جايگاه مساجد در فرهنگ اسلامى

حجة الاسلام و المسلمين على رضايى

- ۱ -


فهرست مطالب 
سخن ناشر
پيشگفتار
بخش اول : جايگاه مساجد
واژه شناسى
واژه مسجد در قرآن
1- جايگاه مسجد در متون دينى
نخستين خانه توحيد
پرستش هدف مسجد
تقوا، اساس مسجد
آباد كردن مساجد ويرانى شرك
كانون هدايت
پايگاه ضد ستم
خانه خدا در زمين
محبوب ترين مكان
حرمت مسجد
بنياد مسجد
جايگاه دانش
رفتن به مسجد
حضور مستمر در مسجد
نشستن در مسجد
همسايگان مسجد
نظافت مسجد
روشنايى مسجد
خوشبو كردن مسجد
آداب مسجد
آداب ورود به مسجد
1 - طهارت
2 - زينت كردن
3 - مقدم داشتن پاى راست
4 - دعا
5 - نماز تحيت
كارهاى ناروا در مسجد
1 - بردن شى ء نجس
2 - تزيين و تصوير
3 - خريد و فروش
4 - شعر خواندن
5 - سخن گفتن
6 - فرياد زدن
7 - آلوده كردن
8 - خوابيدن
2 - جايگاه و اهميت مساجد در فرهنگ اسلام
مسجد كانون ارتباطات
مساجد در ادوار تاريخ
صدر اسلام
عصر فتوحات
قبل از انقلاب اسلامى
در انقلاب اسلامى
3 - مسجد پايگاه اجتماعى
نخستين پايگاه عبادى - سياسى
نخستين كانون همدلى
نخستين جايگاه دانش
نخستين نهاد سياسى
نخستين پايگاه تبليغاتى
مركز خدمات
مسجد و ديگر عبادتگاه ها
نقش ها و عملكردها
ساختمان
4 - معمار انقلاب اسلامى و مساجد
مساجد در صدر اسلام
مساجد در رژيم طاغوت
مسجد به مثابه سنگر
مسجد محل تربيت
لزوم توجه به جماعت
حضور در مساجد
بخش دوم : نقش مساجد در جوامع
1 - نقش مسجد در تاريخ
قداست مسجد
سادگى و آراستگى مسجد
رشد ساخت مسجد بعد از صدر اسلام
ويژگى هاى مسجد
1 - خانه مردم
2 - پايگاه قضايى
3 - جايگاه حسبه
4 - خانه خبر
5 - محل رفع مشكلات
6 - پايگاه جهاد و نهضت
7 - مركز آموزش
2 - نقش مسجد در فرهنگ اسلام
3 - مركز سازماندهى نهضت هاى جهانى اسلام
الف ) قيام سربداران
ب )نهضت مشروطه در ايران
ج ) انقلاب اسلامى ايران
4 - نقش مساجد در انقلاب اسلامى
5 - نقش مساجد در توسعه
1 - تعريف ارتباطات
2 - رسانه هاى ارتباط جمعى
3 - مسجد پايگاه ارتباطى متناسب با جوامع اسلامى
4 - ويژگى هاى ارتباطى مسجد در سازماندهى حركت هاى اجتماعى و ماندگارى فرهنگاسلامى
نتيجه گيرى
بخش سوم : مساجد و تعالى انسان
1 - مهد ارتباط با خدا
سكوى پرش به آسمان
اهل مسجد
بناى مسجد
قصد قربت
اولين مسجد
بناى مسجد نبوى
فلسفه بناى مسجد
كارگر مسجد شهيد ولايت
غبار مسجد
ويژگى هاى ساختمان مسجد
وسعت مسجد
عمران مسجد
تبديل كليسا به مسجد
2 - مسجد، مركز انسان سازى
پيام مسجد
مسجد خانه خدا براى انسان
پشتوانه اخوت اسلامى
خانه رشد
سالم سازى جامعه
عامل پيشگيرى از فساد
بانيان مسجد
خانه عدالت
محبوب ترين بندگان خدا
3 - مسجد، پايگاه آزادگى و آزادى
مسجد متعلق به كيست ؟
محدوديت دينى
ورود كفار به مساجد
محدوديت طبقاتى
محدوديت سياسى
بخش چهارم : مساجد و جوانان
1 - عوامل اصلى جذب جوانان
الف ) امام جماعت
1 - ثابت بودن
2 - توانايى علمى
3 - نظم
4 - بيان ساده و شيوا
5 - ابتكار خلاقيت
6 - دوستى با جوانان و نوجوانان
7 - احترام و تواضع
8 - آراستگى ظاهرى
9 - توانايى جسمى
10 - دارا بودن دانش لازم
11 - درك موقعيت سنى جوانان
12 - تهيه امكانات مالى
ب ) مسجد
1 - فضاى مناسب و ظواهر خوب آن
2 - نظافت
3 - وسايل صوتى ، گرمازا و سرمازا
4 - تصميم گيرى متمركز
5 - ايجاد امكانات فرهنگى ورزشى
6 - استفاده از افراد خوش صدا
ج ) هيئت امناى مسجد
1 - همكارى جدى
2 - تقسيم كار
3 - علاقه به كار
4 - تاءمين بودجه
5 - توجيه جوانان و نوجوانان
6 - اهتمام به مسئله جوانان و نوجوانان
7 - استفاده از تخصص هاى گوناگون
د) ساير عوامل
1 - ترجمه و توضيح دعاها و اذكار
2 - آشنا كردن جوانان به فلسفه اعمال عبادى
3 - اخلاق و رفتار نمازگزاران
5 - جذب از طريق دوستان
6 - انعكاس فعاليت ها
7 - رفع مشكلات
8 - خادم
2 - راهكارهاى جذب جوانان به مساجد
معرفى الگو
رعايت اختصار
معرفى آثار مادى
تبيين لذائذ معنوى
تشويق
نمايش
اردو
مسابقات
نوار
نمايشگاه
رعايت ادب
كتب درسى
3 - روش هاى تربيتى
دوران بحران
استقلال طلبى
نو گرايى
رشد عقلانى
خود ميان بينى
ويژگى هاى مربيان تربيتى مساجد
1 - عشق به آرمان
2 - دانش گسترده
3 - جذاب بودن مربيان
4 - حفظ اعتدال در آموزشهاى مذهبى
توصيه هايى براى رفتار با نوجوانان و جوانان در مساجد
4 - موانع جذب جوانان به مساجد
الف ) درونى
1 - خانواده
2 - محيطهاى آموزشى
3 - جامعه
4 - خود فرد
5 - مسجد
ب ) بيرونى
5 - مسجد و تعليم و تربيت
كاركردهاى آموزشى مساجد
1 - مسجد، نهادى آموزشى
2 - مسجد و مدرسه
3 - ويژگى هاى آموزش در مساجد
4 - مسجد و آموزش هاى اصلاح گرايان
5 - ظهور مدارس جديد
6 - نتيجه
6 - رابطه مسجد و مراكز آموزشى
تاريخچه
حلقه هاى علمى در مساجد
نظام آموزشى در مساجد
1 - آداب آموزش
2 - زمان آموزش
3 - شيوه آموزش
4 - شيوه ارزيابى
5 - موضوعات درسى
6 - انتخاب استاد
7 - گواهينامه علمى
8 - شيوه كاريابى
9 - معاش استادان
10 - هزينه دانشجويان
موقعيت علما در جامعه
مسجد و علوم جديد
بخش پنجم : هنر در مساجد
1 - معمارى مساجد
مسجد، عالى ترين جلوه معمارى اسلامى
مسجد كبود، به عنوان نمونه
2 - تجلى هنر اسلامى در مساجد
الف - تعريف هنر
1 - هنر شهوى
2 - هنر شهودى
ب - توصيف هنر
مساجد نمايشگاه آثار هنرى اسلام
بخش ششم : احياى مسجد
الف ) ضرورت ها
1 - مديريت
الف : مدير و عوامل مؤ ثر در جاذبه مديريتى
ب : برنامه هاى مدير
ج : ضرورت شوراى سياستگذارى
د: ضرورت تاءمين آگاهى هاى سياسى ، اجتماعى ، فرهنگى ائمه محترم جماعات
ه - ضرورت ارزشيابى
و: توسعه شهرها و نقشه جامع آنها با محورى بودن مسجد للّه
ز: روابط عمومى
ح : مديريت سياسى ، اجتماعى امام جماعت با مسجد
ب ) راه بردهاى اجرايى به منظور احياى مساجد
سخن ناشر 
بسم الله الرحمن الرحيم
مسجد در هر نقطه جهان خانه خدا و عظيم ترين پايگاه فرهنگى و معنوى است و محلى براى نياز و سجود به درگاه قادر متعال است .
