صحيفه نور جلد ۱۸

امام خميني رحمه الله عليه

- ۹ -


كـتـاب فـروشـى و غـيـره داراى اسـم هاى خارجى بودند و اينهمه به خاطر اين بود كه ما فـرهـنـگ خودمان را فراموش كنيم و عده اى هم به نام فرهنگ ايران باستان از اسلام فرار مـى كـردنـد، كـه چـنـدى پيش عده اى از اينها كه در خارج اجتماع كرده بودند يكى از حرف هـايـشـان ايـن بـود: (تعجب است كه ما بايد روزانه هفده مرتبه رو به كعبه عرب ها دولا راست بشويم و نماز بخوانيم و اگر ما از عرب ها فرهنگ ايران را بگيريم جز شتر چيزى نـمـى مـانـد) در صـورتـى كـه اروپـائى هـا و دانـشـمـنـدان اروپـا هـم قائل به اين مطلب اند كه تمدن اسلام مقدم بر ساير تمدن هاست . و در سابق به هر يك از ايـرانـيـان از كودكى تزريق مى شد كه بايد همه چيز از اروپا گرفته شود و ارزش هاى انسانى به هر چه بيشتر فرنگى شدن است و بايد از سر تا پا فرنگى شويم . و ايـن آقـايـان نـمـى نـشـيـنـنـد مـقـايـسـه كـنـنـد كـه در تـمـام مـسـائل بـيـن فـرهـنـگ اسـلام و فرهنگ ديگر چه تفاوت هايى است . و آيا به صرف اينكه اسـلام از عـرب آمـده مـا بـايـد بـا آن مـخـالفـت كـنيم و آيا اين همان نژاد پرستى نيست كه اروپائى مى خواهند به وسيله آن ما را به استعمار بكشند و بين طوايف عرب و عجم و ترك جدائى بيندازند؟
بـنـابـر ايـن مـدت هـا بـايـد زحمت بكشيم و باور كنيم كه خودمان داراى يك فرهنگ بزرگ انسانى با ارزش هاى اسلامى هستيم و اگر امروز كمبود نيروى انسانى هست به خاطر همين اسـت كه افكار به آن طرز تفكر عادت كرده بود. لذا ساختن تئاترى كه مطابق با اخلاق انـسـانـى اسـلامى باشد زحمت دارد و سينما هم اگر بخواهد چنين باشد نيازمند به صرف مـدت هـا وقـت اسـت و هـرگـز در متن سينما و تئاتر نوشته نشده است كه بايد مركز فساد بـاشـنـد و هـنـر آنـهـا هـم كـه عـبـارت بـود از چـيـزهـاى مـبـتـذل جـز ايـن نـبـود كـه افـراد و جـوانـان مـا را در دانـشـگـاه و خـارج و داخل طورى تربيت كنند كه همه را منحرف سازد.
كسى كه با خدا باشد، خدا با اوست و پيروزى با اوست
خـداونـد تبارك و تعالى بر اين ملت منت گذاشت و سايه شوم رژيم پهلوى از بين رفت . كـه امـيدوارم به بركت و زحمت اين جوان ها خصوصا در فرهنگ و وزارت ارشاد برگرديم به حال خودمان كه انشاءالله مى توانيم و نبايد ماءيوس باشيم .
بـحـمـدالله هـمـه چـيز ايران جا افتاده است و ما وابستگى نداريم و بايد در اين راه طورى زحـمـت بـكـشـيـم كـه نسل آتيه بدانند راهشان چيست و اميدوارم شما در همه امور موفق باشيد خـصـوصـاراجـع به تبليغات خارج از كشور كه واقعا تاءسف آور است . اصلا در دنيا چه خبر است و آنها چه مى گويند؟ راديوهاى خارجى محامد و خوبى هاى ايران را كنار گذاشته و يـا بـه چـيـز ديـگر بر مى گردانند و اگر مطلب كوچكى پيدا كنند صد تا روى آن مى گذارند و بر عليه انقلاب تبليغ مى كنند. در حالى كه ما متكى به خداى تبارك و تعالى هستيم و اميد است خداوند به ما محبت نموده و قصد ما را الهى كند كه كسى كه با خدا باشد خدا با اوست و پيروزى با اوست .
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 24/8/62
بـــيـانـات امـام خـمـينى در ديدار با سرپرست دانشگاه آزاد، مسؤ ولين و رؤ ساى شعبه هاىاين دانشگاه در شهرستان ها
اين را از گوش مان بيرون كنيم كه همه چيزمان بايد از خارج باشد
من از شما آقايانى كه زحمت كشيده و به اينجا تشريف آورده ايد تا از نزديك در خدمت تان بـاشـيـم تشكر مى كنم . همه بايد اين معنا را احساس كنيم كه كارها را خودمان انجام دهيم و ايـن مساءله خلافى كه به ذهن دانش آموزان و دانشجويان ما تلقين كرده بودند كه به غير از رفـتـن بـه آمـريكا و فرانسه و انگلستان در جاى ديگرى امكان ندارد به جايى رسيد و همين امر موجب شد كه جوان هاى ما را دسته دسته بردند و فاسد كردند از فكرمان دور كنيم . مـا مـى دانيم كه شرقى ها و غربى ها با ما خوب نيستند و نخواهند بود و خير و صلاح ما را نـمـى خـواهند و دليلش هم وضعى است كه شما مى بينيد كه اكثر جناح هائى كه در دنيا هـستند بر ضد ما تبليغ مى كنند و اين به خاطر آن است كه آنها اسلام را نمى خواهند و هر كشورى كه بخواهد به اسلام عمل كند، مورد تهاجم آنها قرار مى گيرد. لذا ما بايد فكرى بكنيم كه جوان هاى ما در همين جا خوب تحصيل بكنند و بر فرض احتياجى به خارج رفتن باشد به كشورهائى بروند كه استعمارى نباشد و طمع اينكه ما تحت سلطه آنان باشيم ، نداشته باشند. و من اميدوارم كه به زودى وضعى پيش بيايد كه نيازى به خارج رفتن نـبـاشد و اين بسته به فعاليت شما آقايان و ساير دوستان در اين امر حياتى است كه از وجـود ايـن جـوان هـاى خـوبـى كـه داريـم چـقدر استفاده شود كه در همين جا تربيت گرديده ومشغول خدمت به خدا و خلق باشند. و از گوش خودمان بيرون بكنيم كه همه چيزمان بايد از خـارج بيايد و بر فرض كه به خاطر احتياج چيزى را وارد مى كنيم ، فرهنگ و ادبمان چـرا از خارج باشد؟ ما داراى ادب و فرهنگ غنى هستيم و آيا صحيح است كه چون آنها موشك درسـت مـى كـنـنـد مـا بـايـد تـابـع آنـها باشيم ، در حالى كه آنها با اين صنعت ها دنيا را تـخـريـب مى كنند و ما مى خواهيم صنعتى داشته باشيم كه تخريبگر نباشد، بلكه مفيد و سازنده باشد.
