صحيفه نور جلد ۱۶

امام خميني رحمه الله عليه

- ۴ -


مـن از شـمـا آقـايـان و از عـلمـايـى كـه در بـيـن شـمـا مـشـغـول هـدايـت هستند و از آقاى كنى تشكر مى كنم و اميدوارم كه علماى بلاد و علماى اسلام راجـع بـه مـسـائل اسـلامـى هـدايت كنند هميشه شماها را و مادامى كه اينها در بين شما هستند، امـيـدوارم كـه اعـوجـاجـى حـاصـل نـشود، لكن هر يك از شما ضامن نفس خودش هست و بايد از هواهاى نفسانى جلوگيرى كند كه مبادا خداى نخواسته اين وجهه خوبى كه شما داريد و اين تـوجـهـى كه به شما شده است ، سست بشود. جوان هايى كه در بين شما هستند اگر خداى نـخواسته يك وقت تندى دارند، آنها را نصيحت كنيد و همه ما محتاج به نصيحت هستيم كه در امـور اسـلامـى بـا روش اسـلامى رفتار كنيم و با اخلاق اسلامى با مردم برخوردار كنيم . خداوند همه تان را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 11/12/60
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع قـضـات و حـاكـم شـرع دادگـاه هـاى انـقـلاب اسـلامـى مركز
بسم الله الرحمن الرحيم
امـروز مـسـؤ وليـت آقايان قضات شرع بسيار سنگين است چون هم بايد حيثيت اسلام را حفظ كـنند و از طرفى بايد حيثيت روحانيت را در نظر بگيرند. دشمنان اسلام با اشاعه دروغ و بـا بـزرگ جـلوه دادن نـقـاط ضعف شما تلاش مى كنند حيثيت روحانيت را لكه دار كنند تا از نـفـوذى كـه روحـانـيـت در پـيـشـبـرد اسلام دارد كاسته شود و آنها بتوانند اسلام را از بين بـبـرنـد و بـه مقاصد شوم خود برسند. امروز مسؤ وليت آقايان قضات از صدر اسلام هم مـهـمتر است ، چون در صدر اسلام به قضات شرع نسبت به رعايت حقوق مردم سفارش ‍ مى شـد، امـا امروز علاوه بر آن ، حيثيت و كيان روحانيت هم مطرح است كه شما بايد در رفتار و اعـمـال خـود كـامـلا دقـت و مـواظـبـت داشـتـه بـاشـيـد. البـتـه شـمـا صـد در صـد هم اسلامى عـمـل كـنيد، دشمنان اسلام دست از دروغ و اعتراض بر نخواهند داشت ، چون آنها به اسلام و انـقـلاب عـقـيـده نـدارنـد. بـايد كارى كنيد كه آنها مصداق معينى از نقاط ضعف شما نداشته باشند...
امـام امـت هـمـچـنـيـن ضـمـن آرزوى مـوفـقـيـت براى مسوولان ، نسبت به ارشاد زندانيان تاكيد فـرمـودنـد تـا در جـهـت ارشـاد و هـدايـت زنـدانـيـان تـلاش بـيـشـتـرى بـه عمل آيد.
تاريخ : 17/12/60
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع اعـــضـــاى تـــيـــم هـاىفوتبال منتخب تهران
من خودم ورزشكار نيستم اما ورزشكارها را دوست دارم
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن خـودم ورزشـكـار نيستم اما ورزشكارها را دوست دارم .(احب الصالحين و لست منهم ) از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه شما جوانان را كه ذخيره اين كشور هستيد و مايه اميد ملت و اسـلام هـستيد هر چه بيشتر موفق كند كه در همه ابعاد انسانى ورزش كنيد. يك بعدش آن بـعدى است كه شما متخصص در آن هستيد و اميد است كه بعدهاى ديگرى هم كه انسان دارد و انـسـانـيـت دارد در شـمـا رشـد كـنـد. ورزشـكـارها هميشه اينطور بودند كه يك روح سالمى داشـتـنـد، از باب اينكه توجه به شهوات نداشتند، توجه به لذات نداشتند، توجه به يـك فـعـاليـت جـسـمـى داشـتـنـد كـه عـقـل سـالم در بـدن سالم است . شما اگر دقت كنيد در حـال جـوان هـا و طـبقات جامعه مى بينيد كه آنهائى كه در عيش و عشرت مى گذرانند، حقيقتا عيش و عشرت نيست . بدن ها افسرده ، روح ها پژمرده و كسالت سرتاپاى آنها را گرفته اسـت . اگـر دو سـاعـت عـشـرت مى كنند، بيست و دو ساعت در ناراحتى آن هستند و آنهائى كه اهل خدا هستند، توجه به خدا دارند، ورزش جسمى مى كنند و ورزش روحى ، آنها در تمام مدت ، اشـخاصى هستند كه پژمردگى در آنها نيست ، افسردگى در آنها نيست و اين نعمتى است از خداى تبارك و تعالى كه خداوند نصيب همه بكند انشاءالله .
يكى از وجوه صدور اسلام ، شما جوانانيد
شـما نمونه باشيد در كشورهاى ديگر كه شماها از جمهورى اسلامى هستيد. ما امروز احتياج بـه ايـن داريـم كـه اسلام را در هر جا تقويت كنيم و در هر جا پياده كنيم و در مملكت خودمان اسـلام را بـه جـاهـاى ديـگـر بـه آن مـعـنـايـى كـه در مـمـلكـت الان حـاصـل شـده اسـت صادر كنيم . يكى از وجه صدورش همين شما جوان ها هستيد كه در ساير كـشـورهـا مـى رويد و جمعيت هاى زيادى به تماشاى شما مى آيند، به تماشاى قدرت هاى شـمـا مى آيند. بايد طورى بكنيد كه اين جمعيت هاى زياد را دعوت كنيد عملا به اسلام . در اعـمـالتـان ، در رفتارتان ، در كردارتان طورى باشد كه نمونه باشيد براى جمهورى اسلامى و جمهورى اسلامى با شما به جاهاى ديگر هم انشاءالله برود.
همه موفق و مويد باشيد و ادامه بدهيد به كارتان و همانطورى كه آقا خواندند و گفتند،
هـمـانطورى كه در ورزشكارى داريد قدم بر مى داريد، براى ملت تان هم قدم برداريد و اين هم براى ملت است ، لكن امروز احتياجات زيادى ملت دارد، پشت جبهه ها، در خود جبهه ها و شما بازوان قدرتمند اين جامعه هستيد.