مسجد آزادترين و پاكيزه ترين مكان در پهنه گيتى است كه در بند كردن و آلوده كردنش حرام است ، پس جايگاه آزادگان و پاكان است چه آن كه الطيبات للطيبين .
مسجد مهمانسراى حضرت كريم است ، محل انس با حضرت حق و تكميل ايمان و تصفيه روح و مصافحه با صالحان و معانقه با فرشتگان و بيعت با ثقلين است . بيعتى كه نقض و شكستن آن خسران ابدى را در پى دارد زيرا در روز قيامت مسجد از خالى بودن ، قرآن از مهجور بودن اهل بيت عليهم السلام از مظلوم بودن خويش شكايت خواهند كرد و بدا به حال متشاكى اى كه شاكى آنان اين سه باشند آن هم در دادگاه عدل الهى .
خدايا توفيق حضور در مسجد و گسترش فرهنگ آن عمل به قرآن و اشاعه حقايق متعالى آن و پيروى از پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت طاهرينش و دفاع از حريم آنان را به ما عنايت فرما.
مؤ سسه فرهنگى ثقلين همه همت و توان خويش را در راستاى نشر معارف اسلامى و گسترش فرهنگ قرآن و اهل بيت عليهم السلام قرار داده است و با عنايت حضرت حق تاكنون در اين راه قدم هاى استوارى برداشته است و آثار گرانقدرى را منتشر كرده است .
در همين راستا مجموعه حاضر را كه محصول انديشه ده ها نفر از متفكران و پيروان مخلص و صديق قرآن و عترت مى باشد و با بيان و بنان به هدف احياى مساجد در نظام اسلامى ارائه نموده اند و فاضل ارجمند جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاى على رضايى زيد عزه آن را تهيه و تنظيم نموده اند به پيشگاه فرهيختگان و انديشمندان تقديم مى نمايد.
و از محضر رب العالمين در خواست مى نماييم در دنيا به ما توفيق خدمت به ساحت مقدس و منور مسجد، قرآن و اهل بيت عليهم السلام عنايت فرمايد و در روز قيامت ما را مشمول شفاعت - نه شكايت - آنان قرار دهد.
مؤ سسه فرهنگى ثقلين
پيشگفتار 
مسجد مهمان خانه خدا در زمين (1) جايگاه نزول بركات و خيرات آسمانى (2) خانه آگاهى و عبادت ، عشق و محبت ، صفا و صميميت ، ايثار و رحمت ، تجلى بهشت در زمين (3) تفريحگاه موحدان است . چه كسى گمان مى كرد يك چهار ديوارى ساده كوچك يك صد مترى بى سقف روزى قلب تپنده ميليون ها انسان شود و قرن ها به تاءسى از آن پايگاه فكرى و فرهنگى جوامع بشرى و منادى توحيد شود.
سخن از طلوع اسلام و مطلع آن و فجر صادق آيين محمدى صلى الله عليه و آله و مركز اشاعه آن ، يعنى مسجد است ؛ مركزى كه همچنان ابعاد وسيع روحانى و معنوى آن ، چه بسا در زير حجاب قصور و تقصيرها مخفى مانده است و قلم را ياراى شرح و تفصيل آن نيست .
همين قدر بدانيم كه در هر دوره و زمانى و به هر صورت مسجد نقش عظيم در گسترش تعاليم انسان ساز اسلامى بروز داده و به عنوان مكانى مقدس و ملجئى شايسته محل عبادت و نيايش جهاد و اجتهاد و نشر و تعليم علم و دانش بوده است .
مسجد النبى در مدينه نخستين پايگاه علمى ، سياسى ، اجتماعى و حكومتى اسلام به شمار مى رفت و مسجد در اسلام هيچ گاه تنها محل عبادت و نماز نبوده بلكه همواره مركز آموزش و انسان سازى ، سياست و حكومت نيز بوده است . چرا كه تعليم و تربيت ، اقامه قسط و عدل و رشد و تكامل انسان ها وظيفه اصلى و اساسى پيامبران الهى بوده است .
با عنايت به نقش عظيم و منحصر به فرد مساجد در طول تاريخ اسلام و نيز در پيدايش و تداوم انقلاب شكوهمند اسلامى ايران با عنايت مقام معظم رهبرى دامت بركاته حركتى جديد در راستاى تحقق اهداف عاليه مساجد آغاز شده است محتواى مجموعه حاضر كه در پى تبيين جايگاه و اهميت و نقش مساجد در متون دينى و فرهنگ اسلامى و نيز راهكارها و راهبردها و شيوه هاى احياى مساجد و نيز بررسى موانع موجود است نتيجه تلاش ‍ جمعى از نخبگان است كه با نهايت اخلاص آنچه در توان داشتند با بيان و بنان به پيشگاه حضرت حق هديه نموده اند كه بعد از تنظيم و تلخيص و غنى سازى به محضر شما تقديم مى شود.
در پايان بر خود لازم مى دانم از همه كسانى كه در تحقيق و تدوين اين مجموعه عظيم زحمت كشيده اند بالاخص از الطاف بى دريغ رياست محترم سازمان مساجد حضرت حجة الاسلام و المسلمين ابراهيمى زيد عزه كه با ابراز محبت هاى خويش ما را به ادامه راه تشويق و ترغيب نمودند و زمينه هاى چاپ و نشر آن را فراهم نمودند تشكر و قدردانى نمايم .
