صحيفه نور جلد ۲۰

امام خميني رحمه الله عليه

- ۷ -


و از نـكـاتـى كـه حجاج محترم بايد به آن توجه كنند، اين كه مكه معظمه و مشاهد مشرفه آيـنـه حـوادث بـزرگ نـهضت انبيا و اسلام و رسالت پيامبر اكرم است ، به جاى ، جاى اين سـرزمـيـن محل نزول و اجلال انبياء بزرگ و جبرئيل امين و يادآور رنج ها و مصيبت هاى چندين سـاله اى اسـت كـه پـيـامـبـر اكـرم (ص ) در راه اسـلام و بـشـريـت متحمل شده اند و حضور در اين مشاهد مشرفه و امكنه مقدسه و در نظر گرفتن شرايط سخت و طـاقـت فرساى بعثت پيامبر، ما را به مسؤ وليت و حفظ دستاوردهاى اين نهضت و رسالت الهى بيشتر آشنا مى كند، كه واقعا پيامبر اكرم !!! صلى الله عليه !!! و ائمه هدى در چه غربت هايى براى دين حق و امحاء باطل ، استقامت و ايستادگى نموده اند و از تهمت ها و اهانت هـا و زخـم زبـان هـاى ابـولهـب هـا و ابـوجـهـل هـا و ابـوسـفـيـان نـهـراسـيـده انـد و در عـيـن حـال شـديـدتـريـن محاصره هاى اقتصادى در شعب ابى طالب ، به راه خود ادامه داده اند و تـسـليـم نشدند و سپس با تحمل هجرت ها و مرارت ها در مسير دعوت حق و ابلاغ پيام خدا و حضور در جنگ هاى پياپى و نابرابر و مبارزه با هزاران توطئه و كارشكنى ها به هدايت و رشـد هـمـت گـمـاشـتـه انـد كـه دل صـخره ها و سنگ ها و بيابان ها و كوه ها و كوچه ها و بـازارهاى مكه و مدينه پر است از هنگامه پيام رسالت آنان كه اگر آنها به زبان و به سخن مى آمدند و از راز و رمز تحقق ععع (فاستقم كما امرت ) عععع پرده برمى داشتند، زائران بـيـت الله الحـرام در مـى يافتند رسول خدا براى هدايت ما و بهشتى شدن مسلمانان چـه كـشيده اند و مسؤ وليت پيروان او چقدر سنگين است . و ملت شهيد داده ايران اگر چه در طول دوران مبارزه و جنگ و حوادث ديگر انقلاب مظلوميت ها و درد و رنجهاى فراوان ديده است و جـوانـان و عـزيـزان گـرانقدرى را تقديم راه خدا كرده است ولى يقينا وسعت مظلوميت ها و سـخـتـى هـايـى كـه بـر پـيـشـوايـان مـا رفـتـه اسـت ، بـه مـراتـب بـالاتـر از مـسـائل ماست . حجاج محترم سلام خالصانه ملت عزيز و مسؤ ولين پرتلاش و خانواده هاى معظم شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودين را به پيشگاه مقدس پيامبر رحمت !!!
صلى الله عليه و آله و سلم !!! و اهل بيت هدا !!! عليهم السلام !!! ابلاغ كنيد و ملتمسانه و عـاجـزانـه از آنـان تفقد و رحمت بيشتر براى اين پيروان صادق خود خواسته و پيروزى ملت ما را در جنگ بر كفر جهانى از خدا بخواهند و از اين فرصت مناسب در دعا كردن به همه مسلمانان و رفع گرفتارى ها استفاده كنند.
خـداونـدا! اگـر هـيچ كس نداند تو خود مى دانى كه ما براى برپايى پرچم دين تو قيام كـرده ايـم و بـراى بـرپـايـى عـدل و داد در پـيـروى از رسول تو در مقابل شرق و غرب ايستاده ايم و در پيمودن اين راه لحظه اى درنگ نمى كنيم . خـداوندا! تو مى دانى كه فرزندان اين سرزمين در كنار پدران و مادران خود براى عزت ديـن تـو بـه شـهادت مى رسند و با لبى خندان و دلى پر از شوق و اميد به جوار رحمت بـى انـتـهـاى تـو بـال و پـر مـى كـشـنـد. خـداونـدا! تـو مـى دانـى كـه امـت رسـول تـو در ايـن مـمـلكـت مـواجـه بـا هـمـه تـوطـئه هـاسـت و ايـادى شـيـطـان در داخـل و خارج او را آرام نمى گذارند و تلاش ها هر روز براى در تنگنا و مضيقه قرار دادن اين ملت در امور اقتصاد فزون تر مى شود.
خـداونـدا! تـو مـى دانـى مـردم مـا مـشـكـلات را بـه جـان و دل خـريـده انـد و از هـيـچ كـس غـيـر تـو تـرس و بـيـم نـدارنـد و تـمـام زجـرهـا و دردها را تـحـمـل مى كنند، همه پيروزى ها را از آن تو و به عنايت تو مى دانند، پس ما را به عنايت دوبـاره خـود هـمـراهـى نـمـا و دل هـاى ملت ما را به نصر و پيروزى خود اميدوارتر ساز و رزمندگان جبهه ما را به مدد غيبى و جنود مخفى خود غالب و پيروز گردان و توان و صبر و استقامت ما را در تحمل سختى ها و مشكلات افزون نما و نعمت رضايت در شكست و پيروزى را بـه مـا ارزانـى فـرما و دل مردم ما را كه براى دين تو شهيد، مفقود، مجروح و اسير داده انـد و سـخـتـى هـجـران عـزيـزان را بـه عـشـق لقـاء و رضـاى تـو تـحـمـل كـرده انـد، شـادمان فرما و همه ما را در مسير بندگى خود عاشق و درد آشنا فرما و شهيدان ما را از كوثر زلال ولايت خود و رسول اكرم !!! صلى الله عليه و آله و سلم !!! و ائمـه هـدى !!! عـليهم صلوات الله !!! سيراب نما و انقلاب اسلامى ما را به انقلاب مصلح كل متصل فرما. (انك ولى النعم .)
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 12/5/66
پيام به حجت الاسلام كروبى درباره فاجعه خونين مكه
بسم الله الرحمن الرحيم
عـعـع والذين هاجروا فى سبيل الله ثم قتلوا او ماتوا ليرزقنهم الله رزقا حسنا و ان الله لهو خيرالرازقين جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ مهدى كروبى دامت افاضاته
پيام استقامت و مظلوميت شما و زائران عزيزتر از جانمان را از كنار كعبه مظلوم و حرم خون آلود خـدا شـنـيـدم . سـلام خالصانه اين جانب و همه ملت ايران را به همه عزيزانى كه در كـنـار خـانـه خود و حرم امن خدا مورد تهاجم و گستاخى اجيرشدگان شيطان بزرگ ، يعنى آمـريـكـاى جنايتكار قرار گرفته اند، ابلاغ كنيد. اين حادثه بزرگ نه تنها احساسات و عـواطـف مـلت ايـران را كـه يـقـيـنا دل همه آزادگان جهان و ملت هاى اسلامى را جريحه دار و مـتـاءلم سـاخـتـه اسـت ولى بـراى مـلت بزرگ و قهرمانى همچون مردم عزيز كشورمان كه تـجـربه چندين ساله انقلاب را ديده اند و نقاب از چهره ها و نيرنگ هاى ايادى آمريكا چون شـاه و صدام را در حمله به عزاداران حسينى و آتش زدن قرآن ها و مساجد برداشته اند، اين حـوادث غـيـر مـتـرقـبـه و شـگـفـت آور نـيـسـت كـه دوبـاره دسـت كـثـيـف آمـريـكـا و اسـرائيـل از آسـتين رياكاران و سردمداران كشور عربستان و خائنين به حرمين شريفين به درآيد و قلب بهترين مسلمانان و عزيزان و ميهمانان خدا را نشانه رود و مدعيان سقايت حاج و عمارت مسجدالحرام ، خيابان ها و كوچه هاى مكه را از خون مسلمانان سيراب كنند.