و مـا در بـيـن دولت هـاى مـرتـجـع و دولت هـايـى كـه مـردم را مـى خـواهـنـد چپاول كنند، ما در بين دولت ها منزوى هستيم براى اينكه آنها همه بر ضد ما هستند، لكن بين مـلت هـا ايـنطور نيست . ملت ها باحقند، ملت ها با چيزهايى هستند كه ، ارزش هايى هستند كه ارزش هـاى انـسـانـى است . اين دولت ها هستند كه بسيارى از آنها از اين ارزش هاى انسانى هيچ اطلاعى ندارند. شماها هم با ملت ها وقتى كه آنجاها مى رويد با ملت ها تماس داريد و مـلت هـا بـه تـمـاشـاى شـمـا مـى آيـنـد، همانطورى كه عرضه مى داريد ارزش هاى بدنى خـودتـان را، قـدرت هـاى بـدنـى خـودتـان را، بـراى ايـران ارزش قـائل مـى شـويد و ارزش ايران را به آنها نمايش مى دهيد، ارزش هاى اخلاقى ، ارزش هاى اعـمالى ، ارزش هاى عقيدتى ، اينها هم توسط خود شما انشاءالله در آنجاها منتشر بشود و در اين ايران هم كه هستيد به خدمت اين جامعه باشيد. جامعه ما احتياج به جوان ها دارد و خدمت جـوان هـا. اسـلام امـروز احتياج دارد به اينكه اين جوان ها كه در اينجا هستند و زورمند هستند، قدرتمند هستند و قدرت خوبى هم دارند، اينها همه كوشش كنند تا اين كشور از شر مفسدين نجات پيدا كند. خداوند همه شما را موفق و مويد و منصور كند و براى ما نگهدارد شما را.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 17/12/60
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در ديـــدار بـــا مـــديـــر عـــامـــل و كـاركـنـان گـسترش شبكه راديويى وتلويزيونى سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى
شما جوانان موفق شديد كه باورهاى غلط را بشكنيد
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن قـدم شـمـا جوانانى كه براى اسلام ، براى كشور خودتان كوشش مى كنيد گرامى مى دارم . ايـن نـكـتـه را مـن سـابـق هـم گـفـتـه بـودم كه تبليغات دامنه دار مخالفين با بشر، مخالفين با اصلاح بشر، اينها كوشش كرده بودند كه در همه جاهايى كه مى خواهند تحت سـلطـه خـودشـان درآورند، طورى كنند كه باور بياورند به اهالى آنجا كه ما خودمان هيچ نيستيم و هر چه هست ما بايد از آن طرف هاى مرز، از امريكا، از روسيه بياوريم . و يكى از علل عقب ماندگى اين كشورها همين بود كه اصلا افكار خودشان را نمى گذاشتند كه اينها بـه راه بـيـنـدازنـد و تـبـليـغـات طـورى شـده بـود كه مى ترسيدند اصلا وارد يك عملى بـشـونـد. و خـداونـد تـبـارك و تـعالى به ما منت گذاشت كه اين جمهورى اسلامى را موفق شـديـد شما جوانان اينجا متحقق كنيد و موفق شديد كه از اين باور غلطى كه در بين كشور ما معروف شده بود، اين باور غلط بشكنيد. شما مگر چه چيزتان از ساير بشر كمتر است ، بـشـر هـمـه جـا يـك جـنس است و يك نوع است و يكى است . و اينجا اگر بهتر نباشد از آنها بـدتـر نـيـسـت ، لكـن نـگـذاشتند كه اين بهترها و اين مغزهاى متفكر به كار بيفتند. آن مغز مـتـفـكـرهـايـى كـه از ايـران فرار كردند، آنها بودند كه تفكرشان را براى آنها داشتند، بـراى خـارجـى هـا به كار مى انداختند و اگر چنانچه يك نفر متفكرى كه وطن خودش را مى خواهد، اسلام را مى خواهد كشور خودش را مى خواهد، اين معنا ندارد كه فرار كند. كجا فرار كـنـد؟ و لهـذا بـهـتـر ايـن بـود كـه ايـن مغزهايى كه براى خارجه و براى امريكا و براى شـوروى در ايـران كـار مـى كـردنـد، ايـنـهـا بروند و مغزهاى متفكرى كه براى خود كشور عـمـل مى كنند، آنها باشند. و بحمدالله در اين دو سه ساله شماها اثبات كرديد، جوان هاى ما اثبات كردند كه مى توانند خودشان عمل بكنند و شما مطمئن باشيد كه در دراز مدت شما هـمـه كـار مـى تـوانيد بكنيد. و اميدوارم كه مغزها را به كار بيندازيد و آن خوف هايى كه ايـجـاد كـرده بـودنـد در كـشـور ما، آن را هم كنار بگذاريد و با شجاعت وارد بشويد و كار خـودتـان را انجام بدهيد. همانطورى كه با شجاعت ابرقدرت ها را خارج كرديد با شجاعت در فـرهـنـگ خـودتـان كـار بـكـنـيـد و در كـارهـاى خـودتـان ، خـودتـان عمل بكنيد و اتكاء خودتان را هر روز به كم خارج بكنيد و يك وقتى برسد كه هيچ اتكاء به خارج ما نداشته باشيم ، همه چيز خودمان را خودمان تهيه كنيم ، انشاءالله .
و يـكى از امور ديگرى هم كه باز من گفته ام اين است كه ما را جورى بار آورده بودند كه يـا بـايـد فـرنـگـى مآب باشيم يا هيچى . يك نفر جوان ، يك نفر خانم اگر سرتاپايش فـرنـگـى مـآب اسـت ، ايـن مـعـلوم مـى شـود خـيـلى عـاليـمـقـام اسـت و اگـر چـنـانـچـه مثل ساير مسلمان ها است ، اين خيلى عقب افتاده است . عقب افتادگى و جلو رفتن را به اين مى دانـسـتـنـد كـه فـرنگى مآب باشد، يعنى فرض كنيد فرم لباسش ‍ چه جور باشد، فرم كفشش چه جور باشد، يا مثلا هر چه كه از خارج مى آيد صرف بكند. مصرفى بار آوردند مـا را، بـراى هـمـيـن جـهـت مـا را مـصـرفـى بـار آورده انـد. امـثـال تـقـى زاده كـه در ايـن ايـران يك وقتى قدرت داشته اند، تقى زاده گفته بود كه ما بايد سرتاپامان انگليسى باشد يا فرنگى باشد و بايد اينطور باشيم تا اينكه آدم بـشـويـم . آدم بـودن را بـه كـلاه و كـفـش و لبـاس و بـزك و امـثـال ذلك مـى دانـسـتـنـد. و آن چيزى كه تعليمات انبيا بود كه انسان را با تقوا، قدرت تقوا، قدرت انسانيت ، با علم ، با عمل ، آنها را اينطور مى دانستند، ميزان انسانيت را تقوا و علم مى دانستند، اينها به جورى كرده بودند كه بين ماها اينطور بين خودشان اينجور نيست ، بـيـن مـاهـا ايـنـطـور جلوه داده بودند كه آدم اگر بخواهد پيشرفته باشد زبان و حرف وقتى مى زند به حرف خود مادريش نزند، وقتى صحبت مى كند در هر چند كلمه ، دو سه تا كـلمـه انـگـليـسى هم باشد، دو سه تا كلمه فرض كنيد كه اروپايى هم باشد. اين تمام ايـنها چيزهايى بود كه به ما تزريق كرده بودند، خائن هاى داخلى زيادتر و الهام هم مى گـرفتند از خان هاى آن آن خائن هاى خارجى و ما را اينطور داشتند بزرگ مى كردند. اگر يـك مـدت ديـگـرى اين ايران خداى نخواسته به دست اين رژيم فاسد باقى مانده بود، ما ديگر هيچ بايد باشيم ، از بين تمام رفته باشيم .
كشور مال خودمان است و خودمان بايد اداره اش كنيم
خـداونـد به ما منت گذاشت كه اسلام را و ايران را به ما برگرداند و ما خودمان انشاءالله الان كار خودمان را انجام مى دهيم و بايد بدانيم كه بايد فكرمان اين باشد كه ما خودمان مـى خـواهـيـم كـار بـكنيم اصلا فكر اينطور بايد برگردد كه مملكت ، مملكت خودمان است ، خـودمـان هـم بـايـد آبـادش كـنـيم . كشاورز بايد همين فكر را داشته باشد، آنهائى كه در كـارخـانـه هـا عمل مى كنند بايد همين فكر را داشته باشند، آنهايى كه در موارد صنعتى و ايـنـهـا كـار مـى كـنـنـد بـايـد كـارشـان هـمـيـن ، فـكـرشـان ايـن بـاشـد كـه كـشـور مـال خـودمـان اسـت ، وقـتـى مـال خودمان است ، معنا ندارد كه يكى ديگر بيايد اداره اش كند، بـايـد خـودمـان اداره اش كـنـيـم . آنجور نباشد كه سر هر كارخانه اى بايد كسان ديگرى بـيـايـنـد و بيايند كه نگذارند اينجا پيشرفت كند. آمدن ، براى اين بود كه كارها را آنها تكفل كنند، پادوئى را به اينها بدهند. شما، ايرانى ها بيش از اينكه پادو باشند، بيش از ايـنـكـه در يـك اداره اى پـادو بـاشـنـد، در يـك جـايـى كـه صنعت است كارى به آن نداشته باشند. اينها براى اين جهت مى آمدند اينجا و حالا بحمدالله گور خودشان را گم كردند و رفـتـنـد و شـما خودتان هستيد و خودتان و پشتيبان شما خداست . انشاءالله خداوند به همه شـمـا سـلامـت بدهد و تشكر مى كنم از شما كه راديو تلويزيون را راه انداختيد. و ما بايد تبليغاتمان زياد باشد و پوشش !!! چيزمان !!! راديومان ، تلويزيونمان زياد بشود تا بتوانيم مطالب خودمان را به عالم برسانيم .
