صحيفه نور جلد ۲۰

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱۰ -


7 !!! بـهـره بـردارى صـحـيـح از كـمـك هـاى مـردمـى در تمامى زمينه ها قواى قواى مقننه و اجـرايـيـه و قـضـايـيه موظفند تمامى امكانات وسياست هاى خود را جهت نيازهاى جنگ به كار گيرند.
از مـردم عـزيـز ايـران و نـيـروهـاى نـظـامـى و انـتـظامى مى خواهم تا با صبر و شكيبايى انـقـلابـى و بـا قـدرت و استقامت در مقابل توطئه هاى استكبار جهانى ايستادگى نمايند و مطمئن باشند كه پيروزى از آن صابران است .
جـهان امروز غرق در نامردمى ها و حيله هاست و شما ياران اسلام در اوج قداست و شرافت مى باشيد. من به همه شما دعا مى كنم ، خداوند يار و پشتيبان مبارزان راه خدا باد.
توفيق جناب عالى را از خداى تعالى مساءلت دارم .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 17/3/67
پـــاســـخ امـام بـه نـامـه حـجـت الاسـلام واعـظ طـبسى نماينده امام و توليت آستان قدس دربارهحفظ اموال و موفوفات آستان قدس رضوى
بسمه تعالى
جناب حجت الاسلام آقاى طبسى توليت آستان قدس رضوى دامت افاضاته
بـا سـلام و آرزوى مـوفـقـيـت بـيـشـتـر بـراى شـمـا. زحـمـات و تـحـمـل سـخـتـى هـاى شـما قبل از انقلاب تا به ثمر رسيدن آن و تلاشتان بعد از انقلاب بـراى تـثـبـيت نظام نوپاى جمهورى اسلامى بر كسى پوشيده نيست . جناب عالى از چهره هاى درخشان مديريت و انقلاب اسلامى در ايران و بخصوص در استان خراسان مى باشيد.
تمامى مسؤ ولان نظام اسلامى از جمله جناب عالى بايد موانع را از سر راه برداشته و با صبر و تدبير بدانگونه كه رضاى خداست پيش ‍ روند. شما در راه حق و شيرين كمك به مـسـتـضـعـفـيـن و مـحرومين از هيچ كوششى فروگذار ننموده و نخواهيد نمود. و چون گذشته تـوجه داشته باشيد كه بايد بدون كوچكترين گذشتى به موقوفات حضرت امام رضا عـليـه السـلام بـدانـگـونـه كـه واقـفـيـن وقـف كـرده انـد، عـمـل كـنـيـد. مـن امـيدوارم با هماهنگى شما و مسؤ ولان آن ديار مقدس ، تمامى موقوفات ثامن الحـجج عليه السلام به طور جدى حفظ گردد و مسؤ ولان ذيربط بايد كمك لازم را در هر مـوردى كـه لازم داشـتـه بـاشـيـد، بـنـمايند تا به كمك همه مسؤ ولان به فقرا و مستمندان خـدمـات بـيـشـتـرى گـردد و رضـاى خداوند تحصيل شود. توفيق جناب عالى را از خداوند متعال خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 23/3/67
نامه امام خمينى خطاب به نخست وزير و وزيران
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى نخست وزير، آقايان وزرا ايدهم الله تعالى
مساءله اى را كه لازم ديدم تذكر بدهم ، اين است كه قوام نظام اسلامى ايران بر اتحاد در روش و حركت در كليت سياست مورد قبول اسلام است . همگى بايد سعى كنيم هر حركتى اعم از سـيـاسـى ، نـظـامـى ، اقتصادى و اجتماعى كه انجام مى دهيم ، به آن كليت صدمه نزند. تـرسـيـم كليت ...از اصول اساسى قوانين اسلامى است كه هدايت فرد و جامعه را بر عهده دارد.
هر مسؤ ولى و هر متعهد به نظامى بايد سعى كند براى پيشبرد نظام در چهارچوب محدوده وظايفش عمل كند، كه در غير اين صورت احتمال پاشيدگى نظام جمهورى است . لذا اگر هر وزيـرى دخـالت در كـار وزيـر ديگر نمايد كه حتى دخالت او باعث رشد كار گردد، مورد قـبـول نـيـسـت ، چرا كه خروج از چهارچوب اختيارات ضررش بسيار بيشتر از رشد كار در نقطه اى ديگر است . روشن است كه مشورت و هماهنگى و همكارى مورد بحث نيست .
ايـن جـانـب گـاهـى بـه مـوضـعـگـيرى هاى وزرا و نمايندگان در خارج از محدوده وظايفشان بـرخـورد مـى كـنـم كه متعجب مى شوم . از باب مسائل سياست خارجى كشور بر عهده وزير امور خارجه است . اگر آقايان اعتراضى دارند بايد برادرانه در هياءت دولت مطرح كنند. اگـر بـه اعـتراض جواب قانع كننده اى داده شد، كه چه بهتر و الا وزير امور خارجه است كـه در چـهارچوب سياست ترسيمى از رهبرى نظام و يا مجلس ، تصميم گيرنده است . اين شـيـوه پـسنديده اى نيست كه هر وزير و يا نماينده اى هر چه دلش خواست در مجامع عمومى بگويد.
آقـايـان وزرا! مـن به شما و به نمايندگان محترم نصيحت مى كنم كه سياست هاى يكديگر را تضعيف و يا تخريب نكنيد، كه اگر وحدت روش و حركت در نظام نوپاى اسلامى صدمه بـبـيـنـد، نتايجى كه دنياى استكبار از اين برخوردها مى گيرد، بسيار شكننده است . كارى نكنيم كه دنيا فكر كند نظام اسلامى ايران با اين اختلاف سليقه ها و با اين ابراز اختلاف هـا هـيـچ گـاه راه ثبات را نخواهد پيمود. خداوند به تمامى شما توفيق خدمت به بندگان خوب خود را... ارزانى دهد.
والسلام
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 4/4/67
انتصاب حجت الاسلام محمد يزدى به عضويت شوراى نگهبان
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمد يزدى دامت افاضاته
بـا تـقـديـر از زحـمـات صـادقـانـه جـنـاب حـجـت الاسلام آقاى صافى دامت افاضاته طبق اصـل 92 قانون اساسى ، جناب عالى را كه از افراد متدين مورد وثوق و دردآشناى اسلام و انـقلاب مى باشيد، به عنوان يكى از فقهاى شوراى نگهبان منصوب مى نمايم . توفيق بـيـشـتـر شـمـا را در راه تـاءييد قوانين مورد رضايت خداوند و در جهت كمك به مستضعفين و محرومين جامعه اسلامى ايران خواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 13/4/67
پـــاســـخ امـام خـمـيـنـى بـه پـيـام تـسـليـت آيـت الله مـنتظرى به مناسبت فاجعه سقوط هواپيماىمسافربرى توسط آمريكا
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آيت الله آقاى منتظرى دامت افاضاته
پـيام جناب عالى تسكينى بود بر آلام تمامى كسانى كه از شيطان بزرگ ، آمريكاى حيله گـر ضـربه خورده اند. مردم آزاده جهان هميشه از ابرقدرت ها خصوصا آمريكاى جنايتكار صدمه ديده اند و تا عزم خود را براى رويارويى با كفر و شرك جهانى و آمريكاى سلطه گر جزم ننمايند، هر روز شاهد جنايتى تازه خواهند بود.
مردم شريف ايران بايد توجه كنند كه امروز، روز مبارزه و جنگيدن با تمام شياطينى است كـه حـقـوق حـقـه تـمـامـى پـابرهنگان جهان را صرف عيش و نوش و تهيه سلاح هايى مى نمايند كه براى هميشه حاكم دنياى گرسنگان باشند.
جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائيل نيست . جنگ ما، جنگ با عربستان و شيوخ خليج فارس نيست . جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراكش نيست . جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراكش نيست . جنگ ما، جنگ با ابرقدرت هاى شرق و غرب نيست . جنگ ما، جنگ مكتب ماست عليه تمامى ظلم و جـور. جـنگ ما جنگ اسلام است عليه تمامى نابرابرى هاى دنياى سرمايه دارى و كمونيزم . جـنـگ مـا جـنـگ پـابـرهـنـگـى عـليـه خوش گذرانى هاى مرفهين و حاكمان بى درد كشورهاى اسـلامـى اسـت . ايـن جـنـگ سلاح نمى شناسد، اين جنگ محصور در مرز و بوم نيست ، اين جنگ خـانه و كاشانه و شكست و تلخى كمبود و فقر و گرسنگى نمى داند. اين جنگ ، جنگ اعتقاد اسـت ، جـنـگ ارزش هـاى اعـتـقـادى انـقـلابـى عـليـه دنـيـاى كـثـيـف زور و پـول و خـوش گـذرانـى اسـت . جـنگ ما، جنگ قداست ، عزت و شرف و استقامت عليه نامردمى هاست .
رزمـنـدگـان مـا در دنـياى پاك اعتقاد و در جهان ايمان تنفس مى كنند و مسلمين جهان هم كه مى دانند جنگ بين استكبار و اسلام است ، جهانخواران را آرام نخواهند گذاشت و ضربه هاى خود را بر همه كاخ ‌نشينان وارد مى كنند.
جناب عالى كه يكى از ذخاير اين انقلاب مى باشيد، با پشتيبانى از آقاى هاشمى وقت خود را مـصـروف در سـاخـتـن دنـيـايـى از كرامت و بزرگوارى نماييد. و مردم شريف ايران نيز بـدانـد كـه ايـن روزهـا دسـت هاى ناپاك شرق و غرب براى هدم اسلام و مسلمين در يكديگر گره خورده
اسـت ، بـايـد نـگـذاريـم كه تلاش فرزندان انقلابى مان در جبهه ها از بين برود. براى بـرپـايـى احـكـام اسـلام عـزيـز دست اتحاد به يكديگر داده ، محكم و استوار تا پيروزى اسلام حركت كنيم .
مسؤ ولين نظام بايد تمامى هم خود را در خدمت جنگ صرف كنند. اين روزها بايد تلاش كنيم تـا تـحـولى عظيم در تمامى مسائلى كه مربوط به جنگ است به وجود آوريم . بايد همه بـراى جـنگى تمام عيار عليه آمريكا و اذنابش به سوى جبهه رو كنيم . امروز ترديد به هـر شـكـلى خـيـانـت بـه اسـلام اسـت ، غـفـلت از مـسـائل جـنـگ ، خـيـانـت بـه رسـول الله صـلى الله عـليـه و آله و سـلم اسـت . ايـن جـانـب جـان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه هاى نبرد، تقديم مى نمايم .
انفجار هواپيماى مسافربرى ، زنگ خطرى است براى تمامى مسافرت هاى هوايى بايد با تمام وجود تلاش كنيم تا چنين صحنه هاى دردناكى پيش نيايد.
اين جانب به تمامى بستگان اين فاجعه تسليت عرض نموده و خود را در غم و اندوه از دست دادن عـزيـزانشان شريك مى دانم . من به جناب عالى و تمام كسانى كه براى رسيدن به هدف مقدس پيروزى اسلام تلاش مى نماييد، دعا مى كنم .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 29/4/67
پـــيـــام بـــه مـــنـــاســـبـــت ســـالگـــرد كـــشـــتـــار خـــونـــيـــن در مـــكـــه وقبول قطعنامه 598
بسم الله الرحمن الرحيم
لقد صدق الله رسوله الرءيا بالحق لتدخلن المسجد الحرام انشاءالله امنين .
عـلى رغـم گـذشت يك سال از كشتار فجيع و بى رحمانه حجاج بى دفاع و زايران مومن و مـوحـد بـه وسـيـله نـوكـران آمـريكا و سفاكان آل سعود، هنوز شهر خدا و خلق خدا در بهت و حـيرتند. آل سعود با كشتن ميهمانان خدا و به خاك و خون كشيدن بهترين بندگان حق ، نه تنها حرم را، كه جهان اسلام را آلوده به خون شهيدان نمود و مسلمانان و آزادگان را عزادار ساخت .
مـسـلمـانـان جـهـان در سـال گـذشـته براى اولين بار عيد قربان را با شهادت فرزندان ابـراهـيـم عـليـه السـلام كـه ده هـا بـار از مـصـاف با جهانخواران و اذناب آنان برگشته بـودنـد در مـسـلخ عـشـق و در مـنـاى رضـايـت حـق جـشـن گـرفـتـنـد، و بـار ديـگـر آمـريكا و آل سـعـود بـر خـلاف راه و رسـم آزادگـى ، از زنان و مردان ، از مادران و پدران شهيد، از جـانـبـازان بى پناه ما كشته ها گرفتند و در آخرين لحظات نيز با ناجوانمردى و قساوت بـر پـيكر نيمه جان سالخوردگان و بر دهان تشنه و خشكيده مظلومان ما تازيانه زدند و انتقام خود را از آنان گرفتند. انتقام از چه كسانى و از چه گناهى ؟ انتقام از كسانى كه از خـانـه خـويـش بـه سـوى خـانـه خدا و خانه مردم هجرت نموده بودند! انتقام از كسانى كه سـال هـا كـوله بـار امـانـت و مـبـارزه را بر دوش كشيده بودند! انتقام از كسانى كه همچون ابراهيم عليه السلام از بت شكنى برمى گشتند! شاه را شكسته بودند! شوروى و آمريكا را شـكسته بودند! كفر و نفاق را خرد كرده بودند! همان ها كه پس از طى آن همه راه ها با فـرياد: (اذن فى الناس بالحج ياتوك رجالا). پابرهنه و سربرهنه آمده بودند تا ابـراهيم را خوشحال كنند، به ميهمانى خدا آمده بودند تا با آب زمزم گرد و غبار سفر را از چهره بزدايند. و عطش خويش را در زلال مناسك حج بر طرف نمايند و با توانى بيشتر مـسـؤ وليـت پـذير گردند و در سير و صيرورت ابدى خود نه تنها در ميقات حج ، كه در ميقات عمل نيز لباس و حجاب پيوستگى و دلبستگى به دنيا را از تن به در آورند. همان هـا كه براى نجات محرومان و بندگان خدا راحتى راحت طلبان را بر خود حرام و محرم به احرام شهادت شده بودند و عزم را جزم كردند تا نه تنها بنده زر خريد آمريكا و شوروى نـبـاشـنـد كه زير بار هيچ كس جز خدا نروند. آمده بودند كه دوباره به محمد صلى الله عـليـه و آله و سـلم بـگـويـنـد كـه از مبارزه خسته نشده اند و به خوبى مى دانند كه ابى سفيان و ابى لهب و ابى جهل براى انتقام در كمين نشسته اند و با خود
مـى گـويند: مگر هنوز لات و هبل در كعبه اند؟ آرى ، خطرناك تر از آن بت ها، اما در چهره و فريبى نو.
آنـهـا مـى دانـند كه امروز حرم ، حرم است اما نه براى ناس ، كه براى آمريكا، و كسى كه بـه آمـريـكـا لبـيـك نـگـويـد و بـه خـداى كـعبه رو آورد سزاوار انتقام خواهد شد. انتقام از زايرانى كه همه ذرات وجود و همه حركات و سكنات انقلابشان مناسك ابراهيم را زنده كرده اسـت ! و حـقـيـقـتـا مـى رود تا فضاى كشور و زندگى خويش را با آواى دلنشين (لبيك ، اللهم لبيك ) معطر سازد.