مـا در عـيـن حـال كـه شـديـدا مـتـاءثـر و عـزادار از ايـن قـتـل عام بى سابقه امت محمد !!! صلى الله عليه و آله و سلم !!! و پيروان ابراهيم حنيف و عاملين به قرآن كريم گرديده ايم ولى خداوند بزرگ را سپاس مى گزاريم كه دشمنان مـا و مـخـالفـيـن سـيـاسـت اسـلامـى مـا را از كـم عـقلان و بى خردان قرار داده است ، چرا كه خـودشـان هـم درك نـمـى كـنند كه حركت هاى كورشان سبب قوت و تبليغ انقلاب ما و معرف مظلوميت ملت ما گرديده است و در هر مرحله اى سبب ارتقاء مكتب و كشورمان را فراهم كرده اند كه اگر از صدها وسيله تبليغاتى استفاده مى كرديم و اگر هزاران مبلغ و روحانى را به اقطار عالم مى فرستاديم تا مرز واقعى بين اسلام راستين و اسلام آمريكايى و فرق بين حـكومت عدل و حكومت سرسپردگان مدعى حمايت از اسلام را مشخص كنيم ، به صورتى چنين زيـبـا نـمـى تـوانـسـتـيـم و اگـر مـى خواستيم پرده از چهره كريه دست نشاندگان آمريكا بـرداريـم و ثـابـت كـنـيم كه فرقى بين محمدرضا خان و صدام آمريكايى و سران حكومت مرتجع عربستان در اسلام زدايى و مخالفتشان با
قـرآن نـيـسـت و هـمـه نـوكـر آمـريـكـا هـسـتـنـد و مـاءمـور خـراب كـردن مـسجد و محراب و مسؤ ول خاموش نمودن شعله فرياد حق طلبانه ملت ها، باز به اين زيبايى ميسر نمى گرديد، و هـمـچـنـين اگر مى خواستيم به جهان اسلام ثابت كنيم كه كليدداران كنونى كعبه لياقت مـيـزبـانـى سـربـازان و مـيـهـمـانـان خـدا را نـدارنـد و جـز تـاءمـيـن آمـريـكـا و اسـرائيـل و تـقديم منافع كشورشان به آنان كارى از دستشان برنمى آيد، بدين خوبى نـمـى تـوانـسـتـيـم بـيـان كـنـيـم و اگـر مـى خـواسـتـيـم بـه دنـيـا ثـابـت كـنـيم كه حكومت آل سـعود، اين وهابى هاى پست بى خبر از خدا به سان خنجرند كه هميشه از پشت در قلب مـسلمانان فرو رفته اند، به اين اندازه كه كارگزاران ناشى و بى اراده حاكميت سعودى در اين قساوت و بيرحمى عمل كرده اند، موفق نمى شديم و حقا كه اين وارثان ابى سفيان و ابى لهب و اين رهروان راه يزيد روى آنان و اسلاف خويش را سفيد كرده اند.
جـمـهـورى اسـلامـى ايران الحمدلله در ميان زائران خانه حق از مليت ها و نژادها و كشورها و حـتـى در خود عربستان طرفداران بسيار زياد و دوستان صادق و وفادارى پيدا نموده است كـه بـراى گـواه و شـهـادت حـقـانـيـت مـا و مـعـرفـى ابـعـاد قـتـل عـام خـونـبـار مـسـلمـانـان بـه دسـت خـادم الحـرمـيـن و انـتـقال حقايق تلخ روز حادثه به مردم جهان ما را يارى دهند. و چه بهتر كه بلافاصله و در حـالى كـه اجساد عزيزان ما بر زمين افتاده اند، صدام و حسين اردنى و حسن مراكشى به حـمـايت از جنايت آل سعود اعلام همبستگى نمايند، گويى عربستان سنگر بزرگى را فتح كـرده اسـت و در كـشـتـن صـدهـا زن و مـرد بـيـدفـاع مـسـلمـان و بـه رگـبـار مـسـلسـل بـسـتـن آنـان و عـبـور از روى اجـسـاد مـطـهـر آنـان بـه پـيـروزى نظامى بزرگى نـايـل آمـده اسـت كـه بـه يـكـديـگـر تـبـريـك مـى گـويـنـد و حـال آن كـه جـهـان در ايـن ماتم نشسته و دل پيامبر خاتم شكسته است . و چه كسى است كه نـدانـد توسل به زور و سرنيزه و لشكركشى در برابر زائران خانه حق و تهيه آن همه مقدمات و توسل به بهانه هاى پوچ براى درگيرى با زنان و مردان و جانبازان و مادران و هـمسران شهيدان چيزى جز استيصال و خشم و ضعف آمريكا و عجز و نااميدى سرسپردگان آنـان نـخـواهـد بـود. يـقـينا آمريكا و عربستان از شرايط خلع سلاح مسلمانان در حرم خدا و احترام مؤ منين به احكام قرآن و پرهيز از جدال در كنار خانه خدا سوء استفاده كرده اند و با وسـايـل از پـيـش فـراهـم شـده و نـقـشـه هـاى دقيق روبه صفتانه به صفوف شيرمردان و شـيـرزنـان مـا حـمله نموده اند و آنان را غافلگير كرده اند. حكومت سعودى مطمئن باشد كه آمـريـكا لكه ننگى بر دامنش نهاده است كه تا قيام قيامت هم با آب زمزم و كوثر پاك نمى شـود و خـونـى كـه از دل اقـيانوس بزرگ ملت ما بر سرزمين حجاز جارى شده است ، زمزم هـدايـتـى بـراى تـشـنـگـان سـيـاسـت نـاب اسـلام گـرديـده اسـت كـه مـلت هـا و نسل هاى آينده از آن سيراب و ستمكاران در آن غرق و هلاك مى شوند و ما همه اين جنايت ها را بـه حـسـاب آمـريـكـا گذاشته ايم و به يارى خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهيم رسـيـد و انتقام فرزندان ابراهيم را از نمرودها و شياطين و قارون ها خواهيم گرفت و مجددا تـاءكـيـد مـى كـنـم كـه ايـنـهـا بـهـاى گـران حـاكـمـيـت نـه شـرقـى و نـه غـربـى و استقلال و آزادى و اسلام خواهى ماست .
و ايـنـك از فـرصـت اسـتـفـاده كـرده بـه يـكى از آيات كتاب كريم اشاره مى كنم آن جا كه فرموده
اسـت : عـعـع (اجـعلتم سقايه الحاج و عمارة المسجد الحرام كمن امن بالله واليوم الاخر و جاهد فى سبيل الله لا يستوون عندالله والله لا يهدى القوم الظالمين .) عععع گويى آيه كـريـمـه در هـمـيـن عـصـر نـازل شـده و گـويـى بـراى آل سـعـود و امـثـال آل سـعـود در طـول تاريخ و براى ملت مجاهد بزرگ ايران و حجاج بيت الله الحـرام در عـصـر حـاضـر و امـثـال آنـان در هـمـه اعـصـار آمده است . خداوند تعالى مى فـرمـايـد: شما كوردلان آب رسانى به حجاج و تعمير مسجدالحرام را با ارزش آنانى كه ايـمـان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده مى كنند، مساوى قرار داده ايد، حاشا كـه ايـنـان بـا شـمـا مـسـاوى نـيستند و خداوند ستمگران را هدايت نمى كند. آيا سعودى ها و امـثـال آنـان در طـول تـاريـخ ارزش خـود را بـراى تـهـيـه آب در مـواقف حج و زرق و برق تـعـميرات مسجدالحرام را با ارزش هاى مسلمانانى به خداوند و روز جزا ايمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و براى دفع دشمنان خدا از حريم اسلام و حرم خـداونـد تـعـالى بـه پـا خـاسـته اند مقايسه نكرده اند و سعودى هاى عصر حاضر، پا را فـراتـر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمى كنند و با مجاهدان راه خدا آن نمى كنند كه روى آمريكاى جهانخوار و ارباب خود را سفيد كرده است . و جالب توجه اين كه خداوند در ايـن آيـه ايـمـان بـه خـدا و روز جزا را ذكر فرموده و از ميان تمام ارزش هاى اسلامى و انسانى مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشريت انتخاب كرده است و در اين انتخاب به هـمـه مـسـلمانان تعليم فرموده است كه ارزش جهاد فوق همه ارزش هاست . و آيا خداوند با ذكر والله ععع (لايهدى القوم الظالمين ) عععع نمى خواهد بفرمايد خداوند سعودى هاى عـصـر را و تـمـام اعـصـار تـاريـخ را سـتـمـگـرانـى بـيـش نـمـى دانـد كـه قـابـل هـدايت نيستند و خداوند آنان را هدايت نمى فرمايد. آيا ستمكارى بر حق و خلق و بر رسـول خـدا و امـت بـزرگـوار حـضـرت رسـول خـاتـم ، بـالاتـر از آنـچـه آل سعود با كعبه و حرم امن الهى و با زائران مجاهد آن كه همه چيز و همه كس خود را در راه دوسـت و آرمـان اسـلام تـقـديـم كـردنـد، مى توان تصور كرد؟ آيا جرم اين مجاهدان كه به فـرمـان خـداونـد تـعـالى نـداى بـرائت از مـشـركـين را انجام داده اند، جز برائت از خدايان آل سعود و سعودى هاى عصر حاضر و شاه حسين و شاه حسن و مبارك نامبارك و صدام عفلقى اسـت ؟ آيـا سـكـوت در مـقـابـل ايـن سـتـمـگـرى هـا كـه در طـول تـاريـخ سـابقه نداشته است ، چيزى جز رضاى به اين جرم و شركت در ظلم و ستم ظـالمـيـن و سـتمگران است ؟ و در هر صورت آل سعود براى تصدى امور كعبه و حج لياقت نـداشـتـه و عـلمـا و مـسلمانان و روشنفكران بايد چاره اى بينديشند. زائران شريف ايرانى امسال پيام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تـقـديم شهداى بزرگ به پيشگاه مقدس حق از سازندگان و بانيان سياست نه شرقى و نـه غـربـى كـعـبـه خـداونـد گـشـتـه انـد و مـلت بـزرگ ايـران نـيـز بـا تـجـليـل گـسـتـرده خود از شهدا و شركت ميليونى خود در راهپيمايى و اعلان برائت از كفر خـصـوصـا آل سـعـود بـه وظـيـفـه انـقـلابـى و الهـى خـود عـمـل نـمـوده انـد كـه در ايـن جـا لازم اسـت از حـضور گسترده آنان و همه اقشار و خواهران و بـرادران تـشـكـر كنم . اكنون نوبت زائران ديگر كشورها و خصوصا علما و روشنفكران و گـويـنـدگـان اسـت كـه پـيـام مـظـلوميت ما را به جهان ابلاغ كنند. انشاءالله زائران محترم ايرانى با مقاومت و صبر بقيه اعمال خود را به اتمام برسانند و با گام هاى محكم
و دلى آرام و قلبى سرشار از رضايت و لبى خندان ، شادى پيروزى خون بر شمشير و شـهـادت در كنار خانه خدا را جشن بگيرند و افرادى كه به مدينه منوره مشرف مى شوند، سـلام شـهـيـدان بـه خـون خـفـتـه كـعـبـه و مـجـروحـيـن خـانـه امـن را بـه رسـول خـدا و ائمـه هـدى عـليهم السلام ابلاغ كنند و اين موفقيت بزرگ را به محضرشان تـبـريـك بـگـويـنـد و بـه راه خود با صلابت و اطمينان ادامه دهند و مشكلاتى كه آمريكا و عـربستان بر آنان تحميل نموده اند به حساب خدا و دفاع از پيامبر بگذارند و از اين كه خداوند هديه ها و قربانيان هاجروار و اسماعيل گونه اين ملت بزرگ را در كنار خانه خود پـذيـرفـته است سپاسگزار و شاكر باشند كه انشاءالله خداوند شهداى بزرگ ما را با شـهـداى صدر اسلام محشور و به بازماندگان آنان صبر و اجر و به مصدومين و مجروحين شـفـا عـنايت فرمايد و شر متجاوزان را به خودشان باز گرداند و آنان را به عقوبت خود كيفر دهد.
از خداوند مساءلت مى كنم كه از اين زمان كه همه كفر و همه شرك دست به دست هم داده اند و تـصـميم و عزم خود را براى شكست امت اسلام جزم كرده اند و همه ضربه ها را بر عليه مـا بـه كـار گـرفـتـه اند، خود ما را در حصار محكم خود و در لواى مرحمت و لطف خود حفاظت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 22/5/66
انـــتـــصـاب حـجـت الاسـلام سـراج الديـن مـوسـوى بـه نمايندگى امام در كميته انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
فـرزنـدان عـزيـزم ، فـرمـانـدهـان و مـسـؤ وليـن و اعضاى دلاور كميته هاى انقلاب اسلامى سراسر كشور ايدهم الله تعالى .
كـمـيته هاى انقلاب اسلامى اين نهاد انقلابى و برگزيده از متن مردم مسلمان كه در روزهاى قـبل از پيروزى انقلاب اسلامى شكل گرفت و بعد از پيروزى بلافاصله هسته هاى مقاومت را در سراسر كشور تشكيل داد و حافظ اسلام و انقلاب گرديد، مسلمانان را شاد و دشمنان اسـلام و كـشـور را ذليل كرد. اين جانب از زحمات اعضاى دلير و رشيد پاسداران كميته ها تشكر مى كنم .
از آن جا كه خواسته ايد نماينده اى در آن نهاد تعيين نمايم . جناب حجت الاسلام آقاى سراج الدين موسوى ايده الله تعالى فرمانده كميته هاى انقلاب اسلامى كه از افراد با سابقه و سـخـتـى كـشـيده قبل و بعد از انقلاب مى باشد را به نمايندگى از جانب خود در آن نهاد مـنـصوب مى نمايم . توفيق ايشان و تمامى پاسداران شجاع كميته هاى انقلاب اسلامى را از خداوند متعال خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 23/5/66
ديدار با مسؤ ولين و پرسنل جهاد سازندگى به مناسبت عيد غدير خم
آيـا حـضـرت امـيـر براى خاطر اين كه توجه به اين دنيا دارد اين قدر فرياد مى زند؟!
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن قـبـل از ايـن كه وارد صحبت بشوم لازم است كه از اين جهاد سازندگى تشكر كنم . از من دعـا مـى آيـد و مـن دعا مى كنم ، دعا به شما كه عمرتان را صرف براى اسلام و مسلمين مى كنيد و شما هم از هيچ كس پاداش نخواهيد الا از خدا و هيچ كس هم نمى تواند به شما پاداش بـدهـد !!! پـاداشـى كـه حـق شـمـاسـت !!! مـگر خداى تبارك و تعالى . من از خداى تبارك و تـعـالى در ايـن روز سـعـيد خواستارم كه تمام كسانى كه خدمتگزار هستند به اين جمهورى اسـلامـى و تـمـام كـسـانـى كـه جـانـشـان را صـرف مـى كـنند، مالشان را صرف مى كنند، پـشـتـيـبـانـى مـى كـنـنـد از ايـنـهـا، خـداونـد آنـهـا را بـه سـعـادت كامل برساند.
مـن تـبـريـك ايـن عـيد مبارك را به همه مسلمين جهان ، مستضعفين جهان و خصوصا ايران مظلوم عـرض مـى كـنـم . مـن واقـعـا نـمـى دانـم راجـع به حضرت امير از كجا شروع كنم ، مساءله بـغـرنجى است ، مساءله اى نيست كه انسان بتواند بفهمد اين همه ناله هايى كه ايشان مى زده اسـت ، سر در چاه مى كرده ناله مى كرده ، هر جا مى رسيده ناله مى كرده ، اين دعاهايى كـه از ايـشـان وارد شده است كه در آن ، آن همه ناله است ، اينها چى است ؟ آيا حضرت امير !!! سـلام الله عليه !!! براى خاطر اين كه توجه به اين دنيا دارد و از مرتبه وحدت به سـوى كـثـرت آمـده است اين قدر فرياد مى زند؟ آيا توجه به كثرت موجب اين همه فرياد ايشان هست ؟ آيا در آن ناله هاى شب و در آن چاه ها كه ايشان ناله مى زده است و در آن مواردى كـه ايـشـان بـا خـداى تـبـارك و تعالى مناجات مى كرده است راجع به اين معنا بوده است ؟ راجـع بـه اين بوده است كه خدايا! مرا از جوار خودت برگرداندى به عالم كثرت و همان حـرفـى كـه رسـول اكـرم !!! صـلى الله عـليـه و آله و سـلم !!! فـرمـودنـد، از ايـشـان نـقـل شـده اسـت كـه : عـعـع (يـغـان عـلى قـلبـى و انـى لاسـتـغـفـرالله فـى كل يوم سبعين مره ) عععع . اين ععع (يغان على قلبى ) عععع يعنى /من / همين طورى يك كـدورت حـاصـل مـى شده يا همين رجوع به كثرت كدورت بوده ؟ توجه به اين عالم طبيعت بـا ايـن كـه در نـظـر آنها جلوه خداست معذلك از آن جلوه باطنى و از آن مرتبه غير حضرت الوهيت آنها را واداشته است ، از اين جهت ناله مى زدند. اين مساءله اى است كه ما نمى توانيم ادراكـش را بـكـنـيـم . ما خيال مى كنيم كه اين حرف هايى كه فلاسفه مى گويند، اين حرف هايى كه عرفاى علمى مى گويند، اين حرف هايى كه حكما مى گويند، اينها نمونه اى از اين مسائل است . نمونه اى از آن مسائلى است كه براى ولى اعظم ، ولى الله اعظم و براى اولياء
