جشن تكليف

محمد محمدي ري شهري

- ۵ -


1 ـ چشم چرانى:

نگاه آلوده، آغاز انحرافاتِ جنسى است و تا ديده چيزى نبيند، دل آن را آرزو نمىكند. به قول معروف:

ز دست ديده و دل هر دو فرياد كه هرچه ديده بيند دل كند ياد

امام على (عليه السلام) ديده را به عنوان «پليس مخفى دل» توصيف كرده است:

«العين جاسوس القلب» چشم، جاسوس دل است.

شيطان از طريق اين مأمور مخفى، انسان را در دام خطرناك انحرافات جنسى گرفتار مىكند.

رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نگاه را به تير زهرآگين شيطان تشبيه كرده است:

«النّظر سهم مسموم من سهام ابليس»

نگاه، تير زهرآگينى از تيرهاى شيطان است.

دامِ عشقِ ناپاك

شيطان با نگاهِ آلوده، نوجوان را به دامِ عشقِ ناپاك و انحرافات جنسى ناشى از آن مىكشد و آينده او را تيره و تباه مىسازد. حضرت على(عليه السلام)در اين باره فرمود:

«ربّ صبابة غُرست من لحظة»

چه بسا عشقى كه با يك نگاه بذرافشانى مىشود.

يكى از شاگردان امام صادق (عليه السلام) درباره عشق ناپاك از او توضيح خواست. امام در پاسخ فرمود:

«قلوب خلت عن ذكر الله فأذاقها الله حبّ غيره»

دلهايى كه از ياد خدا تهى مىشود، خدا محبت غير خود را به آنها مىچشاند.

آرى، دلى كه در نتيجه كارهاى ناشايسته به تسخير شيطان درآمده و خدا را فراموش كند، و به جاى دل بستن به زيبايى مطلق وجلوههاى او، در دام عشق ناپاك گرفتار مىشود.

عفّت چشم

ملاحظه آثار خطرناك چشمچرانى، به روشنى نشان مىدهد كه عفت چشم براى پيشگيرى از انحرافات جنسى تا چه حدّ اهميت دارد و چرا قرآن كريم، مرد و زن مسلمان را پيش از دعوت به عفّت جنسى، به عفت چشم دعوت مىكند؟

«قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم ويحفظوا فروجهم ذلك ازكى لهم إنّ الله خبير بما يصنعون»

به مردان با ايمان بگو عفّت چشم و عفت جنسى را رعايت كنند، اين اقدام به پاكى آنان مىافزايد، بدون شك خداوند به آنچه مىكنند، آگاه است.

«وقل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن»

وبه زنان با ايمان بگو عفت چشم و عفت جنسى را رعايت كنند.

حضرت على (عليه السلام) در سخنى فرمود:

«نعم صارف الشّهوات غضّ الأبصار»

عفّت چشم، مانع خوبى براى پيشگيرى از شهوتهاست.

عفّت چشم، نه تنها از انحرافات جنسى پيشگيرى مىكند، بلكه در سازندگى روانى انسان، اثر دارد. امام على(عليه السلام) فرمود:

«من عفّت اطرافه حسنت اوصافه»

كسى كه نگاههاى او عفيف باشد، اوصافش نيكو خواهد بود.

در روايات اسلامى براى تشويق به عفت چشم و برخوردارى از آثار سازنده آن، سه پاداش ارزنده مژده داده شده است:

1 ـ چشيدن شيرينى ايمان

2 ـ احساس شيرينى عبادت

3 ـ ازدواج با حورالعين

* از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) روايت است: خداوند فرمود: نگاه آلوده، تيرى زهرآگين از تيرهاى شيطان است. كسى كه آن را از بيم من ترك كند، (به جاى لذّت زودگذر آن) ايمانى به او مىدهم كه شيرينى آن را در جان خود احساس كند.

* رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود:

هرمسلمانى كه بىاختيار چشمش به زيباييهاى زنى بيفتد و چشم فرونهد، خداوند بهاو توفيق عبادتى مىدهد كه شيرينى آن رااحساس مىكند.

