص ، ظرفيتها و موقعيتهاى وى را در نظر داشته باشيم و به گونه اى غير مستقيم او را ارشاد و راهنمايى كنيم .
7. سعى كنيم فضايى مطمئن و محبت آميز براى او ايجاد كنيم و با رازدارى ، اعتماد او را به خود جلب نماييم .
8. عدالت و مساوات را در ارتباط با آنان رعايت كرده و تحت تاءثير ويژگيهاى خاص كودكان عمل نكنيم .
9. خطاى كودكان را با دليل و استدلال تذكر دهيم و در اين رابطه هرگز كلمات درشت و گزنده به زبان نياوريم .
10. فضايى اطمينان بخش ايجاد كنيم تا كودكان بتوانند بطور آزاد احساسات و عواطف خود را ابراز نمايند.
11. خواسته هاى خود را به طور واضح و منطقى و با دليل از كودك طلب كنيم .
12. به موقعيتها و شرايط روحى و روانى كودك توجه داشته باشيم و بدانيم كه در چه زمانى ، چه كارى را از او بخواهيم و در خواسته هايمان عجله و شتاب نكنيم .
13. نسبت به خواسته هاى كودك ، حساس و دقيق باشيم ، مشكلات وى را در نظر بگيريم و به طرز منطقى او را هدايت كنيم .
14. بايد در روشها و ارائه الگوهاى تربيتى بين پدر و مادر در خانه ، و مربى و معلم در مدرسه ، وحدت و هماهنگى حاكم باشد، تا از اضطراب كودك كاسته شده و ثابت عاطفى او تقويت و تثبيت گردد.
15. در كار با كودكان بايد از خشونت و تعصب پرهيز نماييم و از زدن برچسبهاى نامعقول به آنها خوددارى كنيم .
16. بهترين روش رشد شخصيت و پرورش خصلتهاى نيكو در كودكان احترام گذاردن به آنها و تشويق و ترغيب كردن آنان در اين زمينه هاست .
17. از تنبيه بدنى ، سرزنش كردن و شرمگين ساختن كودك در پيش ديگران جدا خوددارى كنيم .
18. هرگز سخن او را قطع نكنيم و در جمع و بين همسالانش او را مسخره نكنيم .
19. در مقابل پرسشهاى كودكان ، صراحت لهجه ، صداقت در گفتار و وضوح و سادگى و كوتاه بودن پاسخ را از ياد نبريم .
20. روحيه و حالت و ويژگيهاى كودكان را بشناسيم و با هر كودكى مطابق روحيه و تمايلات درونى او رفتار نماييم .
21. بايد كودكان را در انجام كارهاى شخصى و مسائلى كه مربوط به آنان است يارى دهيم و با همكارى و مشاركت ، آنان را به انجام كارهايشان ترغيب كنيم .
22. انجام هر گونه برنامه برنامه پرورشى ، بايد منطبق بر نيازها و خواسته هاى عاطفى و روحى و سطح هوشى و سنى كودكان باشد تا مؤ ثر واقع شود؛ در غير اين صورت ارائه هر برنامه اى انگيزه اى در كودكان به وجود نمى آورد.
23. تا آنجا كه ممكن است درخواستها و تقاضاهاى خود را از كودكان به صورت غير مستقيم و با طرح سؤ ال عنوان نماييم .
24. در گير و دار بازى و جنب و جوش كودكان ، هيچگاه به او دستور ندهيم و او را از بهترين موقعيت عاطفى و احساسى كه در بين جمع پيدا كرده محروم نكنيم .
25. زمينه هاى برخورد و تماس با كودكان ، سرشار از شادى و ابراز محبت باشد و در گفتگوهاى خانوادگى اوضاع را طورى فراهم كنيم كه كودك همه مكنونات قلبى و درونى خود را اظهار كند و شما با انگيزه هاى درونى وى آشنايى پيدا كنيد.
26. در زمينه آموزش ، والدين و مربيان بايد به گونه اى ظريف و دقيق كودك را راهنمايى كنند و با انجام پرسشها بطور طبيعى ، وى را در كشف موضوع و پاسخ مطالب ، هدايت كنند تا با كمك و راهنمايى شما به مطالب صحيح دست يابد.
28. كودكان را در برقرارى ارتباط با همسالان خوب يارى دهيد.
29. با رفتار و اعمال و موضع گيريهاى صحيح در بين خانواده و طرح مسائل مختلف بايد توضيح داد كه كودكان كارهاى خوب را از بد تشخيص ‍ دهند.
30. كودكانى كه تنبيه بدنى مى شوند و با آنان برخوردهاى خشن و سخت صورت مى گيرد و پيوسته از سوى والدين تحت فشار و كنترل قرار مى گيرند، در زندگى دچار فشار روحى و احساسى ناامنى هستند، آنان ترسو مى شوند و زود تسليم مى گردند و قدرت حرف زدن و بيان واضح مطالب خود را ندارند و در بزرگسالى عليه هر قدرتى طغيان مى كنند.
31. والدين و مربيان توجه داشته باشند كه اگر كودك خطايى يا اشتباهى مرتكب شده ، بايد به گونه اى واكنش نامطلوبى از شما ببيند و اگر هيچ گونه عكس العملى مشاهده نكند، تصور مى كند كه عمل او بطور ضمنى تاءييد شده است .
32. بايد بدانيم كه كودكان در هفت سال اول كاملا آزادند و به خواسته هاى آنان بايد توجه شود، ولى از هفت سال دوم به بعد كه وارد دبستان مى شوند، حتما بايد تحت انضباطى قاطع و بدون سختگيرى قرار گيرند و با پى گيريهاى مستمر در انجام تكاليف و رعايت نظم و انضباط، يارى داده شوند.