بـزرگ خدا حاصل شده است هست ، اينها هم مسايل علمى است ، عرفان علمى ، فلسفه علمى و حـكـمـت عـلمـى ، اينها علمى است غير آن معنايى است كه بايد باشد. يافتن ، مساءله ديگرى اسـت و غـرق شـدن در آن مـسـايـل ، مـسـاءله بـالاتـر و مـحـو شـدن در هـمـه مـسـائل ، مـرتبه بالاتر و صعق از برايشان حاصل مى شده است اين از بالاتر و رجوع از آن جا براى آنها مشكل بوده است ، دردناك بوده است . هيچ دردى بالاتر از اين نبوده است كه از آن مرتبه غيب ، از آن جايى كه لقاء خداست بدون اين كه كسى در كار باشد، بدون اين كـه خـودشـان هـم در كـار بـاشند، از آن جا وقتى برگشت مى كنند به اين عالم ، خوب اين خـيـلى سـخـت اسـت بـرايـشـان . ايـن مـسـاءله در همه اولياء خدا بوده است از حضرت آدم تا رسـول خـدا و ايـن يـك مـطـلبـى اسـت كـه مـاهـا نـمى توانيم ادراك كنيم ، ما جز اين كه همين چيزهايى كه مربوط به همين عالم است ، همه اش طبيعى است ، حتى عرفان هم طبيعى است ، حتى حكمت هم طبيعى است و حتى فلسفه هم طبيعى است ، همه اينها يك امور طبيعى است ، ما در همين حدود، آنى كه غايت آمال عارفين بوده همين بوده است ، عارفين علمى ، اين غير آنى است كه آنها ادراك مى كردند، ما در باره او چه مى توانيم بگوييم ؟
مـا گـله اى نـداريـم كـه چـون قـيـام كـرده ايـم بـراى اقـامـه عدل ، سيلى بخوريم
البـته وقتى رجوع به كثرت هم مى كردند، مصيبت هايى كه برشان و بر مسلمين وارد مى شـده اسـت آن هم كمرشكن بوده ، آنها همه مصائب را داشته اند، منتها مصائب معنويشان غلبه داشـتـه اسـت بـر همه چيزها، رجوعشان از عالم صعق ، صحو، از عالم محو به عالم صحو، ايـن رجوع برايشان مشكل بوده است ، دردناك بوده . اما وقتى رجوع كردند، آنها چون مظهر رحـمـت خـدا هـسـتـنـد مـى خواهند همه مردم سعادتمند باشند. وقتى مى بينيد كه مردم اين طور هـسـتـنـد، مـردم دارنـد دسـته دسته به جهنم مى روند، دسته به دسته براى خودشان جهنم تهيه مى كنند، آنها از اين رنج مى برند. حتى ... براى اين كه كفار هم به جهنم مى روند آنـهـا رنـج بـبـرنـد، آنـهـا رحـمـت هـسـتـنـد. يـا وقـتـى مـلاحـظـه مـى كـنـد كـه حـكـومـت عـدل مـى خـواهـد تـشـكـيـل بـدهـد، آن وقـت بـراى حـكـومـت عـدل آن قـدر رنـج مـى برد و آن قدر سيلى مى خورد، اين هم رنج دارد، نه از باب اين كه بـراى خـودش ، بـراى اين كه مى خواهد مردم را به عدالت برساند و مردم زير بار نمى رونـد. ايـن چـيـزى اسـت كـه از صـدر عـالم تـا آخـر هـسـت ، هـر كـس قـيـام كرد براى اقامه عـدل سـيلى خورد. ابراهيم خليل الله چون قيام كرد براى عدالت ، سيلى خورد و او را به آتـش انـداخـتـنـد، از صدر عالم تا حالا تاوان اين چيزهايى كه براى عدالت ، براى حكومت عـدل بـوده اسـت ، ايـن تـاوان را پرداخته اند و بايد هم بپردازند، هر وقت به يك نحو. ما فـرض مـى كنيم اينى كه گفته مى شود، گفته شده است غلط و بر خلاف واقع كه بعض انـبـيـا قـيام براى اقامه عدل نكردند، همان موعظه كردند، همان صحبت كردند. ما فرض مى كنيم كه اين حرف ، (جنگ نكردند)، ما فرض مى كنيم صحيح باشد، اما
شـمـا ملاحظه كنيد مقدس ترين چيزهايى كه براى كفار بوده است ، بت بوده اند. اگر يك كـسـى تـنـهـايـى بدون اين كه وحشت بكند، خداى نخواسته بيايد اين جا و به خدا جسارت بـكـنـد، ايـن بـه جـنـگ مـسـلمـيـن بـرنـخـاسـتـه ؟ اگـر بـه خـدا سـب كـنـد، بـه رسول خدا سب كند، اين به جنگ مسلمين برنخاسته ؟ اين تنهايى قيام كرده بر ضد مسلمين . اگـر ابـراهيم خليل الله ما فرض كنيم هيچ كارى نكرده جز اين كه عصايش را كشيده و بت هـا را شـكـسـتـه !!! مقدس ترين چيزى كه پيش بت پرست ها بوده آن بوده !!! اين قيام بر ضـد آنـهـا نـيـست ؟ اين قيام مسلحانه نيست ؟ اين بالاتر از قيام مسلحانه نيست ؟ /شما/ اگر چـنانچه لشكرهايى مسلحانه به شما قيام كند، براى شما، عليه شما قيام كنند، ما بين او و مـابـيـن آن كـه مـسـلحـانـه قيام نكرده اما آمده علنا لعن مى كند به مقدسات شما، شما او را بـدتـر مـى دانـيـد يـا ايـن ؟ هيچ شك ندارد كه مسلم اين را بدتر مى داند، آنها هم همين طور بـودنـد. بـنـابراين ، اين حرف غلط كه حضرت عيسى سلام الله عليه همين موعظه كرده و نـصـيـحـت كرده يا حضرت موسى همان مقدار كارهاى مختصر را كرده . حالا بعضى شان كه خـوب قـيـام كردند، ولى اين مساءله مساءله اى بوده است كه در تمام ايام ، در تمام دنيا از صـدر عـالم تـا حالا بوده و تا آخر هم خواهد بود كه هركس قيام كرد براى اين كه عدالت ايـجـاد كند، حكومت عدل ايجاد كند، سيلى خورده . پس ما گله اى نداريم كه چون قيام كرديم بـراى اقـامـه عـدل ، بـراى حـكـومـت عدل ، براى حكومت اسلامى ، سيلى بخوريم ، ما بايد زيادتر سيلى بخوريم ، آن وقت يك نحو بوده حالا نحو ديگرى بوده اما در اين كه تاوان را بـايد پس بدهيم مثل هم است . ابراهيم خليل الله تاوان را پس داد، موساى كليم الله داد و رسـول خـدا داد و امـيـرالمؤ منين آن همه شدت كشيد و ائمه ما آن قدر سختى كشيدند براى اين كه آنها همه در نظر داشتند كه حكومت عدل ايجاد كنند. اگر فقط حضرت ابراهيم مى آمد و دعـا مـى كـرد و ذكـر مـى كـرد، ايـن ديـگـر تـو آتـشـش نـمـى انـداخـتـنـد. اگـر حـضـرت رسول سلام الله عليه فقط آن وقت كه در مكه بود، فقط دعا مى خواند، بيش از اين نبود، اما او با اين چيزهايى كه پيش آنها شريف بود، پيش آنها عظمت داشت مبارزه مى كرد، از اين جـهـت باهاش مخالفت مى كردند و اگر هر كس بنشيند همان دعا بكند، هيچ كس كاريش ندارد. اگر مسلمان ها هم بنشينند دست دراز كنند طرف خدا، خدايا! رحمت كن كى را، لعنت كن كى را و چى را، هيچ كس كارشان ندارد اما اين خلاف سيره انبياست ، خلاف شيوه انبياست . همه سيلى خـوردنـد مـا هـم داريـم سـيلى مى خوريم و اين سيلى اى است كه به اسلام مى خورد، به ما نيست . اين سيلى اى است كه از صدر عالم تا حالا به مقدسات انبيا خورده است ، به شخص نـبـوده ، مـسـاءله شخص نبوده ، مساءله مكتب بوده ، به مكتبشان سيلى زدند و حالا چون عالم بـه هـم مـتـصـل شـده و ديـگـر يـك جـاى مـعـيـنـى نـيـسـت ، هـمـه جـا مـثـل هـمـيـن حالا، الان شايد حرف من را خيلى جاها بشنوند، هر كه گوش كند. حالا اين طورى اسـت كـه عـالم شده يك محله ، يك مسجد، يك همچو جايى . از اين جهت الان وقتى كه شما قيام كـنـيـد و بـبـيـنـيـد كـه شما قيام كرديد بر ضد تمام مقدسات آنها، مقدسات آنها چى است ؟ دنياست . مى خواهد نفوذ پيدا كند، نمى گذاريد، آن مقدساتش بوده ، شما بر ضد مقدسات آنـهـا قـيـام كـرديـد. مـى خـواهـد او جـمـع آورى مـال بـكـنـد، شـمـا بـه ضـدش قـيام كرديد، مـال حـرام را مى گوييد نبايد جمع كند. هر چه آنها مقدس مى دانند چون مربوط به دنياست شما هم مكتبتان اقتضا
كـرده اسـت كـه مقابل آنها بايستيد و بايد سيلى بخوريد، چاره اى نيست . بايد همه سيلى بخوريم ، اين سيلى اى است كه اسلام دارد مى خورد.