حـالا هـمـه مـطـالبـى كـه مـا داريم ، همه چيزهايى كه داريم اصلا نمى گذارند به جايى برسد. بله اگر يك چيز خلافى يك ذره وارد بشود، آنوقت راديوها ببينيد چه خواهند كرد. در هـر صـورت خدا همه شما را حفظ كند و موفق باشيد و من هم آنقدرى كه سهم خودم است ، دعا كردن به شماهاست و دعا مى كنم شما را. سلامت باشيد انشاءالله .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 18/12/60
پيام امام خمينى به مناسبت رحلت آيت اللّه ربانى شيرازى
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انااليه راجعون
با كمال تاسف رحلت غم انگيز حجت الاسلام والمسلمين مجاهد عزيز آقاى ربانى شيرازى را به اسلام و اولياى معظم اسلام بويژه حضرت بقيه الله ارواحنا فداه و به ملت شريف و حوزه هاى علميه و اهالى محترم فارس و بازماندگان اين فقيد سعيد تسليت عرض ‍ مى كنم . در طول تاريخ ، مدعيان فضيلت و مجاهدت و شجاعت و تعهد به حق و دين بسيار بوده اند و هستند، لكن صاحبان فضائل و مجاهده و تعهد به حق و حقيقت در اقليت اند و تنها در سختى هـا و گـرفـتـارى هـا و حـقگوئى ها در مقابل قدرت هاى شيطانى است كه مدعيان لاف زن از متعهدان بى سر و صدا و خالصان فداكار از مغشوشان رياكار متمايز مى شوند.
مـرحـوم مـجـاهد سعيد ارزشمند، ربانى شيرازى كه اكنون در جوار حق آرميده و ما از بركات وجـودش مـحـروم شـديـم از ايـن اقـليـت بـود. او در طـول زنـدگـانـى شـرافـتـمـنـدانـه خـود، چـه قـبـل از انـقـلاب و چـه بـعـد از آن در مـقـابـل بـاطل و باطل ها ايستاد و از خود نرمش نشان نداد. او در حبس ها و زجرها و ناملايمات بـا قامت راست انسان هاى متعهد ايستادگى كرد و تسليم نشد. او كه خدايش رحمت كند و به جـوار قـرب حـضـرتـش بـپـذيـرد، بـا روحـى مـلايـم در مـقـابـل دوسـتـان و مـومـنـان و مـقـاوم در بـرابـر دشمنان خلق به لقاءالله پيوست و ما عقب مـانـدگـان كـه احـتـيـاج بـه ايـن مـردان حـق داريـم ، از آن كمال و جمال محروميم .
از خـداونـد مـتـعـال تـوفيق خدمت براى همگان سعادت و صبر در اين مصيبت براى دوستان و بازماندگان ايشان را خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 18/12/60
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـيـنـى در جـمـع رزمـنـدگـان ارتش جمهورى اسلامى ايران و سپاه پاسدارانانقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
اوليـاء مـا نـشـان دادنـد كـه در مـقـابل مستكبران گاهى با تبليغ و گاهى با اسلحه بايد ايـسـتـاد مـن هم وفات و شهادت بانوى بزرگ اسلام را بر همه مسلمين و بر شما برادران عزيز ارتشى ، سپاهى و بسيج و بر حضرت بقيه الله اروحنافداه تسليت عرض مى كنم . ايـن خـانـه كـوچـك فاطمه سلام الله عليها و اين افرادى كه در آن خانه تربيت شدند كه بـه حـسـب عـدد، چـهـار پـنـج نفر بودند و به حسب واقع ، تمام قدرت حق تعالى را تجلى دادنـد، خـدمـت هـايـى كـردنـد كه ما را و شما را همه بشر را به اعجاب در آورده است . خطبه فاطمه زهرا سلام الله عليها در مقابل حكومت و قيام اميرالمومنين و صبر اميرالمومنين در مدت بيست و چند سال و در عين حال كمك كارى به حكومت موجود و بعد هم فداكارى در راه اسلام و فـداكـارى دو فرزند عزيزش امام مجتبى كه يك خدمت بسيار بزرگ و دولت جابر اموى را با آن خدمت رسوا فرمود و خدمت بزرگ برادر ارجمندش حضرت سيدالشهدا، چيزهايى بود كـه هـمـه مـى دانـيد و مى دانيم و با اينكه عده كم و اسباب و ابزار جنگ پيش آنها كم بود، لكن روح الهى و روح ايمان آنها را آنطور كرد كه بر همه ستمكاران عصر خودشان غلبه پـيـدا كردند و اسلام را زنده كردند و براى ما و شما برادرهاى عزيز الگو شدند كه ما از كمى عده و كمى عده و كمى ابزار جنگ در مقابل تمام قدرت هايى كه امروز با ما به جنگ بـرخـاسـتـه انـد، مـقـاومـت كـنيم و همانطورى كه اولياء ما عليهم السلام نشان دادند كه در مـقـابـل مستكبران گاهى با تبليغ و گاهى با اسلحه بايد ايستاد و مستكبران را بايد به جـاى خـودشـان نـشاند، ما هم الگوى آنها را، تبعيت از آنها را مى پذيريم . و شما جوان ها نـشـان داديـد كـه در ايـن مـيـدان هـاى نـبـرد بـيـن حـق و بـاطـل بـا ايـنـكـه آنـها از ابزار جنگى فراوان و از افراد هم همين طور و از مصر و اردن و آنـجـاها هم مستقيما به آنها كمك مى شد و از ساير كشورها هم كمك مالى و كمك اسلحه و همه ايـنـهـا مـى شـد، مـعـذلك يـك جمعيت كمى به حسب عدد، و قوى و شوكتمندى به حسب روح در مقابل همه ايستادند و شكست دادند آنها را.
پيروزى را شمشير نمى آورد، پيروزى را خون مى آورد
بـرادرهـا! ايـن ايـمان را حفظ كنيد، اين قدرت الهى را حفظ كنيد و اين تعهد خودتان را به اسـلام و بـه مـلت حـفظ كنيد و به پيش برويد. صدام به حسب آن مثلى كه گفته شده است كه يك ديوانه سنگ را
در چـاه مـى اندازد و پنجاه عاقل يا بيشتر نمى توانند بيرون بياورند، اين يك ديوانه اى بـود كـه يـك اقـدامـى كـرد و يـك سنگى را در چاه انداخت و موجب زحمت ملت خودش ، ملت ما و ساير ملت ها گرديد كه حالا دست به دامن دولت ها شده است تا آنها بيايند و وساطت كنند و مـيـانـجـيـگـرى كـنـنـد كـه او را نـجـات بـدهـنـد. او ديـگـر قابل نجات نيست و ما هم يك قدم عقب نخواهيم نشست .
مـصـالحـه بـا جـنـايـتكار و سازش با جنايتكاران ، اين يك جنايتى است بر مردم متعهد و يك جـنـايـتى است بر اسلام . ما حرفمان از روز اول تا حالا و بعدها معلوم است . ما جنايتكار را كـه در كشورمان هست ، مى گوئيم بايد برود. مسلمان ها هم موظفند به حسب شرع مطهر به ايـنـكه بيايند و اينها را بيرون كنند. شارع مطهر فرموده اند كه در قرآن كريم كه اگر يـك طـايـفه اى بر طايفه ديگر از مسلمين بخواهند طغيان كنند و تجاوز، بر همه مسلمين واجب اسـت كـه ايـن جـنـايتكار و طاغى و ياغى را با او جنگ بكنند و اگر برگشت به اطاعت خدا، آنـوقـت بـنـشـيـنـنـد بـا او صـحـبـت بـكـنـنـد. مـا حـزب بـعـث را جنايتكارانى مى دانيم كه در حـال صـلح و جـنـگ در جـنـايـتـنـد. در طـول حـكـومـتـشـان در عـراق در حـال جـنـگ نـبودند، لكن جنايت آنها بر اسلام ، بر مسلمين ، بر ملت عراق ، بر مراجع عظام عـراق و بـر علماء اسلام هر روز واقع مى شد و بعد هم آن ديوانگى را كه در فطرت آنها بـود و طـغـيـانـگـرى را كـه خـمـيـره ذاتـى صـدام اسـت ، آن ديـوانـگـى را عـمـل كـرد و عـقـلاى اسـلام و عـقـلاى جـهـان دسـت بـه هم دادند كه اين سنگ را از چاه بيرون بـيـاورنـد لكـن كـار اين ديوانه آنطور است كه نمى شود اين سنگ را بيرون آورد مگر با اسـلحـه و قـوت ايـمـان ، شـمـا ثـابـت كـرديـد كـه مـى تـوانـيـد در مقابل قدرت ها بايستيد و شما ميدان هاى نبردتان در تاريخ ظبط خواهد شد.