دانـشـگـاه هـا و حـوزه هـا بـايـد روابـط داشـتـه بـاشـنـد و مسائل شان را با يكديگر مبادله كنند
شـمـا بـا روابـطـى كـه اكـنون با حوزه هاى علميه داريد، خدمات زيادى توانيد انجام دهيد. شـايـد شـمـا تـوجـه نـداشـتـه بـاشـيـد كـه در مـدت سـلطـنـت رضاخان و پسرش كه من از اول تـا آخـر شـاهـد آن بودم چقدر بر حوزه هاى علميه فشار وارد مى كردند تا حوزه اى در كار نباشد. از يك طرف درب ها را باز
كردند و گفتند هركس به طرف ما بيايد چه مى كنيم و چه خواهيم كرد و از طرف ديگر به قـدرى روى طلبه فشار بود كه نمى توانستند روز در حجره هايشان بمانند و مى بايست قـبـل از طـلوع آفـتاب بيرون رفته و بعد از غروب آفتاب برگردند كه الحمدالله موفق نـشـدنـد و حـوزه هـاى عـلمـيـه بـاقـى مـانـد و بـا هـمـان وضـع اول حفظ گرديد كه الان نيز بايد به همان گونه حفظ گردد و دانشگاه ها با حوزه بايد روابط داشته باشند و مسائل شان را با يكديگر مبادله كنند. ما الان در فرهنگ و اكثر علوم احـتـياجى به خارج نداريم و اگر در صنعت هم مانند آنها نيستيم نبايد خودمان را ببازيم و بـگـوئيم كه آنها پيشرفته هستند و ما همه چيزمان بايد خارجى باشد. نه ، مساله اينجور نـيـسـت . نبايد اگر صنعتى از آنها مى گيريم انگليسى يا روسى يا آمريكائى بشويم ، بـلكـه بايد مسلمان بود. البته استفاده از علوم و گرفتن آن از ديگران مانعى ندارد ولى بايد توجه داشت كه از جائى علوم را بگيريم كه نخواهند ما را منحرف كنند كه در سابق اگـر مـقـدارى از عـلوم و تخصص ها را به ما دادند، مى خواستند ما را از همه چيزمان منحرف نموده و مصرفى بار بياورند. و من اميدوارم كه انشاءالله شما آقايان و سايرين كمك كنيد تـا ايـن دانشگاهى كه به پيشنهاد آقاى هاشمى تاءسيس گرديد و پيشنهاد بسيار خوبى بـود، فـعاليتش زياد گرديده و در همه جا توسعه پيدا كند. خداوند به همه شما توفيق عنايت كند و سالم و رستگار باشيد
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 29/8/62
بـــيـــانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع اعـضـاى شـوارايعالى قضائى ، رؤ سا، مستشاران و داديـارانديـــوانـــعـــالى كـــشـــور، قـــضـــاوت بـــازرســـى كـل كشور، حقوقدانان شوراى نگهبان و اعضاىدادگاه عالى قم
كشور امروز مال خود شماست و خود شما بايد اداره اش كنيد
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن تـشـكر مى كنم از آقايان علما و فضلا و قضات كه تشريف آوردند و ما را مفتخر كردند به اين تشريف فرمائى . و من اميدوارم كه خداوند همه را حفظ كند و در پناه خودش توفيق بـدهـد كه خدمت كنند. ما در هر قضيه اى كه فكر مى كنيم كه در سابق ، در اين رژيم بوده اسـت دست روى هر كدام كه مى گذاريم ، مى گوييم اين بدتر ازديگران بوده . وقتى مى رويـم سـراغ آن يـكـى ، آنـجـا مـى گـويـيـم ايـن بدتر از ديگران بوده و هكذا. وقتى قوه دادگـسـتـرى اش را و قـوه قـضـائيـه اش را شما نگاه كنيد مى بينيد كه آن چيزى كه در آن نبوده است اسلام بوده و عدالت اسلامى و وقتى كه به مجلس اش نگاه مى كرديم مى بينيم آنكه نبوده است ارتباطش با مردم . وقتى به ارتش اش ‍ نگاه مى كرديم مى بينيم كه آنكه نـبوده است فعاليت در راه كشور خودشان . لابد آقايان اطلاع دارند كه آنوقت متفقين آمدند و حـمـله كـردنـد بـه ايـران ، زمـان رضاخان با آن هياهوئى كه رضاخان در آورده بود كه ما ديـگـر چـه هـسـتـيـم و چـه هـسـتـيـم ، سـه سـاعـت گـفـتـه بـودنـد كـه اينها مقاومت كردند در مقابل آنها و بعد كه رضاخان از يكى از اينها (سركردگان آنوقت ) پرسيده بود كه چرا سه ساعت ؟ گفته بود كه قربان سه ساعت حرف است ، آنها آمدند و ما رفتيم . مساءله اين بود. ارتش آنطور بود، دولت آن بود كه ديديد. شما بسيارتان ، خوب ، اين اواخر ديگر يـادتـان اسـت فـرمـانـداران و فـرمـانـدهان و استانداران و اينه آنها بوده است كه ملاحظه كـرديـد و دادگـسترى اش هم آن بود كه اطلاع داريد، مجلس اش هم آن بود، دانشگاهش هم آن بـود. عـرض كـردم وقتى سراغ دانشگاه مى رويم و مى بينيم كه بدتر از همه جا دانشگاه بوده است . وقتى سراغ قضات مى رويم و مى بينيم بدتر از همه اين بود و زحمت دارد كه ايـنـهـا اصـلاح بـشود. و خداوند تاءييد كرده است اين جمهورى اسلامى را كه در ظرف اين مـدت كـم در صـورتـى كـه انـقـلاب بوده ، در صورتى كه همه كشورهاى بزرگ مخالف بـودنـد با ايران به همه معنا و فشارهايشان را بر اين كشور به همه طرف وارد كردند، تـبليغات سرتاسرى آنطور كرده است ، معذلك در اين مدت كم در همه جا يك پيشرفت هاى چـشـمـگير شده است . دانشگاه بحمدالله و اميدوارم كه به زودى همه جهاتش ‍ درست بشود و روى مـوازيـن بـاشـد و دادگـسـتـرى و قـوه قـضـائيـه بـحـمدالله كار زياد كردند. و موجب سرافرازى يك ملت است
كـه در مـدت بسيار كم با همه مشكلات و يا اينكه مهيا نبودند علماى ما براى قضاوت و امر قـضـاوت ، ارتباط با آنها نداشته است ، معذلك موفق شده اند و تاكنون خدمت هاى فراوان كرده اند و من اميدوارم كه همه علماى بلادى كه در سرتاسر ايران هستند و تمام حوزه هايى كـه در سـرتـاسر ايران هستند، اينها اين جمهورى را كه از خودشان مى دانند، آن چيزهايى كـه نـقـص وارد مـى شـود در ايـنـهـا و احـسـاس ‍ مـى كـنـنـد و كـه نـاقـص اسـت ، جديت كنند، كـامـل بـشـود. كـشور امروز مال خود شماست و خود شما بايد اداره كنيد. قوه قضائيه امروز قـوه قـضـائيـه اسـلامـى اسـت و رو بـه اسـلام دارد مى رود و بايد خود علماى اسلام اين را تـقـويـت كـنـنـد و افـراد را بـفرستند، علمائى كه در بلاد هستند يا خودشان يا كسانى كه مـربـوط بـه آنـهاست و مى توانند قضاوت كنند، پيشنهاد كنند كه وارد بشوند در اين قوه قـضائيه تا انشاءالله رفع نقيصه به همه معنا بشود. نبايد ما حالا بنشينيم اميد اين پيدا كـنيم كه خير، خودش مى شود. نه ، هيچ امرى خودش نمى شود، با كوشش امرها تحقق پيدا مى كند. و در واقع قضا هم از باب اينكه يك واجب شرعى است بر همه مگر اينكه به مقدار كـفايت داشته باشيم ، از اين جهت اين عمل به يك وظيفه شرعى و اسلامى است و عذرى نيست از بـراى مـا امـروز كـه بـگـويـيـم مـا نـتـوانـسـتـيـم ، يـا مـا داخل كار نبوديم . نخير، همه شما، هر يك از آقايان در هر جا هستند اينها پيشنهاد كنند و وارد بـشـونـد قـوه قـضـائيـه را تـقويت بكنند. كسانى كه در حوزه ها هستند و آنهايى كه درس خـوانـده هـسـتـند و در حوزه ها ديگر سمت مدرسى و اينطور چيزها را ندارند، آنها هم تشريف بـيـاونـد و اين قوه قضائيه را تقويت بكنند تا انشاءالله درست بشود اين قوه . اگر اين قـوه قـضـائيه درست بشود، بسيارى از مشكلات كشور درست مى شود. مردم سروكار دارند بـا اين قوه ، با دادگسترى سروكار دارند و به شما آقايان قضات هم عرض مى كنم كه خدا را در نظر داشته باشيد در باب قضا. قوه قضائيه سروكارش با جان مردم است ، با مـال مـردم اسـت ، بـا نـوامـيس مردم است و بايد هميشه خدا را ناظر و حاضر ببينيد كه خداى نـخواسته نبادا يك اشتباهى در كار بشود، يك وقت خطائى بشود. خطاى شماها بزرگ است و مـمـكـن اسـت يـك خـطـا مـوجـب قتل يك كسى بشود، يك خطا موجب به باد رفتن آبروى كسى بـشـود. ايـنـهـا را بـايـد بـسـيـار نـظـر بـكـنـيـد و بـسـيـار دقـت بـكـنـيـد كـه ايـن شـغـل در عـيـن حـالى كه واجب است و لازم است همه ما در صورتى كه به مقدار كفايت نباشد هـمـه شـركـت بـكـنـنـد و بـسـيـار شـريـف اسـت ، در عـيـن حال ، خوب ، مسؤ وليتش هم بسيار زياد است و بايد انشاءالله همه آقايان جديت بكنند كه ايـن قـوه قـضـائيـه بـه آنـطـورى كـه شـارع مـقـدس مـى خـواهـد، بـه آنـطـور عـمـل بـشـود و البته از باب اينكه حوزه ها مهيا نبودند و دست شان از قضا كوتاه بوده و مـهيا براى اين كار نبودند، حالا كه مهيا شدند، حوزه ها هم به راه افتادند براى اينكه اين كـار را تـتـمـيـم كـنـند. و دروسى راجع به قضا !!! راجع به مربوط به قضا در حوزه ها درسـت عمل بشود و درس هائى گفته بشود تا اينكه انشاءالله به زودى اين پرسنلى كه ايـشـان مـى گـويند كه باز به قدر پانصدنفر ناقص داريم انشاءالله درست بشود. اين پـانـصـد نـفـر در حـوزه اصـفـهان و مشهد و تبريز و ساير جاها چيزى نيست . خوب از آنجا بيايند و قم هم كه خوب كمك مى كند و ميداوارم كه انشاءالله همه موفق بشود و خداوند
همه را تاءييد كند كه خودمان كارهاى خودمان را انجام بدهيم .