والسلام عليكم و رحمة الله بركاته
على رضايى
عيد قربان 1423
بخش اول : جايگاه مساجد 
واژه شناسى  
واژه مسجد در لغت ، اسم مكان سجد يسجد به معناى جايگاه سجده و محل عبادت است و از قاعده معروف اسم زمان و مكان در فعل ثلاثى مجرد مضموم العين مستثناست . البته ، لغت دانان بزرگى مانند فراء برآنند كه مسجد به فتح عين الفعل نيز جايز است ، اگر چه با اين تلفظ تاكنون استعمال نشده است (4) ؛ به گفته سيبويه هر گاه فعل و عمل در اين واژه مورد نظر نباشد، طبق قياس ، مفتوح خوانده مى شود. (5)
در تعريف لغوى مسجد در معاجم و فرهنگ هاى لغت تعابير گوناگون وجود دارد كه در واقع ، تمامى آنها به يك معنا بازگش مى كند. زجاج در تعريف مسجد مى گويد:
كل موضع يتعبد فيه فهو مسجد. (6)
و ابن اعرابى گفته است .
المسجد يفتح الجيم ، محراب البيوت و مصلى الجماعات . (7)
و در مفردات راغب اصفهانى آمده است :
المسجد موضع الصلاة اعتبارا بالسجود . (8)
به اين ترتيب ، مسجد كه در زبان عربى اسم مكان مشتق از ريشه ثلاثى مجرد سجد است ، در زبان فارسى به معناى جايگاه نماز و محل عبادت به كار رفته است . در اينكه چرا كلمه مسجد براى مكان عبادت و محل نماز استعمال شده است ، گفته اند: از آنجا كه سجود، شريفترين و مهمترين اركان نماز است ، در آن بيش از ديگر افعال نماز انسان به خداوند نزديك مى شود، لذا اسم مكان را از اين فعل اتخاذ و بر محل عبادت و نماز اطلاق كرده اند. (9)
در اصطلاح عرفى ، مسجد عبادتگاه خاص مسلمانان است ، ولى در قرآن كريم بر معابد اهل كتاب نيز اطلاق شده است :
قال الذين غلبوا على امرهم لنتخذن عليهم مسجدا . (10)
آنان كه به واقع احوال اصحاب كهف اطلاع يافتند، گفتند: به يادگار آنان برايشان مسجدى مى سازيم ؛ و:
سبحان الذى اسرى بعبده ليلا من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذى باركنا حوله لنريه من آياتنا... (11)
پاك و منزه است خداى كه شبى بنده خود - محمد - صلى الله عليه و آله -، را از مسجد حرام به مسجد اقصى كه پيرامونش را مبارك و پر نعمت ساخت ، سير داد تا آياتمان را به او بنمايانيم .
اصطلاح شرعى ، مسجد به مكان معين و موقوف براى نماز اطلاق شده ، چنانكه در متون فقهى در اين باب آمده است :
المراد بالمسجد المكان الموقوف على كافة المسلمين للصلاة . (12)
گذشته از واژه مسجد، گاه جامع نيز بر اين مكان اطلاق شده است . در واقع جامع صفت براى مسجد بزرگى است كه در آن نماز جمعه بر پا مى شود.
گفته مى شود، اين واژه را نخستين بار خليفه دوم ، هنگامى كه دستور بناى مساجد جامع را براى برگزارى نماز جمعه به واليان و استانداران شهرهاى اسلامى صادر كرد، به كار برد. بنابر روايات تاريخى ، عمر ضمن بخشنامه اى از كارگزاران خود در سرزمين هاى گشوده شده و ديگر شهرهاى نو بنياد خواست كه مسجدى مخصوص نماز جمعه و مساجدى ديگرى براى برگزارى نمازهاى يوميه در ميان قبايل بنا نهند و هنگامى كه روز جمعه فرا رسيد، مردم در مسجد الجماعه براى اداى نماز جمعه گرد هم آيند. (13)
ولى به گفته مؤ رخان ، خود مردم اين اصطلاح را از آغاز به كار گرفتند و به مساجدى كه محل اقامه نماز جمعه بود، مسجد جامع يا جامع اطلاق كردند؛ به تدريج كه حكومت اسلامى گسترش و شمار مسلمانان افزايش ‍ يافت ، شمار مساجد نيز در سرزمين هاى اسلامى رو به فزونى گذاشت ، همچنين الفاظى كه براى مكان هاى عبادت به كار مى رفت بيشتر شد، به طورى كه با گذشت زمان به هر مسجدى كه در آن نماز خوانده مى شد، جامع يا مسجد جامع گفتند. (14)
واژه مسجد در قرآن 
واژه مسجد، جمعا 28 بار در قرآن كريم ذكر شده كه در 22 مورد به صورت مفرد (15) و در 6 مورد ديگر، به صورت جمع آمده است . (16)
در اين آيات ، به اهميت و جايگاه رفيع مسجد در اسلام ، پاره اى از احكام مسجد و مسجد الحرام و احكام خاص آن ، مسجد الاقصى و مسجد اصحاب كهف ، اشاراتى شده است .
البته ، آيه هاى ديگرى نيز در قرآن درباره مسجد و اهميت آن آمده است كه هر چند لفظ مسجد در آنها نيامده است ، ولى بنابر مفهوم اين آيات و گفته تمامى مفسران ، مى توان در مورد مساجد، اين آيات را نيز ذكر كرد.
از آنجا كه در اين كتاب بر آن نيستيم تا به تفسير و تبيين تمامى اين آيات بپردازيم ، تنها به ذكر آياتى كه بيانگر ابعاد گوناگون مسجد در جامعه اسلامى است ، بسنده مى كنيم .
1- جايگاه مسجد در متون دينى  
نخستين خانه توحيد  
ان اول بيت وضع للناس للذى ببكة مباركا و هدى للعالمين .
همانا نخستين خانه اى كه براى عمومى مردم قرار داده شد، همان است كه در مكه قرار دارد، و مايه بركت و هدايت جهانيان است .
و اذ جعلنا البيت مثابة للناس و اءمنا و اتخذوا من مقام ابراهيم مصلى و عهدنا الى ابراهيم و اسماعيل اءن طهرا بيتى للطائفين و العاكفين و الركع السجود . (17)
به خاطر بياوريد هنگامى كه ما خانه كعبه را مركز امن و امان براى مردم قرار داديم ، و (فرمان داديم ) از مقام ابراهيم ، نماز گاهى براى خود انتخاب كنيد و ما به ابراهيم و اسماعيل عليه السلام امر كرديم كه خانه مرا براى طواف كنندگان و مجاوران و سجده كنندگان پاك و پاكيزه كنيد.
همان گونه كه از اين دو آيه شريفه بر مى آيد، خانه كعبه در مكه نخستين خانه توحيد و يكتاپرستى و اول جايگاه و مركزى است كه براى پرستش ‍ خداى يگانه ساخته شده است .