آرى در مـنـطـق اسـتـكـبـار جهانى هر كه بخواهد برائت از كفر و شرك را پياده كند متهم به شـرك خـواهـد شـد، و مـفـتـى هـا و مـفـتـى زادگـان ايـن نـوادگـان (بـلعم باعورا) ها به قـتـل و كـفر او حكم خواهند داد. بالاخره در تاريخ اسلام مى بايست آن شمشير كفر و نفاقى كـه در لبـاس ‍ دروغـيـن احـرام يـزيـديان و جيره خواران بنى اميه عليهم لعنه الله براى نـابـودى و قـتل بهترين فرزندان راستين پيامبر اسلام يعنى حضرت ابى عبدالله الحسين عـليـه السـلام و يـاوران بـا وفاى او پنهان شده بود، مجددا از لباس همان ميراث خواران بـنى سفيان به درآيد و گلوى پاك و مطهر ياوران حسين عليه السلام را در آن هواى گرم ، در كـربـلاى حـجـاز و در قـتـلگـاه خـرم پـاره كـند و همان اتهاماتى را كه يزيديان به فـرزنـدان راستين اسلام زدند و آنان را خارجى و ملحد و مشرك و مهدورالدم معرفى كردند، درسـت همان را به رهروان راه آنان وارد آورند كه انشاءالله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب بـا انـتـقـام از آمـريـكـا و آل سـعـود بـرطرف خواهيم ساخت و داغ و حسرت حلاوت اين جنايت بزرگ را بر دلشان خواهيم نهاد، و با برپايى جشن پيروزى حق بر جنود كفر و نفاق و آزادى كعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهيم شد.
امـا زايـران كـشـورهـا كه يقينا با كنترل و ارعاب دولت و حكومت هايشان به مكه سفر كرده انـد، جـاى دوسـتـان و برادران و حاميان و همسنگران واقعى خود را در ميان خود خالى خواهند يـافـت . آل سـعـود بـراى پـرده پـوشـى جـنـايـات هـولنـاك سال گذشته خود و همچنين توجيه (صدعن سبيل الله ) و منع حجاج ايرانى از ورود به حـج ، زايـران را زيـر بمباران شديد تبليغات خود قرار خواهد داد، و آخوندهاى دربارى و مـفـتـى هـاى خـود فـروخـتـه لعـنـه الله عليهم در كشورهاى اسلامى خصوصا حجاز توسط رسانه ها و مطبوعات دست به نمايش ها و سخنرانى ها زده و عرصه را بر تفكر و تحقيق زايـران در بـاره فـهـم و درك فـلسـفـه واقـعـى حـج و نـيز پى بردن به ماجراى از پيش طـراحـى شده شيطان بزرگ در قتل ميهمانان خدا، تنگ خواهند نمود و مسلم در چنين شرايطى رسـالت زايـران بـسـيـار سـنـگـيـن اسـت . بزرگترين درد جوامع اسلامى اين است كه هنوز فـلسـفه واقعى بسيارى از احكام الهى را درك نكرده اند، و حج با آن همه راز و عظمتى كه دارد هـنـوز بـه صـورت يـك عـبـادت خـشـك و يـك حـركـت بـى حاصل و بى ثمر باقى مانده است .
يـكـى از وظـايـف بـزرگ مـسلمانان پى بردن به اين واقعيت است كه حج چيست و چرا براى هميشه بايد بخشى از امكانات مادى و معنوى خود را براى برپايى آن صرف كنند. چيزى كـه تـا به حال از ناحيه ناآگاهان و يا تحليل گران مغرض و يا جيره خواران به عنوان فلسفه حج ترسيم شده است ، اين است كه حج يك عبادت
دسـت جـمعى و يك سفر زيارتى سياحتى است . به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد و با چه كيفيت در مقابل جهان سرمايه دارى و كمونيسم ايستاد! به حج چه كـه حـقـوق مـسـلمـانـان و مـحـرومـان را از ظـالمـين بايد ستاند! به حج چه كه بايد براى فـشـارهـاى روحـى و جسمى مسلمانان چاره انديشى نمود! به حج چه كه مسلمانان بايد به عـنـوان يـك نـيـروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمايى كنند! به حج چه كه مسلمانان را عـليـه حـكـومـت هاى وابسته بشوراند، بلكه حج همان سفر تفريحى براى ديدار از قبله و مـديـنـه اسـت و بـس ! و حـال آن كـه حـج بـراى نـزديـك شـدن و اتـصـال انـسـان بـه صـاحـب خـانـه اسـت و حـج تـنـهـا حـركـات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك ، انسان به خدا نمى رسد. حج كانون معارف الهى است كه از آن محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جستجو نـمـود، حـج پـيـام آور و ايـجـاد و بـنـاى جـامـعـه اى بـه دور از رذايـل مـادى و مـعـنـوى اسـت ، حـج تـجـلى و تكرار همه صحنه هاى عشق آفرين زندگى يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست ، و مناسك حج مناسك زندگى است و از آن جا كه جامعه امت اسـلامـى از هـر نـژاد و مـليـتـى بـايـد ابـراهـيـمـى شـود تـا بـه خـيـل امـت محمد صلى الله عليه و آله و سلم پيوند خورد و يكى گردد و يد واحده شود، حج تـنـظـيـم و تـمـريـن و تـشكل اين زندگى توحيدى است . حج عرصه نمايش و آيينه سنجش اسـتـعدادها و توان مادى و معنوى مسلمانان است . حج بسان قرآن است كه همه از آن بهره مند مـى شـونـد ولى انـديـشـمـنـدان و غـواصـان و دردآشـنـايـان امـت اسـلامـى اگـر دل بـه دريـاى مـعـارف آن بـزنـنـد و از نـزديـك شـدن و فرو رفتن در احكام و سياست هاى اجتماعى آن نترسند. از صدف اين دريا، گوهرهاى هدايت و رشد و حكمت و آزادگى را بيشتر صـيـد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت ، ولى چه بايد كـرد و ايـن غـم بـزرگ را به كجا بايد برد، كه حج بسان قرآن مهجور گرديده است ، و بـه هـمـان انـدازه اى كـه آن كـتـاب زنـدگـى و كـمـال و جـمـال در حـجـاب هـاى خـود سـاخـتـه مـا پـنـهـان شـده اسـت و ايـن گنجينه اسرا آفرينش در دل خـروارهـا خـاك كـج فـكـرى هـاى مـا دفـن و پـنـهـان گـرديده است و زبان انس و هدايت و زنـدگـى و فـلسـفـه زنـدگـى سـاز او بـه زبـان وحـشـت و مـرگ و قـبـر تـنـزل كـرده اسـت ، حـج نـيـز بـه هـمـان سرنوشت گرفتار گشته است ، سرنوشتى كه مـيـليـون هـا مـسـلمـان هـر سـال بـه مـكـه مـى رونـد و پـا جـاى پـاى پـيـامـبـر و ابـراهـيم و اسـمـاعـيـل و هـاجر مى گذارند، ولى هيچ كس نيست كه از خود بپرسد ابراهيم و محمد عليهم السـلام كه بودند و چه كردند، هدفشان چه بود، از ما چه خواسته اند؟ گويى به تنها چـيـزى كـه فكر نمى شود به همين است . مسلم حج بى روح و بى تحرك و قيام ، حج بى برائت ، حج بى وحدت و حجى كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد، حج نيست ، خلاصه همه مـسـلمـانان بايد در تجديد حيات حج و قرآن كريم و باز گرداندن اين دو به صحنه هاى زنـدگـى شـان كـوشـش كـنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسيرهاى صحيح و واقعى از فلسفه حج همه بافته ها و تافته هاى خرافاتى علماء دربارى را به دريا بريزند.