دولت فرانسه آبروى ملت فرانسه را از بين برد
و من عرض مى كنم كه ما كه امروز گرفتار اين بليات هستيم ، گرفتار اين دولت ها هستيم ، گـرفـتـار ايـن قـدرت هـاى بزرگ هستيم ، بايد خودمان همه جهات خودمان را خودمان حفظ كـنيم . شما مى بينيد كه در هر جا براى اسلام يك گرفتارى پيش مى آورند با يك اسمى روى آن مـى گـذارنـد و يـك بـسـاطـى درسـت مـى كـردنـد. مـا آنـوقـت خـيـال مـى كـرديـم كه صدام اين است كه تلافى مى كند، بيخودى ، درجنگ شكست مى خورد آنـوقـت تـلافـى اش را سـر خـوزسـتـان در مـى آورد و كـردسـتـان . خـيـال كـرديـم كه اين كار، كار صدامى است . معلوم شد كه همه هستند. چند نفر به واسطه ايـنـكـه آنـقـدر صـدمـه ديـدنـد از ايـن قـدرت هـاى بـزرگ و از آمـريـكـا و از اسـرائيـل و از فـرانـسـه و از امـثال اينها، اينقدر صدمه ديدند، چند نفرخودشان را فدا مى كـنـنـد بـراى مـلت خـودشـان و مـى رونـد يـك جـائى را مـنـفـجـر مـى كـنـنـد. بـعـد اسـرائيـل تـلافـى مـى كـنـد. خـوب ، از اسـرائيـل هـمـه مـتـوقـع انـد. اسـرائيـل ذاتـش همين است ذات است كه بايد عمل بكند اينطورى كه مى كند. اما فرانسه كه خودش را يك ملت چه مى داند و آنقدر در طول تاريخ ادعا كرده است ، چرا اينطور تروريست از كار در آمد؟
مـلت فـرانـسـه بـايـد ايـن مـطـلب را احـسـاس بـكـنـد كـه در طـول تـاريـخ آنـقـدر كـه از فـرانـسه تعريف كرديد و كتاب نوشتيد و چه كرديد، در اين بـرهـه زمـان آبـروى فـرانـسـه را ايـن دولت از بـيـن بـرد. دولت فـرانـسه آبروى ملت فـرانسه را از بين برد، صورت ملت فرانسه را يك صورت مشوه جلوه داد در بين ملت ها. اكـثـر مـلت هـا و مـردم هـا تـمـيـز نـمـى دهـنـد كه ، جدا نمى كنند دولت را از ملت ، خصوصا آنـجـاهـايـى كه جمهورى است . آنجاهايى كه جمهورى است ، ملت است كه بايد اساس را در دسـت بـگـيـرد. نـمى پذيرند از ملت فرانسه كه او بگويد دولت ما اينطورى است دولت فـرانـسـه مـلت فـرانـسه به فكر بيفتد كه آبروى خودش را كه دارد از بين مى رود حفظ بـكـنـد و ايـن دولت را سر جاى خودش بنشاند، اين دولت را كنار بگذارد. اين دولتى كه تروريست اعظم بايد اسمش را گذاشت براى اينكه هر چه تروريست است جمع مى شود در فـرانـسـه ، بـعـد هـم خـودش تـروريستى مى كند يك كسى او را مى زند به واسطه اينكه جـنـايـتـكـار اسـت ، او مى زند يك كس ديگرى را مى كشد، تلافى مى كند سر كس ديگرى . خـوب ، ايـن مـلت فـرانسه بايد فكر اين كار باشد و همين طور ملت هاى ديگر. ملت ها كه تقصيرى ندارند. تقصير ملت هايى كه جمهورى هستند اين است كه راى مى دهند به اينها و بعد كه راى دادند اختيار را به دست اينها مى دهند، بايد بعد كه چيز كردند، با تظاهرات ، بـا چـيـزهـا ايـن كـار را كـنـار بـگـذارنـد. الان هـم مى توانند اين كار را بكنند. حفظ كنند آبروئى را كه در طول تاريخ شما براى فرانسه درست كرديد، اين را حفظش كنيد، اينها دارند از بين مى برند اينها تروريست شده اند.
دولت فـرانـسـه از آنـجـا كه مى بيند كه از عراق طلب دارد و طلبش را نمى تواند بدهد، تلافى اش را سر ايرانى ها در مى آورد. تلافى سر ايرانى براى چه در مى آورد، خوب عراق نمى تواند طلب شما را
بدهد از خودش وصول كنيد چرا به او طياره ، نمى دانم چه مى دهيد كه ايران را بزند؟
ايران مى خواهد همه را اصلاح كند، مى خواهد همه كشورها برادر باشند
وضـع الان ايـنـطـور شـده اسـت كـه اصـلا گـرفـتـار شـده ايـم ما بين قوه هاى مقتدرى كه برخلاف نظر حتى ملت خودشان عمل مى كنند. گمان نمى كنم كه ملت آمريكا راضى باشد كه از كه دولت آمريكا از هر سوراخى سرش را بيرون بياورد و جوان هاى خودشان را به كـشـتـن بـدهـد و هـمـين طور فرانسه و ساير جاها. حالا كه انگليس هم آمده است ، فرانسه هم سـرش را تـو سـرهـا آورده ، جـزو خـيـاطـهـا شده است . آن پالان دوز را مى گفتند كه همراه خـيـاطـهـا مـى رفـت ، گـفـتـنـد تـو كـجـا مـى روى ؟ گـفـت : مـا هـم اهـل بخيه هستيم . حالا اين قدرتمندهاى بزرگ كه در دنيا جمع شده اند و مردم را دارند اذيت مـى كـنـنـد، از آن طـرف فـرانـسـه هم آمده و انگلستان هم تازه آمده و خودشان را سرشان را داخل در سرها كرده اند كه بگويند ما هم جزو بخيه زن ها هستيم . چرا وضع اينطور شده ؟ مـگر آنها چه بردند در اين كار؟ مگر آنها در اين جنايات چه شرافتى تهيه كرده اند؟ الان امريكا، دولت امريكا، دولت شوروى كه اين جنايات را مى كنند و با هم مسابقه مى كنند در جـنـايـتكارى ، در ظلم به مردم ، در جنايت به مردم ، مگر آنها چه بردند كه شما مى خواهيد !!! شـمـا هـم !!! هـمـراه آنـهـا بـاشيد؟ شما هم برويد چه بكنيد؟ بالاخره مسلمين بايد فكر بـكـنـنـد، ايـن مـسـلمـان هـا و ايـن اعـراب كـه تـقـريـبـا اكـثـر بـسـيـارى از مـسـلمـيـن را تـشـكيل مى دهند و گرفتار دست اينها هستند، اينها فكر بكنند كه نبايد اينطور خودشان را دست آنها بدهند كه هر جا الان لبنان را آنطور كرده اند، لبنانى ديگر براى كسى نمانده اسـت . خـوب ، چرا اين اختلافات را شما دست بر نمى داريد تا اينكه اينها نتوانند بيايند سراغ شما و چرا بايد آنها بيايند و مردم را آنطور اذيت بدهند به اسم اينكه ما مى خواهيم اصلاح بكنيم ؟ اين اصلاح كه نيست . شما اگر مصلح بوديد، اگر صلح طلب بوديد كه ايـنـطـور وضـع نـبـود. شما صلح طلبيد و مى آييد در لبنان به اسم اينكه ما صلح طلب هـسـتيم و مردم را ناراحت مى كنيد. شما برويد كنار، مردم خودشان كار خودشان را درست مى كـنند نمى گذاريد كه مردم اصلاح كنند كار خودشان را. هر كدامتان به يك اسمى وارد مى شـويـد در يـك كـشـورى مـثـلا فرض كنيد كه روسيه وارد مى شود در افغانستان به اسم ايـنـكـه مـى خـواهيم اصلاح كنيم . آنجا را، آمريكا و فرانسه و انگلستان و اينها هم وارد مى شـونـد در لبـنـان مـى خواهيم اصلاح كنيم . اين براى اين است كه مسلمان ها بيدار نيستند، دولت هـاى مـسـلمـيـن نـمـى دانند چه قوه دست شان هست و چه جور اينها را مى توانند از بين بـبـرنـد. اگـر !!! يـك !!! ده روز اين مسلمين منافع خودشان را قطع كنند از شرق و غرب ، آنـهـا سرجاى خودشان مى نشينند، ولى !!! چه !!! افسوس ‍ اين است كه نمى توانند، نمى فـهـمـند چه بايد بكنند. آنها را ترسانده اند به طورى كه اگر چنانچه بكنيد چه خواهد شـد. خـوب ، ايـن اگـر در ايـران هـم بـود، لكـن ايـران كـار خـودش را كرد و هيچ كارى هم نـتوانستند بكنند. حالا هم نمى توانند بكنند، بعدها هم نمى توانند بكنند. يعنى مادامى كه ايران اين ايران است ، مادامى كه بين همه روابط اسلامى و انسانى هست ، مادامى كه يك ملت هست اينها، مادامى كه زن و مرد و بچه و بزرگ
ايـران ايـن وضـع را دارنـد، هـيـچ قـدرتـى در عـالم نمى تواند كارى بكند. چرا مسلمان ها اينطور نشوند؟ چرا حجاز اينطور نشود؟ و چرا عراق اينطور نشود؟ و مع الاسف به واسطه حـماقت بعض !!! راس !!! رئوس ، به جان هم مى اندازند همه را. اين را وادار مى كنند، حمله كـنـد بـه ايران ، آنقدر ضرر ببرد، آنقدر رنج ببرد، آنقدر چه بكند ملت عراق را، آنطور صدمه وارد به آن بكند براى يك حماقتى كه آنها گفتند برو سردار قادسيه بشو، از آن طـرف هـم فـلسـطـيـنـى ها را به جان هم انداخته اند، جنگ بين خودشان آنطور مى بينيد كه واقـع شـده از آن ور هـم اخـتـلاف مـا بـيـن خـود مـا، دولت هاى مسلمين . آخر چرا بايد اينطور باشد؟ اينها اگر واقعا بيدار بشوند و بفهمند چه قدرتى در دست شان هست و چه منابعى در دست اينها هست كه منابع ، رگ حيات آنها در دست اينهاست ، خوب ، با هم روابط پيدا مى كنند، روابط دوستى پيدا مى كنند. خوب ، ماهى فرياد مى زنيم كه آقا بياييد با هم دوست بـاشـيـم ، چـه هـى آنها مى گويند نه ، ايران مى خواهد همه كشورهاى دنيا را ازبين ببرد. ايـران چـرا مـى خواهد ببرد، ايران مى خواهد همه را اصلاح كند مى خواهد كه با هم باشند همه شان ، برادر باشند همه شان . معذلك نمى فهمند و بايد چه كرد اين را. و من اميدوارم كـه كـم كـم درسـت بـشـود و كـم كـم ملت ها بيدار بشوند و از راه ملت ها اين كارها اصلاح بـشـود و انشاءالله خداوند تاءييد مى كند و خداوند شما را و همه كسانى كه در اين كشور خـدمـت مـى كـنـنـد، بـه ايـن كـشـور خدمت مى كنند، به اسلام ، تاءييد كند و مادامى كه قصد خـالص بـاشـد، تـوجـه بـه خـدا بـاشـد و خـالص بـاشـد، تـا ايـنـطـور بـاشـد بـلا اشكال پيروز است اين كشور و از اينجا هم موجش مى رسد به همه جا و رسيده است و انقلاب شـمـا بـحمدالله صادر شده است ، نه اينكه صادر مى شود، صادر شده و تقويت مى شود در خارج .
قوه قضائيه مستقل است و هيچ كس نبايد درش دخالت كند
و از نكاتى كه تذكر بدهم اين است كه قوه قضائيه همانطورى كه آقا فرمودند يك قوه مـسـتـقـل بـايـد بـاشـد، يـعـنـى در هـمـه جـاى دنـيـا ايـن اسـم هـسـت كـه قـوه قـضـائيـه مستقل است . حالا مادر كشور خودمان كه استقلال داده است اسلام به قوه قضائيه و قاضى و قـوه قـضـائيـه مـستقل است و هيچ كس نبايد در آن دخالت بكند. قضات نبايد گوش به هيچ كـس بـدهـنـد جـز آنـكـه بـراى خـدا كـار خودشان را انجام بدهند، حق را ملاحظه بكنند. اگر فرض كنيد كه يك جائى را ديدند حق است ، اگر تمام كشورايران به آنها چيز بكنند كه بـه آن طـرف حكم بدهيد، نكنند. خدا اينطور مقرر فرموده است ، بايد شما به حق برسيد. كـار بـه ايـنكه اين رفيق فلان است ، اين دوست فلان است ، اين پسر فلان است ، اين خود فـلان اسـت ، خير، كارى به اين كارها نداشته باشيد بايد شما به همانطورى كه شرع مـقـدس امـر فرموده است قضاوت كنيدو مستقل در قضاوت باشيد و محتاط در قضاوت . احتياط در قضاوت كنيد، توجه بكنيد كه نبادا يك مظلومى حقش ضايع بشود يا يك نفرى زايد بر آن مـقـدارى كه بايد جريمه بشود يا براى تعزيز بشود، يا به چه بشود، زايد بر او نباشد. گرفتارى دارد اين مسائل ، بايد اين را خيلى توجه بكنيد. و من اميدوارم كه آقايان علمائى كه الان مشغول هستند و بعدها هم انشاءالله
مى آيند و مشغول مى شوند، توجه بكنند كه مستقل هستند و كسى حق اينكه هيچ نقشه اى ، هيچ دخـالتـى در كـار آنها بكند ندارد. و البته روى موازين شرعى اگر چنانچه اشتباه ثابت شـد، آنـوقـت روى هـمـان موازين شرعى عمل مى شود. و خداوند همه شما را موفق بدارد و من دعاگوى همه شما هستم .
والسلام عليكم و رحمة الله
نـــامـــه رئيـــس شـواريـعـالى دفـاع بـه مـحـضر امام خمينى در مورد معرفى و پيشنهاد مقامفرماندهى جديد نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
مقام معظم رهبر انقلاب و فرمانده كل نيروهاى مسلح حضرت امام خمينى
بـا اظـهـار قـدردانـى از خـدمـات ارجـمـنـد و صـادقـانـه سـرهـنـگ مـعـيـنـى پـور در طـول تـصـدى فـرمـانـدهـى نـيـروى هـوايـى ، شـورايـعـالى دفـاع در اجـراى مـفـاد اصل 110 قانون اساسى ، قبول استعفاى وى و انتصاب سركار سرهنگ هوشنگ صديق به فرماندهى نيروى هوائى جمهورى اسلامى ايران را به آن حضرت پيشنهاد مى كند.