در اينكه آيا اين خانه از زمان حضرت آدم عليه السلام بر پا شده يا حضرت ابراهيم عليه السلام آن را بنيان كرده ، ميان مفسران اختلاف است . بعضى برآنند كه بنيانگذار اين خانه از ابتدا، حضرت ابراهيم عليه السلام بوده و در زمان آدم عليه السلام اين خانه اصلا وجود نداشته است . (18)
برخى ديگر بر اين عقيده اند كه خانه كعبه نخست به دست آدم عليه السلام ساخته شد و بر اثر مرور زمان از بين رفت ، لكن حضرت ابراهيم عليه السلام آن را تجديد بنا كرد. (19)
با شواهدى كه از آيات مختلف قرآن و روايات در اين زمينه موجود است ، نظريه دوم تاءييد مى شود. در قرآن به نقل از ابراهيم عليه السلام آمده است :
ربنا انى اءسكنت من ذريتى بواد غير ذى زرع عند بيتك المحرم ... (20)
پروردگارا بعضى از فرزندانم را در سرزمين خشك و سوزانى ، در كنار خانه حرامت سكنى دادم .
از اين آيه شريفه چنين بر مى آيد كه اثرى از خانه كعبه به هنگام ورود ابراهيم عليه السلام با فرزندش اسماعيل عليه السلام و همسرش هاجر، در سرزمين مكه وجود داشته است .
همچنين در آيه ديگرى آمده است :
و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت و اسماعيل . (21)
و هنگامى كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاى خانه را برافراشتند.
بايد توجه داشت تعبير بالا بردن قواعد (پايه ها) در اين آيه ، اشارتى است به اينكه شالوده خانه كعبه ، پيش از ابراهيم عليه السلام وجود داشته و ابراهيم و فرزندانش ، آن پايه ها را بالا برده اند. امام على عليه السلام در اين مورد مى فرمايند:
الا ترون ان الله سبحانه اختبر الاولين ، من لدن آدم صلوات الله عليه و الى الآخرين من هذا العالم باحجار... فجعلها بيته الحرام ثم امر آدم عليه السلام و ولده ان يثنوا اءعطافهم نحوه . (22)
آيا نمى بينيد كه خداوند سبحان ، مردم جهان را از زمان آدم عليه السلام تا امروز وسيله قطعات سنگى ... امتحان كرده و اين سنگ ها روى هم چيده را خانه محترم خود قرار داده است ؛ سپس ، به آدم و فرزندانش فرمان داد كه به گرد آن طواف كنند.
بنابراين ، خانه كعبه را نخست حضرت آدم عليه السلام بنا نهاد و سپس بر اثر مرور زمان فرو ريخت و بعد به دست ابراهيم عليه السلام تجديد بنا شد. در هر صورت نكته مهمى كه از اين دو آيه مورد بحث ، به خوبى بر مى آيد و آيات ديگر و روايات نيز آن را تاءييد مى كند، اين است كه مسجد نخستين مركز و پايگاهى است كه به منظور عبادت و پرستش خداى يگانه در زمين نهاده شد و پيش از آن ، عبادتگاه ديگرى كه كانون عبادت و نيايش موحدان و خدا پرستان باشد، وجود نداشته است ، از ابوذر روايت شده است كه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله راجع به نخستين مسجدى كه در زمين بنياد شده ، سؤ ال كرد. حضرت صلى الله عليه و آله فرمودند:
مسجد الحرام و پس از آن مسجد الاقصى بنا نهاد شده است . (23)
از امير المؤ منان على عليه السلام روايتى نقل شده است كه مردى از آن حضرت پرسيد: آيا خانه كعبه ، اول خانه اى است كه در زمين ساخته شده است ؟.
امام عليه السلام فرمود:
خير، پيش از آن هم خانه هايى بود، لكن خانه كعبه نخستين خانه مباركى است كه براى پرستش و عبادت مردمان درست بنا شده است . (24)
پرستش هدف مسجد  
و اءن المساجد لله فلا تدعوا مع الله اءحدا . (25)
مساجد از آن خداست ، پس بايد احدى جز او را نخوانيد.
در اين آيه شريفه ، مراد از دعا، عبادت و پرستش است ، زيرا در جاى ديگر دعا به معناى عبادت آمده است :
و قال ربكم ادعونى اءستجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيد خلون جهنم داخرين . (26)
پروردگارتان گفت مرا بخوانيد تا دعايتان را مستجاب بكنم ، كسانى كه از عبادت من سركشى كنند بزودى با كمال خوارى داخل جهنم خواهند شد.
در اينكه منظور از كلمه مساجد در اين آيه چيست ، ميان مفسران اختلاف است ، برخى برآنند كه منظور از مساجد تمام مكانهايى است كه در آنجا براى خدا سجده مى شود و از مصاديق آن ، مسجد الحرام و ساير مسجد است . (27)
برخى مساجد را اعضاى هفتگانه سجده دانسته اند. اين گروه در تاءييد ادعاى خود، روايتى از امام محمد تقى عليه السلام نقل مى كنند كه مراد از مسجد، عضوهاى هفتگانه بدن آدمى است كه در هنگام سجده بايد روى زمين قرار گيرد. (28) مبيدى نيز گفته است :
مراد از مساجد، مكان هايى است كه براى نماز و ذكر خدا بنا شده است و از قتاده در تفسير اين آيه روايت كرده است كه : يهوديان و مسيحيان هنگامى كه وارد معابد خود مى شدند، به خداوند شرك مى ورزيدند. از اين رو خداوند مؤ منان را فرمود: هنگامى كه وارد مساجد مى شويد خدا را با خلوص نيت بخوانيد. (29)
از مجموع آراى مفسران در اين زمينه چنين استفاده مى شود كه مراد از مساجد، همان مكان هايى است كه براى عبادت خداوند بنا شده است و از مصاديق آن ، مسجد الحرام و ديگر مساجد است . تفسيرى كه مساجد را عضوهاى هفتگانه سجده دانسته ، ممكن است از قبيل توسعه در مفهوم آيه باشد كه اين معنا نيز در اين آيه منظور شده است .
نكته جالب توجه اينكه ، خداوند به جهت اهميت و فضيلت مساجد بر ديگر مكان ها، مسجد را به خود منسوب كرده و متعلق به خود دانسته است تا مزيت آن بر ديگر مكان ها روشن شود.
اختصاص مساجد به خداوند كه منزه از صفات حسى است ، جنبه سمبليك دارد و اشارتى است بر اينكه مساجد مورد توجه خاص ذات اقدس اوست ، بنابراين ، در مساجد جز كار خدايى نبايد كار ديگرى صورت پذيرد و جز مصالح مسلمانان ، امر ديگرى نبايد مطرح شود؛ با اين توضيح در تاءسيس مساجد هم نمى توان نيتى بجز خدا، و هدفى غير از اعتلاى كلمه توحيد داشت .