موجبات عفت چشم

چگونه مىتوان عفت چشم را تحصيل كرد؟ نوجوانان گرفتار كششهاى جنسى و چشمچرانى، از چه راهى مىتوانند چشم خود را از نگاههاى آلوده حفظ كنند؟

شخصى از امام على (عليه السلام) پرسيد: از كدام وسيله براى چشمپوشى از نگاههاى حرام مىتوان كمك گرفت؟ امام فرمود:

«بالخمود تحت سلطان المطلع على سترك»

با اين احساس كه زير نظر خداى قدرتمندى هستى كه بر اسرار نهان تو آگاه است.

تقويت ايمان و احساس حضور خداوند توانا و دانايى كه از رازهاى درونى انسان آگاه است، بهترين وسيله براى مبارزه با چشمچرانى و هرزگى چشم است. كسى كه باور دارد كه خدا نگاههاى خيانتآميز او را مىبيند.وفرشتگان او نگاه ناپاكى را به عنوان گناه در نامه عملش ثبت مىكنند و روزى به حساب آن رسيدگى خواهد شد، بدون شك از گناه ديده فرو خواهد بست.

قانون حجاب

حجاب براى بانوان، زمينه طبيعى عفت چشم را فراهم مىسازد. قرآن كريم پس از اينكه مردان و زنان با ايمان را به عفّت چشم و عفت جنسى توصيه مىكند، قانون حجاب اسلامى را مطرح مىفرمايد:

«ولايبدين زينتهنّ إلاّ ماظهر منها وليضربن يِخُمُرِهِنَّ على جيوبهنّ»

بانوان نبايد زيور خود را جز آن مقدار كه ظاهر است، آشكار كنند و بايد روسريهاى خود را بر سينههاى خود افكنند.

علما فتوا دادهاند: «زن بايد بدن و موى خود را از مرد نامحرم بپوشاند، ولى پوشاندن صورت و دستها از مچ به پايين واجب نيست.»

2 ـ منظرههاى جنسى:

خطرناكترين آفت عفّت وقويترين ابزار انحرافات جنسى، تماشاى منظرههاى شهوتانگيز و انواع منظرههاى جنسى اعم از عكس، مجله، فيلم و. مىشود. اين آفت در جامعه امروز بيش از هر خطر ديگرى نسل نو را تهديد مىكند.

تهيه و توليد انبوه عكسها، مجلهها و فيلمهاى مستهجن جنسى و توزيع آن در ميان نوجوانان به روشهاى مختلف و به كار گرفتن ماهواره براى اشاعه آن، بيانگر يك توطئه فرهنگى حساب شده براى نابود كردن عفت عمومى و فراهم ساختن زمينه سلطه قدرتهاى استكبارى بر كشورها بويژه كشورهاى اسلامى است.

تماشا كنندگان اين منظرههاى عفّت سوز آينده خويش و جامعه خود را تباه مىكنند و اگر توبه نكنند، اين بىعفتى در قيامت به صورت آتشى گدازنده، ديدههاى آنانرا فراخواهد گرفت. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در اين باره فرمود:

«من ملأ عينه من حرام ملأ الله عينه يوم القيامة من النار إلاّ أن يتوب ويرجع»

كسى كه ديده خود را از حرام پر كند، خداوند در روز قيامت چشمش را از آتش پر مىكند، مگر آنكه توبه كرده و بازگردد.

3 ـ موسيقى مُطرِب:

«موسيقى مُطرب» كه در زبان روايات اسلامى به آن «غنا» گفته مىشود، يكى ديگر از آفات بزرگ «عفّت» است.

رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درباره نقش «غنا» در انحراف جنسى فرمود:

«الغنا، رقية الزّنا» غنا، افسون زناست.

اين تشبيه زيبا، رساترين تعبير درباره نقش خطرناك و جادوگرانه موسيقى مطرب در آلودگيهاى جنسى است.

4 ـ خلوت كردن با نامحرم:

يكى ديگر از آفاتى كه عفت را تهديد مىكند، خلوت كردن مرد با زن نامحرم است. نوجوان وقتى با دختر يا زنى نامحرم خلوت كند، در معرض وسوسههاى شيطان قرار مىگيرد.

خلوت كردن با نامحرم حتّى براى افرادى كه درمراتب والايى از علم و تقوا هستند خطرناك است و هيچ كس نمىتواند با تكيه بر قدرت بازوى تقوا خود را در معرض اين آفت قرار دهد.