سيد على خامنه اى رئيس جمهورى و رئيس شورايعالى دفاع
تاريخ : 4/9/62
پاسخ امام خمينى به نامه رئيس شورايعالى دفاع
بسمه تعالى
با قدردانى از زحمات ايشان و دعا براى توفيق به خدمت اسلام و ملت ، موافقت مى شود.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/9/62
بـيـانـات امـام خـمينى در ديدار با وزير بهدارى و گروهى از كاركنان اين وزارتخانه
دادن اميد و وعده سلامتى به بيمار، كمك مى كند به صحت بيمار
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن امـيـدوارم كـه شـمـا آقـايـان كـه در يك وزارتخانه اى هستيد كه براى مستمندان ، براى مـريـضان ، براى بيماران و عليلان و مجروحان خدمت مى كنيد، خداوند توفيق زيادتر به شـما عنايت كند، و براى شما خداوند اخلاص نصيب كند كه كارهاى شما براى خدا باشد و بـراى خـدا اين زحمت ارزنده را بكشيد و اجر را از خداى تبارك و تعالى اميد داشته باشيد. مـسـاله بهدارى يكى از امور بسيار مهم است ، هم پزشك مهم است ، هم پرستار مهم است ، هم كـارمندان اين دستگاه ، و چيزى كه بسيار اهميت دارد براى پزشكان و پرستاران و آنهائى كه تماس با مريض ها و بيمارها و مجروح ها دارند اين است كه روح عطوفت در آنها باشد. يـكـى از امـورى كـه كمك مى كند به خوب شدن مريض ها و اعاده صحت براى آنها، اين است كـه پـزشـك آنها، پرستار آنها، به آنها تقويت روانى بدهد. اگر انسان اعتقادش شد كه خوب مى شود از اين مرض ، اين كمك مى كند به اعاده صحت و اگر نظرش اينطور شد كه در ايـن مـرض ديگر خوب نمى شود، اين او را رو به هلاكت زودتر مى برد. و اين به عهده پـزشـكـان اسـت و پـرسـتارهاست ، چه پرستارها از خانم ها و براى خانم باشند و چه از آقـايـان و بـراى آقـايان باشند، اين نكته را بايد در نظر داشته باشند كه عطوفت به آنـها و اميد دادن به آنها و وعده سلامت به اذن الله براى آنها، كمك مى كند به صحت آنها، كمك شماست براى كارهايى كه انجام مى دهيد. هر چه خوب رفتار كنيد با آنها براى شما پـيش خداى تبارك و تعالى اجر است . فرضا يك مريضى به نظر شما حتما از اين مرض نـجـات پـيـدا نـمـى كـنـد، لكـن اولا ايـنـكـه دسـت غـيـب هـم در كـار هـسـت كـه آن مـاوراى نظر امـثال ماست و شما هم مايوس نباشيد و ثانيا اينكه چه بهتر كه يك مريضى كه از اين دنيا مـى خـواهد برود با دل خوش از شما برود، با اميد باشد. اينطور نباشد كه به او گفته بـشود تو خوب نمى شوى ، همين در زود مردن او و در طولانى شدن مرض او كمك مى كند و با دل افسرده از اين دنيا مى رود، لكن اگر به او اميد داديد، محبت كرديد، نوازش ‍ كرديد، خـدمـت صادقانه كرديد، با روى خوش خدمت كرديد به اين مريض ها كه افسرده اند اكثرا، اگر اينطور باشد، بر فرض اينكه از اين دنيا هم برود با يك روح اميدوار و شيرين از اين دنيا مى رود و اين براى شما ارزشمند است خيلى .
پـزشـك هـايـى كـه در خـارج هستند توجه بكنند كه كشور خودشان احتياج به وجود آنها دارد
پـزشك ها بايد خيلى توجه بكنند به اينكه كارشان بسيار اهميت دارد، سر و كارتان با جان مردم است و اهميت بسيار دارد و بايد همه دقت هائى كه داريد بكنيد و مع الاسف بسيارى از پـزشـك هـاى مـا خارج كشور هستند، يا از ايران رفته اند، يا بوده اند در آنجا و مراجعت نكردند به وطن خودشان و اين يكى از مسائلى است كه بايد اين پزشك هايى كه در خارج هـسـتـنـد يـك قـدرى تـوجـه بـكنند كه كشور خودشان احتياج به وجود آنها دارد. آنها در اين كـشـور پـرورش پـيـدا كـرده انـد، بـا بـودجـه ايـن كـشـور تحصيل كرده اند، خارج رفته اند و اهل اينجا هستند و مردم به شما حق دارند، اسلام به شما نـظـر دارد. اين ملت اسلام است كه الان در اينجا با آنهمه رنج هايى كه به آنها مى دهند و بـا آنـهـمـه مـصـيبت هايى كه ابرقدرت ها براى اينها پيش مى آورد، اينها در رنج هستند. و شما پزشكانى كه در خارج هستيد ما فرض مى كنيم كه شما يك عمر زيادى هم بكنيد و در رفـاه هـم بـاشـيـد، آخـر چـه ؟ بـهتر نيست كه در خدمت مستمندان باشيد، در خدمت مريض هاى كـشـور خـودتـان بـاشـيـد، در خـدمـت ايـن كـشـورى كـه مظلوم است و تحت ستم بوده است در سـال هـاى طـولانـى و امـروز كه مى خواهد از زير بار ستم شرق و غرب خارج بشود، همه به او فشار آوردند، از همه طرف فشار آوردند، اين فشارها كافى نيست كه شما پزشكان در خارج نگاه كنيد و ببينيد كه اينجا از حيث پزشك كمبود هست . همه جا ما كمبود داريم از حيث پـزشـك متخصص ، و شماها متخصص باشيد و از اين آب و خاك هم باشيد و از اين آب و خاك هـم پـدران شـمـا ارتزاق كردند و خود شما و حالا بى تفاوت باشيد و در خارج بنشينيد و نـگـاه كـنـيـد تـا مـريـض هـاى ايـنـجـا و آنـهـائى كـه در جـبـهـه هـا مـعـلول شـدنـد، در جـبـهه ها آسيب ديدند، در رنج باشند و شما وجدانتان آرام باشد؟ گمان ندارم كه اگر يك ساعت فكر كنيد وجدان شما حاضر بشود كه آنجا باشيد، ولو با رفاه زيـاد. مـردم در ايـنـجـا بـحـمـدالله ، بـهـدارى در ايـنـجـا مـشـغـول خـدمـت هست و راجع به جبهه ها از قرارى كه گفته مى شود بسيار خدمت كرده اند و مورد تقدير هستند.
بايد توجه زياد به بيمارستان ها بشود
و هـمـيـن طـور امـيـدوارم كـه وضـع بـيـمارستان ها هم بهتر از حالا بشود و توجه زياد به بـيـمـارسـتـان ها بشود. آنطور نباشد كه يك بيمارى در يك بيمارستان وارد بشود و او را نـپـذيـرنـد. اينها از امورى است كه با وجدان انسان مخالف است ، با انصاف مخالف است ، بـا رضـاى خـدا مـخـالف اسـت ، بـايـد خـيـلى تـوجـه بـه ايـن مسائل بكنند. يك مريضى كه مى آيد در يك بيمارستانى ، اين احتياج دارد كه مى آيد در اين بـيـمارستان ، اگر از همان دم در يك وقت خداى نخواسته گفته بشود كه اينجا نمى شود، از اينجا برود جاى ديگر، آنجا هم بگويند اينجا نمى شود و خداى نخواسته در همين رفت و آمـدهـا تـلف بـشـود، بـه عـهده آن اشخاصى است كه اين كارها را مى كنند. خيلى بايد شما مـواظـب باشيد، در عين حالى كه خيلى خدمت شما ارزنده است ، خيلى خدمت شما پيش خدا ارزش دارد، در عين حال مسؤ وليت هم زياد داريد.