تقوا، اساس مسجد  
والذين اتخذوا مسجدا ضرارا و كفرا و تفريقا بين المؤ منين و ارصادا لمن حارب الله و رسوله من قبل و ليحلفن ان اءردنا الا الحسنى و الله يشهد انهم لكاذبون # لا تقم فيه اءبدا لمسجد اءسس على التقوى من اءول يوم اءحق اءن تقوم فيه فيه رجال يحبون اءن يتطهروا و الله يحب المطهرين . (30)
منافقان كسانى هستند كه مسجدى ساختند به قصد زيان رساندن بر پيامبر و مؤ منان و تقويت كفر و ايجاد جدايى ميان مؤ منان و كمين گاه براى كسانى كه با خدا و پيامبرش از پيش مبارزه كرده بودند. آنان سوگند ياد مى كنند كه نظرى جز نيكى نداشته ايم ، اما خداوند گواهى مى دهد كه آنان دروغ مى گويند، هرگز در آن به نماز نايستاد، آن مسجدى كه از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده شايسته تر است كه در آن به نماز قيام كنى ؛ در اين مسجد، مردانى هستند كه دوست دارند پاك و منزه باشند و خداوند پاكيزگان را دوست دارد.
اين آيات در شاءن گروهى از منافقان است كه با توطئه هاى ابو عامر مسيحى و براى تحقق بخشيدن به اهداف شوم و نقشه هاى شيطانى خود، به ساختن مسجدى در مدينه اقدام كردند كه بعدا به نام مسجد ضرار معروف شد؛ ماجرا از اين قرار است كه به هنگام ظهور قدرتمند اسلام در مدينه ، ابو عامر به شدت ناراحت شد، وى براى مبارزه با اسلام با منافقان اوس و خزرج همكارى صميمانه اى آغاز كرد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله هنگامى كه از نقشه ها و اهداف وى آگاه شد، در صدد تعقيب وى بر آمد، ابو عامر از مدينه گريخت و به مكه آمد و از آنجا به طائف و سرانجام به شام رفت و در آنجا رهبرى منافقان مدينه را بر عهده گرفت ؛ او در نامه اى به منافقان مدينه نوشت كه لشكرى از سپاهيان رم به كمكشان خواهد آمد تا محمد صلى الله عليه و آله و يارانش را از مدينه خارج سازند.
همچنين از آنان خواست براى خود مسجدى نزديك مسجد قبا بسازند و در موقع نماز، آنجا گرد آيند و زير نقاب مسجد، برنامه هاى خود را عملى كنند.
هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله عازم غزوه تبوك بود، گروهى از اين منافقان به نزد آن حضرت آمدند و به بهانه اينكه افراد ناتوان و بيمار و پيرمردان از كار افتاده نمى توانند در شب هاى بارانى و سرد زمستانى به مسجد قبا بيايند، از پيامبر صلى الله عليه و آله خواستند تا اجازه دهد كه مسجدى در ميان قبيله خود (بنى سالم ) بسازند؛ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
اكنون آماده نبردم و اگر به خواست خداوند متعال بازگشتم ، پيش شما خواهم آمد و با شما در آن نماز خواهم گذارد.
منافقان در غياب پيامبر صلى الله عليه و آله ساختمان مسجد را به پايان رساندند، پس از جنگ تبوك ، نزد حضرت صلى الله عليه و آله آمدند و گفتند: دوست داريم كه پيش ما بيايند و با ما در آن مسجد نماز گذاريد؛ حضرت فرمود: لباس مرا بياوريد تا بپوشم و با آنان بروم .
در اين هنگام آيات فوق نازل شد و پرده از نقشه پليد آنان برداشت ؛ بى درنگ پيامبر صلى الله عليه و آله گروهى از اصحاب را خواندند و به آنان دستور دادند كه مسجد را آتش بزنند و بقاياى آن را ويران كنند و به جاى آن براى مدتى محل زباله شد. (31)
همان گونه كه از اين آيات بر مى آيد، بنيانگذاران اين مسجد در زير نقاب اين نام مقدس ، اهداف شومى را دنبال مى كردند. بر اين اساس ، خداوند به پيامبرش دستور مى دهد كه در چنين مسجدى كه براى زيان رساندن به مسلمانان و گستردن كفر و الحاد در جامعه اسلامى بنا شده است هرگز قيام به عبادت نكند و به جاى آن شايسته است پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجدى به نماز ايستد كه اساس تقوا و هدفى الهى بنياد شده است . به اعتقاد مفسران و تاءييد روايات معصومان عليهم السلام ، مراد از اين مسجد، همان مسجد قبا است كه در مقايسه با مسجد ضرار آمده است .(32) هر چند بنابر روايات كه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است (33) ، اين احتمال نيز وجود دارد كه مراد، مسجد رسول اكرم صلى الله عليه و آله باشد؛ اما با توجه به تعبير اول يوم در اين آيه شريفه و با توجه به اينكه مسجد قبا نخستين مسجدى بود كه پس از هجرت نبوى ساخته شد، احتمال اول ، مناسبتر به نظر مى رسد. سپس قرآن به ويژگى ديگر اين مسجد اشاره كرد، فرموده است :
(فيه رجال يحبون ان يتطهروا...).
در اينكه مراد از طهارت در اين آيه ، پاكيزگى صورى و اجتناب از پليدى هاى ظاهرى است يا پاك شدن از گناهان و طهارت معنوى ، در ميان مفسران اختلاف است . (34) پاره اى از روايات طهارت ظاهرى را تاءييد مى كند (35) . البته اين روايات دليل بر منحصر بودن مفهوم آيه به اين مصداق نيست ، يعنى ممكن است منظور از طهارت در اينجا هر گونه پاكيزگى از صورى و معنوى باشد.
در هر صورت ، از اين بحث چنين بر مى آيد: مسجد كه كانون ايمان و تقوا و محيط پاكى و قداست و مركز تبلور عبوديت و نيايش در برابر پروردگار جهان است ، بايسته است كه شالوده و اساس آن بر تقوا و پاكى بنا شده باشد و پاسداران و دست اندركاران آن افرادى مؤ من ، پرهيزكار و مصمم باشند و هر گاه بنايى براى اغراض ناپاك با نام مقدس مسجد به وجود آيد، بايد در هدم و از بين بردن آن كوشيد، چنانكه رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور ويران كردن و به آتش كشيدن مسجد ضرار را صادر فرمودند.
آباد كردن مساجد ويرانى شرك  
ما كان للمشركين اءن يعمروا مساجد الله شاهدين على اءنفسهم بالكفر اءولئك حبطت اءعمالهم و فى النار هم خالدون # انما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الآخر و اءقام الصلاة و آتى الزكاة و لم يخش الا الله فعسى اءولئك اءن يكونوا من المهتدين . (36)
مشركان را نرسد كه مساجد خدا را بنياد كنند، با آنكه خود شاهد كفر خويشتن اند، چه ، ايشان اعمالشان بى اجر و باطل است و خود در جهنم جاودانند. مسجدهاى خدا را تنها كسى عمارت مى كند كه به خدا و روز جزا ايمان داشته ، نماز بپا دارد، زكات دهد و جز از خدا نترسد، باشد كه آنان را از هدايت يافتگان باشند.