امـا آنـچـه زايـران عـزيـز بـايـد بـدانـنـد ايـن كـه آمـريـكـا و آل سعود حادثه مكه را يك مبارزه فرقه اى و نزاع قدرت ميان شيعه و سنى ترسيم نموده و ايران و رهبران آن را به عنوان كسانى كه هوس رسيدن به يك
امـپـراطورى بزرگ را در سر مى پرورانند معرفى مى كنند، تا بسيارى از كسانى كه از مسير حوادث سياسى جهان اسلام و نقشه هاى شوم جهانخواران بى خبرند، تصور كنند كه فـريـاد بـرائت مـا از مـشـركـيـن و مـبـارزه مـا بـراى كسب آزادى ملت ها و در مسير كسب قدرت سـيـاسـى مـان و گـسـتـرش قـلمـرو جـغـرافـياى حكومت اسلامى است . البته براى ما و همه انـديـشـمـنـدان و مـحـقـقـانـى كـه از نـيـات پـليـد تـشـكـيـلات آل سـعـود بـاخـبرند، جاى تعجب نيست كه به ايران و حكومتى كه از بدو پيروزى تا به حـال فـريـاد وحـدت مـسلمين را سر داده است و در همه حوادث جهان اسلام خود را شريك غم و شـادى مـسـلمـانـان مى داند، تهمت افتراق و جدايى مسلمانان را بزنند، و يا بالاتر از آن ، زايـرانـى را كـه بـه عـشـق زيـارت مـرقـد پـيامبر و حرم امن الهى به حجاز رفته اند به لشـكـركـشى و تشكل براى تصرف كعبه و آتش زدن حرم خدا و تخريب مدينه پيامبر متهم نـمـايـنـد، و دليـل و مـدرك ايـن كار را حضور پاسداران و نظاميان و مسؤ ولين كشورمان در مـراسم حج ذكر كنند، آرى ، در منطق آل سعود نظامى و پاسدار كشور اسلامى بايد با حج بـيـگـانـه بـاشـد، و ايـن گـونـه سـفـرها براى مسؤ ولين كشورى و لشكرى تعجب آور و تـوطـئه انـگـيـز مـى شـود، از نظر استكبار، مسؤ ولين كشورهاى اسلامى بايد به فرنگ بـرونـد، آنـهـا را بـه حـج چـه كـار! دست نشاندگان آمريكا آتش زدن پرچم آمريكا را به حـسـاب آتـش زدن حـرم ، و شـعـار مـرگ بـر شـوروى و آمـريـكـا و اسـرائيـل را بـه حـسـاب دشـمـنـى با خدا و قرآن و پيامبر گذاشته اند و نيز مسؤ ولين و نظاميان ما را با لباس احرام به عنوان رهبران توطئه معرفى كرده اند.
واقـعـيـت اين است كه دول استكبارى شرق و غرب و خصوصا آمريكا و شوروى عملا جهان را به دو بخش آزاد و قرنطينه سياسى تقسيم كرده اند. در بخش آزاد جهان ، اين ابرقدرت ها هـسـتـند كه هيچ مرز و حد و قانونى نمى شناسند و تجاوز به منافع ديگران و استعمار و اسـتـثـمـار و بردگى ملت ها را امرى ضرورى و كاملا توجيه شده و منطقى و منطبق با همه اصـول و مـوازيـن خـودسـاخـتـه و بـيـن المـللى مى دانند. اما در بخش قرنطينه سياسى كه مـتـاءسفانه اكثر ملل ضعيف عالم و خصوصا مسلمانان در آن محصور و زندانى شده اند، هيچ حـق حـيـات و اظـهـار نـظـرى وجـود نـدارد، هـمـه قـوانـيـن و مـقـررات و فـرمـول هـا هـمـان قـوانين ديكته شده و دلخواه نظام هاى دست نشاندگان و در بر گيرنده مـنـافـع مـسـتـكـبـران خـواهـد بـود و مـتـاءسـفـانـه اكـثر عوامل اجرايى اين بخش همان حاكمان تـحـمـيـل شده يا پيروان خطوط كلى استكبارند كه حتى فرياد زدن از درد را نيز در درون اين حصارها و زنجيرها جرم و گناهى نابخشودنى مى دانند، و منافع جهانخواران ايجاب مى كـنـد كـه هـيـچ كـس حـق گـفـتن كلمه اى كه بوى تضعيف آنان را بدهد يا خواب راحت آنان را آشـفـتـه كند ندارد. و از آن جا كه مسلمانان جهان به علت فشار و حبس و اعدام ، قدرت بيان مـصـيـبـت هـايـى را كـه حـاكـمـان كـشـورشـان بـر آنـهـا تـحـمـيـل كـرده انـد را نـدارنـد، بـايـد بـتوانند در حرم امن الهى مصايب و دردهايشان را با كـمـال آزادى بـيان كنند تا ساير مسلمانان براى رهايى آنان چاره اى بينديشند. لذا ما بر ايـن مـطـلب پـافـشـارى و اصـرار مـى كـنـيـم كـه مـسـلمـانـان ، حـداقـل در خانه خدا و حرم امن الهى ، خود را از تمامى قيد و بندهاى ظالمان آزاد ببينند و در يك مانور بزرگ از چيزى كه از آن متنفرند اعلام برائت كنند و از هر وسيله اى براى
رهايى خود استفاده نمايند.
حكومت آل سعود مسؤ وليت كنترل زايران خانه خدا را به عهده گرفته است و اين جاست كه بـا اطـمينان مى گوييم كه حادثه مكه جداى از سياست اصولى جهانخواران در قلع و قمع مـسـلمـانـان آزاده نـيست . ما با اعلام برائت از مشركين تصميم بر آزادى انرژى متراكم جهان اسلام داشته و داريم ، و به يارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزى اين كار صـورت خـواهـد گـرفـت . و انـشـاءالله روزى هـمـه مـسلمانان و دردمندان عليه ظالمين جهان فـريـاد زنـنـد و اثـبـات كـنند كه ابرقدرت ها و نوكران و جيره خوارانشان از منفورترين موجودات جهان هستند.
كـشـتـار زايـران خـانـه خدا توطئه اى براى حفظ سياست هاى استكبار و جلوگيرى از نفوذ اسـلام ناب محمدى صلى الله عليه و آله و سلم است . و كارنامه سياه و ننگين حاكمان بى درد كشورهاى اسلامى حكايت از افزودن درد و مصيبت بر پيكر نيمه جان اسلام و مسلمين دارد.
پـيـامـبـر اسـلام نـيـازى بـه مـسـاجـد اشرافى و مناره هاى تزييناتى ندارد. پيامبر اسلام دنـبـال مـجـد و عـظـمت پيروان خود بوده است كه متاءسفانه با سياست هاى غلط حاكمان دست نـشـانـده بـه خـاك مـذلت نـشـسـتـه انـد. مـگـر مـسـلمـانـان جـهـان فـاجـعـه قـتـل عـام صـدهـا عـالم و هـزاران زن و مـرد فـرقـه هـاى مـسـلمـيـن را در طـول حـيـات ننگين آل سعود و نيز جنايت قتل عام زايران خانه خدا را فراموش مى كنند؟ مگر مـسـلمـانـان نـمـى بـينند كه امروز مراكز وهابيت در جهان به كانون هاى فتنه و جاسوسى مـبـدل شـده انـد كـه از يـك طـرف اسـلام اشـرافـيـت ، اسـلام ابـوسفيان ، اسلام ملاهاى كثيف دربـارى ، اسـلام مـقدس نماهاى بى شعور حوزه هاى علمى و دانشگاهى اسلام ذلت و نكبت ، اسـلام پـول و زور، اسـلام فـريـب و سـازش و اسـارت ، اسلام حاكميت سرمايه و سرمايه داران بـر مـظـلومـيـن و پـابـرهـنه ها و در يك كلام اسلام آمريكايى را ترويج مى كنند و از طرف ديگر سر بر آستان سرور خويش ، آمريكاى جهانخوار مى گذارند.
مـسـلمـانـان نـمـى دانـنـد ايـن درد را بـه كـجـا بـبـرنـد كـه آل سـعـود و خادم الحرمين به اسرائيل اطمينان مى دهد كه ما اسلحه خودمان را عليه شما به كار نمى بريم و براى اثبات حرف خود با ايران قطع رابطه مى كنند. واقعا چقدر بايد رابـطـه سـران كـشـورهـاى اسـلامى با صهيونيست ها گرم و صميمى شود تا در كنفرانس سـران كـشـورهـاى اسـلامـى مـبـارزه صـورى و ظـاهـرى هـم بـا اسـرائيـل از دسـتـور كـار آنـان و جـلسـات آنان خارج شود. اگر اينها يك جو غيرت و حميت اسـلامـى و عـربـى داشـتـنـد، حـاضـر به يك چنين معامله كثيف سياسى و خودفروشى و وطن فروشى نمى شدند.