بـايـد شما اين مسووليت را با كمال دقت ، توجه به آن بكنيد و اميدوارم كه موفق بشويد كـه بتوانيد خدمت بكنيد به اين مظلومين و خصوصا اينهايى كه از جبهه ها مى آيند و سلامت خودشان را براى شماها از دست داده اند و مى بينيد كه اين ابرقدرت ها با مسلمين دارند چه مـى كـنـنـد. مـا بـايـد خـودمـان بـه فكر خودمان باشيم ، در هر چيز بايد خودمان به فكر خودمان باشيم و مى توانيم ، در امور بهداشتى و بهزيستى و اينها بايد خودمان در فكر خـودمـان باشيم ، منتظر نباشيم مثل سابق هى به خارج برويم و از خارج بياوريم . بايد تـوجـه بـكـنـيـم و زحـمـت بـكـشـيـم ، بـا زحـمـت خـودمـان ، بـا رنـج خـودمـان ، ايـن بـار را تـحـمـل كـنـيـم و بـه مـنـزل بـرسـانـيـم . و امـيـدوار بـه فـضل خدا باشيد كه خداوند با شماست و خداوند توفيق به شما خواهد داد كه كار را به نحو شايسته پيش ببريد.
و خـصوصا باز عرض مى كنم كه با مرضى بسيار با عطوفت يعنى از آن كسى كه خادم دم در اسـت تـا آنـجـايـى كـه پـزشـك اسـت و پرستار، رفتار، رفتار خوب باشد، رفتار عـطـوفت باشد. گمان بكنيد كه خودتان مريض هستيد و در يك مريضخانه رفتيد، در آنجا چـه تـوقعى داريد از كارمندان آنجا، از پزشكان آنجا، از پرستار آنجا، همان توقعى كه خود شما از آنها داريد، ساير مرضى هم از شماها دارند بنابراين لازم است كه توجه به اين مسائل معنوى بشود و اميدوارم كه موفق و مؤ يد و منصور در اين امر باشيد.
و از امـور لازم قـضـيـه جلوگيرى از بيمارى است ، آن اهميتش بيشتر از خود معالجه است . ما بـتـوانـيم ، شماها بتوانيد كه طورى بكنيد كه مرض كم بشود، يك طورى بشود در كشور كـه آبـهـا از آلودگـى بيرون بيايد، غذاها آلوده نباشد، آنطورى كه پزشكان دستور مى دهـند كارى بشود كه مرض نيايد، نه ما منتظر باشيم كه مرض بيايد بعد رفعش بكنيم . جلو بگيريم كه اصلا نيايد مرض و اين يكى از امور مهمه اى است كه بايد به آن توجه كـامـل بـشـود و امـيـدوارم كـه در ايـن امـر هـم مـتـصـديـان امـور مـوفـق باشند. و در همه امور اتكال به خدا بكنيم . شما ببينيد كه اين اتكال به خدا بود كه يك قدرت به آن عظمت را از دسـت از بـيـن بـرديـد، بـا ايـنـكـه قـدرت شـمـا در مـقـابـل قـدرت هـاى شـيـطـانـى چـيـزى نـبـود، لكـن ايـمـان شـمـا بـود، اتـكـال شـمـا بـه خـداى تـبارك و تعالى بود كه پيش برديد و از حالا به بعد هم پيش ‍ خواهيد برد.
قدرت هاى بزرگ به عنوان صلح آمدند در منطقه و ببينيد كه چقدر فساد وارد كردند
و ايـن قـدرت هاى بزرگ هيچ وقت در فكر اين نيستند كه يك آسايشى براى ملت ها باشد. شـمـا الان مـلاحـظه مى كنيد كه در لبنان چه مى گذرد بر اهالى لبنان از دست همين هايى كـه بـراى صلح آمده اند. آمريكا و فرانسه و انگلستان و ايتاليا براى اينكه صلح را در آنـجـا پـايـدار كـنـنـد آمده اند و جنگ راه انداخته اند. جنگ راه انداختند در محلى كه اگر اينها نـبـاشند خود آنجا آرامش بهتر پيدا مى كند، تا اينها باشند. اگر آمريكا نبود و فشار به مردم نمى آورد آن بيچاره هايى كه تحت آنهمه فشار هستند بالاخره يك كارى انجام مى دهند. مـنـتـظـر نـبـاشـنـد كـه شـمـا هـمـه فـشـارهـا را بـر مـلت هـا تحميل كنيد و آنها همين طور بنشينند و به شما مبارك
بـگـويـنـد. البـتـه ايـن انـفـجـارات هـسـت ، تـابـع هـمـان ، دنبال همان است . دنبال اين هم آن بمباران هايى كه ديديد كردند در لبنان ، و آمريكا آنقدر در آنـجـا فـسـاد كرد و عمال آمريكا كه صهيونيسم هم از آنهاست و فرانسه هم بايد كه از آنها حساب بكنيم ، اينها به عنوان اينكه ما مى خواهيم صلح را در منطقه نگه داريم ، آمدند و بـبـيـنـيـد چـقـدر !!! به فساد وارد كرده اند !!! فساد وارد كرده اند بر اين منطقه . از آن طـرف شـوروى بـه عـنـوان ايـنـكـه صـلح در افـغـانـسـتـان درسـت كـنـد، آمـده اسـت چـنـديـن سـال اسـت ، قـريـب 5 سال است كه الان دارد در افغانستان آتش بپا مى كند، از آن طرف هم آمريكا در هر نقطه اى كه دستش برسد مى گويد ما براى صلح مى خواهيم برويم ، لكن فـسـاد ايجاد مى كند. نمى دانم اين مثل را شما شنيديد يك بچه ، پسر كوچكى بود كه يك نـفـر آدم كريه المنظر كه صورتش جورى بود كه بچه ها از او مى ترسيدند، او بغلش گـرفـته بود و او از ترس همين آدم گريه مى كرد، اين مى گفت نترس من اينجا هستم ، يك كـسـى بـه او گـفت كه آقا اين از تو مى ترسد، تو اين را بگذار زمين ، اين آرام مى شود. حالا اينها، قدرت هاى بزرگ ، آمده در افغانستان مى گويد نترسيد ما اينجائيم ، در لبنان هـم نـتـرسيد، ما اينجا هستيم . خوب ، اين مردم از شما مى ترسند، خوب ، شما برويد كنار مـردم آرام مـى گـيرند. وضع اينطورى است و خدا نكند كه سياستمدارها چاقوكش از كار در آيند. وقتى سياستمدارى بر طريقه اخلاق انسانى نباشد، او چاقوكش از كار درآيد، اما نه چـاقـوكـش سـر مـحله ، چاقوكش در يك منطقه وسيعى ، در دنيا. اينكه در روايت هست كه (اذا فـسـدالعالم فسد العالم ) مصداق بالاترش همين ها هستند كه علماى سياست هستند، فاسد هـسـتند، عالم را به فساد كشاندند. الان عالم براى خاطر دانشمندان به فساد كشيده شده ، آن دانـشـمـنـدانـى كـه سـلاح هاى كوبنده درست مى كنند، آن دانشمندان سياستى كه اعوجاج دارنـد و ايـن سـلاح هـا را بـه كار مى برند. الان دنيا به واسطه خاطر اين علما هست و اين دانـشـمـندان هست كه ناآرامى دارد. اگر اينها حذف بشوند از دنيا، مردم آرامش بهتر پيدا مى كنند.
بنابراين ما بايد توجه به اين بكنيم كه اين قدرت هايى كه مى گويند ما براى صلح آمديم و مع الاسف در خانه عرب ها، عرب ها را دارند مى كوبند و عرب ها نشسته اند تماشا مـى كـنـنـد. ايـن نـنگ را عرب ها كجا مى برند كه اجانب ، كفار !!! اجانب !!! آمده اند در خانه اعـراب ، بـه اعـراب تـعـدى مـى كـنند و اينها نشسته اند تماشا مى كنند، در صورتى كه ايـنـهـا اگر ده روز راه را بر آنها ببندند، همه شان تسليم مى شوند؟ اگر اين كشورهاى اسلامى ، همين كشورهاى منطقه ، اگر همين كشورهاى خليج و منطقه ده روز جلوى نفت شان را بگيرند، دنيا به صدا در مى آيد، دنيا تسليم شان مى شود، لكن اينها نفت شان را تقديم مـى كـنـند، آبرويشان را تقديم مى كنند، كشورشان را تقديم مى كنند، ملت شان را تقديم مـى كنند، براى چه ؟ براى يك هواى نفس باطل . دنيا را اين هواى نفس دارد از بين مى برد. هـواى نـفـس است كه وادار مى كند كه اينها براى خاطر اينكه چهار روز زندگى مرفه به خـيـال خـودشـان بكنند، ملت هاى خودشان را اينطور تحت ستم قرار مى دهند. هواى نفس است كه شوروى را بر مى دارد مى آورد در افغانستان و آن كارها را انجام مى دهد. هواى نفس است كـه آمـريـكـا را مـى آورد در لبـنـان ايـن كـار را مى كند و عمالش را در ايران مامور مى كند براى اينكه اين فسادها را بكنند. همه فسادهاى دنيا زير سر اين
قدرت هاى بزرگ است والا اين كوچك ها اهميتى ندارند.