بعضى از مفسران در سبب نزول اين آيه گفته اند، آيه نخست در شاءن بنى عبدالدار واليان و پرده داران كعبه نازل شده است ، هنگام ظهور اسلام ، با اينكه به آيين حق ايمان نياورده بودند، بر آن بودند كه همچنان در سمت خود باقى باشند كه خداوند اين آيه را فرو فرستاد. (37)
برخى ديگر برآنند كه اين آيه در شاءن عباس بن عبدالمطلب نازل شده است ؛ جريان آن ، چنين بود كه در روز بدر مسلمانان عباس بن عبدالمطلب را كه هنوز ايمان نياورده بود، به سبب كفرى كه داشت سرزنش مى كردند، عباس گفت : چرا بدى هاى ما را ياد مى كنيد و از خوبى هاى ما سخنى نمى گوييد؟
على عليه السلام فرمود: مگر شما نيكيهايى هم داريد؟.
عباس گفت : بلى ما مسجد الحرام را تعمير مى كنيم و پرده دارى كعبه و سقايت حجاج را بر عهده داريم . در اين هنگام ، آيه شريفه ياد شده نازل شد. (38)
در هر صورت ، اين آيه بيانگر اين حكم كلى است كه مشركان و مخالفان اساس اسلام نمى توانند با اين نيت پليد به عمارت مسجد بپردازند، بلكه اين وظيفه كسانى است كه به خدا و رسولش ايمان داشته باشند.
همچنين ، در مورد آيه دوم ، گروهى از مفسران معتقدند كه مراد از تعمير، تنها تعمير حسى و ظاهرى نيست ، بلكه اين واژه بر تعمير معنوى ، كه همانا آباد نگاه داشتن مساجد و حضور در آنها براى اداى نماز و كارهاى سودمند است ، دلالت دارد، چنانكه ميبدى گفته است :
عمارة المسجد دخوله و القعود فيه و قيل : عمارته رفع بنائه و اصلاح ما استلزم منه و قيل : عمارته التعبد فيه و الصلوة و الطواف . (39)
عمارت مسجد وارد شدن و نشستن در آن است و به قولى ، بالا بردن بناى مسجد و نيكو كردن آن و به قولى ، عمارت مسجد عبارت كردن ، نماز خواندن و طواف در آن است .
زمخشرى نيز در تفسير اين كلمه گفته است :
و العمارة تتناول رم ما استرم منها و قمها و تنظيفها و تنويرها بالمصابيح و تعظيمها و اعتيادها للعبادة و الذكرو من الذكر درس العلم بل هو اجله و اعظمه و صيانتها معالم تبن له المساجد من احاديث الدنيا . (40)
كلمه عمارت (در اين آيه ) شامل ساختن و مرمت ويرانى هاى مساجد، جارو، تنظيف و روشن كردن آنها مى شود. همچنين احترام نهادن به مساجد و بزرگداشت آنها رفت و آمد در آنها براى عبادت و ذكر خدا و مهم تر و ارزشمندتر از همه ، فراگيرى دانش است . سپس زمخشرى روايتى از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه بر تعمير معنوى در اين آيه دلالت دارد؛ در بخشى از اين روايت آمده است :
ان بيوتى فى الارض المساجد، و ان زوارى فيها عمارها... (41)
مساجد خانه هاى من در زمين است و آباد كنندگان مساجد، زائران من در آنهايند.
در حديث ديگرى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله ذيل اين آيه شريفه نقل شده است ، عمارت به حضور پى در پى در مساجد تفسير شده است :
اذ ارايتم الرجل يعتاد المسجد او يتعاهد المسجد فاشهدوا و عليه بالايمان . (42)
هر گاه كسى را ديدند كه پيوسته به مسجد رفت و آمد يا سركشى مى كند، به ايمان وى گواهى دهيد.
به اين ترتيب ، كلمه تعمير در اينجا ناظر به هر دو معناى صورى و باطنى است ، لذا، تنها كسانى در تاءسيس مساجد و آباد نگاه داشتن آنها كوشا هستند كه ايمان به خدا و روز واپسين دارند، نماز به پا مى دارند و زكات مى دهند و جز از خدا نمى ترسند، كه اينان ره يافتگان حقيقى خواهند بود.
كانون هدايت  
فى بيوت اءذن الله اءن ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الآصال . (43)
در خانه هايى كه خداوند اجازه داده است كه رفعت يا بند و در آنها نام او به بزرگى ياد شود، در اين خانه ها هر صبح و شام مردان با ايمان به تسبيح او مشغولند.
زمخشرى در ذيل اين آيه كريمه گفته است : كلمه فى بيوت در اين آيه به كلمه كمشكاه در آيه قبل :
الله نور السموات و الارض مثل نوره كمشكاة فيها مصباح المصباح فى زجاجة ...
وابسته است و مراد از بيوت در اينجا مساجد است . (44)
علامه طباطبايى (45) كلمه فى بيوت را به كمشكاة يا به جمله يهدى در آيه بعد متعلق دانسته است و بازگشت هر دو را به يك معنا مى داند، كه از مصاديق يقينى اين بيوت ، مساجدند كه صرفا براى اين كار ساخته شده اند.
همچنان كه فرمود:
و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيرا . (46)
و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مى شود.
در كشف الاسرار در ذيل اين آيه آمده است كه ابن عباس گفت :
المساجد بيوت الله فى الارض و فى تضى ء لاهل السماء كما تضى النجوم لاءهل الاءرض . (47)
مساجد خانه هاى خدا در زمين است . همان گونه كه ستارگان براى اهل زمين مى درخشند، مساجد نيز براى ملكوتيان نورافشانى مى كنند.
سپس ميبدى در تفسير كلمه رفع در اين آيه مى گويد:
مراد از ترفع رفع اقدار است نه رفع ابنيه ، زيرا در شرع ، ديوار مسجد بلند كردن و بالا بردن مكروه است . در خبر آمده است كه : مساجد را بزرگ دارند و سخن بيهوده در آن نگويند و جز نام خدا، ديگرى را نخوانند، چنانكه در جاى ديگرى مى فرمايد: و يذكر فيها اسمه .... (48)
بنابراين ، از مصاديق بارز اين بيوت ، مساجدند كه چنين ويژگى هايى دارند.
پايگاه ضد ستم  
و من اءظلم ممن منع مساجد الله اءن يذكر فيها اسمه و سعى فى خرابها... . (49)
و كيست ستمكارتر از آن كه منع كرد و باز داشت مردم را از مساجد و در خرابى آنها كوشيد، تا نام خدا را در آنجا بر زبان نيايد و بزرگ نشود.