5 ـ بيكارى:

بسيارى از بزهكاريها و انحرافات جنسى جوانان در اثر بيكارى وبىبرنامگى براى اوقات فراغت است. بيكارى آفت عفت است و كار، يكى از بزرگترين نعمتهاى الهى بوده و نقش بارز آن در پيشگيرى از مفاسد و انحرافات اخلاقى و اجتماعى روشن است.

در روايات اسلامى بيكارى بشدت مورد نكوهش قرار گرفته است. پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمود:

«إن الله يبغض الصحيح الفارغ لافى شغل الدنيا ولا فى شغل الآخرة»

خداوند شخص سالم و بيكارى را كه نه در راه انجام كار دنيا و نه در راه انجام كار آخرت است، دشمن مىدارد.

و كار چه براى تأمين زندگى دنيوى باشد و چه براى تأمين زندگى اخروى، از آن مفاسد پيشگيرى مىكند.

آن حضرت درباره ضرورت برنامهريزى براى اوقات فراغت فرموده:

«إن كان الشُغل مجهدة فالفراغ مفسدة»

اگرچه كار خسته كننده است، ولى بيكارى فساد مىآفريند.

در سخنى منسوب به امام على (عليه السلام) آمده است:

«القلب الفارغ يبحث عن السّوء واليد الفارغة تنازع الى الإثم»

دلِ بيكار، دنبال كارِ زشت است و دست بيكار به سوى گناه دراز مىشود.

قرآن كريم توصيه مىكند كه انسان بايد براى اوقات فراغت خود برنامهريزى كند تا هيچ وقت بيكار نباشد:

«فإذا فرغت فانصب» هنگامى كه از كارى فارغ شدى، به كارى ديگر بپرداز.

طبق اين رهنمود، افراد با ايمان در واقع، اوقات فراغت ندارند. امام على (عليه السلام) در توصيف مؤمن چنين مىفرمايد: «مشغولٌ وقته» اوقات مؤمن، مشغول است .

اين بدان معنا نيست كه اهل ايمان، تفريح و استراحت ندارند، بلكه شخص مسلمان هيچ وقت بيكار نيست و براى تمام اوقات خود برنامه دارد. يكى از برنامههايى كه روايات اسلامى تأكيد كرده كه در برنامهريزى اوقات گنجانيده شود، استراحت وتفريح است. امام على (عليه السلام) فرمود:

«إنّ ليلك ونهارك لايستوعبان لجميع حاجاتك فاقسمها بين عملك وراحتك»

فرصت تو در شب و روز كمتر از آن است كه هرچه بخواهى در آن انجام دهى، بنابر اين بايد اوقات خود را ميان كار و استراحت تقسيم كنى.

نيازهاى انسان، نامحدود و فرصت او محدود است، بدون استراحت و با تلاش شبانهروزى، انسان نمىتواند همه خواستههاى خود را تأمين كند، تنها با برنامهريزى صحيح و تقسيم اوقات، ميان كار و استراحت، مىتوان به نتيجه مطلوب رسيد.

اسلام مخالف استراحت، تفريحاتِ سالم و بهرهگيرى از لذتهاى مشروع نيست، بلكه براى ارائه كار بهتر، به آن توصيه نيز نموده است;شخص مسلمان بايد براى اوقات خود بگونهاى برنامهريزى كند كه وقت خالى نداشته باشد، نظام اسلامى نيز بايد براى اوقات فراغت جامعه و بخصوص نوجوانان برنامهريزى كند. از نظر اسلام، تفريحات سالم و بهرهبردارى از لذتهاى مشروع با هدف و انگيزه الهى، نهتنها كار محسوب مىشود، بلكه عبادت است و خداوند به آن پاداش نيز عنايت مىكند.

ب- عوامل عفّت

ايستادگى در برابر شهوت و كششهاى انحرافى درونى، تنها با تكيه بر ايمان و قدرت اراده، امكانپذير است; هرچه ايمان و اراده قويتر باشد، مقاومت او در برابر جاذبههاى جنسى بيشتر و عفّت او افزوده مىگردد.

تمام امورى كه بگونهاى در تقويت اين دو عنصر اصلى عفت مؤثرند واز آلودگيهاى جنسى پيشگيرى مىكنند، عوامل عفتاند. مهمترين عوامل عفت از اين قرار است:

1 ـ ايمان:

ايمان به خدا و زندگى پس از مرگ، قويترين عوامل عفت است. شخص با ايمان، خداوند متعال را همهجا حاضر و ناظر مىداند و باور دارد كه همه كارهاى او به وسيله فرشتگان الهى در پروندهاى ثبت مىشود. و روزى مورد رسيدگى قرار خواهد گرفت و عاقبت، بهشت، سرنوشت نيكوكاران و دوزخ، كيفر تبهكاران است.