اگـر امـروز هـمـه قـدرتـمـنـدان و هـمـه يـاوه سـرايان تبليغاتى به ضد شما و به ضد جـمـهـورى اسـلامى قلمفرسايى مى كنند با سخنرانى يا توطئه لكن نمى توانند روى حق پـرده پـوشـى كنند. شما بحقيد، همانطورى كه امام سيدالشهدا بحق بود و با عده قليلى مقابله كرد و در عين حالى كه به شهادت رسيد و فرزندان او هم به شهادت رسيدند، لكن اسـلام را زنـده كـرد و يـزيد و بنى اميه را رسوا كرد. شما هم شيعيان همان حضرت هستيد، شـمـا هـم در ايـن نـبـردهـاى بـزرگـى مـثـل نـبـرد آبـادان و مـثـل تـنـگـه چزابه و مثل بستان كارى كرديد كه اعجاز بود، اعجاز بود از باب اينكه يك جـمـعـيـت كـم با عده و عده كم و با ايمان بزرگ اين اعجاز را آفريدند و صدام كه اين كار غـلط را بـه تـخـيـلاتـى كه كرده بود انجام داد، الان پشيمان شده است و به همه دولت ها بـراى كـمـك دست دراز كرده است و از همه كشورها كمك خواسته است و همه هم ، تقريبا اكثر قـريـب به اتفاق هم به او كمك مى كنند و همه كمك هايى را كه آنها كرده اند نتوانسته اند يك ايمانى براى او بفرستند، براى اينكه در خودشان هم نبود.
اشـتـبـاهـشـان در همين است كه خيال مى كنند زيادى جمعيت و زيادى اسلحه كار انجام مى دهد و نـمـى دانـنـد كـه آن چـيـزى كـه كار را انجام مى دهد بازوى قوى افراد است . افراد كم با بازوان قوى و قلب مطمئن و قلب متوجه به خداى تبارك و تعالى و عشق به شهادت و عشق بـه لقـاءالله ، ايـنـهاست كه پيروزى مى آورد. پيروزى را شمشير نمى آورد پيروزى را خون مى آورد. پيروزى را افراد و جمعيت هاى زياد نمى آورد پيروزى را افراد و
جـمـعـيـت هـاى زيـاد نـمـى آورد پـيـروزى را قـدرت ايـمـان مـى آورد (مـا اكـثـر الضجيج و اقـل الحـجـيـج ) حاجى خيلى مى رود به مكه ، لكن آن كه حج الهى را بجا مى آورد، آن كم اسـت . و سـپـاه پـاسـدار و بسيج و همه اينها، ارتشى و اينها. آن اقليتى هستند در جنگ و آن اقليتى هستند در نبرد كه (كم من فئه قليله غلبت فئه كثيره باذن الله ).
شـمـا در تـمـام جـهـات مـعـنـوى و مـادى پـيـروز هـستيد و پيروزى شما پشتوانه پيروزى مستضعفين جهان است
فرق است مابين ايده شماها و دشمن هاى شما. آنها براى قدرتمندى ، براى نمايش قدرت ، بـراى شـيطان ، با اسلام به جنگ برخاستند و شما براى خدا و براى رضاى او و براى قـوت دادن بـه اسلام و پياده كردن احكام اسلام به دفاع برخاستيد. شما مدافع از انسان هـاى مـظـلوم در طـول تـاريـخ هـسـتـيـد. مدافعات شما از اسلام و پيروزى شما انحصار به پيروزى در ميدان ندارد. شما در تمام ابعاد پيروز هستيد و شما در تمام جهات معنوى و مادى پـيـروز هـسـتـيـد و شـمـا در طـول تـاريخ پيروز هستيد و پيروزى شما پشتوانه پيروزى مستضعفين جهان است در طول تاريخ . شمايى كه با آغوش باز و با روى گشاده به طرف الله و بـه طـرف لقـاءالله و بـه طـرف شـهادت مى رويد پيروز هستيد، چه در ميدان جنگ پـيـروز بشويد و مى شويد و چه خداى نخواسته شكست بخوريد و نخواهيد خورد. شما آن چيزى را كه همراه داريد دشمنان شما ضد او را همراه دارند شما رضاى خدا را همراه داريد و آنـهـا سـخط خدا را. شما ايمان را همراه داريد و آنها طرفدارى از كفر را. شما آرامش قلبى داريد و در اين جنگ با آرامش ، با خاطر آسوده ، با اين ايده كه اگر شهيد بشوم پيروزم و اگر پيروز بشوم هم پيروزم ، شما اين را داريد و آنها از مرگ فرار مى كنند. بين اين دو طـايـفـه بـسـيـار فـرق است ، آن كه مرگ را در آغوش مى گيرد براى اينكه شهادت است ، بـراى ايـنـكـه از اسـلام اسـت ، براى اينكه دفاع از حق است و آن كه از مرگ فرار مى كند بـراى اينكه براى طعمه جنگ مى كند. فرق است مابين ملتى كه داوطلب براى شهادت هست و بـراى پـيـروزى هـست و من اميدوارم كه داوطلب ها بيشتر بروند و اسم بنويسند و خواهند رفت با آنهايى كه ، بين اينها و آنهايى كه با سرنيزه به جنگ مى آيند، اگر اقدام نكنند از پشت كشته خواهند شد، آنهايى كه با اسم داوطلب ، با فشار و زور و با هزار جور اذيت وادار به جنگ مى شوند، آنهايى كه ملت هايشان به آنها پشت كرده است . بين شما كه ملت پشتيبان شماست و نگهبان از شماست و به همين جهت خداى تبارك و تعالى نگهبان شماست و پـشـتيبان شماست با آن كه براى شيطان مى خواهد جنگ بكند، براى شيطان نفس مى خواهد جنگ بكند فرق است مابين اينها، فرق است مابين انقلاب اسلامى ايران با انقلاب هاى دنيا. انقلاب هاى دنيا بى استثنا براى ايمان نيست ، براى خدا نيست ، انقلاب ايران براى خداست و از اول هم فرياد خدا بوده است ، الله اكبر بوده است و تا آخر هم همين است .
ايـن بـدبـخـت هـائى كه از ايران فرار كرده اند يا در خارج بوده اند و به تبع طمع هاى پـوچ شـيـطـانـى نـشـسـته اند و صحبت مى كنند و دروغپردازى مى كنند و يكى از دروغ هاى بزرگشان كه در راديوها هر
شـب شـايـد بـاشـد و هـمـيـن ديـشـب دو مـرتـبـه يـا سـه مـرتـبـه بـود ايـنـكـه ايـران از اسـرائيـل !!! چـيـز مـى آورد !!! ابـزار جـنـگ مـى آورد و مـى خـرد. ايـرانـى كـه بـيـسـت سـال اسـت بـا اسـرائيـل در جـنـگ اسـت ، اسـرائيـل را مـى كـوبـد و بـه حسب حكم شرعش با اسـرائيل نمى تواند هيچ تناسبى داشته باشد و نخواهد داشت . چند مرتبه همين ديشب بود كـه از كـى گـفـتـه اسـت ، چـى گـفـتـه اسـت ، كـى گـفـتـه اسـت ، كـه ايـنـهـا از اسـرائيـل چـيز مى خرند و آنها هم كه در خارج نشسته اند و فكر اين را مى كنند كه بيايند ايـران بـعـد از ايـنـكـه شـما جوان ها جانبازى خودتان را كرديد ايران را تسليم يك دسته اشخاص منحرف كنند، اينها هم افكارشان مثل افكار همان صدام است . صدام هم پيش ‍ خودش فـكـر كرد و اين فكر را هم تقويت كردند شيطان هاى بزرگ در او كه توبه ايرانى كه الان به هم خورده است و هرج و مرج است و ارتشى ندارد و چيزى ندارد حمله كن و اسم خودت را مـثـل اسـم سـعـد وقـاص كـن و خـودت را بـگـو فـاتـح قـادسـيـه . غـافـل از ايـنـكـه ايـنـجـا بـچـه هـاى نـارسـشـان هـم ، بـچـه هـاى كـوچـكـشـان هـم در مقابل او ايستاده اند و تا هستند نمى توانند اينها يك همچو كارهائى را انجام بدهند.