رسانه هاى گروهى و آمريكا هر چه داد و فرياد بكنند فايده ندارد
و بـحـمـدالله الان بـرق اين مسائل در همه جاى دنيا جلوه كرده است و هر چه مى خواهند داد و فرياد بزنند رسانه هاى گروه و آمريكا و هر جا بخواهند هر چه داد و فرياد بكنند و هر چه غلط كارى بكنند، فايده ندارد. همين كار خلافى كه در مكه كردند، اين كار الان در همه جاى دنيا موجش برآمده است ، لكن راديو اسرائيل البته با ما بايد مخالفت كند، نمى شود، آن هـم از هـمـان سـنـخ اسـت . حكومت هاى جائر همه بايد با ما مخالفت كنند، تبليغات عالم ، رسـانـه هـاى گـروه عالم همه بايد با ما ضديت بكنند، ما اگر اين كار را نكنند خلاف مى دانـيـم /خـلاف / بـايـد بـگـويـيم خلاف كردند. من سابق يك وقتى مى گفتم كه اگر اينها بـخواهند من را مفتضح كنند، تعريف كنند. اين كه بدگويى مى كنيد، بيشتر مردم توجه مى كـنـنـد بـراى ايـن كـه شـمـا اگـر دسـتـتان را به دريا هم بزنيد نجس مى شود. شما اگر تـعـريـف از مـن بـكنيد مردم همه مخالفت مى كنند، اما خداى تبارك و تعالى خواسته است كه اينها دشمنى كنند تا اين كه مردم مجهز بشوند.
و مـن امـيـدوارم خـداى تـبارك و تعالى به همه ما توفيق بدهد كه ما در معارف اسلامى وارد بـشـويـم ، مـا ادراك كنيم آن ادعيه اى كه ائمه خدا كردند، اينها چه مى گويند، با خدا چى صـحـبـت مـى كـنـنـد، بـبـيـنـيـم چـى اسـت قـصـه شـان ، خـدا مـا را آشـنـا كـنـد بـا آن مسائل . خداوند انشاءالله اسلام را خودش تقويت كند و وعده كرده است و وعده را انجاز كند.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 1/6/66
ديـدار بـا رئيـس جـمـهـور، نـخـسـت وزيـر و اعـضـاى هياءت دولت به مناسبت هفته دولت
ما جز يك خدمتگزارى كه باز هم توفيقش از اوست چيزى نيستيم
بسم الله الرحمن الرحيم
مـا خـداى تـبـارك و تـعـالى را شـكـر مـى كنيم كه با اين همه مشكلاتى كه براى جمهورى اسـلامـى پـيـش آوردنـد و پـيـش خواهند آورد، جز ذات مقدس او پناهى نداريم ، هر چه هست از اوسـت و هر چه خواهد شد هم از اوست و ما جز يك خدمتگزارى كه باز هم توفيقش ‍ از اوست ، چـيزى نيستيم . /هم / بايد همه ما توجه داشته باشيم به اين كه ما خودمان چيزى نيستيم ، هـر چـه هـسـت اوسـت . اگـر عـنـايـات او نـبـود مـا هـيـچ بـوديـم ، چـنـانـچـه از ازل هـم هـيـچ بـوديـم و بـعـدهـا هـم از حـيث حيثيت خودمان هيچيم ، منتها ما هيچ ها اشتباه داريم ، خـيـال مـى كنيم ما هم يك چيزى هستيم و اين يك حجابى است بين ما كه اميدوارم خداى تبارك و تعالى اين حجاب را بردارد و ما بفهميم كى هستيم ، ععع (اللهم ارنى الاشياء كما هو). (ارنـى الاشـيـاء كـمـا هـو) عـعـعـع ؛ يـعـنـى بـه حـسـب احـتـمـال قـوى ايـن كـه ، آن كـه هستند كه صرف تعلق به او هستند، او را نشان بدهد، كه اگر او را نشان بدهد معرفت خدا حاصل مى شود و اگر آن چيزى كه ما همه در حجاب هستيم ، آن حـجـاب بـرداشـتـه بـشود، معلوم مى شود كه غير از او كسى نيست و چيزى نيست و همه اشـكـالات در حـجابى است كه ما داريم ، گمان مى كنيم چيزى هستيم . و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به همه ما توفيق معرفت عنايت كند و توفيق خدمت به خلق الله .
ايـن دولت و اقـشـارى كـه مـربـوط بـه دولت هـسـتند در عين حالى كه محرومترين قشرها هستند، با اخلاص ترين قشرها هستند
البـتـه مـن از مـشكلات دولت ، از مشكلات كارمندان دولت ، از مشكلات همه قشرهايى كه در بـيـن دولت كـار مى كنند، آگاهم ، چنانچه شماها بهتر آگاهيد و من مى دانم كه اين دولت و ايـن اقـشـارى كـه مـربـوط بـه دولت هـسـتـند در عين حالى كه محرومترين قشرها هستند، با اخـلاص تـريـن قـشـرهـا هـسـتند و در عين حالى كه با يك زندگى درويشانه مى گذرانند، بـحـمـدالله قـدرت مـعـنـوى دارنـد و هر چه زندگى زيادتر بشود، قدرت روحى كمتر مى شود. اين /را/ مسلم است هر قدمى كه دنيا براى آدم برمى دارد، انسان عقب مى گيرد، آنهايى كه در كاخ ‌هاى بسيار مجلل زندگى مى كنند، نگرانى شان بيشتر از آنى هست كه درويش انـد و در مـحـله ها زندگى مى كنند، پس ما از اين جهت هم /كه / شكرگزار هستيم كه ما را در لباس
درويش ها درآورده است !!! نه درويش به معناى اصطلاحى ، درويش واقعى !!! و ما خدمت به خـدا و خدمت به خلق خدا را وظيفه خودمان مى دانيم و همه را هم از او مى دانيم و مشكلات را هم انـشـاءالله پـشـت سـر مـى گـذاريـم و هـمـان طـورى كـه تـاكنون ايستادگى كرديم ، همه ايـسـتـادگـى كـردنـد در مـقـابـل همه مشكلات ، از اين به بعد هم /در همه / بين همه مشكلات ايستادگى خواهند كرد و من هم دعا مى كنم كه خداوند به شما توفيق بدهد.
و اشـخـاصى كه خارج ايستادند و اشكال مى كنند، از باب اين كه خودشان در گود نيستند اشـكـال كـردن يـك چـيـز آسـانـى اسـت امـا حـل اشـكـال مـشـكـل اسـت خـوب ! البـتـه اشخاص خارج نشستند، مى گويند: چرا چه شد؟ چرا نشد؟ چرا بـايد بشود؟ چرا فلان كار بايد بشود؟ بايد بكنند، لكن وارد نيستند ببينند كه مشكلات چـى هـسـت . در يـك هـمـچو زمانى كه دولت و ايران مبتلاى به همه گرفتارى هايى كه مى بـيـنـيـد هـسـتـنـد و هـمـه دولت هـا، هـمه جهان به استثناى ملت هايشان در صدد محو جمهورى اسـلامـى هـسـتـنـد. يـعـنـى در صـدد مـحـو اسـلام هـسـتـنـد، در عـيـن حـال خـداى تبارك و تعالى تاءييد كرده است و ما استقامت كرديم ، مقاومت كرديم ، بعدها هم خواهيم كرد انشاءالله .