اين اعتقاد، بهترين مانع فسادهاى اخلاقى و اجتماعى است و بدون آن، هيچ عاملى نمىتواند شهوترانى انسان را كنترل كند.

هرقدر ايمان تقويت شود، بر عفّت افزوده مىگردد و بيشتر مىتواند در برابر شهوت خود مقاومت كند تا آنجا كه به گفته امام على (عليه السلام)كسى كه شايسته نام مقدس «مؤمن» است، هرگز به آلودگيهاى جنسى مبتلا نمىشود.

«ما كذب عاقل ولازنى مؤمن» عاقل دروغ نمىگويد و مؤمن زنا نمىكند.

هر قدر ايمان ضعيفتر شود، عفّت و مقاومت در برابر شهوت كاهش مىيابد تا آنجا كه بىعفّتى، موجب سلب روح ايمان مىگردد.

2 ـ حيـا:

يكى از اصلى ترين موانع انحراف جنسى، احساس شرم از كارهاى زشت است. به فرموده امام على (عليه السلام) حيا سبب عفت، و عفت ثمره حياست:

«سبب العفّة الحياء» سبب عفّت، شرم است.

«الحياء ثمرة العفّة» حيا ميوه عفّت است.

هر قدر، احساس شرم از زشتيها در انسان تقويت شود، بر عفت او افزوده مىگردد:

«أعفّكم احياكم» باعفتترين شما، باحياترين شماست.

احساس شرم و حيا براى همه زيباست، ولى به گفته حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) براى بانوان زيباتر است:

«الحياء حسن ولكن فى النساء أحسن»

حيا زيباست، ولى در زنان زيباتر است.

حيا عفّت جنسى را در انسان تقويت مىكند، و موجب تقويت مطلق عفّت (عفت شكم، چشم، زبان، دست و.) است و در پيشگيرى از انواع انحرافات مؤثر است. امام على (عليه السلام) فرمود:

«الحياء يصدّ عن الفعل القبيح» شرم، مانع كار زشت است.

به فرموده رسول خدا (صلى الله عليه وآله):

از مثلهاى پيامبران در ميان مردم جز اين باقى نمانده كه: «اگر حيا ندارى، هرچه مىخواهى بكن!»

حيا با پيشگيرى از مفاسد، جان آدمى را براى آراسته شدن به انواع كمالات و زيباييها آماده مىكند. امام على (عليه السلام) در اينباره فرمود:

حيا، وسيلهاى است به سوى همه زيباييها.

حيا، كليد تمام نيكيهاست.

حيا در سازندگى انسان تا آنجا مؤثر است كه پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمود:

من به نجات منافق تا آنجا كه شرم را از دست نداده، اميدوارم.

از نظر اسلام، مطلقِ شرم، پسنديده نيست، بلكه در روايات اسلامى شرم به دو نوع تقسيم مىشود:

1 ـ شرم پسنديده

2 ـ شرم نكوهيده

شرم پسنديده، شرمى است كه انسان را از كارهاى زشت بازمىدارد. اين شرم نشانه عقل و قدرت ايمان و روان است. آنچه در فضيلت حيا و شرم ذكر شد، اين نوع از شرم است.

شرم نكوهيده، شرمى است كه انسان را از كارهاى نيك بازمىدارد. اسلام اين شرم را نشانه حماقت و نادانى و ناتوانى دانسته است.

اينك رواياتى از امام على (عليه السلام) درباره شرم نكوهيده:

1 ـ كسى كه از گفتن حق، شرم مىكند احمق است.

2 ـ بدون ترديد هيچ كس نبايد از ياد گرفتن چيزى كه نمىداند، حيا كند.

3 ـ وقتى از كسى چيزى مىپرسند كه نمىداند، بىشك نبايد از گفتن «نمىدانم» شرم كند.