بعضى از مفسران ، نزول اين آيه را در پيشامد حديبيه دانسته اند كه مشركان عرب نگذاشتند رسول اكرم صلى الله عليه و آله و اصحابش به مكه وارد شوند. (50) برخى ديگر گفته اند كه اين آيه اشاره به خرابى بيت المقدس ‍ (70 سال بعد از ميلاد مسيح ) به دست سپاه تيطس رومى دارد، كه شهر و مجسمه سليمان را بكلى ويران كرد و آثار يهود و اوراق تورات را سوزاند. (51) در هر صورت ، ظاهر آيه را نمى توان ناظر به واقعه مخصوصى دانست و هيچ قرينه اى براى چنين تطبيقى در ميان نيست ؛ اين آيه بيان حقيقتى كلى است كه حوادث گذشته را مانند خرابى هاى بيت المقدس ، حال را (زمان نزول آيه ) مانند واقعه حديبيه و رخدادهاى پس از آن مانند خرابى هاى مساجد، توسط صليب هاى قرامطه ، شامل مى شود، بنابراين از مضمون اين آيه چنين استفاده مى شود كه چون مساجد در طول تاريخ همواره پايگاه هاى وحدت و همدلى و سنگرهاى مبارزه عليه طاغوت و فساد بوده است ، كافران و اهل شرك و نفاق با ترس از اين مراكز آنها را براى خويش خطرى جدى به حساب آورده اند لذا، به گواهى تاريخ ، دشمنان خدا همواره كوشيده اند كه با برنامه ها و نقشه هاى گوناگون خود، مساجد را از رونق و گرمى بيندازند، بر اين اساس ، قرآن كريم يكى از مهم ترين دلايل تشريع جهاد را پاسدارى از حريم مقدس مساجد دانسته است :
ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيرا و لينصرن الله من ينصره ان الله لقوى عزيز . (52)
اگر خدا بعضى از مردم را به بعضى ديگر دفع نمى كرد ديرها، كليساها، كنشت ها و مسجدها كه در آنها نام خدا بسيار برده مى شود، ويران مى شد، خدا كسانى را كه او را يارى كنند، يارى مى كند، كه خدا توانا و نيرومند است .
خانه خدا در زمين  
از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده است كه خداوند فرمود:
الا ان بيوتى فى الارض ، المساجد، تضى ء لاءهل السماء كما تضى ء النجوم لاءهل الارض . (53)
مساجد خانه هاى من در زمينند، همان گونه كه ستارگان براى اهل زمين مى درخشند، مساجد نيز براى اهل آسمان نور افشانى مى كنند.
محبوب ترين مكان  
رسول گرامى اسلام فرمود: المساجد مجالس الاءنبيا. (54)
مساجد، جايگاه پيامبران است .
در خبرى ديگر، پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايند:
المساجد بيوت المتقين ، و من كانت المساجد بيته ضمن الله له بالروح و الراحة و الجواز على الصراط . (55)
مساجد خانه پرهيزگاران است و كسى كه مسجد خانه اش باشد خداوند آسايش ، آرامش و عبور از صراط را براى او تضمين مى كند.
همچنين فرمودند:
خير البقاع المساجد.
بهترين مكانها مساجدند.
حرمت مسجد  
امام صادق عليه السلام خطاب به يونس بن يعقوب فرمودند:
ملعون ملعون من لم يوقر المسجد، اتدرى يا يونس لم عظم الله تعالى حق المساجد و انزل هذه الاءية : و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا كانت اليهود و النصارى اذا دخلوا كنائسهم اشركوا بالله تعالى ، فامر الله سبحانه نبيه ان يوحد الله تعالى فيها و يعبده . (56)
ملعون است و ملعون است كسى كه مسجد را گرامى ندارد. اى يونس ‍ آيا مى دانى چرا خداوند حق مساجد را بزرگ داشته و آيه ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا را نازل فرموده است ، زيرا، يهود و نصارى هنگامى كه داخل كليساهاى خود مى شدند، به خداوند متعال شرك مى ورزيدند؛ پس ، خداوند سبحان پيامبرش را فرمود كه در مساجد، خداوند را به يگانگى و تنها او را پرستش كنند.
در كلام ارزشمند ديگرى از حضرت امام صادق عليه السلام آمده است :
انما امرنا بتعظيم المساجد لانها بيوت الله فى الارض . (57)
همانا به بزرگداشت مساجد امر شده ايم ، زيرا مساجد خانه هاى خدا در روى زمين است .
بنياد مسجد  
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند:
من بنى مسجدا و لو مفحص قطاة بنى الله له بيتا فى الجنة . (58)
هر كس مسجدى را بنا نهاد اگر چه به اندازه خوابگاه مرغ سنگ خواره اى باشد، خداوند براى او در بهشت خانه بنا كند.
و در جاى ديگر فرمود:
من بنى مسجدا فى الدنيا اعطاه الله بكل شبر منه ، او قال بكل ذراع منه مسيرة اربعين الف عام مدينه من ذهب و فضة و در و ياقوت و زمرد و زبر جد و لؤ لؤ . (59)
هر كس در دنيا مسجدى بنا كند، خداوند در برابر هر وجب يا ذراع از آن به او مسير چهل هزار سال شهر از طلا، نقره ، در، ياقوت ، زمرد، زبر جد و مرواريد عطا فرمايد.
جايگاه دانش  
رسول گرامى اسلام فرمود:
ما جلس قوم فى مسجد من مساجد الله تعالى يتلون كتاب الله يتد ارسونه بينهم الا تنزلت السكينة و غشيتهم الرحمة و ذكرهم الله فيمن عنده (60)
قومى در مسجدى از مساجد خداوند متعال براى تلاوت قرآن و آموختن آن به يكديگر ننشيند، مگر آنكه آرامشى برايشان نازل و رحمت الهى شامل حالشان شود و خدا از ايشان در ميان كسانى كه نزد او هستند، به بزرگى ياد كند.
در كلام ديگرى از آن حضرت آمده است :
انما نصبت المساجد للقرآن (61)
همانا مساجد براى قرآن بنياد گرديده است .
در متون حديثى از اهل سنت است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
من غدا اوراح الى المسجد لا يريد غيره ليعلم خيرا و يعلمه ثم رجع الى بيته الذى خرج منه كان كالمجاهد فى سبيل الله رجع غانما . (62)
اگر شخصى بامدادان يا شبانگاه راه مسجد را در پيش گيرد و صرفا هدف او فراگيرى راه خير و نيكبختى باشد يا بخواهد آن را به ديگران تعليم دهد، همانند مجاهدى است كه در راه خدا به جهاد پرداخته و با غنيمت باز گردد.
از اصحاب رسول اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده است كه گفتند:
كنا فى مسجد رسول الله صلى الله عليه و آله حلقا نتحدث اذا خرج علينا رسول الله من بعض حجره فنظر الى الحلق ، ثم جلس الى اصحاب القرآن فقال : بهذا المجلس امرت . (63)
ما در مسجد رسول الله به صورت حلقه هايى نشسته بوديم و سخن مى گفتيم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد مسجد شد و پس از نگاهى كه به اين حلقه ها كرد، در گروه قاريان قرآن نشست و گفت من به حضور در اين مجالس ماءمور شده ام .
همچنين ، روزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از خانه بيرون آمد، در مسجد دو مجلس ديد كه يك مجلس در مورد امور دينى بحث و بررسى مى شود و در مجلس ديگر، گروهى مشغول در خواست از خدا بودند. حضرت فرمودند:
كلا المجلسين الى خير اما هؤ لاء فيدعون الله و اما هؤ لاء فيتعلمون و يفقهون الجاهل هؤ لاء افضل بالتعليم ارسلت . (64)
هر دو مجلس نيك است . آن گروه خدا را مى خوانند و آن گروه مى آموزند و مطالب را به نادانان مى فهمانند، كه اين گروه برترند. من براى تعليم فرستاده شده ام .