آيـا ايـن حـركـات بـراى جـهـان اسـلام شـرم آور نيست ؟ و تماشاچى شدن گناه و جرم نمى بـاشـد؟ آيـا از مـسـلمـانـان كـسـى نـيـسـت تـا بـپـاخـيـزد و ايـن هـمـه نـنـگ و عـار را تـحـمـل نـكـنـد؟ راسـتـى مـا بايد بنشينيم تا سران كشورهاى اسلامى احساسات يك ميليارد مـسـلمـان را نـاديـده بـگـيرند و صحه بر آن همه فجايع صهيونيست ها بگذارند و دوباره مصر و امثال آنان را به صحنه بياورند؟ حال ، مسلمانان باور مى كنند كه زايران ايرانى بـراى اشـغـال خـانـه خدا و حرم پيامبر قيام كرده اند و مى خواستند كعبه را دزديده به قم ببرند؟ اگر مسلمانان جهان باور كرده اند كه سران آنها دشمنان واقعى آمريكا و شوروى و اسرائيل هستند، تبليغات آنان هم در مورد ما را باور مى كنند.
البـتـه مـا ايـن واقـعـيـت و حـقـيـقـت را در سـيـاسـت خـارجـى و بـيـن المـلل اسـلامـى مـان بـارهـا اعلام نموده ايم كه در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و كم كـردن سـلطـه جـهـانـخـواران بـوده و هـسـتـيـم ، حال اگر نوكران آمريكا نام اين سياست را تـوسـعـه طـلبـى و تـفـكـر تـشـكيل امپراطورى بزرگ مى گذارند، از آن باكى نداريم و اسـتـقـبـال مـى كـنـيم . ما در صدد خشكانيدن ريشه هاى فاسد صهيونيزم ، سرمايه دارى و كـمـونـيـزم در جـهـان هـسـتيم ، ما تصميم گرفته ايم به لطف و عنايت خداوند بزرگ نظام هـايـى را كـه بـر ايـن سـه پـايـه اسـتـوار گـرديـده انـد نـابـود كـنـيـم و نـظـام اسـلام رسـول الله صـلى الله عـليـه و آله و سلم را در جهان استكبار ترويج نماييم ، و دير يا زود مـلت هـاى در بـنـد شـاهـد آن خـواهـنـد بـود. مـا با تمام وجود از گسترش باج خواهى و مـصـونـيـت كارگزاران آمريكايى حتى اگر با مبارزه قهرآميز هم شده باشد جلوگيرى مى كنيم . انشاءالله ما نخواهيم گذاشت از كعبه و حج ، اين منبر بزرگى كه بر بلنداى بام انـسـانـيـت بـايد صداى مظلومان را به همه عالم منعكس ‍ سازد و آواى توحيد را طنين اندازد، صداى سازش با آمريكا و شوروى و كفر و شرك نواخته شود. و از خدا مى خواهيم كه اين قـدرت را به ما ارزانى دارد كه نه تنها از كعبه مسلمين كه از كليساهاى جهان نيز ناقوس مـرگ آمـريـكـا و شوروى را به صدا درآوريم . مسلمانان جهان و محرومين سراسر گيتى از اين برزخ بى انتهايى كه انقلاب اسلامى ما براى همه جهانخواران آفريده است ، احساس ‍ غـرور و آزادى كـنـنـد و آواى آزادى و آزادگـى را در حيات و سرنوشت خويش سر دهند و بر زخم هاى خود مرهم گذارند، كه دوران بن بست و نااميدى و تنفس در منطقه كفر به سر آمده اسـت و گـلسـتـان ملت ها رخ نموده است . و اميدوارم همه مسلمانان شكوفه هاى آزادى و نسيم عـطـر بـهـارى و طـراوت گـل هـاى مـحـبـت و عـشـق و چـشـمـه سـار زلال جـوشـش اراده خويش را نظاره كنند، همه بايد از مرداب و باتلاق و سكوت و سكونى كـه كـارگـزاران سـيـاسـت آمـريـكا و شوروى بر آن تخم مرگ و اسارت پاشيده اند، به درآيـيـم و بـه سوى دريايى كه زمزم از آن جوشيده است روانه شويم و پرده كعبه و حرم خدا را كه به دست نامحرمان نجس آمريكا و آمريكازاده ها آلوده شده است با اشك چشم خويش شستشو دهيم .
مـسـلمـانـان تـمـامـى كـشورهاى جهان ! از آن جا كه شما در سلطه بيگانگان گرفتار مرگ تدريجى شده ايد بايد بر وحشت از مرگ غلبه كنيد و از وجود جوانان پرشور و شهادت طلبى كه حاضرند خطوط جبهه كفر را بشكنند استفاده نماييد، به فكر نگه داشتن وضع مـوجود نباشيد بلكه به فكر فرار از اسارت و رهايى از بردگى و يورش به دشمنان اسـلام بـاشـيـد كـه عزت و حيات در سايه مبارزه است و اولين گام در مبارزه ، اراده است و پـس از آن تصميم بر اين كه سيادت كفر و شرك جهانى خصوصا آمريكا را بر خود حرام كنيد. ما در مكه باشيم يا نباشيم دل و روحمان با ابراهيم و در مكه است . دروازه هاى مدينه الرسـول را به روى ما ببندند يا بگشايند، رشته محبتمان با پيامبر هرگز پاره و سست نـمى شود، به سوى كعبه نماز مى گزاريم و به سوى كعبه مى ميريم . و خدا را سپاس مى گزاريم كه در ميثاقمان با خداى كعبه پايدار مانده ايم و پايه هاى برائت از مشركين را بـا خـون هـزاران هـزار شـهـيـد از عـزيزانمان بنيان نهاده ايم و منتظر هم نمانده ايم كه حاكمان بى شخصيت بعض
كـشـورهـاى اسـلامـى و غـيـراسـلامـى از حـركت ما پشتيبانى كنند. ما مظلومين هميشه تاريخ ، مـحـرومـان و پـابـرهـنـگـانيم ، ما غير از خدا كسى را نداريم و اگر هزار بار قطعه قطعه شـويـم ، دسـت از مـبارزه با ظالم بر نمى داريم . جمهورى اسلامى ايران از مسلمانان آزاده جـهـان كـه عـلى رغـم اخـتـنـاق سـيـاسى حاكم بر آنها با ترتيب كنفرانس ها و مصاحبه ها و سـخـنـرانـى هـا، پـرده از اسـرار جـنـايـت بـار آمـريـكـا و آل سـعـود بـرداشـتـنـد و مـظلوميت ما را به دنيا نشان دادند تشكر مى نمايد. مسلمانان بايد بـدانـنـد تـا زمـانـى كـه تـعـادل قـوا در جـهان به نفع آنان برقرار نشود، هميشه منافع بـيـگـانگان بر منافع آنان مقدم مى شود. و هر روز شيطان بزرگ يا شوروى به بهانه حـفـظ مـنـافـع خـود حـادثـه اى را بـه وجـود مـى آورنـد. راسـتـى اگـر مـسـلمـانـان مـسـائل خـود را بـه صـورت جـدى بـا جـهـانـخـواران حل نكنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هم اكنون اگـر آمـريـكـا يـك كـشـور اسلامى را به بهانه حفظ منافع خويش با خاك يكسان كند، چه كـسـى جـلوى او را خـواهـد گـرفـت ؟ پـس راهـى جـز مـبارزه نمانده است و بايد چنگ و دندان ابـرقـدرت هـا و خـصـوصـا آمـريـكـا را شـكست ، و الزاما يكى از دو راه را انتخاب نمود: يا شـهـادت يا پيروزى ، كه در مكتب ما هر دوى آنها پيروزى است كه انشاءالله خداوند قدرت شـكـسـتـن چهارچوب سياست هاى حاكم و ظالم جهانخواران و نيز جسارت ايجاد داربست هايى بـر مـحـور كـرامـت انـسـانـى را بـه هـمـه مـسـلمـيـن عـطـا فـرمـايـد و هـمـه را از افول ذلت به صعود عزت و شوكت همراهى نمايد.