33. پايه و اساس آداب و سنن اسلامى ، در دوره دبستان بنانهاده مى شود كه با پيگيرى خانواده ها و رعايت آن در منزل و مدرسه ، موجب كسب عادتهاى مطلوب در مرحله شكل گيرى شخصيت اجتماعى كودكان خواهد بود.
34. والدين در عين اظهار مهر و محبت به فرزندانشان در مواقعى كه نوجوانان خواسته هاى غير منطقى دارند و با لجبازى و جنجال آفرينى مى خواهند به هر قيمتى كه شده ، خواسته هاى خود را عملى كنند، صبر و بردبارى - و گاهى سكوت - را پيشه خود سازند و با ايجاد شرايط طبيعى به او ياد دهند كه ممكن است انسان در زندگى با ناكاميها و عدم موفقيتهايى رو به رو شود.
35. مرحله آموزشهاى مستقيم از دوره ابتدايى در دبستان آغاز مى شود قبل از هفت سالگى نبايد كودك را تحت آموزش برنامه هاى نظم و انضباط و يا آداب و سنن سخت قرار داد. او بايد در اين مرحله ، در خانه احساس راحتى و آزادى و امنيت بكند.
36. شرط اساسى در دوره ابتدايى براى آموزش انضباط و رفتارهاى مطلوب ، ارائه الگو و نمونه مناسب در خانه و مدرسه است و اين با روش و برخوردى هماهنگ امكان پذير است .
37. والدين در مواقعى كه اختلافى بين فرزندان بروز مى كند، با رعايت عدل و انصاف و با صراحت و قاطعيت و در عين حال با مهر و محبت ، آنان را به وظايفشان آشنا سازند.
38. در مواد لازم به جاى تنبيه بدنى و پرخاشگرى نسبت به كودك خطاكار، بايد با خونسردى و قاطعيت ، او را از خواسته ها و علاقه هايش از قبيل : تماشاى تلويزيون ، خريد اسباب بازى و يا رفتن به گردش ، محروم ساخت .
39. متاءسفانه بعضى از والدين به علت عدم تزكيه و خودسازى ، چنانچه فرزندشان مرتكب كار نادرستى بشود، نمى توانند جلو خودشان را بگيرند و خشم خود را فرو برند و حتى بدون فكر و تاءمل بى درنگ به تنبيه بدنى او اقدام مى كنند و با خشم بر سر كودك فرايد مى كشند و به عوارض و آثار نامطلوبى كه اين شيوه برخورد در وجود كودك و رفتار آينده او باقى مى گذارند توجهى نمى كنند. حال آن كه كودك به غلط و يا خطا بودن بسيارى از اعمالى كه مرتكب مى شود آگاهى چندانى ندارد.
40. براى باز داشتن كودك از رفتار نامطلوب بايد موقعيت و شرايط به گونه اى فراهم شود كه پس از انجام هر رفتار نادرست ، پاداشى دريافت نكند؛ به عبارات ديگر، مورد تشويق قرار نگيرد و نسبت به عمل و رفتار او اهميت و حساسيتى نشان داده نشود و در آن موقعيت به او اعتنا نشود.

چند توصيه مهم در امر تعليم و تربيت
1. در كار تربيتى برنامه داشته باشيد.
2. كودكان را به شكل غلط با هم مقايسه نكنيد.
3. عدالت را بين فرزندان رعايت كنيد.
4. در رفتارهاى خود نسبت به كودكان مهربان ، قاطع ، مستقل و استوار باشيد.
5. درباره ارزش مستقل بودن و روى پاى خود ايستادن ، نمونه هايى به كودكان ارائه دهيد.
6. با صبر و تفكر، تاءمل در گرفتار را به فرزندان خود، بياموزيد.
7. به فرزند خود كمك كنيد تا خود را بهتر درك كند و از تحقير ديگران بپرهيزد.
8. با طرح سؤ الات مناسب و بحثهاى گوناگون كودكان را به تفكر و تعقل و اظهار نظر وادار سازيد و سعى كنيد بطور طبيعى آنان در معرض انديشيدن و تصميم گرفتن قرار گيرند.
9. هنگامى كه از كار ناپسند كودكان ناراحت هستيد، سؤ ال كردن و توضيح خواستن در اين باره تاءثير مثبتى دارد. با حفظ خونسردى بطور غير مستقيم و در فرصت و موقعيت مناسبى مى توانيد به طرح چنين سؤ الاتى بپردازيد.
10. كنترل كودك به معناى محدود كردن عرصه فعاليت و جنب و جوش او نيست .
11. در مقابل مشكلات و رفتارهاى بد ديگران با حفظ خونسردى ، مقاومت نشان دهد تا كودك نيز ياد بگيرد كه در برخورد باناملايمات بردبارى و ايستادگى نشان دهد.
12. هنگام نصيحت و راهنمايى كردن از اعمال روش تحكيم آميز خوددارى كنيد و هرگز با شيوه هاى تهديد، تحقير، سرزنش ، طعنه و تمسخر به امر و نهى نپردازيد.
13. در رفتار با كودكان موقعيت سنى ، شرايط زيستى ، ويژگيهاى روحى و احساسى و مراحل رشد ذهنى آنان را در نظر بگيريد و به كودكان با رعايت سن و ظرفيتشان مسؤ وليت بدهيد.
14. بايد بدانيد كه تربيت خوب ، ميوه خانواده اى خوب و صميمى و پر مهر و محبت است .(62)
15. تقويت اعتماد به نفس و احساس حسن ظن كودكان در ارتباط با ديگران از ضروريات است و بايد با ابراز و مهر و محبتهاى بجا، زمينه حرف شنوى را در كودكان فراهم كنيم .