اگـر مـا از مـسـاءله قـدس بگذريم ، اگر ما از صدام بگذريم ، اگر از همه كسانى كه به ما بدى كردند بگذريم ، نمى توانيم از مساءله حجاز بگذريم
و آن چيزى كه من امروز خيال دارم عرض كنم قضيه اسفبارى است كه در مكه اتفاق افتاد. ما از اول قـيـام !!! انـشـاءالله !!! بـراى خـدا و بـراى نـجـات مـلت ، شـهدا خيلى داشتيم ، چه قـبـل از ايـن كـه انـقـلاب واقـع بشود !!! در زمان ستمشاهى !!! شهداى بزرگ داشتيم و چه بـعـدش كـه مـى بـيـنـيـد /كـه داشـتيم / شهداى بسيار ارزشمند داشتيم ، لكن مساءله حجاز، مـسـاءله ديـگـرى اسـت ، غـيـر مسائل است ، ما آن وقت هر چه بوده اين كه كتك مى خورديم يا گـاهـى مـى زديـم ، گاهى خورديم بعد هم همين طور، ما شهدا خيلى داديم و در همه جا شهيد داديم . در زمان رضاشاه آن همه رنج هر كس يادش است مى داند چه خبر بود، در زمان محمد رضا هم كه همه يادتان است چه بساطى داشتيم ، چه داشتند و چه شهدايى در آن وقت داديم و چـه شـهـدايـى در بـيـن اين وقت ها. لكن همه قضيه شهادت بود، قضيه بزرگ بود لكن قضيه ، قضيه مساءله حجاز نبود، مساءله قدس مساءله بزرگى است ، روز قدس هم ديديد كه چه ، اما روز قدس مساءله اى است و روز جمعه خونين مكه مساءله ديگرى است . روز قدس مـا بـراى ايـن كه نجات بدهيم قدس را از دست غاصب ، لكن آنها اين طور نبود كه قدس را توهين بهش بكنند، از بين ببرند. آنها هم مدعى بودند ما قدس را مى خواهيم و چه مى كنيم . البـتـه نـبايد قدس ‍ دست آنها باشد اما اين طور نبود كه روز قدس ما براى خاطر اين كه اسـلام آن طـور صـدمـه ديده ، ما براى خاطر اين كه قدس كه بايد دست صاحبانش باشد، غـاصـب آمـده غـصـب كـرده . در ايـن انـفـجـارهـا كـه حاصل شد، در اين ترورها كه شد بسيار عـزيـزان بـزرگـى را مـا از دسـت داديـم كه هر خاك پاى آنها بر اين كاخ ‌نشينان ارزشش بـيـشـتـر بـود !!! اگـر آنها ارزشى داشتند كه ندارند !!! لكن همه اين بود كه ما كتك مى خوريم و مى زنيم ، در جنگ با
صـدام هـم كه تحميل به ما كردند، ما خيلى از دست داديم ! شهيد از دست داديم ، خيلى ضرر برديم لكن ما ضرر برديم ، مساءله ، مساءله حجاز نيست . مساءله حجاز مساءله اى است كه مـا بـاز خواب هستيم ، دنيا هم باز خواب است كه چه شد. مساءله حجاز، مساءله بزرگترين مـقـامـات قـدس اسـلامى و دنيايى شكسته شد، كعبه احترامش پيش ما تنها نيست ، پيش مسلمين تـنـهـا نـيـسـت ، كعبه را همه ملل محترم مى شمرند. همه مللى كه به دين چيز دارند. كعبه ، كعبه اى است كه از زمان اول خلقت بوده است و همه انبيا در او خدمتگزار بودند. شكستن كعبه مساءله اى نيست كه بشود ازش همين طورى گذشت . اگر ما از مساءله قدس بگذريم ، اگر ما از صدام بگذريم ، اگر ما از همه كسانى كه به ما بدى كردند بگذريم ، نمى توانيم از مساءله حجاز بگذريم ، مساءله حجاز يك باب ديگرى است غير مساءله چيزهاى ديگر.
و آنـچـه لازم اسـت زنـده نگه داشتن اين روز است ، آن روزى كه اين خيانت شد به اسلام . و الان مـاه مـحـرم نـزديـك مى شود، ماه محرم براى ما خيلى عزا هست لكن سيدالشهدا سلام الله عـليـه هـم فدا شد براى اين كه در مكه نماند كه نبادا به ساحت قدس مكه جسارت بشود، هـمـه فداى مكه هستند. مكه جايى است كه همه انبيا خدمتگزار او بودند و حالا گرفتار شده مكه به دست يك دسته اشخاص ‍ ملحد كه اصلا نمى فهمند بايد چه بكنند و نمى فهميدند و نمى دانند چه تحميلى برشان شد و /مسلمين / يك ننگى هست الان براى همه مسلمين دنيا كه مـكـه ، مـحـل قـدس الهـى ، مـحـلى كه مقدس ترين مقامات الهى است اين طور شكسته بشود و مسلمان ها نشسته باشند تماشا كنند. مسلمان ها خودشان تكليف خودشان را مى دانند. مساءله را بـايـد زنـده نـگـه داشت ، در ماه محرم تمام كسانى كه منبر مى روند، واعظ هستند، نوحه خـوان هـستند، تمام دستجات بايد در راءس امورشان اين مساءله قرار داده شود. سيدالشهدا بـراى ايـن بـود شـهـادتـش ، بـراى ايـن بـود كـه اقـامـه بـشـود عدل الهى ، اقامه بشود خانه خدا، محفوظ باشد خانه خدا و در يك زمان ما كه همه نشستيم و تماشا مى كنيم ، ما تماشاچى هستيم ؟ چه بايد بكنيم ؟
البـتـه ايـن مـعـنا را من تذكر بدهم كه معنى اين كه ما بايد با اين مساءله برخورد داشته باشيم ، اين نيست كه كسانى كه الان در اين جا از سعودى ها هستند يا از ساير، از كويت ، از جاهاى ديگر اينها را ما كارى داشته باشيم ، اينها در پناه ما هستند بايد محفوظ باشند و ايـن جـوان هـاى مـا البـتـه حسن نيت دارند، لكن من بهشان عرض مى كنم كه در بين شما ممكن است اشخاصى باشند كه حسن نيت نداشته باشند، بخواهند مملكت ايران را، بخواهند دولت ايـران را آلوده كـنـنـد. شما متوجه باشيد كه اينها چيزى نيستند كه ما به اينها كار داشته باشيم ، چون مساءله بالاتر از اين مسائل است و بايد ما با همه قوايى كه داريم ، مسلمين با همه قوايى كه دارند و دنيا، آنهايى كه به خدا اعتقاد دارند، با همه قوايى كه دارند، بـايـد بـا اين مساءله محاربه كنند، به هر طورى كه خودشان صلاح مى دانند. اين ننگ را نـبايد ما به گور ببريم كه ما بوديم ديديم در حضور ما بزرگترين جنايت واقع شد و حالا هم آنها طلبكار هستند از ما.
بـعـد بـزرگـتـر مـسـاءله حـجـاز هـمـيـن اسـت كـه احـتـرام يـك محل مقدسى از بين رفت و مسلمين ساكت نخواهند نشست
اين توطئه بى اشكال يك توطئه سابقى بود هيچ اشكالى در اين نيست كه يك سابقه اى داشـت ايـن تـوطـئه . بـنـا داشـتـنـد بـر ايـن كـه ايـن امـر واقـع بـشـود، تحميل كرده بودند بر آل سعود احمق كه يك همچو كار احمقانه اى بكند و خودش را در تمام دنـيـا مـنـحـط كـند، با اين كه منحط بود و منحط خواهد بود و ما واقعا متحيريم كه بايد چه بـكـنيم ؟ خداى تبارك و تعالى خانه خودش را حفظ مى كند. ععع (ان الله بيتا يحميه ) عـعـعـع و خـواهد سيلى را خورد از مسلمين ، از مؤ منين ، از حجازى ها. خود حجازى ها كه در اين امـر وارد نـبـودنـد الا دسـتـجـاتـى كـه مـربـوط بـه ايـن حـزب بـاطـل و ايـن دولت بـاطـل اسـت . ايـن تـوطـئه از سـابـق بـود، هـيـچ سابقه نداشت كه در سـال هـاى سـابـق ، قـبـل از اين كه حجاج بروند، ملك سعود براى من پيام بفرستد و از من تشكر كند كه شما گفتيد كه اين جا آرامش باشد و با ما چه بكنند و اينها، بنابراين نبود. امسال اين اتفاق افتاد، براى چى ؟ براى چى ايشان براى من پيام فرستاد؟ براى اين كه بـگـويـد كـه مـن حـسـن نـيـت دارم ، چـه دارم ، فـلان ، يـا يـك نـمـايـشـى بـود. بـهـتـريـن دليـل بـر اين كه اين مساءله ، مساءله توطئه بود همان كيفيت عملشان بود. خودشان اقرار كردند به اين معنا، مى گويند كه ايرانى ها مى خواستند بيايند كعبه را آتش بزنند و قم را كـعـبـه قـرار بـدهـنـد !!! يـك هـمـچـو حـرف ابـلهـانـه !!! خـوب ! مـعـلوم مـى شـود از اول بـنـا داشـتند /به / اين كار را بكنند به بهانه اين كه ايرانى ها آمدند كعبه را خراب كنند، ما هم مهيا شديم پدرشان را درآوريم . قضيه كشته شدن نيست ، قضيه هتك احترام است . مـسـاءله حـجـاز /مـسـاءله / ابعاد مختلف دارد منتها بعد بزرگترش ‍ همين است كه احترام يك مـحـل مـقـدسـى از بـيـن رفـت و مـسـلمـيـن سـاكـت نـخـواهـنـد نشست . بعدها خواهد فهميد فهد و امـثـال فـهـد خواهد فهميد كه چه چيزى تحميلش كرده اند و چه قضيه اى واقع شد و مسلمين خـودشـان مـى دانند تكليف خودشان را، حجازى ها هم مى دانند اين را، اگر اين كشتار كه در حـرم واقـع شـده بـود، اگـر در طـايـف واقـع مـى شـد، خـوب ! بـاز قابل تحمل بود براى اين كه طايف بود، كشتار بود فقط. ما كشته خيلى داريم ، ما در جنگ هـا كـشـتـه داريـم ، قبلش هم داشتيم ، بعدها هم داريم . اگر در طايف واقع شده بود اين يك مـسـاءله اى بـود، مـى گـفـتـيـم كشتند يك عده اى را، اما در حرم واقع شده ، حرمى كه خدا از اول امـنـش قـرار داده و الان حـرم مـغـصـوب اسـت در دسـت ايـنـهـا، از اول هـم ايـن طـور بود براى اين كه اينها چكاره اند كه آمدند خادم الحرمين !!! خائن الحرمين !!! شـدنـد؟ كـى ايـنـها را خادم الحرمين قرار داده ؟ با چه وجهى اينها اسم مملكت اسلامى را تـغـيـيـر دادنـد از آنـى كـه بـود، حـجاز را مملكت سعودى قرار دادند، مملكت سعودى به چه مـنـاسـبـت ؟ ايـنـهـا مسائلى است كه همه اش بغرنج است و ما نمى دانيم كه از اين عار چطور خـارج بـشـويـم . مـن واقـعـا در مـسـائل خـيـلى تـحـمـل داشـتـم . در مـسـائل جـنـگ ، در هـمـه ايـنـهـا تـحـمـل داشـتـم امـا ايـن بـى تحمل كرده من را، مساءله غير از اين مسائل است .