بـعـضـى افـراد تـا قـبـل از حـادثـه تـلخ و شـيـريـن حـج در سـال گذشته ، فلسفه اصرار جمهورى اسلامى ايران را بر راهپيمايى برائت از مشركين بـه خـوبـى درك نـكـرده بـودنـد و از خـود و ديـگـران سـؤ ال مـى كـردنـد كـه در سـفر حج و در آن هواى گرم چه ضرورتى به راهپيمايى و فرياد مبارزه است و اگر هم فرياد برائت از مشركين هم سر داده شود، چه ضررى متوجه استكبار مـى شـود؟ و چـه بـسـا افـراد سـاده دلى تـصـور مى كردند كه دنياى به اصطلاح متمدن جـهـانـخـواران نـه تـنـهـا تـاب تـحـمـل ايـن گـونه مسائل سياسى را خواهد داشت ، كه به مـخـالفـان خـود حـتـى بـيـش از ايـن هـم اجـازه حـيـات و تـظـاهرات و راهپيمايى خواهند داد، و دليـل ايـن مـدعـا اجـازه راهپيمايى هايى است كه در كشورهاى به اصطلاح آزاد غرب داده مى شـود. ولى ايـن مـسـاءله بايد روشن باشد كه آن گونه راهپيمايى ها هيچ گونه ضررى براى ابرقدرت و قدرت ها ندارد. راهپيمايى مكه و مدينه است كه بسته شدن شيرهاى نفت عـربـسـتـان را بـه دنـبـال دارد، راهپيمايى هاى برائت در مكه و مدينه است كه به نابودى سـرسپردگان شوروى و آمريكا ختم مى شود، و درست به همين جهت است كه با كشتار دست جمعى زنان و مردان آزاده از آن جلوگيرى مى شود، و در پناه همين برائت از مشركين است كه حـتـى سـاده دلان مـى فـهـمـند كه نبايد سر بر آستان شوروى و آمريكا نهاد. ملت عزيز و دلاور ايـران مـطـمـئن بـاشـنـد كـه حادثه مكه منشاء تحولات بزرگى در جهان اسلام زمينه مناسبى براى ريشه كن شدن نظام هاى فاسد كشورهاى اسلامى و طرد روحانى نماها خواهد بود. و با اين كه بيشتر از يك سال از حماسه برائت از مشركان نگذشته است ، عطر خون هاى پاك شهداى عزيز ما در تمامى جهان پيچيده و اثرات آن را در اقصى نقاط عالم مشاهده مى كنيم . حماسه مردم فلسطين يك پديده تصادفى نيست ، آيا دنيا تصور مى كند كه اين حماسه را چه
كسانى سروده اند و هم اكنون مردم فلسطين به چه آرمانى تكيه كرده اند كه بى محابا و بـا دسـت خـالى در برابر حملات وحشيانه صهيونيست ها مقاومت مى كنند؟ آيا تنها آواى وطن گـرايى است كه از وجود آنان دنيايى از صلابت آفريده است ؟ آيا از درخت سياست بازان خـودفـروخـته است كه بر دامن فلسطينيان ميوه استقامت و زيتون نور و اميد مى ريزد؟ اگر ايـن چـنـيـن بود، اينها كه سال هاست در كنار فلسطينيان و به نام ملت فلسطين نان خورده اند! شكى نيست كه اين آواى الله اكبر است ، اين همان فرياد ملت ماست كه در ايران شاه را و در بـيت المقدس غاصبين را به نوميدى كشاند. و اين تحقق همان شعار برائت است كه ملت فلسطين در تظاهرات حج ، دوشادوش خواهران و برادران ايرانى خود فرياد رساى آزادى قـدس را سـر داد و مـرگ بـر آمـريـكـا، شـوروى و اسـرائيـل گـفـت ، و بر همان بستر شهادتى كه خون عزيزان ما بر آن ريخته شد، او نيز نـثـار خـون و بـه رسـم شهادت آرميد.آرى ، فلسطينى راه گم كرده خود را از راه برائت ما يافت و ديديم كه در اين مبارزه چطور حصارهاى آهنين فرو ريخت و چگونه خون بر شمشير و ايـمـان بـر كـفـر و فـريـاد بـر گـلوله پـيـروز شـد و چـطـور خـواب بـنـى اسرائيل در تصرف از نيل تا فرات آشفته گشت ، و دوباره كوكب دريه فلسطين از شجره مـبـاركـه لاشـرقـيـه و لاغـربـيـه ما برافروخت . و امروز به همان گونه كه فعاليت هاى وسـيـعـى در سـراسـر جـهـان بـراى بـه سازش كشيدن ما با كفر و شرك در جريان است ، بـراى خـامـوش كـردن شـعـله هـاى خـشـم مـلت مـسـلمـان فـلسـطـيـن نـيـز بـه هـمـان شـكـل ادامـه دارد و ايـن تـنـهـا يـك نـمـونـه از پـيـشـرفـت انـقـلاب اسـت . و حال آن كه معتقدين به اصول انقلاب اسلامى ما در سراسر جهان رو به فزونى نهاده است و مـا ايـنـهـا را سرمايه هاى بالقوه انقلاب خود تلقى مى كنيم ، و هم آنهايى كه با مركب خون طومار حمايت از ما را امضا مى كنند و با سر و جان دعوت انقلاب را لبيك مى گويند و به يارى خداوند كنترل همه جهان را به دست خواهند گرفت .
امروز جنگ حق و باطل ، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استكبار و جنگ پابرهنه ها و مرفهين بـى درد شـروع شـده اسـت . و مـن دسـت و بازوى همه عزيزانى كه در سراسر جهان كوله بـار مـبـارزه را بـر دوش گـرفـته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمين را نموده انـد، مـى بـوسـم و سـلام و درودهـاى خـالصـانـه خـود را بـه هـمـه غـنـچـه هـاى آزادى و كـمـال نثار مى كنم و به ملت عزيز و دلاور ايران هم عرض مى كنم خداوند آثار و بركات معنويت شما را به جهان صادر نموده است ، و قلب ها و چشمان پرفروغ شما كانون حمايت از مـحـرومـان شـده اسـت ، و شـراره كـينه انقلابى تان جهانخواران چپ و راست را به وحشت انـداخـتـه اسـت . البـتـه هـمـه مـى دانـيـم كـه كـشـور مـا در حـال جـنـگ و انـقـلاب ، سـخـتى ها و مشكلاتى را تحمل كرده و كسى مدعى آن نيست كه طبقات مـحـروم و ضـعـيـف و كـم درآمـد و خـصـوصـا اقـشـار كـارمـنـد و ادارى در تـنـگـنـاى مسائل اقتصادى نيستند، ولى آن چيزى كه همه مردم ما فراتر از آن را فكر مى كنند، مساءله حـفـظ اسـلام و اصـول انـقـلاب اسـت . مـردم ايـران ثـابـت كـرده انـد كـه تـحـمـل گـرسـنـگـى و تـشـنـگـى را دارنـد، ولى تـحـمـل شـكـسـت انـقـلاب و ضـربـه به اصـول آن را هـرگـز نـخـواهـنـد داشـت . مـلت شـريـف ايـران هـمـيـشـه در مـقـابـل شـديـدتـريـن حـمـلات تـمـامـى جـهـان كـفـر عـليـه اصـول انـقـلاب خـويـش مـقـاومـت كـرده اسـت كـه در ايـن جـا مجال ذكر همه آنها نيست .
آيـا مـلت دلاور ايـران در مـقـابل جنايات متعدد آمريكا در خليج فارس اعم از حمايت نظامى و اطـلاعاتى به عراق و حمله به سكوهاى نفتى و كشتى ها و قايق ها و سرنگونى هواپيماى مـسـافـربرى مقاومت نكرده است ؟ آيا ملت ايران در جنگ ديپلماسى شرق و غرب عليه خود و ايـجـاد بـازى هـاى سـيـاسـى مجامع بين المللى مقاومت نكرده است ؟ آيا ملت شجاع ايران در مقابل جنگ اقتصادى ، تبليغاتى ، روانى و حملات ددمنشانه عراق به شهرها و موشك باران مناطق مسكونى و بمباران هاى مكرر شيميايى عراق در ايران و حلبچه مقاومت نكرده است ؟ آيا مـلت عزيز ايران در مقابل توطئه منافقين و ليبرال ها و زراندوزى و احتكار سرمايه داران و حيله مقدس مابان مقاومت نكرده است ؟ آيا همه اين حوادث و جريانات براى ضربه زدن به اصـول انقلاب نبوده است ؟ كه اگر نبود حضور مردم ، هر يك از اين توطئه ها مى توانست به اصول نظام ضربه بزند كه خدا را سپاس مى گزاريم كه ملت ايران را موفق نمود تا با قامتى استوار به رسالت خود عمل كند و صحنه ها را ترك نگويد.