صـدام ديگر يك مرده اى است افتاده آنجا، اين اهميتى ندارد ديگر، لكن اينها دارند فساد مى كـنـند. اين هم يكى از فسادهاى آنها بود كه اين را بازى اش دادند و احمقش كردند حمله كرد بـه ايـران و تـجـاوز كـرد بـه ايـران ، حالا هم تويش مانده است و نمى داند چه بكند. هى فـريـاد مى زند بياييد ديگر صلح كنيم ، مى خواهد مهلت بگيرد كه بعدها شرارت بكند، مـا ايـن را بـهتر مى شناسيم از ديگران ، اينطور نيست كه اين صلح بخواهد، اين مى خواهد كـه به اسم صلح مهلت پيدا بكند، دوباره تشكيلاتى درست كند زيادتر و قدرتى پيدا كـنـد زيـادتـر و دوبـاره حـمـله بـكند. خوب ، با يك همچو چيزى نمى شود صلح كرد. كدام انـسـان اسـت كـه مى تواند با يك دشمنى كه با اسلام دشمن است ، با خدا دشمن است ، با مـلت خـودش دشـمـن اسـت ، با ملت ما دشمن است ، اين را مهلت بدهد تا اينكه دوباره تجهيز كـنـد خـودش را، قدرت ها هم به او كمك بكنند و باز هم افراد پيدا كند و دوباره حمله بكند بـه ايـنـجا، اين را كسى نمى تواند مهلتش بدهد. اين بايد شرش كنده شود تا اين منطقه درسـت بـشـود و عـمـده شـر آن ابرقدرت هاست و دولت هاى منطقه مى توانند شر اين را از مـنـطـقـه خـودشـان بـكـنـنـد. اگر اين دولت ها با ملت هاشان دست به هم بدهند، ملت ها كه حـاضـرنـد، دولت هـا هـم تـسـليـم مـلت هـاشـان بشوند، نمى توانند آنها در اين منطقه اين فـسـادها را بكنند. اسرائيل نمى تواند بيايد اينجا شرارت بكند، لكن مع الاسف خود اينها هـسـتـنـد كـه راه را باز مى كنند براى قدرت هاى بزرگ . شما ملاحظه مى كنيد كه در همين مـنـطـقـه چـقـدر ثروت هست كه دارند ابرقدرت ها از اينها مى برند، همان نفت چقدر هست كه دارنـد روزى بـيـسـت مـيـليون تقريبا، كشورها از اينجا مى برند و مى خورند، معذلك اينها نـشـسـتـه انـد. آنـهـا ريـخته اند در خانه خودشان ، لبنان خانه عرب است ، در خانه عرب ريـخـته اند و دارند به خود عرب اينطور جنايت مى كنند و ملت عرب نشسته اند آنجا و هيچ حرف نمى زنند.
وقـتـى پاى ايران پيش مى آيد مى گويند اينها فارس اند اينها خوب ، آنها هم كه عربند ديـگـر، شـمـا نـه فـارس سـرتـان مـى شـود نـه عـرب سـرتـان مـى شـود، دنبال اين هستيد كه چند روز عياشى بكنيد. خوب ، اين عياشى تا كى ؟ چقدر انسان آبرويش را، حيثيتش را، همه چيزش را بدهد سر عياشى ؟
مظلومين جهان بايد خودشان به فكر خودشان باشند
آن قـدرت هاى بزرگ هم كه شما را عمال خودشان قرار داده اند و الان در لبنان دارند به سـر مـردم لبـنـان بـيـچاره آن كار را مى كنند، معذلك بايد همه شان بدانند كه مردم نمى نشينند گوش كنند تا اين كارها بشود، بالاخره همان معنائى كه در ايران پيدا شد در جاى ديـگـر هـم پـيـدا مـى شـود. بـايـد از حـالا فـكـر بـكـنـنـد ايـنـهـا، امـريـكـا خـيـال نـكـنـد كـه ظلمش را دارد به مردم مى كند و آنها هم نشسته اند. آمريكا ديد كه !!! كاخ سـفـيـد مـنـفـجـر شـد !!! آن مـحـل خـودشـان منفجر شد، همين چيزها حالا هست باز، هر چند شماها جـلوگـيـرى بـخواهيد بكنيد مردم جانشان به لبشان رسيده است ، مردم لبنان جانشان به لبشان رسيده است ، مردم فلسطين جانشان به لبشان رسيده و لهذا انتحار مى كنند. اگر يك كسى جانش به
لبش نرسيده باشد كه انتحار نمى كند براى اينكه شما را از كار بيرون كند. مردم نمى تـوانـنـد تـحـمـل بـكـنـنـد، شما يك فكرى بكنيد. با زدن و با كشتن و با يغما كردن و با بـمـبـاران كـردن كـار درسـت نمى شود، بايد كنار برويد تا مردم كار خودشان را بكنند، راحت بگذاريد مردم را. بالاخره مسلمين بايد خودشان فكرى بكنند، بيدار بشوند و الا اينها چاقوكش بين المللى هستند و نمى گذارند دنيا آرام باشد مگر اينكه مردم خودشان ، مظلومين خـودشـان به فكر خودشان باشند، مظلومين جهان خودشان به فكر خودشان باشند. اگر مـظـلومـيـن به فكر بيفتند، دست اينها را قطع مى كنند و اميدوارم خداى تبارك و تعالى ملت هـاى اسـلامـى را بـيـدار كند، ملت هاى مستضعف را بيدار كند و خودشان زندگى خودشان را اداره كنند و ممالك خودشان را اداره كنند و دست قدرت هاى بزرگ را قطع كنند.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 20/9/62
بيانات امام خمينى در جمع فقها و حقوقدانان شوراى نگهبان
مـهـم ايـن اسـت كـه مـا مـى خـواهـيـم مـطـابـق شـرع اسـلام مسائل را پياده كنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
آنـچـه مـهـم اسـت ايـن اسـت كـه مـا مـى خـواهـيـم مـطـابـق شـرع اسـلام مـسـائل را پـيـاده كـنـيـم . پـس اگر قبلا اشتباه كرده باشيم بايد صريحا بگوئيم اشتباه نـمـوده ايـم و عـدول در بين فقها از فتوائى به فتواى ديگر درست همين معنا را دارد وقتى فـقـيـهـى از فـتـواى خـود بر مى گردد يعنى من در اين مساله اشتباه نموده ام و به اشتباهم اقـرار مـى كـنـم . فـقـهـاى شوراى نگهبان و اعضاى شورايعالى قضائى هم بايد اينطور بـاشـند كه اگر در مساله اى اشتباه كردند صريحا بگويند اشتباه كرديم و حرف خود را پـس بـگـيـرنـد، مـا كـه مـعـصـوم نـيـسـتـيـم . پـيـش از انـقـلاب مـن خـيـال مـى كـردم وقـتـى انـقـلاب پـيـروز شـد افـراد صالحى هستند كه كارها را طبق اسلام عـمـل كـنند، لذا بارها گفتم روحانيون مى روند كارهاى خودشان را انجام مى دهند. بعد ديدم خـيـر، اكـثـر آنـهـا افراد ناصالحى بودند و ديدم حرفى كه زده ام درست نبوده است ، آمدم صـريـحـا اعـلام كـردم من اشتباه كرده ام . اين براى اين است كه ما مى خواهيم اسلام را پياده كنيم . پس در اين رابطه ممكن است من ديروز حرفى را زده باشم و امروز حرف ديگرى را و فـردا حـرف ديـگـرى را، اين معنا ندارد كه من بگويم چون ديروز حرفى زده ام بايد روى هـمـان حـرف بـاقـى بـمـانـم امروز مى گويم مادام كه احكام اسلام پياده نشده است و افراد صـالحـى نـداشـتـيـم تـا طـبـق اسـلام عـمـل كـنـنـد، عـلمـا بـايـد مـشـغـول به كارهايشان باشند. اين شاءنى براى علما نيست كه رياست جمهورى و يا پست ديـگـرى را داشـتـه باشند. چون وظيفه است به اين كارها مى پردازند. خلاصه يك چيز را نبايد فراموش كنيم كه همه مى خواهيم اسلام پياده شود.