آنـچـه مـا امـيـدواريـم ايـن اسـت كـه خـداى تـبـارك و تـعـالى بـا قـدرت خـودش حـل كـنـد. مـسائل را و اميدواريم خداوند به همه ما توفيق بدهد كه در اين باره بى تفاوت نباشيم ، در اين ماه محرم بى تفاوت
نباشند، مسلمين در دنيا بى تفاوت نباشند.
خداوند انشاءالله همه شما را توفيق بدهد و اميدوارم كه خدمتگزار باشيد به اين بندگان خـدا كـه مـظـلوم هـسـتـنـد و مـظـلوم بـودنـد و حـفـظ كـنـيد اين شيوه خدمتگزارى به اينها را و بـحـمدالله شما خودتان از آن طبقه هستيد، از طبقه بالا نيستيد، يعنى از طبقه پايين ، شما از طـبـقـه مـمـتـاز هـسـتيد، آنهايى كه آن وقت ها متكفل حكومت بودند از طبقه اى بود كه ناچيز بودند و خداوند شما را موفق كند كه هميشه خدمتگزار باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 18/6/66
پـــاســـخ امـام خـمـينى به نامه حجت الاسلام كروبى در مورد كسب اجازه از امام جهت ادامه كاررسيدگى به امور حجاج
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ مهدى كروبى دامت افاضاته
پـس از تـشـكـر از مـقـاومت اسلامى و وصف ناپذير حجاج مظلوم و محترم بيت الله الحرام در مقابل هجوم آل سعود، اين روسياهان تاريخ و عمال چشم و گوش بسته آمريكاى جهانخوار و نـيـز تـشـكـر از مـقـاومـت مـتـعـهـدانـه و شـجـاعـانـه جـناب عالى كه با وجود گرفتارى در چـنـگـال خون آشام آل سعود با پيام ها و مصاحبه هاى آتشين ، پرده از روى چهره كريه اين جـنـايـتـكـاران تـاريـخ بـرداشته و كوس رسوايى فراموش ناشدنى امريكاى جنايتكار و عـمـال خـبـيـث آن را در عـالم بـه صـدا درآورديـد، جـنـاب عـالى را كـه بـحـمـدالله در صـف اول مـجـاهـدان اسلام بوده و هستيد، چون سال هاى گذشته به نمايندگى از طرف خود به سرپرستى حجاج بيت الله الحرام منصوب مى نمايم .
جـنـايـت تـاريـخـى شـكـسـتـن احـتـرام حـرم امـن الهـى كـه دل مـسـلمـانـان متعهد جهان را آتش زد چيزى نيست كه تا ابد بشود آن را فراموش ‍ كرد و يا ساكت بود.
در ايـن جا لازم مى دانم كه از زحمات تمامى دست اندركاران و مسؤ ولين حج و از جناب حجت الاسـلام آقـاى امـام جـمـارانـى دامـت افـاضـاتـه كـه با تعهد و مقاومت خود موجب سرافزازى جـمـهـورى اسـلامـى ايـران گـرديـده انـد و بـاعـث شادى روح شهدا شده اند، تشكر كرده و تـوفـيـق هـر چه بيشتر همه را در خدمت به اسلام و احكام نورانى آن از خداوند خواستارم و براى شهداى گرانقدر مكه خونين مان كه با اهدا خون خود پرچم سرخ توحيد، رسالت و امـامـت را در آسـمـان و زمـيـن بـه اهـتـزاز درآوردنـد، طـلب رحـمـت و مـغـفـرت نـمـوده و بـراى بـازمـانـدگـان آنـان كـه افـتـخـار بـزرگى نصيب شان شده است ، صبر واجر مسالت مى نمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 31/6/66
پيام امام به مناسبت آغاز هشتمين سال جنگ تحميلى
بسم الله الرحمن الرحيم
و من يقاتل فى سبيل الله فيقتل او يغلب فسوف نوتيه اجرا عظيما
ايـن اجـر عـظـيـم كه به قلم با عظمت عظيم مطلق وعده داده شده است ، چگونه آن را با فكر ناچيز بشر مى توان تحليل كرد. گويى اين اجر عظيم همان حب خداوند تعالى است كه در سـوره مـبـاركـه صـف آمـده اسـت : ان الله يـحـب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص . محبوبيت نزد بارگاه احدى را كدام فيلسوف توانا يا عارف علمى بزرگ دانا مـى تـواند درك كند تا از آن سخن گويد و يا به سخن قلم در آورد؟ آيا اين حب نافله است كـه در نـتـيـجـه تـقـرب بـه آن بـنـده خـاكـى پـا بـر سـر مـلك و مـلكـوت اعـلا نـهـد و حق جـل و عـلا بـا جـاذبـه غـيبى خويش سمع و بصر و قلب او شود و آنچه بشنود يا ببيند يا ذوق عـرفـانـى كـنـد بـا سـمـع و بـصـر و قـلب حـق جـل و علا باشد و نبيند جز به بصر حق و نشنود جز به سمع حق و نداند جز به علم حق و حـجـاب ها مرتفع شود و جهان را آنچه كه هست مشاهده كند كه (اللهم ارنى الاشياء كماهى ) يـاقـرب فـريـضـه اسـت كـه در آن شـخص و شخصيت محو شود و صعق رخ دهد و خود و خودى از ميان برود و كثرت به تمام معنى رخت بربندد و نه چشمى باشد و نه گوشى و نـه بـاطـنـى و نـه ظـاهـرى . (هـوالاول و الاخـر والظـاهـر والبـاطـن ). ديـگـر سبيل اللهى در كار نيست و اسم و رسمى بجا نمى ماند، اينان از خانه خارج شدند و موت آنـان را ادراك نـمـوده و قـدم هـا و قـلم ها شكسته شده است . بارالها! اين وصف مجاهدان فى سـبـيـل الله و اجـر عـظـيـم آنـان اسـت كـه در صـحـنـه هاى كارزار با دشمنان تو و دشمنان رسـول مـعـظـم تـو و دشـمـنان قرآن كريم تو به شهادت رسيده اند يا در اين راه پيروز گرديده اند و تو خود شاهدى كه در اين سال ما جانبازان و مهاجران و مجاهداتى داشتيم كه به سوى تو و به سوى خانه امن تو كه از صدر خلقت تاكنون مامن هر موجودى بوده است هجرت كردند و در پيش چشمان حيرت زده مسلمانان كشورهاى جهان به دست پليد آمريكا كه از آسـتـيـن آل سـعـود بـه در آمـده است ، به خاك و خون كشيده شدند و در آستانه عاشوراى ولى الله اعـظـم سلام الله عليه عاشورايى ديگر با ابعاد مختلف در جوار تو و خانه امن تو در جمعه خونين پديد آوردند كه اى كاش نبودم تا آن ببينم و يا
يـا بـشـنـوم ، نـه بـراى شهادت عزيزانى مجاهد و مهاجر، كه شهادت امرى است كه آرزوى عـزيـزان مـا اسـت و شـهـدى اسـت آشـنـا بـراى زنان و مردان و كودكان ما كه در يورش هاى مـغـولانـه صـدام عـفـلقـى شـديدتر و فجيع تر آن را چشيده اند و ديده ايم ، بلكه براى مصيبتى است كه نه تنها براى پيغمبر اسلام صلوات الله عليه !!! كه براى تمامى انبيا و مـرسـليـن از آدم تـا خـاتـم پـيـش آمـد و بـه فـرمـان كـاخ سـيـاه بـه دسـت نـاپـاك آل سـعـود، ايـن شـقـى تـرين جانيان عصر، بالاترين مقام قدس الهى شكسته شد. اگر در عاشوراى حسينى ولى خدا با يارانش در راه تو جنگيدند و شهيد شدند، در عاشوراى جمعه خـونـيـن مـكـه بـا تـو و رسـول تـو و زائران مـا، ايـن رسـولان مـكـتـب رسـول تـو كـه بـه خـاطر دين تو هيچ گونه وسيله اى حتى براى دفاع از خود نداشتند چـنـان كـردنـد كـه تنها از دست آمريكا، شيطان بزرگ و اذنابش ‍ ميسر بود. امريكا و دست نـشـانـدگـانـش در ايـن كـشـتـار سـبـعـانـه انـتـقـام از اسـلام عـزيـز و مـحـبـط وحـى و مـحـل امن خدا باز گرفتند. اسلامى كه در آينده اى نه چندان دور مكتب تمامى كشورهاى زير يوغ شرق و غرب مى گردد.