ملت عزيز ما كه مبارزان حقيقى و راستين ارزش هاى اسلامى هستند، به خوبى دريافته اند كـه مـبـارزه بـا رفـاه طـلبـى سـازگـار نـيـسـت و آنـهـا كـه تـصـور مى كنند مبازره در راه اسـتـقلال و آزادى مستضعفين و محرومان جهان با سرمايه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد، بـا الفـبـاى مبارزه بيگانه اند. و آنهايى هم كه تصور مى كنند سرمايه داران و مرفهان بـى درد بـا نـصـيـحت و پند و اندرز متنبه مى شوند و به مبارزان راه آزادى پيوسته و يا به آنان كمك مى كنند، آب در هاون مى كوبند. بحث مبارزه و رفاه ، بحث قيام و راحت طلبى ، بحث دنياخواهى و آخرت جويى دو مقوله اى است كه هرگز با هم جمع نمى شوند، و تتها آنهايى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند. فقرا و مـتـديـنـيـن بـى بضاعت ، گردانندگان و بر پادارندگان واقعى انقلاب ها هستند. ما بايد تـمـام تـلاشـمـان را بـنـمـايـيـم تـا بـه هـر صـورتى كه ممكن است خط اصولى دفاع از مـسـتضعفين را حفظ كنيم . مسؤ ولين نظام ايران انقلابى بايد بدانند كه عده اى از خدابى خـبـر بـراى از بين بردن انقلاب ، هر كس را كه بخواهد براى فقرا و مستمندان كار كند و راه اسـلام و انـقلاب را بپيمايد فورا او را كمونيست و التقاطى مى خوانند. از اين اتهامات نـبـايـد ترسيد، بايد خدا را در نظر داشت و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضايت خدا و كـمـك به فقرا به كار گرفت و از هيچ تهمتى نترسيد. آمريكا و استكبار در تمامى زمينه هـا افـرادى را بـراى شـكـسـت انقلاب اسلامى در آستين دارند. در حوزه ها و دانشگاه ها مقدس نـمـاهـا را كه خطر آنان را بارها و بارها گوشزد كرده ام ، اينان با تزويرشان از درون محتواى انقلاب و اسلام را نابود مى كنند، اينها با قيافه هاى حق به جانب و طرفدار دين و ولايـت ، هـمـه را بى دين معرفى مى كنند، بايد از شر اينها به خدا پناه بريم . و همچنين كسانى ديگر كه بدون استثنا به هر چه روحانى و عالم است حمله مى كنند و اسلام آنها را اسـلام آمريكايى معرفى مى نمايند، راهى بس خطرناك را مى پويند كه خداى ناكرده به شـكـسـت اسـلام نـاب مـحمدى منتهى مى شود. ما براى احقاق حقوق فقرا در جوامع بشرى تا آخرين قطره خون دفاع خواهيم كرد.
امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى است و مسلمانان در يك تشكيلات بزرگ
اسـلامـى رونـق و زرق و بـرق كـاخ ‌هـاى سـفيد و سرخ را از بين خواهند برد، امروز خمينى آغـوش و سـيـنه خويش را براى تبرهاى بلا و حوادث سخت و برابر همه توپ ها و موشك هـاى دشمنان باز كرده است ، و همچون همه عاشقان شهادت ، براى درك شهادت روزشمارى مـى كـنـد. جنگ ما جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نمى شناسد و ما بايد در جنگ اعتقادى مان ، بـسـيج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازيم ، انشاءالله ملت بزرگ ايران بـا پـشتيبانى مادى و معنوى خود از انقلاب ، سختى هاى جنگ را به شيرينى شكست دشمنان خـدا در دنـيـا جـبـران مـى كـنـد، و چـه شـيـريـنـى بـالاتـر از ايـن كـه مـلت بـزرگ ايـران مـثـل يـك صاعقه بر سر آمريكا فرود آمده است ! چه شيرينى بالاتر از اين كه ملت ايران سقوط اركان و كنگره هاى نظام ستمشاهى را نظاره كرده است و شيشه حيات آمريكا را در اين كشور شكسته است ! و چه شيرينى بالاتر از اين كه مردم عزيزمان ريشه هاى نفاق و ملى گـرايـى و التـقـاط را خـشـكـانيده اند! و انشاءالله شيرينى تمام ناشدنى آن را در جهان آخـرت خـواهـنـد چشيد. نه تنها كسانى كه تا مقام شهادت و جانبازى و حضور در جبهه پيش رفـتـه انـد، بـلكه آنهايى كه در پشت جبهه با نگاه محبت بار و با دعاى خير خود جبهه را تـقـويـت نـمـوده انـد، از مـقـام عـظـيـم مجاهدان و اجر بزرگ آنان بهره برده اند. خوشا به حال مجاهدان ! خوشا به حال وارثان حسين عليه السلام !
اذناب آمريكا بايد بدانند كه شهادت در راه خدا مساءله اى نيست كه بشود با پيروزى يا شـكـسـت در صـحنه هاى نبرد مقايسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگى و سير و سلوك در عالم معنويت است ، نبايد شهادت را تا اين اندازه به سقوط بكشانيم كه بگوييم در عوض ‍ شـهـادت فرزندان اسلام ، تنها خرمشهر و يا شهرهاى ديگر آزاد شد، تمامى اينها خيالات بـاطـل ملى گراهاست و ما هدفمان بالاتر از آن است . ملى گراها تصور نمودند ما هدفمان پـيـاده كـردن اهـداف بـيـن المـلل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است ، ما مى گوييم تا شـرك و كـفر هست ، مبارزه هست و تا مبارزه هست ، ما هستيم . ما بر سر شهر و مملكت با كسى دعـوا نـداريـم ، مـا تـصـمـيـم داريـم پـرچـم (لا اله الا الله ) را بـر قلل رفيع كرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوريم . پس اى فرزندان ارتشى و سپاهى و بـسـيـجـى ام ! و اى نـيروهاى مردمى ! هرگز از دست دادن موضعى را با تاءثر و گرفتن مـكـانـى را بـا غرور و شادى بيان نكنيد كه اينها در برابر هدف شما به قدرى ناچيزند كه تمامى دنيا در مقايسه با آخرت .
پـدران و مـادران و هـمـسران و خويشاوندان شهدا، اسرا، مفقودين و معلولين ما توجه داشته بـاشـنـد كـه هيچ چيزى از آنچه فرزندان آنان به دست آورده اند كم نشده است . فرزندان شما در كنار پيامبر اكرم و ائمه اطهارند، پيروزى و شكست براى آنها فرقى ندارد. امروز روز هـدايـت نـسـل هـاى آيـنـده است ، كمربندهاتان را ببنديد كه هيچ چيز تغيير نكرده است . امـروز روزى اسـت كـه خـدا ايـن گونه خواسته است و ديروز خدا آن گونه خواسته بود و فـردا انـشـاءالله روز پـيـروزى جـنـود حـق خـواهـد بـود، ولى خـواسـت خدا هر چه هست ما در مـقـابـل آن خـاضـعـيـم و مـا تـابـع امـر خـدايـيـم و بـه هـمـيـن دليل طالب شهادتيم و تنها به همين دليل است كه زير بار ذلت و بندگى غير خدا نمى رويـم . البـتـه بـراى اداى تـكـليـف هـمـه مـا مـوظـفـيـم كـه كـارهـا و مسائل مربوط به خودمان را به بهترين وجه و با درايت و دقت انجام دهيم .