3 ـ غيرت:

تعصّب ناموسى غيرت ناميده مىشود. «غيور» كسى است كه اجازه نمىدهد، حرمت ناموس او شكسته شود. كسى كه براى ناموس خود احترام مىگذارد، به خود اجازه نمىدهد كه به ناموس ديگران بىحرمتى كند. مىداند كه اگر به ناموس ديگرى تجاوز كرد، ناموس او مورد تجاوز قرار خواهد گرفت. غيرتش به او اجازه بىعفتى نمىدهد. امام على (عليه السلام) در اين باره فرمود:

«مازنى غيور قطّ» شخص با غيرت هيچ گاه زنا نمىكند.

هرقدر غيرت انسان تقويت شود، عفّت او افزوده مىگردد و انحرافات جنسى و آلودگيهاى اخلاقى كمتر مىشود. امام على (عليه السلام)فرمود:

«قدر الرّجل على قدر همّته. و عفته على قدر غيرته»

شخصيت هركس به اندازه همت او. و عفّتش به اندازه غيرت اوست.

يكى از راههاى پيشگيرى از انحرافات جنسى جوانان و تقويت عفت اجتماعى، پرورش تعصب ناموسى در جامعه است.

4 ـ روزه:

يكى از آثار مهم روزه، عفّت جنسى است. در روايات اسلامى، به جوانهايى كه قادر به ازدواج نيستند، توصيه شده روزه بگيرند. پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)فرمود:

«يا معشر الشباب عليكم بالباه فإن لم تستطيعوه فعليكم بالصيام فإنّه وجاؤه»

جوانها! ازدواج كنيد، اگر نمىتوانيد، حتماً روزه بگيريد كه روزه غريزه جنسى را كنترل مىكند.

عثمان بن مظعون يكى از ياران بزرگ پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بود. او براى كنترل غريزه جنسى خود، تصميم گرفت خود را اخته كند! تصميم خود را با آن حضرت در ميان گذاشت. رسول خدا(صلى الله عليه وآله) او را از اين كار نادرست نهى كرد و به جاى آن توصيه نمود كه روزه بگيرد و فرمود:

«إنّ اختصاء امتى الصّيام» كنترل غريزه جنسى امت من روزه است.

روزه، بطور طبيعى غريزه جنسى را كاهش مىدهد و كنترل مىكند، تمرين قدرت اراده نيز محسوب مىشود. با افزايش قدرت اراده، انسان در برابر هوسهاىحرام مقاوممىگردد، وعفت چيزى جزمقاومت در برابر شهوت نيست.

5 ـ استمداد از خدا:

مقاومت در برابر شهوت، براى همه بخصوص براى جوان كارى دشوار است و بدون كمك گرفتن از خداوند ميسر نيست. پيشوايان اسلام به ما ياد دادهاند كه در كنار به كارگيرى همه توان براى مقاومت در برابر هوسهاى حرام، از خداوند نيز استمداد كنيم. در قسمتى از نيايش امام زين العابدين (عليه السلام)، در اين باره چنين مىخوانيم:

«الهى خلقت لى جسماً و جعلت فيه آلات اُطيعك بها و اعصيك و اغضبك وارضيك وجعلت لى من نفسى داعية الى الشهوات واسكنتى داراً قد ملئت من الآفات ثم قلت لى إنزجز فبك أنزجر وبك اعتصم وبك استجير وبك احترز واستوفقك لما يرضيك»

خدايا! براى من جسمى آفريدى و در آن ابزارى قرار دادى كه مىتوانم با آن از تو اطاعت كنم و يا با تو مخالفت نمايم، تو را خشمگين كنم و يا خشنود سازم. در درونم آنچه كه مرا به شهوتها دعوت مىكند نهادى، و مرا در خانهاى سكونت دادى كه پر از آفات است. سپس به من فرمودى: بايست! به كمك تو بازمىايستم، به تو چنگ مىزنم، به تو پناه مىبرم، و به كمك تو از آنچه دوست ندارى پرهيز مىكنم و از تو توفيق انجام آنچه را دوست دارى، مىخواهم.

اگر تلاش براى پيشگيرى از آلودگيها با كمك خواستن از خداوند همراه شود، انسان بر وسوسههاى نفس و شيطان، پيروز مىگردد كه خداوند خود وعده قطعى پيروزى داده است.

«والذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا و إنّ اللّه مع المحسنين»

آنان كه در راه ما همه توان خود را به كار گرفتند، بدون شك ما آنها را به راههاى خود رهنمون مىشويم كه خدا با نيكوكاران است.