خـداونـدا! امـروز تـمـامـى قـدرت هـا و ابـرقـدرت هـا مـصـمم شده اند تا ريشه اسلام ناب رسول گرامى مان صلى الله عليه و آله و سلم را قطع كنند. بارالها! امروز صداميان با كـيـنـه اى كـه از ديـن تو دارند، دست در دست تمامى شياطين جهان داده اند تا صداى اسلام مـحـمـدى را خـامـوش سازند. از تو مى خواهم تا ما را در راهت صبورتر و شكيبايى خانواده هـاى عـزيـز و بـزرگـوار شـهـدا، جـانـبـازان ، مـفـقـوديـن و اسـرامـان را بيشتر گردانى . پـروردگـارا! شـهـداى مـا را با سيدالشهدا عليه السلام محشور فرما و جانبازان عزيز و مـقـتـدر انـقـلاب اسـلامـى خـودت را شفا عنايت فرما. اسرا و مفقودين ما را هر چه زودتر به اوطـانـشـان بازگردان . خداوندا! به تمام ملت هاى اسلامى خصوصا ملت شجاع و حماسه ساز ايران تحمل بيشتر فشارهاى نظامى استكبار از زمين و دريا و هوا و فشارهاى اقتصادى و سـيـاسـى روزافـزون كـانـون هـاى فـسـاد را عـنـايـت فـرمـا. خـداونـدا! بـاطـن دل هـاى مـعتقدان به دين رسول اكرم (ص ) را تنها از رضايت خود لبريز گردان . (انك مجيب الدعوات ). روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 7/7/66
ديدار با ائمه جمعه سراسر كشور
يك حسنه در كار است و آن عبارت از اين است كه ما به مقام قرب خدا برسيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من قبلا از آقاى مشكينى گله كنم . ما آن قدرى كه گرفتار به نفس خودمان هستيم كافى است ، ديـگر مسائل نفرماييد كه انباشته بشود در نفوس ما و ما را به عقب برگرداند. شما دعا كـنـيـد كـه آدم بـشـويـم ، دعـا كـنـيـد كـه حـتـى بـه هـمـيـن ظـواهـر اسـلام عـمـل بـكـنـيـم ، مـا كـه دسـتـمـان بـه آن بـواطـن نـمـى رسـد لااقل به اين ظواهر عمل بكنيم .
من زايد مى دانم كه در خدمت آقايان كه هستم مطلبى بگويم ، من دعا مى كنم و بنايم هم بر اين است كه به دعا كفايت كنم . من دعا مى كنم كه خداوند تبارك و تعالى ما را از قيد و بند نـفـس امـاره نجات بدهد. من عرض مى كنم كه خداوندا! ما گرفتار هستيم ، گرفتار در دست خـودمـان هـسـتيم ، گرفتار به نفوس خودمان هستيم و گرفتار به نفوس خبيثه اى كه بر ضـد اسـلام و مـسلمين عمل مى كند، ما را و همه را از اين گرفتارى نجات بده . خداوندا! تو فـرمـودى كه ما دعا كنيم و تو استجابت كنى ، (ربنا اتنا فى الدنيا حسنه و فى الاخره حـسـنـه ) و مـن بـايـد عـرض كـنـم كـه احـتـمـالا حـسـنـه ايـن نـيـسـت كـه مـا حـسـنـه دنـيـا، مـال و امـوال تـهـيـه كـنـيـم ، مـا مقام تهيه كنيم . در اين آيه شريفه خيلى نكات هست ولى من حـال گـفـتـنـش را ندارم ولى اجمالا اين كه حسنه عبارت از اين است ، حتى حسنه دنيا (ربنا اتنا فى الدنيا حسنه )، حسنه در دنيا اين است كه انسان در هر قدمى كه بر مى دارد، در هـر مـقـامـى كه پيدا مى كند. در هر نعمتى از خداى تبارك و تعالى كه به او اعطا مى شود آنـهـا را بـرگـردانـد بـه صـاحـبـش . اگـر مـقـام و دنـيـا هـر چـه پـيـش مـا بـه مـا اقـبـال كـنـد، اگـر ما به او اقبال كرديم اين حسنه نيست . روايات مختلفى كه در اين باب هست و تاءليف شده است ، مصاديقى را ذكر كردند اختلاف ندارند اين روايات ، آنها مصاديق را ذكـر مـى كـنـنـد و لهـذا مـصـاديق مختلفه در روايات ذكر شده است و در لسان مفسرين هم جـهـات مـخـتـلف گـفـتـه شـده اسـت . لكـن آن چـيـزى كـه مـن احـتـمـال مـى دهم حسنه ، آن هم به طورى كه كانه يك حسنه در كار است ، يك حسنه است كه ايـن حـسـنـه در دنـيـا هست و حسنه واحد است بر آخرت و همه عبارت از اين است كه ما به مقام قـرب خدا برسيم ، ما بفهميم كه چه بكنيم . اگر مقامى ما را توجه به دنيا داد، به عالم مـاده داد، ايـن حسنه نيست . اگر نماز بخوانيم براى رسيدن به يك ماربى ولو در آخرت ، ايـن هـم حـسـنـه نـيـسـت . حـسـنـه عـبـارت از ايـن اسـت كـه مـا را بـرسـانـد به آن جايى كه عقل ما نمى رسد.
تمام قشرهاى ملت با هم باشند، پشتيبان هم باشند
شـمـا آقـايـان تـوجـه داريـد و مـن نـبـايـد عـرض كـنـم كه ما امروز گرفتار هستيم به چه گـرفتارى هايى . تمام تبليغات بر ضد ماست ، تمام دنيا به ضد اسلام قيام كرده اند. ما بايد براى خاطر خدا، براى به دست آوردن حسنه خودمان با هم باشيم ، تمام قشرهاى مـلت بـا هم باشند، تمام علماى اعلام و تمام ائمه جمعه با هم باشند، پشتيبان هم باشند، پشتيبان دولت باشند، پشتيبان مجلس باشند، پشتيبان قوه قضايى باشند، پشتيبان قوه اجـرايـى بـاشـنـد، آنـهـا خـدمتگزار باشند به مردم و شما هم خدمتگزار. اينها بندگان خدا هستند، خدمت به بندگان خدا خدمت به خداست و خدمت به بندگان خدا امروز اين است كه همه مـجـتـمـعـا در صـدد ايـن باشند كه با كلمه واحده از اسلام و مسلمين و خصوصا از مستضعفان جـهـان و ملت شريف ايران پشتيبانى كنند. شما آقايان نفوذ كلمه داريد در بين مردم ، شما، حـرف شما در بين مردم گوش شنوا دارد، بايد مردم را دعوت كنيد به اين كه وحدت با هم داشته باشند، دعوت كنيد به اين كه پشتيبان هم باشند، پشتيبان دولت باشند، پشتيبان مـجلس باشند و اين طور نباشد كه هر كدام با ديگرى مخالفت كنند و انشاءالله نمى كنند هـم ، لكـن شـمـاهـا و هـمـه مـا بـايـد، مـوظـف هـسـتـيـم كـه مـردم را بـه هـمـه ايـن مسائل دعوت كنيم .

next page

fehrest page

back page