رفتن به مسجد  
از رسول اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده است :
من مشى الى مسجد من مساجد الله تعالى فله بكل خطوة خطاها حتى يرجع الى منزله عشر حسنات و محى عنه عشر سيئات و رفع له عشر درجات . (65)
هر كس راهى را به سوى مسجدى از مساجد خداوند متعال در پيش ‍ گرفت ، در برابر هر گامى كه از هنگام رفتن بر مى دارد تا زمانى كه به منزلش ‍ باز گردد، براى او پاداش ده كار نيك نوشته شود، و ده گناه از او محو گردد و ده درجه رفعت يابد.
همچنين در كلام با ارزش ديگرى از آن حضرت است :
بشر المشائين الى المساجد فى ظلم الليل بنور ساطع يوم القيامه . (66)
بشارت باد كسانى را كه در شبهاى تاريك آهنگ رفتن به مساجد كنند، كه اينان در روز قيامت از نورى درخشان برخوردار خواهند بود.
از امام صادق عليه السلام روايت شده :
من مشى الى المسجد لم يضع رجلا على رطب و لا يابس الا سبحت له الارض الى الارضين السابعه . (67)
هر كس به سوى مسجدى حركت كند در برابر هر گامى كه برتر و خشك نهد، زمين تا طبقات هفتگانه اش براى او تسبيح خداوند را خواهد گفت .
حضور مستمر در مسجد  
از امام على عليه السلام روايت شده است :
من اختلف الى المساجد اصاب احدى الثمان : اخا مستفاد فى الله او علما مستطرفا اواية محكمة او يسمع كلمة تدل على هدى ، او رحمة منتظرة او كلمة ترده عن ردى ، او يترك ذنبا خشية اءو حياة . (68)
هر كس پى در پى به مسجد رود به يكى از هشت چيز دست خواهد يافت ؛ برادرى كه در راه خدا از وى بهره گيرد، دانشى كه نو و سودمند باشد، نشانه محكمى كه او را راهنما باشد، شنيدن جمله اى كه او را به نيكى رهنمون شود، رحمتى از خداوند كه منتظرش باشد، سخنى كه او را از بدى باز دارد، گناهى را بر اثر خوف و خشيت ترك كند يا از گناهى از روى شرم و حيا خود دارى ورزد.
نشستن در مسجد  
از امير المؤ منين على عليه السلام است :
الجلسة فى الجامع خير لى من الجلسة فى الجنة لان الجنة فيها رضى نفسى و الجامع فيه رضى ربى . (69)
نشستن در مسجد براى من بهتر از نشستن در بهشت است ، زيرا در بهشت خود را خشنود مى سازم و در مسجد پروردگارم را.
همچنين ، روايت شده است كه عثمان بن مظعون به رسول خدا گفت :
مى خواهم رهبانيت اختيار كنم .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
لا تفعل يا عثمان فان ترهب امتى القعود فى المساجد انتظار الصلوة بعد الصلوة . (70)
اى عثمان چنين كارى مكن كه رهبانيت امت من ، نشستن در مسجد به انتظار نماز پس از نماز است .
همسايگان مسجد  
امام على عليه السلام مى فرمايند:
لاصلاة لجار المسجد الا فى المسجد الا ان يكون له عذار و به علة فقيل من جار المسجد يا امير المؤ منين ؟ فقال : من سمع النداء . (71)
كسى كه همسايه مسجد است و براى نماز در مسجد حضور نمى يابد، از اجر و ثواب معنوى نماز برخوردار نيست ، مگر كسى كه بيمارى يا عذرى او را از اين كار باز دارد؛ آنگاه از آن حضرت پرسيده شد كه همسايه مسجد كيست ؟ فرمودند: كسى كه صداى اذان مسجد را بشنود.
هنگامى كه به آن حضرت خبر دادند كه در كوفه قومى هستند در همسايگى مسجد در جماعت مسلمانان حاضر نمى شوند، امام عليه السلام بشدت عصبانى شدند و فرمودند:
و ليحضرن معنا صلوتنا جماعة او ليحولن عنا و لا يجاورونا و لا نجاورهم . (72)
بايد به نماز جماعت با ما در مسجد حاضر شوند، و گر نه بايد از ما چشم بپوشند و با ما همسايه و همجوار نباشند و ما نيز با آنان مجاور نباشيم .
از امام صادق عليه السلام نيز روايت شده است :
شكت المساجد الى الله تعالى الذين لا يشهدونها من جيرآنها فاوحى الله اليها و عزتى و جلالى لا قبلت لهم صلاة واحدة و لا اظهرون لهم فى الناس عدالة و لا نالتهم رحمتى و لا جارونى فى جنتى . (73)
مساجد از همسايگانش كه از آن زيارت نكردند در نزد خدا شكايت بردند. پس خداوند به آنها وحى كرد: به عزت و جلالم سوگند كه نمازشان را نپذيرم و عدالتشان را در ميان مردم آشكار نسازم و رحمت من به آنان نخواهد رسيد و در بهشتم در جوار خويش قرارشان نخواهم داد.
نظافت مسجد  
در آباد كردن معنوى و صورى مساجد، رواياتى از پيشوايان گرامى اسلام به ما رسيده است كه از هر مورد، به نمونه اى بسنده مى كنيم .
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به ابوذر سفارش كرد: كسى كه به نيكى مساجد خدا را آباد كند، ثوابش از جانب خداوند بهشت است . ابوذر گفت از پيامبر پرسيدم ، چگونه مساجد خدا آباد مى شود؟ فرمودند:
لاترفع الاصوات فيها و لايخاض فيها بالباطل و لايشترى فيها و لايباع و اترك اللغو ما دمت فيها . (74)
صداها در آن بلند نشود، و در آن باطلى انجام نگيرد و از خريد و فروش ‍ خود دارى شود و تا وقتى كه در مسجد هستى ، از كار لغو و بيهوده دورى كن .
درباره پاكيزه نگاه داشتن مسجد از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده است :
من قم مسجدا كتب الله له عتق رقبة و من اخرج منه ما يقذى عينا كتب الله عزوجل له كفلين من رحمته . (75)
هر كس مسجدى را جارو كند خداوند براى او پاداش آزاد كردن يك بنده را مى نويسد، و كسى كه خاشاكى را كه به چشم مى رود، از مسجد خارج كند، خداوند براى او بهره و نصيبى دو چندان از رحمتش قرار مى دهد.
روشنايى مسجد  
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
من اسرج فى مسجد من مساجد الله سراجا لم تزل الملائكة و حملة العرش يستغفرون له مادام فى ذلك المسجد ضوء من ذلك السراج . (76)
هر كس در مسجدى از مساجد خدا چراغى افروزد، پيوسته فرشتگان الهى و حاملان عرش تا هنگامى كه آن چراغ روشنايى دارد، براى او طلب آمرزش مى كنند.
و در جاى ديگر فرمود:
من احب ان لا يظلم لحده فلينور المساجد . (77)
هر كس دوست دارد قبرش تاريك نباشد، مساجد را نورانى سازد.