شـمـا بـرادرهـا بـا قـدرت ايـمانى و با قدرت اسلامى اين پيروزى ها را به دست آورديد خـصـوصا با اين پيروزى اخير تنگه چزابه به آنها فهمانديد كه افكارتان غلط بوده اسـت و آرزوهـايـتـان برباد است . و من همانطورى كه گفتيد دعا كنم ، من هميشه به شما دعا مى كنم ، من دعاگوى شما هستم و من شما را دوست مى دارم . شما برادران من هستيد، فرزندان مـن هستيد و من در محضر خداى تبارك و تعالى به اين پيروزى هاى شما كه پيروزى هايى اسـت كـه بـا تـعـهـد اسـلامـى ، بـراى اسـلام است و من افتخار مى كنم ، مباهات مى كنم به درگاه خدا كه يك همچو در يك همچو مقطع از زمان واقع شدم كه جوانان ما اينطور هستند. در يـك مـقطع از زمان واقع شديم كه دست آنهايى كه به واسطه تبعيت از آمريكا جوان هاى ما را بـه فـساد مى كشاندند و با همه قدرت ، همه تبليغات و با درست كردن مراكز فحشا، مراكز قمار، مراكز خمارى و جلسه هاى فاسد، جوان هاى ما را مى خواستند به فساد بكشند و خداى تبارك و تعالى به داد ما رسيد، به داد كشور ما رسيد، به داد ملت ما رسيد و شما جـوان هـا را بـسـيـج كرد، بسيج الهى شما را كرد كه حفظ كنيد اين كشور را و دست رد به سينه تمام شياطين و قدرتمندان بزنيد و شما پيروز هستيد.
خـداونـد انـشـاءالله شـمـا را هـمانطور كه در اينجا پيروز كرده است بعدها هم پيروز كند، خـداونـد شـمـا را پـيروز كند بر شيطان باطنى و شما را بر نفس خودتان پيروز كند تا انشاءالله وقتى كه به محضر خدا رفتيد با نشانه هاى افتخارآميز در خدمت او برويد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 19/12/60
بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان مازندران و دشت گرگان
ما ماموريم كه مردم را ارشاد نمائيم و به خير و صلاح دعوت كنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من از آقايان تشكر مى كنم كه تشريف آوردند و از نزديك خدمتشان رسيدم . مطالبى را كه مى خواهم به شما تذكر دهم اين است كه شما توده هاى ميليونى مردم را مى بينيد كه چقدر خـوبـنـد و مـن بـا جـرات مـى تـوانـم عـرض كـنـم كـه در طـول تـاريـخ چـنـيـن وضـعـى پـيـش نـيامده است . امروز ايران سى و چند ميليون نفرى به استثناى يك اقليت بسيار كم ، متحول شده اند و همه به فكر اين هستند كه اسلام تحقق پيدا كـنـد و در حـل مـشـكـلاتـى كـه بـراى دولت پيش مى آيد، پيشقدم هستند. امروز كه داوطلبين بـراى رفـتـن بـه جـبـهـه هـا ايـنـگـونـه بـا آغوش باز شهادت را پذيرا هستند، حتى زمان رسـول الله (ص ) و امـيـرالمـومـنـيـن سـلام الله عـليـه بـه ايـن شكل نبوده است .
در قرآن آمده است وقتى پيامبر اكرم افراد را دعوت به جنگ مى كرده است ، آنها به بهانه هـايـى نظير اينكه امروز نه ، فردا، يا اينكه امروز گرم است يا سرد، اطاعت نمى كردند. از حضرت امير هم در كوفه آنطور كه بايد اطاعت نمى كردند.
اگـر هـمـراهـى ايـن تـوده هـاى محروم نبود، حكومت نمى توانست برقرار باشد و ارتش مى توانست اين جنگ را آنطور كه حالا به پيروزى رسانده اند، برسانند و اين موجب تشكر از همه است . آنچه ما بايد به آن توجه زياد داشته باشيم ، اين است كه در اين انقلاب حفظ حـيـثيت روحانيت بسته به وجود آقايان است . ملاحظه مى كنيد كه از هر طرف به ما حمله مى كـنـنـد خـصـوصـا به روحانيون . ما بايد به فكر باشيم كه بهانه اى به دست دشمنان نـدهـيـم . شـمـا مـردم را ارشاد كنيد. اگر در منطقه شما خلافى پيش آمد به دولت و مراجع قـانونى ارجاع دهيد. شما آقايان بايد تبليغاتى را كه دشمنان عليه ما مى كنند، در نماز جمعه و جماعت جبران كنيد و به مردم اطمينان دهيد كه امروز دولت و كسانى كه در راس امور هـسـتـنـد كـوشـش مـى كـنـنـد امـور را اصـلاح نـمـايـنـد و مسائل اقتصادى را حل كنند. ما همانگونه كه ماموريم ، بايد مردم را ارشاد كنيم و به خير و صلاح دعوت نمائيم . ايران امروز بحمدالله با همه گرفتارى هائى كه قدرت ها برايش ‍ بـوجـود آورده اند، همچنان راه خود را مى رود. از خداى تبارك و تعالى توفيق همه آقايان را مـى خـواهم . آنچه وظيفه من است اينكه به شما آقايان و همه ملت دعا كنم ، كه انشاءالله به اين وظيفه عمل خواهم كرد.
تاريخ :21/12/60
فرمان امام خمين به آيت اللّه مهدوى كنى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا مهدوى كنى دامت افاضاته
طـبـق اصـل 91 قـانـون اسـاسى جمهورى اسلامى كه به منظور پاسدارى از احكام اسلام و قـانـون اسـاسـى از نـظـر عـدم مغايرت مصوبات مجلس شوراى اسلامى با آنها شورائى تـشـكـيـل مـى شـود و انـتـخاب اعضاى فقهاى آن شورا بر طبق شرايط تعيين شده به عهده ايـنـجـانـب مـى بـاشـد، بدين وسيله جنابعالى را به عنوان يكى از شش فقيه به عضويت شوراى نگهبان منصوب مى نمايم . از خداى تعالى موفقيت هر چه بيشتر شما را اميدوارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 23/12/60
پاسخ : امام خمينى به تلگرام آيت اللّه العظمى مرعشى نجفى
بسمه تعالى
حضرت آيت الله آقاى مرعشى نجفى دامت بركاته
تـلگـراف تـسـليـت آن حـضـرت بـه مـنـاسـبـت ضـايـعه ناگوار رحلت مرحوم حجت الاسلام والمـسـلمـيـن آقـاى ربـانـى شـيـرازى قـدس سـره و اصـل و مـوجـب تـشكر گرديد. از خداى تعالى علو درجه براى آن مرحوم و صبر و اجر جهت بازماندگان ايشان مسئلت داشته و طول عمر و سلامت جنابعالى را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 24/12/60
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع گـــروهـــى از پـرسـنـل هوانيروز، كاركنان ، كارداران وسـركـنـسـولان جـديـد وزارت امـور خـارجـه ، اعـضـاى خـانـواده هـاى شـهـداى حـادثـه آمل ، گروهى از كاركنان وزارت دفاع و مربيان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
آنـهـا حـربـه ايـران را كه ايمان ، توحيد و اسلام است نمى شناسند و تاييدات غيبى را منكر هستند