هـمه مى دانند كه ما شروع كننده جنگ نبوده ايم ، ما براى حفظ موجوديت اسلام در جهان تنها از خـود دفـاع كـرده ايـم و ايـن ملت مظلوم ايران است كه همواره مورد حمله جهانخواران بوده است ، و استكبار از همه كمينگاه هاى سياسى و نظامى و فرهنگى و اقتصادى خود به ما حمله كـرده است . انقلاب اسلامى ما تاكنون كمينگاه شيطان و دام صيادان را به ملت ها نشان داده اسـت . جـهـانـخـواران و سـرمـايـه داران و وابـسـتگان آنان توقع دارند كه ما شكسته شدن نـونـهـالان و بـه چـاه افـتـادن مـظـلومـان را نـظـاره كـنـيـم و هـشـدار نـدهـيـم ، و حـال آن كـه ايـن وظيفه اوليه ما و انقلاب اسلامى ماست كه در سراسر جهان صلا زنيم كه اى خواب رفتگان ! اى غفلت زدگان ! بيدار شويد و به اطراف خود نگاه كنيد كه در كنار لانـه هـاى گرگ ، منزل گرفته ايد. برخيزيد كه اين جا جاى خواب نيست ! و نيز فرياد كشيم ! سريعا قيام كنيد كه جهان ايمن از صياد نيست ! آمريكا و شوروى در كمين نشسته اند و تـا نـابـودى كـامـلتان از شما دست بر نخواهند داشت . راستى اگر بسيج جهانى مسلمين تـشـكـيـل شـده بـود، كـسـى جـرات ايـن هـمـه جـسـارت و شـرارت را بـا فـرزنـدان مـعـنوى رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم داشت ؟
امروز يكى از افتخارات بزرگ ملت ما اين است كه در برابر بزرگترين نمايش قدرت و آرايش ناوهاى جنگى آمريكا و اروپا در خليج فارس صف آرايى نمود. و اين جانب به نظام هاى آمريكايى و اروپايى اخطار مى كنم كه تا دير نشده و در باتلاق مرگ فرو نرفته ايـد از خـليج فارس بيرون رويد، و هميشه اين گونه نيست كه هواپيماهاى مسافربرى ما تـوسـط نـاوهـاى جـنـگى شما سرنگون شود، كه ممكن است فرزندان انقلاب ناوهاى جنگى شما را به قعر آب هاى خليج فارس بفرستند.
بـه دولت ها و حكومت هاى منطقه خصوصا به عربستان و كويت مى گويم كه همه شما در مـاجـراجـويـى هـا و جـنـايـاتـى كـه آمريكا مى آفريند شريك جرم خواهيد بود، و ما تا به حـال از ايـن كـه هـمـه مـنـطـقـه در كـام آتـش و خـون و بـى ثـبـاتـى كامل غوطه ور نشود، دست به عملى نزده ايم ، ولى حركات جنون آميز ريگان مطمئنا حوادث غـير منتظره و عواقب خطرناكى را بر همه تحميل مى كند. شما اطمينان داشته باشيد كه در ايـن برگ جديد بازنده ايد، خودتان و كشور و مردم اسلامى را در برابر آمريكا اين قدر ذليل و ناتوان نكنيد، اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد.
بـحـمـدالله از بـركـت انـقـلاب اسلامى ايران دريچه هاى نور و اميد به روى همه مسلمانان جهان باز شده است و مى رود تا رعد و برق حوادث آن ، رگبار مرگ و نابودى را بر سر هـمـه مـسـتـكـبـران فـرو ريـزد. نـكـتـه مـهـمـى كـه هـمـه مـا بايد به آن توجه كنيم و آن را اصـل و اسـاس ‍ سياست خود با بيگانگان قرار دهيم ، اين است كه دشمنان ما و جهانخواران تـا كـى و تـا كـجـا مـا را تـحـمـل مـى كـنـنـد و تـا چـه مـرزى اسـتـقـلال و آزادى مـا را قـبـول دارنـد. بـه يـقـيـن آنـان مـرزى جـز عـدول از هـمـه هـويت ها و ارزش هاى معنوى و الهى مان نمى شناسند، به گفته قرآن كريم هـرگـز دسـت از مـقـاتـله و سـتـيـز بـا شـما بر نمى دارند مگر اين كه شما را از دين تان بـرگـردانـند. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم صهيونيست ها و آمريكا و شوروى در تعقيب مان خـواهـنـد بـود تـا هويت دينى و شرافت مكتبى مان را لكه دار نمايند. بعضى مغرضين ما را به اعمال سياسى نفرت و كينه توزى در مجامع جهانى توصيف و مورد شماتت قرار
مى دهند و با دلسوزى هاى بى مورد و اعتراض هاى كودكانه مى گويند: جمهورى اسلامى سـبـب دشـمنى ها شده است و از چشم غرب و شرق و اياديشان افتاده است ، كه چه خوب است ايـن سـوال پاسخ داده شود كه ملت هاى جهان سوم و مسلمانان و خصوصا ملت ايران در چه زمانى نزد غربى ها و شرقى ها احترام و اعتبار داشته اند كه امروز بى اعتبار شده اند!
آرى اگـر مـلت ايـران از هـمـه اصـول و مـوازيـن اسـلامـى و انـقـلابـى خـود عـدول كـنـد و خـانه عزت و اعتبار پيامبر و ائمه معصومين عليهم السلام را با دست هاى خود ويـران نـمـايـد، آن وقـت مـمكن است جهانخواران او را به عنوان يك ملت ضعيف و فقير و بى فرهنگ به رسميت بشناسند ولى در همان حدى كه آنها آقا باشند ما نوكر، آنها ابرقدرت بـاشـنـد مـا ضعيف ، آنها ولى و قيم باشند ما جيره خوار و حافظ منافع آنها، نه يك ايران بـا هويت ايرانى اسلامى بلكه ايرانى كه شناسنامه اش را آمريكا و شوروى صادر كند، ايـرانـى كه ارابه سياست آمريكا يا شوروى را بكشد و امروز همه مصيبت و عزاى آمريكا و شـوروى و غرب در اين است كه نه تنها ملت ايران از تحت الحمايگى آنان خارج شده است كـه ديـگـران را هـم بـه خـروج از سـلطـه جـبـاران دعـوت مـى كـنـد. كنترل و حذف سلاح هاى مخرب از جهان اگر با حقيقت و صداقت همراه بود خواسته همه ملت هـاسـت ، ولى ايـن نـيـز يـك فريب قديمى است و اين همان چيزى است كه اخيرا از گفته هاى سران آمريكا و شوروى و نوشته هاى سياسيون آنها آشكار گرديده است كه مراودات اخير سـران شـرق و غـرب بـه خـاطـر مـهـار بـيـشـتـر جـهـان سـوم و در حقيقت جلوگيرى از نفوذ پـابـرهنه ها و محرومين در جهان مالكيت هاى بى حد و مرز سرمايه داران است . ما بايد خود را آمـاده كـنـيـم تـا در بـرابر جبهه متحد شرق و غرب ، جبهه قدرتمند اسلامى انسانى با هـمـان نـام و نشان اسلام و انقلاب ما تشكيل شود و آقايى و سرورى محرومين و پابرهنگان جـهـان جـشـن گـرفـتـه شود. مطمئن باشيد قدرت هاى شرق و غرب همان مظاهر بى محتواى دنـيـاى مـادى انـد كـه در بـرابـر خـلود و جـاودانـگـى دنـيـاى ارزش هـاى مـعـنـوى قابل ذكر نمى باشند.
مـن بـه صـراحـت اعـلام مـى كنم كه جمهورى اسلامى ايران با تمام وجود براى احياى هويت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمايه گذارى نمى كند و دليلى هم ندارد كه مسلمانان جـهـان را بـه پـيـروى از اصـول تـصـاحـب قدرت در جهان دعوت نكند و جلوى جاه طلبى و فـزون طـلبـى صـاحـبـان قدرت و پول و فريب را نگيرد. ما بايد براى پيشبرد اهداف و منافع ملت محروم ايران برنامه ريزى كنيم ، ما بايد در ارتباط با مردم جهان و رسيدگى بـه مـشـكـلات و مـسـائل مـسلمانان و حمايت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تـلاش نـمـايـيـم و ايـن را بايد از اصول سياست خارجى خود بدانيم . ما اعلام مى كنيم كه جمهورى اسلامى ايران براى هميشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و كشور ايران بـه عـنـوان يـك دژ نـظـامـى و آسـيب ناپذير نياز سربازان اسلام را تاءمين و آنان را به مـبـانـى عـقـيـدتـى و تـربـيـتـى اسـلام و هـمـچـنـيـن بـه اصول و روش هاى مبارزه عليه نظام هاى كفر و شرك آشنا مى سازد.
و اما در مورد قبول قطعنامه كه حقيقتا مساءله بسيار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصا براى من بود، اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را

next page

fehrest page

back page