مبادا از حرف هاى خارجى ها بترسيم و در پياده كردن احكام خدا سستى كنيم
مـن حـالا هيچ نگرانى ندارم چون اكثر افراد را مى شناسم و مى دانم كه اكثرا متعهد و متدين هستند، بلكه نگرانى من از اين است كه نكند سستى كنيم و در پياده كردن اسلام دقت لازم را نـنـمـائيـم بـعـدا اشـكـالى پـيـش بـيايد. نكند مثل مشروطه شود كه آقايان تلاش كردند و مشروطه را بنا گذاشتند، آنوقت چند نفر از سياسيون مستبد، مشروطه خواه شدند و حكومت را گرفتند و هر دوره مجلس را بدتر از دوره قبل تـشـكـيـل دادنـد. امـروز مـن هـيـچ تـرسـى نـدارم ، ولى تـرسـم از آن اسـت كـه مـبـادا مـا مسائل را به صورتى
محكم تحويل دسته بعد ندهيم ، ترسم از آن است كه مبادا از حرف هاى خارجى ها بترسيم و در پـيـاده كردن احكام خدا سستى كنيم . ما بايد همه چيز را به همان قوتى كه امروز دارد، تـحـويـل دسـتـه بـعـد دهـيـم و آنـهـا هـم كـوشـش كـنـنـد كـه بـه هـمـان قـوت تـحـويـل دسـتـه بـعـد دهـنـد. ما بايد بنيان را محكم كنيم و به دسته بعد دهيم تا پيش خدا مقصر نباشيم .
بايد هيچ سستى نكنيم و از اين ترس نداشته باشيم كه فلان راديو يا دولت خارجى چه مى گويد، راديوها بايد به ما فحش بدهند. آن روزى را كه آمريكا از ما تعريف كند بايد عـزا گـرفـت . آن روز كـه كـارتر و ريگان از ما تعريف كنند معلوم مى شود در ما اشكالى پـيـدا شـده اسـت ، آنـهـا بـايـد فـحش دهند و ما هم بايد محكم كارمان را انجام دهيم . شوراى نـگـهـبـان بدون ملاحظه از هيچ كس فقط و فقط خدا را در نظر بگيرند. احكام اوليه بايد جـارى شـود و آن روز هـم كـه اضـطـرارى پـيـش آمد، احكام ثانويه كه آن هم حكم خداست را بايد جارى نمايند. بايد بنيان از امروز محكم شود.
همه در انتخابات شركت كنند و در صحنه حاضر باشند
شـوراى نـگـهـبـان و شـورايـعـالى قـضـايـى و مـجـلس و دولت بـايـد بـه گـونـه اى عمل كنند كه بنيان محكمى را پايه گذارى نمايند. اگر بخواهيم به اسلام پايبند باشيم ، بـايـد آيـنـده را در نـظـر گـرفـتـه و درسـت نـمـايـيـم . سـعـى كـنـيـد مـثـل مـشـروطـه سـسـتـى نـشـود. الحمدلله امروز مثل زمان مشروطه نيست كه خوب ها در اقليت بـودنـد بـلكـه شـمـا در اكـثـريت هستيد و قليلى هستند كه انحراف دارند. و من قبلا در مورد انـتـخـابـات گـفـتـم كه همه چيز ما بايد روى موازين اسلامى باشد. افرادى كه تعيين مى شـونـد بايد كسانى باشند كه به درد اسلام و جمهورى اسلامى بخورند و عقيده شان هم ايـن بـاشد كه اسلام خوب است ، نه فقط اظهار كنند ولى عقيده نداشته باشند، كما اينكه در اول انـقـلاب خيلى ها اظهار اسلام مى كردند. البته اقليت هاى رسمى غير مسلمان قانونا انـتـخـاب مـى شوند پس مردم ، افرادى را كه تعيين مى كنند بايد سعى در شناسائى آنها نموده و قبل و بعد از انقلابشان را در نظر بگيرند و بعد راى دهند. پس مساله خوب بودن خـود شـخـص اسـت نـه ايـنـكـه از يـك دسـتـه خـاصـى بـاشـد، نـه ايـنـكـه اهـل عـلم بـاشد، حزبى باشد، بازارى باشد، اينها ديگر شرط نيست ، عمده موازينى است كه قانون و اسلام تعيين كرده است . ما بايد مجلس را نگه داريم .
دوره اول مـجـلس در مـشـروطـه بـد نبود و شايد هم خوب بود، ولى بعدها كم كم رسيد به جـائى كـه خودشان افرادى را انتخاب مى كردند. پس ما بايد سعى كنيم مرتبه دوم بهتر از اول بـاشـد، مـردم بـهتر شركت كنند، مردم در صحنه حاضر باشند و تحت تاثير كسى واقـع نـشـونـد. مـردم بـا عـلما و اشخاص مورد اعتمادشان مشورت كنند، بعد به هر كس كه خـواسـتـند راى دهند. مردم نبايد كنار بروند اگر مردم كنار بروند همه شكست مى خوريم . خـود مردم نگذارند قلدرها دخالت كنند، افراد نالايق دخالت كنند. اگر عده اى جمع شدند و افـراد نالايق را انتخاب كردند، مردم به آنها راى ندهند، اگر مردم هم متوجه نشدند. مجلس آنها را قبول نكند. تمام مردم موظفند كه در انتخابات حاضر باشند و تحت
تـاثـيـر هيچ كس قرار نگيرند. بعد از اينكه مشورت كردند كه براى اسلام مفيد است راى دهـنـد. اگـر كسى مورد شك بود و يا اگر كسانى منحرف ، خودشان را معرفى كردند به آنها راى ندهند. ما بايد مجلسمان را نگه داريم و كارى كنيم كه براى دولتى خوب اساس باشد.
مـردم اگـر از مـن گـله دارند، از اسلام سرد نشوند. من خلاف كرده ام ، به اسلام چه . مردم اگـر اسـلام را، استقلال و آزادى را، نبودن تحت اسارت شرق و غرب را مى خواهند، همه در انـتـخـابـات شـركـت كـنند و در صحنه حاضر باشند. اگر يك ظالم خلاف كرد، اسلام كه نـكـرده اسـت پـس بـايد كارى كنيم كه ظلم نباشد و ظالم از بين برود. اگر ديديم در اين دوره خلاف شده و به افرادى ظلم شده بايد تلاشمان را بيشتر كنيم تا خلاف و ظلم را از بـيـن بـبـريـم نـه اينكه كنار برويم و از صحنه خارج شويم زيرا اگر از صحنه خارج شـويـم ظـلم بيشتر مى شود پس بايد اجتماعمان را بيشتر كنيم و بيشتر در صحنه حاضر باشيم . خداوند به شما قدرت و سعادت عنايت بفرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 26/9/62
بـــيـــانـــات امـام خمينى در جمع اعضاى كميسيون هاى امور بازرگانى و رسيدگى به سـؤالات مـجـلس شـوراى اسـلامـى و اعـضـاى سـازمان هاى وابسته به نخست وزيرى
شما متوجه باشيد اينها شروع كردند از اول جوى بسازند كه اين حكومت را بشكنند
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن تـوفـيـق آقـايـان را در خـدمـت بـه جـمـهـورى اسـلامى و اسلام از خداى تبارك و تعالى خواستارم و اميدوارم كه همه آقايان موفق باشند كه به اين ملتى كه اينهمه در تحت ظلم و فـشـار بـوده اسـت خـدمـت بـكـنـنـد و هـمـه بـا هـم هـمـصـدا و هـم عمل منظورشان همين باشد كه نجات بدهند اين كشور را از مسائلى كه برايش پيش مى آيد.
مـن امـروز مـغـتـنـم اسـت كـه در حـضـور آقـايـان يـك مـطـلبـى را عـرض كـنـم و ايـن مـطـلب مال همه است .

next page

fehrest page

back page