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از شـمـا جـوان هـاى برومند از هر طبقه كه هستيد، از نظاميان و كارمندان وزارت خارجه و بـازمـانـدگان شهداى آمل تشكر مى كنم و سلامت و سعادت همه را از خداى تبارك و تعالى مـسـئلت مى نمايم . اشتباهى كه همه اين گروه هاى مخالف با ايران و اسلام دارند اين است كه چون يك حكومت اسلامى و يك رژيمى كه تمام اجزاء او منسجم باشد و يك دولتى كه از مـردم و ارتـشـى كـه از مـردم باشد نبوده است ، يا اگر بوده است همان در صدر اسلام يك مدت كوتاهى بوده و بعدش نبوده است ، لهذا اينها آشنايى ندارند با يك همچو طرز حكومت . ايـنها هميشه در ذهنشان از حكومت ها مثل حكومت هيتلر و رضاخان و ديگر اشخاص غير انسانى و غـيـر اسـلامـى و غير مكتبى در ذهنشان هست و مقايسه مى كنند مابين حكومت هائى كه در تمام دنـيا هستند با حكومتى كه در ايران هست و نفهميدند كه اين طرز حكوكت غير آن طرزهاست ، و لهـذا بـه فـكر ناقص خودشان در اين كشور كودتا امكان دارد و به فكر ناقص ‍ خودشان خـرابـكـارى هـا در ايـن كـشـور بـراى تـضـعـيـف روحـيـه ملت تاثير دارد يا حمله نظامى در مـقـابـل ايـن كـشـور و ايـن مـلت فايده دارد. اينها حتى آنهائى كه از خود ايران بودند و در ايـران هـم در زمـان انـقـلاب بودند نشناختند ايران را و نشناختند قدرت ايمان را و نشناختند اسلام را. اينها اعتقاد داشتند كه كشور ايران به واسطه انقلابى كه شده است ، ارتشش در هـم ريـخـتـه و مـردمـش مـتـفـرق و سـر و سـامـان نـدارد ايـن كـشـور و اگـر يـك قـدرتـى در مـقابل او بايستد، در ظرف چند روز مى تواند كه ايران را قبضه كند. اين اشتباهات براى هـمين است كه ادعا مى كنند ما اسلام را مى شناسيم و نشناختند، ادعا مى كنند كه ما جامعه ها را مـى شـنـاسـيـم و نـشـنـاخـتـنـد و نـكـتـه اش هـم هـمـيـن بـود كـه عـرض كـردم كـه يـك جـامعه مـثـل جـامـعـه امـروز ايـران سـابقه نداشته يا سابقه اى كه آنها مطلع بر آن شده باشند، نـداشـتـه و لهذا هر يك از اينها كه با آن جهالتى كه دارند و عدم ديد سياسى و شناخت از اسـلام و جـامـعه ما دارند، در يك گوشه اى با هم جمع مى شوند و مى خواهند توطئه كنند، به خيال خودشان مى خواهند كه يا ايران را
بـرگـردانـنـد بـه حـال سـلطـنـتـى ، كـه يـك طـايـفـه زيـادشـان ايـن خـيـال را دارنـد، يا ايران را از جمهورى اسلامى اش برگردانند به جمهورى دموكراتيك ، كـه آنـهـا هـم يـك دسـتـه هستند و روى هم رفته اينها اسلام را نمى خواهند، حتى آنهائى كه ادعـاى اسـلام مـى كـنـند هم حكومت اسلامى را به اين وضعى كه در ايران هست ، نمى خواهند. آنـهـا نـمـى خـواهـند كه دولتشان يك دولتى باشد كه با مردم آميخته است و ارتششان يك ارتشى باشد كه در دامن ملت است و ملت در دامن او. آنها مى خواهند كه يك رژيمى باشد كه يـكـى در آن بـالا بـاشـد و حـكـومـت كـنـد بـا يـك اقليت و همه مردم هم خاضع باشند، آن هم خـاضـعـى كـه بـا سـرنـيـزه خـاضـع بـاشـنـد. شـمـا اگـر خـيـال كـنيد كه در سرتاسر دنيا حكومتى باشد كه سرنيزه را بردارد و بتواند به جاى خـودش بـنـشيند، نداريم همچو حكومتى ، يعنى خود ملت ها و خود مردم توده هاى ميليونى با حـكـومـت ها موافق نيستند و يا تا كنون نديدند يك حكومتى كه وقتى كه جنگ بشود همه مردم جـنـگـجـو هـستند، وقتى كه محاصره اقتصادى بشود افكار همه مردم توجه به اين پيدا مى كـنـد كـه مـا بـايـد خـودكـفـا بـاشـيـم و مـتـخـصـصـيـن مـا مـشـغـول مـى شـوند و افكار خودشان را به راه مى اندازند و قدرت خودشان را به راه مى انـدازنـد و ايـران را مـسـتغنى مى كنند از خارج و من به شما اطمينان مى دهم كه اگر تا يك مـدتـى مـا در ايـن فـشـارهـا باشيم ، ايران بيشتر ثبات پيدا مى كند و مغزهاى متفكر مكتبى ايـران بـيـشـتـر بـه كـار مـى افتد و ايران را !!! از !!! خودكفا مى كند. آنها حتى كارمندان دولت را، كـاركـنان در كشور، آنهايى كه در كارخانه ها كار مى كنند و كارگرانى كه در مزارع مشغول زراعت هستند، در يك رژيم اسلامى نشناختند، آنها مقايسه كردند اينجا را يا به بـعـض كـشـورهـاى غربى يا به بعض ‍ كشورهاى شرقى و روى آن ديد است كه تا اينجا وارد مى شوند. آن حربه اى كه در دست ايران است ، پيش آنها نيست و آنها نمى شناسند آن حربه را، آن حربه ايمان است ، حربه توحيد است ، حربه اسلام است ، حربه قرآن مجيد اسـت كـه در تـحـت بـيرق يك همچو اسلام و قرآن و توحيد همه مجتمع هستند و آنها تاييدات غـيـبـى الهـى را مـنكر هستند، نمى توانند بفهمند، اينها نمى توانند چشمشان را باز كنند و ببينند كه در هرگوشه از ايران يك امور خارق العاده واقع مى شود كه با دست عادى بشر نمى تواند واقع بشود. آنها در طبس آمدند و گمان كردند كه مى توانند نيرو پياده كنند و مـى تـوانـنـد بـيـايـنـد و به بهانه خارج كردن گروگان ها ايران را قبضه كنند و خداى تبارك و تعالى شن ها و بادها را فرستاد و آنها را شكست داد.
ايـنـهـا نـمـى تـوانـنـد بفهمند و نخواهند توانست بفهمند كه سربازهاى ايران از نظامى و پـاسـدار و سـايـر قـواى مـسـلح بـا ايمان است كه دارند پيش مى روند. تمام قدرت ها يك طـرف ايـسـتادند و يك قدرت ايمان هم در مقابل آنها يك طرف و قدرت ايمان بر آنها غلبه كرد و غلبه مى كند. اينها جامعه اى كه اسلام در او وجود پيدا كرده است و پياده شده است ، ايـن جـامـعـه را نديدند تا بفهمند، در كتاب ها هم همچو جامعه اى را نخوانده اند تا بفهمند، افكار كوتاه آنها هم نمى رسد به اين امر كه بتوانند بفهمند جامعه اسلامى يعنى چه . در تـاريـخ ، در عـين حالى كه خوانده اند كه عده هاى بسيار كم و ارتش بسيار كم اسلام بر دولت هـاى طـاغـوت بـسـيـار قـدرتـمـنـد مـثـل ايـران سـابـق و مـثـل روم غـلبـه كـردنـد و ايـن غـلبـه ، غـلبه ايمان بود، آنها را آنطور غربى ها غربزده كردند و تبليغات برضد اسلام و برضد ايمان و برضد انبيا
كـردنـد كـه غـفـلت كـردنـد از ايـمـان و اسـلام و روى آن غـفـلت مـشـغـول ايـنـطـور خـرابـكـارى هـا هـسـتـنـد. اگـر ايـن عـده اى كـه در جـنـگـل بـودنـد، اسـلام را فـهـمـيـده بـودنـد، حـمـله بـه آمـل نـمى كردند. اين حمله در عين حالى كه براى ما تاسف انگيز بود و عده اى از برادرهاى ما را از دست ما گرفت لكن فهماند به اين دسته هاى غير انسانى كه اينطور نيست كه شما خـيـال مـى كـنيد كه اگر يك صدايى بلند كنيد مردم با شما هستند. چطور يك مردم مسلمانى كـه دل بـسـته اند به اسلام و دل بسته اند به قرآن و شهادت را براى خودشان افتخار مى دانند و هر كس شهيدى دارد براى خانمان خودش يك افتخارى مى داند و هست ، چطور امكان دارد كه چند تا دزد سرگردنه و چند تا اشخاصى كه هيچ از قرآن و اسلام اطلاع ندارند و هـيـچ ايمان ندارند، بيايند و يك شهر مومن را بخواهند به هم بزنند؟ اين معنا واضح شد كـه مـسـاله آنـطـور نـيـسـت كـه اينها فكر كردند. صدام يا آنهايى كه صدام را وادار كرده بـودنـد بـه ايـنـكـه به ايران حمله كند، نشناخته بودند ايران را، نشناخته بودند قدرت اسـلام را، نـشـناخته بودند قدرت ايمان را و حمله كردند و به اين دام افتادند و حالا دارند دست و پا مى زنند كه از اين دام بيرون بروند و نمى توانند بيرون بروند.
بـه حـكـم قـرآن تـجـاوزگـر بـاغـى اسـت و بـايـد بـا او قتال كرد
تـبليغات زيادى كه شما مى دانيد در همه بوق هاى تبليغاتى هست ، اخيرا ديگر به اينجا رسـيـده انـد كـه از ايـن راه تـبـليـغ كـنـنـد كـه صـدام صـلح طـلب اسـت و ايـران قـبـول نمى كند ايران كه گويد ما از آن راهى كه داريم عقب نمى نشينيم ، ببينند چه راهى را او مـى گـويـد، ايـران چـه مـى گويد، در عين حالى كه مى دانند باز هم نخست وزير ما، رئيـس جـمـهـور مـا، رئيـس مـجـلس مـا، وزيـر خـارجه ما، همه اينها تكرار مى كنند كه بيايند اشـخـاص ببينند كه ما چه مى گوئيم ، آيا ما صلح طلب نيستيم ؟ صدام صلح طلب است ؟! اگـر يـك دزدى آمـد در خـانـه يـك انـسـانى و اثاث او را يك مقدارى غارت كرد و خانه او را گـرفـت و بـه آتـش زد بعض اثاث او را، بعد بگويد كه مردم بيائيد ما را صلح بدهيد، صـلح بدهند كه توى دزد يك قدرى از خانه را داشته باشى و صاحبخانه هم يك قدرى ؟ تـوى دزد ايـن ضـررهـايـى كـه زدى ، ناديده بگيرند؟ توى دزد اين شرارت هايى را كه كـردى ، نـاديده بگيرند؟ اگر ناديده نگيرند، صلح طلب نيستند؟ اگر صلح به اين معنا مـى گـويـنـد كـه مـا كـشـورى كه به آن حمله شده است ، تجاوز شده است ، دزدها آمده اند و مـقـدارى از مـنـزل مـا را، مـقـدارى از خانه هاى ما را غارت كردند، آتش زدند، خراب كردند و جـوان هـاى مـا را كشته اند، حالا مى گويند ما سرجاى خودمان هستيم ، بيائيد اى دنيا ببينيد كه ما صلح طلبيم ، بيائيد صلح بكنيم ، خوب ، ما هستيم در اينجا، آنجايى كه با تجاوز آمـديـم و گرفتيم ، آنجا هستيم ، لكن بيائيد ما را صلح بدهيد، اين صلح را كدام انسان مى تـوانـد بـپـذيـرد؟ ايـن اسـمـش صـلح هـست اصلش ؟ ايران كه مى گويد كه تا از خانه ما بيرون نرويد و تا جرم هايى كه كرديد، معلوم نشود كه شما مجرم هستيد و تا ضررهايى كـه بـه ايـران زديـد، جـبـران نشود و حكم به جبران نشود، صلح معنا ندارد، براى اينكه صـلح بدون اينها يعنى يك مقدار از خاك ما دست آنها باشد و بعد بگويند گرفتيم اين را و مال خودمان ، اين ضررهايى كه به ايران وارد شده است كه ضررهاى انسانى اش بسيار با اهميت و ضررهاى مادى اش
هـم هـمـيـن طـور، ايـن ضـررهـا را زديـم ، حـالا بـيائيد صلح كنيم ، يك مقدارى از خاك ايران مـال مـا باشد و حدش را بياوريم اين ور آبادان مثلا"، حدش را قرار بدهيم خونين شهر. اين صلح است ؟! ما مى گوئيم كه ، به همه كشورهاى اسلامى و همه كشورهاى اسلامى ، تمام كـشـورهـاى عـرب و غـيـر عرب ما مى گوئيم كه ما حكم را قرآن قرار مى دهيم ، قرآن كتاب آسـمـانـى مسلمين است ، طايفه يا طايفه ديگرى ندارد، ما حكم را قرآن قرار مى دهيم ، ما يك آيـه اى از قـرآن كريم را حكم قرار مى دهيم و عقلاى عالم ، اشخاصى كه مى خواهند صلح بـدهـنـد ما را، با همين يك آيه عمل بكنند و ما قبول داريم . صدام هم كه مى گوئيد و خودش اقرار مى كند كه من مسلمان هستم ، در عين حالى كه ما بعيد مى دانيم ، اين قرآن است ، ساير كـشـورهـاى اسـلامـى هـم كـه مـى گـويـنـد كـه مـا، مـلت هـا قـرآن را قبول دارند، حتما دولت ها هم مى گويند ما به قرآن اعتقاد داريم ، بيايند بنشينند نماينده بفرستند. ما قرآن كريم را باز مى كنيم ، سوره حجرات را باز مى كنيم و يك آيه از آيات سـوره حـجـرات را بـرايـشـان مـى خـوانـيـم ، مـى گـوئيـم بـيـائيـد بـا ايـن عمل كنيد. در آن آيه اين است كه اگر دو طايفه اى از مومنين با هم جنگ كردند، شما صلحشان بدهيد و اگر يك طايفه اى از اينها تجاوز به طايفه ديگر كرد، همه تان مكلفيد كه با او قتال كنيد، جنگ كنيد تا اينكه به اطاعت خدا برگردد. وقتى به اطاعت خدا برگشت ، صلح كـنيد به عدالت ، به قسط. ما مى گوئيم به دنيا كه بيائيد ببينيد كه ما در خاك عراقيم يـا عـراق در خـاك مـاسـت ؟ اگر ما در خاك عراقيم ، شما با ما جنگ كنيد و اگر عراق در خاك مـاسـت ، بـه حـسب قرآن كريم تجاوز كرده ، وفئه باغيه است وفئه باغيه را بايد با او قـتـال كـنـيـد. مـا از قـتـال شـمـا هـم گـذشـتـيـم و امـيـدى بـه ايـن نـداريـم ، لااقـل مـحـكـوم كـنـيـد. اگـر بـه قـرآن عـمـل نـمـى كـنـيـد كـه قـتـال كـنـيـد و او را بـا سـرنـيـزه بـيـرون كـنـيـد از كـشـور اسـلامـى ، لااقـل مـحـكـوم كـنـيـد او را و اگـر مـحـكـوم هـم نـمـى كـنـيـد لااقـل بـى صدا باشيد، بى طرف باشيد. چه شده اينها را كه نه به قرآن اعتنا دارند و نـه بـه حـكـم عـقـل اعـتنا دارند و نه مسائل بين المللى ، به هيچى اعتنا ندارند، هر روز يك شـايـعه درست مى كنند، هر روز مى گويند بحرين را بنا بود ايران ، مى خواست بحرين را چه بكند. يك طياره از يك جا عبور مى كند يك جائى ديگر ساقط مى شود، شايعه درست مـى كـنـنـد كـه اسـرائيـل داشـت هـمـراهـى مى كرد و اسنادش موجود است . اين كدام اسناد؟ يك كـشـورى كـه بـيـسـت و چـنـد سـال اسـت بـا اسـرائيـل مـخـالفـت كـرده ، دسـت اسرائيل را از نفتش ‍ كوتاه كرده ، روابط بكلى قطع است و او را غاصب مى داند و مسلمين را دعوت به اتحاد مى كند كه اين را بايد بيرون بكنيد و او به ريش ‍ مسلمين دارد مى خندد و امـريـكـاى فـاسـد هـم هـمـيـن طـور، بـاز ايـن مـسـلمـيـن از اسرائيل دست برداشتند و مى خواهند با او مصالحه كنند بعضى از آنها به تبع امر امريكا و هـمـه تـبـليـغـات خـودشـان را متمركز كردند به ضد ايران ، يك دفعه از خودشان نمى پـرسـنـد كـه آخـر قـضيه چيست . اينقدر سرسپردگى به امريكا، اينقدر سر سپردگى و ترس ، ذخاير خودتان را تقديم امريكا مى كنيد و از او هم با او هم روابط داريد و از او هم عذر مى خواهيد و خوش خدمتى و خوش رقصى هم مى كنيد. ما با اينكه ملت ضعيف هستيم و به حـسـب افـراد، افـراد مـا حـدود سـى و پـنـج مـيـليـون يـا چـهـل مـيليون است و ابزار جنگى ما يك ابزار محدودى است بسياريش هم غارتگرها در وقتى كه انقلاب بود، غارت كردند
و قايم كردند، حالا به روى خود همين ملت مى كشند، ما با همه اين گرفتارى ها كه داريم ، در مـقـابـل هـمـه كـشـورهـايـى كـه مـى خـواهـنـد تـعـدى بـكـنـنـد ايـسـتـاديـم ، در مقابل همه قدرت هائى كه با ما مى خواهند مخالفت كنند و با اسلام مى خواهند مخالفت كنند، ايـسـتـاده ايـم و مـع الاسـف ايـن دولت هـاى اسـلامـى بـسـيـاريـشـان بـه جـاى ايـنـكـه بـا اسـرائيـل جـنـگ كـنـنـد، بـه جـاى ايـنـكـه دسـت اتـحـاد بـه ايـران بـدهـنـد كـه اسـرائيـل را دفـن كـنـنـد، اسرائيلى كه به همه چيز مسلمين طمع دوخته است ، اسرائيلى كه برنامه اش اين است كه از نيل تا فرات مال اوست ، اين اسرائيلى كه مكه و مدينه مكرمه را از خـودش مـى دانـد و مـى خـواهـد دسـت درازى كـند، مع الاسف اين حكومت ها به او كار ندارند بـلكـه مـى خواهند بشناسند او را و همه تبليغات خودشان را و همه هم و غم خودشان را به اسـلام و بـه حـكومت اسلامى ايران متمركز كرده اند. تا گفته مى شود كه ما از اين حدودى كه داريم و چيزى كه از اول گفته ايم ، هيچ قدمى كنار نمى گذاريم ، فورا مى بينيد كه يـك جـا مـى گـويد كه ديگر صلح امكان ندارد براى اينكه ايران سر صلح ندارد. مگر آن حـدودى كـه مـا گفتيم چيست ؟ جز اين است كه بايد بيرون برود تا ما بنشينيم با او صلح كـنـيـم ؟ مـا قـرآن مـى گوئيم ، ما حكم قرآن را مى گوئيم كه همه مسلمين بايد به اين جنگ كـنـنـد تـا ايـن بـيـرون بـرود. اگـر بـعـد از جـنگ سر فرود آورد به احكام اسلام ، آنوقت بـنـشـيـنـنـد صـلح كنند، آن هم صلح به قسط و عدل . مسلمين بيايند ببينند، بابا بى خود صـرف وقـت در تـبـليـغـات نـكـنند و حسن قضيه اين است كه تبليغات اينقدر اختلاف دارد و اينقدر اعوجاج دارد و اينقدر خلاف ضرورى است كه ديگر هركس بشنود، هم ، اگر راست هم ايـنـهـا بـگـويـنـد، مى گويند دروغ است . اين بوق هاى تبليغاتى كه هر روز يك چيز مى گـويـند و هر روز يك مطلب واضح الفساد را مى گويند، طورى اينها حيثيت خودشان را از دسـت داده انـد كـه هـر كـه بـشـنود كه راديوى كذايى چه گفت ، مى گويد راديو دروغ مى گـويـد. راديويى كه مى گويد كه زن و مرد ايران ديگر برگشته اند از حكومت اسلام ، از اين حكومت پشت كردند، يا نقل مى كند از بعض اشخاص فاسدى كه به واسطه فسادش نـتـوانـسـتـه اسـت در ايـران بـمـانـد و فـرار كـرده ، نـقل مى كنند كه اينها جوان ها و زن هاى آبستن و بچه ها و اينها را در خيابان ها هر روز مى كـشند، در عين حالى كه خود اين تروريست ها دارند اين كارها را مى كنند، اين كارها را انجام مى دهند و بعد مى گويند ايرانى ها اين كار را مى كنند. بله ايرانى است ، اما كدام ايرانى ؟ آن ايرانى كه به اسم مجاهد خلق بر ضد خلق ، با اسم فدايى خلق بر ضد خلق قيام كرده است ، آن هم ايرانى است لكن انسان نيست .
اصـل وارد شـدن در حـزب بـراى ارتش ، سپاه پاسداران و قواى انتظامى و نظامى جايز نيست
بـرادرهـا! مـا بايد خودمان ، خودمان را حفظ كنيم ، نبايد ما منتظر اين باشيم كه قدرت هاى خـارجـى به ما كمك كنند، ما از كمك آنها گذشتيم . مرا به خير تو اميد نيست ، شر مرسان . شـر هـم بـخـواهند برسانند ما با آنها مقابله مى كنيم . ما بايد كلاه خودمان را خودمان حفظ كـنـيـم و حـفـظ ايـن بـه ايـن اسـت كـه ارتـشـى و ساير قواى نظامى و انتظامى ، پاسدار، اينهايى كه عشايرى هستند، اينهايى كه قدرت هاى
نـظـامـى و انـتـظامى هستند، با هم يكصدا باشند، اختلاف در بين نباشد. و من عرض مى كنم بـه هـمه اين قوا و به فرماندهان اين قوا كه اين افراد در هيچ يك از احزاب سياسى ، در هـيـچ يـك از گـروه هـا وارد نـشـوند. اگر ارتش يا سپاه پاسدار يا ساير قواى مسلحه در حزب وارد بشود، آن روز بايد فاتحه آن ارتش را خواند. در حزب وارد نشويد، در گروه هـا وارد نشويد. اصلا تكليف الهى شرعى همه شما اين است كه يا برويد حزب يا بيائيد ارتـش بـاشـيـد. مـخـتـاريـد، از ارتـش كـنـاره گـيـرى كـنـيـد بـرويـد در حـزب ، مـيـل خـودتان است اما هم ارتش ‍ و هم حزب ، معنايش اين است كه ارتشى بايد از ارتشى اش دسـت بردارد، بازى هاى سياسى بايد توى ارتش هم وارد بشود. در هر گروهى كه وارد هستيد بايد از آن گروه جدا بشويد، ولو يك گروهى است كه بسيار مردم خوبى هم هستند، ولو يـك حـزب اسـت كـه بـسـيـار حـزب خـوبـى هـسـت ، لكـن اصل حزب وارد شدن براى ارتش ، براى سپاه پاسداران ، براى قواى نظامى و انتظامى وارد شـدنش ‍ جايز نيست ، به فساد مى كشد اينها را. و من عرض مى كنم كه كسانى كه در راس ارتش هستند و كسانى كه در راس سپاه پاسداران هستند موظف هستند كه ارتش را و سپاه را و سـايـر قـواى مسلح را از احزاب كنار بزنند و اگر كسى در حزب هست ، بايد او را از ارتش بگويند يا در آنجا يا در اينجا، و همين طور سپاه پاسداران و همين طور ساير قواى مـسـلح بـايـد وارد در جـهـات سـيـاسـى نـشـونـد تا انسجام پيدا بشود. اگر وارد بشويد، بـالاخـره بـه هـم خـواهـيـد زد خـودتـان را و بـالاخـره در مقابل هم خواهيد ايستاد و نظام را به هم خواهيد زد و اسلام را تضعيف خواهيد كرد. تكليف همه شما اين است كه با هم باشيد بدون اينكه در يك حزب يا در گروهى وارد شده باشيد، هر گـروهـى مى خواهد باشد. گروه فاسد كه انشاءالله وارد نمى شويد، گروه هاى بسيار خـوب هم وارد نشويد، بايد شما مستقل ، بدون اينكه پيوند به يك گروهى داشته باشيد مـسـتـقـل بـاشـيـد و از حزب الله تعالى شانه . همه افراد ايران موظفند كه با هم باشند. اگر احزاب هستند، خودشان را با ساير افراد كشور هماهنگ كنند، افراد كشور هم خودشان را بـا آنـها برادر بدانند. گروه هاى مختلفى كه اسلامى هستند، اين گروه هاى اسلامى هم نـبـايـد دخـالت در امـور ارتـش بكنند و نبايد در آنجا افراد داشته باشند، تا بتوانيد يك عـضـو صـالح و يـك ارتـش و سـپـاه پـاسـداران مـنـسجم و صالح و قدرتمند باشيد. ورود سـيـاسـت در ارتـش شكست ارتش است . اين را بايد بدانيد و شرعا جايز نيست . و من امر مى كـنـم بـه شـمـا كـه يا در ارتش يا در حزب . دوم ندارد كه بخواهيد هم ارتشى باشيد، هم حزبى ، نمى شود، يا مثل ساير مردم هر طورى هستيد.

next page

fehrest page

back page